قدرت خوش خلقی.

فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ

وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ[1]؛

پس به بركت رحمتى از جانب خداوند با آنها (امت خود) نرمخو شدى، و اگر بد خلق و سختدل بودى حتما از

دورت پراكنده مى شدند. پس، از آنها درگذر و برايشان آمرزش طلب و در كارها با آنان مشورت نما، و چون

تصميم گرفتى بر خدا توكل كن، كه بى ترديد خداوند توكل كنندگان را دوست دارد.

دعا و دفع بلا.

امام سجاد(ع):  

الدُّعاءُ يَدفَعُ البَلاءَ النّازِلَ وَما لَم يَنزِلْ. الكافي، ج 2، ص 469 ،ح 5
 

دعا، بلاى نازل شده و نازل نشده را دفع مى‏كند.
 

انسان بی گناه نمی ترسد.

روزى مأمون از راهى عبور ميكرد برخورد به حضرت جواد(ع) كه در بين بچه‏ها بود همه فرار كردند جز آن جناب مأمون

گفت او را بياوريد. پرسيد چرا تو از ميان تمام بچه‏ها فرار نكردى. فرمود گناهى نكرده بودم كه فرار كنم.

نه راه تنگ بود كه برايت وسيع كنم از هر طرف مايلى برو. پرسيد تو كه هستى؟ فرمود من محمّد بن علي بن موسى

بن جعفر بن محمّد بن علي بن حسين بن علي بن ابى طالب عليهم السّلام هستم. مأمون گفت از علم و دانش چه

بهره دارى فرمود ميتوانى اخبار آسمانها را بپرسى. مأمون جدا شد و براه خود ادامه داد روى دست او بازى شكارى

بود كه با آن شكار ميكرد.

مقدارى كه رد شد باز از روى دست او پرواز كرد در طرف راست و چپ هر چه نگاه كرد شكارى‏ نيافت برگشت و روى

دست او نشست مأمون‏ دو مرتبه او را فرستاد باز دامنه افق را گرفت آنقدر رفت كه ديگر از نظر ناپديد شد يك ساعت

طول كشيد آنگاه برگشت يك مار صيد كرده بود. ما را در آشپز خانه گذاشت مأمون باطرافيان خود گفت اجل اين پسر

امروز بدست من نزديك شده مأمون برگشت حضرت جواد بين همان كودكان بود باو گفت از اخبار آسمانها چه اطلاعى

دارى؟ فرمود: آرى امير المؤمنين! پدرم از آباء گرام خود از پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم از جبرئيل از خداى

بزرگ نقل كرد كه بين آسمان و هوا دريائى متلاطم است كه ميان آن دريا مارهائى وجود دارد شكم سبز رنگى دارند و

پشت آنها سياه داراى خالهاى سفيد است پادشاهان بازهاى خود را ميفرستند آنها را صيد ميكنند بدان وسيله

ميخواهند دانشمندان را آزمايش كنند.

زندگانى حضرت جواد و عسكريين عليهم السلام ( ترجمه جلد 50 بحار الأنوار)، ص: 45

روحی فداک.

حجاب حضرت زهرا(س).

در آخرين روزهاى زندگى ، زهراى مرضيه به اسماء ( اسماء از نزديكان حضرت فاطمه عليهاالسلام و از مهاجران حبشه

بود وى نخست همسر جعفر بن ابيطالب بود، چون جعفر در جنگ موته شهيد شد ابوبكربن ابى قحافه او را تزويج نمود.

ظاهرا در شستشوى حضرت زهرا عليهاالسلام به اميرالمؤ منين عليه السلام كمك مى كرده و شكل تابوتهاى كنونى

از پشنهاد او مى باشد. چون در گذشته شايد هنوز هم در بعضى جاها هست ، جنازه را روى چند چوب مى گذاشتند

و به سوى مغسل و قبرستان مى بردند. ) دختر عميس ‍ فرمود:اسماء! من اين عمل را زشت مى دانم كه (جنازه را

روى چهار چوب مى گذارند و پارچه اى روى جناره زنان مى اندازند، به سوى قبرستان مى برند) زيرا اندام او از زير

پارچه نمايان است و هر كسى از حجم و چگونگى او آگاه مى شود.اسماء گفت :من در حبشه چيزى ديدم ، اكنون

شكل آن را به تو نشان مى دهم . آنگاه چند شاخه تر خواست . شاخه ها را خم كرد و پارچه اى روى آنها كشيد. به

صورت تابوت كنونى درآورد حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود:

- چه چيز (تابوت ) خوبى است . زيرا جنازه اى كه در ميان آن قرار گيرد تشخيص داده نمى شود كه جنازه زن است ، يا

جنازه مرد.  بحارالانوار جلد 43، صفحه 189 آرى زهراى اطهر راضى نبود پس از مرگ نيز نامحرمى حجم بدان او را ببيند.

حضرت رسول (ص) از اصحاب پرسید : در چه حالی زن به خدا نزدیک تر است ؟ اصحاب جواب نتوانستند بدهند ، چون

فاطمه علیهاالسلام این مطلب را شنید عرض کرد که نزدیکترین حالات زن به خدا آن است که ملازم خانه خود باشد و

بیرون از خانه نشود ، حضرت محمد (ص) فرمود : فاطمه پاره تن من است.   منتهی الآمال ( شیخ عباس قمی ره )

جلد 1 صفحه 162