هرجا که میری رد پای مهربونی از خودت بذار

دوران نوجوانی تماشای فیلمهای هندی خیلی برایم جذاب بود. آمار همه فیلم های جدید رو داشتم. ویدئو کلوپ محله هم من رو میشناخت و وقتی از اونجا رد میشدم و فیلم جدیدی اومده بود بهم خبر میداد. من هم مثل غلام تکثیری، از شدت علاقه به تماشای فیلم برای مرور صحنه های رمانتیک، سی دی های امانی رو رایت میکردم! البته به کسی امانت نمی دادم! چون وجه شرعیش برام اهمیت داشت. اینقدر فیلم رو برای خودم بازپخش میکردم که تمام دیالوگها رو حفظ میشدم. اونموقع که من فیلم هندی تماشا میکردم، فیلمها و سریالهای ایرانی هم مثل هندیها خیلی قشنگ تموم میشدن و اگه قسمتهای دلخراشی داشت هیچوقت آخرش بد و غم انگیز تموم نمیشد!

سالهای نوجوانی سپری شد و دنیای قشنگ و زیبای اطراف تغییر کرد. کم کم داشتم باور میکردم که فیلمهای هندی به اعتقاد خیلیها، فقط فیلم بودن و تو دنیای واقعی اصلا همچین اتفاقاتی نمیفتاد. تا اینکه چشمم به دنیای اطرافم بازتر شد (دیالوگ معروف سریال کلید اسرار). متوجه شدم فیلمهای هندی واقعی واقعی بودن. اگه ظلم کنی حتما تقاص میشی. مهربونی کنی حتما مهربونی میبینی. اخم کنی، حتما ترشرویی می بینی. به پدر و مادرت محبت کنی. حتما بچه هات بهت محبت میکنن. عشق بورزی، حتما عاشقت میشن و اینکه آخر آخرش دنیا مثل کوه و اعمال مثل صدا. هرچی بفرستی چندبرابرش به خودت برمیگرده.

 

خوب باش تا خوبی ببینی رفیق جان.

هرجا که میری ردپای مهربونی از خودت بذار

 

ملتی که وقت یاری رهبرش در خواب باشد با لگدمال دشمنش بیدارخواهد شد

وقتی یاد بهشتی و72 تن از یاران شهیدش میفتی انگار رسم است برای دین 72 نفر به همراه یک بهترین بروند تا دین برای من وتو با قی بماند 

هزا رو اندی سال پیش امام حسین علیه السلام به همراه بهترین یارانش رفت تا دین پابرجا بماند وچندسال پیش هم شهید بهشتی ویاران با وفایش واین یعنی مسئولیت زینب وار برای من وتو تا با روشنگری پای انقلاب ودینمان بایستیم وبد خواهان دین وملتمان را رسوا کنیم ورهبرمان را تنها نگذاریم 

واین جز با داشتن بصیرت ممکن نیست 

 

بصیرت که داشته باشیم بد خواهان هیچ غلطی نمیتوانند بکنند 

اما امان از روزی که ملتی خود را به خواب زده باشد ویا بعضی هایشان منافقانه با دشمن کاسه یکی باشند 

آن وقت به قول امیر بیان حضرت علی علیه السلام ملتی که وقت یاری رهبرش در خواب باشد با لگد مال دشمنش بیدار خواهد شد

 

پوشاندن عیوب مردم

حضرت محمد(ص) از امیرالمؤمنین امام علی(ع) پرسیدند:  اگر مردی را در حال #ارتکاب فحشایی دیدی چه می‌کنی؟ امام علی پاسخ دادند: او را می‌پوشانم. رسول الله پرسیدند:  اگر دوباره او را در حال #ارتکاب گناه دیدی چه؟ امام علی باز هم جواب دادند: او را… بیشتر »
حضرت علی علیه السلام, عیب, عیوب , پوشاندن

 

آشنایی با ماه محرم ، سوگواری و عزاداری ها

در مورد آداب و رسوم ماه محرم چقدر اطلاعات دارید؟ چقدر با نحوه سوگواری و عزاداری ها در ماه محرم آشنایی دارید؟ آسمونی در این مقاله در مورد آداب ماه محرم برای شما عزیزان صحبت می کند.

آشنایی با ماه محرم ، سوگواری و عزاداری ها

به مناسبت حلول ماه محرم الحرام، به بیان توصیه هایی از ایشان که در راستای درک بهتر ایام سوگواری امام حسین علیه السلام در کتاب المراقبات درج گردیده است و همچنین برخی از اعمال این ماه می پردازیم:

سزاوار است حال دوستان آل محمد – که رحمت خدا بر آنان باد – بحکم دوستی و وفا و ایمان به خداوند بلند مرتبه و بزرگ و رسول کریم، در دهه اول محرم تغییر نموده و در دل و سیمای خود، آثار اندوه و درد این مصیبتهای بزرگ و دردناک را آشکار نمایند. باید مقداری از لذائذ زندگی را که از خوردن و نوشیدن و حتی خوابیدن و گفتن بدست می آید ترک نموده و مانند کسی باشند که پدر یا فرزند خود را از دست داده است. نباید احترام خود و نزدیکانشان باشد و لازم است که خدا و پیامبر و امامش – رحمت خداوند بر آنان باد – را بیش از خود، فرزندان و نزدیکانش دوست داشته باشد.

خداوند متعال می فرماید: «بگو اگر پدران و پسران خود را بیش از خدا و رسولش و جهاد در راه او دوست دارید، منتظر باشید تا خداوند مطلب مورد نظر خود را انجام داده و شما پشیمان و زیانکار شوید».

یکی از فرزندان کوچکم در دهه اول محرم فقط نان خالی و بدون خورش می خورد؛ و تا جایی که می دانم کسی به او نگفته بود که این کار را انجام دهد و گمان می کنم سرچشمه این کار دوستی باطنی او بود.

حال اگر کسی نتواند در تمام دهه اول این کار را انجام بدهد، باید در روز تاسوعا، عاشورا و شب یازدهم نان خالی بخورد. و در روز عاشورا، تا عصر خوردن، آشامیدن و حتی سخن گفتن – مگر آن که لازم باشد – و دیدار با برادران دینی را ترک کرده و آن روز را روز گریه و اندوه خود قرار دهد.

برپایی مجالس عزاداری در ماه محرم

و نیز در دهه اول، هر روز امام حسین علیه السلام را با زیارت عاشورا زیارت نماید. و اگر می تواند مراسم عزاداری آن حضرت را در منزل خود با نیتی خالص برپا نماید، باید همین کار را بکند. و اگر نمی تواند، در مساجد یا منازل دوستانش به برپایی این مراسم کمک کرده و این مطلب را از مردم بپوشاند تا به اخلاص نزدیک شده و از خودنمایی دور شود. و هر روز مقداری از اوقات خود را در مکانهای عمومی به عزاداری بپردازد.

مواسات با امام حسین علیه السلام و اهل بیت – رحمت خدا بر آنان باد – نیز باید بخاطر صدمات ظاهری که به آن حضرت وارد شد، باشد. ولی از این مطلب هم نباید غافل شد که صدمات ظاهری که بر آن حضرت علیه السلام وارد شد، در مورد هیچکدام از پیامبران و جانشینان آنان و حتی در مورد هیچ یک از جهانیان شنیده نشده است؛ بخصوص تشنگی حضرت علیه السلام که در احادیث قدسی و غیر قدسی چیزهایی درباره آن آمده است که انسان توان تصور آن را نیز ندارد. همچنین مصیبتهایی مانند شهید شدن اهلبیت و اسارت حرمش، گویا او با محبوبش پیمان بسته بود بخاطر خوشنودی او کشته شدن را با انواع آن از قبیل سر بریدن، کشتن از زیر گلو، کشتن با شکنجه و با گرسنگی و تشنگی و اندوه و غیر اینها، تحمل کند. ولی با این همه شادمانی و نشاطی بجهت آشکار شدن نورهای زیبایی و عظمت خداوند و شوق دیدار با او و رسیدن به ذات مقدسش به او می رسید که آن سختیها را آسان می نمود. بلکه سختی آن را به لذت تبدیل می نمود. یکی از یاران او در این رابطه می گوید: هر چه شرایط بر امام علیه السلام سخت تر می گردید، سیمای او برافروخته تر و خوشحال تر می شد. ولی بهر حال درد و اندوه سختیها و مصیبتهایی که بر جسد مبارک حضرت علیه السلام و بر دل اهل بیت محترم او وارد شد و هتک حرمت ظاهری او انسان را می کشد.

 

بنابراین دوستانش باید کارهایی را که مناسب این مصیبت بزرگ است، بخاطر مواسات با آن حضرت علیه السلام در این مصیبت، انجام دهند؛ بگونه ای که گویا این مصیبت بر خود، عزیزان و فرزندان یا خویشان آنان وارده شده است. زیرا امام علیه السلام بفرموده جدش صلی الله علیه و آله و سلم سزاوارتر از آنان نسبت به خودشان می باشد و به این جهت که او این مصیبتها را پذیرفت و وجود شریف خود را فدای پیروان خود نمود تا آنها را از عذاب دردناک رهایی بخشد. فرزندان و عزیزان خود را یتیم نموده، به اسارت حرم و زنان، و زینب و سکینه – که سلام خدا بر آنان باد – رضایت داده و اصغر و اکبر و برادران و دودمان خود را سر برید، تا پیروانش را از گمراهی و پیروی گمراه کنندگانی که هلاکت شده و دیگران را به هلاکت می کشانند نجات داده و بدین وسیله آنان را از گناهان بزرگ و آتش رهایی بخشد؛ پیروانش را از تشنگی روز قیامت رهانیده و از نوشیدنیی که ظرف آن با مشک مهر شده است، به آنها بنوشاند.

بنابراین بحکم وفا و مواسات که از صفات عالی انسانی است، لازم است که همان چیزی را که امام علیه السلام به آنان عنایت کرده است، آنان نیز به امام علیه السلام تقدیم نموده و همانگونه که امام علیه السلام خود را فدای آنها نمود آنان نیز خود را فدای او نمایند. و حتی اگر چنین کاری را نیز انجام بدهند باز هم بخوبی با او مواسات ننموده اند. زیرا وجود شریف او قابل مقایسه با دیگران نیست. باین جهت که او مانند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و سلم، علت آفرینش تمام موجودات و آقا و سرور تمام مخلوقات و پیامبران و فرشتگان نزدیک به خداوند بوده و محبوب خداوند و محبوبِ محبوبِ اوست.

نیز با گفتاری صادقانه و با زبان حال بگوید: «آقای من! کاش به جای تو تمام این بلاها بر سر من آمده و فدای تو می شدم! کاش خویشان و فرزندان من به جای خویشان و فرزندان تو کشته و اسیر می شدند! کاش تیر حرمله – که لعنت خدا بر او باد – سر شیرخوار مرا می برید! کاش فرزندم، علی بجای فرزند تو قطعه قطعه می شد! کاش جگر من از شدت تشنگی تکه تکه می شد! کاش از شدت تشنگی دنیا بر چشمم تیره و تار می شد! کاش من درد این جراحتها را تحمل می نمودم! کاش آن تیر به گلوی من می نشست! و جان مرا می گرفت! کاش خانواده و خواهران و دختران من در ذلت اسارت افتاده و آنها را مانند کنیزان در شهرها گردانده ولی خویشان تو در خواری و ذلت نمی افتادند! کاش وارد آتش شده و شکنجه می شدم ولی این مصیبتها به شما وارد نمی شد.»

اگر این سخنان را صادقانه بگویی، تو را پذیرفته و بخاطر مواسات راستین با بزرگوارترین سادات تو را در جایگاه راستگویان با آنان همنشین می گرداند. ولی جدا از فریبکاری با این سخنان بپرهیز زیرا ممکن است وقتی می گویی: حاضرم این بلاها را بجای امام علیه السلام تحمل نمایم، حال و دل تو بمقدار کمتر از یک صدم آن را هم تصدیق نکرده و در موقع امتحان جز مقدار کمی از این ادعاها قبول نشود. و در این صورت بجای این که به جایگاه صدق و درجه صدیقین برسی به ذلت دروغ و پایینترین درجات منافقین می رسی.

پس اگر می بینی که نمی توانی این گونه با امام علیه السلام مواسات نمایی، ادعاهای دروغ را از خود دور کرده و خود را خوار نکن و فقط بگو: کاش با تو بوده، در مقابل تو کشته شده و به سعادت بزرگی می رسیدم. و اگر می بینی باین مقدار هم معتقد نیستی، مرض دل خود را که همان دوستی این دنیای پست و میل و اعتماد به زندگی آن و فریب خوردن به زیباییهای آن است، معالجه کرده و این فرمایش خداوند متعال را بخوان: «ای یهود! اگر گمان می کنید فقط شما دوستان خدایید و اگر راست می گویید، آرزوی مرگ کنید.»(سوره جمعه، آیه 6)

و در آخر روز عاشورا زیارت تسلیت را بخواند، و روز عاشورا را با توسلی کامل به حمایت کننده و پناه آن روز که از معصومین علیهم السلام می باشند بپایان رسانیده و در توسل، اصلاح حال و پذیرش عزاداری را خواسته و از کوتاهی خود معذرت بخواهد.

 

سایر اعمال دهه اول ماه محرم

یکی از اعمال مهم، دعای اول ماه است. و بجهت اینکه اول این ماه اول سال بوده و از طرف دیگر دعاهای قبل از وقت نیز تاءثیر خاصی در برآورده شدن حاجات و رسیدن به امور مهم دارد، این دعا تاءثیر زیادی در سلامتی و دوری از آفات دینی و دنیایی آن سال و بهبودی حال و بدست آوردن نیکیها دارد. و دعایی که برای اول ماه در اقبال روایت شده دعای بسیار مفیدی برای مطالب مذکور است.
بهتر است در شب اول، بعضی از نمازهایی را که در این شب وارد شده به مقدار حال و توانایی خود خوانده – حداقل دو رکعت نمازی را که شامل حمد و یازده بار «قل هو الله احد» است – بعد از آن دعایی را که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بعد از این نماز خوانده است و در کتاب اقبال نقل شده بخواند و فردای آن روز را روزه بگیرد. در روایت آمده است: «کسی که چنین عملی را انجام دهد، مانند کسی است که بمدت یک سال کارهای خوب انجام داده و تا سال آینده محفوظ خواهد بود.»
روزه روز سوم در روایت آمده است: حضرت یوسف علیه السلام در این روز از چاه خارج شد. و اگر کسی این روز را روزه بگیرد، خداوند مشکل او را برطرف نموده و سختیها را بر او آسان می نماید.
روایت شده: مستحب است تمام ماه را روزه بگیرد. و در مورد روزه روز تاسوعا و عاشورا روایت مخصوص داریم اما احتیاط این است که روز عاشورا را روزه نگیرد ولی از خوردن و آشامیدن تا عصر خودداری نماید و آنگاه چیزی بخورد یا بیاشامد بجهت این که امام حسین علیه السلام و یاران حضرت در عصر از غصه های این دنیای پست رهایی یافتند و در هنگام عصر سعادتمند شده و به مطلوب خود که عبارت بود از دیدار خداوند بزرگ، رسیدند. و شاید بهمین جهت است که دوستان عزادار آن حضرت علیه السلام در عصر این روز غم و غصه آنها کاهش پیدا کرده و از بین می رود.
دو نکته در مورد ماه محرم

الف) در سایر اعمال شب و روز عاشورا، از قبیل نمازها و دعاهای آن – غیر از زیارتها و نمازهای آن – اشکالهایی وجود دارد. و ممکن است این اعمال ساخته و پرداخته مخالفین شیعه باشد. مواردی مانند استحباب سرمه کشیدن و غیر آن؛ و حتی اگر از معصومین علیهم السلام نیز روایت شده باشد، باز هم انجام مراسم عزاداری و صلوات فرستادن بر امام علیه السلام و اصحاب او و لعنت نمودن کشندگان آنها بهتر از انجام چیزهایی است که در آن روایات وارد شده است. زیرا در روایت بر این اعمال نیز تاءکید شده است.

ب) از چیزهایی که عقل آنها را همراه با زیارت آن حضرت علیه السلام لازم می داند، زیارت اهل بیت و یاران شهید اوست؛ بخصوص با زیارتهایی که وارد شده است.

رعایت اخلاص در ماه محرم

آنچه در این باب و غیر آن اهمیت دارد، این است که این کارها را بخاطر رسم و عادت انجام نداده و سعی کنیم این کارها را با نیتی خالص و برای رضای خدا انجام داده و در خلوص خود نیز صادق باشیم. زیرا کار کوچکی که با نیت خالصانه صادقانه همراه باشد بهتر از کارهای زیادی است که خلوص و صداقت در آن نباشد؛ حتی اگر چندین هزار برابر باشد. و این مطلب بخوبی از عبادتهای حضرت آدم علیه السلام و شیطان فهمیده می شود، زیرا عبادتهای چندین هزار ساله شیطان او را از جاودانگی در آتش نجات نداد ولی یک توبه حضرت آدم علیه السلام باعث بخشش خطا و برگزیدن او شد. صدق در اخلاص تنها با لطف خاص خداوند در بندگانش به وجود می آید. و اگر بنده فقط سعی خود را بکار گیرد و بفهمد که نمی تواند به آن دست یابد و در پی آن از خداوند کمک خواسته و این آیه ام من یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء؛ ای کسی که جواب مضطر را می دهی و مشکلات او را حل می کنی. شامل حال او شود، درهای عنایت پروردگار کریم بر او گشوده می شود. زیرا او کریم و بخشنده است. بخشش به بندگان مضطری را که درب او را می کوبند دوست دارد.

 

در هنگام انجام اعمال نیز باید مواظب باشد که ریاء و دوستی ستایش مردم در نیت او وارد نشود. و برای اینکه بفهمد ریاء در نیتش وارد شده یا نه، می تواند بجای اینکه مثلا در خانه خود عزاداری را برپا کند در منزل دوست خود این کار را انجام دهد بطوری که مردم ندانند او مجلس را برگزار کرده است. آنگاه ببیند حال قلب او از این کار تغییر پیدا می کند و حال او در سنگین بودن مخارج عزاداری و کمی آن یا خوشحالی او از شکوه مجلس یا سادگی آن متفاوت است، در صورتی که مردم بدانند که او برپا کننده مجلس عزا می باشد یا ندانند.

و اگر در تمام این مسائل تفاوتی ندید، ببیند که آیا دوست دارد «سخنران » یا «روضه خوانی » را که برای عزاداری دعوت می کند از کسانی باشد که معروف بوده و در مجالس اعیان و اشراف به ذکر مصایب امام علیه السلام می پردازند یا نه؛ بخصوص در صورتیکه مصایبی را که غیر معروفین از امام علیه السلام نقل می کنند از منابع معتبر بوده و از این جهت از لحاظ شرعی بهتر باشد. و یا ببیند آیا برای او فرق می کند که اهل مجلس او از فقرا یا ثروتمندان باشند. و اگر در این ملاکهایی که برای تشخیص ریاء ذکر نمودیم تاءمل کند می بیند که راه برای ورود ریاء در عزاداریش بسیار وسیع می باشد و برای بستن این راه باید عمل خود را از دیگران بپوشاند و آن را مخفی نماید؛

بدین شکل که مجلس عزاداری را در منزل دوستش منعقد نماید و بگونه ای عمل کند که کسی نداند مجلس را او برگزار نموده است. و تلاش کند عمل خود را از هر جهت صحیح انجام دهد به این ترتیب که کسی را برای خواندن مصیبت دعوت کند که باتقوا و در خواندن مصیبت راستگو باشد. و نیز در احترام به شرکت کنندگان فقیر و غنی برای او فرقی نکرده و برای احترام گذاشتن به آنان امتیازات دینی را رعایت کند نه امتیازات دنیوی را. زیرا صحت اعمال اسرار زیادی دارد که در قبول و افزایش پاداش آنها مؤ ثر است.

5- از جمله چیزهایی که تاءکید شده این است که شب عاشورا تا صبح پیش قبر امام حسین علیه السلام بماند. شیخ صدوق و شیخ طوسی از معصوم علیه السلام روایت نموده اند که: «کسی که در شب عاشورا، امام حسین علیه السلام را زیارت نماید و تا صبح در کنار قبر او بماند خداوند در روز قیامت او را برمی انگیزد در حالیکه آغشته بخون امام حسین علیه السلام بوده یا خداوند را در روز قیامت دیدار می کند در حالیکه آغشته بخون خود می باشد.»

بیست و یکم ماه محرم

از شیخ مفید رحمه الله علیه روایت شده که شب بیست و یکم محرم شب زفاف سرور تمام زنان جهان حضرت زهرا سلام الله علیها است و بهمین جهت روزه روز آن مستحب می باشد.

در استحباب روزه این روز علماء اختلاف دارند که آیا مستحب می باشد یا نه. ولی کسی که می داند خداوند چه نعمت بزرگی در این شب شریف به دوستان خود و عموم مسلمین عنایت نموده و می داند تمام خیراتی را که در عالم گسترده شده از برکت وجود دوازده امام علیهم السلام و ارشادات و اعمال و نورهای مزار شریفشان می باشد، بخصوص برکت انوار امام قائم که خداوند متعال بواسطه او عنایات دینی و دنیایی خود را بر متدینین این امت و بقیه امتها تمام نموده، و می داند بوسیله او نور عدل الهی آشکار شده و هیچ دین باطلی در روی زمین باقی نخواهد ماند؛

 

و نیز منشاء تمام این نعمتها در همین شب است، باید در این روز با روزه یا سایر عبادتها و طاعات از بخشنده نعمتها سپاسگزاری نماید. و کسی که چنین روزهایی را بزرگ می دارد، امید است از کسانی باشد که خداوند در این آیه «رعایت شعائر الهی برخاسته از تقوای دل است. »(سوره حج، آیه 32) با تقوای دل از آنان یاد کرده است. و باید بدانیم رعایت این امور بظاهر جزئی تاءثیر و پاداش مراقبتهای انسان را افزایش می دهد.

پایان ماه ماه محرم

با پایان این ماه حرام، انسان نیز از حمایتهای الهی بیرون می رود.

بهمین جهت بندگان حقوقی پیدا می کنند. یکی از این حقوق این است که بنده می تواند با واسطه پناه آن روز که از معصومین علیهم السلام است با خداوند، مناجات نماید. در این مناجات ابتدا به عدم شایستگی خود برای این امنیت الهی اعتراف نموده و بگوید: بخاطر بدی کردار و اندیشه، سزاوار خواری و عذاب دردناک تو بودم. اکنون که با لطف خود مرا در این ماه در پناه و حمایت و امان خود قرار دادی بعد از این ماه نیز، هیچگاه ما را از حمایت خود خارج مفرما. بخاطر کوتاهی در سپاسگزاری تو آنگونه که سزاواری، و عدم رعایت ادب و احترامت ما را مجازات نکن. مانند همیشه ما را مشمول عفو بی مانند خودت قرار بده تا گناهان ما تبدیل به چندین برابر اعمال شایسته گردیده و به مقام بالایی برسیم. و در پایان مناجات خود را با گفتن «ان شاء الله » و صلوات فرستادن به اتمام برساند.

مراقبتی را که برای آخر ماه محرم گفتیم با مراقبت پایان اعمال در آخر هر ماه فرق می کند. زیرا در آخر ماه محرم مراقبات مخصوصی از قبیل محاسبه، استغفار و دعا برای اصلاح حال وجود دارد که در فصل محاسبه کتاب های اخلاقی بیان شده است.

 

اسیران عاشورا

اسیران کربلا
سیران کربلا، افرادی که در حادثه کربلا، پس از شهادت امام حسین(ع)، به وسیله سپاه دشمن به کوفه و شام برده شدند. تعداد این اسرا مورد اختلاف است. مهمترین شخصیت‌ها در میان اسیران امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) بودند. آنان با سخنرانی‌های متعدد در هنگام اسارت، باعث پیشمانی ظاهری و زودهنگام یزید شدند.

تعداد اسرا
نوشتار اصلی: واقعه عاشورا (از نگاه آمار) § اسرا و بازماندگان
مورخان درباره تعداد اسرای اهل بیت و بازماندگان اصحاب امام حسین(ع)، اتفاق نظر ندارند و هر یک به نام چند نفر از اسرا اشاره کرده‌اند. در بعضی از منابع نقل شده که فقط زنان اسیر ۶۱ نفر بوده‌اند که از مکه به سوی کوفه رهسپار شدند.[نیازمند منبع]

افرادی که نام‌شان در زمره اسیران کربلا بیان شده، عبارتند از:

مردان: امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، عمر بن حسین بن علی(ع)، محمد بن حسین بن علی، زید بن حسن بن علی(ع)، محمد بن عمرو بن حسن بن علی(ع)، دو فرزند از جعفر بن ابی‌طالب، عبدالله بن عباس بن علی(ع)، قاسم بن عبدالله بن جعفر، قاسم بن محمد بن جعفر، محمداصغر بن عقیل، عقبه بن سمعان (غلام رباب)، غلام عبدالرحمان بن عبدربه انصاری، مسلم بن رباح (غلام امام علی(ع))، علی بن عثمان مغربی.
زنان: دختران حضرت علی(ع) به نام‌های حضرت زینب، فاطمه، ام کلثوم (یا نفیسه یا زینب صغری)، ام حسن، خدیجه همسر عبدالرحمن بن عقیل و ام‌هانی همسر عبدالله‌اکبر بن عقیل.سه دختر از امام حسین(ع) به نام‌های سکینه، فاطمه، رقیه و زینب بنت الحسین. ، رباب همسر امام حسین(ع). ام محمد(فاطمه دختر امام حسن (ع))، فکیهه مادر قارب بن عبدالله بن اریقط.
حرکت به سوی کوفه
پس از شهادتِ امام حسین(ع)، اهل بیت شب یازدهم را در کربلا گذراندند. بعد از ظهر روز یازدهم، لشکریان عمر بن سعد پس از آنکه همه کشته‌های خود را دفن کردند اهل بیت امام و بازماندگان شهدا را گرد آورده، به سوی کوفه بردند.

عبور از کنار شهدا
لشکر عمر بن سعد زنان اهل بیت را از کنار اجساد شهدا عبور دادند، در آن حال آنان ناله کرده و بر صورت‌هایشان می زدند. قره بن قیس تمیمی می‌گوید هر چه را فراموش کنم، این گفته زینب(س)، دختر فاطمه(س) را فراموش نمی‌کنم که وقتی از کنار بدن برخاک افتاده برادرش حسین می گذشت گفت:

«یا محمداه، یا محمداه! صلى علیک ملائکه السماء، هذا الحسین بالعراء، مرمل بالدماء، مقطع الأعضاء، یا محمداه! و بناتک سبایا، و ذریتک مقتله، تسفى علیها الصبا

قال: فابکت و الله کل عدو و صدیق».
ترجمه: «یامحمد، یامحمد، فرشتگان آسمان بر تو صلوات گویند، «این حسین است در دشت افتاده، آغشته به خون اعضاء بریده! «یا محمد، دخترانت اسیرند، ذریه‌ات کشته شده‌اند که باد بر آنها میوزد.

وی نقل می‌کند: به خدا همه دشمن و دوست را بگریانید.

برخورد سپاه عمربن سعد
سپاه دشمن اسرا را بر مرکب‌های برهنه سوار کردند،وقتی وارد کوفه شدند مردم برای دیدن آنان خارج شده و زنان کوفی برآنها می‌گریستند شخصی به نام خذلم بن ستیر می‌گوید: در این میان علی بن حسین(ع) را دیدم که بر گردنش غل جامعه بود و دستانش را به گردنش بسته بودند.

ورود به کوفه
درباره زمان ورود اسرا به کوفه گزارش صریحی در منابع کهن نیامده است. البته شیخ مفید عبارتی دارد که با استناد به آن می‌توان گفت روز دوازدهم وارد کوفه شدند.

خطبه‌خوانی اسرا
پس از استقرار اسرا در کوفه، تعدادی از اسرا برای مردم کوفه سخنرانی کردند، کسانی که خطبه خواندند عبارتند از:

امام سجاد: خطبه امام سجاد در کوفه در منابع مختلفی از جمله مثیر الاحزان اثر ابن نما حلی آمده است.
البته با توجه به شرائط کوفه و سختگیری و بی‌رحمی مأموران حکومت و بیم کوفیان از آنان، پذیرفتن چنین گزارشی دشوار است. سخنان امام سجاد(ع) در خطبه کوفه، به خطبه او در مسجد اموی دمشق بسیار شبیه است. از این رو احتمال می‌رود که با گذشت زمان راویان حادثه‌ها را با هم آمیخته باشند.

حضرت زینب: خطبه حضرت زینب در کوفه در کتاب بلاغات النساء نوشته ابن طیفور بغدادی(۲۸۰ق) آمده است.
فاطمه صغری دختر امام حسین(ع): این خطبه را طبرسی در احتجاج گزارش کرده است.
ام کلثوم دختر حضرت علی: این خطبه در کتاب لهوف ابن طاووس نقل شده است.
در کاخ ابن زیاد
قاتلان امام حسین(ع) پس از گذر دادن اسیران از کوچه‌های کوفه آنان را وارد قصر عبیدالله بن زیاد کردند. گفتگوهای تندی بین حضرت زینب و عبیدالله بن زیاد گزارش شده است. همچنین عبیدالله دستور کشتن امام سجاد(ع)را صادر کرد که با پا در میانی حضرت زینب(س) و سخنان تند امام سجاد(ع)، ابن زیاد از کشتن وی صرف نظر کرد.

واحسینا فلا نسیت حسینا
 
اقصدته اسنّه الاعداء
آه‌ای حسین من، حسین را فراموش نکرده‌ام
 
نیزه‌های دشمن او را هدف قرار داد
غادروه بکربلاء صریعا
 
لاسقی الله جانبی کربلاء
او را به خاک افتاده در کربلا رها کردند
 
خدا سرزمین کربلا را سیراب نکند.
تعیین مسیر
مسیر دقیق حرکت اسیران از کوفه تا شام مشخص نیست ولی با توجه به اماکن متبرکۀ منسوب به امام حسین(ع)، می‌توان مسیر احتمالی آنان را مشخص کرد. این اماکن عبارتند از:

مقام راس الحسین در موصل: به گفته هروی این مقام تا قرن هفتم وجود داشته‌است.
مسجد امام زین العابدین(ع) و مقام راس الحسین در نصیبین: امروزه نصیبین شهری است در ترکیه، گفته می‌شود اثر خون سر امام حسین(ع) در این مکان مانده‌است. هروی این زیارتگاه را به نام مشهد النقطه ثبت کرده‌است.
مقام طُرح: طرح به معنای نوزادی که زودهنگام به دنیا آمده‌باشد. احتمال دارد زن بارداری در میان اسرا بوده و در آنجا نوزادش را پیش از موعد به دنیا آورده است.
مقام حَجَر: هنگام عبور کاروان سر امام را در آنجا قرار داده‌اند.
مقام‌های کوه جوشن: این کوه در حلب قرار دارد. گویا برگفته شده از اسم شمر بن ذی الجوشن است. مشهد النقطه آنجای است که طبق برخی نقل ها راهبی زندگی می‌کرده و سر امام را به طور امانت از لشکر یزید می‌گیرد. آنجا که مشهدالسقط قبر محسن بن الحسین(ع)است.
مقام حماه: این مقام در داخل شهر حلب بوده‌است. ابن شهرآشوب از این مکان یاد کرده‌است.
مقام حِمص: ابن شهر آشوب از این مکان نیز یاد کرده‌است.
مقام بعلبک: در این مکان مسجدی وجود دارد که به گفته برخی قبلا مقام راس الحسین بوده است.
مقام راس الحسین و مقام امام زین العابدین در دمشق: این دو مقام در کنار مسجد اموی قرار گرفته‌است. ابن عساکر از آن مقام راس الحسین یاد کرده و منابع دیگر مقام امام زین العابدین را نیز در نزدیکی آن دانسته‌اند.
ماموران همراه
ابن زیاد گروهی را همراه اسیران به شام فرستاد. در رأس آنان افراد مشهوری چون شمر بن ذی الجوشن و طارق بن مُحَفِّز بن ثَعلبه، دیده می‌شوند. طبق بعضی گزارش‌ها زحر بن قیس نیز با آنها بوده‌است.

برخورد ماموران: بنا بر نقل ابن اعثم و خوارزمی، مأموران عبیدالله بن زیاد از کوفه تا شام اسیران کربلا را بر محمل‌های بی‌پرده و پوشش، شهر به شهر و منزل به منزل بردند، آن‌گونه که اسیران(کافر) ترک و دیلم را می‌بردند.
گزارش امام سجاد(ع): رفتار ماموران حکومتی با اسرا را از قول امام سجاد(ع) چنین نقل کرده‌اند:
«مرا بر شتری لاغر و لنگ که جهاز آن چوبین و بدون زیرانداز بود سوار کردند،(که ناهموار راه می‌رفت) در حالی‌که سر امام حسین(ع) بر نیزه و زنان خاندان‌ِمان پشت سرمان و نیزه‌ها گرداگردمان بودند. اگر اشکی از چشم یکی از ما جاری می‌شد با نیزه بر سرش می‌زدند تا آنکه وارد شام شدیم. وقتی به شام وارد شدیم یکی فریاد زد،‌ای مردم شام! اینان اسیران خانواده‌ای ملعون هستند.»
در شام
آذین بندی شهر: یزید دستور داد تا شهر را به هنگام ورود اسیران آذین بندی کنند، سهل بن سعد ساعدی از جمله کسانی است که آذین بندی شهر و سرور و شادی مردم را به هنگام ورود اهل بیت مشاهده و توصیف کرده‌است.
روز ورود: براساس نقل‌های تاریخی، ورود سرهای شهیدان به شام در روز اول صفر بوده‌است. در این روز اسیران را از باب توما یا دروازه ساعات وارد شهر کرده و در ورودی مسجد جامع، بر سکویی که محل نگه‌داری اسرا بود جای دادند.
گزارش به یزید:ماموران پس از آن که اسیران را در شهر شام چرخاندند، به قصر یزید رفتند. زحر بن قیس به نمایندگی از سایر ماموران، جریان واقعه کربلا را به یزید گزارش داد.
ورود اسرا به کاخ یزید:یزید پس از شنیدن گزارش دستور داد کاخ را تزیین کرده، بزرگان شام را به حضور طلبید دستور داد اسیران را به قصر وی وارد کنند.گزارش‌ها حاکی از آن است که اسیران را در حالی‌که با طناب به هم بسته بودند، وارد مجلس کردند. در این هنگام فاطمه بنت الحسین گفت:‌ای یزید شایسته است دختران رسول خدا(ص) اسیر باشند؟ در این هنگام حاضران و اهل خانه یزید گرستند.
برخورد یزید با سر امام در حضور اسیران: یزید در حضور اسیران سر امام را در ظرف طلا گذاشته و با چوب دستی به آن می‌زد.وقتی سکینه و فاطمه دختران امام حسین این موضوع را دیدند چنان فریاد زدند که زنان یزید و دختران معاویه صدا به شیون و زاری بلند کردند. در روایتی از امام رضا(ع) آمده یزید سر امام را در تشتی گذاشت و بر روی آن میز غذا نهاد آنگاه با یارانش سرگرم غذا و آبجو خوردن شد، سپس میز بازی شطرنج را روی آن تشت گذاشته و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد. وی هنگامی‌که از هم بازیاش می‌برد، جام آب‌جو را گرفته می‌نوشید و ته‌مانده آن را در کنار تشت که سر بریده امام در آن بود بر زمین می‌ریخت.
اعتراض حاضران: بعضی از حاضران به این رفتار یزید اعتراض کردند. از جمله یحیی بن حکم برادر مروان بن حکم که یزید با مشت به سینه وی زد. ابوبرزه اسلمی نیز اعتراض کرد که به دستور یزید از مجلس اخراج شد.
خطبه خوانی: پس از گذشت جریاناتی در شام، امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) در شام برای تنویر افکار عمومی اقدام به سخنرانی کردند، این سخنرانیها به خطبه امام سجاد(ع) و خطبه حضرت زینب در شام معروف است.
محل اقامت: از منابع تاریخی و روایی برمی‌آید که اهل بیت امام حسین(ع) در ایام حضورشان درشام، در دو محل اقامت داشتند. ابتدا در ویرانه‌ای بی‌سقف که به خرابه شام معروف است و داستان حضرت رقیه در آنجا رخ داده است.اسیران دو روز در همان محل بودند ولی پس از سخنرانی‌های امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) جو عمومی به نفع آنان برگشت، بدین سبب آنان را به خانه‌ای نزدیک قصر یزید منتقل کردند.
مدت حضور: بیشتر مورخان مدت اقامت اسیران در شام را سه روز نوشته‌اند.ولی عماالدین طبری مدت حضور آنان در شام را هفت روز و سید بن طاووس یک ماه دانسته است. البته وی به ضعیف بودن قول خود اشاره کرده است.
مسیر بازگشت
نوشتار اصلی: اربعین حسینی
روز دقیق خروج اسیران از شام مشخص نیست. همچنین درباره اینکه آنان در مسیر بازگشت از کربلا گذشته‌اند یا نه، نزد پژوهشگران اختلاف نظرهایی وجود دارد. برخی گفته‌اند آنان هنگام بازگشت در روز اربعین به کربلا رفته‌اند، سید محمد علی قاضی طباطبایی در کتاب تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) به اثبات آن پرداخته ولی محدث نوری و شیخ عباس قمی این مطلب را نمی‌پذیرند.

رسیدن به مدینه
هنگامی‌که اسیران کربلا به نزدیکی مدینه رسیدند، امام سجاد(ع) دستور داد در بیرون شهر چادر زدند، به بشیر بن حذلم نیز دستور داد: به شهر برو و خبر شهادت پدرم را به مردم برسان.

بشیر کنار مسجد النبی رفت و با گریه این شعر را خواند:

یا اهل یثرب لا مقام لکم
 
قتل الحسین فادمعی مدرار
این مردم مدینه دیگر در مدینه نمانید
 
حسین کشته شد واشکهایم جاریست
الجسم منه بکربلاء مضرج
 
والراس منه علی القناه یدار
پیکرش در کربلا غرقه به خون است
 
وسرش را بر سر نیزه می‌گرداندند.
بشیر به مردم اطلاع داد که امام سجاد با دیگر اهل بیت در بیرونی شهر مستقر شده‌اند. باشنیدن این خبر، همه زنان مدینه از خانه‌ها بیرون ریخته و فریاد آه و واویلا سر دادند، هیچ روزی مثل آن روز،آن همه زن و مرد گریان دیده نشده بودند و پس از رحلت پیامبر(ص) هیچ روزی تلخ‌تر از آن روز برای مسلمان نبود.

نظر دهید »