هر چه کنی به خود کنی

اسم او یونس و اسم پدرش عبدالله و شغلش خیاطی بود . این شخص چنان که در دنباله داستانش اقرار می کند در جوانی نادانی نموده و وظیفه خود را فراموش کرده و عاق پدر شده بود .

روزی شخصی برای کاری پیش این آقای خیاط آمد و بر روی تختی که در دکان خیاطی گذاشته بود نشسته و با خیاط مشغول صحبت شد ، دراین اثناء پسری آمد و با خیاط بر سر موضوعی به مشاجره پرداخت و حتی گلوی او را گرفته و سخت فشار داده ! این پسر همین خیاط بود .
شخص بیگانه وقتی جدل پدر و پسر و اهانت پسر نسبت به پدر را دید مداخله نموده پسر را مورد عتاب قرار داده و گفت مردک ولش کن ! مگر کسی با پدرش این طور رفتار می کند ؟! آن گاه رو به پدر کرده و تسکین قلب به او داد اما آن پدر گفت : برادر او را ملامت نکن او حقا پسر من است به خدا قسم در همین محل که امروز پسرم گلوی مرا فشرد ، روزی من گلوی پدرم را فشرده ام .


حضرت علی ( علیه السلام ) می فرماید :
هرکس کشت خود را درو می کند و به آن چه کرده کیفر داده می شود ،
هرکس به آن چه انجام داده و به آن چه کرده جزا داده می شود .


ارزش پدر و مادر ص 351
مجازات گناه کاران ص 108

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.