ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
سه شنبه 95/05/19
ذکر یونسیه یعنی گفتن: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»
آثار و برکات ذکر یونسیه
1- پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله وسلم می فرماید: هر بیمار مسلمانى که این دعا را بخواند، اگر در آن بیمارى (بهبودى نیافت و) مرد پاداش شهید به او داده مى شود و اگر بهبودى یافت خوب شده در حالى که تمام گناهانش آمرزیده شده است .
2-. رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم می فرماید: آیا به شما خبر دهم از دعایى که هرگاه غم و گرفتارى پیش آمد آن دعا را بخوانید گشایش حاصل شود؟ اصحاب گفتند: آرى اى رسول خدا. آن حضرت فرمود: دعاى یونس که طعمه ماهى شد: «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین»
3- امام صادق علیه السلام فرمودند: عجب دارم از کسى که غم زده است چطور این دعا را نمى خواند «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین» چرا که خداوند به دنبال آن مى فرماید: ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این چنین مؤ منان را نجات مى دهیم .
4- مرحوم کلینى نقل مى کند: مردى خراسانى بین مکه و مدینه در ربذه به امام صادق علیه السلام برخود و عرضه داشت : فدایت شوم من تا کنون فرزند دار، نشده ام ، چه کنم ؟حضرت فرمود: هرگاه به وطن برگشتى و خواستى به سوى همسرت روى آیه ( 78 سوره انبیا) را بخوان انشاء الله فرزند دار خواهی شد .
برای تقویت نفس و قلب و مکاشفات بسیار خوب است وبرای رفع حجب و نورانیت موثر است و استجابت دعا و نجات مؤمنین از طرف خدا شامل گوینده آن می شود.
این ذکر شریف اثر بسیار عجیبی در رفع غم و اندوه دارد
امام صادق علیه السلام فرمودند : تعجب می کنم از چهار کس که چهار نوع گرفتاری دارند چگونه به این چهار چیز پناه نمی برند.
از جمله اینها فرمودند : تعجب می کنم از کسی که دچار غم و اندوه شده است اما به این سخن پناه نمی برد، زیرا که حق تعالی در دنباله آن فرموده: ” و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المؤمنین” یعنی ما او را ” حضرت یونس را به سبب این سخن ” از غم و اندوه نجات دادیم و اینگونه ما مؤمنان را نجاتمی بخشیم.
سه شنبه 95/05/19
به یاد آنهایـــی که جز استخوانهایشـــان چیزی از جسمشان نمانـــده اما عظمت و شکـــوه غیرت
و روحشان عالــــم را فرا گرفته،
باز هم همان جملـــه …
♥شهـــدا شــــرمنده ایــــم♥
سه شنبه 95/05/19
خدایا از آنچه کرده ام اجر نمی خواهم و به خاطر فداکاریهای خود بر تو فخر نمی فروشم، آنچه داشته ام تو داده ای و آنچه کرده ام تو میسرنمودی، همه استعدادهای من، همه قدرتهای من، همه وجود من زاده اراده تو است، من از خود چیزی ندارم که ارائه دهم، از خود کاری نکرده ام که پاداشی بخواهم.
خدایا هنگامی که غرش رعد آسای من در بحبوحه طوفان حوادث محو می شد و به کسی نمی رسید، هنگامی که فریاد استغاثه من در میان فحش ها و تهمت ها و دروغ ها ناپدید می شد… تو ای خدای من، ناله ضعیف شبانگاه مرا می شنیدی و بر قلب خفته ام نورمی تافتی و به استغاثه من لبیک می گفتی. تو ای خدای من، در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتی، تو در تنهایی، انیس شبهای تار من شدی، تو در ظلمت نا امیدی دست مرا گرفتی و هدایت کردی. در ایامی که هیچ عقل و منطقی قادر به محاسبه نبود، تو بر دلم الهام کردی و به رضا و توکل مرا مسلح نمودی… خدایا تو را شکر می کنم که مرا بی نیاز کردی تا از هیچکس و از هیچ چیز انتظاری نداشته باشم.”
شهيد دکتر مصطفی چمران
شنبه 95/05/16
مهمترین سفارش طلبه شهید به دیگران
روحاني شهيد و بسيجي سرفراز باقر عبادي در سال 1347 در خانواده مذهبي و كشاورز در روستاي «جام خانه» از توابع شهرستان نكاء استان مازندران ديده به جهان گشود. دوران تحصيل ابتدايي را در روستاي خودش گذراند و ذوق و استعداد خاصي در خطابه و سخنوري در نهادش موج مي زد. در زمينه درسي از دوستانش پيشگامتر بود.
به موازات درس و تحصيل، علاقه خاصي به هنر بازيگري داشت و در اين مورد زبانزد دوستان بود. پس از اتمام دورة ابتدايي به خاطر اشتياق و تشويق اطرافيان رهسپار حوزة علميه ساري و مشغول فراگيري علوم و معارف شد. او در دروس حوزه پيشتاز و در همان دوران، عازم جبهة نبرد شد. پس از بازگشت از جبهه و حضور مجدد در حوزة ساري برای ادامه تحصیل راهي حوزة علميه مشهد در جوار امام هشتم علیه السلام شده و در نزد اساتيد آن دیار علم و دانش كسب فیض نمود.
با وجود حضور كوتاهش در حوزه دستي به قلم داشت و سخنور خوبي بود؛ وی هميشه عالمانه و عاشقانه سخنراني ميكرد. در اين زمان كتاب سفينۀ البيان را نوشت. او مادرش را هميشه به صبر و نماز اول وقت دعوت مي كرد و دوست داشت مادر را در نبود دو برادر اسير خود، ايوب و اصغر دلداري دهد. دوستان و آشنايان را به عدم حسادت و رعايت نماز در اول وقت دعوت مي نمود.
باقر عبادي مجدداً براي دفاع از اسلام و كشورش عازم جبهة كردستان و منطقه بانه شد تا مقدر الهي خود يعني شهادت در راه دوست را ببيند.
سرانجام در بهار طبيعت و در عمليات كربلاي 10 در 1/2/1366 (بانه) بر اثر اصابت تركش، مرغ جانش از قفس تن آزاد و رها و در باغ ملكوت به جايگاه اصلي و ابدي واصل گشت.
«روحش شاد و راهش پر رهرو باد»
بخشی از وصیت نامه طلبة شهيد: باقر عبادي
«السلام عليك يا ابا عبدالله، السلام عليك يا ثارالله»
پيام من به شما اين است كه دست از پيرجماران- اين فرشته تاريخ - برنداريد او كسي است كه شما را از ظلمت و تاريكي نجات داد، دست از او بر نداريد و اسلحه افتاده را برداريد و راه شهيدان را ادامه دهيد.
شما اي دشمنان بدانيد! از هر قطره خوني كه ريخته ميشود يك مبارزي بر خواهد خاست و فرياد جنگ جنگ تا پيروزي را سر خواهد داد و اسلحه افتاده را بر خواهد داشت.
مادرم! از شما ميخواهم، صبر كنيد كه خداوند صابرين را دوست دارد نماز را سر وقت بخوانيد و به نماز نگوييد كار دارم، به كار بگوييد وقت نماز است. اميدوارم خداوند آنقدر به شما صبر بدهد كه بتوانيد دوباره ايوب را ببينيد. دلم ميخواست آنقدر بجنگم تا بتوانم راه كربلا را باز كنم و بروم درِ زندانها را باز كنم و ايوب و اصغر را پيش شما بياورم. اگر خداوند شهادت را نصيب من كرد باز هم خوشحالم…
پيام من به شما هم محلي هايم اين است: با هم حسادت نورزيد، نماز را سر وقت بخوانيد، برايم طلب آمرزش كنيد و از برادران طلاب ميخواهم كه جبهه را فراموش نكنيد…
برادر شما باقر عبادي 65/12/16