ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
آداب طلبگی ، ذی طلبگی ، شان طلبگی و …. با اندکی تسامح می توان همه را به یک معنا گرفت و به جای یکدیگر استفاده کرد، اینکه صنفی برای خودش آداب مخصوص به خود و مرامنامه ی متناسب با وظایف، مسئولیت ها و کارکردهای آن صنف داشته باشد، واقعیتی پذیرفته شده است که قریب است و غریب نیست.
شاید از تعابیر متفاوتی استفاده شود اما در هر صنف و گروه و شغلی، نهاد های مرجعی هستند که به گونه ای تعیینی این آداب را وضع می کنند و یا اینکه در طول زمان و در یک روند تاریخی این آداب خود به خود و در اثر کثرت، به گونه ای تعیّنی و بدون اینکه شخص مشخصی اقدام به وضع آنها بنماید، خود به خود شکل می گیرند و رسمیت پیدا می کنند.
پزشکان، نظامیان، تاجران، فروشندگان، معلمان و … هریک برای خود مانیفستی دارند و پرستیژ شخصیتی خاصی را حفظ می کنند و به اموری خاص، پای بندند.
لذا اصل مبحث “آداب الطلاب” ( آداب طلبگی ) امری ست کاملا پذیرفته و معقول که در طول سال های حیات پربرکت حوزه های علمیه، همواره در قول و فعل علمای حوزه جاری بوده است و با همین عنوان و موضوع، کتب بسیاری نیز به رشته ی تحریر در آمده و بخش اعظمی از درس های اخلاق حوزویان را همین موضوع به خود نسبت داده است.
” آداب طلبگی ” به خودی خود چیز عجیب و غریبی نیست، شنیدن آنها هم امر سخت و نامانوسی نیست!
بخش اعظمی از آنچه تحت عنوان آداب طلبگی مطرح می شود در حقیقت ” آداب مسلمانی ” است!
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ریحانه در 1393/12/18 ساعت 11:23:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1393/12/29 @ 09:15:34 ب.ظ
ذره و آفتاب [عضو]
در استانه ی بهاریم اما
هوای دلم هنوز زمستانیست
صدای بلند شادی ادم ها اثری در آن ندارد….
حتی صدای پرنده های سرخوش از آمدن بهار هم بیدارش نکرده انگار…
گویی گوش دل من کر شده!
اری!
گوش دل من فقط صدای ناله میشنود این روزها…
وای مادرم
نوروزتان فاطمی