ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
یکشنبه 95/11/24
بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 20/11/95 جمعی از طلاب ریحانه النبی (س) با حضور در منزل خانواده شهید بابا مراد میری دیدار و یاد و خاطره آنان را گرامی داشتند .
سر کار خانم کبودی در این دیدار معنوی گفت امروز جامعه اسلامی و همه کسانی که در آن با آسایش و آرامش زندگی می کنند مرهون خون پاک هزاران شهید است که در دفاع از ارزشهای اسلامی جانفشانی کردند
و سر کار خانم یاوری افزود که این خانواده ها مایه افتخار جامعه و میراث داران انقلاب اسلامی و سرمایه معنوی کشور به به شمار می روند و خدمت به آنها افتخار بسیار بزرگی است و هر چه در راه تکریم خانواده های معظم شهدا تلاش شود کم است
و در پایان نیز با اهداء هدایایی از مجاهدت ها و تلاش های این عزیزان تجلیل شد .
یکشنبه 95/11/24
بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 23/11/95 در صبحگاه این حوزه مراسمی با مداحی و سخنرانی سر کار خانم خزایی به مناسبت سوگواری وایام فاطمیه برگزار گردید .
ایشان در ابتدا بیان داشتند که وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا (س) یکی از درخشان ترین چهره های والای انسانی و نمونه کامل خلقت پروردگار در قالب زن قرآن درباره حضرت صدیقه طاهره می باشد . پیروی از چنین شاهکار آفرینش در برگیرنده سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت است . خداوند در قرآن می فرماید: « انا اعطیناک الکوثر » کلمه ای بالاتر از کوثر نیست در دنیایی که زن را شر مطلق و عنصر فریب و گناه می دانستند ، خداوند می فرماید ما به تو کوثر عطا کردیم . پیامبر اکرم (ص) می فرماید : فاطمه نه تنها خیر است بلکه کوثر است یعنی خیر وسیع یک دنیا خیر. پیامبر اکرم (ص) می فرماید : من نام دخترم را فاطمه گذاشتم زیرا : « انی سمیت ابنتی فاطمه لان الله عزوجل فطمها و فطم من احبها من النار » خداوند عزوجل فاطمه علیهاالسلام و هر کس که او را دوست دارد از آتش دوزخ دور نگه داشت
چگونه زیستن و معاشرت کردن با همسر و فرزندان و سامان بخشیدن به امور خانه و خانواده که در حیات طیبه حضرت زهرا (س) بود ، به عنوان الگوی خانواده ها خانه و خانواده او را به عنوان یک « خانواده الگو » مطرح ساخته است . آن حضرت آیین خانه داری و همسر داری را به خوبی مراعات می کرد . در زندگی واقعا شریک و همراه و همراز همسرش امیر المومنین (ع) بود . گاهی در زندگی به علت وضعیت دوران و شرایط تنگنای اقتصادی حاکم بر مسلمانان و آن حضرت ، غذایی نبود و کودکان و خود آن بانو گرسنه بودند اما فاطمه زهرا (س) چیزی به حضرت علی (ع) نمی گفت و از او درخواستی نمی کرد حتی به پیامبر خدا هم در این مورد سخنی نمی گفت بیم آن داشت که همسرش نتواند خواسته اورا بر آورد و تامین کند و شرمنده شود تا این حد مراعات مالی شوهر و پرهیز از «درخواست » تنها از آن حضرت بر می آمد که همسر و همتای کسی همچون علی (ع) است. مشارکت در کارهای خانه جلوه دیگری از رفتار آن خانواده الگو بود . گاهی در اثر کار بسیار دست هایش تاول می زد لباس هایش غبار آلود می شد و بر لباسش دود و خاکستر می نشست . کارها بین حضرت علی (ع) و فاطمه (س) تقسیم شده بود آوردن آب و تهیه هیزم و کارهای خارج از خانه بر عهده علی (ع) بود و درست کردن آرد و خمیر و پختن نان و کارهای داخل خانه با فاطمه (س) بود حضرت زهرا (س) از اینگونه تقسیم کار بسیار خرسند بود چرا که از برخورد و روبه رو شدن با نامحرم در بیرون دور بود . این نکته درسی برای تقویت عفاف و پاکی زنان ما در جامعه اسلامی است .
حضرت زهرا در تمام نه سالی که با حضرت علی (ع) زندگی کرد همسری نمونه بود که به تمام وظایف همسری خود عمل می کرد و هیچ گاه علی را آزرده خاطر نکرد . هرگز سخن خود را بر گفته او برتر ندانست و همواره همسری مطیع و دلسوز بود در جواب امیر مومنان که پرسید : فاطمه جان چرا نگفتی چیزی در خانه نیست تا فراهم کنم ؟ گفت : علی جان من از پروردگارم حیا می کنم چیزی را که تو به فراهم کردن آن توان نداری از تو بخواهم .
روزی حضرت فاطمه زهرا علیها السلام نزد رسول خدارفت و تقاضای خدمت کاری کرد . پیامبر در پاسخ او فرمود : به جای خادم هدیه ای به تو می دهم که از همه دنیا ارزشمند تر است هنگامی که برای خواب آماده شدی سی و چهار مرتبه الله اکبر و سی و سه بار الحمد الله و سی و سه بار سبحان الله بگو از آن روز فاطمه همیشه این ذکر را تکرار می کرد و این ذکر به نام تسبیحات حضرت زهرا (س) شهرت یافت تاثیر این ذکر به حدی است که امام باقر (ع) فرمود : « خداوند در حمد و ستایش به چیزی برتر از تسبیح فاطمه (ع) عبادت نشده است »
یکشنبه 95/11/24
بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 20/11/95 کارگاه آموزشی با موضوع شیوه های تربیت فرزندان با حضور حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای سلطانی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان بیان داشتند که اگر من بتوانم مخاطبم را درک کنم موفقم حالا چگونه می توانم درکش کنم توجه به مخاطب اینگونه است آیا مخاطب من زیر هفت ساله بالای هفت سال تا چهارده ساله یا چهارده تا بیست ویک ساله کدام یکی از اینها ست . برای زیر هفت سال مفاهیم انتزاعی را نمی فهمند مثل خدا مثل شیطان را نمی فهمند به همین دلیل بچه ها در هفت سال اول خود پندار هستند یعنی پدر و مادر و متربی خودش را به نام خدا می بیند حالا اگر این پدر و مادر در نوع بیانشان نوع پوششان نوع فکرشان یک فکر مهربان نباشد رحمانیت و رحیمیت در آن نباشد بچه نسبت به خدا بد بین می شود و بچه ها در هفت سال اول یک ویژگی دارند و آن تقلید است حالا که تقلید می کنند من چگونه باید با او تعامل داشته باشم دیدید وقتی می ایستید برای نماز بچه هم با شما نماز می خواند وقتی چادر می پوشید او هم چادر می پوشد این دارد تقلید می کند منتها در این تقلید من باید خیلی مراقب باشم طوری رفتار کنم که او زیباترین کارها را برای خودش بر گزیند بعد خداوند در قرآن می فرماید :« لیبلوکم ایکم احسن عملا » یعنی بچه در ذهنش نقش می بندد که مادر وقتی که به نماز می ایستد چگونه ایستاده پس چون هفت سال اول انسان پندار هستند من باید رفتار انسانی داشته باشم یعنی هرگونه رفتار کردی با تو رفتار می شود در این هفت سال اول بچه یک ویژگی دیگری هم دارد و آن همانند سازی است یعنی به کوچه می رود از بچه ها فحش یاد می گیرد بعد در خانه به پدر و مادر می گوید حالا آمد در خانه این حرف را زد اگر والدین نسبت به آن هر گونه عکس العملی نشان بدهند باعث ثبات آن واژه در شخصیت آن بچه می شوند . دین بیان می کند در قبال این اعمال ناشایستی که بچه ها انجام می دهند اولین اقدام، اقدام نکردن است حتی در جامعه که در دین به آن تغافل می گویند شتر دیدی ندیدی !حتی اگر بچه شب ادراری داشته باشد اگر به او نگاه کردی ، تاییدش کردی اگر لبخند بزنید ،تاییدش کردید تشر بزنید ، تاییدش کردید نصیحت کردید ، تاییدش کردید . شتر دیدی ندیدی خود به خود شب ادراری او ترک می شود اما اگر تشر زدی دیگه بچه تا یک ماه نمی تواند خودش را کنترل کند . این تغافل برای بچه های هفت تا چهارده سال و حتی برای بچه های تا بیست و یک سال هم هست مثلا اگر خدای نکرده دیدید بچه تون سیگار کشید یا دخترتان گوشی را برداشته با یک پسر صحبت می کند اگر عکس العمل نشان دادید باعث می شود که بگوید خوب حالا که مادر دید بزار راحت باشم ولی دین می گوید شتر دیدی ندیدی از باب این هست که وقتی شما این کار را انجام دادید آن ابهت مربی در ذهن مخاطب باقی می ماند نکته بعد بیان می کند اگر بخواهد آن کار راتکرار کند و ثانیا می داند که این کار اشتباه است در این صورت باید تنبیه کرد اگر تغافل اثر نداشت به صورت غیر مستقیم او را متوجه کنید مثلا بچه شما بدون وضو می خواهد نماز بخواند به او بگویید ما که وضو داریم.، حالا یک بار دیگر دسته جمعی وضو بگیریم و در مرحله سوم به صورت مستقیم به او بگویید . حتی برای بچه که یک کار اشتباهی کرده مثلا دروغ گفته اول تغافل بعد به صورت غیر مستقیم « مثلا بسم الله الرحمن الرحیم اتل متل توتوله دو تا آدم کوتوله با هم می رفتن کوچه با همدیگه می خوندن من راست می گم همیشه دروغ سرم نمیشه » ببینید شما غیر مستقیم دارید به او می گویید که دروغ نگو ولی در غالب شعر می گویید . حالا من یاد گرفتم دروغ نگویم جایگزینش چیه ؟ سوره توحید را به او یاد بدهید « بسم الله الرحمن الرحیم چشمه با قل قل نوشت قل هوالله احد دانه ای از زیر سنگ گفت الله الصمد دانه بوی گل گرفت زیر آن سنگ کبود لم یلد تکرار شد بر لب زاینده رود هان قرآن چشمه ای ست از خدای اطلسی قل قل آن جاری است در میان جزء سی » پس خیلی راحت می شود یادمان باشه اگر از مخاطبمان چیزی گرفتیم باید جایگزین به او ارائه بدهیم .و در مرحله سوم گفتیم که به صورت مستقیم عمل کنیم و بزرگترین اشتباه والدین این است که برای بچه گوشی می خرند اولین آسیبش این است که شما یک فضای خلوت برای بچتون فراهم کردید که در این فضای خلوتی که ایجاد شده اینها مسابقه در داشتن کلیپ های متفاوت می گذارند . و اصولا رو گوشیاشون کد می گذارند و من و شما پدر و مادر هم نمیتوانیم بازش کنیم ما باید قدم به قدم جلو بریم اگر مادر در خانه به شوهر اعتماد نداشته باشد و گوشیشو دائما چک کند بچه ها از کنترلش خارج می شوند ما باید فضایی را بسازیم که اعضا خانواده به هم اعتماد داشته باشند چه زمانی می توانند اعتماد داشته باشند ؟ زمانی که پدر و مادر ارتباط قشنگ و صمیمی را با بچه هایشان داشته باشند . چقدر برای بچه هایتان وقت می گذارید و پای حرف دل آنها می نشینید .؟ چون این ارتباطه نیست پشتبندش اعتماد نیست به همین دلیل دخترمان یا پسرمان به سن بلوغ می رسد این جریان بلوغ را به جای اینکه به مادر بگوید به دوستش می گوید او هم به انحراف می کشاند . پس من اولین کاری که باید داشته باشم این است که با بچه و متربی خودم ارتباط داشته باشم .کتاب بهشت خانواده را بگیرید و در جهاز دختر تان قرار بدهید .و برای خودتان کتاب زنان سازگار را بگیرید و مطالعه کنید .خواهرا ن الان من و شما مبلغ دین هستیم و مردم همه حرکات ما را زیر نظر دارند . « و کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم » است . چرا امروزه بچه های طلبه ها نسبت به دین کم رغبت نسبت به مسجد بی رغبت هستند علتش این است که من آمرانه ورود پیدا کردم من اصلا به نیازهای بچه ام توجه نکرده ام این لیوان اگر خالی باشد توش همه چیز می شود بریزید ولی اگر پر باشد در آن چیزی نمی شود بریزید .و نکته آخر اینکه بچه ها نیاز به نظارت دارند و به دخالت نیاز ندارند .
سه شنبه 95/11/19
بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 16/11/95 جلسه ای با سخنرانی سرکار خانم کبودی به مناسبت ولادت با سعادت حضرت زینب (س) در این حوزه مبارکه بر گزار گردید
ایشان ضمن تبریک ولادت حضرت زینب (س) و روز پرستار بیان داشتند که حضرت زینب کبری (س) روز پنجم جمادی الاول سال 5 یا 6 هجرت در مدینه چشم به جهان گشود خبر تولد نوزاد عزیز به گوش رسول خدا رسید رسول خدا برای دیدار او به منزل دخترش حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و به دختر خود فاطمه (س) فرمود : دخترم ، فاطمه جان دخترت را برایم بیاور تا او را ببینم . فاطمه (س) دختر را به پدر بزرگوارش داد پیامبر (ص) فرزند دلبند زهرا را در آغوش کشید و شروع به اشک ریختن کرد فاطمه (ص) متوجه این صحنه شد و از پدر پرسید : پدرم چرا گریه می کنی ؟ رسول خدا فرمود : گریه ام به این علت است که پس از مرگ من و تو این دختر دوست داشتنی من سرنوشت غم باری خواهد داشت و چه مصیبت های بزرگی را به خاطر رضای خداوند با آغوش باز استقبال می کند.روایت شده است که بعد از ولادت حضرت زینب (س) حسین (ع ) که در آن هنگام کودک سه یا چهار ساله بود به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد : خداوند به من خواهری عطا کرده است . پیامبر با شنیدن این سخن منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت حسین (ع) پرسید برای چه اندوهگین و گریان شدی ؟ پیامبر(ص) فرمود : ای نور چشمم راز آن به زودی برایت آشکار می شود .
از القاب حضرت زینب یکی زینب کبری است این لقب برای مشخص شدن و تمییز دادن او از سایر خواهرانش بود . ب) الصدیقه الصغری چون صدیقه لقب مبارک مادرش زهرای مرضیه (س) است و از سویی شباهت های بیشماری میان مادر و دختر وجود داشت لذا حضرت زینب را صدیقه صغری ملقب کردند ج) عقیله بنی هاشم : عقیله به معنای بانویی است که در قومش از کرامت و ارجمندی ویژه ای برخوردار است و در خانه اش عزت و محبت فوق العاده ای داشته باشد . و از دیگر لقب های آن بزرگوار موثقه عارفه ، عالمه غیر معلمه ، عابده آل علی ، فاضله و کامله است .
عفت و پاكدامنی، برازنده ترین زینت زنان است و گرانقیمت ترین چیزی است كه یك فرد می تواند به آن ستوده شود. یكی از درس های عاشورا، همین درس عفت و پاكدامنی است. مهمترین و حساس ترین بخش زندگی حضرت زینب (س) سفر تاریخی اش به كربلا و متعاقب آن اسارت مظلومانه اش است كه از این جهت شاید سهم او در نهضت حسین بیشتر از نقش امام حسین (ع) باشد. چون علاوه بر مصیبت هایی كه آن دو به طور مشترك متحمل شده اند، داغ از دست دادن برادری چون حسین بن علی (ع) و همچنین رنج سفر و مشكلات اسارت، سرپرستی بیماران و كودكان داغدار و زنان و… را زینب (س) به تنهایی به دوش كشید..
حضرت زینب كبری (س) ، هم مادر شهید، هم فرزند شهید، هم خواهر شهید و هم عمه شهید است. این ویژگی ها را در كمتر كسی می توان یافت. او حتی در برهه ای از زمان، یعنی پس از شهادت امام حسین (ع)، به دلیل بیماری امام سجاد (ع) و وظیفه سنگین هدایت، رهبری و مدیریت كاروان اسرا را نیز به دوش كشید و با سربلندی این بار سنگین را به مقصد رساند
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
كربلا در كربلا می ماند اگر زینب نبود.
پیام رسانی و افشاگری از اهداف اصلی نهضت عاشورا بوده است كه بر این مطلب شواهد و قرائن عدیده ای وجود دارد، زینب(س) و همراهان، تعمداً در مقابل مردم اقدام به سخنرانی، سوگواری و مرثیه خوانی می كردند تا عواطف آنها تحریك شود و با برشمردن آنچه بر آنان و مردانشان گذشته، مردم را علیه طاغوت بشورانند. از این رو اسیران اهل بیت (ع) و در رأس آنان زینب(س) دختر حضرت علی(ع)، با طرح و نقشه قبلی،از هر فرصتی برای تحقق این هدف مقدس استفاده می كردند .