ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
سه شنبه 95/07/27
فصاحت و بلاغت کلام
هر خطیبى بخواهد فصیح و بلیغ سخن بگوید، علاوه بر استعداد ذاتى، باید بارها تمرین عملى انجام دهد، همچنین در حین خطابه لازم است از نظر روانى و جسمانى كاملا آماده باشد تا بتواند خطبهاى فصیح و بلیغ ادا كند. و مستمعین باید با او هماهنگ باشند والا یاراى سخن گفتن نخواهد داشت تا چه رسد به این كه فصیح و بلیغ بگوید.
زینب بدون آن كه دوره دیده و یا تمرین خطابه كرده باشد و در حال تشنگى، گرسنگى، خستگى اسارت، و از نظر روانى داغ دار، آواره و تحقیر شده با كسانى سخن می گوید كه نه تنها با او هماهنگ نیستند بلكه حتى سنگ و خاكروبه بر سر او ریخته اند، با این حال صداى زینب بلند می شود كه:«اى مردم كوفه! اى نیرنگ بازان و بى وفایان . . .» سخنان زینب علیهاالسلام چنان بود كه وجدان خفته مردم را بیدار كرد و صداى گریه از زن و مرد و پیر و جوان و خردسال بلند شد.
خزیم اسدى می گوید: متوجه زینب شدم، به خدا سوگند زنى را كه سر تا پا شرم و حیا باشد، سخنران تر از او ندیدم، گویى زینب از زبان على علیه السلام سخن می گفت.
و همو می گوید: پیر مردى را در كنار خود دیدم كه بر اثر گریه محاسنش غرق اشك شده بود و می گفت: پدر و مادرم فداى شما باد، پیرمردان شما بهترین پیرمردها، جوانان شما برترین جوانها و زنان شما نیكوترین زنان هستند. نسل شما بهترین نسلى است كه نه خوار می گردد و نه شكست می پذیرد.
بحارالانوار، ج45، صص 108 و110
سه شنبه 95/07/27
دفاع از امام زمان خود
در چند مورد، زینب علیهاالسلام از جان امام سجاد علیه السلام دفاع كرد و تا پاى جان از او حمایت نمود.
الف- در روز عاشورا؛ هنگامى كه امام حسین علیه السلام براى اتمام حجت، درخواست یارى نمود، فرزند بیمارش امام زین العابدین علیه السلام روانه میدان شد. زینب با سرعت حركت كرد تا او را از رفتن به میدان نبرد باز دارد، امام حسین علیه السلام به خواهرش فرمود: او را باز گردان، اگر او كشته شود نسل پیامبر در روى زمین قطع میگردد. (1)
ب- بعد از عاشورا در لحظه هجوم دشمنان به خیمه ها شمر تصمیم گرفت امام سجاد علیه السلام را به شهادت برساند، ولى زینب علیهاالسلام فریاد زد: تا من زنده هستم نمی گذارم جان زین العابدین در خطر افتد. اگر میخواهید او را بكشید، اول مرا بكشید، دشمن با دیدن این وضع، از قتل امام علیه السلام صرف نظر كرد. (2)
ج- زمانى كه ابن زیاد فرمان قتل امام سجاد علیه السلام را صادر كرد، زینب علیهاالسلام آن حضرت را در آغوش كشید و با خشم فریاد زد: اى پسر زیاد! خون ریزى بس است. دست از كشتن خاندان ما بردار. و ادامه داد:« والله لا افارقه فان قتلته فاقتلنى معه؛ به خدا قسم هرگز او را رها نخواهم كرد؛ اگر میخواهى او را بكشى مرا نیز با او بكش.»
ابن زیاد به زینب نگریست و گفت: شگفتا از این پیوند خویشاوندى، كه دوست دارد من او را با على بن الحسین بكشم. او را واگذارید.
البته ابن زیاد كوچكتر از آن است كه بفهمد این حمایت فقط به خاطر خویشاوندى نیست، بلكه به خاطر دفاع از ولایت و امامت است. اگر فقط مساله فامیلى و خویشاوندى بود، باید زینب علیهاالسلام جان فرزندان خویش را حفظ و آنها را به میدان جنگ اعزام نمی كرد.
1- بحارالانوار، ج45، ص46.
2- همان، ج45، ص61 .
سه شنبه 95/07/27
جود و سخاوت حضرت
روزى میهمانى براى امیرالمؤ منین (ع) رسید. آن حضرت به خانه آمده و فرمود: اى فاطمه ، آیا طعامى براى میهمان خدمت شما مى باشد؟ عرض كرد: فقط قرص نانى موجود است كه آن هم سهم دخترم زینب مى باشد.
زینب (س) بیدار بود، عرض كرد: اى مادر، نان مرا براى میهمان ببرید، من صبر مى كنم . طفلى كه در آن وقت ، كه چهار یا پنج سال بیشتر نداشته این جود و كرم او باشد، دیگر چگونه كسى مى تواند به عظمت آن بانوى عظمى پى ببرد؟
زنى كه هستى خود را در راه خدا بذل بنماید، و فرزندان از جان عزیزتر خود را در راه خداوند متعال انفاق بنماید و از آنها بگذرد بایستى در نهایت جود بوده باشد.
۲۰۰ داستان از فضایل، مصایب و کرامات حضرت زینب(س)،نویسنده : عباس عزیزی به نقل از ریاحین الشریعة، ج 3 ص 64
سه شنبه 95/07/27
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) نشست صمیمانه ای با حضور طلاب و سخنرانی سر کار خانم اعرابی که از اساتید حوزه هستند برگزار گردید
ایشان جلسه را با سلام بر سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین(ع ) آغاز کردند و در ادامه فرمودند : باید با حسین لفظ یا حسین را گفت باید هیئت متوسلین را تبدیل به هیئت متمسکین کنیم اما چطور می شود حق امام را ادا کرد که فردای قیامت مدیون نباشیم باید سه رابطه با امام برقرار کنیم :
1 رابطه اعتقادی: که الحمدالله ما ایرانیان مشکل در این امر نداریم در جنگ با امام حسین (ع) 33 هزار نفر از کوفه آمدند یک نفر ایرانی در آنها نبود امادر قیام مختار 80 درصد ایرانی بودند
2. رابطه عاطفی : ما باید خانواده اهل بیت ائمه(ع ) رابعد از خدا و پیامبر از همه بیشتر دوست داشته باشیم این هم مشکلی نیست پس مشکل کجاست ؟
3. رابطه عملی :در رابطه عملی دینداریمان را تقویت کنیم وقتی که اسم فاطمه را بر روی کسی می گذاری واقعا سیره حضرت را هم به او یاد دهید در رابطه با شعور حسینی داشتن در رابطه با مسوولیت پذیر بودن تفسیر و الضالین که مدام در نماز میخوانیم چیست ؟
وقتی می گوییم «اهدنا الصراط المستقیم »مارا به راه راست هدایت کن « صراط الذین انعمت علیهم » صراط وراه کسانی که نعمت بخشیدی «غیر المغضوب » نه کسانی که بر ایشان غضب کردی پس ضالین چه کسانی می شوند دو طرف که معلوم شد یک طرف نعمت و یک طرف غضب خداوندی ضالین علی الظاهر می گویند گمراهان اما چه کسی گمراه است بحث اینجاست؟
گمراه کسی است که بی تفاوت است بی مسئولیت است به عنوان مثال راهپیمایی 22بهمن نمی رود در مورد نفوذ می گوییم نفوذ پذیران مهم هستند ما 88 مرتبه در قرآن از شیطان آیه داریم 25 مرتبه می گوید شیطان دشمن شماست پس یعنی نفوذ مهم است .اگر بخواهیپم مسئله نفوذ جا بیفتد باید:
1. دشمن را شناخت
2. روش وشیوه ی نفوذ را شناخت حدیث از حضرت علی (ع)فرمودند : من شما را پرهیز می دهم از شیطانی که در سینه ها نفوذ می کند مخفیانه عمل می کند در گوشها نجوا می کند .
3. قدم بعد نفوذ پذیران را باید شناخت حضرت علی (ع) فرمودند :ابو موسی اشعری دلش با ما نیست .در قرآن نفوذ پذیران را منافق نامیده رهبر انقلاب می فرمایند :دشمن دو کار می کند 1. ایجاد اختلاف 2. نفوذ ، نفوذ پذیران ولایت گریزی دارند .
4. جامعه خودمان را قدرت خودمان را باید برتری خود را به دشمن نشان دهیم واو را آ گاه کنیم تا دشمن امیدوار نشود ضررش به ما می رسد . بعضی می گویند با دشمن نرم باش .تا به تو ضرر نرسد در صورتی که این اشتباه هست .
دوشنبه 95/07/26
قٰالَ اَبِی عَبدِالله علیه السّلام : مَنْ أَویٰ إِلیٰ فِراشِهِ فَقَرَأَ { قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ } إِحْدیٰ عَشْرَةَمَرَّةً حَفِظَهُ اللهُ فِی دارِهِ وَ فِی دُوَیْراتٍ حَوْلَهُ :
امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که به هنگام آرمیدن در بستر خود یازده بار سورهٔ { قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ } را بخواند خداوند اورا درخانه اش و خانه های اطرافش{ از هر گزندی}حفظ خواهد کرد.
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال شیخ صدوق، صفحهٔ 335.