ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
چهارشنبه 92/05/02
راز و نیاز با خدا,دردو دل با خدا:
می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود. همان دل های بزرگی که جای من در آن است، آن قدر تنگ می شود که حتی یادت می رود من آنجایم.
دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش!
هنوز من هستم.
هنوز خدایت همان خداست!
هنوز روحت از جنس من است!
اما من نمی خواهم تو همان باشی!
تو باید در هر زمان بهترین باشی.
نگران شکستن دلت نباش!
می دانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.
و جنسش عوض نمی شود …
و می دانی که من شکست ناپذیر هستم …
و تو مرا داری …برای همیشه!
چون هر وقت گریه می کنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد …
چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای …
چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،
صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!
درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!
دلم نمی خواهد غمت را ببینم …
می خواهم شاد باشی …
این را من می خواهم …
تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.
من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)
و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود …
نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.
شب ها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟
اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!
فقط کافیست خوب گوش بسپاری!
و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!
پروردگارت …
با عشق!
چهارشنبه 92/05/02
ای تو با قلبم صمیمی یا حسن
تو کریم بن کریمی یا حسن
داری از زهرا نشان یا مجتبی
مهربانی دل رحیمی یا حسن
صاحب رزقی و جودت بی کران
ریزه خوار سفره ات هر انس و جان
آن قدر بخشنده ای محبوب من
بر سر خوان تو حاتم میهمان
از می کوثر چو آبم می دهی
بر خم زلفت چو تابم می دهی
آن قدر خوبی که هر چه بد کنم
با کریمی تو جوابم می دهی
تا خدا پرداخت جسم و جان وتن
پر نمودم از غم و رنج و محن
روی قلبم از ازل حک کرد او
هست این مخلوق مجنون الحسن
بی کس شهر پیمبر یا حسن
غربت تو همچو حیدر یا حسن
من چه گویم شرح دردت ای غریب
ای عصای دست مادر یا حسن
گریه کردن کار هر روز و شبت
آمده از گریه ها جان بر لبت
من نمی گویم که در کوچه چه شد
آن قدر گویم کمان شد زینبت
در میان کوچه دشمن راه بست
حرمت صدیقه زهرا شکست
آن قدر بر جسم و جانش لطمه زد
بی تأمل مادرت از پا نشست
خیره مانده چشم هایت سوی در
داغ آن کوچه هنوزت بر جگر
تا زمانی که به دنیا زیستی
دیگر از آن کوچه ننمودی گذر
میلاد با سعادت امام حسن مجتبی بر تمامی محبان آن حضرت مبارک.
دوشنبه 92/04/31
توبه حقیقی یعنی انصراف جدی و بازگشت واقعی از گناه به سوی صلاح و ارشاد؛ و بدیهی است که اگر انصراف، جدی و واقعی باشد و معلول
مشاهده کیفر نقد و حاضر نباشد، البته خداوند متعال به رحمت واسعه خود آن را می پذیرد. توبه در دو موقف و دو موطن پذیرفته نمی شود: یکی
در همین دنیا آنگاه که کیفر رسیده باشد، و در حقیقت حالتی که انسان در این وقت به خود می گیرد صورت توبه دارد ولی حقیقت توبه ندارد.
در سوره مبارکه مؤمن آیه 84 و 85 درباره بعضی از اقوام گذشته که دچار عقوبت الهی شدند می فرماید:
«فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَكَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِهِ مُشْرِكِینَ «84» فَلَمْ یَكُ یَنفَعُهُمْ إِیمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبَادِهِ وَخَسِرَ
هُنَالِكَ الْكَافِرُونَ «85»؛
همین که عقوبت سخت ما را دیدند اظهار داشتند که به خدای یگانه ایمان آورده ایم و تمام آن چیزهایی را که شریک خداوند ساخته بودیم به دور
ریختیم. ولی این چنین توبه و ایمانی که بعد از مشاهده عقوبت سخت پیدا شود هرگز به حال آنها سود نخواهد بخشید. این سنتی است از خداوند
که همیشه بوده است.درباره فرعون نیز در قرآن کریم آمده است که فرعون دست از سر بنی اسرائیل بر نمی داشت. در زمانی هم که آنها به
رهبری موسی از مصر خارج شدند باز آنها را تعقیب کرد تا آن وقت که در دریا آنها را تعقیب کرد و غرق شد.در آن حال فریاد بر آورد: «به
خدای یگانه که قوم موسی به آن ایمان آورده اند من هم ایمان آوردم و تسلیم او هستم.»
به او گفته شد: حالا و در این وقت؟! و حال آنکه تا لحظه ای پیش آدمی فسادگر بودی.
موقف دوم که توبه پذیرفته نمی شود جهان آخرت است. همین که آدمی بدان جهان رفت دیگر توبه و پشیمانی سودی ندارد، نه تنها بدان جهت که
در آنجا آدمی کیفر را حاضر و مشهود می بیند بلکه بدان جهت که در آنجا دیگر عمل و تغییر تصمیم و حرکت و تکامل معنا ندارد، هر کس در
آنجا به هر حالت و با هر درجه و هر مقام که رفت برای همیشه در همان حالت باقی است و نمی تواند در خودش تصمیماتی و تغییراتی ایجاد
کند. در آنجا هم توبه و انصراف واقعی پیدا نمی شود، نه اینکه انصراف واقعی پیدا می شود و مورد قبول واقع نمی گردد.همینکه عقوبت سخت
ما را دیدند اظهار داشتند که به خدای یگانه ایمان آورده ایم و تمام آن چیزهایی را که شریک خداوند ساخته بودیم به دور ریختیم. ولی اینچنین
توبه و ایمانی که بعد از مشاهده عقوبت سخت پیدا شود هرگز به حال آنها سود نخواهد بخشید.آدمی میوه درخت طبیعت است. میوه تا در درخت
است از طریق همان درخت و از راه ریشه و رگ های همان درخت تغذی می کند، مواد زمین را به خود می گیرد، آب می خورد، از نور و هوا
و حرارت استفاده می کند، ولی همین که به علت رسیده شدن و گذشتن اجل و مدت معلوم و یا به علت کندن آن میوه رابطه اش با درخت قطع شد
دیگر برای این میوه راه تکامل و ترقی و اصلاح و مبارزه با آفت و همه چیز بسته است، اگر کال و نارس از درخت جدا شده دیگر چاره پذیر
نیست و اگر پژمردگی و افسردگی پیدا کرده دیگر از طریق آب دادن و نور و هوا به آن درخت نمی شود آن پژمردگی را اصلاح کرد.انسان هم
در جهان طبیعت همین حال را دارد، هر اصلاح و تکمیلی که بایست بکند تا وقتی است که روی درخت طبیعت است و جدا نشده و اما همین که
از این درخت با دست مرگ جدا شد دیگر راه اصلاح به روی او بسته است.البته این نکته را هم باید در نظر داشت که هر چند آدمی در آن جهان
دستش از اصلاح و تکمیل خود کوتاه است در عین حال گاهی به واسطه سببی از اسباب از این جهان رحمت هایی به او می رسد.
رسول خدا فرمود: همینکه آدمی می میرد دفتر عمل وی بسته می شود، ستونهای حسنات و همچنین ستونهای سیئات به کلی بسته می گردد مگر
از ناحیه سه چیز: یکی اینکه آدمی یک مؤسسه خیر از او باقی گذاشته باشد که بندگان خدا بعد از او از آن مؤسسه منتفع گردند، مثل اینکه
بیمارستان یا مدرسه یا مسجدی تأسیس کرده باشد، دیگر اینکه اثری علمی از خود به یادگار گذاشته باشد که بعدها طالبان علم و معرفت از آن
اثر علمی بهره مند شوند، سوم اینکه فرزندانی صالح و درستکار و مؤمن باقی گذاشته باشد که بعد از مردن برای وی طلب مغفرت نمایند.
دوشنبه 92/04/31
بسم الله الرحمن الرحیم
بعداز اقدام شنیعو هتاکانه تخریب ضریح و نبش قبر جناب حجربن عدی، صحابی بزرگوار رسولالله (ص) واز یارانبا وفای امیرالمؤمنین علی (ع) توسط گروههای تکفیریو تروریستی حاضردر سوریه، این بار دست جنایتکارانه این عده به هتک حرمت حرم کبریایی عقیله بنیهاشم امالمصائب، حضرت زینب کبری (س) آلوده شدکه این اقدام شرمآور نه تنهادر منطق امت اسلامی، بلکهاز سوی هر انسان آزادهایدر جهان محکوم است.
در پشت پرده، هتک حرمت و حمله به حرم مطهر پیامرسان عاشوراو کشتهو مجروح شدن تعدادیاز خادمان آن حرم شریف، دست دشمنان قسم خورده اسلام ناب محمدی (ص) به سرکردگی آمریکای جنایتکارو رژیم اشغالگر قدس به روشنی هویدا بودهو نشان دهنده اوج خشم آناناز مقاومت ملت سوریهدر برابر زیاده خواهانو نیز ترساز گسترش بیداری اسلامی کشورهای منطقه است کهبا الهام گرفتناز انقلاب اسلامی ایران به دنبال برپایی حکومتی مبتنی بر احکام اسلامی هستند.
اهانت به مقدساتدر هر دینو مذهبی مذموم بوده ،اما تروریستهای وهابیبا حمایت فتواهای خلاف شرع مفتیهای عالم نماو تحریک استکبار جهانی ودر راستای ایجاد تفرقهو شکافدر بین امت واحده اسلامی دست به چنین اقدامات سخیفی میزنندکه نشان دهنده اوج استیصالو درماندگی آنها است.
امت اسلام ،علی الخصوص طلاب حوزه های علمیه خواهران ،این بار نیزبا هوشیاریو حفظ وحدتو نیز اجتناباز ورود به هر گونه اختلافات مذهبیکه همانا خواسته دشمنان مکتب اسلام است، اقدامات گروههای تکفیریو وهابیان تندرودر حمله به حرم حضرت زینب کبری (س) را محکومو به آناندر خصوص عواقب این حرکات مذبوحانه هشدار میدهد.
دوشنبه 92/04/31
رمضان آمد و دل مست مناجات و دعاست
غرق ذكر سحرى، محو ملاقات خداست
روزه داران سحر خیز، پى راز و نیاز
ورد لبهاى همه نغمه ى مولا مولاست
همچو خورشید درخشان كه سپهر افروز است
لیلةالقدر در این ماه مبارك رخشاست
لیلةالقدر كه قرآن شده نازل در آن
شب گستردگى سفره ى احسان و سخاست
نردبانى است نیایش كه از این پله ى نور
مى توان رفت به جایى كه دل آرام آنجاست
با نواى خوش مرغان سحر خوان برخیز
كه سحرگاه پذیراى تو حق جلّ علاست
گوش دل واكن و بشنو كه ز گلدستهى وصل
مى زند جار ملك، عاشق دیدار كجاست
با ابوحمزه به خلوتگه طاعت بنشین
روى دل سوى خدا كن كه خدا عقده گشاست
حق تورا خوانده در این ماه به مهمانى نور
بهره برگیر از این سفره كه بهرت آراست
در ره توبه بگوش و مده فرصت از دست
كه ندامت ز گناهان پل غفران خداست
جز در این ماه كه در هر نفست تسبیحى است
در چه ماهى دگر از بهر تو این اجر و جزاست
وقت افطار ببخشایش حق چنگ بزن
كاین توسل سپرى بر تو زهر گونه بلاست
طلعت دوست اگر مى طلبى، آینه شو
عكس جانان همه جا در بغل آینه هاست
یارب از »قدسیت« این حال مناجات مگیر
اى كه نام تودوا، مرهم یادتو شفاست