ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
سنگ تمام …
یک آینه کوچک خریدم،یک حلقه هزار تومانی و به اصرار مادرش یک انگشتر سه هزار تومانی.و سراغ چیز دیگری نرفتم،این شد خرید
من.اما ناصر را هر کار کردیم نیامد.گفت: من خریدی ندارم.کت و شلوار که هیچ وقت نمی پوشم،حلقه هم که دستم نمی کنم،پس
دیگر خریدی ندارم.ولی ما دست بردار نبودیم.با برادرم رفتیم برایش شلوار و بلوز و پلیور خریدیم،چیزهایی که می دانستم می پوشد.
به نقل از همسر شهید ناصر کاظمی
روحشان شاد و یادشان گرامی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ریحانه در 1392/03/06 ساعت 10:42:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1392/03/06 @ 10:50:00 ق.ظ
مدرسه علمیه طوبی بهبهان [بازدید کننده]
سلام . خیلی معنوی بود . اتفاقاً امروز پیکر یکی از شهیدان را به مدرسه علمیه طوبی بهبهان آوردند و مراسم سراسر معنیو و خوبی اجرا شد .
روحشان شاد .