ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
چهارشنبه 93/05/01
رسول گرامي اسلام در وصف برخي از زنان آخرالزمان چنين مي فرمايد:
«چگونه مي شود حال شما هنگامي كه زنان شما فاسد شوند و جوانان تان فاسق و شما نه
امر به معروف ميكنيد و نه نهي از منكر!» به پيامبر(ص) گفته شد: آيا واقعاً چنين خواهد شد؟!
آن حضرت فرمود:« بله و بدتر از آن]نيز خواهد شد[».
امام علي(ع) نيز مي فرمايد:«در آخرالزمان و نزديك شدن قيامت - كه بدترين زمان ها است -
زناني ظاهر مي شوند كه برهنه و لخت هستند! زينت هاي خود را آشكار مي سازند، به فتنه
ها داخل مي شوند و به سوي شهوت ها مي گرايند! به سوي لذت ها مي شتابند، حرام هاي
الهي را حلال مي شمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود».
آيا در ميان اين همه مسلمان و شيعه 313 نفر يار و ياور براي حضرت وجود ندارد تا
ظهور کند؟
در پاسخ اين سؤال مي گوييم:
اولاً: در روايات مختلف براي ياران و اصحاب خاص حضرت مهدي عليه السلام صفات و خصوصيات
ويژه اي ذکر شده که بايد در 313 نفر موجود باشد، و ما به برخي از آن صفات قبلاً اشاره کرديم.
ثانياً: همان گونه که در جاي خود اشاره کرده ايم، از مجموعه ي احاديث استفاده مي شود که
حضرت دو دسته يار و ياور بعد از ظهور دارند: يکي ياوران خاص که 313 نفرند و دسته ي ديگر
ياوران عام که ده هزار نفرند و بايد اين تعداد جمعيت نيز آماده شود.
ثالثاً: فراهم شدن 313 نفر از ياران خاص حضرت علت تامّه براي ظهور حضرت نيست، بلکه يکي
از شرايط تحقق ظهور است، حضرت با کمک اين تعداد افراد حکومت عدل گستر جهاني را پياده
خواهد کرد، اما اينکه آيا فراهم شدن اين تعداد نفر علت تامه ي ظهور است؟ خير، بلکه علل و
عوامل و شرايط ديگري از جمله فراهم شدن زمينه ي لازم و مساعد براي حکومت حضرت نيز
لازم است.
خَسْف به بَيْداء
فرو برده شدن در « بَيْداء» ـ كه از آن در روايات «خَسْف به بَيْداء» تعبير شده است ـ از نشانه
هاي ظهور حضرت مهدي(عج) است. اين نشانه در احاديثي كه درباره سفياني سخن گفته
اند، فراوان ذكر شده است.
واژه «خَسْف» به معناي فرو رفتن و پنهان شدن است و « بَيْداء» نام سرزميني بين مكه و
مدينه است . ظاهراً منظور از « خَسْف به بَيْداء» آن است كه سفياني با لشكري عظيم به
قصد جنگ با حضرت مهدي(عج) عازم مكه مي شود؛ اما در بين راه مكه و مدينه ـ در محلي كه
به سرزمين بَيْداء معروف است ـ به گونه اي معجزه آسا، به امر خداوند، در دل زمين فرو مي
رود.
اين حادثه در روايات بسياري به عنوان يكي از نشانه هاي ظهور بيان شده و در شماري از آنها
بر حتمي بودن آن تاكيد شده است. امام باقر(ع) در بخشي از يك روايت مفصل فرمود:«… و
سفياني گروهي را به مدينه روانه كند و مهدي از آنجا به مكه رخت بربندد و خبر به فرمانده
سپاه سفياني رسد كه مهدي(عج) به جانب مكه بيرون شده است، پس او لشكري از پي آن
حضرت روانه كند ولي او را نيابد تا اين كه مهدي با حالت ترس و نگراني بدان سنت كه موسي
بن عمران داشت داخل مكه شود. آن حضرت فرمود: فرمانده سپاه سفياني در صحرا فرود مي
آيد، پس آواز دهنده اي از آسمان ندا مي كند كه«اي دشت آن قوم را نابود ساز» پس آن نيز
ايشان را به درون خود مي برد و هيچ يك از آنان نجات نمي يابد مگر سه نفر…»
درباره حتمي بودن اين نشانه از روايات متعددي مي توان استفاده كرد.
چهارشنبه 93/05/01
- بکوش تا این ماه نقطه عطفی برای محاسبه نفس و تقویت اعمال و برگشت از گناهان و
تصحیح زندگیت باشد.
- از اسراف در مال و دیگر چیزها بپرهیز زیرا اسراف حرام است و نصیبت را از صدقات کاهش
می دهد.
ـ عزمت را جزم کن تا آنچه را که در رمضان انجام می دهی استمرار داشته باشد.
- بدان که خداوند نعمت فراغت را به ما ارزانی داشته تا در امور حلال به کارببریم و اگر ما تمام
وقتمان را صرف تفریح بکنیم خیر زیادی را از دست داده ایم.
- این ماه در واقع ماه عبادت و عمل است نه ماه خواب و کسالت.
- زبانت همیشه بوسیله ذکر خداوند تر باشد و از جمله کسانی مباش که خداوند را یاد نمی
کنند مگر اندکی.
- هنگامی که احساس گرسنگی و تشنگی کردی به یاد بیاور که تو همیشه به غذا و دیگر
نعمتهای خداوند محتاجی.
- این ماه را به عنوان فرصتی برای رها کردن امور غیر ضروری و بیهوده غنیمت بشمار.
ـ بدان که عمل امانتی است و نفست را محاسبه کن که آیا این امانت را به نحو شایسته
بجای آورده یا نه.
- برای طلب بخشش از کسانی که ظلمی در حق آنها کرده ای بشتاب قبل از اینکه از
حسناتت برداشته شود.
- بر افطاری دادن به روزه دار حریص باش تا از اجر او بی نصیب نگردی.
- بدان که خداوند بزرگوارترین بزرگواران و آمرزنده ترین آمرزندگان است و توبه توبه کنندگان را
می پذیرد و هچنین شدید العقاب است که مهلت می دهد اما رها نمی کند.
- هرگاه گناهی انجام دادی و خداوند آنرا پوشاند بدان که این فرصتی است برای توبه پس
بشتاب و بر ترک این گناه عزمت را استوار گردان.
- بر یادگیری و شناخت تفسیرقرآن ،احادیث رسول صلی الله و علیه وسلم ، زندگانی
پربربارش و علوم دین کوشا باش زیرا طلب علم عبادت است.
- مداومت بر رفتن اول وقت به مساجد سبب ازدیاد شوق و خشوع درعبادت و مناجات
پروردگار می شود.
- بکوش تا به زیر دستانت مسائل دینشان را بیاموزی زیرا آنان به سخن تو بیش از دیگران
گوش فرا می دهند.
- سفره افطارت را زیاد رنگین مساز زیرا این کار سبب مشغولیت اهل خانه در هنگام روز
رمضان می شود و آنها را از قرائت قرآن و عبادات دیگر باز می دارد.۱۹- از زیاد رفتن به سوی بازار در شبهای رمضان ، مخصوصا شبهای آخر آن برحذر باش تا این
اوقات گرانبها از دستت نروند.
- بر قیام ده شب آخر رمضان حریص باش زیرا این شبها شبهای با ارزشی هستند و شب
قدر که بهتر از هزار ماه می باشد دراین ده شب است.
- بدان که روز عید روز سپاسگزاری از پروردگارت است پس آنرا نقطه شروع کارهایی که
نفست را از آن باز می داشتی قرار مده.
- از خوردن روزه بدون عذر بر حذر باش زیرا هر کس یک روزه از روزهای رمضانش بدون عذر
فوت شود روزه دهر هم نمی تواند آنرا قضا(جبران) کند.
- برای نفست بهره ای هر چند اندک از اعتکاف باقی بگذار.
- برای نفست بهره ای از روزه های سنت بگذار و تنها در رمضان روزه مباش.
ـ نفست را در تمامی امور محاسبه کن و از جمله: نماز جماعت- زکات- صله رحم-
نیکی به والدین- احوال پرسی همسایه- آشتی با کسی بین تو و او کدورتی وجود دارد- عدم
اسراف- تربیت زیردستانت- اهتمام به امور مسلمانان- عدم استفاده از اموالی که به دست تو
داده شده برای امور شخصی- قبول کردن نصیحت از دیگران- دوری از ریا- برای برادرت آنرا
بپسند که برا ی خویش می پسندی- کوشش برای اصلاح- پرهیز ازغیبت- تلاوت قرآن و تدبر در
معانی آن- خشوع هنگام شنیدن قرآن.
سه شنبه 93/04/31
هارولدبور از دانشگاه ییل برای اولین بار با انجام یک آزمایش ساده،به وجود میدان مغناطیسی
در اطراف موجود زنده پیبرد.او با توجه به یک مولد الکتریکی که در آهنربا در داخل سیمپیچ
دوران می کند و وجریان تولید میکند،سمندری را در یک ظرف آبنمک قرار داد و ظرف را به دور
سمندر چرخاند.الکترودهایی که در این ظرف وجود داشتند و به یک گالوانومتر حساس متصل
شدهبودند،یک جریان متناوب را نشان میدادند.زمانی که بور این آزمایش را بدون سمندر انجام
داد،گالوانومتر هیچ جریانی را نشان نداد.این بدان معنا بود که در اطراف موجود زنده میدانی
وجود دارد که خاصیت مغناطیسی هم دارد.بور این وسیله را بر روی دانشجویان داوطلب خود
امتحان کرد و مشاهده نمود که این میدان در بدن انسان هم وجود دارد وکاملا تابع رویدادهای
اساسی زیست شناختی بدن است.او این میدان رامیدان حیاتی نامید چون هرگاه حیات از
بین برود،میدان حیاتی هم از بین میرود.به گونهای که یک سمندر مرده که در دستگاه بود
هیچ پتانسیلی به وجود نمیآورد.
55تشکیل میدان مغناطیسی بدن:
همانگونه که میدانید،در بدن ما میلیونها عصب وجود دارد که کار انتقال پیام در بدن ما بوسیله
تحریک الکتریکی این عصبها صورت می گیرد.در اثر شارش بار در اطراف آنها در بدن ما یک
میدان تشکیل میشود و میدان بدن ما در اثر فعالیت همزمان میلیونها عصب به وجود میآید.
امواج مغزی:
دستگاه موجنگار مغز چهار نوع منحنی از امواج مغزی را ا رائه میدهند که عبارتند
از:آْلفا،بتا،دلتا و تتا.ریتمهای دلتا کندترین امواج مغزی را با تناوب از 1تا3 دور در ثانیه بوده و
اغلب در خواب عمیق ظاهر میشوند.به نظر میرسد که ریتمهای تتا که دارای تناوب 4تا7دور
درثانیه می باشند به خلق و خوی بستگی داشته باشند.ریتمهای آلفا از 8تا 12 دور در ثانیه،در
اوقات تفکر،تامل آزاد رخ داده و در صورت تمرکز حواس و توجه قطع میشوند و بالاخره ریتمهای
بتا با تناوب 13الی22 دور در ثانیه،ظاهرا منحصر به نواحی جلوئی مغز،یعنی جایی که
فعالیتهای پیچیده مغزی رخ میدهد میباشند.امواج آلفا امواج بسیار مهمی هستند که
بوسیله هانسبرگر آلمانی کشف شدند و به گفته وی با نوعی هوشیاری و خوداگاهی
معطوف به درون ظاهر میشوند تغییرات فیزیولوژی مهمی در بدن ایجاد میکنند مثل تمرکز و
یادگیری و…
میدان مغناطیسی بدن و امواج مغزی در معرض خطر
حتما تا به حالدر باره خطرات گوشیهای موبایل یا زندگی در نزدیکی نیروگاهای برق چیزهایی
شنیدهاید.بنابر تحقیقات پروفسور لای امواج مغناطیسی که از نیروگاهای برق یا وسایل برقی
مثل سشوار و ریشتراش برقی و…ساطع میشود به DNA سلولهای مغزی آسیب میرساند
و قابلیت ترمیم را در آنها از بین میبرد.میدانهای مغناطیسی خارجی علاوه بر آسیب به DNA
مغز اثر منفی دیگری به بدن دارند.این میدان ها باعث اختلال در میدان مغناطیسی طبیعی بدن
میشوند.همانطور که میدانید نزدیک به 70%از بدن مارا آب فراگرفته و مولکولهای آب به
صورت دوقطبی هستند و زمانیکه ما در معرض یک میدان مغناطیسی خارجی قرار می
گیریم،این مولکولها در جهت آن میدان قرار میگیرند و این پدیده باعث میشود نظم میدان
مغناطیسی ما به هم بریزد.
علاوه بر عوامل خارجی یکسری عوامل داخلی نیز وجود دارند که باعث میشوند اختلال در
میدان بدن ایجاد شود.مهمترین آنها بارهای الکتریکی هستند که هنگام شارش بار در عصب در
اطراف آن به وجود می آیند و به صورت الکتریسیته ساکن در بافتهای بدن ذخیره میشوند و
میدانی که در اطراف این بارها بوجود میآیند در میدان بدن ایجاد خلل میکنند.اینبارها به
خصوص در نقاطی که تراکم اعصاب بیشتر است ذخیره میشوند و به دلیل این که هم تراکم
زیادی دارند و هم در نزدیکی عصبهای بیشتر و مهمتری قرار دارند، برای بدن به شدت مضر
هستند.از جمله این نقاط ناحیه سر و دستها و قسمت مچ و به پایین است و در بین این سه
قسمت،سر اهمیت ویژهای دارد چون بارهای ذخیره شده در آن علاوه بر ایجاد خلل درمیدان
مغناطیسی مغز باعث اغتشاش در امواج مغزی نیز میشوند.
به ظاهر ما روزانه تنها دقایقی را در معرض میدان مغناطیسی هستیم.مثل موبایل یا سشوار و
غیره.اما در طول دوران زندگی خود در معرض میدانی بسیار قوی هستیم و آن میدان
مغناطیسی زمین هست.عوامل داخلی اغتشاش در میدان بدن ما هم فعالیتهای حیاتی و
اجتنابناپذیری هستند که در تمام طول عمر ما در جریان هستند پس چگونه میتوان باعث
خلل این اثرات سو که باعث اختلال در بدن ما و بیماریهایی مثل سرطان میشوند را خنثی
کرد؟
در اینجاست که باید گفت خداوند راه حل تمام این سوالات را در یک عمل ساده که امکان آن
برای همه افراد وجود دارد و بیش از چند دقیقه هم وقت نمی برد و هیچ ضرری هم ندارد به
انسان هدیه داده و آننماز است.
آنگونه که از تصاویر به دست آمده از میدان مغناطیسی زمین پیداست، به طور شگفت انگیزی
اگر انسان در هر نقطه از زمین رو به قبله بایستد، میدان مغناطیسی بدنش بر میدان
مغناطیسی زمین منطبق می گردد و در مدتی که در نماز است میدان بدنش منظم می شود.
یکی از نکات بسیار جالبی این است که در بدن زنان ماهی یکبار تغییر ولتاژ شدید ایجاد می
شود و میدان بدن به منظمترین حالت خود می رسد و به همین دلیل است که زنان نیازی
ندارند در این مدت نماز بخوانند.
اخیرا هم کشف شده است که علت اینکه قلب زنان منظم تر و قویتر از مردان میزند و دلیل آن
همین تغییر ولتاژ هست.
نماز و بارهای الکتریکی
بارهای زائدی که در اثر تحریکات الکتریکی اعصاب به وجود می آیند هم شبیه میدان بدن و هم
بر امواج مغزی اثر سو دارند. و این اثرات در نواحی که اعصاب در آن تحرک بیشتری دارند،
خطرات جدیتری ایجاد می کنند و باید هرچه سریعتر از آن نواحی دور شوند. به طرز حیرت آوری
می بینیم که این نواحی دقیقا نواحی هستند که در وضو شسته می شوند و
بنابر تحقیقات صورت گرفته، بهترین راه دفع این بارهای زائد استفاده از یک ماده رساناست که
سریعترین و ارزانترین و بی ضررترین ماده برای این کار آب است و جالب اینجاست که آب هرچه
خالص تر باشد سریعتر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می دهد و هیچ مایعی مثل
آب خالصی که در وضو به انسان سفارش شده این اثر را ندارد.
نماز و امواج مغزی:
با دفع بارهای زائد بدن در وضو امواج مغزی در ایده الترین حالت قرار می گیرند. علاوه بر آن
حالت تمرکزی که در هنگام نماز در انسان به وجود می آید، تشعشع امواج آلفا را به اندازه قابل
توجهی بالا می برد و توانایی مغز را در تولید این امواج بالا می برد.
در جهان امروز انسانها به طور خواسته يا ناخواسته در معرض انواع جريانات الكترومغناطيس
قرار دارند و بدن روزانه مقدار زيادي از اينگونه امواج را دريافت ميكند. اين امواج از طريق
دستگاههاي برقي و تجهيزات الكترونيكي و مخابراتي وارد بدن ميشوند .
اتومبيل، رايانه، كنترل از راه دور تلويزيون و در پاركينگ، تلفن همراه و… همگي بدن انسان را
احاطه كردهاند . انسانها نميتوانند بدون آنها زندگي كنند، زيرا اينگونه دستگاهها و تجهيزات
براي رفاه و آسايش زندگي مادي خود توليد كردهاند و حالا خود طعمه اين فناوري شدهاند .
يافته هاي جديد درباره ي سجده كردن :
بر اساس تازهترین پژوهشهای علمی، سجده کردن انسان را از بیماریهای روحی، جسمی و
همچنین سرطان حفظ میکند.
به گزارش شیعه نیوز به نقل از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پروفسور محمد ضیاءالدین
حامد از اساتید علوم بیولوژیک و از مسوولان پژوهشگاه مرکز تکنولوژی قاهره با اعلام این خبر
اظهار داشت:
در قرن حاضر که انسان از هر جهت در معرض الکترومغناطیسها قرار دارد و همچنین نیاز انسان
به تخلیه اشعههای زائد وجود دارد، دریافتیم که تخلیه این اشعهها از طریق سجده کردن
صورت میگیرد.
وی ادامه داد: بر اساس یافتههای موجود، هر اندازه که محور طولی انسان کاهش یابد، میزان
در معرض اشعههای الکترومغناطیسی قرار گرفتن او نیز کم میشود.
در زمان سجده کردن هم محور طولی انسان و هم به دنبال آن میزان تاثیرگذاری الکتریسیتهها
کم میشود و سپس عمل تخلیه از طریق تماس پیشانی با زمین صورت میگیرد، البته در
زمان سجده به دلیل آنکه دیگر نقاط بدن هم با زمین ارتباط مییابند، عمل تخلیه آسان تر انجام
میشود و انسان از بیماریهای روحی، جسمی و حتی سرطان در امان میماند.
وی افزود: شیوه درست تخلیه الکتریسیتهی بدن به همان شیوهای است که انسان در زمان
نماز گزاردن دارد و به سوی مکه نماز میخواند، چرا که این حالت بهترین حالت است و شخص
احساس آرامش و راحتی بیشتری خواهد داشت.
یک دانشمند غیر مسلمان (از اروپا) نیز تحقیقاتی را مبتنی بر یافتن راهکاری برای خارج کردن
امواج مضر الکترومغناطیسی که به بدن آسیب می رساند، انجام داده است .
سجده :
بدن شما به طور روزانه مقدار زیادی امواج مضر الکترومغناطیس دریافت میکند.
شما امواج الکترو مغناطیس را از طریق تجهیزات الکتریکی و الکترونیکی که استفاده می کنید
و نمی توانید کنار هم بگذارید ، نا خواسته دریافت می کنید .
همچنین از طریق لامپهای روشن که حتی برای یکساعت هم خاموش نمی شوند
شما منبعی هستید که مقدار زیادی امواج الکترومغناطیس دریافت می کنید.به عبارت دیگر
شما با امواج الکترومغناطیس شارژ می شوید بدون اینکه بفهمید!سردرد هستید! احساس
ناراحتی می کنید!تنبلی در کار و درد در مکان های مختلف! این را فراموش نکنید وقتی بعضی
از این علایم را احساس کردید!راه حل همه اینها چیست!!؟؟
با گذاشتن پیشانی تان بیشتر از یک بار بر زمین، زمین امواج الکترومغناطیس مضر را تخلیه
خواهد کرد!این شبیه زمین کردن ساختمانهایی است که احتمال برخورد سیگنالهای الکتریکی
(مانند رعد و برق) وجود دارد تا امواج از طریق زمین تخلیه شود.بنابراین سر را بر خاک بگذارید
تا امواج الکتریکی مضر تخلیه شود!
آنچه این تحقیق را بیشتر شگفت انگیز می کند این است که :
بهتر است پیشانی تان را بر خاک بگذارید!
و آنچه از این شگفت انگیزتر است این است که :
باز بهتر است رو به مرکز زمین باشید .چرا که در این حالت امواج الکترومغناطیس بهتر تخلیه
خواهد شد.
و حالا وقتی است که پی به عظمت خالق یکتا و آفریننده بی همتا ببرید چرا که :
بر اساس اصول علمی ثابت شده که مکه مرکز زمین است.و کعبه دقیقا درست مرکز زمین
است
بنابراین سجده در نمازتان بهترین راه برای تخلیه سیگنالهای مضر از بدن است .
سجده بر خاک همچنین کمال مطلوب برای نزدیکی به قادر مطلق است.
البته ما به خاک نمی افتیم تا فقط امواج الکترومغناطیس مضر بدنمان تخلیه شود، بلکه برای
اطاعت خدای قادر متعال سجده می کنیم!
ما به فرمان خدا اعتقاد داریم که همیشه در آن معرفتی است! ایمان ما بخاطر آفریننده است!
او همه چیز را میداند!
این یافته ها ثابت می کند که جزء جزء برنامه ها و دستورات دین ما هدفمند می باشد .
اما،از آنجا که برای دستورات دین اسلام یقینا دلیل علمی هم وجود دارد ، لازم است هر
اکتشافی در این زمینه بدون اغراق به مردم نشان داده شود تا بیشتر و عمیق تر با مفاهیم
دین اسلام آشنا شوند؛ البته علم هنوز یک نوزاد است و تا بلوغ راهی بس طولانی در پیش
دارد و به قول انیشتن : من انیشتن مثل کودکی می مانم که در ساحل اقیانوس علم مشغول
بازی کردن با ماسه ها هستم . ( بعضی ها که چهار کلاس خوانده اند و فکر می کنند دژ علم و
معرفت را تسخیر کرده اند اندکی در این جمله انیشتن بیشتر تفکر و تامل کنند)
سه شنبه 93/04/31
جمعیت زیادی دور حضرت علی حلقه زده بودند. مرد وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب
پرسید
-یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
-علی در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و
فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد.
در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همانطور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:
-اباالحسن! سؤالی دارم، میتوانم بپرسم؟ امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس! مرد که آخر
جمعیت ایستاده بود پرسید:
-علم بهتر است یا ثروت؟
علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ میکند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ
کنی. نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همانجا که ایستاده بود نشست.
در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد،
-و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است،
ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار
دوستانش مینشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:
-یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
-حضرتعلی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم
میشود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده میشود.
نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر
ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد.
-حضرت علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را
بخیل میدانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد میکنند.
با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه کردند. یکی از میان
جمعیت گفت: حتماً این هم میخواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش
را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی
شروع به سخن کرد:
-یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس
و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. همهمهای در میان مردم افتاد؛ چه
خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را میپرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت علی و
گاهی به تازهواردها دوخته میشد.
در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت علی وارد مسجد
شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:
-یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
-امام دستش را به علامت سکوت بالا برد و فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان
کهنه میشود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
مرد آرام از جا برخاست و کنار دوستانش نشست؛ آنگاه آهسته رو به دوستانش کرد و گفت:
بیهوده نبود که پیامبر فرمود: من شهر علم هستم و علی هم درِ آن! هرچه از او بپرسیم،
جوابی در آستین دارد، بهتر است تا بیش از این مضحکة مردم نشدهایم، به دیگران بگوییم،
نیایند! مردی که کنار دستش نشسته بود، گفت: از کجا معلوم! شاید این چندتای باقیمانده را
نتواند پاسخ دهد، آنوقت در میان مردم رسوا میشود و ما به مقصود خود میرسیم! مردی که
آن طرفتر نشسته بود، گفت: اگر پاسخ دهد چه؟ حتماً آنوقت این ما هستیم که رسوای مردم
شدهایم! مرد با همان آرامش قلبی گفت: دوستان چه شده است، به این زودی جا زدید! مگر
قرارمان یادتان رفته؟ ما باید خلاف گفتههای پیامبر را به مردم ثابت کنیم.
در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید،
-که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با
صاحبش میماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.
سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمیگفت. همه از پاسخهای امام شگفتزده
شده بودند که…
نهمین نفر وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی! علم بهتر است یا
ثروت؟ امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان
را سنگدل میکند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان میشود.
نگاههای متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را
میکشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر
مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبهرو چشم دوخت. مردم که فکر
نمیکردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:
-یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ نگاههای متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن
صدای علی مردم به خود آمدند:
علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی میکنند، اما صاحبان
علم همواره فروتن و متواضعاند.
فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بیصدا از
میان جمعیت برخاستند. هنگامیکه آنان مسجد را ترک میکردند، صدای امام را شنیدند که
میگفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من میپرسیدند، به هر کدام پاسخ
متفاوتی میدادم.
دوشنبه 93/04/30
*ما در درياي زندگي در معرض غرق شدن هستيم؛ دستگيري وليّ خدا لازم است
تا سالم به مقصد برسيم. بايد به وليّ عصر (عج) استغاثه کنيم که مسير را روشن
سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.
* دعاي تعجيل فَرج، دواي دردهاي ما است.
* با وجود اعتقاد داشتن به رئيسي که عينُ الله الناظره است، آيا مي توانيم از نظر
الهي فرار کنيم و يا خود را پنهان کنيم؛ و هر کاري را که خواستيم، انجام دهيم؟!
چه پاسخي خواهيم داد؟!
* علايمي حتميّه و غير حتميّه براي ظهور آن حضرت ذکر کرده اند. ولي اگر خبر
دهند فردا ظهور مي کند، هيچ استبعاد ندارد! لازمه اين مطلب آن است که در
بعضي علايم، بَداء صورت مي گيرد و بعضي ديگر از علايم حتمي هم، مقارن با
ظهور آن حضرت اتفاق مي افتد.
* انتظار ظهور و فرج امام زمان (عج)، با اذيّت دوستان آن حضرت، سازگار نيست!
* مهمتر از دعا براي تعجيل فرج حضرت مهدي (عج)، دعا براي بقاي ايمان و ثبات
قدم در عقيده و عدم انکار حضرت تا ظهور او مي باشد.
* افسوس که همه براي برآورده شدن حاجت شخصي خود به مسجد جمکران مي
روند، و نمي دانند که خود آن حضرت چه التماس دعايي از آنها دارد که براي تعجيل
فَرَج او دعا کنند!
* قلبها از ايمان و نور معرفت خشکيده است. قلب آباد به ايمان و ياد خدا پيدا کنيد،
تا براي شما امضا کنيم که امام زمان (عج) آن جا هست!
* اشخاصي را مي خواهند که تنها براي آن حضرت باشند. کساني منتظر فرج
هستند که براي خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه براي برآوردن حاجات
شخصي خود!
* چه قدر بگوييم که حضرت صاحب (عج) در دل هر شيعه اي يک مسجد دارد!
* هر کس که براي حاجتي به مکان مقدّسي مانند مسجد جمکران مي رود، بايد
که اعظم حاجت نزد آن واسطه فيض، يعني فرجِ خود آن حضرت را از خدا بخواهد.
*حضرت غائب (عج) داراي بالاترين علوم است؛ و اسم اعظم بيش از همه در نزد
خود آن حضرت است. با اين همه، به هر کس که در خواب يا بيداري به حضورش
مشرّف شده، فرموده است: براي من دعا کنيد!
* راه خلاص از گرفتاري ها، منحصر است به دعا کردن در خلوات براي فرج وليّ
عصر (عج)؛ نه دعاي هميشگي و لقلقه زبان… بلکه دعاي با خلوص و صدق نيّت و
همراه با توبه