ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
3. گریه و عزای پیامبران و فرشتگان
اگر شهادت ابیعبداللهعلیهالسلام اجزای مختلف عالم هستی را به گریستن واداشت، امر غریبی نیست که انبیای الاهی، فرشتگان و جنیانِ باایمان نیز بر این مصیبت بزرگ بگریند و عزادار شوند. این حقیقت را میتوان از روایات متعددی که در منابع شیعی و سنی نقل شده، به دست آورد. در ادامة مباحث، چند نمونه از این روایات را نقل میکنیم.
ابنقولویه قمی، روایت مسندی را از ابوبصیر بدین مضمون نقل کرده است: نزد امام صادقعلیهالسلام بودم و با آن جناب سخن میگفتم که فرزند حضرت وارد شد. آن حضرت او را بوسید و به خود چسبانید و فرمود: خداوند کوچک بدارد آنکه شما را کوچک کند و انتقام کشد از آنکه شما را تنها گذارد و خوار سازد. و لعنت کند آنکه شما را به قتل رساند، و خداوند ولی و حافظ و یاریکنندة شما باشد. همانا گریة زنان و انبیا و صدیقین و شهدا و فرشتگان آسمان برای شما بسیار بوده است. سپس حضرت گریست و فرمود:ای ابابصیر، هرگاه به اولاد حسینعلیهالسلام مینگرم، به علت آنچه بر پدرشان (حسینعلیهالسلام ) و بر ایشان گذشته، خودداری نتوانم کرد….19
ابنقولویه روایت دیگری را از امام صادقعلیهالسلام نقل کرده که طی آن، به گریة صدیقة کبریسلاماللهعلیها به همراه هزار پیامبر و هزار صدیق و هزار شهید و هزاران هزار تن از کرّوبیان بر شهادت امام حسینعلیهالسلام اشاره شده است.20اما درباره گریه فرشتگان ـ به جز آنچه گذشت ـ روایات زیادی در منابع به چشم میخورد.21 این معنا، در خطبة امام سجادعلیهالسلام در مجلس یزید در قالب این جملات آمده که: «من فرزند کسی هستم که فرشتگان آسمان بر او گریستند».22همچنین در خطبة آن حضرت به هنگام ورود کاروان اسرای اهلبیتعلیهمالسلام به مدینه چنین آمده:
ای مردم! کدام یک از مردانتان پس از قتل حسینعلیهالسلام دلشاد خواهد بود؟ و کدامین قلب غیرمحزون؟ و کدامین چشم، بیاشک؟ در حالی که هفت آسمان بر او گریستند و دریاها با امواجشان، و آسمانها با ارکانشان، و زمین به وسعتش، و درختان به شاخههایشان، و ماهیان در عمق دریاها و ملائکه مقرب الهی و همة اهل آسمانها….23
در روایت ابوحمزه ثمالی از امام باقرعلیهالسلام نیز میخوانیم که پس از شهادت ابیعبداللهعلیهالسلام، فرشتگان با گریه و ناله و ضجّه از خداوند، انتقام خون آن حضرت را خواستار شدند، و خداوند نیز در پاسخ فرشتگان، از انتقامگیری توسط قائم آلمحمدعجلالله تعالی فرجهالشریف خبر داد.24ابنقولویه روایات متعددی از امام باقرعلیهالسلام و امام صادقعلیهالسلام نقل کرده که از حضور تعداد زیادی فرشته با هیئت غبارآلود و عزادار بر سر قبر امام حسینعلیهالسلام در تمامی ساعات شبانهروز خبر دادهاند و آنان به گریه برای مظلومیت آن حضرت و نیز دعا برای زوّار او مشغولند. 25 روایت صفوان جمال از امام صادقعلیهالسلام در این باره را مرور میکنیم؛ وی چنین نقل کرده:
در مسیر مدینه به مکه در محضر امام صادقعلیهالسلام بودم و آن حضرت را محزون و شکسته و غمناک دیدم. علت را جویا شدم، فرمود: اگر آنچه من میشنوم را میشنیدی چنین پرسشی نمیکردی! عرض کردم: چه میشنوید؟ فرمود: نالة فرشتگان و نفرین آنان بر قاتلان امیر مؤمنان علیعلیهالسلام و قاتلان حسینعلیهالسلام، و نالة جنیان و گریة فرشتگانی که دور قبر حسینعلیهالسلام هستند و به شدت در جزع و فزعاند. با این وجود، چه کسی میتواند غذا و نوشیدنی و خواب گوارایش باشد؟!26
4. گریه و عزای جنیان مؤمن
جنیان مومن نیز ـ بر اساس روایات متعددـ در کنار دیگر موجودات نظام هستی عزادار امام حسینعلیهالسلام بوده و هستند. اینکه امام صادقعلیهالسلام «جمیع ما خلق الله» را گریان بر امام حسینعلیهالسلام معرفی کرد27 شامل جنیان نیز میشود. در روایت ابوبصیر از امام باقرعلیهالسلام نیز خواندیم که: «انس و جن و پرندگان و وحوش، آنچنان بر حسینعلیهالسلام گریستند که اشکشان سرازیر گشت».28به جز این گونه روایات، در برخی از روایات دیگر، کسانی شنیدههای خود از نوحهسرایی و گریه و عزای جنیان را گزارش کردهاند، که امسلمه ـ همسر گرامی رسول خداصلیاللهعلیهوآله ـ از این جمله است. وی روزی به خادمش گفت:
گویا فرزندم (حسینعلیهالسلام ) کشته شده است، زیرا پس از رحلت رسول خداصلیاللهعلیهوآله صدای گریه و نوحة جنیان را نشنیده بودم جز دیشب که شنیدم میگفتند:ای دیدة من با جدیت گریه کن، و پس از من چه کسی بر شهدا خواهد گریست؟ و چه کسی خواهد گریست بر گروهی که مرگ آنان را در حال حکومت یک برده29به سوی خداوند قاهری حرکت میدهد.30
ابنقولویه در کتاب کامل الزیارات بابی تحت عنوان «نوح الجنّ علی الحسین» مشتمل بر ده روایت گشوده که روایت پیشین از امسلمه از آن جمله است. در منابع روایی و تاریخی اهل سنت نیز نمونههای متعددی در این باره به چشم میخورد؛ از جمله، روایت ابوجناب کلبی است که چنین نقل کرده:به کربلا رفتم و به یکی از اشراف آنجا گفتم: شنیدهام شما صدای نوحة جن را میشنوید! گفت: در اینجا کسی نیست که صدای آنان را نشنیده باشد. پرسیدم: چه شنیدهای؟ گفت: شنیدم که میگفتند:
مسح الرسول جبینه
ابواه من عُلیا قریش
فله بریق فی الخدود
وجدّه خیر الجدود31
در برخی گزارشها نیز آمده که مردم پس از شهادت ابیعبداللهعلیهالسلام در بعضی مناطق ندای هاتفی غیبی را شنیدهاند که اشعاری در رثای آن حضرت میخوانده، اما صاحب صدا را نمیدیدهاند. بعید نیست اینگونه نداها نیز از جنیان بوده، و امکان آن نیز هست که فرشتگان و مأموران غیبی خداوند چنین نداهایی را سر داده باشند. بنا به نقل ابنقولویه یکی از اهالی بیتالمقدس، شبانگاه پس از شهادت امام حسینعلیهالسلام، ندای هاتفی غیبی را میشنیدند که میگفت:
اترجو امة قتلت حسیناً
معاذ الله لانلتم یقیناً
قتلتم خیر من رکب المطایا
شفاعة جدّه یوم الحساب
شفاعة احمد و ابیتراب
وخیر الشیب طرّا والشباب32
5. گریه و عزای حیوانات
پیشتر، روایت حارث اعور از امیر مؤمنانعلیهالسلام دربارة گریة وحوش و حیوانات بر شهادت ابیعبداللهعلیهالسلام را نقل کردیم.33 به جز این، روایات دیگری نیز در دست است که از عزای بعضی حیوانات برای آن حضرت به صورت مستمر و همیشگی حکایت دارند. به عنوان نمونه، روایت سکونی از امام صادقعلیهالسلام را که در برخی منابع معتبر شیعه آمده، نقل میکنیم. آن حضرت دربارة نوعی کبوتر ـ معروف به کبوتران راعبی (منسوب به سرزمین راعب، یا کبوترانی با صدای قوی و دارای رعب) ـ فرمود: «کبوتران راعبی را در خانههایتان نگهداری کنید، چراکه قاتلان حسینعلیهالسلام را لعن میکنند. وخدا قاتلش را لعن کند».34
در روایتی مشابه، از داوودبنفرقد چنین نقل شده:در خانة امام صادقعلیهالسلام نشسته بودم که ناگاه صدای کبوتر راعبی بلند شد. حضرت نگاهی به من کرد و فرمود:ای داوود! آیا میدانی این پرنده چه میگوید؟ عرض کردم: نه، فدایت گردم. فرمود: بر قاتلان حسینعلیهالسلام نفرین میکند. این پرندهها را در خانههایتان نگهداری کنید.35عجیبتر، روایات مربوط به «جُغد» است.
ابنقولویه، طی حدیثی مسند از حسینبنابیغُندُر چنین نقل کرده است:روزی امام صادقعلیهالسلام از اصحابش پرسید: آیا کسی از شما، جغد را به هنگام روز مشاهده کرده؟ گفتند: خیر، جز در هنگام شب دیده نمیشود. حضرت فرمود: این حیوان همواره در نقاط آباد میزیست، ولی از زمان قتل حسینعلیهالسلام با خود عهد کرد که در نقاط آباد زندگی نکند و جز در خرابهها به سر نبرد. این حیوان تمام روز را روزهدار و حزین است تا اینکه شب در رسد و در دل شب تا صبح برای حسینعلیهالسلام ناله سر میدهد.36
روایت مسند ابنقولویه از علیبنصاعد بربری (متولی قبر امام رضاعلیهالسلام) و او از پدرش، و او از امام رضاعلیهالسلام گویاتر از روایت پیشین است. ترجمة این روایت چنین است:روزی به حضور امام رضاعلیهالسلام رسیدم. آن حضرت پرسید: مردم دربارة جغدها چه نظری دارند؟ عرض کردم: آمدهایم از شما بپرسیم. فرمود: این حیوانات در زمان رسول خداصلیاللهعلیهوآله در خانهها و قصرها میزیستند و هنگام غذا در برابر مردم نشسته و از غذاهایی که مقابلشان میانداختند خورده و از آب سیراب میشدند، سپس به لانة خود باز میگشتند. اما پس از قتل حسینعلیهالسلام از آبادیها خارج و به خرابهها و کوهها و بیابانها رفتند و گفتند: چه بد امتی هستید شما، که فرزند دختر پیامبرتان را کشتید و ما از شما بر خودمان ایمن نیستیم.37
6. تبدل اشیای به غارت رفته از حرم حسینیعلیهالسلام
در بخش دیگری از روایات حاکی از حوادث شگفتِ پس از شهادت ابیعبداللهعلیهالسلام میخوانیم که اشیای به غارت رفته از حرم حسینیعلیهالسلام تبدیل به چیزهایی شدند که برای غارتگران دیگر فایدهای به دنبال نداشت و بلکه هشداری نسبت به بزرگی گناهی بود که مرتکب شده بودند. این گونه روایات هر چند در منابع شیعی نیز به چشم میخورند اما بیشتر، در منابع سنی همچون تاریخ دمشق و غیر آن یافت میشوند.
ممکن است ـ چنان که در مباحث آغازین این نوشتار گذشتـ برخی، فراوانی نقل اینگونه روایات توسط کسانی چون ابنعساکر را تلاشی برای انحراف اذهان از فلسفة اصلی و ماهیت قیام حسینیعلیهالسلام توسط نویسندگان غیرشیعی حمل کرده و در اصل ماجرا تردید کنند.اما همان گونه که پیشتر اشاره شد، چنین نظریهای پذیرفتنی نیست، و نظر درست آن است که بگوییم عظمت این رویداد و فراوانی خوارق عادات و پیامدهای شگفت آن، جای کتمان و انکار را حتی برای مخالفان باقی نگذاشت.
ضمن اینکه چون اینگونه حوادث به منزلة هشدار و انذاری نسبت به عقوبت مترتب بر این جنایت بود، طبعاً بایستی در مناطق سکونت مخالفان، بیشتر از دیگر نقاط رخ داده باشد؛ بنابراین، طبیعی است روایاتی، همچون روایات تبدل اشیای غارت شده، توسط امثال ابنعساکر جمع و نقل شوند. در هر حال در ادامه، گزارشی کوتاه از این دسته روایات را ارائه کرده و سپس تحلیلی نسبت به این رخدادها خواهیم داشت.
الف. غنایم آتشین
در بعضی از این دسته روایات میخوانیم که از اشیای غارت شده از حرم حسینیعلیهالسلام، هنگام استفاده، آتش زبانه میکشید. به عنوان نمونه، یزیدبنهارون از جدهاش نقل کرده که:قطعهای گوشت قربانی از شتر متعلق به حسین بنعلیعلیهالسلام را برای ما آوردند. آن را زیر تخت خوابم نهادم، و چون به آن نگریستم دیدم آتش از آن گوشت در حال فوران است!38
در روایت طبرانی از ابوحمید طحان نیز چنین میخوانیم: در میان قبیلة خزاعه بودم که شتری به غارت رفته از امام حسینعلیهالسلام را آوردند و در این باره که آن را نحر کنند یا بفروشند و سپس تقسیم کنند، مشورت کرده و تصمیم به نحر شتر گرفتند. وقتی نحر و طبخ شد و برای خوردن در ظرف نهاده شد آتش از آن گوشت زبانه میکشید. روایات دیگری با مضامین مشابه در منابع متعددی از شیعه و اهل سنت به چشم میخورد.39
ب. تلخی و خون در گوشت شتر غارتی
در روایات نقل شده در منابع شیعه و اهل سنت، چنین آمده که شتر به غارت رفته از اردوگاه حسینیعلیهالسلام توسط غارتگران، نحر، طبخ و آمادة خوردن شد اما گوشت آن در تلخی بهسانِ «عَلْقَم» (هندوانة ابوجهل) شد به گونهای که حتی ذرهای از آن قابل خوردن نبود.40 در روایتی دیگر، همین جریان را نسبت به شتر حامل سر مطهر امام حسینعلیهالسلام میخوانیم، به گونهای که پس از نحر شتر، از شدت تلخی گوشتش کسی نتوانست از آن بخورد.41 روایتی نیز گویای آن است که گوشت شتر به غارت رفته از حرم حسینی را چون طبخ کردند آن را جز خون نیافتند!42
ج. تبدل درهم و دینار و طلا به سنگ و مس
ابنشهرآشوب از ابنعباس نقل کرده که هنگام حمل سرهای شهدا به همراه اسرا، امکلثوم هزار درهم به مأمور ابنزیاد داد تا سر مطهر ابیعبداللهعلیهالسلام را جلوتر برده و اسرا را پشت سر مردم قرار دهد تا مردم با اشتغال به رؤیت سر مطهر، از تماشای اسرا غافل گردند، و مأمور نیز چنین کرد.فردای آن روز، هنگامی که درهمها را خارج کرد مشاهده کرد که تمامی آنها به سنگهای سیاه تبدیل گشته و بر یک طرف آنها چنین نوشته شده: ولا تحسبنّ الله غافلاً عمّا یعمل الظالمون، و بر طرف دیگر آنها نوشته شده بود: وسیعلم الذین ظلمواای منقلب ینقلبون.43وبنا به نقل ابننما، شمربنذیالجوشن در میان بار ابی عبدالله علیه السلام مقداری طلا یافت. وی بخشی از این طلا را به دخترش داد، و او نیز به یک زرگر سپرد تا برایش زیوری بسازد. اما هنگامی که زرگر آن را داخل آتش نهاد تبدیل به مس شد!44
د. سرانجام وَرْس و زعفران غارتی
روایات متعددی حکایت از آن دارد که زعفران، ورْس یا وسایل زینتی و خوشبوکنندة به غارت رفته از حرم حسینیعلیه السلام تبدیل به خاکستر و خون شد و کسانی که آنها را مورد استفاده قرار دادند یا مبتلا به برص(پیسی) شدند یا گرفتار سوزش ناشی از حرارت آن گشتند! بنا به نقل فردی موسوم به ابنحاشر، یکی از حاضران در نبرد با ابیعبداللهعلیهالسلام، یک شتر و مقداری زعفران به غنیمت برد. اما هر چه زعفران را میکوبید آتش از آن فوران میکرد! و چون، همسرش آن زعفران را بر دستانش مالید گرفتار برص شد!45گیاه ورس به غارت رفته از حرم حسینیعلیهالسلام نیز بنابر روایات، به خاکستر تبدیل گشت.46
پی نوشت:
1. جعفربنمحمد ابنقولویه، کامل الزیارات، باب28، ص179ـ188.
2. همان، ص165، 171 و 189، بابهای 26، 27 و 29.
3. همان، ص180، باب28، ح 2.
4. همان، ص167، باب26، ح 8.
5. همان، ص167، باب26، ح7.
6. همان، ص165، باب26، ح1.
7. قطبالدین راوندی، قصص الانبیاء، ص222، ح292.
8. محمدبنعلیبنبابویه صدوق قمی، الامالی، ص231ـ232.
9. جعفربنمحمد ابنقولویه، کامل الزیارات، ص165، باب26، ح3.
10. محمدبنعلیبنبابویه صدوق قمی، عیون اخبار الرضاعلیهالسلام، ج2، ص268.
11. جعفربنمحمد ابنقولویه، کامل الزیارات، ص153، باب23، ح15.
12. محمدبنعلیبنبابویه صدوق قمی، علل الشرایع، ج1، ص228، ح3.
13. جلالالدین سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص207.
14. محمدبنعلی سروی مازندرانی ابنشهرآشوب، مناقب آلابیطالب، ج3 ص213.
203. همان.
203. ابن نما, مثیر الاحزان، ص88..
15. محمدی ری شهری، دانشنامه امام حسین علیه السلام، ج10، ص229.
1. بنگرید به: محمدبنحسن طوسی، التبیان، ج9، ص233 / طبرسی، مجمع البیان، ج9، ص108 / علامه طباطبایی، المیزان، ج18، ص141
16. مولوی، مثنوی معنوی، دفتر سوم، ص387.
17. محمد بن نعمان مفید، اوائل المقالات، ص223 / سید مرتضی، الامالی، ج1، ص39 / محمدبنعیسی ترمذی، سنن، ج5، ص57 / امینالاسلام فضلبنحسن طبرسی، مجمع البیان، ج9، ص109 / محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج79، ص181 و ج100، ص25.
18. جعفربنمحمد ابنقولویه، کامل الزیارات، ص169، باب26، ح9.
19. همان، ص178، باب27، ح19.
20. جعفربنمحمد ابنقولویه، باب27 کامل الزیارات را با عنوان «بکاء الملائکة علی الحسینبنعلیعلیهالسلام » و با نقل بیست روایت به این موضوع اختصاص داده است.
21. انا ابن من بکت علیه ملائکة السماء (محمدبنعلی سروی مازندرانی ابنشهرآشوب، مناقب آلابیطالب، ج3، ص305).
22. ابننما، مثیر الاحزان، ص91 / علیبنموسی ابنطاووس، اللهوف، ص117 / مجلسی، بحار الانوار، ج45، ص148.
23. محمدبنعلیبنبابویه صدوق قمی، علل الشرایع، ج1، ص160 / مضمونی مشابه این روایت را در روایتی از امام صادقعلیهالسلام خطاب به کرام بنعبدالکریم نیز مشاهده میکنیم (کلینی، الکافی، ج1، ص534، ح19).
24. جعفربنمحمد ابنقولویه، کامل الزیارات، باب27.
25. همان، باب28، ح23.
26. همان، ص166، باب 26، ح6.
27. همان، ص165، باب26، ح1.
28 اشاره به جریان فتح مکه و آزادی سران شرک از جمله ابوسفیان و فرزندانش، به علت عطوفت و رحمت پیامبرصلیاللهعلیهوآله.
29. همان، ص189، باب29، ح1 / قاضی نعمان تمیمی مغربی تمیمی مغربی، شرح الاخبار، ج3، ص167، ح1107 / ابنابیالدنیا، کتاب الهواتف، ص87.
الا یا عین جودی لی بجهد ومن یبکی علی الشهداء بعدی
علی رهط تقودهم المنایا الی متجبّر فی ملک عبد
30. رسول خداصلیاللهعلیهوآله بر پیشانی او (حسینعلیهالسلام ) دست کشید وگونه هایش گل انداخت. پدر و مادرش ازبزرگان قریشند و نیایش بهترین نیاکان است. (ذهبی، تاریخ الاسلام، ج5، ص17ـ18).
31. آیا امتی که حسین را به قتل رساند به شفاعت جدش در روز حساب امیدوار است؟ هرگز، به یقین مشمول شفاعت احمدعلیهالسلام و ابوترابعلیهالسلام نخواهد شد. شما دسته جمع، بهترین مردم و بهترین از پیران و جوانان را کشتید / جعفربنمحمد ابنقولویه، کامل الزیارات، ص160، باب24، ح 2.
32. جعفربنمحمد ابنقولویه، کامل الزیارات، ص165، باب26، ح3.
33. کلینی، الکافی، ج6، ص548، ح13 / جعفربنمحمد ابنقولویه، کامل الزیارات، ص198، باب30، ح1 / مجلسی، بحار الانوار، ج45، ص213، ح32.
34. همو، الکافی، ج6، ص547، ح10 / همو، کامل الزیارات، ص198، باب30، ح2.
35. جعفربنمحمد ابنقولویه، کامل الزیارات، ص199، باب31، ح1.
36. همان، ح2.
37. قاضی نعمان تمیمی مغربی، شرح الاخبار، ج3، ص165، ح1096.
38. سلیمانبناحمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج3، ص121 / ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ترجمة الامام الحسینعلیهالسلام، ص366، ح308.
39. ر. ک: ابنمعین، تاریخ ابنمعین، ج1، ص361، ح2435 / قاضی نعمان تمیمی مغربی، شرح الاخبار، ج3، ص541، ح1095 و 1096 / زرندی حنفی، نظم درر المسمطین، ص220 / مجلسی، بحار الانوار، ج45، ص302، ح3 و ص310، ح12.
40. طبرسی، اعلام الوری، ج1، ص430 / ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ترجمة الامام الحسینعلیهالسلام، ص367 / ابنحمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ص337 / ذهبی، تاریخ الاسلام، ج5، ص16.
41. محمدبنعلی سروی مازندرانی ابنشهرآشوب، مناقب آلابیطالب، ج3، ص218 / ابننما، مثیر الاحزان، ص63.
42. هیثمی، مجمع الزوائد، ج9، ص196.
43. محمدبنعلی سروی مازندرانی ابنشهرآشوب، مناقب آلابیطالب، ج3، ص217.
44. ابننما، مثیر الاحزان، ص63.
45. محمدبنحسن طوسی، الامالی، ص727، ح1528 / محمدبنعلی سروی مازندرانی ابنشهرآشوب، مناقب آلابیطالب، ج3، ص215 / مجلسی، بحار الانوار، ج45، ص302.
46. قاضی نعمان تمیمی مغربی، شرح الاخبار، ج3، ص 166، ح1097 / محمدبنسلیمان کوفی، مناقب امیرالمؤمنینعلیهالسلام، ج2، ص 263، ح 728.
محمدرضا جباری/دانشیار گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(قدسسره).
منبع: فصلنامه تاریخ در آئینه پژوهش شماره 23
ادامه دارد………………..
صفحات: 1· 2
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ریحانه در 1391/09/06 ساعت 09:34:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1391/09/06 @ 10:07:07 ق.ظ
الزهراء(سلام الله علیها) [عضو]
از زبان حضرت زینب(س):
دلی در خون نشسته دوست داری؟
بگو قلبی شکسته دوست داری؟
تورا ای عشق ! بی سر دوست دارم
مرا با دست بسته دوست داری؟