دلنوشته ای در مورد حجاب.

 دو سال پیش به طور اتفاقی نامه ای رو که خواهرم لای یکی از کتابهاش گذاشته بود , خوندم (بهم حق بدید که خیلی کنجکاو شده

 بودم) . متن نامه از این قراره:

 بسم الله الرحمن الرحیم

 سلام مهدی جان! خیلی خسته ام . خیلی …

 نمیدونی چقدر ناراحت میشم وقتی میبینم همه همکلاسی هام اینجور ازت غافلن. هر کدومشون چندتا دوست پسر دارن و نماز

خوندن هم یادشون رفته .یه وقت در حال رپ و ترانه خوندن , یه وقت مشغول اس ام اس بازی با دوست پسراشون(بماند که تو اس ام

اس ها چی به هم میگن).زنگ تفریح هم که تو کلاس میرقصن. بماند که چه عکس هایی تو گوشیشون دارن… اصلا انگار نه انگار که

مادرت همیشه داره اونا رو میبینه. چرا این قدر مظلوم شدی مهدی؟! تا کی باید جگرت بسوزه؟چرا باید همشون از نایبت امام خامنه ای

این قدر متنفر باشن و هر تهمتی بهش بزنن؟! مهدی جان خوب میدونی خیلی ها منو به خاطر چادر سیاهم مسخره میکنن.خیلی ها

منو به خاطر دوست پسر نداشتنم به من میگن متحجر و عقب افتاده. اما این مظلومیت ها کجا و مظلومیت تو کجا عزیزم! این کجا و

سوختن زهرا کجا؟! این کجا و ناله های زینب کجا؟! این کجا و گریه های رقیه کجا؟! من دیگه اون… سه سال پیش نیستم.دیگه بوی

فاطمه رو از این چادرم استشمام میکنم. هرچند این چادر گذاشتن اوایل برام سخت بود ولی به کمک زینب دیگه احساس میکنم که از

بین اکثر مخلوقات قدر نشناس خدا بالاتر اومدم و انگشتنمای فرشته های خدا شدم. آقا میدونم خیلی سخته تحمل تمسخر ها ولی

آسون میشه اینا با عشق به تو.اصلا مگه میشه که بخوام جز پنجاه زن برتر جبهه ی تو باشم و سختی نکشم.یا باب الله کمک کن که

همیشه احساس کنم که مادرت داره منو میبینه. کمکم کن که مبادا عشقت تو سینه ام اونقدر ضعیف باشه که موقع گریه کردن برای تو

زینب به من بگه ساکت شو!

مهدی جان! دوست ندارم فقط موقع نماز چادر خوشگلم رو سر کنم. ای صاحب من هر کاری میکنم تا لحظه ی ظهورت چادر سیاه من

اولین فرشی باشه که پات رو بر اون میگذاری… قسم میخورم تمام تلاشم رو میکنم که هرگز از حمایت نایبت غافل نشم. قسم میخورم

از آبرو دادن در راه تو هراسی نداشته باشم.

ای سلطان عشق! تو رو به شهدای فکه قسمت میدم, منو به خاطر گناهای گذشتم ببخشی!دیگه خوشم نمیاد لباسی بپوشم که

توش قطره ای احساس فخر به مردم کنم. میخوام لباسی رو بپوشم که تو بیشتر ازش خوشت میاد که بی شک اون همون لباسی که

خدا هم بیشتر خوشش میاد.

یوسفم! تا کی باید به سمتت بدوم .کمکم کن که هیچ وقت خسته نشم.

گفته بودم چو تو بیایی غم دل با تو بگویم

چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

اللهم عجل لولیک الفرج

  • 5 stars
    نظر از: یادگاری
    1392/04/22 @ 11:53:13 ق.ظ

    یادگاری [عضو] 

    سلام علیکم!موفق و موید باشید و امام زمان یار و یاورتون.از حضور سبزتان در وبلاگم ممنونم.

  • مرکز مدیریت حوزه علمیه استان کرمانشاه
    نظر از: مرکز مدیریت حوزه علمیه استان کرمانشاه
    1392/04/20 @ 12:25:06 ب.ظ

    مرکز مدیریت حوزه علمیه استان کرمانشاه [عضو] 

    ماه رمضان، ماه برچیده شدن بساط شیاطین از عرصه زندگی اولاد و حضور ملموس ملائک در اطراف صائمین مشتاق شیدایی بر شما مبارک.

  • نظر از: موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)
    1392/04/06 @ 09:29:39 ق.ظ

    موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران) [عضو] 

    آفرین به خواهرت!
    اما دوست عزیز فضولی در هر شکل و به هر علتی پسندیده نیست!

    بخصوص که گیرنده نامه امام زمان بودند

  • mirkarimi
    نظر از: mirkarimi
    1392/04/05 @ 02:37:44 ب.ظ

    mirkarimi [بازدید کننده]

    باسلام وتشکر ازمطالبتون،موفق باشید،التماس دعا

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.