شخصیت شناسی: چه رنگی میپوشی؟

 

به رنگ ثروت

 

طلایی پوش ها

طلایی از آن رنگ هایی است که موقع پوشیدنش باید احتیاط زیادی کنید چون رعایت نکردن تنها یک نکته ساده درباره

این رنگ ممکن است ظاهرتان را زشت جلوه دهد. طلایی رنگ ثروت، تمول، خوشی و قدرت است. تا جایی که می

توانید سعی کنید این رنگ را با سایر رنگ ها از جمله سفید ترکیب کنید تا شیک تر شود و زیاد توی ذوق نزند.

چه سنی بپوشد؟

بهتر است بعد از 30 تا 35 سالگی سراغ این رنگ بروید.

چه شغل هایی سراغش می روند؟

مجری ها و روابط عمومی ها می توانند از بعضی المان های طلایی در ظاهرشان استفاده کنند. برای سایر شغل ها

محدودیتی نیست.

چه تاثیری می گذارد؟

این رنگ خیره کننده شما را فردی مصمم و قدرتمند نشان می دهد.

چه فصلی بپوشم؟

این رنگ چهار فصل است اما در فصل های گرم به طرز عجیبی بهتر به نظر می آید

دنبال هیجان هستید؟

 

قرمزپوش ها:

وقتی کسی قرمز می پوشد یعنی فردی بسیار برونگرا و اجتماعی است و می داند چطور خودش را در دل دوستانش

جا کند.

چه سنی بپوشیم؟

بهتر است از این رنگ بعد از بیست سالگی و نهایتا تا 45 سالگی استفاده کنید.

چه تاثیری می گذارد؟

با اینکه قرمز در کوتاه مدت تاثیرات خوبی روی اطرافیان می گذارد ولی استفاده طولانی مدت از این رنگ ممکن است

باعث ایجاد احساس خستگی یا در حالت حادتر عصبانیت افراد شود.

آدم با نفوذی هستید؟

یشمی پوش ها

یشمی و زمردی دو تناژ نزدیک به هم و از زیرمجموعه رنگ سبز هستند. این رنگ ها نماینده اشرافیت، تمول مالی و

قدرتمندی هستند. گاهی وقت ها این رنگ مورد استفاده آقایانی قرار می گیرد که سعی دارند روی بقیه نفوذ پیدا

کنند. در صورتی که زمردی با طلایی ترکیب شود، تاثیرگذاری اش دو چندان خواهد شد.

چه سنی بپوشم؟

این رنگ محدودیت سنی خاصی ندارد و خانم ها از بیست سالگی به بعد تا هر سنی که دلشان خواست می توانند

آن را بپوشند و لذت ببرند.

چه شغل هایی سراغش می روند؟

این تناژ که به سبز اتاق عملی معروف است نیز از مجموعه رنگ های محبوب پزشکان است و به بیمار قدرت و تسلط

پزشک را تلقین می کند.

چه تاثیری می گذارد؟

اگر دوست دارید بقیه به عنوان شخصی با ابهت و قدرت نفوذ بالا از شما یاد کنند، این رنگ انتخاب مناسبی برایتان

خواهد بود.

چه فصلی بپوشم؟

بیشتر فصل های سرد سال.


جوان مريض.

 

مرد صالح و اهل خيرى در كربلا زندگى ميكرد كه فرزندش مرض سختى مى گيرد، هر چه حكيم و دوا مى كند نتيجه

اى نمى گيرد، آخرالامر متوسل به ساحت مقدس حضرت قمربنى هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام مى شود.

فرزند مريض را به حرم مطهر آورده و به ضريح مى بندد و مى گويد: يا ابوالفضل من ديگه از معالجه اش خسته شدم هر

جا كه بردمش جوابم كردند، تو باب الحوائجى و از خدا شفاى اين بچه را بخواه …

صبح روز بعد يكى از دوستانش پيش او ميآيد و ميگويد: براى شفاى بچه ات ديشب خواب ديدم ، گفت : چه خوابى

ديدى ؟گفت : خواب ديدم كه آقا قمر بنى هاشم علیه السلام براى شفاى فرزندت دعا ميكرد و از خدا شفاى او را مى

خواست .در اين بين ملكى از طرف رسول خدا ص خدمت آن حضرت مشرف شد و گفت : حضرت رسول خدا ص مى

فرمايد: عباسم درباره شفاى اين جوان شفاعت نكن ، زيرا پيمانه عمر او تمام شده و مرگش رسيده .

حضرت به آن ملك فرمود: تشريف ببريد به حضرت رسول الله بفرمائيد: عباس بن على سلام مى رساند و مى گويد: به

وسيله شما از خدا تقاضاى شفاى اين مريض را مى كنم و درخواست دارم كه او را مورد عنايت قرار دهيد.

ملك رفت و برگشت و همان سخن قبل را گفت .

كه اجل او رسيده .

باز آقا قمربنى هاشم علیه السلام سخنان خود را تكرار فرمود، اين گفتگو سه مرتبه تكرار شد. مرتبه چهارم كه ملك

حرف قبليش را ميزد آقا ابوالفضل علیه السلام فرمود: برو سلام مرا به رسول الله برسانيد و بگوئيد مرا ابوالفضل مى

گويند: مگر خداوند مرا باب الحوائج نخوانده است ؟ مگر مردم مرا به اين شهرت نمى شناسند؟

مردم بخاطر اين اسم به من متوسل مى شوند و بوسيله من شفاى مريض هايشان را از خدا مى خواهند حالا كه

اينطور است پس اسم باب الحوائجى را از من بگيرد تا مردم ديگر مرا باب الحوائج نخوانند.

تا اين پيام به حضرت پيغمبر ص رسيد حضرت تبسمى نمود و فرمود: برو به عباسم بگو خدا چشم ترا روشن كند تو

هميشه باب الحوائجى و براى هركس كه ميخواهى شفاعت كن و خداوند متعال ببركت تو اين بچه را شفا فرمود.


اعمال ماه صفر.

 

مصادف با آغاز ماه صفر دومین ماه قمری است؛ ماهی که به نحوست معروف است .

به گزارش مشرق، ماه صفر که بنا به روایتی ، روز اول آن روز واردشدن کاروان اسرای کربلا به شام است و حوادث تلخ

دیگری از جمله شهادت دختر 3 ساله امام حسین (ع)،رحلت جانگداز پیامبر اکرم (ص) در روز 28 این ماه واقع شده و

پایان ماه نیز مصادف با شهادت هشتمین پیشوای شیعیان امام رضا (ع) می باشد.

چرا صفر را صفر نامیده اند؟

در نامگذاری این ماه، دو وجه ذکر کرده ‏اند:

. از «صُفْرَة (زردی)» گرفته شده؛ زیرا زمان انتخاب نام، مقارن فصل پاییز و زردی برگ درختان بوده است.
.

از «صِفْر (خالی)» گرفته شده؛ زیرا مردم پس از پایان ماه‏های حرام، رهسپار جنگ می‏ شدند و شهرها خالی می‏

شد.

این ماه، معروف به شومی و بدشگونی است. از پیامبر اکرم (ص) درباره ماه صفر، چنین نقل شده است:

هر کس خبر تمام شدن این ماه را به من دهد، بشارت بهشت را به او می‏دهم.

برخی اعمال ماه صفر:

1-در این ماه، به دادن صدقه اهتمام بیشتری شود

پیامبر اکرم (ص) در باب صدقه دادن می فرمایند : ” لبخند تو بر روی برادرت صدقه است ، امر به معروف و نهی از منکر

کردنت صدقه است ، رهنمایی کسی که راه را گم کرده صدقه است و دور کردن سنگ و خا ر و استخوان از راه صدقه

است . “

-برای ایمنی از بلاها، دعای زیر هر روز ده مرتبه خوانده شود:

یا شَدیدَ الْقُوی‏ وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی‏ شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا

مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی‏ کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی

الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ‏ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ! (مفاتیح الجنان)

ای سخت نیرو، و ای سختگیر! ای عزیز، ای عزیز، ای عزیز! خوارند از بزرگی‏ات همه خلقت. پس کفایت کن از من شرّ

خلق خودت را، ای احسان بخش! ای نیکوکار! ای نعمت بخش! ای عطا دِه! ای که معبودی جز تو نیست! منزّهی تو! به

راستی من از ظالمانم. اجابت کردیم برایش و نجاتش دادیم از غمّ و همچنین نجات دهیم مؤمنان را، و رحمت کند خدا

بر محمّد و آل پاک و پاکیزه‏اش!

به یادجانبازان موجی.

 

آقا سلام…

ببخشید! مرکز توانبخشی جانبازان کجاست ؟

همین جا که فلج ها و روانی ها رو نگه میدارند؟

انتهای همین کوچه است…!

شوکه شدم وقتی شنیدم…داخل که میروی قسمت اعصاب و روان.احساس میکنی هنوز آتش تیر و گلوله روی سرت

هست…

هنوز هر سه ثانیه یکی از روی تخت خیز میپرد…

هنوز یکی را می بینی با لباس لجنی دارد سینه خیز روی زمین می رود تا مین ها را خنثی کند…

آقا اسماعیل تلفن آسایشگاه رو سفت چسپیده بود و فریاد می زد پس نیروها کجا هستند؟؟؟… بچه ها قیچی

شدن….

محمد آقا را می بینم که دارد دمپایی های سفید بچه ها را واکس سیاه میزند…انگار زمان جنگ کفاش جبهه بوده…

وارد سالن آسایشگاه که میشوی یکی دوان دوان سمتت می آید و حال امام خمینی را ازت میپرسد..میگوید سلامش

را به امام برسانم بگویم بچه ها ایستاده اند…

اینجا هنوز بوی کربلای پنج می یاد

با گریه خارج می شوم از آسایشگاه و به هیاهوی شهر باز میگردم…

یکی جلوی درب آسایشگاه تیکه می اندازد که آقا سهمیه بنزین ات را گرفتی؟؟؟…

تاثیرنماز براضطراب"اضطراب"

پیشرفت سریع و پیچیده تمدن و در عین حال بی توجهی به ارزش های مذهبی و خانوادگی هر روز بیش از پیش برای

افراد و اجتماع اضطراب های جدید به وجود می آورد. از نظر روان پزشكان، اضطراب با یك احساس منتشر و مبهم

دلواپسی كه اغلب ناخوشایند و بدون دلیل استمشخص می شود كه معمولا با یك یا چند مشكل جسمی همراه می

گردد. از جمله شخص ممكن است علامت های جسمی چون احساس تپش قلب، تنگی نفس و درد قفسه سینه،

خالی شدن سردل، تعریق، سردرد، تكرر ادرار، اسهال، گزگز دست و پاها، لرزش و… را نیز به همراه داشته باشد.

اضطراب، گاهی به شكل طبیعی در اشخاص سالم بروز می كند و گاهی به صورت بیمارگونه و دائمی در می آید كه

نیاز به درمان و مراقبت پزشكی دارد. با اینكه دلایل علمی گوناگونی از دیدگاه های مختلف به عنوان دلایل بروز اضطراب

و تشدید آن ارائه شده است اما همچنان دور شدن از ایمان مذهبی، به عنوان یك عامل مهم در بروز اضطراب نقش

غیرقابل انكاری داردو به این ترتیب نقش پیشگیری كننده و حتی درمانگر مذهب درمورد اضطراب قابل بررسی است.

آرامش حاكم بر روح و روان و در نتیجه آن سلامت جسم اشخاص مذهبی، در مقایسه با آشفتگی روانی و جسمی و

اضطراب لامذهب ها از دیر باز مورد توجه پزشكان بوده است.

به این ترتیب در بعد پیشگیری از اضطراب و برای آرامشدائمی جسم و روان، “نماز” نقش خارق العاده ای را ایفا می

كنددر مورد اضطراب، بد نیست به این نكته اشاره كنیم كه شخص نمازگزار با ایمان به قدرت لایتناهی پروردگاری كهدر

مقابلش كرنش می كند، خود را در مقابل هر عاملیكه قصد به خطر انداختن و ترساندن (و در نتیجه مضطرب ساختن) او

را داشته باشد ایمن می یابد و ضمن تكرار باور اعتقادی خود طی نمازهای پنجگانه یومیه این ایمنی همه جانبه را، به

روان خود تلقین می كند و سرانجام آرامش عمیق را در وجود خود ملكه می سازد.در راستای این موضوع تحقیقات

علمی در برخی كشورهای مسلمان نشان می دهد كه بیماران مضطربی كه در كنار درمان های رایج ضد اضطراب، به

خواندن نماز و قرآن و حتی احادیث نبوی مشغول شده اند، از بهبودی بالاتری نسبت به سایرین برخوردار بوده اند.