ازدواج به سیره شهدا(8)

سنگ تمام …

یک آینه کوچک خریدم،یک حلقه هزار تومانی و به اصرار مادرش یک انگشتر سه هزار تومانی.و سراغ چیز دیگری نرفتم،این شد خرید

من.اما ناصر را هر کار کردیم نیامد.گفت: من خریدی ندارم.کت و شلوار که هیچ وقت نمی پوشم،حلقه هم که دستم نمی کنم،پس

دیگر خریدی ندارم.ولی ما دست بردار نبودیم.با برادرم رفتیم برایش شلوار و بلوز و پلیور خریدیم،چیزهایی که می دانستم می پوشد.

                                                             به نقل از همسر شهید ناصر کاظمی

                                                                 روحشان شاد و یادشان گرامی

  • 4 stars
    مدرسه علمیه طوبی بهبهان
    نظر از: مدرسه علمیه طوبی بهبهان
    1392/03/06 @ 10:50:00 ق.ظ

    مدرسه علمیه طوبی بهبهان [بازدید کننده]

    سلام . خیلی معنوی بود . اتفاقاً امروز پیکر یکی از شهیدان را به مدرسه علمیه طوبی بهبهان آوردند و مراسم سراسر معنیو و خوبی اجرا شد .
    روحشان شاد .

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.