پوشیدن لباس کهنه و بخشیدن لباس نو به یک طلبه

? آیه:
لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ/ هرگز به نیکی نمی‌رسید مگر ازآنچه دوست دارید انفاق کنید آل عمران/92

?حکایت؛ آیت‌الله حاج سید عزالدین زنجانی مرقوم داشته‌اند که مرحوم آخوند ملا قربانعلی زنجانی در بیست‌وچهار ساعت فقط یک‌بار در ظهر غذا می‌خوردند و از مغز گردو زیاد استفاده می‌کرد و این یک‌بار را خوب غذا می‌خورد.
و نیز فرمودند مرحوم آخوند بدنی نیرومند و قوی داشت و هرگز نیازی به طبیب نمی‌یافت و اگر احیاناً جزئی کسالت عارض وی می‌گشت با امساک در غذا خوردن و این‌گونه چیزها خودش را معالجه می‌کرد.
آخوند سالیان دراز با یک پوستین فرسوده زندگی فرمود و باآنکه همه‌ساله پوستین‌های گران‌بهای کابلی برایشان می‌آوردند آن‌ها را می‌پذیرفت و فی‌المجلس به یکی از طلاب می‌بخشید. چنانچه در یکی از روزهای سرد زمستان خدمتکار اسعدالدوله ذوالفقاری با بقچه‌ای وارد مجلس درس شد و گفت: آقای اسعد الدوله به مشهد مقدس مشرف شده و از طرف حضرت‌عالی نایب‌الزیاره بوده‌اند. اینک بازگشته و عزم شرفیابی دارند و یک پوستین کابلی هم تقدیم حضور شریف کرده‌اند. آخوند فرمود: متقابلاً از جانب من به او سلام برسان و این پوستین را نیز به دوش آقا سید جعفر بینداز، آقا سید جعفر گفت: آقا آخر پوستین را برای شما آورده‌اند، این مرد بزرگوار فرمود: من هم این پوستین را به شما می‌بخشم، من یک پوستین کهنه دارم کافی است. 1


صفای باغ هستی، نیک کاریست
چه رونق، باغ بیرنگ و صفا را 2

?1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.