ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
بسم الله الرحمن الرحیم
یالطیف
راستی یادمون نره
که مایک طلبه هستیم و همچنین سرباز امام زمان که نگاه ایشان به ماست و هرروز بر اعمال ما نظارت میکند؛ یعنی در اصل طلبه یک نماد برای دین محسوب میشود پس در اینجا این فرد موظف است که به نحوی رفتار کند که این رفتار او ضربهای به دین وارد نکند تا مبادا فرد یا افرادی نظرشان نسبت به دین عوض شود. داشتن یک چنین موضوعی مستلزم دانستن میباشد.
1-ارتباط با قرآن :
طلاب گرامی در هر مقطعی که باشند، باید مدام با قرآن کریم در ارتباط بوده و حداقل به فرمایش اساتید روزی پنجاه تا از آیات قران قرائت کرده و همچنین با احادیث اهلبیت (علیهمالسلام) در ارتباط باشند؛ چراکه احادیث آنها، دلها را زنده میکند و باعث موفقیت میشود؛ زیرا پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله و سلم) در حق کسانی که احادیث اهلبیت (علیهمالسلام) را نشر دهند، دعای خیر کرده است. حضرت رسول اکرم (صلیالله علیه وآله و سلم) فرمودند: «اللهم ارحم خلفائی ثلاثا، قیل یا رسولالله و من خلفائک؟ قال: الذین یبلغون حدیثی و سنتی ثم یعلمونها امتی».
حضرت سه بار فرمودند: خدایا جانشینان مرا مورد رحمت خود قرار بده. پرسیدند: ای پیامبر خدا! جانشینان شما چه کسانی هستند؟ فرمودند: کسانی که حدیث و سنت مرا تبلیغ میکنند و آن را به امتم میآموزند. امالی صدوق، (ص ۱۵۲؛ جامع احادیث شیعه، ج ۱، ص) شایسته است هر کس دفتر حدیث داشته باشد و این احادیث را با ترجمه بنویسد. حضرت امام صادق (علیهالسلام) دراینباره فرمودند: «اکتب و بث علمک فی اخوانک، فان مت فاورث کتبک بنیک، فانه یأتی علی الناس زمان هرج، لایأنِسون فیه الا بکتبهم»؛ بنویس و علمت را در میان برادران و دوستانت منتشر کن و چون مرگت فرارسید آنها را به فرزندانت به میراث بگذار؛ (بحارالانوار، ج ۲، ص ۴۹؛ معانی الاخبار، ص ۲۲۶.) که این دفتر بعد از او به یادگار بماند؛ چراکه فرزندان ما در آینده کمتر به دنبال دین و حدیث و قرآن میروند، ولی اگر شما دفتری داشته باشید و بعد از خود به یادگار بگذارید، گاهی دفتر شمارا میآورند و میخوانند و میگویند: این دفتر مادر ماست یا جد ماست و افتخار هم میکنند.
۲-ارتباط با خانواده:
ارتباط و رفتوآمد با خانواده ازنظر روحی و روانی بسیار مهم است خصوصاً طلبههایی که سن کمتری دارند ازنظر عاطفی نیاز بیشتری به حمایت خانواده دارند ازاینرو بهتر است رفتوآمد با خانواده بهصورت مستمر برقرار باشد، برخی از طلبهها با ورود به حوزه در رفتار با خانواده افراطکاریهایی را انجام میدهند مثلاً به پدر گیر میدهند که مثلاً چون خمس نمیدهی پس مال وزندگیات شبهه دار است و در خانه غذا و چایی نمیخورند، یا مثلاً همه اعضای خانواده را متهم به رعایت نکردن موازین اسلامی میکنند به خواهر خود گیر میدهند به مادر تذکراتی میدهند، اگرچه داشتن دغدغه اصلاح اطرافیان بسیار خوب است اما فهم ناقص از اسلام و عمل بر اساس این فهم پسندیده نیست پس بهتر است حتی اگر اطرافیان اشتباهاتی دارند بهمرور و با روشهایی مناسب به آنها گوشزد شود، برخی از طلاب با طلبه شدن رفتوآمد خود را با خویشاوندان کمرنگ یا قطع میکنند که این مسئله در آینده و در شأن و منزلت اجتماعی طلاب مسائلی را ایجاد می کند که جبران کردن آن سخت است پس بهتر است رفتوآمدها با شیب ملایمی ادامه داشته باشد ضمن آنکه طلبه تافته جدا بافته نیست بلکه یکی از آنها است و نباید خود را از آنها جدا کند.
۳-در مقابله با واکنشهای اطرافیان:
با ورود طلبه به حوزه واکنشها آغاز میشود برخیها تشویق میکنند مثلاً میگویند حتماً دروس حوزوی را باید تا آخر خواند، برخی میگویند مسئولیتش سخت است، برخی نیز بذر ناامیدی میکارند و میگویند بهتر است درس را ادامه بدهی این حکومت رفتنی است، برخی نیز آشنایی چندانی با روحانیت ندارند و با کنجکاوی مسائل را دنبال میکنند، البته برای برخی نیز اسباب خنده درست میشود چراکه میتوانند طلبه نوجوان را دست بیندازند و تفریح کنند، واکنشها اگرچه میتواند تأثیری اندک داشته باشد اما برای طلبهای که مدتها تحقیق کرده و آگاهانه راه خود را انتخاب کرده است این حواشی نمیتواند خدشهای ایجاد کند.
۴- انتقاد از حوزه و درصدد اصلاح آن:
برخی از طلبههای پایه اول بهمحض ورود به حوزه با نگاه آرمانی میخواهند حوزه و محیط را عوض کنند، اینها بجای درس خواندن وقت خود را با این مباحثه حاشیهای پر میکنند و ازنظر درسی افت میکنند و بعدها میفهمند که نگاه خودشان اشتباه بوده است یا اینکه نگاهی واقعی به مسائل نداشتهاند، برخی از طلبهها هم علاقهمند هستند در کارهای فرهنگی و دیگر فعالیتهای حوزه نقشی داشته باشند بهتر است طلبهها کمتر دنبال این حواشی باشند، باید این دسته از طلبهها بدانند که بهترین راه اصلاح حوزه این است که خودشان درس بخوانند و تقواپیشه کنند که تأثیر این کار بهتر از برخی از کارها است.
5-دوری از جوسازی:
برخی از طلبهها مدیر را متهم به بیتدبیری میکنند و شأن و منزلت او را در چشم طلبههای پایه اول پایین میاورند، اساتید را بیسواد نشان میدهند، همیشه مدرسه خود را با مدارس شهرهای دیگر مقایسه میکنند و مدینهای فاضله از مدارس دیگر میسازند که نتایج آن، بدبینی طلبههای دیگر میشود که ازلحاظ اخلاقی هم باعث بیتوفیقی شخص طلبه میشود؛ اما میتواند انتقادهای سازنده خود را حضوری و یا بهوسیله صندوق انتقادات و پیشنهادات ارائه دهد.
6-سرووضع ظاهری:
1-روشنترین مصادیق زیّ طلبگی سرووضع ظاهری او است. اینکه طلبه با چه هیئت ظاهری نمایان گردد و از چه اموری پرهیز کند، در پارهای موارد محل گفتوگو است و برخی از مصادیق آن نیاز به تذکر ویژه دارد. سرووضع ظاهری شامل: لباس، آرایش سروصورت، تمیزی بدن، بهداشت فردی و انتظام امور شخصی و محیط پیرامون میشود.
2. حضور در اماکن:یکی از جلوههای ظاهری طلبه که باید در زیّ طلبگی مورد بحث قرار گیرد، حضور او در مکانهای خاص است. جواز یا شایستگی حضور در پارهای از اماکن (مانند مسجد) یا عدم حضور در پارهای دیگر (مانند مجالس گناه) محل تردید نیست؛ اما ازجمله جلوههای اجتماعی طلبه حضور در اماکنی مانند پارک، شهربازی، سیرک، باغوحش، طبیعت، کنار دریا، سینما، کنسرت موسیقی، تالار عروسی، مجالس جشن و شادی، رستوران، ساندویچی، گیم نت، ورزشگاه، استخر، کلیسا و عبادتگاه سایر ادیان و مذاهب، بازارهای خاص، مهمانیها و … است. شایستگی یا ناشایستگی اینگونه حضورها گاهی محل سؤال قرار میگیرد
7-سعی در معنویت زایی در خود و در بین همکلاسیهای خود داشته باشید.
چراکه معنویت چیزی نیست که بتوان آن را به افراد تزریق نمود بلکه باید با متخلق شدن به اخلاق حسنه و طهارت باطن و ظاهر و با وضو وارد کلاس شوید و با پای راست و با اذن از صاحب عصر و زمان و توکل بر خدا، وارد حوزه شوید.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ریحانه در 1396/11/15 ساعت 04:36:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |