ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
نسب
ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق، از علمای قرن ۴ه.ق. بوده است.[۱]
پدر وی علی بن حسین، در زمان خویش، شیخ و ثقه (مورد اعتماد) و فقیه و پیشوای قمیها بود با اینکه در آن زمان قم مملو از بزرگان و محدثان بود. او با وجود این جایگاه علمی و مرجعیتش در قم و غیر قم، مغازهای در بازار داشت که زاهدانه و با پاکدامنی و قناعت به تجارت مشغول بود و فقیهی مورد اعتماد بود. او در رشتههای مختلف کتابها و رسالههایی داشت که شیخ طوسی و نجاشی آنها را ذکر کردهاند. ابن ندیم در الفهرست میگوید: «به خط پسرش محمد بن علی در پشت یک جزء دیدم که: «کتابهای پدرم را که ۲۰۰ کتاب است برای فلانی پسر فلانی اجازه دادم و نیز کتابهای خودم را که ۱۸ کتاب است.».[۲]
تولد
سال ولادت شیخ صدوق به نحو دقیق مشخص نیست. اما آنچه از کتاب وی، کمال الدین، و کتاب غیبت شیخ طوسی و کتاب فهرست نجاشی استفاده میشود این است که وی پس از مرگ محمد بن عثمان عَمْری، دومین سفیر از سفراء چهارگانه امام زمان (عج)، سال ۳۰۵ه.ق. در اوائل سفارت ابوالقاسم حسین بن روح، سومین سفیر، متولد شده است.
خود شیخ صدوق از ابوجعفر محمد بن علی بن اسود نقل میکند که علی بن حسین بن موسی بن بابویه (پدر شیخ صدوق که صدوق اول نیز خوانده میشود) پس از مرگ محمد بن عثمان عَمْری از او(ابوجعفر) خواسته است که از حسین بن روح نوبختی (سومین سفیر) بخواهد که او از امام زمان بخواهد که دعا کند تا خدا به او پسری بدهد. ابوجعفر میگوید من نیز از ابوالقاسم درخواست کردم و او این درخواست را به امام زمان رساند. پس از سه روز ابوالقاسم به من گفت که امام برای علی بن حسین دعا کرده است و برایش فرزندی مبارک متولد میشود که خدای عزوجل به سببش او را سود میرساند و….[۳].
شیخ طوسی داستان را با تفصیل بیشتری نقل میکند:
برخی از مشایخ اهل قم به من گفتند که پدر شیخ صدوق همسر دختر عمویش محمد بن موسی بن بابویه بود و از او فرزندی نداشت. از این رو به ابوالقاسم حسین بن روح عریضهای نوشت و در آن درخواست کرد وی از امام زمان بخواهد برایش دعا کند تا خدا به او فرزندانی فقیه عطا کند. پس پاسخ آمد که تو از این زن بچه دار نمیشوی و به زودی کنیزی دیلمی را مالک میشوی و از او دو فرزند فقیه روزیات خواهد بود.[۴]
بدین طریق، روشن میشود که ولادت شیخ صدوق پس از سال ۳۰۵ه.ق. و به دعای امام زمان (عج) بوده است و از این رو وی و برادرش حسین بدین امر افتخار میکردهاند.[۵]
زندگی
قبرستان ابن بابویه در شهر ری، محل دفن شیخ صدوق.
شیخ صدوق در قم پرورش یافت و ۲۰ سال با پدرش زندگی کرد و از وی و دیگر علمای قم دانش آموخت و سپس به درخواست اهل ری بدانجا رفت و با اینکه در عنفوان جوانی بود آوازهاش بالا گرفت. مدتی در آنجا بود و سپس با اجازه از حاکم آنجا رکن الدولة بویهی جهت زیارت امام رضا(ع) به مشهد رفت و در بازگشت در نیشابور ساکن شد و بزرگان آنجا دورش حلقه زدند. بدین طریق او با خروج از قم به ری، استرآباد، جرجان، نیشابور، مشهد، مروروذ، سرخس، ایلاق، سمرقند، فرغانه، بلخ از شهرهای ماوراء النهر، همدان، بغداد، کوفه، فید، مکه و مدینه مسافرت کرد.[۶]
ضریح قبر شیخ صدوق
وفات
وی در سال ۳۸۱ق. در سن هفتاد و اندی درگذشت و در شهر ری دفن شد. قبر او امروزه در قبرستانی با نام قبرستان ابن بابویه معروف و زیارتگاه مردم است. تجدید عمارت قبر وی در زمان فتحعلی شاه قاجار در سال ۱۲۳۸ بود که با توجه به سیلی که پیش آمد و قبر وی شکافته شد جنازه سالم وی پس از گذشت قرنها مایه حیرت همگان شد.[۷]
جایگاه علمی
توصیفهای علمای رجال درباره وی
شیخ طوسی میگوید: «محمد بن علی بن حسین، حافظ احادیث، آگاه به فقه و رجال، و حدیث شناس بود که در حفظ و کثرت علم، مثل او در میان قمیها دیده نشد.»
نجاشی در وصفش میگوید:
شیخ ما و فقیه ما… که وارد بغداد شد و با اینکه کم سن و سال بود شیوخ طائفه از او حدیث میشنیدند.[۸]
مشایخ و اساتید او
وی از مشایخ و حفاظ بسیاری در شهرهای مختلف از ائمه حدیث و غیر آنها، فراگرفته است چنانکه شمارشان به ۲۶۰ میرسد[۹] برخی از مشایخ وی از این قرارند:
احمد بن علی بن ابراهیم بن هاشم قمی[۱۰]
ابوالحسن احمد بن محمد بن عیسی بن احمد بن عیسی بن علی بن حسین بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب(ع) [۱۱]
پدرش علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی[۱۲]
ابوجعفر محمد بن حسن بن احمد بن ولید قمی، شیخ و فقیه قمیها.[۱۳]
محمد بن موسی بن متوکل[۱۴]
شاگردان و راویان از او
با توجه به اینکه شیخ صدوق از عنفوان جوانی در کار نشر اخبار بوده است لذا راویان از وی باید بسیار بوده باشند ولی به لحاظ از بین رفتن برخی از کتب مثل تاریخ ری اثر شیخ منتجب الدین، رجال الشیعه اثر ابن بطریق و شیوخ الشیعة اثر علی بن حکم، اسماء راویان از وی به نحو کامل در دست نیست. آنچه امروزه از آن آگاهیم ۲۷ نفرند:[۱۵]
ابوالعباس احمد بن علی بن محمد بن عباس بن نوح
ابوالحسن احمد بن محمد بن تربک الرهاوی
ابومحمد احمد بن محمد معمری
جعفر بن احمد بن علی ابومحمد قمی ساکن ری که در مشایخ وی نیز نامش آمده است.
جعفر بن احمد مریسی
ابوالحسن جعفر بن حسن بن حسکه قمی
ابومحمد حسن بن احمد بن محمد بن هیثم عجلی رازی
حسن بن حسین علی بن بابویه
حسن بن عنبس بن مسعود بن سالم بن محمد بن شریک ابومحمد مرافقی
ابوعلی حسن بن محمد بن حسن شیبانی قمی، نویسنده تاریخ قم.
ابوعبدالله حسین بن عبیدالله بن ابراهیم غضائری
ابوعبدالله حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، برادر وی.
عبدالصمد بن محمد تمیمی
علی بن احمد بن عباس نجاشی، پدر رجالی بزرگ.
سید ابوالبرکات علی بن حسین جوزی حلی حسینی
سید مرتضی علم الهدی ذوالمجدین
ابوالقاسم علی بن حسین بن موسی
ابوالقاسم علی بن محمد بن علی خزاز
ابوالقاسم علی بن محمد مقری
محمد بن احمد بن عباس بن فاخر دوریستی
ابوبکر محمد بن احمد بن علی
ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن حسن بن شاذان قمی، پسر خواهر ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه، نویسنده کتاب ایضاح دفائن النواصب.
محمد بن جعفر بن محمد قصار رازی
ابوجعفر محمد بن حسن بن اسحاق بن حسن بن حسین بن اسحاق بن موسی بن جعفر(ع)
ابوزکریا محمد بن سلیمان الحمرانی
محمد بن طلحه بن محمد نعالی بغدادی، که از شیوخ خطیب بغدادی است.
ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان، شیخ مفید
ابومحمد هارون بن موسی تلعکبری
آثار
نوشتار اصلی: آثار شیخ صدوق
مجموعه تألیفات شیخ صدوق به ۳۰۰ اثر میرسد که شیخ طوسی در کتاب الفهرست، ۴۰ عدد از آنها را کتاب میشمرد که یکی از آنها من لایحضره الفقیه[۱۶] از کتب اربعه شیعه است؛ و نجاشی (متوفای ۴۵۰ه.ق.) در فهرست خویش حدود ۲۰۰ اثر وی را میآورد که در شاخههای مختلف علوم دینی و همه آنها ارزشمندند و از زمان تألیف تاکنون مورد استفاده علماء بوده است، البته بسیاری از آثار او به دست ما نرسیده است.[۱۷] آنچه نجاشی در کتابش نقل کرده است از این قرار است:[۱۸]
پانویس
غفاری، علی اکبر، مقدمه «من لایحضره الفقیه» در: الشیخ الصدوق، ۱۴۰۴ه.ق.، ص۸.
غفاری، علی اکبر، مقدمه «من لایحضره الفقیه» در: الشیخ الصدوق، ۱۴۰۴ه.ق.، ص۹.
کمال الدین، ص۲۷۶؛ و مثله قال الطوسی فی کتابه الغیبة، ص۲۰۹؛ به نقل الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش.، ص۷۳.
الغیبة، ص۲۰۱؛ به نقل الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش.، ص۷۳.
الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش.، ص۷۴.
غفاری، علی اکبر، مقدمه «من لایحضره الفقیه» در: الشیخ الصدوق، ۱۴۰۴ه.ق.، صص۹-۸.
الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش.، ص۷۴.
غفاری، علی اکبر، مقدمه «من لایحضره الفقیه» در: الشیخ الصدوق، ۱۴۰۴ه.ق.، ص۸.
غفاری، علی اکبر، مقدمه «من لایحضره الفقیه» در: الشیخ الصدوق، ۱۴۰۴ه.ق.، ص۸.
الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش.، ص۴۰.
الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش.، ص۴۲.
الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش.، ص۵۶.
الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش.، ص۶۲.
الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش.، ص۶۶.
الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش.، صص۶۹-۷۲.
الطوسی، الفهرست، ص۲۳۸.
الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش.، ص۷۲.
نجاشی، ۱۳۶۵، ص۳۸۹-۳۹۲.
منابع
الشیخ الصدوق، من لایحضره الفقیه، التحقیق: علی اکبر غفاری، قم: جامعة المدرسین، الطبعة الثانیة، ۱۴۰۴ق.
شیخ صدوق، معانی الاخبار، التصحیح: علی اکبر الغفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱ش.
الطوسی، محمد بن الحسن، الفهرست، محقق: جواد القیومی، بی جا: مؤسسة نشر الفقاهة، ۱۴۱۷ق.
نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم: مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۳۶۵ش.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ریحانه در 1395/02/15 ساعت 01:39:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |