دخترانمان را چطور با حجاب آشنا کنیم؟

یکی از دغدغه های مادران، آشنا کردن دختران با حجاب است، در این یادداشت چند پیشنهاد برای مادران در نظر گرفته شده است که امیدواریم سازنده باشد چرا که به نظر کارشناسان علوم دینی و روانشناسان برای عملی شدن این رفتار الهی می باید قدم های حساب شده برداشت تا شاهد اثرات زیبا و ماندگاری باشیم.
دخترانمان را چطور با حجاب آشنا کنیم؟
1- وجوب حجاب بر اساس نظر مراجع اتمام نه سال قمری است اما این سن برای شروع رعایت حجاب، بسیار دیر است. دختری که تا قبل از این سن آزادانه هر لباسی را می پوشید با رسیدن به این سن قطعا نخواهد توانست حجاب را در معنای مطلوبش رعایت کند پس آشنایی تدریجی با این امرضروری است مثلا در شش سالگی آستین حلقه ای یا دامن کوتاه نپوشد در هفت سالگی با پوششی مانند کلاه یا روسری های کوتاه و فانتزی موهایش پوشانده شود. حجابی که دست و پای او را نگیرد اما او را به پوشش نزدیک کند. مثلا خانواده ها باید به یاد داشته باشند که یکی از اشکالاتی که دختران در هنگام پوشیدن روسری دارند، احساس خفگی زیر گلو است که باید به آرامی وی را عادت داد.
عادت دادن کودک به حجاب بسیارمهم است ما نمی توانیم حجاب را به صورت فشرده اعمال کنیم ملایمت و لطافت و عادت دادن او بسیار اهمیت دارد.
2- در این سنین کودکان در برابر حوادث و رفتار دیگران تاثیر پذیرترند، حجاب شرعی مادر، خاله، عمه و خانم های نزدیک به کودک و دوستانی که با آن ها روابط نزدیک داریم می تواند زمینه را برای محجبه بودن دختران فراهم کند.
یکی دیگر ازعوامل مخرب در این جا استفاده خانواده از شبکه های ماهواره ای است که به صورت مستقیم بر روح معنوی کودک اثرگذار است و یقینا بر روند مطلوب دینی خانواده موثر خواهد بود.
3- بیان محاسن و فواید حجاب و مستور بودن زیبایی ها، رضایت خدا، سلامت فرد و اثرات زیان بار بدحجابی می تواند ما را در حصول نتیجه یاری کند.
4- استفاده از آیات معرفی زنان صالح و برتر اسلام و بیان زندگانی ایشان به عنوان الگو
5- همزمان با تکلیف دختران، بلوغ جسمانی هم اتفاق می افتد. این امر او را درگیر ظاهرش خواهد کرد. براین اساس او بیشتر از گذشته به فکر نمایاندن زیبایی ها و پوشاندن بدشکلی های موقتی اش خواهد افتاد. والدین آگاه باید با تهیه لباس های زیبا و شاد و متفاوت با رنگ های متنوع و استفاده ازخلاقیت، میل به آراسته بودن او را درک کنند به طوری که موجبات محدودیت او را فراهم نکنند و آزادی و شور و شوق کودکی او را مد نظر قرار دهند. مثلا از انواع چادرهای رنگی آذین شده با تور و روبان یا مانتو های زیبا با دکمه های رنگارنگ استفاده کنند تا دختر بداند، حجاب زیبایی های او را کم نکرده است.
می توانید برای انتخاب رنگ لباس و یا چادر، از او نظر خواهی کنید. دختر بچه ها لباس های چین دار و دنباله دار را بسیار دوست دارند. سعی کنید در حجاب و پوشش آنچه را که او دوست دارد انجام دهید و تنها شرط شما، پوشش اسلامی باشد. سلیقه خود را به هیچ عنوان بر فرزندتان تحمیل نکنید.
چادرهای آستین دار، کش دار که زیاد بلند نباشند تا جلوی دست و پای فرزندمان را بگیرد و هم چنین استفاده از انواع تل های پوششی رنگی، ساق دست های متنوع گلدار و ساده و رنگی، که طعم خوش انتخاب را به او بدهد، رضایت داشتن حجاب را در بیشتر می کند. هزینه کردن خانواده و اختصاص وقت به این امر خیلی مهم و نتیجه بخش خواهد بود
6- یکی از روش های تشویق، دادن پاداش است به طوری که روانشناسان بر این باورند که تقویت های بیرونی مانند جایزه موجب ایجاد تقویت های درونی مانند میل به داشتن حجاب خواهد شد. بر این اساس برای رعایت حجاب فرزندتان هدیه های هر چند کوچک اما مستمر تهیه کنید.
7- هر سال، روزجشن تکلیف کودکتان مراسمی کوچک به پا کنید چون آن روز تولدی دیگر است و به او یادآوری کنید درطول سالی که گذشت در چه زمینه هایی قوت یا ضعف داشته و قرار است چگونه باشد.

جلسه اخلاق

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 28/1/97 جلسه از سلسله جلسات اخلاق با موضوع تاثیر ذکر و مناجات در غفلت زدایی با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر صفی زاده در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

ایشان بیان داشتند که در جلسه قبل  از موانع سیر الی الله و کسب تاج بندگی و عبودیت پروردگار بحث غفلت اشاره کردیم که به عنوان یک مانع بزرگ برای رسیدن به آن مقصد است علامه طبابایی می فرماید : آنچه که مانع شناخت انسان هاست جهل انسان ها نیست ما مشکل جهل نداریم بلکه آنچه که مانع شناخت خدا است غفلت است و این غفلت نیز عمدتا به خاطر مشغول شدن انسان ها به چیز های بی ارزش دنیوی است یعنی این خاطرات نفسانی و دل مشغولی های دنیوی باعث می شود انسان حتی آن علمی را هم که دارد تاثیری در زندگیش نداشته باشد پس غفلت مهمترین مانع است برای از بین بردن غفلت راهکار های خیلی جدی  مطرح شده است که مهمترین این راهکار ها مبارزه با غفلت ، ذکر خدا و یاد پروردگار است . حدیثی از پیامبر (ص) داریم که می فرماید : «   » شما در زندگیتان متوجه یک مطلب باید باشید و آن اینکه در ایام حیات و زندگی شما بعضی مواقع نسیم های رحمتی می وزد یعنی شرایطی خاص پیش می آید که در آن شرایط خاص انسان بهتر می تواند بندگی خدا را کند بعد می فرماید : « الا فتعرضوا لها » مواظب باشید که این فرصت های طلایی را از دست ندهید که این فرمایش پیامبر گرامی اسلام را مولانا هم به شعر در آورده است

گفت پیغمبر که نفحت های حق اندر این ایام می آورد سبق

گوش و هش دارید این اوقات را در ربایید این چنین نغمات را

نفحه ای آمد مرشما را دید و رفت هر که را می خواست جان بخشید و رفت

مولانا می گوید اتفاقا انسان هایی که به مقامات بالایی می رسند هنرشان این بوده که این فرصت ها را قدر می دانستند و استفاده می کردند

نفحه ای دیگر رسید آگاه باش تا از این هم وا نمانی خواجه تاش

می گوید حالا که گذشته که گذشت ولی مواظب باش دوباره همچون نسیم هایی در زندگی شما می وزد این فرصت های طلایی که در آینده نصیب شما می شود در آینده ، این ها را از دست ندهید . بر اساس فرمایشاتن بزرگان دین و آنهایی که اهل سیر و سلوک الی الله بودند یقینا یکی از این فرصت ها و نفحه ها فرصت های ماه رجب و ماه شعبان است که مقدمه ای برای ورود به ماه مبارک رمضان است که ماه مهمانی خداست به عبارت دیگر در همین زندگی دنیای خودمان دیدید وقتی انسان به جایی مهمان است چکار می کند ؟ خوب ماه رمضان ماه مهمانی خداست وبه این مهمانی کسی یکدفعه نمی تواند وارد شود برای ورود به این مهمانی آمادگی لازم است و خدا برای ورود به این مهمانی دو مقدمه قرار داده است که یکی ماه رجب و یکی ماه شعبان است که تعبیر است که دالان و دهلیز ورود به ماه رمضان درک فضایل ماه رجب و شعبان است هر کدام از این دو نیز برای خود خصوصیاتی دارند در مورد ماه رجب که مناسبت های بسیار مبارکی بود سفارش شده بود به اینکه در ماه رجب روزه بگیریم اگر کسی سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه رجب را روزه بگیرد و معتکف شود چه اندازه فایده دارد و مناسبت های دیگری مثل ولادت امام علی ()ع) و مبعث پیامبر گرامی اسلام را داشتیم ولی ما در ماه رجب بیشتر سفارش شده ایم به اینکه اهل استغفار باشیم اهل روزه باشیم ولی خوب امشب که وارد می شویم به ماه شعبان باید بدانیم که شعبان هم یک سری خصوصیات دارد و اتفاقا مهمترین خصوصیت ماه شعبان این است که ماه شعبان ماه ذکر است ماه مناجات است همان که گفتیم مهمترین درمان غفلت ذکر است فلذا از شعبان به عنوان ماه ذکر و ماه مناجات با خدا نام می برند ما در ماه شعبان مناجاتی داریم به نام مناجات شعبانیه حتما ملاحظه کرده اید که یک مناجاتی است از امام علی (ع) و تنها مناجاتی است که همه امامان معصوم (ع) نسبت به آن مراقبت و مواظبت داشته اند و هر کسی که اهل دلی شده است مراقبت بر مناجات شعبانیه داشته است از حضرت امام راحل رضوان الله تعالی علیه نقل شده است که بسیار بر مناجات شعبانیه تاکید می کرد .

آنچه که در مناجات شعبانیه است اگر انسان به آن دقت کند خیلی می تواند در ساختن انسان تاثیر گذار باشد اصلا دعا و مناجات تاثیرش در زندگی انسان خیلی زیاد است یکی از مصادیق ذکر ، دعا و مناجات است از دعا ها در لسان اهل بیت (ع) تعبیر می شود به قرآن صاعد یعنی قرآنی که از زمین به آسمان می رود قرآن کلام خداست با ما انسان ها . فلذا بعضی موارد خدا از زبان ما با ما صحبت می کند و این خودش ملاحظاتی دارد ولی معصومین (ع) خودشان انسانند اینکه ما چگونه با خدا صحبت کنیم بر می گردد به دعاهایی که از معصومین (ع) وارد شده است یعنی ادب صحبت با خدا و نجوای با خدا و … را ما از دعاهای وارده می آموزیم که مثلا یک امام معصوم (ع) چگونه عرض حاجت می کند در پیشگاه پروردگار ش .

سر اینکه پیامبر ما را توصیه کرده است به عترت یک علتش همین است که عترت قرآن صاعد است ما به عنوان یک طلبه باید با دعاها مانوس باشیم همانطوری که با قرآن مانوس هستیم و مانوس بودن با قرآن کریم هیچگاه ما را بینیاز از انس با دعا نمی کند میرزا آقا ی جوادی تبریزی استاد تمام عرفای عصر حاضر ایشان می فرمایند : بزرگی دعای شعبانیه آنقدر زیاد است که اگر کسی با قلب سالم این دعا را بخواند یا بشنود محال است به مقامات عالی نرسد مضامین بسیار بلند و عرفانی که در دعای مناجات شعبانیه هست

پس بنابراین راه غفلت زدایی ذکر است و یکی از مصادیق ذکر ادعیه ای است و مناجاتی است که از ایمه معصومین (ع) وارد شده است که یکی از این ادعیه ها و مناجات ، مناجات شعبانیه است امام صادق (ع) می فرمایند که من در تورات دیدم که نوشته بود « یا بن ءادم تفرق لعبادتی املا قلبک غنن » من در تورات دیدم که نوشته شده بود ای فرزند آدم برای عبادت من ، خود را فارق کند اگر این کار را کنی قلب تو را بی نیاز می کنم .

عید مبعث

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 22/1/97 مراسم عید سعید مبعث با سخنرانی سرکار خانم اعرابی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

سرکار خانم اعرابی در ابتدا بیان داشتند که در ماه رجب یک شبی است که هی خیر الناس که برای مردم بهتر است از هر چیزی که علیه شمس خورشید بر آن می تابد حواسمان باشد که امشب شب 27 ماه مبارک رجب است و شب مبعوث شدن حضرت ختمی مرتبت حضرت محمد مصطفی (ص ) است . از امام صادق (ع) روایتی داریم که می فرماید : خداوند را کسی نشناخت بجز پیامبر و علی و حضرت رسول را کسی نشناخت بجز پیامبروحضرت علی (ع) و حضرت علی را کسی نشناخت بجز پیامبر و خدا » در مورد حضرت رسول یک حدیث داریم و یک آیه داریم آیه 128 سوره توبه که خداوند در این آیه می فرماید لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم علیه حریص » یعنی چی ؟ یک سری از خصوصیات حضرت رسول را در این آیه برای شما بیان می کند . خیلی از حدیث ها در همان گفتار مختصر می شود و دیگر روی رفتار و کردار حضرت دیگر کار نمی کنیم متاسفانه و روی سیره پیامبر متاسفانه دیگه کار نمی کنیم الان خودتان به خودتان قول بدهید و خودتان را مجبور کنید که از این به بعد کاری بکنیم که این سیره ها را دربیاورید  و انشاءالله این سیره ها را خودتان بنویسید .مثلا سیره پیشوایان و یا سیره ائمه (ع) همه تاریخ است . کسی که گرد آوری کند و دقت و تدبر داشته باشد متاسفانه خیلی کم است . می فرماید: لقد جاءکم رسول من انفسکم یکی از چیزهایی که مهم است این است که رسولی از جنس خودتان برایتان فرستادیم می توانست از جنس جن باشد می توانست از فرشته ها باشد اما اگر من می توانستم آن را الگو کنم برای خودم ؟ الگو کسی است که من بتوانم هر کاری که او انجام می دهد من هم انجام دهم آیا غیر از این است ؟ اگر الگوی من یک فرشته باشد می گویم که فرشته ها هیچ وقت کار حرام انجام نمی دهند و همش واجبات را انجام می دهند چون اصلا هیچ نفسی مثل لوامه و شهوات و … اینها هیچ کدام در وجودشان نیست .امیر المومنین در نهج البلاغه در خطبه غاصعه می فرماید : می توانست خداوند در چهره پیامبر نوری بده که عقلها را خیره کند عطری بدهد که جانها تازه شود آنچنان زیبایی در پیامبر باشد که عقلها  تحیر کند اما در عین حال از جنس مردم قرار داد تا معلوم شود چه کسانی تسلیم خدا و چه کسانی لجباز و مستکبر هستند . احساساتی که مردم دارند پیامبر هم دارند عشق ، امیال ، غرایض الگو باید مثل بقیه باشد . پیامبر پسری به نام اسماعیل داشت که وقتی که از دنیا رفت آنچنان گریه می کردند که به ایشان می گفتند آقا شما گریه می کنید و ما هم گریه می کنیم پس چه فرقی بین ما و شما است پیامبر فرمود بله دل من هم می سوزد انسانهای کامل عواطفشان هم کامل تر است اما جز حق بر زبان نمی آورند .

آیه 124 آل عمران می فرماید : « وابعث فیهم رسولا منکم » یعنی یک شخصی فرستادم از شما و در شما یکی از خصوصیات پیامبر همین بود هم از جنس مردم بود و هم با مردم بود هیچ برتری برای خودش قائل نبود. دیدید بعضی ها هستند که انگار نمی توانند مردم عادی را تحمل کنند یعنی از جنس مردم هستند اما خودشان را تافته جدا بافته می دانند مردم هم خیلی تحمل آن ها را ندارند دقیقا دو طرفه است.  اما حضرت این طور نبود آنقدر عبادتهای خودش را بالا برد خیلی می آمد و اسلام را باز می کرد و تبلیغ می کرد ولی دید آنقدر که تبلیغ می کند و جان می گذارد مردم پایه نیستند که آیه نازل شد که چرا اینقدر خودت را به سختی و هرج می اندازی اگر اینها نمی خواهند قبول کنند تو اینقدر خودت را به سختی نیانداز محبت بسیار بالا یی داشت عید مبعث است حضرت برای چه مبعوث شد آیا برای نماز بود مبعوث شد که ما نماز بخوانیم مبعوث شد که بگوید شما روزه بگیرید مبعوث شد که بگوید واجبات را انجام بده و محرمات را ترک کن . نه ! حضرت مبعوث شد فقط به خاطر مکارم الاخلاق یعنی از همه چیز واجب تر همین است مکارم الاخلاق حالا یعنی چه ؟ یعنی خوبی به جای بدی یعنی اگر بدی از کسی دیدی تو با خوبی جواب او را بدهی این مکارم الاخلاق است . حدیثی داریم که می فرماید : « هل الدین الا الحب »  آیا دین چیزی جز محبت است من نمی توانم بگویم که محب توام بعد هیچ چیزی از خودم را شبیه او نکنم لسانم که لسانش نیست قلبم که قلبش نیست . اگر هم که یک حدیثی یاد بگیرم که دست و پا شکسته است یکی را می گیرم دو تا را ول می کنم  . پس من کجا شبیه ایشانم . اگر آمدم حوزه یکی از دلایلش همین است که آقا همه این حدیث ها  را بگذارم کنار هم تا یک تصور ناقص از احادیث نداشته باشم یک حدیث اگر می گوید حضرت علی یک لباس ژنده ای می پوشیدند تا خودشان را شبیه فقرا بکنند تا در پایین ترین سطح زندگی کنند بعد دیگه یادش می رود که این حدیث را کنار یک حدیث دیگر قرار بدهد این یعنی نفهمیده اسلام را این یعنی نفهمیده زمان را و مکان و زمان را درک نکرده که چرا حضرت در آن زمان این کار را انجام داد. محبت واقعی یعنی هر چه گفت و هر کاری کرد همان را عمل کن از خودت بدعت گذاری نکن اگر محبت می خواهی بالاترین محبت حضرت رسول،  پدر امت حضرت رسول بود …….

تبریک سال نو

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی در مورخه 19/1/97 مدیر محترم حوزه سرکار خانم رضایی و کادرشان  برای عرض تبریک سال نو با مدیریت محترم استان کردستان حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر صفی زاده و معاونین محترمشان دیدار کردند .

در این دیدار حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر صفی زاده مدیریت محترم استان کردستان ضمن تبریک سال نو بیان داشتند که مهمترین درس تغییر سال و تغییر در طبیعت ، تغییر در انسان هاست این تغییر  ، باید در راستای کمال انسان ها باشد کمال حقیقی انسان نتیجه یک سیر آگاهانه و اختیاری است یعنی آنچه که او را مستعد برخورداریهای اخروی می گرداند، نتیجه سیر و حرکت اختیاری و آزادانه اوست و جنبه جبری یا ناآگاهانه ندارد. مطالعه در آیات قرآنی این حقیقت را به وضوح روشن می کند که از دیدگاه اسلام کمال نهایی انسان تعلق به دنیا و طبیعت نداشته، متعلق به جهان ابدی است، یعنی گرچه کمال امری است که باید در این عالم کسب شود، ولی ظهور این کمال به صورت مقصد نهایی حیات انسان، در عالم آخرت است.و دنیا را با تمام وسعت و گستردگی خود ظرفیت ظهور کمال نهایی انسان را ندارد.

 و اصلا اگر تغییر در انسان ها اتفاق نیفتد فلسفه وجودی ما انسان ها عبث و بیهوده است حدیث معروف هم داریم که می فرماید : اگر کسی دو روزش مثل هم باشد ضرر کرده است یعنی سرمایه اصلی را انسان از دست می دهد سال جدید نشان از این است که یک سال از عمر انسان گذشته است حال اگر امروز انسان از دیروزش بدتر باشد تعبیر در روایت است که می فرماید فهو ملعون از رحمت الهی بدور است و لعنت شده است پس باید تغییر کنیم و این تغییر باید در فکر و اندیشه و باور و اعتقاد و در اخلاق و رفتار ما باید نشان داده شود وقتی به طبیعت نگاه می کنیم و می بینیم که این طبیعت مرده زنده شده خجالت می کشیم که این طبیعت مرده زنده شد ولی انسان تغییر پیدا نکرده باشد انشاءالله که خداوند به همه توفیق دهد که حال همه ما به بهترین احوال تغییر پیدا کند .

 

جلسه اخلاق

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 21/1/97 جلسه اخلاق از سلسله جلسات اخلاق با موضوع تغییر و تحول در انسان ها با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر صفی زاده در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

ایشان در ابتدا بیان داشتند که اولین جلسه از سال جدید است تبریک عرض می کنیم سال جدید را انشاءالله که سالی پر از خیر و توفیق  در امور مادی و معنوی در پیش داشته باشید  به همین مناسبت بحثمان را از الگوگیری از بحث نوروز و تغییر و تحول و آغاز میکنیم مهمترین درسی که از این تغییر و تحول که در طبیعت اتفاق  افتاده ، انسان می تواند بگیرد و باید بگیرد تغییر و تحول در خودش است شما در همین دعای تحویل سال هم اگر نگاه کنید خدا را قسم میز دهیم به این ویژگی که دگرگونی دل ها و قلب ها دست خداست « یا مقلب القلوب و الابصار » این تغییر و تحول به خواست و مشیت الهی باید باشد البته انسان باید این زمینه را فراهم کند ای کسی که تدبیر کننده هستی ای کسی که هر تغییر و تحولی در دست توست حالا که تو این صفات و ویژگی ها را داری این توفیق را نصیب ما ما کن که حول حالنا الی احسن حال باشد انسان ها نمی توانند موجودی متوقف و ایستاده باشند اگر متوقف و ایستاده باشند اصلا فلسفه وجودی ما بی معناست انسان زنده انسانی است که همیشه در حال تغییر و تحول باشد حدیث داریم که اگر انسان دو لحظه اش مثل هم باشد این انسان حتما ضرر کرده است چون سرمایه عمر را از دست می دهد و هیچ چیز بدست نیاورده رشد نکرده ترقی نکرده فهی مغبون بعد می فرماید : اگر امروزش از دیروزش بدتر باشد می فرماید فهی ملعون از رحمت خدا بدور است و لعنت الهی شامل حال اوست پس ما یک راه بیشتر نداریم و آن این است که تغییر پیدا کنیم ما مسافریم و یقین باید داشته باشیم که مسافتی را باید طی کنیم ما مسافر لقای الهی هستیم ما برای زمین و فرش خلق نشده ایم « یا ایها الناس انک کادح الی ربک کدحا فملاقی » ما اگر بدانیم که مسیری را باید طی کنیم باید بدانیم که یک برنامه ریزی لازم داریم و یک آمادگی لازم است که زاد و توشه ای برای سفر فراهم کند وقتی که ما مسافر الی الله هستیم باید برای سفر خودمان مثل هر سسفر دیگر زاد و توشه ای فراهم کنیم این سفر حقیقی در نهاد ما اتفاق  می افتد فلذا می گوییم یا مقلب القلوب و الابصار یعنی باید دل عوض شود این تغییر دل هم به همین راحتی  نیست  فلذا باید واقعا از خدا خواست که این توفیق را به ما بدهد که انسان بینش و نگرشش تغییر کند پس باید رذایل نفسانی را شناسایی کند که چه چیزی مانع این سفر  است مانع این تغییر و تحول است خوب بعد از اینکه شناسایی کردیم به وجود خودمان مراجعه می کنیم آیا این صفت و رذیلت بد و ویژگی بد را من دارم اگر دارم باید آن را رفع کنم بعضی مواقع هم که انسان خودش را مورد بررسی قرار می دهد خوشبختانه به این نتیجه میرسد که این رذیلت و صفت بد را در وجودش ندارد این انسان نباید خودش را ایمن بداند و وقتی هم که ندارد باید آماده دفع شود یعنی این خوب بودن گارانتی ندارد شما اگر تاریخ را ببینید خیلی ها بودند که اول خوب بودند ولی آخر و عاقبتشان خوب نشد و خیلی ها هم بودند که خوب نبودند ولی عاقبت به خیر شدند پس وقتی ما شناسایی کنیم باید یک حالت دفع و رفع در وجود ما بوجود آید ما باید رذایل را شناسایی کنیم و بعد  با آنها در درون خودمان مبارزه کنیم که به زبان سیر و سلوک به آنها تخلیه می گویند و تخلیه بر تحلیه (آراستگی ) مقدم است بعد باید تحلیه و ترمیم کنیم لذا ترک رذایل بر کسب فضایل مقدم است خدای متعال ما انسان ها را طوری خلق کرده است که خوبی ها در درون ما ریشه دارد یعنی خداوند اراده و قصدش این بوده که انسان کامل و خلیفه الله خلق کند انسان ها فطرتا به گونه ای خلق شده اند که گرایششان به خوبی هاست مهمترین مانع در این مسیر و در این سیر ، غفلت است و در مقابل غفلت مهمترین عامل برای این مسیر الی الله بیداری است مهمترین مقدمه این مسافرت این است که انسان ها متوجه شوند که ناقصند و نیازمندند اگر کسی بیدار شود می فهمد باید حرکت کند و اگر حرکت نکند ضرر کرده است و اگر به عقب برگردد از رحمت بدور است پس تنها یک راه در پیش داریم و باید حرکت کنیم منشا ء هر آفتی که از بیرون دامنگیر ما می شود ریشه در درون ما دارد اصلا فرا فکنی نکنیم و عامل و عوامل بیرونی را مقصر ندانیم اگر ما در درون خودمان ضعف داشته باشیم دشمن های بیرونی می توانند تاثیر خود را بگذارند اینکه مقام معظم رهبری ( مدظله العالی ) تاکید می کنند بر توجه به درون و استعدادهای کشور خودمان سر آن در همین است و این سیر الی الله هم نکته اش همین است اینکه بدانیم خودمان زمینه را فراهم می کنیم که شیطان بر ما تسلط پیدا کند غفلت از درون خود ما است که عامل بد بختی ما است فلذا مهمترین دستوری که به ما داده شده است این است که انمسان ها مدام نیاز به تذکر و یاد آوری دارند نیاز به این دارند که بیدار باشند مواظب باشند که غفلت سراغ آنها نیاید علامه طباطبایی می فرماید : « آنچه که مانع شناخت خداوند است جهل نیست بلکه غفلت است و این غفلت نیز در اثر مشغول شدن به یک سری امورهای بی ارزش و پستی است که دنیوی است »

خدا را قسم می دهیم به همه مقربان در گاهش به همه ما توفیق دهد که معارف قرآن و اهل بیت (ع) را خوب بفهمیم و خوب عمل کنیم