ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
چهارشنبه 92/05/16
ماه رمضان هم تمام شد؛ یك ماه با روزهداری گذشت تا یاد بگیریم بهتر زندگی كنیم و انسانهای خوبتری باشیم.
اما آیا واقعا پایان ماه مبارك رمضان، باید پایانی باشد برای خوبی كردن و بهتر بودن؟ حیف است وقتی یك ماه برای ایجاد عادات خوب و پسندیده تلاش میكنیم، براحتی و پس از گذشت چند روز آنها را كنار بگذاریم و یادمان برود كه میشود طور دیگری زندگی كرد؛ البته نباید فراموش كنیم ماه رمضان فرصتی است برای تغییر؛ تغییری كه هم در بعد معنوی زندگی میتوان آن را دید و حس كرد و هم در بعد جسمانی.
به همین دلیل متخصصان و كارشناسان تغذیه بارها هشدار دادهاند و گفتهاند كه به عادات مثبت غذایی كه طی این ماه به دست آوردهاید، ادامه دهید و آنها را براحتی ترك نكنید؛ اگر توانستهاید یك ماه سیگار نكشید، یك ماه نوشابه و فستفودها را كنار گذاشتهاید و یك ماه كمتر از غذاهای چرب و پركالری استفاده كردهاید، مطمئن باشید از این پس هم میتوانید.
زهرا فرهناك، كارشناس ارشد تغذیه ضمن تاكید بر اینكه باید عادتهای غذایی مثبتی را كه طی این ماه به دست آوردهایم، حفظ كرده و به همان روال ادامه دهیم به جامجم میگوید: با اینكه خیلیها از افزایش وزن پس از ماه رمضان شكایت میكنند، خوب است بدانید اگر روزهداری اصولی و با رعایت نكات صحیح تغذیهای انجام شود، میتواند به كاهش وزن مختصر افراد چاق منجر شده و میزان چربی خون مبتلایان به چربی خون را نیز كاهش دهد.
كاهش وزن و كنترل قند و چربیهای خون در محدوده مجاز، یكی از نتیجههای مثبت روزهداری است كه میتواند عاملی باشد برای كاهش احتمال ابتلا به بیماریهای مختلف مانند چاقی، فشار خون، دیابت و مشكلات قلبی ـ عروقی.
این كارشناس تغذیه میافزاید: در صورتی كه روزهداری به شكل صحیح انجام شود، موجب سمزدایی از بدن شده، فرصت استراحتی در اختیار دستگاه گوارش قرار میدهد و باعث میشود برنامه غذایی افراد نظم پیدا كند؛ تمام این موارد موجب حفظ سلامت جسم روزهدارانی خواهد شد كه یك ماه با رعایت اصول و نكات تغذیهای، روزه گرفتهاند.
پرخوری ممنوع!
وقتی ماه مبارك رمضان تمام میشود، گروهی از افراد تصور میكنند میتوانند هر چقدر دوست دارند غذا بخورند و دیگر هیچ محدودیتی وجود ندارد! اما همه میدانیم در پیش گرفتن چنین شیوهای نهتنها عاقلانه نیست، بلكه میتواند به بروز بیماریها و مشكلات متعددی نیز منجر شود.
فرهناك نیز در این زمینه چنین توصیه میكند: بخصوص در روزهای اول پس از پایان یافتن ماه رمضان بهتر است از مصرف غذاهای چرب و سنگین خودداری كنید و مراقب باشید دچار پرخوری نشوید. در واقع نباید فراموش كنیم بدن و بویژه دستگاه گوارش یك ماه در حال روزهداری و استراحت بوده و برای تغییر این عادت باید زمان لازم را در اختیارش قرار دهیم.
به گفته وی، در این روزها باید تعداد وعدههای غذایی را افزایش داده، ولی حجم غذای دریافتی در هر وعده را كاهش دهید. البته چنین توصیههایی برای روزهای گرم سال و هنگام سفر نیز مفید خواهد بود و با توجه به اینكه در پایان ماه رمضان همچنان در فصل تابستان قرار داریم، خوب است بیشتر به این نكات دقت كنید.
این كارشناس تغذیه با اشاره به مشكلات گوارشی و سوءهاضمهای كه به دلیل پرخوری بعد از ماه رمضان ایجاد میشود، چنین توضیح میدهد: بهتر است سه وعده غذای اصلی و دو تا سه میان وعده در نظر بگیرید و در هریك از این وعدهها، حد اعتدال را رعایت كنید تا احتمال بروز مشكلات گوارشی ناشی از پرخوری به حداقل برسد.
هنوز هم تابستان است، مراقب باشید
هنگام روزهداری معمولا توجه بیشتری به مصرف آب و مایعات میشود و افراد برای كاهش حس تشنگی، بیشتر از روزهای معمول از نوشیدنیها، میوهها و سبزیجات استفاده میكنند.
فرهناك با اشاره به اینكه پس از پایان ماه رمضان، همچنان در فصل تابستان قرار داریم و مصرف مایعات باید جزئی از برنامه غذایی باشد، میگوید: مصرف مقدار كافی مایعات و بویژه آب را نباید فقط مخصوص ماه رمضان بدانیم و با توجه به اینكه همچنان در فصل تابستان قرار داریم و خطر كمآبی نیز وجود دارد، به هیچ وجه نباید مصرف مایعات را كنار بگذاریم؛ بنابراین توصیه میشود به مقدار كافی از آب و شربتهای خانگی كمشیرین استفاده كنید و سبزیجات آبدار مختلف مانند كاهو، خیار، گوجهفرنگی و… را نیز در برنامه غذایی خود قرار دهید.
وی تاكید میكند: با توجه به اینكه میوهها سرشار از مواد معدنی، ویتامینها و فیبر است و منبع خوبی از آنتیاكسیدانها هم به شمار میآید، انتخاب بسیار مناسبی برای میانوعدهها بوده و كودكان و بزرگسالان باید به مقدار كافی از آنها استفاده كنند.
لبنیات را فراموش نكنید
یادتان باشد همیشه باید از مواد لبنی مختلف مانند شیر، ماست، پنیر، دوغ و كشك استفاده و به كمك آنها نیاز بدن را تامین كنید. این روزها هم فرصت خوبی است كه این مواد را در برنامه غذایی خود قرار داده و آنها را هم به مقدار كافی مصرف كنید.
فرهناك با اشاره به اینكه مواد لبنی حتما باید در طول روز به مقدار كافی مصرف شود، میگوید: لبنیات منبع خوب كلسیم بوده و به همین دلیل مصرف آن هم به كودكان كه در سنین رشد و استخوانسازی هستند و هم به افراد بزرگسال توصیه میشود. همچنین توصیه میشود لبنیات نیاز بدن به پروتئین و ویتامینهای گروه B را نیز تامین میكند.
به گفته وی، بهتر است از مواد لبنی كمچرب استفاده كنید و همچنین یادتان باشد در كنار مصرف این مواد، برای تامین كلسیم میتوانید از انواع كلمها، بادامزمینی، كنجد و ماهیهایی كه با استخوان میتوان آنها را مصرف كرد نیز كمك بگیرید.
كمتر فستفود بخورید
معمولا عادت مصرف فستفودها و غذاهای آماده در طول ماه رمضان كاهش مییابد و كمتر كسی است كه طی این ماه، دلش بخواهد از آنها استفاده كند. فرهناك ضمن مثبت دانستن چنین تغییری میگوید: پس از پایان این ماه هم خوب است مصرف فستفودها را به حداقل برسانید و از مصرف غذاهای كنسرو شده، شور یا چرب خودداری كنید.
به گفته وی، چون مواد نگهدارنده مختلفی به این نوع غذاها افزوده میشود، مصرف بیش از حدشان برای همه افراد و بخصوص كودكان خطرناك است و همچنین به دلیل زیاد بودن نمك موجود در آنها، برای بزرگسالان و كسانی كه دچار بیماریهای مختلف هستند، میتواند زمینهساز بروز بیماریها و مشكلات قلبی ـ عروقی و فشار خون نیز بشود. همچنین نباید فراموش كنیم این غذاها معمولا بسیار چربتر از غذاهای معمول بوده و از این نظر هم میتواند دردسرساز شود بنابراین با توجه به اینكه فستفودها حاوی مقدار زیادی چربی، سدیم و مواد نگهدارنده است، مصرف آنها توصیه نمیشود و بویژه در روزهای اول پس از پایان ماه مبارك رمضان بهتر است خیلی سراغ آنها نرویم و با استفاده از غذاهای سالم از خانوادهمان پذیرایی كنیم.
این كارشناس تغذیه میافزاید: انواع آشهایی كه در تركیبات آنها از سبزیجات و حبوبات استفاده شده، سوپهایی بر پایه سبزیجات و جو، خورشهای ایرانی كه كمچرب آماده شده است و همچنین خوراكهایی كه با مرغ یا گوشت و سبزیجات تهیه میشود نیز انتخابهای مناسبی برای این روزها به حساب میآید.
شما هم چاق شدهاید؟
«یك ماه روزه گرفتم، ولی چاقتر از قبل شدم!» شاید شما هم این جمله یا مواردی مشابه این را شنیده یا افرادی را دیده باشید كه از چاقی پس از یك ماه روزهداری گله میكنند.
فرهناك با اشاره به اینكه روزهداری همراه با رعایت اصول صحیح تغذیهای موجب كاهش وزن افراد چاق میشود، میگوید: معمولا انتظار داریم وزن افرادی كه دچار مشكل اضافهوزن هستند، پس از یك ماه روزهداری كاهش یابد، ولی نباید فراموش كنید این مساله فقط در صورتی اتفاق میافتد كه اصول تغذیهای صحیح رعایت شود. با این حال، متاسفانه خیلی از افراد پس از این ماه با مشكل افزایش وزن روبهرو میشوند كه توصیه میشود بموقع به فكر برطرف كردن این مساله باشند.
به گفته وی، كاهش فعالیتهای جسمی و عدم تحرك در طول ماه رمضان مشكلی است كه میتواند موجب افزایش وزن شود و به همین دلیل خوب است كمی بیشتر به فكر این موضوع باشیم.
چهارشنبه 92/05/16
امام سجاد(ع) با بیان بیست تعبیر زیبا در وداع با ماه رمضان، سود و بهره مندی از ماه ضیافت الله را به گونه ای توصیف می کند که هیچ
تاجری در هیچ گوشه دنیا این سود را نبرده است و با اشک و آه وداع با ماه مبارک رمضان را بسیار گران و سخت می خواند و می
فرماید: ناراحت از رفتن تو و چشم انتظار آمدن دوباره ات هستیم.
به گزارش مهر، حضرت امام سجاد (ع) در فرازهای ابتدایی دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه ماه مبارک رمضان را عید اولیاء الله می
داند و یکی از بهترین بخشش های خدای سبحان را ماه رمضان و روزه این ماه معرفی کرده و می فرماید: خدایا نعمت های فراوانی به ما
دادی یکی از برجسته ترین نعمتها ماه رمضان و یکی از بهترین فضیلت ها روزه این ماه است که نصیب ما کردی و هیچ زمانی به عظمت
زمان ماه رمضان نیست. گذشته از آن که شب قدر را در آن قراردادی، این ماه ظرف نزول قرآن شد که چنین فیضی در این ماه نازل شد. و
این نعمت را مخصوص مسلمانان نمودی و سایر ملل از نعمت روزه گرفتن محرومند، ما به امر تو روزش را روزه گرفتیم و شبش را به کمک
تو به قیام و عبادت مشغول بودیم .
حضرت زین العابیدن(ع) پس از جملاتی می فرماید: «واربحنا افضل ارباح العالمین » ما سودی که در این ماه بردیم هیچ تاجری در هیچ
گوشه دنیا نبرده است. «ثم قد فارقنا عند تمام وقته و انقطاع مدته و وفاء عدده »، این ماه بعد از آن که پایانش فرارسید، از ما مفارقت و
هجرت کرد و ما را تنها گذاشت «فنحن مودعوه وداع من عز فراقه علینا»، پس ما هم با ماه خدا وداع می کنیم وداع با دوست عزیزی که
مفارقتش برای ما توانفرساست، «و غمنا و اوحشنا انصرافه عنا» ما کسی را وداع می کنیم که رفتنش برای ما بسیار گران و سخت
است و ما را غمگین می کند و به وحشت و ترس می اندازد.
حضرت در ادامه به عنوان خداحافظی با ماه مبارک رمضان تعبیر “السلام علیک” را به کار می برند؛ در محاورات عربی و نیز در آداب
شرعیه هم اینطور است که در هنگام ورود به شخص سلام می کنند و هم هنگام خروج و وداع نیز سلام می کنند.
ای ماه رمضان! دوری تو برایم سخت است، ای مونس من
امام سجاد(ع) با بیانی زیبا و حسرت آمیز به وداع با ماه رمضان پرداخته و می فرماید: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ وَ یَا عِیدَ أَوْلِیَائِهِ
الْأَعْظَمَ»؛ خداحافظ ای ماه بزرگ خدا و عید بزرگ اولیای خدا! «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ یَا خَیْرَ شَهْرٍ فِی الْأَیَّامِ وَ
السَّاعَاتِ» خداحافظ ای بزرگترین همراه از میان زمانها و اوقات؛ و بهترین ماهها در ایّام و ساعات. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِیهِ
الْآمَالُ وَ نُشِرَتْ فِیهِ الْأَعْمَالُ» خداحافظ ای ماهی که آرزوهایمان در تو نزدیک شد؛ خداحافظ ای ماهی که اعمال نیک در تو منتشر شد.
«السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ قَرِینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً وَ أَفْجَعَ فِرَاقُهُ مَفْقُوداً» خداحافظ ای همراه من که ارزش تو بالا بود و اکنون که می روی دلم را به
درد می آوری. فراق تو برای من بسیار دردناک است. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ أَلِیفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ» خداحافظ ای مونس من، که وقتی آمدی
مرا خوشحال کردی، «وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِیاً فَمَضَی» و اکنون که می روی، مرا به وحشت می اندازی، که بدون تو چه کنم.
خداحافظ ای ماه دوری از زشتیها
حضرت سجاد(ع) در فرازهایی از دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه می فرماید: «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ قَلَّتْ فِیهِ
الذُّنُوبُ» خداحافظ ای همراه من که تا بودی، دل من رقیق بود و از آن سر سختی هایش، بیرون آمده بود و وقتی که تو آمدی، گناهانم کم
شد. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّیْطَانِ وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سَبِیلَ الْإِحْسَانِ» خداحافظ ای یاوری که کمک کردی تا من بر شیطان
غلبه کنم و ای همراهی که راههای نیکی را بر من آسان کردی.
خداحافظ ای ماه آزادی از دوزخ
امام زین العابدین(ع) در فرازی دیگر از این دعا بر رهایی از آتش جهنم در ماه رمضان اشاره کرده و می فرماید: «السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا أَکْثَرَ
عُتَقَاءَ اللَّهِ فِیکَ وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَى حُرْمَتَهُ بِکَ» خداحافظ ای ماهی که تعداد آزادشدگان از آتش جهنم در تو زیاد شد.( اشاره به روایتی
است که خداوند در هر شب، به هنگام افطار هزار، هزار کس را از آتش جهنم نجات می داد؛ در شبهای جمعه هر یک ساعت، و در
شب آخر ماه رمضان به مقدار تمام کسانی که در کلّ این ماه از آتش نجات داده است را نجات میدهد.). «السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَمْحَاکَ
لِلذُّنُوبِ وَ أَسْتَرَکَ لِأَنْوَاعِ الْعُیُوبِ» خداحافظ ای ماهی که گناهان را پاک کردی و محو نمودی و همه عیبها را پوشاندی. « السَّلَامُ عَلَیْکَ
مَا کَانَ أَطْوَلَکَ عَلَى الْمُجْرِمِینَ وَ أَهْیَبَکَ فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ» خداحافظ ای ماه! چهقدر برای گناهکاران طولانی بودی و چهقدر برای مؤمنین
عظمت داشتی!
«السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ لَا تُنَافِسُهُ الْأَیَّامُ» خداحافظ اى ماهى که هیچ ماه دیگری از تو برتر نیست. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ هُوَ مِنْ کُلِّ
أَمْرٍ سَلَامٌ» خداحافظ اى ماهى که تا تو بودى، امن و سلامت بود. «السَّلَامُ عَلَیْکَ غَیْرَ کَرِیهِ الْمُصَاحَبَةِ وَ لَا ذَمِیمِ الْمُلَابَسَةِ» خداحافظ اى
ماهی که نه در همنشینی با تو ناراحتی وجود داشت و نه بدی و ناپسندی در حضور تو بود. «السَّلَامُ عَلَیْکَ کَمَا وَفَدْتَ عَلَیْنَا بِالْبَرَکَاتِ وَ
غَسَلْتَ عَنَّا دَنَسَ الْخَطِیئَاتِ» ای ماه رمضان خداحافظ و به سلامت! همانگونه که تو بر ما با برکات فراوان و سلامتی فرود آمدی و ناپاکی
های گناه را از ما زدودی و ما را از خطاها شست و شو دادی!
ناراحت از رفتن تو و چشم انتظار آمدن دوباره ات
«السَّلَامُ عَلَیْکَ غَیْرَ مُوَدَّعٍ بَرَماً وَ لَا مَتْرُوکٍ صِیَامُهُ سَأَماً» خداحافظ که در این وقت وداع، نه از تو ناراحتیم و نه از روزه داری ات خسته
شده ایم. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ وَ مَحْزُونٍ عَلَیْهِ قَبْلَ فَوْتِهِ» خداحافظ از جانب من که خواستار تو بودم و پیش از آمدنت
خوشحال بودم که تو خواهی آمد و اکنون هم که می خواهی بروی، اندوهگین شده ام که از دوریات چه کنم! «السَّلَامُ عَلَیْکَ کَمْ مِنْ
سُوءٍ صُرِفَ بِکَ عَنَّا، وَ کَمْ مِنْ خَیْرٍ أُفِیضَ بِکَ عَلَیْنَا» خداحافظ که چه بدیهایی را از ما دور کردی و چه خیراتی را با آمدنت نصیبمان کردی!
خداحافظ ای ماه مبارک! خداحافظ شب قدر!
«السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى لَیْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِی هِیَ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» خداحافظ و درود بر تو و شب قدر که از هزار ماه برتر است. «السَّلَامُ
عَلَیْکَ مَا کَانَ أَحْرَصَنَا بِالْأَمْسِ عَلَیْکَ وَ أَشَدَّ شَوْقَنَا غَداً إِلَیْکَ.» خداحافظ که تا بودی، مشتاق آن بودیم که بیشتر بمانی و اکنون که می
روی، دلهایمان برای دیدار دوباره ات پَر می کشد. «السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى فَضْلِکَ الَّذِی حُرِمْنَاهُ، وَ عَلَى مَاضٍ مِنْ بَرَکَاتِکَ سُلِبْنَاهُ»
خداحافظ و درود بر تو و درود بر فضل و کرمت که از آن محروم گشتیم و برکات گذشته ات را از کف دادیم. «اللَّهُمَّ إِنَّا أَهْلُ هَذَا الشَّهْرِ الَّذِی
شَرَّفْتَنَا بِهِ» خداوندا ما «اهلِ» این ماه بودیم و تو ما را به آن شرافت بخشیدی و با آن، بر سر ما منّت گذاشتی! …
جملات عجیبی که از امام زین العابدین(ع) در این دعا نقل شده است، همه بر عظمت این ماه دلالت می کند چنانکه امام صادق (ع)
فرمودند: «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ» اگر کسی در ماه رمضان مورد غفران قرار نگیرد، بعید
است که بعد از این ماه مشمول لطف و رحمت خدا قرار گیرد…
خدایا! مصیبت هجران ماه رمضان را برای ما در روز عید فطر جبران فرما
پس حضرت در ادامه دعا عرضه می دارد: خدایا تو آن توفیق را دادی که ما اهل این ماه باشیم در حالی که عده ای از فضیلت این ماه به
خاطر شقاوتشان محرومند، پروردگارا تو مولای مایی در آنچه ما را به شناخت آن برگزیده ای و ما را راهنمایی کردی که از آن پیروی کنیم و
در پرتو توفیق تو، به روزه و نماز آن با اعتراف به تقصیر نایل آمدیم و اندکی از وظایف بسیار را ادا کردیم.
پروردگارا در حالی تو را ستایش می کنیم که به بد رفتاری خود اقرار و به ضایع نمودن نعمت احکام تو و عمر خویش اعتراف داریم و برای
توست از ناحیه دلهای ما پیمان پشیمانی و از ناحیه زبان پوزش طلبی صادقانه، پس اجر مصیبت در اعتراف به تقصیر را به ما عنایت و
عوض خیری به ما لطف فرما. و پذیرش پوزش را برای ما مقرر فرما و ما را در تقصیر از ادای حق خود سرزنش مکن و عمر ما را تا ماه
مبارک آینده طولانی بفرما و هنگامی که ما را به سال آینده رساندی کمک کن تا آنچه در خور توست عبادت کرده و آنچه سزاوار توست
طاعت کنیم و توفیق انجام کار نیک را به طور مستمر به ما عطا فرما تا آنچه شایسته مقام توست در تمام ماه مبارک رمضان که در مدت
عمر ما پیش می آید جبران شود.
امام سجاد در فرازهای پایانی این دعا می فرماید: پروردگارا هجران ماه مبارک را که مصیبت ماست برای ما در روز عید فطر با برکت
جبران فرما و ثواب همه کسانی که تا روز قیامت در این ماه روزه، روزه می گیرند یا عبادت می کنند برای ما نیز مقرر فرما.
چهارشنبه 92/05/16
ای انسان! تو اگر از مقام ماه رمضان نزد خدا واندازه فضل ونعمتی که برای تو داشته است آگاهی داشته باشی،متناسب با نیکی
هایی که نسبت به تو انجام داده ورفتار کریمانه ای که با تو داشته با آن رفتار خواهی کرد و برای اینکه مقام این ماه برای توروشن
شودمی توانی آن رامانند میهمان بزرگواری که بر تو وارد شده بدانی،واکنون که ساعات پایانی آن را می گذرانی مانند کسی که با
عزیزترین عزیزانش وداع می کندبا او وداع خواهی کرد!وتو نمی دانی آیا دیگر بار او راملاقات خواهی کرد یانه…
آری وداع بارمضان وداع با برترین ماه خداست،وداع با لطیفترین روزهای زندگی است.نمی دانیم چرا اما وداع با رمضان ما رایاد آخرین
وداع مولایمان حسین (ع) با بانوی نمونه کربلازینب (س)می اندازد،نمی دانیم چرانمی دانیم چرا اما سختی وداع بارمضان ما را
یادعلمدار وسقای کربلا می اندازدکه طاقت وداع با کودکان حریم حرم حسین(ع)رانداشت…آخر برای ما هر بهانه ای یاد کربلا را زنده می
کند….
خدایا در ساعات پایانی این ماه مارا مشمول رحمت بی پایانت قرار ده واین وداع را آخرین وداع (باماه مبارک رمضان) عمرمان قرار مده!
بحق محمد(ص) و آل محمد(ص)
چهارشنبه 92/05/16
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه
رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه
رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبهاى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم داده اند.
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال: ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو
اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى
ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا
كيف تكونون فيما تستانفون (1)
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى
زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى
پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد
بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى
در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا مىدهد و مىگويد:
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه
هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند
و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از
او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و
بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» (2)
روز اول ماه شوال را بدين سبب عيد فطر خواندهاند كه در اين روز، امر امساك و صوم از خوردن و آشاميدن برداشته شده و رخصت داده شد
كه مؤمنان در روز افطار كنند و روزه خود را بشكنند فطر و فطر و فطور به معناى خوردن و آشاميدن، ابتداى خوردن و آشاميدن است و نيز
گفته شده است كه به معناى آغاز خوردن و آشاميدن است پس از مدتى از نخوردن و نياشاميدن. ابتداى خوردن و آشاميدن را افطار مىنامند و از
اين رو است كه پس از اتمام روز و هنگامى كه مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، شروع مىشود انسان افطار مىكند يعنى اجازه خوردن
پس از امساك از خوردن به او داده مىشود.
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(علیهم السلام) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.
از سخنان معصومين(علیه السلام) چنين مستفاد مىشود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان
بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد. و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:
«… اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و
ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى
اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(صلی الله علیه و اله) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو
مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى
خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو
خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(علیه السلام) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است: «اللهم
صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا
ما خفى من ذنوبنا و ما علن … اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب
اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را
از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما
ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم … خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان
روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش
بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به
معصيت نباشد. بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» (3)
مفهوم عيد در فرهنگ اسلامی:
واژه عيد در اصل از فعل عاد (عود) يعود اشتقاق يافته است. معانى مختلفى براى آن ذكر كردهاند، از جمله: «خوى گرفته»، «هر چه باز آيد از
اندوه و بيمارى و غم و انديشه و مانند آن»، «روز فراهم آمدن قوم»، «هر روز كه در آن، انجمن يا تذكار فضيلت مند يا حادثه بزرگى باشد»،
گويند از آن رو به اين نام خوانده شده است كه هر سال شادى نوينى باز آرد. (4)
ابن منظور در لسان العرب گفته است كه برخى بر آن هستند كه اصل واژه عيد از «عادة» است، زيرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز،
عادت كردهاند. (5)
چنانكه گفته شده است: القلب يعتاده من حبها عيد.
و نيز يزيد بن حكم ثقفى در ستايش سليمان بن عبد الملك گفته است:
امسى باسماء هذا القلب معمودا اذا اقول صحا يعتاده عيدا (6)
به گفته ازهرى: عيد در نزد عرب، زمانى است كه در آن شادىها و يا اندوهها، باز مىگردد و تكرار مىشود. ابن اعرابى آن را منحصر به
شادىها دانسته است. (7)
واژه عيد تنها يك بار در قرآن به كار رفته است:
اللهم انزل علينا مائدة من السماء تكنون لنا عيدا لاولنا و آخرنا و آية منك (سورة مائده / آيه 114) در تفسير نمونه ذيل اين آيه گفته شده است:
«عيد در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است، و لذا به روزهايى كه مشكلات از قوم و جمعيتى بر طرف مىشود و بازگشتبه پيروزيها و
راحتىهاى نخستين مىكند عيد گفته مىشود، و در اعياد اسلامى به مناسب اينكه در پرتو اطاعتيك ماه مبارك رمضان و يا انجام فريضه بزرگ
حج، صفا و پاكى فطرى نخستين به روح و جان باز مىگردد، و آلودگىها كه بر خلاف فطرت است، از ميان مىرود، عيد گفته شده است و از
آنجا كه روز نزول مائده روز بازگشتبه پيروزى و پاكى و ايمان به خدا بوده استحضرت مسيح (علیه السلام) آن را عيد ناميده، و همانطور كه
در روايات وارد شده نزول مائده در روز يكشنبه بود و شايد يكى از علل احترام روز يكشنبه در نظر مسيحيان نيز همين بوده است، و اگر در
روايتى كه از على(ع) نقل شده مىخوانيم «و كل يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد» هر روز كه در آن معصيتخدا نشود روز عيد است» نيز
اشاره به همين موضوع است، زيرا روز ترك گناه، روز پيروزى و پاكى و بازگشتبه فطرت نخستين است.» (8)
در روايات معصومين(علیهم السلام) نيز بارها به اين موضوع اشاره شده است، همچنانكه گذشت امير المومنين على(ع) هر روزى كه در آن
معصيت و گناه نشود، روز عيد خوانده است.
از سويد بن غفله نقل شده است كه گفت: در روز عيد بر امير المؤمنين على(ع) وارد شدم و ديدم كه نزد او نان گندم و خطيفه (9) و ملبنة (10)
است. پس به آن حضرت عرض كردم روز عيد و خطيفه؟!.
پس از آن حضرت فرمود: انما هذا عيد من غفرله، اين عيد كسى است كه آمرزيده شده است. (11)
و نيز در يكى از اعياد، آن حضرت فرمود: «انما هو عيد لمن قبل الله صيامه، و شكر قيامه، و كل يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد»، «امروز
تنها عيد كسى است كه خداوند روزهاش را پذيرفته، عبادتش را سپاس گزارده است، هر روزى كه خداوند مورد نافرمانى قرار نگيرد، عيد
راستين است.» در روايات اسلامى براى اعياد به ويژه اعياد مذهبى از جمله عيد فطر، آداب و رسوم خاصى توصيه شده در حديثى از معصوم
(علیهم السلام) آمده است.
«زينوا اعيادكم بالتكبير» عيدهاى خودتان را با تكبير زينتبخشيد.
«زينوا العيدين بالتهليل و التكبير و التحميد و التقديس» عيد فطر و قربان را با گفتن ذكر لا اله الا الله، الله اكبر، الحمد لله و سبحان الله، زينتبخشيد.
سه شنبه 92/05/15
ميدانستم نبايد باردار شوم ، يعني حق نداشتم وضع حمل كنم . اين را سال دوم ازدواجم فهميدم . هنگامي كه بچه مان موقع تولد مرد !
چند ماه بعد بود كه هانيه ، خواهر هادي-شوهرم- كه بهترين دوستم نيز محسوب ميشد گفت : ” موقع وضع حمل دكترها به سراغ هادي آمدن و
سوال كردن ، بچه يا مادر ؟ داداشم از آنها خواست توضيح بدهند كه دكتر خيلي كوتاه و سريع گفت ، فرصت چك و چانه نداريم … يا بچه تون
سالم به دنيا مياد ، يا مادرش زنده مي مونه ، يكي رو بايد انتخاب كني ! خب طبيعي بود شوهرت تو را انتخاب كرد ! “
آن روز كه خواهر شوهرم اين را گفت ، به سراغ شوهرم رفتم و گفتم : غصه نخور مرد … ما هنوز جوون هستيم و من يك دو جين بچه برات
ميارم !
اما بر خلاف تصورم هادي نخنديد و با بغضي كه سعي ميكرد پنهانش نگاهش دارد گفت :” نه… تو هرگز نبايد بچه به دنيا بياري . مهري ،
يعني اگه بخواي وضع حمل كني ، ديگه حق انتخاب نداريم … چون در آن صورت اين تو هستي كه مي ميري !
اول فكر كردم شوخي ميكند ، اما هيچ شوخي در كار نبود . من محكوم بودم كه لياقت مادر شدن را پيدا نكنم ! طفلك هادي ، خيلي سعي ميكرد
خودش را بي تفاوت جلوه دهد ، اما نميتوانست . وقتي با خواهر زاده هاي خودش و يا برادر زاده هاي من بازي ميكرد دلش غنج ميرفت و يا
وقتي در كوچه و خيابان پدري را با فرزندش ميديد ، حسرت در نگاهش پر ميشد . توسط هانيه بهش پيشنهاد كردم بچه از پرورشگاه بگيريم و
او گفت ، بچه خود آدم يه چيز ديگر است . آن وقت برايش يك نامه نوشتم كه :اگر تو بخواي من حرفي ندارم كه تو زن بگيري ،چه به عنوان
هووي من چه منو طلاق بدي ! وقتي اين نامه را خواند ، آمد روبرويم ايستاد نگاهم كرد و حرفي نزد . وبعد يك ماه تمام با من حرف نزد ، توي
يك خانه زندگي ميكرديم ، سر يك سفره غذا ميخورديم ، اما جوابم را نميداد ، تا بالاخره وقتي به پاش افتادم و اشك ريختم و طلب عفو كردم
گفت :” اگر يك بار ديگر اين پيشنهاد را بدي ديگه باهات تا آخر عمر حرف نميزنم ، من عاشق تو هستم ، و نه عاشق بچه ، فهميدي مهري ؟ ! ”
آن روز فهميدم كه لايق خوشبختي است … و همان روز بود كه تصميم گرفتم مادر بشوم به هر قيمتي !
در يكي از كتابهاي دعا خواندم كه اگر 124 هفته به نيت 124 هزار پيامبر هر شب جمعه دعاي مخصوصي را بخوانم نيتم برآورده ميشود .
وقتي 124 هفته ، يعني دو سال ونيم گذشت ، برنامه باردار شدنم را طوري تنظيم كردم كه دو ماه اول هادي نفهمد و پنج ماه بعد را نيز هنگامي
كه او در ماموريت بود گذراندم و به اين ترتيب وقتي شوهرم از ماجرا با خبر شد كه فقط 47 روز ديگر به زمان وضع حملم باقي مانده است و
او و هيچ كس ديگر جز دعا كردن كاري ديگري از دستشان ساخته نبود ، تا بالاخره روز چهل وهفتم فرا رسيد و مرا براي سزارين به اتاق
عمل بردم . جلوي اتاق عمل كه رسيدم هادي گفت : ” خيالت راحت باشد ، تا زماني كه تو و بچه سالم از اتاق عمل خارج بشين ، من مشغول
نماز خواندنم ! ” و به اين ترتيب با قوت قلب آماده تولد فرزندم شدم ! ، اما …
روايت لحظات مرگ:
چشم كه باز كردم فكر كردم از بيهوشي بيرون آمدم . وقتي پسرم را در دست يكي از پرستارها ديدم از او خواستم كه به من نشانش دهد . اما او
انگار حرفم را نشنيد و به همين خاطر رو به خانم دكتر حرفم را تكرار كردم . اما دكتر به جاي پاسخ به من با عصبانيت رو به دستيارش كرد و
فرياد زد :” ضربان قلب به صفر رسيده شوك الكتريكي ! اول نفهميدم دكتر چي دارد ميگويد و در مورد كي حرف ميزند ؟ اما وقتي يكي از
دستياران خانم دكتر با دستگاه مخصوص به سراغ كسي كه روي تخت خوابيده بود رفت و من آن شخص را ديدم ، متوجه شدم كه او كسي جز
خودم نيست ! و جالب بود كه همان لحظه فهميدم مرده ام ! دچار حالت عجيبي شدم ، شبيه كساني كه گوششان از هوا پر ميشود و چيزي را
نميشنوند يا مثل كساني كه چيزي را در خواب مي بينند . همه چيز رنگ باخته و سياه و سفيد بود. صورت افراد داخل اتاق عمل مدام تغيير
حالت پيدا ميكرد و كوچك و بزرگ ميشد و گاهي اوقات قيافه شان مثل صورتك ميشد و… و بعد يك مرتبه مه غليظي اطرافم را گرفت و هر قدر
كه مه غليظ تر ميشد ، من بيشتر و بيشتر دچار حالت بي وزني ميشدم و ناگهان مثل اينكه از خواب بيدار شوم ، خود را در يك باغ سرسبز و پر
از درخت ديدم ، رنگها شفاف تر و قشنگ تر از هميشه بود . نور خورشيد را انگار ميشد لمس كرد … اما كمي گيج بودم كه اينجا كجاست ؟ در
همين حال زني بسيار زيبا را ديدم كه زير يك درخت سيب ايستاده و ميوه ميچيند ، با اينكه فاصله اش از من دور بود ، اما همين كه تصميم گرفتم
به سراغش بروم ، فاصله ها از بين رفت و خود را كنار زن ديدم و گفتم :” خانم … اما هنوز حرف نزده بودم كه او گفت :” مگه تو نميداني
مادرهايي كه موقع زايمان مي ميرند يكراست ميان اينجا ؟!
اين را كه زن گفت لحظه اي دچار شادي شدم ، يعني اينجا بهشت است ؟ اما يك مرتبه ياد فرزندم افتادم و پرسيدم ، پس بچه ام چي ؟ اما آن زن با
مهرباني گفت : ” سفر بچه ات به خير بود … ” معني حرفش را فهميدم ، اما با اين حال از خودم پرسيدم :” حالا كي بچه ام را بزرگ ميكنه ؟
كي بهش شير ميده ؟ كي ازش نگهداري ميكنه ؟ و… “و ناگهان و بدون اختيار زدم زير گريه ، كه همان زن زيبا و مهربان گفت :” كار رو
خراب نكن… ”
نفهميدم او چه ميگويد و همچنان با گريه ميگفتم :” بچه ام … بچه ام ” در همين لحظه ناگهان گهواره اي را ديدم كه از آسمان پايين آمد و به من
كه رسيد فرزندم را - همان طور كه در اتاق عمل يك لحظه ديده بودم - ديدم كه داخل گهواره نيم خيز شد .
روايت لحظات پس از مرگ:
طوري از ديدن فرزندم شوكه شده بودم كه وصف ناكردني است . حالا هر دو اشك مي ريختيم ، اما هر كار ميكرديم نمتوانستيم همديگر را بغل
كنيم ! به همين خاطر من با نااميدي گفتم ، خدايا بچه ام … و تا اين را گفتم پسرم در آغوشم آرام گرفت وبعد ، آخرين چيزي كه از باغ بهشت به
ياد دارم حرف آن زن مهربان بود :” حيف شد ” و بعد ديگر هيچ چيز را به ياد ندارم و فقط صداي زمزمه و همهمه اي را مي شنيدم كه از ميان
آن سرو صداها سه صدا را مي شناختم اول گريه فرزندم ، دوم گريه شوهرم و بعد - با چند ثانيه فاصله - صداي خانم دكتر را كه يك مرتبه
فرياد زد :” قلب او بكار افتاد … و آنگاه شوهرم به زمين افتاد و سجده كرد و فرزندم نيز ديگر گريه نكرد .
امروز پسرم - خداداد - پانزده ساله است و خدا را شكر ميكنم كه هادي را به آرزويش رسانده ام ! *** دستهایی که کمک میکنند
مقدسترند از لبهایی که دعا میکنند ***