ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
پنجشنبه 92/08/09
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم):
أفًّ لِکُلَّ مُسلِمٍ لا یَجعَلُ فی کُلَّ جُمُعَةٍ یَوماًیَتَفَقّهُ فیهِ أمرَ دینِهِ وَیَسألُ عَن دینِهِ.
وای بر مسلمانی که در هر جمعه، زمانی را برای یادگیری و پرسش از امور دینی خویش اختصاص ندهد.
بحارالأنوار، ج1،ص176
پنجشنبه 92/08/09
فعالیت های شهید در دوران دفاع مقدس:
شهید همت به همراه حاج احمدمتوسلیان، به دستور فرمانده کل سپاه، مأمور تشکیل تیپ محمدرسول الله
(ص)شدند.حاج احمد، به عنوان فرمانده تیپ و شهید حاج همت، به عنوان مسئول ستاد تیپ فعالیت می
کردند. در عملیات فتح المبین، بخشی از محورها به وی واگذار می شودکه پیروز مندانه منطقه را پاکسازی
می کند.
حاج همت در عملیات بزرگ«بیت المقدس»به عنوان معاون تیپ، محاصره جاده شلمچه- خرمشهر را در هم
می شکندو لیاقت و کاردانی خود را به نمایش می گذارد.در عملیات «رمضان»به دنبال اسیر شدن حاج احمد
در لبنان،به عنوان فرمانده تیپ محمد رسول الله(ص) وارد نبرد می شود.
حاج همت در عملیات«مسلم بن عقیل»و «محرم» با مسئولیت«فرمانده قرارگاه ظفر» و در عملیات«والفجر
مقدماتی» در سمت مسئول«سپاه یازده قدر» انجام وظیفه کرد و با توانمندی حیرت انگیز خود، عملیات ها را
یکی پس از دیگری با موفقیت کامل به اتمام رساند. حاج همت در اجرای عملیات ها، ابتکار عمل و تجربه نو
و بدیع از خود بروز می داد.
سرعت عمل و پایمردی لشکر27محمد رسول الله(ص) با فرماندهی وی در عملیات والفجر مقدماتی، همه را
شگفت زده ساخت؛ همچنین استقامت، ابتکار و ایثارحاجی در عملیات «خیبر»، شورآفرین و تحسین برانگیز
بود.او در مدت فرماندهی تیپ محمد رسول الله(ص)- که بعد به لشکر 27تبدیل شد- در چندین عملیات به صورت
خط شکن وارد شد و برگ های زرینی از تاریخ حماسه و افتخار دفاع مقدس را به نگارش در آورد.
ویژگی های اخلاقی:
حاج همت با وجود برجستگی های نظامی، عارفی وارسته بود که جز به خدا و رضای حق، به چیز دیگری
نمی اندیشید.اخلاص در عمل، از ویژگی بارز او بود.شهید محلاتی در این باره می گوید:
«او انسانی بود که برای خدا کار می کرد و بالاترین اعمال را هم داشت و فضیلت هر انسان مؤمنی، این است
که این دو ویژگی را داشته باشد؛ یکی اخلاص و دیگری عمل»
او همواره خود را خدمتگزار بسیجیان می دانست و به عشق آنان نفس می کشید. خاکساربسیجیان بود.آنان
هم با تمام وجود به او عشق می ورزیدند.همت، تنها، فرمانده شان نبود؛ مرادشان بود.در یک کلمه، حاجی یک
بسیجی رزمنده و یک پاسدارنمونه بود.او اهل ولایت بود و پیروی از ولایت را برخود واجب می دانست و به ولایت
اعتقاد داشت.شهید«عباس کریمی» می گوید:
«او واقعا به امر ولایت اعتقاد کامل داشت و حاضر بوددر این راه جانش را بدهدکه عاقبت هم چنین کرد.ولایتی
بودو همیشه سفارش می کرد که دستور فرمانده هان را باید موبه مو اجرا کرد.این ها امر ولایت است»
سردار رحیم صفوی می گوید:
«حاج همت مثل مالک اشتر بودکه در عین خضوع و خشوعی که در مقابل خدا و برابر برادران دلاور بسیجی
داشت، در مقابله با دشمن کافر، همچون شیر غرنده و همچون شمشیر برنده بود»
جان کلام آنکه، آنچه خوبان همه داشتند، او یک جا داشت.
ادامه دارد…
چهارشنبه 92/08/08
چهل حدیث بسیار زیبا درباره
…علم و دانش…
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
1- السُّؤالُ نِصفُ العِلم .
پرسش نیمى از دانش است .
کنزالعمّال : ۲۹۲۶۰
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
2- العِلمُ خَزائنُ ومَفاتِیحُهُ السُّؤالُ ، فَاسألُوا رَحِمَکُمُ اللّهُ فإنّهُ یُؤجَرُ أربَعةٌ : السائلُ ، والمُتَکلِّمُ ، والمُستَمِعُ ، والُمحِبُّ لَهُم؛
دانش گنجینه هایى اسـت و کـلـیدهاى آن پرسش است ؛ پس ، خدایتان رحمت کند ، بپرسید ، که با این کار چهار نفر اجر مى یابند : پرسشگر ، پاسخگو ، شنونده و دوستدار آنان .
تحف العقول : ۴۱ منتخب میزان الحکمة : ۲۶۰
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
3- مَن تَعَلَّمَ العِلمَلِغَیرِ اللّه تَعالى فَلْیَتَبَوَّأْ مَقعَدَهُ مِن نارٍ ؛
هـر که دانـش را براى غـیر خدا بیاموزد ، جایگاهش دوزخ باشد .
کنزالعمّال : ۲۹۰۳۵ منتخب میزان الحکمة : ۴۰۰
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
4- مَن طَلَبَ العِلمَ فهُوَ کالصّائمِ نَهارَهُ ، القائمِ لَیلَةُ ، وإنَّ بابا مِنَ العِلمِ یَتَعَلَّمُهُ الرَّجُلُ خَیرٌ لَهُ مِن أن یَکونَ أبو قُبَیسٍ ذَهَبا فأنفَقَهُ فی سَبیلِ اللّه ؛
هر که دانش بجوید ، مانند کسى است که روز خود را به روزه گذراند وشبش را به عبادت . اگر کسى یک بابِ علم بیاموزد ، برایش بهتر است از این که کوه ابو قبیس طلا باشد و او آن را در راه خدا انفاق کند .
منیه المرید : ۱۰۰ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
5- طالِبُ العِلمِ طالِبُ الرَّحمَةِ ،طالِبُ العِلمِ رُکنُ الإسلامِ ، ویُعطى أجرَهُ مَعَ النَّبِیّینَ ؛
جویاى دانش ، جویاى رحمت است . جوینده دانش رکن اسلام است و پاداشش با پیامبران داده مىشود.
کنز العمّال : ۲۸۷۲۹ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸
یامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
6- إنَّ طـالِبَ العِلمِ تَـبسُطُ لَـهُ الـمَلائکَةُ أجـنِحَتَها وتَستَغفِرُ لَهُ ؛
فـرشتگان ، بـالهاى خـود را براى جوینده دانش مى گسترانند و برایش آمرزش مىطلبند .
کنز العمّال : ۲۸۷۴۵ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
7- مَن کانَ فی طَلَبِ العِلمِ کانَتِ الجَنَّةُ فی طَلَبهِ ؛
هر که در جستجوى دانش باشد ، بهشت در جستجوى او برآید .
کنزالعمّال : ۲۸۸۴۲ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸
امام على علیهالسلام :
8- مَن جاءَتهُ مَنِیَّتُهُ وهُوَ یَطلُبُ العِلمَ فبَینَهُ وبَینَ الأنبیاءِ دَرَجَةٌ؛
هر کس در حال طلب دانش مرگش فرا رسد ، میان او و پیامبران تنها یک درجه تفاوت باشد .
مجمع البیان : ۹ / ۳۸۰ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
9- إذا جاءَ المَوتُ لِطالِبِالعِلمِ وهُوَ عَلى هذهِ الحالَةِ ماتَ وهُوَ شَهیدٌ ؛
هر گاه جوینده دانش در حال آموختن علم مرگش فرا رسد ، شهید مرده است .
الترغیب والترهیب : ۱ / ۹۷ / ۱۶ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸
امام صادق علیه السلام :
10- لَو عَلِمَ النّاسُ ما فی طَلَبِ العِلمِلَطَلَبوهُ ولَو بِسَفکِ المُهَجِ وخَوضِ اللُّجَجِ ؛
اگر مردم مى دانستند که علم چه فوایدى دارد ، هر آینه در جستجوى آن بر مى آمدند ، گرچه در راه آن خون بریزند و در ژرفاى دریاها فرو روند .
عوالی اللآلی : ۴ / ۶۱ / ۹ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
11- مَن لَم یَصبِر عَلى ذُلِالتَّعَلُّمِ ساعَةً بَقِیَ فی ذُلِّ الجَهلِ أبَدا ؛
هر کس بر خوارى ساعتى دانش آموختن صبر نکند، براى همیشه در خوارى نادانى بماند .
عوالی اللآلی : ۱ / ۲۸۵ / ۱۳۵ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
12- اُطلُبوا العِلمَ ولَو بِالصِّینِ ؛ فإنَّ طَلَبَ العِلمِ فَریضَةٌ عَلى کُلِّ مُسلِم ؛
دانش را فرا گیرید ، گرچه در چین باشد ؛ زیرا طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است .
کنز العمّال : ۲۸۶۹۷ ، ۲۸۶۹۸ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – :
13- علیکَ بالعلم ِفانّ العِلْم خلیلُ المؤمِنِ و الحلمَ وزیرُهُ والعقلَ دلیلُهُ و … و الصّبر امیرُ جنودِهِ.
رسول خدا – صلی الله علیه و آله – فرمودند: برتو باد به فراگیری علم، همانا که علم دوست مؤمن است و بردباری وزیر او و عقل راهنمایش و عمل سرپرست او و رفق و مدارا پدر او و ملایمت با دیگران برادر او و صبر، امیر سپاهیان او است.
«نهج الفصاحه، ح ۱۹۶۱»
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم :
14- آفَةُ العِلمِ النِّسیانُ ؛
آفت دانش ، فراموشى است .
الخصال ، ص ۴۱۶ .
15- قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – : أقرَبُ النّاسِ مِن دَرجَةِ النُّبوَّةِ أهلُ الجِهادِ و أهلُ العِلمِ.
رسول خدا – صلی الله علیه و آله – فرمودند: نزدیک ترین مردم به مقام نبوّت، اهل جهاد و دانش اند.
«کنزالعمّال، ح ۱۰۶۴۷»
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
16- لا سَهَرَ إلاّ فی ثلاثٍ :مُتَهَجِّدٍ بالقرآنِ ، وفی طَلَبِ العِلمِ ، أو عَروسٍ تُهدى إلى زَوجِها .
شب زندهدارى جز براى سه چیز روا نیست: تلاوت قرآن ، تحصیل دانش و یا فرستادن عروس به خانه شوهرش .
بحار الأنوار : ۷۶ / ۱۷۸ / ۳ منتخب میزان الحکمة : ۲۸۴
17- پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
هر که دانش را براى خدا بیاموزد ، به هیچ بابى از آن نرسد مگر این که بیش از پیش ، خود را حقیرتر بیند ، با مردم افتادهتر شود ، ترسش از خدا بیشتر گردد و در دین کوشاتر شود . چنین کسى از علم بهرهمند مىشود . پس ، باید آن را بیاموزد . امّا کسى که دانش را براى دنیا و منزلت یافتن نزد مردم و موقعیت یافتن نزد سلطان و حاکم فرا گیرد ، به هیچ بابى از آن نرسد مگر این که خود بزرگ بینتر شود و بر مردم بیشتر بزرگى فروشد و از خدا بیشتر غافل شود و از دین بیشتر فاصله گیرد . چنین کسى از دانش سود نمىبرد ؛ بنابراین ، باید (از تحصیل دانش) خوددارى ورزد و علیه خود حجّت و پشیمانى و رسوایى در روز قیامت فراهم نیاورد .
روضه الواعظین : ۱۶ منتخب میزان الحکمة : ۴۰۰
18- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
هرکس یک مساله شرعی از احادیث ما پیرامون حلال و حرام و مسائل دینی اش را بیاموزد خدای تعالی هزار گناه او را بیامرزد و شهری از طلا به وسعت دنیا برایش در بهشت بنا کند و به عدد هر موئی که در بدنش قرار دارد برایش حج مقبول می نویسند.
بحارالانوار جلد ۱ صفحه ۲۱۴
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:
19- طالِبُ العِلمِ مَحفوفٌ بِعِنایَةِ اللَّهِ؛
عنایت خداوند جویاى دانش را فرا گرفته است.
حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، ج ۱، ص ۳۱۳، ح ۳۰۹
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
20- أَعلَمُ النّاسِ مَن جَمَعَ عِلمَ النّاسِ إِلى عِلمِهِ؛
داناترین مردم کسى است که دانش دیگران را به دانش خود بیفزاید.
کنزالعمال، ج۱۰، ص۱۴۳، ح۲۸۷۳۱
رسول اکرم (صلى الله علیه و آله وسلم) فرمودند:
21- لَوکانَ الدِّینُ مُعَلَّقاً بِالثُّرَیّا لَتَناوَلَهُ اُناسٌ مِن أبناء فارِسَ؛
اگر دین به ستاره ثریّا آویزان باشد، مردمانی از ایرانیان آن را به زیر خواهند کشید.
کنزالعمّال ، ح ۳۴۱۳۰ .
پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلّم) می فرمایند:
22- مَن کَتَبَ عَنِّی عِلما أو حَدیثالم یَزَلْ یُکتَبْ لَهُ الأجرُ ما بَقِیَ ذلکَ العِلمُ والحَدیثُ؛
هر کس دانشى یا حدیثى از من بنویسد تا آن دانش و حدیث باقى است ، برایش اجر نوشته شود .
کنز العمّال : ۲۸۹۵۱
پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلّم) فرمودند:
23- المؤمنُ إذا ماتَ وتَرَکَ وَرَقةً واحِدَةً علَیها عِلمٌ تَکونُ تِلکَ الوَرَقةُ یَومَ القِیامَةِ سِترا فیما بَینَهُ وبَینَ النارِ ، وأعطاهُ اللّهُ تبارکَ وتعالى بکُلِّ حَرفٍ مَکتوبٍ علَیها مَدینَةً أوسَعَ مِن الدنیا سَبعَ مَرّاتٍ ؛
هر گاه مؤمن بمیرد و یک برگه که روى آن علمى نوشته شده باشد از خود برجاى گذارد ، روز قیامت آن برگه پرده میان او و آتش مىشود و خداوند تبارک و تعالى به ازاى هر حرفى که روى آن نوشته شده ، شهرى هفت برابر پهناورتر از دنیا به او مىدهد .
أمالی الصدوق : ۴۰ / ۳
پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلّم) فرمودند:
24- اکتُبُوا العِلمَ قبلَ ذَهابِ العُلَماءِ ، وإنّما ذَهابُ العِلمِ بِمَوتِ العُلَماءِ؛
دانـش را ، پـیش از درگـذشت دانشمندان ، بنویسید ؛ زیرا با مرگ دانشمندان ، دانش (آنان) نیز مىرود .
کنز العمّال : ۲۸۷۳۳
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
25- قَیِّدُوا العِلمَ بالکِتابِ؛
علم را ، با نوشتن در بند کشید .
کنز العمّال : ۲۹۳۳۲
امام على علیه السلام :
26- کِتابُ الرجُلِ عُنوانُ عَقلِهِوبُرهانُ فَضلِهِ ؛
نوشته (و نامه) انسان ، نشانِ خِرد او و دلیل فضل اوست .
غرر الحکم : ۷۲۶۰ منتخب میزان الحکمة : ۴۸۲
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -:
27- کل جلوس فى المسجد لغو الا ثلاثة : قراءة مصل ، او ذکرالله اوسائل عن علم ؛
هر نشستى در مسجد لغو است مگر در سه حالت : خواندن قرآن ، گفتن ذکر خدا، سؤ ال(جستوى ) علم .
(میزان الحکمه ، ج ۴، ص ۳۹۳، بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۸۸).
قال رسول الله – صلى الله علیه وآله -:
28- نوم على علم خیر من صلاة على جهل ؛
خواب با علم بهتر از نماز با جهل است .
(نهج الفصاحه ، م ۳۱۴۰، ص ۶۳۳)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
29- طالب العلم، مخوف بعنایعة الله؛
جوینده ی دانش، در پناه عنایت خداوند است.
عوالی اللالی، ج ۱، ص ۲۹۲٫
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
30- طلب العلم فریضة علی کل مسلم الا ان الله یجب بغاة العلم؛
طلب علم بر هر انسانی واجب است. همانا خداوند علم آموزان را دوست دارد.
اصول کافی، ج ۱،ص ۳۰٫
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
31- مَن أرادَ عِلمَ الأوَّلینَ والآخِرینَ فَلْیُثَوِّرِ القرآنَ ؛
هرکه خواهان علم پیشینیان و آیندگان ، از اوّل تا به آخر دنیاست ، در قرآن کاوش و تأمل کند .
فلیُثَوِّر القرآن : أی لینقّر عنه ویفکّر فی معانیه وتفسیره وقراءته (النهایه : ۱ / ۲۲۹) .کنز العمّال : ۲۴۵۴
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
32- المتعبّد بغیر فقه کالحمار فی الطّاحون؛
کسى که بى دانش عبادت کند چون الاغ آسیاست.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
33- من الصّدقه أن یعلّم الرّجل العلم فیعمل به و یعلّمه؛
از جمله صدقه این است که مرد علم آموزد و بدان عمل کند و تعلیم دهد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
34- من عمل على غیر علم کان ما یفسد أکثر ممّا یصلح؛
هر که بى علم عمل کند بیش از آنچه اصلاح می کند، افساد خواهد کرد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
35- من سلک طریقا یلتمس فیه علما سهّل اللَّه له طریقا إلى الجنّه؛
هر که به جستجوى علم راهى سپرد خدا براى وى راهى سوى بهشت بگشاید.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
36- من زهد فی الدّنیا علّمه اللَّه بلا تعلّم و جعله بصیرا؛
هر که از دنیا بگذرد خدایش بدون تعلم علم آموزد و بصیرت دهد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
37- من أفتى بغیر علم کان إثمه على من أفتاه و من أشار على أخیه بأمر یعلم أنّ الرّشد فی غیره فقد خانه؛
هر که بدون علم فتوى دهد گناه حاصل از آن را به گردن دارد و هر که به برادر خویش کارى سفارش کند و داند که مصلحت در غیر آن است به وى خیانت کرده است.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
38- من طلب العلم لیجاری به العلماء أو لیماری به السّفهاء أو یصرف به وجوه النّاس إلیه أدخله اللَّه النّار؛
هر که علم جوید که به وسیله آن با دانشوران هم چشمى کند یا با سفیهان مجادله کند یا توجه عامه را به سوى خود جلب کند، خدایش به جهنم برد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
39- من طلب العلم کان کفّاره لما مضى؛
هر که علم جوید کفاره گناهان گذشته وى باشد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
40- من جادل فی خصومه بغیر علم لم یزل فی سخط اللَّه حتّى ینزع؛
هر که در مناقشه اى بدون علم مجادله کند در خشم خدا باشد تا دست بردارد.
نهج الفصاحه
چهارشنبه 92/08/08
فعالیت های شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی :
محمد ابراهیم پس از پیروزی انقلاب اسلامی،در ایجاد نظم،امنیت و تشکیل کمیته ی انقلاب و
سپاه پاسداران شهرضا،نقش اساسی ایفا کرد و فعالیتهای مهمی در زمینه ی مسائل فرهنگی
برای قشر جوانان انجام داد.
حاج همت در خرداد 1359برای مقابله با ضد انقلاب به کردستان اعزام شد.در آنجا از هیچ
کوششی برایرفع مشکلات فرهنگی و مادی مردم محروم دریغ نمی کرد.چنان درچشم ودل مردم
منطقه جای کرفت که زمان ترک منطقه،مردم از او خواستند که در دیارشان بماند.
حاج همت،در کردستان به مسائل قضایی و حقوقی مردم رسیدگی می کرد.او نسبت به مسئله
خوانین ومعضل اعتیاد در منطقه،حساس شده و در ریشه کن کردن هر دو مسئله،تلاشهای
بسیاری نمود.او که ریشه ی مشکلات کردستان را بیشتر در فقر فرهنگی می دانست،از فعالیتهای
فرهنگی در آن جا غفلت نمی کرد.
همت مدتی به عنوان مسئول ((روابط عمومی سپاه))مشغول بود وبه خاطر بروز لیاقت وتوانمندی
بالای نظامی،به عنوان فرمانده یسپاه((پاوه))برگزیده شد. در آن زمان،حاج احمد متوسلیان،فرمانده
سپاه ((مریوان))بود.از این رو،این دو نفر با تلاش و همکاری یکدیگر، عملیات و اقدام های مؤثری
بر علیه عناصرضد انقلاب در منطقه انجام دادند. سپاه پاسداران پاوه، با فرماندهی مدبرانه او از
مهر59تا60، بیست و پنج عملیات موفق برای پاکسازی روستاها، آزاد سازی ارتفاعات و درگیری
با نیروهای ارتش بعثی عراق انجام داد.
ادامه دارد…
چهارشنبه 92/08/08
31
معنای لغوی و اصطلاحی مباهله مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است. کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند. شرح مختصر واقعه مباهله مباهله پیامبر با مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم طی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند. موقعیت جغرافیایی بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح علیه السلام گرویده بودند. دعوت به اسلام پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم برای گزاردن رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. هم چنین نامه ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت فرمود. نامه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم به اسقف نجران مشروح نامه پیامبر به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. [این نامه ایست] از محمد، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید [تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند] و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود». عکس العمل نجرانی ها نمایندگان پیامبر که حامل نامه دعوت به اسلام از جانب پیامبر بودند، وارد نجران شدند و نامه را به اسقف نجران دادند. او نیز شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت. یکی از آنان که به عقل و درایت مشهور بود گفت: «ما بارها از پیشوایان خود شنیده ایم که روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد ـ که از اولاد اسماعیل است ـ همان پیامبر موعود باشد». بنابراین شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیئت نمایندگان نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با محمد صلی الله علیه و آله وسلم تماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند. گفتگوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با هیئت نجرانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مذاکره ای که با هیئت نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد. امّا آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی علیه السلام بدون واسطه پدر می دانستند. در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر جاری ساخت: «به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی علیه السلام و حضرت آدم علیه السلام ، یادآوری می کند که آدم را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح فرزند خداست، پس حضرت آدم برای این منصب شایسته تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر. اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود. مباهله، آخرین حربه خداوند پیش از نازل کردن آیه مباهله، در آیاتی چند به چگونگی تولد عیسی علیه السلام می پردازد و مسیحیان را با منطق عقل و استدلال روبرو می کند و از آنان می خواهد که عاقلانه به موضوع بنگرند. بنابراین پیامبر، در ابتدا سعی کرد با دلایل روشن و قاطع آنان را آگاه کند، اما چون استدلال موجب تنبّه آنان نشد و با لجاجت و ستیز آنان مواجه گشت، به امر الهی به مباهله پرداخت. خداوند در آیه 61 سوره آل عمران می فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم». دیدگاه بزرگان نجران درباره مباهله در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند. نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه ای روان شناسانه سرچشمه می گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است. در میعادگاه چه گذشت؟ طبق توافق قبلی، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار رفتند. ناگاه نمایندگان نجران دیدند که پیامبر فرزندش حسین علیه السلام را در آغوش دارد، دست حسن علیه السلام را در دست گرفته و علی و زهرا علیهماالسلام همراه اویند و به آنها سفارش می کند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید. مسیحیان، هنگامی که این صحنه را مشاهد کردند، سخت به وحشت افتادند و از این که پیامبر، عزیزترین و نزدیک ترین کسانِ خود را به میدان مباهله آورده بود، دریافتند که او نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد؛ زیرا در غیر این صورت، عزیزان خود را در معرض خطر آسمانی و الهی قرار نمی داد. بنابراین از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر به مصالحه شدند. سخنان ابوحارثه درباره مصالحه هنگامی که هیئت نجرانی پیامبر را در اجرای مباهله مصمّم دیدند، سخت به وحشت افتادند. ابوحارثه که بزرگ ترین و داناترین آنان و اسقف اعظم نجران بود گفت: «اگر محمد بر حق نمی بود چنین بر مباهله جرئت نمی کرد. اگر با ما مباهله کند، پیش از آن که سال بر ما بگذرد یک نصرانی بر روی زمین باقی نخواهد ماند». و به روایت دیگر گفت: «من چهره هایی را می بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوه ها را از جای خود بکند، هر آینه خواهد کَند. پس مباهله نکنید که در آن صورت هلاک می شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند». سرانجام مباهله ابوحارثه، بزرگ گروه، به خدمت حضرت آمد و گفت: «ای ابوالقاسم، از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت بر ادای آن داشته باشیم». پس حضرت با ایشان مصالحه نمود که هرسال دوهزار حُلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد و بر آنان که اگر جنگی روی دهد، سی زره و سی نیزه و سی اسب به عاریه بدهند. مباهله، اثبات صدق دعوت پیامبر مباهله پیامبر با نصرانیان نجران، از دو جنبه نشان درستی و صداقت اوست. اوّلاً، محض پیشنهاد مباهله از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم خود گواه این مدعاست؛ زیرا تا کسی به صداقت و حقانیّت خود ایمان راسخ نداشته باشد پا در این ره نمی نهد. نتیجه مباهله، بسیار سخت و هولناک است و چه بسا به از بین رفتن و نابودی دروغ گو بینجامد. از طرف دیگر، پیامبر کسانی را با خود به میدان مباهله آورد که عزیزترین افراد و جگرگوشه های او بودند. این خود، نشان عمق ایمان و اعتقاد پیامبر به درستی دعوتش می باشد که با جرأت تمام، نه تنها خود، بلکه خانواده اش را در معرض خطر قرار می دهد. مباهله، سند عظمت اهل بیت مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر نازل شده است و پیامبر تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی علیهم السلام بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین علیهماالسلام هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه علیهاالسلام و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی علیه السلام بوده است. این آیه هم چنین به این نکته لطیف اشاره دارد که علی علیه السلام در منزلت جان و نفس پیامبر است. دو روایت در شأن اهل بیت در کتاب عیون اخبار الرّضا درباره مجلس بحثی که مأمون در دربار خود تشکیل داده بود، چنین آمده است: امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: «خداوند پاکان بندگان خود را در آیه مباهله مشخص ساخته است و به دنبال نزول این آیه، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را با خود به مباهله برد. این مزیّتی است که هیچ کس در آن بر اهل بیت پیشی نگرفته و فضیلتی است که هیچ انسانی به آن نرسیده و شرفی است که قبل از آن، هیچ کس از آن برخوردار نبوده است». در کتاب غایة المرام به نقل از صحیح مسلم آمده است: روزی معاویه به سعد بن ابی وقاص گفت: چرا ابوتراب را دشنام نمی گویی؟ گفت: از آن وقت که به یاد سه چیز افتادم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم درباره علی فرمود، از این کار صرف نظر کردم. یکی آن بود که وقتی آیه مباهله نازل شد پیغمبر تنها از فاطمه و حسن و حسین و علی دعوت کرد و سپس فرمود: «اللهم هؤلاء اهلی؛ خدایا، اینها خاصّان منند»… نزول آیه تطهیر در روز مباهله روزی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم قصد مباهله کرد، قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را در زیر عبای مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پیغمبری را اهل بیتی بوده است که مخصوص ترینِ خلق به او بوده اند. خداوندا، اینها اهل بیت منند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاکِ پاک کن.» در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شأن ایشان فرود آورد: «همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید و شما را پاکِ پاک کند. اعمال روز مباهله روز بیست و چهارم ذی الحجّه، روز مباهله پیامبر با مسیحیان نجران است که در نزد مسلمانان، اهمیت خاصّی دارد؛ چرا که گواه حقانیت و درستی دعوت پیامبر و عظمت شأن اهل بیت مکرّم اوست. در کتاب شریف مفاتیح الجنان، اعمال مخصوصی بدین شرح برای این روز ذکر شده است: اول: غسل، که نشان پالایش ظاهر از هر آلودگی و آمادگی برای آرایش جان و صفای باطن است؛ دوم: روزه، که سبب شادابی درون است؛ سوم: دو رکعت نماز؛ چهارم: دعای مخصوص این روز که به دعای مباهله معروف است و شبیه دعای سحر ماه رمضان می باشد. هم چنین در این روز خواندن زیارت امیرالمؤمنین به ویژه زیارت جامعه روایت شده است. احسان به فقرا و محرومان به تأسّی از مولی الموحدین علی علیه السلام که در رکوع نمازش به نیازمند احسان فرمود، سفارش شده است. بخش هایی از دعای روز مباهله خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست و به من شادی و خرّمی، استقامت و گشایش، عافیت و سلامت و کرامت، روزی پاک و فراوان، و هر نعمت و وسعت که نازل شده یا از آسمان به زمین نازل می شود، قسمت کن. خداوندا، اگر گناهان چهره مرا نزد تو فرسوده اند و میان من و تو حایل شده اند و حالم را نزد تو دگرگون کرده اند، از تو درخواست می کنم به نور آبرویت که خاموش نشود و به آبروی حبیبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم و به آبروی وصیّت علّی مرتضی علیه السلام و به حق اولیائت که آنها را برگزیدی که بر محمد و آل محمد درود بفرستی و هر گناه که کرده ام بیامرزی و مرا در باقی مانده عمرم حفاظت کنی. خداوندا، من مطیع توام، پس از من خشنود باش. عملم را ختم به خیر کن و ثواب آن را برایم در بهشت مقرّر دار و آنچه خود سزاوار آنی برای من انجام ده، ای سزاوار تقوا و آمرزش. رحمت فرست بر محمد و آل محمد و به رحمت خود به من رحم کن، ای مهربان ترینِ مهربانان. |