ازدواج به سیره شهدا (4)

فقط لباس.

زمان ما هم مثل همیشه ،رسم و رسوم ازدواج زیاد بود. ریخت و پاش هم که بیداد می کرد.

ولی ما از همان اول ساده شروع کردیم،خریدمان یک بلوز و دامن برای من بود و یک کت و شلوار برای مرتضی.

چیز دیگری را لازم نمی دانستیم.به حرف و حدیثها و رسم و رسوم هم کاری نداشتیم،خودمان برای زندگیمان تصمیم می گرفتیم.

همین ها بود که زندگیمان را زیباتر می کرد.

                                                          به نقل از همسر شهید سید مرتضی آوینی

                                                                  روحشان شادو یادشان گرامی

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.