نشست آزاد اندیشی با موضوع زی طلبگی با محوریت آرایش و پوشش

بسمه تعالی

 

برگزاری نشست آزاد اندیشی با موضوع زی طلبگی و مقتضیات زمان با محوریت (پوشش و آرایش ) در مدرسه علمیه ریحانه النبی (س) سنندج

نشست آزاد اندیشی با موضوع  زی طلبگی و مقتضیات زمان با محوریت (پوشش و آرایش )با حضور استاد صاحب نظر سرکار خانم اعرابی واستاد داور سرکار خانم کریمی مقدم  واستاد منتقد سرکار خانم اکبر زاده با هدف شناخت طلاب از جایگاه خود و نقش الگو بودن ایشان در جامعه  و تاثیر نپذیری از مقتضات زمان  در مدرسه علمیه ریحانه النبی (س) سنندج برگزار گردید.

در ابتدای  نشست ، شرح مساله به طور کلی توسط استاد داور  سرکار خانم کریمی مقدم بیان گردید وبعد از آن استاد منتقد سرکار خانم اکبر زاده  شروع به پرسش سوالات خود نمودند .

 استاد اکبر زاده ضمن ایراد سوالات خود بیان داشت: که آیا حجاب با پوشش رنگی حرام است؟

در ادامه استاد اعرابی بعنوان استاد صاحب نظر به سوال  وارده به صورت جامع پاسخ گفت.

 ایشان ایراد نمود: ما یک شرع داریم و یک عرف . عرف میگوید پوشش کلی و شرع میگوید جلباب و یا پوشش سرتاسری

  استاد اظهار نمود:بنابراین یک طلبه از آن رو که الگو برای جامعه خود میباشد پس باید طوری پوشش داشته باشد که تمام زینت های بدن خود را بپوشاند .البته برای پوشش نیز حد و حدودی است که باید رغایت شود تا افراط در این قضیه پیش نیاید .حجاب با روسری که سرشانه ها را نمی پوشاند اشکال دارد چون زینت ها در این حالت پنهان نمیشوند .و همچنین پوشیدن روسری رنگی نیز مشروط به شرایطی است .مثلا باید در هرمکان از جمله حوزه که وارد میشویم و با توجه به مقررات آن جا پوشش داشته باشیم .پوشش حوزه پوشش ساده است .

 در ادامه استاد منتقد در باره ی اشکال پوشیدن شلوار لی توسط طلاب سوال نمودند .

و استاد صاحب نظر پاسخ دادند که : در صورتی اشکال ندارد که زیر چادر وفقط برای مجالس زنانه استفاده شود اما برای رفتن به بازار و خیابان حتما اشکال دارد .

خانم اعرابی ادامه دادند که :  استفاده از رنگ های روشن اشکالی ندارد اما بستگی به جا و مکان آن دارد و ماباید تمام کارهای خود را مبتنی بر سند انجام دهیم ما یک شرع داریم که دستورات الهی است و یک شان داریم که مربوط به طلبه است و هر دو باید رعایت شود .آیه 59 سوره ی احزاب در خصوص بیان حجاب توسط زنان نازل شده است .که مفسرین کلمه جلب یا جلباب را به عنوان چادر معنا کرده اند .از امه سلمه روایت شده که وقتی این آیه نازل شد زنان با چادر های مشکی وارد جامعه شدند به گونه ای که به آنها کلاغ سیاه گفته میشد .همان تعبیری که بعضا الان نیز توسط برخی به کار میرود .

ایشان در ادامه بیان داشت: که در آیه 59 سوره ی احزاب خداوند طراحی و دوخت را نیز به ما آموزش داده است که جلب استفاده کن یعنی به رنگ سیاه ،به رنگ سیاهی شب و قتی این آیه نازل شد پیامبر آمدند و دیدند که زنان پشمینه های قرمز رنگ بر سر انداخته اند و خود را پوشانده اند .پیامبر فرمودند گویا این آیه به زنان نرسیده است یا درست متوجه نشده اند .

استاد منتقد در رابطه با کراهت استفاده از رنگ سیاه سوال نمودند :و استاد اعرابی به  سوال پیش آمده اینگونه پاسخ دادند  که این کراهت برای مردان بیان شده نه زنان

سرکار خانم اکبر زاده (استاد منتقد ) سوال نمودند : پوشش من باید در قبال نامحرم های فامیل مانند نامحرم ها ی خیابان باشد ؟

 در ادامه استاد اعرابی اظهار نمود: اولا باید بدانیم که نامحرم ها باهم فرقی ندارن واما نیازی هم نیست که همان جادر مشکی که در خیابان استفاده میکنیم در منزل نیز به سر داشته باشیم اشکالی در استفاده از چادر رنگی در منزل نیست البته به شرطی که داری رنگ و ویژگی خیلی خاصی نباشد که در این جا فقط ملاک پوشش نیست بلکه تبرج نیز نیاید داشته باشیم و حیا را به طور کامل رعایت کنیم

استاد اکبر زاده در رابطه با اجازه ی برخی مراجع که  درباره ی آرایش ملایم داده اند سوال نمودند که آیا پس ما اجازه ی آرایش ملایم را داریم ؟

استاد اعرابی  اشاره نمود: آـرایش ملایم طوری که برخی از مراجع اجازه داده اند شاید برای افراد عادی اشکال نداشته باشد ولی برای طلبه اشکال دارد و از آیت الله مکارم شیرازی در این باره سوال پرسیده اند و ایشان فرمودند آرایش ملایم در حد ضد آفتاب اشکال ندارد اما اگر مفسده ای در آن باشد حرام است.

استاد منتقد خانم اکبر زاده سوال نمود که آیا میشود با آرایش ملایم طوری که هیچ نامحرمی مارا نبیند وارد حوزه شویم ؟

استاد اعرابی درپاسخ  بیان داشت:  درست است که هیچ نامحرمی شمارا ندیده و هیچ خلاف شرعی رخ نداده است ولی با توجه به اینکه حوزه یک مکان اجتماعی است ما نباید خود را در تیر رس گمان و بدبینی دیگران قرار دهیم آیا میشود تمام طلاب و اساتید را از این موضوع که کسی مرا ندیده است آگاه نمود .
استاد منتقد پرسید که دختران مجرد به انگیزه ی دیده شدن برای امر ازدواج میشود میشود آرایش ملایم انجام دهند

درپاسخ استاد صاحب نظر ایراد نمود که :

دختران برای ازدواج نباید در خیابان ها دنبال همسر بگردند آنها باید آراستگی کمی داشته باشند نه آرایش و با مادر و دیگران در مجالس زنانه حضور پیدا کنند تا دیده شوند و باید درک کنند که آراستگی در برهنگی نیست .و ما در اسلام نداریم که همیشه لباس کهنه و مشکی بر تن کنیم .و خداوند وقتی میخواست جمال خود را نشان دهد زن را آفرید و زن مومن آینه جمال خداوند است .

امام صادق (ع):به زن هایتان بفرمایید که ناخن هایتان را بلند کنید که زیبایی است . اما از طرفی امام فرموده اند زنان میتوانند دستان خود را از نامحرم نپوشانند اما اگر زینت داشته باشد مثل ناخن باید آن را از نا محرم بپوشاند.

استاد کریمی مقدم در پایان به عنوان نتیجه گیری عرضه داشت:استناد به علل الشرایع و جواهر کلام که کراهت برای چادر زنان وارد نشده بلکه مستحب است .و باید احکام عملی خود را از دفتر مرجع تقلید خود بخواهیم و استفاده کنیم و برای یکدیگر حکم نکنیم آرایش برای طلبه ای که جلب توجه داشته باشد از نظر همه ی مراجع از جمله آقای مکارم اشکال دارد ..در پایان اشاره کرد : طلبه باید از نظر اخلاق ،رفتارو پوشش اکمل از دیگران باشد .پیش از آنکه به هدایت مردم بپردازد خودش هدایت شده باشد.

 

چهارمین جلسه دوره مهدویت

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 1/9/97 چهارمین جلسه از سلسله جلسات مهدویت با سخنرانی سرکار خانم صائم در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

سرکار خانم صائم بیان داشتند که بحث امروز ما درباره مفهوم و جایگاه امامت است بعد از رحلت پیامبر مهمترین بحثی که در جامعه نوپای اسلامی مطرح شد موضوع خلافت و جانشینی پیامبر (ص) بود که گروهی بر  اساس آرای خودشان بزرگان صحابه پیامبر(ص)  را به عنوان خلیفه قبول کردند . یک عده هم معتقد بودند که جانشینی پیامبر (ص) قبلا توسط خدا در حجه الوداع در سرزمین جحفه در غدیر خم تعیین شد که این ها نصب جانشینی را از طرف خدا می دانستند دسته اول معروف به اهل تسنن شدند و دسته دوم  به اهل تشیع معروف شدند

اهل سنت و اهل تشیع علاوه بر جانشینی در یک سری از مسائل و جزئیات با هم اختلاف نظر دارند اما طبق فرموده مقام معظم رهبری و همچنین طبق فرموده آیت الله سیستانی آن زمان که آتش اختلاف در عراق دامنگیر همه شده بود آیت الله سیستانی بیان کرد که « اهل سنت برادر ما نیستند بلکه جان ما هستند » ما در یک سری از مسائل اختلاف داریم اما خیلی خیلی بیش از این اختلاف ها ما با هم تفاهم داریم خیلی از اعتقادات ما یکی است .

ایشان در ادامه امامت را در نظر اهل سنت و اهل تشیع مقایسه کردند و بیان داشتند که اهل سنت امامت را یک منصب دنیایی می دانند و بستگی به رای و انتخاب اکثریت عامه مردم دارد ، اما اهل تشیع می گویند این منصب یک منصب الهی است و به کسی که خدا آن را تعیین کرده گفته  می شود .

ویژگی های امام : 1-علم و آگاهی 2- شجاع ترین شخص در مقابل دشمنان خدا 3- خیر خواه ترین شخص نسبت به امت 4- معصوم باشد 5- منصوص با لله باشد با اذن و اراده خداوند هر کاری را انجام دهد .

پس امام از طرف خدا منصوب می شود و این منصوب بودنش را پیامبر الهی ابلاغ می کند وقتی امام از طرف خدا با ابلاغ پیامبر معرفی شد در این صورت امام می تواند امام بعد از خود را معرفی کند .

امیر المومنین علی (ع) می فرماید ما در بحث امامت باید دو مطلب را مد نظر قرار دهیم یکی اینکه مقبولیت عامه داشته باشد دوم اینکه مشروعیت داشته باشد .  گاهی اوقات کسی امام هست اما این دو ویژگی را ندارد پس خانه نشین می شود . امام علی (ع) مشروعیت داشتند اما مقبولیت عامه نداشت نه اینکه نداشته باشد بلکه خیلی ها به خاطر زرق و برق دنیایی محبت امام را فروختند  به همین خاطر امام 21 سال خانه نشین شدند . و الان در جامعه ما زمینه برای مقبولیت امام زمان (عج ) نیست خیلی از چیزهای دیگر جایگزین شده است چرا می گوییم شما زمینه ساز  ظهورباشید زمانی مردم می بینند ظلم همه جا را گرفته و به دنبال کسی هستند زمینی را که مرده به خاطر ظلم و جور ، زنده کنند و آن شخص  وجود نازنین امام زمان (عج ) است وقتی دنیا خواهان این می شود که یک عادلی بیاید و عدالت را در کل جهان بگستراند آن زمان ظهور اتفاق می افتد . در همه ادیان حتی آنهایی که مسلمان نیستند اعتقاد به منجی دارند وقتی جهان همه دنبال منجی باشند امام می آید

ایشان در پایان به نیاز جامعه به امام اشاره کردند و بیان داشتند که در یک حدیث معروف بین شیعه و سنی که همه قبول دارند بیان شده است « انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا » کتاب و عترت توامان با هم هستند یعنی با اینکه قرآن کتاب هدایت است هر آنچیزی که لازمه زندگی بشریت است در قرآن آمده است اما در کنار آن باید با تفسیر باشد چون قرآن دارای ظاهر و باطن است و ما ظاهر آن را می بینیم و از بطن قرآن آن کسی آگاه است که همواره همراه قرآن است یعنی عترت

نیاز به امام در سه حیطه است : اول رهبری و اداره جامعه که ما شیعیان به اسم تشکیل حکومت الهی در روی زمین می شناسیم دوم تذکیه و تهذیب نفس درست است که قرآن کتاب هدایت است ولی ما همیشه به یک موعظه گر نیاز داریم سوم حفظ دین از تحریف و زمینه سازی برای رستگاری آحاد مردم جامعه  .

جلسه اخلاقی با موضوع جایگاه طلبگی و حسن خلق

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 7/9/97 جلسه اخلاقی با موضوع جایگاه طلبگی و حسن خلق با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای فرهنگیان در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

ایشان بیان داشتند که امروز در خدمت شما بزرگواران هستم با چهار مبحث نکته اول در مورد شان و جایگاه طلبگی صحبت می کنم چون غالب طلبه ها متاسفانه با وجود اینکه سالها در حوزه هستند ولی هنوز آن جایگاهی که یک طلبه در دین پیش خدا دارد پیش اولیای خدا دارد متاسفانه هنوز نمی داند چون نمی دانیم کجا هستیم چون نمی دانیم در چه مسیری هستیم لذا در مسیر طلبگی بودن چندان برای ما لذت بخش نیست .

نکته دوم بحث من درباره شیوه درس خواندن و اینکه چگونه درس بخوانیم صحبت می کنیم .

نکته سوم بحث من این است که شما در کنار درس خواندن کار مهم دیگری که باید انجام دهید چه چیزی است ؟ .

و بحث آخر من پرسش و پاسخ به صورت شفاهی و کتبی می باشد .

نکته اول را با حدیثی از پیغمبر (ص) شروع می کنم و من باب مقدمه عرض می کنم که پیامبر (ص) و امام حق مبالغه ندارند چون مبالغه دروغ است چون پیامبر و امام معصوم بالاطلاق هستند .

« عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) قَالَ بَیْنَمَا أَنَا جَالِسٌ فِی مَسْجِدِ النَّبِیِّ (ص) إِذْ دَخَلَ أَبُو ذَرٍّ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ جَنَازَةُ الْعَابِدِ أَحَبُّ إِلَیْکَ أَمْ مَجْلِسُ الْعَالِمِ » ظاهرا یک عابدی از دنیا رفته مردم مشغول تشییع جنازه بودند جناب اباذر در آن مسیر بودندکه در درس حضرت رسول (ص) شرکت کنند در این مسیر تشییع جنازه بوده است و حال جناب ابوذر مردد بوده که در تشییع جنازه شرکت کنند یا اینکه در مجلس علم شرکت کنند چون همانطور که می دانید روایت داریم که اگر یک مومن از دنیا برود تک تک کسانی که در تشییع جنازه آن مومن شرکت می کنند خدا اولین هدیه ای که به مومنی که از دنیا رفته می دهد این است که به تک تک کسانی که در تشییع جنازه او شرکت کرده اند مثل روزی که از مادر متولد شده اند از گناه پاک می کند حال جناب ابوذر مردد است : فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ( ص )یَا أَبَا ذَرٍّ الْجُلُوسُ سَاعَةً عِنْدَ مُذَاکَرَةِ الْعَالِمِ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ مِنْ أَلْفِ جَنَازَةٍ مِنْ جَنَازَةِ الشُّهَدَاء… 

خواهران بزرگوار چند نفر از شما این اعتقاد را دارد که که کاری که من می کنم و در کلاس درس استاد حاضر می شوم از شرکت در تشییع جنازه هزار شهید بهتر است ؟

دیدید که ما هنوز طلبگی را باور نداریم و طلبگی را نفهمیده ایم اگر بدانید طلبگی یعنی چه اگر بدانید حوزه یعنی کجا به خدا قیسم روح از بدن جدا می شود و پرواز می کند لذا اگر یک طلبه بداند طلبگی یعنی چه کوه را از جا می کند . پیامبر ادامه می دهد و می فرمایند : « وَ الْجُلُوسُ سَاعَهً عِنْدَ مُذَاکَرَه الْعِلْمِ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ مِنْ قِیَامِ أَلْفِ لَیْلَه یُصَلَّی فِی کُلِّ لَیْلَه أَلْفُ رَکْعَه » این حدیث را پیامبر (ص) می گوید و پیامبر حق مبالغه ندارد وَ الْجُلُوسُ سَاعَه عِنْدَ مُذَاکَرَه الْعِلْمِ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ مِنْ أَلْفِ

غَزْوَه وَ قِرَاءَه الْقُرْآنِ کُلِّهِ » رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

‎ای اباذر، نشستن ساعتی در مجلس علم محبوب تر است نزد خدا از قیام هزار شب که کسی در هر شب هزار رکعت نمازبخواند

بالاتر از هزار غزوه است که با پیامبر به جنگ رفته باشی خدا کند که این ها را بفهمیم آن وقت اگر کسی این را بفهمد،  ازطلبگی دست بر می دارد .

کار رسید به این جا که وقتی پیامبر (ص) فرمود شرکت یک لحظه در مجلس علم  محبوب تر است از قرائت کل قرآن « فَقَالَ  رَسُولُ اللَّهِ (ص) یَا أَبَاذَرٍّ الْجُلُوسُ سَاعَه عِنْدَ مُذَاکَرَه الْعِلْمِ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ مِنْ قِرَاءَه الْقُرْآنِ کُلِّهِ اثْنَا عَشَرَ أَلْفَ مَرَّه عَلَیْکُمْ بِمُذَاکَرَه الْعِلْمِ فَإِنَّ بِالْعِلْمِ تَعْرِفُونَ الْحَلَالَ مِنَ الْحَرَامِ» .
‏‎‎‏ یا رسول اللَّه مذاکره علم بهتر است از خواندن همه قرآن؟

البته این علت دارد اینکه چرا خداوند اینگونه ثواب می دهد چون خداوند حکیم است همانطور که می دانید حکیم اخص از علیم است علیم یعنی خداوند همه چیز را نمی داند اما حکمت خداوند یعنی علم به احسن لذا از این جهت خداوند علم به بهترین دارد

« و من خرج من بیته لیلتمس بابا من العلم کتب اللّه عزّوجلّ له بکلّ قدم ثواب نبیّ من الأنبیاء، و ثواب ألف شهید من شهداء بدر، و أعطاه بکلّ حرف یسمع أو یکتب مدینة فی الجنة، » و کسی که از خانه بیرون رود تا بابی از علم فراگیرد خداوند به هر گامی پاداش پیامبری از پیامبران و پاداش هزار شهید از شهیدان بدر برای او می نویسد، و خداوند به هر حرفی که بشنود یا بنویسد شهری در بهشت به او عطا می کند،

فرمود : « و طالب العلم یحبّه اللّه و تحبّه الملائکة و النّبیّون، و لا یحبّ العلم الاّ السّعید» چند نفر الان در این جمع هستند که هر چقدر هم به آنها بدهی دست از طلبگی بر نمی دارند

« و طوبی لطالب العلم، و النّظر فی وجه العالم خیر من عتق ألف رقبة» و طالب علم را خدا و فرشتگان و پیامبران دوست دارند، علم را جز سعادتمند دوست ندارد، و خوشا به حال خواستار علم، و نگاه به چهره عالم از آزاد کردن هزار برده بهتر است.

خیلی دقت کنید این پیامبر (ص) است که می فرماید خوشا به حال طلبه ها به خدا قسم می شود که یک نان و پنیر خورد و در طلبگی باقی ماند و دنیا و آخرتت آباد بماند اگر کسی مزه طلبگی را چشید اگر دنیا را به بدهی دست از طلبگی بر نمی دارد مزه طلبگی که می گویم یعنی باور کنید که کاری که می کنید مقدس ترین کار ست باور کنید جایی که آمده اید مقدس ترین مکان است  ادامه حدیث پیامبر می فرمایند :  « یَا أَبَاذَرٍّ وَ الْجُلُوسُ سَاعَه عِنْدَ مُذَاکَرَه الْعِلْمِ خَیْرٌ لَکَ مِنْ عِبَادَه سَنَه صِیَامٍ نَهَارُهَا وَ قِیَامٍ لَیْلُهَا، وَ النَّظَرُ إِلَی وَجْهِ الْعَالِمِ خَیْرٌ لَکَ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَه» .

نکته دوم: عالم به چه  کسی گفته می شود به چه کسی این همه ثواب را می دهند جواب را امام علی (ع) در نهج البلاغه وقتی در مورد پیغمبر از او سوال کردند گفتند امیر المومنین (ع) فرمود : « طبیب دوار بطبه»

امام علی (ع) با تشبیه پیامبر اسلام (ص) به طبیب و پزشکی که با طب خود سخت به دنبال نیازمندان به طبابت روحی می گردد، رسالت آن حضرت را در معالجه روح و جان انسان ها بیان می کند و می فرماید: “طبیب دوّار بطبّه"، او پزشک بیمارى جهل و طبیب اخلاق نکوهیده و پست است، و با طبّ خویش در سیر و گردش است، کنایه از این است که وى براى درمان جاهلان و گمراهان خود را عرضه مى کند .

یکی از مشوق هایی که برای اینکه یک طلبه در طلبگی بماند و مزه طابگی را بچشد فهمیدن است

نکته سوم : اینکه طلبه باسواد بد اخلاق و عصبانی به در د نمی خورد مهمترین صفت اخلاقی که باید در خودتان ایجاد کنید حسن خلق است و برای این کار باید سه کار را انجام دهید : 1- زود عصبانی نشوید 2- با مردم تند برخورد نکنید« قولوا لناس حسنا »  3- بدی دیگران را با بدی جواب ندهید « ادفع بالتی هی احسن »  

شهادت اوج تعالی انسان است

شهادت، اوج تعالی انسان است. در فرهنگ اسلام و بخصوص تشیع، ارزشمندترین و گرانبهاترین حرکت، شهادت است. شهید کسی است که با نثار جان خود، درخت اسلام را آبیاری کرده و فساد را ریشه کن می کند.

شهیدان، مقاومت و پویایی جامعه را تضمین می نمایند و به جامعه ظرفیت روحی می بخشند و ضعف و سستی را از بین می برند. اگر خون شهیدان نبود که شجره طیبه رسالت را سیراب نماید نه از اسلام خبری بود و نه از مکتب توحید بخش الهی اثری.

و در یک جمله می توان گفت که پر محتواترین عنوان، در راستای تکامل انسان، از دیدگاه متون اسلامی عنوان «شهید» است.

شهادت در قرآن
آیات فراوانی در قرآن کریم به مسئله شهادت اشاره نموده است، در این قسمت به برخی از آیات اشاره می نمائیم:

1. «ولا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل اللّه امواتاً بل احیاءٌ عند ربّهم یرزقون ؛(3) هرگز نپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند، بلکه زنده به حیات (ابدی) شدند و در نزد پروردگارشان متنعّم خواهند بود».

2. «ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل اللّه امواتٌ بل احیاءٌ ولکن لاتشعرون؛(4) به کشته شدگان در راه خدا، مرده نگوئید چرا که زنده اند، لکن شما درک نمی کنید».

3. «والّذین قتلوا فی سبیل اللّه فلن یضلّ اعمالهم سیهدیهم و یصلح بالهم ویدخلهم الجنّة عرّفها لهم؛(5) و آنان که در راه خدا کشته شدند، هرگز خداوند اعمالشان را ضایع نمی گرداند، آنها را هدایت کرده و امورشان را اصلاح می فرماید و در بهشتی که قبلاً به آنان شناسانده وارد خواهد کرد».

4. «و من یقاتل فی سبیل اللّه فیقتل او یغلب فسوف نؤتیه اجراً عظیماً؛(6) و هر کس در جهاد در راه خدا کشته شد و یا فاتح گردید اجر عظیمی به او عطاء خواهیم کرد. نتیجتاً، انتخاب آگاهانه شهادت در سایه تفکر صحیح است که این اجرها را برای شهداء به ارمغان می آورد».

 

شهادت در احادیث
احادیث و روایات متعددی پیرامون شهید و مقام والای آنان نقل شده است که به پاره ای از آنها اشاره می نمائیم:

1. امام صادق(ع) از رسول اللّه (ص) نقل فرمودند:

«اشرف الموت قتل الشّهادة؛(7) با شرافت ترین مرگها، کشته شدن به نحو شهادت است».

2. از امام صادق(ع) به نقل از پدر بزرگوارش (علیهم السّلام) است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند:

«فوق کلّ برّ برّ حتّی یقتل الرّجل فی سبیل اللّه، فاذا قتل فی سبیل اللّه عزّ و جلّ فلیس فوقه برٌّ…؛(8) بالاتر از هر نیکی، نیکی برتری است، تا اینکه شخص در راه خدا کشته شود، پس هنگامی که در راه خداوند عزّ و جلّ کشته شد، نیکوکاری ای بالاتر از آن نیست…»

3. امام باقر(ع) فرمود: که علی بن الحسین (علیهما السلام) مکرّر می فرمودند: رسول اللّه (ص) فرمودند: هیچ قطره ای برای خداوند عزّ و جلّ محبوبتر از قطره خونی که در راه خدا( ریخته شود) نیست.(9)

4. از امام صادق(ع) است که از پیامبر اکرم(ص) پرسیدند:

چرا شهید در قبرش مورد امتحان و ابتلاء قرار نمی گیرد؟ فرمود: شمشیر بالای سرش، (هنگام شهادت) برای امتحان و ابتلاء او کافی بود.(10)

حدیث هفته

«مقام مخلصين نزد خداوند»


 قال الحسن بن علي اَلْعَسْكَرِيِّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ:  لَوْ جُعلَتِ اَلدُّنْيَا كُلُّها لُقْمَه وَاحِدَهً لَقَّمْتُهَا مَنْ يَعْبُدُ اَلله خْالِصاً، لَرَأَيْتُ أَنِّي مُقَصِّرٌ فِي حَقِّه.ِ 

امام حسن عسكرى(عليه السّلام)فرمودند: اگر تمام دنيا (برايم) به صورت يك لقمه شود و آنرا به خورد كسي بدهم كه خدا را با اخلاص عبادت مي كند باز در نظرم در حق او كوتاهي كرده ام.
( بحارالانوار: ج70، ص 245)