خاطرات شهداء.

آخر شب بود . نشسته بود لب حوض داشت وضو می گرفت. مادر بهش گفت : پسرم تو که همیشه نمازت رو اول

وقت می خوندی چی شده که … ؟! البته ناراحت نباش حتما کار داشتی که تا حالا نمازت عقب افتاده محمد رضا

لبخندی زد و بعد از اینکه مسح پاشو کشید گفت : الهی قربونت برم مادر ! نمازم رو سر وقت مسجد خوندم . دارم

تجدید وضو می کنم تا با وضو بخوابم ؛ شنیدم هر کس قبل خواب وضو بگیره و با وضو بخوابه ، ملائکه تا صبح براش

عبادت می نویسن.  شهید محمدرضا میدان دار

منبع : مجموعه همکلاسی آسمانی 5-2-41 ص 47

  • 5 stars
    نظر از: مدرسه علميه فاطميه كرمان
    1393/11/18 @ 01:31:41 ب.ظ

    مدرسه علميه فاطميه كرمان [عضو] 

    با سلام موفق باشید

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.