شعر محرم

 

محرم شد بیا دیوانه گردیم
بسوزیم از غم و غمخانه گردیم
هر کجا شمع رخسار حسینه
گرد شمع رخش پروانه گردیم
اباالفضل علی دل می رباید
فدای آن دلبر جانانه گردیم
به پیمانی که با جانانه داریم
بیا تا سرخوش از پیمانه گردیم
حسین بن علی می می فروشد
خریدار می و میخانه گردیم
خدا داند که هوشیاری گناهه
ز چشم مست یار مستانه گردیم
رقیه جان و جانان حسین است
بیا تا فدای آن دردانه گردیم
یتیمی گوشه ویرانه خفته
بیا تا در غمش ویرانه گردیم
خدا می دونه یار من حسینه
همه دار و ندار من حسینه
دو عالم فانی و باقی حسینه
می و میخانه و ساقی حسینه
تا ابد مست و مدهوش حسینم
فخرم این بس سیه پوش حسینم
اسیر چشم و ابروی حسینم
چنان خس بر لب جوی حسینم
سر و کار دل من با حسینه
حیاتم گفتن یک یا حسینه
محرم شد بیا دیوانه گردیم
بسوزیم از غم و غمخانه گردیم
هر کجا شمع رخسار حسینه
گرد شمع رخش پروانه گردیم
اباالفضل علی دل می رباید
فدای آن دلبر جانانه گردیم
به پیمانی که با جانانه داریم
بیا تا سرخوش از پیمانه گردیم
حسین بن علی می می فروشد
خریدار می و میخانه گردیم
خدا داند که هوشیاری گناهه
ز چشم مست یار مستانه گردیم
رقیه جان و جانان حسین است
بیا تا فدای آن دردانه گردیم
یتیمی گوشه ویرانه خفته
بیا تا در غمش ویرانه گردیم
خدا می دونه یار من حسینه
همه دار و ندار من حسینه
دو عالم فانی و باقی حسینه
می و میخانه و ساقی حسینه
تا ابد مست و مدهوش حسینم
فخرم این بس سیه پوش حسینم
اسیر چشم و ابروی حسینم
چنان خس بر لب جوی حسینم
سر و کار دل من با حسینه
حیاتم گفتن یک یا حسینه


 

برخی اعمال اول محرم

 
 محرم زمان آغاز سال جدید قمری است و در مکتب تشیع یادآور واقعه عظیم و با شکوه کربلا است که بواسطه آن حماسه‌ رشادت و بزرگمردی امام حسین(ع) در همیشه تاریخ جاودان شد.


اعمال شب اول ماه محرم

1ـ نماز: این شب چند نماز دارد که یکی از آنها چنین است: دو رکعت، که در هر رکعت بعد از حمد یازده مرتبه سوره‌ توحید خوانده شود.

در فضیلت این نماز چنین آمده است: «خواندن این نماز و روزه داشتن روزش موجب امنیت است و کسی که این عمل را انجام دهد، گویا تمام سال بر کار نیک مداومت داشته است.»

2ـ احیای این شب.

3ـ نیایش و دعا.


روز اول محرم

اول محرم هر سال اولین روز سال قمری است. از امام محمدباقر(ع) روایت شده است: «آن کس که این روز را روزه بدارد، خداوند دعایش را اجابت می‌کند، همانگونه که دعای زکریا را اجابت کرد.»

در اعمال این ماه آمده است: “زیارت عاشورا” را در محرم ترک نکنند و در جلسات روضه و عزاداری شرکت کنند .

دو رکعت نماز خوانده شود و پس از آن سه بار این دعا:‌ «اللّهم انت الاله القدیم و هذه سنةٌ جدیدةٌ فاسئلک فیها العصمة من الشیطان و القوَّة علی هذه النّفس الامّارة بالسُّوء»؛ بارالها! تو خدای قدیم و جاودانی و این سال، سال نو است، از تو می‌خواهم که مرا در این سال از شیطان حفظ کنی و بر نفس اماره (راهنمایی کننده) به بدی پیروز سازی.

زندگینامه سهراب سپهری


 

سهراب سپهری در 15 مهر ماه 1307 در شهر کاشان به دنیا آمد. پدرش اسدالله سپهری کارمند اداره پست و تلگراف بود و هنگامی که سهراب نوجوان بود پدرش از دو پا فلج شد. با این حال به هنر و ادب علاقه ای وافر داشت. نقاشی می کرد، تار می ساخت و خط خوبی هم داشت.

سپهری در سال های نوجوانی پدرش را از دست داد و در یکی از شعرهای دوره جوانی از پدرش یاد کرده است (خیال پدر) یکسال بعد از مرگ او سروده است:

در عالم خیال به چشم آمدم پدر

کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود

دستی کشیده بر سر رویم به لطف و مهر

یک سال می گذشت، پسر را ندیده بود

 

مادر سپهری فروغ ایران سپهری بود. او بعد از فوت شوهرش، سرپرستی سهراب را به عهده گرفت و سپهری او را بسیار دوست می داشت.

دوره کودکی سپهری در کاشان گذشت. سهراب دوره شش ساله ابتدایی را در دبستان خیام این شهر گذرانید.

سهراب سپهری

سپهری دانش آموزی منظم و درس خوان بود و درس ادبیات را دوست داشت و به خوش نویسی علاقه مند بود.

سپهری در سال های کودکی شعر هم می گفت، یک روز که به علت بیماری در خانه مانده و به مدرسه نرفته بود با ذهن کودکانه اش نوشت:

ز جمعه تا سه شنبه خفته نالان

نکردم هیچ یادی از دبستان

ز درد دل شب و روزم گرفتار

ندارم من دمی از درد آرام

 

در مهرماه 1319 سپهری به دوره دبیرستان قدم گذارد و در خرداد ماه 1326 آن را به پایان رساند.

سهراب از سال چهارم دبیرستان به دانش سرا رفت و در آذر ماه 1325 یعنی اندکی بیش از یک سال بعد از به پایان رساندن دوره دو ساله دانش سرای مقدماتی به استخدام اداره فرهنگ کاشان (اداره آموزش و پرورش) در آمد و تا شهریور 1327 در این اداره ماند.

در این هنگام در امتحانات ادبیات شرکت کرد و دیپلم کامل دوره دبیرستان را نیز گرفت.

سال بعد او به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت. وقتی که در این دانشکده بود، نخستین دفتر شعرهایش را چاپ کرد و مشفق کاشانی با دیدن شعرهای سپهری پیش بینی کرد که او در آینده آثار ارزشمندی به ادبیات ایران هدیه خواهد داد.

اولین کتاب سپهری با نام “مرگ رنگ” در تهران منتشر شد که به سبک نیما یوشیج بود.

سپهری دومین مجموعه شعر خود را با نام “زندگی خواب ها” در سال 1332 سرود و در همین سال بود که دوره لیسانس نقاشی را در دانشکده هنرهای زیبا با رتبه اول و دریافت نشان اول علمی به پایان رساند.

 

از سال 1332 به بعد، زندگی سپهری در گشت و گذار و مطالعه نقاشی و حکاکی در پاریس، رم و هند و شرکت در نمایشگاه ها و آموختن و تدریس نقاشی گذشت، تا جایی که بعضی او را “شاعری نقاش” خوانده اند و بعضی دیگر “نقاشی شاعر".

 

سهراب در سال 1337 دو کتاب “آوار آفتاب” و “شرق انده” را آماده چاپ کرد ولی موفق به چاپ آنها نشد و سرانجام در سال 1340 این دو کتاب به انضمام “زندگی خواب ها” زیر عنوان “آوار کتاب” منتشر شد.

در این کتاب می توان به جلوه های زبان خاص سپهری برخورد کرد و همچنین شور و شوق آمیختگی با طبیعت را _که در شعرهای بعدی کاملاً واضح می شود _ بیشتر دید.

در “شرق اندوه” سپهری از هر نظر تحت تاثیر غزلیات مولوی است و شعرهای این مجموعه همه شادمانه و شورانگیزند.

دو شعر بلند “صدای پای آب” و “مسافر” پنجمین و ششمین کتاب های او هستند.

شهرت سپهری از سال 1344 و با انتشار شعر بلند “صدای پای آب” آغاز شد. در “صدای پای آب” است که محتوای ویژه ی شعر سپهری فرمش را می یابد. فرم و محتوای شعر سپهری، از “صدای پای آب” به بعد به هماهنگی می رسند.

“صدای پای آب"، کنایه از صدای پای مسافری در سفر زندگی است.

این شعر که روز به روز بر شهرت و محبوبیت او افزود، اولین بار در فصلنامه ی آرش در آبان همان سال منتشر شد.

سپهری که تمام عمرش را به دور از جنجال روزنامه ها و مجلات و فقط با دوستان اندک و تنهایی خود می زیست و بدین سبب از طرف نشریات جدی گرفته نشده بود، در سال 1345 با انتشار شعر بلند “مسافر” که یکی از درخشان ترین شعرهای فارسی است، بزرگی و شاعری اش را بر نشریات تحمیل کرد.

“مسافر” تأمل و سیر و سفر شاعر است در فلسفه ی زندگی.

“جحم سبز” هفتمین مجموعه شعری سپهری و کامل ترین آنها است.

“حجم سبز” پایان آخرین جستجوی های سپهری در شعر “مسافر” اوست. گویی پاسخ همه پرسش ها را یافته و به همه حقایق رسیده است.

شاعر دیگر منتظر مژده دهندگان نمی ماند بلکه خود قصد می کند که بیاید و پیام آورد: روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد …

هشتمین و آخرین مجموعه شعری سهراب سپهری “ما هیچ، ما نگاه” است.

در این کتاب بر خلاف مجموعه"حجم سبز” و دو شعر بلند “صدای پای آب” و “مسافر” شاعر روی به یأس دارد. اما یأسی که جز از حوزه ذهن رنگین سپهری بیرون نمی تراود.

سپهری در سال 1355 تمام هشت دفتر و منظومه خود را در “هشت کتاب” گرد آورد.

“هشت کتاب” نموداری تمام از سیر معنوی شاعر جویای حقیقت است، از اعتراضات سیاسی تا شور جست و جو و ره سپردن در عرفانی زمینی.

“هشت کتاب” یکی از اثر گذارترین و محبوب ترین مچموعه ها، در تاریخ شعر نو ایران است.

سپهری در سال 1357 به بیماری سرطان خون مبتلا شد و در سال 1358 برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و سرانجام در اول اردیبهشت ماه 1359 ، سهراب سپهری به ابدیت پیوست.

نخست قرار بود که طبق خواست خودش او را در روستای"گلستانه” به خاک بسپارند، اما به پیشنهاد یکی از دوستانش برای اینکه طغیان رود، مزارش را از بین نبرد او را در صحن “امامزاده سلطان علی” دهستان مشهد اردهال به خاک سپردند.

 نمونه ای از شعر سهراب سپهری از مجموعه “حجم سبز”

به باغ هم‌سفران

صدا کن مرا

صدای تو خوب است.

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می‌روید.

***

کسی نیست،

بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت

میان دو دیدار قسمت کنیم.

بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم.

بیا زودتر چیزها را ببینیم.

ببین، عقربک‌های فواره در صفحه ساعت حوض

زمان را به گردی بدل می‌کنند.

بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی‌ام.

بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را.

***

مرا گرم کن

(و یک‌بار هم در بیابان کاشان هوا ابر شد

و باران تندی گرفت

و سردم شد، آن وقت در پشت یک سنگ،

اجاق شقایق مرا گرم کرد.)

***

در این کوچه‌هایی که تاریک هستند

من از حاصل ضرب تردید و کبریت می‌ترسم.

من از سطح سیمانی قرن می‌ترسم.

بیا تا نترسم من از شهرهایی که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل است.

مرا باز کن مثل یک در به روی هبوط گلابی در این عصر معراج پولاد.

مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات.

اگر کاشف معدن صبح آمد، صدا کن مرا.

و من، در طلوع گل یاسی از پشت انگشت‌های تو، بیدار خواهم شد.

و آن وقت

حکایت کن از بمب‌هایی که من خواب بودم، و افتاد.

حکایت کن از گونه‌هایی که من خواب بودم، و تر شد.

بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند.

در آن گیروداری که چرخ زره‌پوش از روی رویای کودک گذر داشت

قناری نخ زرد آواز خود را به پای چه احساس آسایشی بست.

بگو در بنادر چه اجناس معصومی از راه وارد شد.

چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد.

چه ادراکی از طعم مجهول نان در مذاق رسالت تراوید.

***

و آن وقت من، مثل ایمانی از تابش “استوا” گرم،

تو را در سرآغاز یک باغ خواهم نشانید.

 

 

مجموعه آثار نقاشی سهراب سپهری

 

 

 

پزشکی

 

  چگونه بفهمیم کم خونی داریم؟



آزمایش خون

کم خونی یعنی کاهش تعداد گلبول‏های قرمز خون و علل متفاوتی دارد، ولی مهم‏ترین آنها کمبود آهن در بدن است.

اگر کم‏خونی خفیفی داشته باشید، ممکن است علامتی دیده نشود و حتی اگر دیده شود، ممکن است متوجه کم‏خونی خود نشوید، یا آن را با بیماری دیگری اشتباه بگیرید.

حال ما به شما می گوییم که علائم شایع کم خونی چیست تا با مشاهده ی آنها به پزشک مراجعه کنید:

1- به پوست خود دقت کنید. آیا پوستتان رنگ پریده است؟

در حالت کم‏خونی، حتی اگر رنگ پوستتان معمولی باشد، ولی لب‏های شما، کمرنگ‏تر از حد طبیعی است و پوست شما بی‏حال و خسته (شل) می باشد.

2- آیا همیشه احساس خستگی و بی‏حالی می کنید؟ این ها از علائم شایع کم‏خونی است.

3- آیا سردردهای پی در پی دارید؟ و یا اشتهایی برای غذا خوردن ندارید؟ این ها از علائم اولیه کم‏خونی هستند.

4- آیا مبتلا به یبوست شده‏اید؟ این هم یکی از علائم اولیه کم خونی است و بدون هیچ‏ تغییری در عادات غذایی به وجود می‏آید (یعنی مثلا بدون کاهش مصرف میوه و سبزی، دچار یبوست می شوید).


تنها راه تشخیص کم‏خونی، دادن آزمایش خون است.

5- آیا تمرکز فکری برای شما سخت شده است؟ این مسئله روی کار شما یا انجام تکالیف درسی شما تاثیرگذار است.

6- آیا دوست دارید مواد عجیب و غریب را که خوراکی نیستند، بخورید، مثل خاک یا کاغذ. چنین حالتی، «پیکا» نام دارد.

7- به حالات روحی و روانی خود دقت کنید. کم‏خونی می‏تواند باعث احساس افسردگی شود.
گلبول قرمز خون

8- آیا احساس تنگی نفس دارید؟ گلبول‏های قرمز خون، بخش حیاتی فرآیند تنفس را تشکیل می دهند و این علامت در کم‏خونی متوسط تا شدید بروز می‏کند.

9- آیا احساس می‏کنید انگشتان دست و پای شما همیشه سرد هستند؟ این حالت به دلیل کاهش جریان خون در انگشتان دست و پا، در اثر کم‏خونی اتفاق می‏افتد.

10- آیا احساس ضعف یا سرگیجه دارید؟ در کم‏خونی شدید، هنگام برخاستن از رختخواب احساس ضعف زیادی دارید و یا هنگام بلند شدن از جایتان، احساس سرگیجه می‏کنید.
هشدارها:

* اگر به طور ناگهانی، زخم‏هایی روی زبان یا دهانتان پیدا شد، یا اگر خانم هستید و یک مرتبه دچار قطع قاعدگی شدید، نشان می‏دهد دچار کم‏خونی هستید.

* اگر بیشتر اوقات غذاهای فرآیند شده و آماده بخورید، یا بعضی وعده‏های غذایی (مثل صبحانه) را از برنامه غذایی تان حذف کنید، یا ریزه خواری داشته باشید، یا از همه گروه های غذایی استفاده نکنید، ممکن است آهن و سایر مواد مغذی را به مقدار کافی دریافت نکنید. در این صورت، اگر علائم ذکر شده در بالا را داشتید، احتمالا دچار کم‏خونی هستید.
آزمایش خون

* کم‏خونی می‏تواند در اثر مشکلات پزشکی اصولی و دریافت یا جذب ناکافی آهن در بدن به وجود آید. تنها راه تشخیص کم‏خونی، دادن آزمایش خون است. اگر فکر می‏کنید دچار کم‏خونی هستید، حتماً به پزشک مراجعه کنید.

* اگر نسبت به کم‏خونی خود شک دارید، هرگز مقادیر بالای مکمل‏های آهن را مصرف نکنید، زیرا دریافت مقادیر زیاد آهن، مسمومیت زاست و عوارض بدی دارد.

برای تشخیص قطعی کم‏خونی باید به پزشک مراجعه کنید و خودتان بر اساس علائم بالا نمی‏توانید بگویید حتما دچار کم‏خونی هستید، زیرا علائم کم‏خونی می‏تواند مشابه علائم سایر بیماری‏ها باشد و کمبود آهن به تنهایی، علت بروز کم‏خونی نیست.

* اگر علائم بالا در شما ادامه داشت، یا دچار یک مشکل خاص پزشکی هستید، حتماً به پزشک مراجعه کنید. اطلاعاتی که در این مقاله برای شما ارائه شده، نمی‏تواند جایگزین توصیه‏ها یا درمان تخصصی پزشکی شود.

به مناسبت روز كتاب و كتاب خوانی

به مناسبت روز كتاب و كتاب خوانی



میتوان فضل و معرفت انسان را از اندازه گرایش و عشق او به کتاب و کتابخوانی میزان کرد و میتوان از این محک گوهر آدمیان عیار گرفت.

هر روز رسانه ای و فرهنگ پروری به جمع فرهنگ سازان جهان اندیشه راه میابد، اما هرگز قدر و منزلت کتاب رو به کاهش نمیگراید و غباری بر آیینه خورشید کتاب نمینشیند. گشت و گذار در هیچ صحرایی به اندازه گرداندن دیده بر روی برگهای کتاب طراوت بخش نیست. و به حق که میان حق و باطل فاصله همان قدر است که میان گشودن و بستن کتاب.

اگر باز جویی خطا از صواب **** نیابی یکی همنشین چون کتاب


به کتاب اهمیت بدهیم
کتاب میراثی ماندگار، پدیده ای باشکوه و با ارزش و عنصری رشد افرین و روشنگر در پهنه زندگی بشر است. افتخار ما نیز در این است که فرهنگ باورهای دینی ما - یعنی آیین مقدس اسلام - مبتنی بر ارزش بینش و دانش و ارجمندی کتاب و نگارش است و خداوند منان معجزه ابدی آخرین و محبوب ترین فرستاده اش را یک کتاب قرار داده است.قرآن کریم سرامد همه کتابهای عظیم است. همچنین پیشینه فرهنگی ما و شمار کتابها و کتابخانه ها در عصر شکوفایی تمدن اسلامی و اهتمام دانشمندان اسلامی و ایرانی در پدید آوردن آثار ارزشمند جهانی، همه و همه ناظر بر اهمیت کتاب و کتابخوانی است.

وظیفه همه افراد فرهیخته و همه نهادهای فرهنگی کشور است که در اشاعه، گسترش و تقویت هرچه بیشتر مسأله کتاب و کتابخوانی اهتمام ورزند و در یک کلام، همه درد آشنایان و دل اگاهان به منظور بسیج همگانی برای گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی بپا خیزند تا هنگام خجسته ای پیش آید که در آن، (کتاب) همه جا، برای همه کس و در همه وقت به وفور یافت شود و مطرح باشد و هیچ کس در هیچ جا بهانه ای برای کتاب نخواندن نداشته باشد.

جایگاه کتاب در فرهنگ و حاکمیت اسلامی
اسلام، دین اندیشه و معرفت، دین دانش و کتاب و معنویت است. چنانکه میتوان گفت اصولاً ایین اسمانی ما، پرچمدار کتاب و کتابخوانی در زمین است اندکی تأمل و کاوش در لابلای اوراق زرین تاریخ اسلام، این حقیقت را به روشنی مینمایاند.

ما وارثان نظام گرانبها، فرهنگ پویا و تمدن والای اسلامی، تا چه میزان باید به برخورداری از آثار مکتوب، فزایندگی کتاب و گستردگی کتابخوانی، دل خوش بداریم و بر خود ببالیم؟

مقام معظم رهبری با استناد به تاریخ، از حضور خجسته و پرتو افشانیهای آثار گرانسنگ اسلامی یاد میکند و با اشاره به اشتیاق و اقبال غیر مسلمانان از بهره وری از این گنجینه های شکوهمند، خاطر نشان میسازد که جاذبه شور انگیز کتاب و بالندگی دانش و فرهنگ و کتابخوانی از آغازین سالهای حیات فرخنده اسلام، چنان دامنه گسترده ای یافت که تأثیر آن تا قرنها تداوم داشت.

ما امروز میخواهیم آن حکومت و آن نظام و آن تمدن را در کشورمان پیدا و محقق کنیم پس باید به کتاب اهمیت بدهیم.

کتاب و تحول فرهنگی:
بی تردید پیرایش فرهنگ از زواید زیان آور، آرایش فرهنگ پاکی و خلوص و گسترش فرهنگ در همه سطوح و برای تمام اقشار، نیاز به تلاش و همبستگی فراوان دارد و کتاب میتواند در عرصه و میدان بخوبی به کار گرفته شود و کارایی خود را به نیکی به منصه ظهور و بروز برساند.

در تحول فرهنگی جامعه مطمعئناً نیاز به آن است که ما در باب فرهنگی و علوم و معارف بشری، هم ارتقاء فرهنگی پیدا میکنیم، هم شمول فرهنگی و هم خلوص فرهنگی، یعنی خالص کردن فرهنگ اسلامی و ایرانی خود از چیزهایی که زاید و مضر است. بلا شک معارف کنونی که در اختیار ماست بخاطر ضعف و انحطاط فرهنگی در طول دوره های اخیر دچار آن بودیم با برخی زواید مضر همراه است که بایستی فرهنگ ملت ما که بر پایه های اسلامی و بینش اسلامی هم متکی است از آن استخلاص شود این سه چیز برای تحول فرهنگی جامعه لازم است: رقاء فرهنگی، خلوص فرهنگی، شمول فرهنگی، … هوشمندی و با فرهنگ بودن، حقاً بایستی به همه قشرها و به همه مردم گسترش پیدا کند، و این تلاش و مجاهدت لازم دارد.

سرگذشت کتاب در گذشته و حال کشور:
کتاب و مطبوعات در طول سالیان دراز، سرگذشتی پر فراز و نشیب داشته اند. در روزگار سیاه طاغوت در حالی که افکار و اندیشه های الحادی بسادگی زمینه انتشار میافتند، نشر آثار و مفاهیم اسلامی به شدت تحت کنترل رژیم بود، ولی سر انجام به برکت پیروزی انقلاب اسلامی و تحقق شعارهای اسلامی و تحقق شعارهای اصلی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، دنیای مطبوعات هم از عطیه الهی آزادی بهره مند گردید. بدیهی است که همه فرهیختگان و آزادگان این آزادی را مبارک میدانندو خجسته میخوانند، اما به همان اندازه هم روشن استکه هرگاه کسانی بخواهند موذیانه از گسترش عظیم آثار مکتوب سوء استفاده کنند و به بهانه بهره وری از آزادی، آزادانه دست به دسیسه بازی و توطئه سازی بزنند و مجری سیاستها و نیات پلید دشمنان شوند و همسو با آنان تیشه بر ریشه اصول بنیادین باورهای اسلامی و انقلابی ملت مسلمان ایران بزنند، همه آزادیخواهان و آزاد اندیشان آنها را طرد خواهند کرد.

نقش بر جسته کتاب:
نقش برجسته، والا، حساس و سازنده کتاب در پویشهای تکامل آفرین فردی و اجتماعی ناشی از گستردگی روح ارزشی دانش و بینش و ابهت و اهمیت فرهنگ مکتوب در تاریخ بشری است، و به راستی سزاوار نیست چنین عنصر مهمی را بدست فراموشی و یا کم توجهی بسپاریم.

در اهمیت عنصر کتاب برای تکامل جامعه انسانی همین بس که تمامی ادیان آسمانی و رجال بزرگ تاریخ بشری، از طریق کتاب جاودانه مانده اند و روابط فرهنگی جامعه بشری نیز از پوشش کتاب و مبادلات فرهنگی تقویت شده است .

اسناد ارزشمند تاریخ :
اگر چه گفتن و بازگفتن از همه شگفتیهای انقلاب اسلامی و عظمتهای این دوره تاریخی تلاش مطلوبی در راه ماندگار سازی حماسه های بزرگ این روزگار است اما دفاع مقدس ما در رویارویی با حق ستیزان و متجاوزان و متجاوزان و باطل گرایان نقطه عظیم و برجسته و روشنی در این میان است. هرچند ابعاد جنگ تحمیلی به تمامی در کتابها ثبت نشده و عظمتهای توصیف ناپذیرش به بیان نیامده، با این همه تلاشهای ارزشمندی در این زمینه صورت گرفته است، به گونه ای که باید گفت مجموعه آثار ارائه شده در این زمینه، براستی اسناد ارزشمند تاریخ معاصرند.

آثار ماندگار:
یک کتاب خوب، ماندگار و تأثیر گذار، چگونه به یک اثر خاطر آفرین و ماندگار بدل میشود؟ یکی از مهم ترین ویژگیهای چنین آثاری، در نظر گرفتن این نکته مهم است که این گونه کتابها دست کم پاسخی به یکی از سوالها و یا نیازهای مخاطبان خود بدهند، پاسخی که با توجه به اولویتها، زیبا و متین و استوار و قانع کننده باشد. برای این که اثری ماندنی بشود. باید خوب باشد. آثار خوب میماند، در دلها جای میگیرند و کهنه نمیشوند. خوب هم که میگوییم یعنی پاسخ به یک سوال و یک نیاز باشد . خوب فقط معنایش این نیست که از لحاظ هنری خوب تنظیم شده باشد و خیلی عمیق باشد، بلکه ممکن است اینطور نباشد، لیکن پاسخی به یک نیاز باشد.

راستگو ترین ترازو:
در میان همه ابزارهای فرهنگی کتاب جایگاه ویژه ای دارد. تاریخ هیچ تمدنی خالی از کتاب و کتابت نبوده.میتوان کتاب را در کنار مبارک ترین پدیده های بشری - وبلکه الهی - نشاند.کتاب خاموش ترین آوازی است که در خانه های ما میپیچد و چه سرها را که به سامان میرساندو چه دلها را که به گرمی مینشاند. کتاب راستگو ترین ترازویی است که میتوان فرهیختگی اقوام را با ان سنجید و سبز ترین برگی است که جز به نسیم معرفت نمیرقصد.

پیر راه است برای سالکان
خرد ناب است برای عقل ورزان
آیینه شوق است برای سوخته دلان
پیشوای داناست برای راه گم کردگان
گنج روان است برای سودا گران
و همراه لایق است برای پیامبران

همه فرهنگها با کتاب آغاز میشوند، با کتاب میبالند و تجربه های خود را به کتاب میسپارند. از این میان اسلام بیشترین بهره را از کتاب برده است زیرا وحی احمدی و گرامی نامه قرآن از مشرق برگ و قلم درخشیدن گرفت و معجزه سترگ محمد (ص) در میان سطرهای کتاب صورت پذیرفت.