ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
شنبه 92/03/04
۱.قانون اساسی:
بدیهی است که یکی از معیارهای دست یابی به ویژگیهای منتخب ریاست جمهوری رجوع به قانون اساسی است. چنانکه امام راحل
نیز ملت شریف ایران را به آن ارجاع می دهند و می فرمایند: « باید توجه داشته باشند آقایان که آن صفتی که در قانون اساسی برای
رئیس جمهور تعیین کرده اند مراعات کنند، قانون اساسی را ملاحضه کنند … کسی که دارای این صفات بوده او را به آن صفات می
شناسند به او رای بدهند و اگر چنانچه فاقد آن صفات باشد احتراز کنید از رای دادن به او. »
با توجه به رهنمود فوق اصل 115 قانون اساسی مقرر کرده است که رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط
زیر باشند انتخاب گردد:
ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوا، مومن ومعتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب
رسمی کشور، گفتنی است که هر یک از صفات یاد شده نیازمند تشریح و تبین می باشد که سعی می شود در ذیل شاخصه های
مطرح از کلام امام (ره)و مقام معظم رهبری پرداخته شود.
ب) :مهمترین ویژگیها در کلام امام (ره)و مقام مظعم رهبری
1. اعتقاد و پایبندی به اصل ولایت فقیه: یکی از معیارهای مهم انتخاب رئیس جمهوری است که امام راحل و مقام معظم رهبری همواره
در آستانه انتخابات به آن اشاره داشته اند .
حضرت روح الله امام خمینی (ره) می فرمایند: او را شخصی دانستیدکه لیاقت دارد برای یک همچو مسندی و… اعتقاد به قوانین
اسلامی دارد و در مقابل قانون اساسی خاضع است و « اصل صدودهم » ظاهراً که راجع به « ولایت فقیه » است معتقد است و وفادار
است نسبت به او یک همچون شخصی را شماها خودتان انتخاب کنید و گروههای مردم را هم ودار کنید که یک همچو شخصی را
انتخاب کنند و از تفرقه بپرهیزید..
در واقع این اصل یک رکن از مبانی جمهوری اسلامی ایران است. فلذا طبق اصل 115قانون اساسی نیز باید فرد منتخب ریاست جمهوری
به آن مومن و معتقد باشد.
معظم له با بیان این مطالب که اختیاراتی که در قانون اساسی برای ولی فیقه مشخص شده است ناقص می باشدمی فرمایند:
« این قانون اساسی هست این بعض شؤون ولایت فقیه هست نه همه شؤون ولایت و از ولایت فقیه آن طوری که اسلام قرار داده
است ..هیچ کس ضرر نمی بیند ..»
بنابر این بیان اهمیت این تجانس و وفاداری و اعتقاد به شؤونات ولی فقیه آشکار تر میشود.
البته تذکر این نکته مهم است که چگونه ضدیت یا عدم اعتقاد به اصل محرز می شود مقام معظم رهبری بطور دقیق چنین میفرمایند: «
در اینکه ضدیت با ولایت، ضدیت با اصلی ترین و رکین ترین اصول و ارکان نظام جمهوری اسلامی است، شکی نیست، منتهی ضدیت
معنایی دارد اگر کسی علیه موقف ها و مواضعی که دستگاه رهبری اعلام میکند که طبق قانون اساسی سیاستهای اصلی نظام را
تشکیل می دهد چیزی می نویسد و مطالبی می گوید و صریحاً و غالباً ( هر چند دائمی نباشد ) با این مواضع و رد مواقع حساس
مخالف میکند، البته اینها ضدیت است،. لکن کسی که کلمه یا مطالبی در یک وقت و در جایی گفته است نمی شود گفت اینها ضد
ولایت فقیه هستند. »
2. ساده زیستی و دوری از اشرافی گری:
یکی دیگر از اموری که همواره امام راحل و مقام معظم رهبری مورد توجه قرار داده و احساس نگرانی و خطر کرده اند، رسوخ روحیه رفاه
طلبی در مسئولین است، زیرا روحیه رفاه طلبی و راحت طلبی به صورت اصولی و محوری بر تصمیمات انسان تاثیر دارد و او را وارد
صحنه دیگری از حیات سیاسی و اجتماعی می کند.
3. بصیرت در امر دین و سیاست :
تاکید بر بصیرت در امر دین و سیاست از آن روست که رئیس جمهور سامان دهنده یک جامعه دینی در جهان الحاد و تداوم بخش انقلاب
در مسیر تعیین شده آغازین است به ویژه ضرورت این ویژگی در زمانی که بحث سنت و مدرنیسم، توسعه سیاسی جامعه مدنی و
مقوله های دیگری از این قبیل مطرح است، بیش از پیش خودنمایی میکند …
امام راحل داشتن درک سیاسی و بصیرت دینی را یکی از ویژ گی های مهم رئیس جمهور قلمداد میکند: « رای خود را به شخصی که
متعهد به اسلام و خدمتگزار به ملت و کشور و حامی مستضعفان و دارای بصیرت در امر دین و دنیا و منزه از گرایش به شرق و غرب و
مکتب های انحرافی و دارای دید سیاسی است بدهید ».
از این سخن مقام معظم رهبری که ذیلا می آید دقیقا ضرورت داشتن بصیرت دینی را می توان استنباط کرد که می فرمایند: « اگر ما این
اشتباه را بکنیم که در مسألۀ حکومت و مدیریت جامعه ملاک و معیار اسلام را فراموش کنیم و به سراغ شیوه های رایج دنیایی برویم
معنای جامعه اسلامی ما از بین خواهد رفت ».
4. مدیریت و توانمندی در اجرای امور :
ضرورت داشتن ویژگی مدیر و مدبر بودن رئیس جمهور بدان جهت است که رئیس جمهور عهده دار مدیریت عالی اجرایی است و به تبع
این عنوان در انجام وظایف خود فرآیندی را دنبال می کند که شامل اجرایی چون برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل، انگیزش،
ارتباطات، هدایت و تصمیم گیری است در واقع جایگاهی است که مرکز ثقل اندیشه ها، طرحها و پیشنهادهاست و در حقیقت آخرین
مرجع برای تجزیه و تحلیل، جمع بندی و اتخاذ تصمیم برای عمل است.
مقام معظم رهبری در این خصوص می فرمایند: « هیچ عاملی نمی تواند امنیت و سلامت این کشور، تداوم حاکمیت نظام و امکان کار و
سازندگی را جز اتصال به مردم تامین کند و این اتصال و ارتباط نیز تنها در سایه ( حسن عمل مسولان ممکن می شود ) ».
بدون شک در صورتی که رئیس جمهور آینده از توان مدیریتی و عملی ضعیفی برخوردار باشد به طور قطع در پیش برد اهداف انقلاب
اسلامی و اصول تغییرناپذیر نظام با موانعی بزرگی روبرو خواهیم شد .
5. دلسوز و مستضعف گرا:
مقام معظم رهبری در بیانی با اشاره به این نکته می فرمایند: « مهمترین مسئولیت نظام ما کوشش همه جانبه در از بین بردن
محرمیت و زدودن فقر و حمایت از طبقات مستضعف است و این سیاست باید در اولویت کارها قرار گیرد بگونه ای که معیاری برای
سنجش دیگرکارها باشد ».
6. داشتن روح بزرگ و سعه صدر:
افرادی که دارای سعه صدر و روح بزرگ هستند از چند جهت قابل ملاحظه است. چنین افرادی نسبت به سلایق مختلف که طبعاً در هر
جامعه ای وجود دارد، برخورد معقولانه ای خواهند داشت و می توانند نوعی همدلی و تفاهم عمومی بین گرایشهای متفاوت جامعه
بوجود آورند.
7. حسن سابقه :
حسن سابقه یکی دیگر از معیارهایی است که باید انتخاب نماینده اصلح مدنظر قرار داده و ملاحظه گردد که آیا سابقه و عملکرد خوب و
انقلابی در گذشته و همچنین از سابقه مثبت و خوب در حمایت از انقلاب و دستاوردهای آن برخوردار بوده است. در این خصوص امام
عظیم الشان می فرمایند: « مردم با بصیرت و درایت و تحقیق کاندیداها را شناسایی کرده و به سوابق و روحیات و خصوصیات دینی و
سیاسی نامزدهای انتخابات توجه نمایند ».
« اشخاصی که انتخاب می کنید سوابقشان را مطالعه کنید، در زمان سابق چه جور بودند ».
8. سایر ویژگیها :
در این مجال معیارهای عمده انتخاب نماینده اصلح گفته شد و مخفی نیست که ویژگی های مهم دیگری نیز در بیانات امام راحل و مقام
معظم رهبری وجود دارد که به اختصار یادآور می شویم:
تقوا
تعهد به اسلام
صداقت
عدالت خواهی
استکبارستیزی
منزه از گرایش به غرب
پایبند به ارزشها
…….
ج) راههای شناخت معیار و ویژگیها :
با وجود آشنایی نسبت به ویژگی های یاد شده این سوال مطرح است که چگونه میتوان به شایستگی و فرزانگی یک فرد برای تصدی
ریاست جمهوری پی برد.در این خصوص نیز با الهام از فرمایشات امام راحل و رهبری معظم انقلاب به برخی از راههای دستیابی به
شناخت و یژگیها می پردازیم:
1. تحقیق:
بدیهی است که یکی از راههای شناخت نماینده اصلح تفحص و توجه به مواضع آنها در مواقف و مراحل مختلف انقلاب است یعنی باید
ملاحظه کرد که آنها در رابطه یا سیاست خارجی .مسائل اقتصادی.فرهنگی .سیاسی و مبانی و ارکان نظام چه برخوردی داشته اند
2. مشورت کردن:
حضرت امام با بیان اینکه علاج واقعه را پیش از وقوع باید کرد می فرمایند در تعیین رئیس جمهور:با طبقه تحصیل کرده .متعد و روشن فکر
با اطلاع ازمجاری امور و غیر وابسته به کشورهای قدرتمند استثمار گر و اشتهار به تقوا و تعهد به اسلام و جمهوری اسلامی مشورت
کرده.
با علماء و روحانیون با تقوا و متعهد به جمهوری اسلامی مشورت کرده
اگر چنانچه اشخاص مطمئنی باشند که آنها تشخیص بدهند .شهادت بدهند که فلان آدم جهات مختلفش همه خوب است وقت مانعی
ندارد که کسی به واسطه تشخیص آنها و اطمینان به اینکه این صحیح است .رای به آنها بدهد .
3. شناخت مقایسه ای:
بدین معنی که باید دیدحوزه عملکردی سابق فرد کاندید چگونه بوده است .سپس ویژگی های او را با وظایفی که پیش روی ریاست
جمهوری است سنجیده شود به عبارت دیگر با توجه به حوزه کارکردی و کار آمدی سابق فرد در مقایسه با قلمرو وسیع رئیس جمهوری و
وطایف بسیار سنگین چنین جایگاهی .آیا او میتواند چنین مسندی را احراز نماید.
4. اطرافیان:
یکی دیگر از راههای شناخت کاندیدای اصلح آشنایی با اطرافیان و عناصری است که در آینده توسط وی بکار گرفته می شوند
رئیس جمهور اصلح فردی می باشد که این معیارها در او وجود داشته باشد
شنبه 92/03/04
مدیر محترم حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در نشستی که در مورخه 4/3/93 در این حوزه مبارکه برگزار شد با تبریک ایام رجب و
ولادت حضرت علی (ع) نکاتی را در مورد ایام امتحانات و انتخابات ریاست جمهوری بیان کردند:
ایشان مواردی را در خصوص امتحانات پایان ترم و حضور به موقع سر جلسه امتحان اشاره کردند.و از طلاب خواستند که حضور
حداکثری در پای صندوقها داشته باشند و با آگاهی کامل و براساس معیارهایی که رهبر فرمودند نامزد اصلح را انتخاب کنند.
و در ادامه اشاره کردند فضای جنجالی در ایام انتخابات به وجود نیاید و در گروههای چند نفره به بررسی نامزد اصلح جهت انتخابات
ریاست جمهوری به بحث و گفت و گو بپردازند.
شنبه 92/03/04
ایمان و اخلاق…
پسرعمه دختر دایی بودیم و در جریان انقلاب بیشتر به دو هم رزم شباهت داشتیم تا فامیل،
زمستان 56 بود که از من خواستگاری کرد و من که آن موقع در سرم تب و تاب انقلاب بود،خیلی بهم برخورد.
یک سال و چند ماه از این جریان گذشت و در این بین او بود که با اصرار و خواندن آیات و روایات،سعی در متقاعد کردنم داشت تا اینکه
یک بار برای اتمام حجت آمد و گفت:
«معصومه ،خودت می دانی ملاک من برای انتخاب تو،ظاهر و قیافه نبوده ولی اگر باز فکر می کنی این قضیه منتفی است بگو که دیگر با
اصرارم تو را اذیت نکنم»
نشستم و با خودم خلوت کردم.روایت دیده بودم که اگر خواستگاری برایتان آمد و با ایمان و خوش اخلاق بود رد کردنش مفسده به دنبال
دارد،هیچ دلیلی برای رد کردنش به ذهنم
نرسید:
گفتم راضیم.
به نقل از همسر شهید اسماعیل دقایقی
روحشان شاد و یادشان گرامی
شنبه 92/03/04
یک روز پدرم از میدان ترهبار آمده بود و مقداری میوه خریده بود. وقتی از پلهها بالا آمد، توی هر دستش چندتا پلاستیک پر بود و عرق
ریزان و نفسزنان گفت: یک نفر بیاید و به من کمک کند.من فوری دویدم کفشهای پدر را جفت کردم و رفتم پایین در ماشین را که باز
بود، قفل کردم و آمدم بالا. پدرم با لحن گوشهداری گفت: فقط در ماشین را قفل کردی؟! پس بقیه چیزها چی؟!
من رفتم از بین خریدهای پدر، پفک و لواشکی را که سفارش داده بودم، برداشتم و نشستم روی صندلی آشپزخانه. پدر گفت: دختر!
کلید ماشین را کجا گذاشتی؟ گفتم: کلید…!؟ همین الان تو دستم بود… نمیدانم.
پدر با تعجب گفت: یعنی چه؟ و بعد هر دو شروع کردیم به گشتن. روی در و دیوار و کف اتاق. … من نمیدانستم پدر زیر زبان چه
میگوید. انگار بیشتر شبیه غرولند بود. بعد همین طور که مشغول جست وجو بودیم، یکمرتبه پدر فریاد دردناکی کشید و بر زمین
نشست. گفتم: پدر جان! … خدا رو شکر بالاخره پیدا شد. این سوزن گلدوزی منه که دیروز گمش کرده بودم.
پدر سوزن را از پاشنه پایش بیرون کشید و اشاره کرد که چسب بیاورم. من رفتم توی کابینت دنبال چسب بگردم که یادم آمد چسبها
توی یخچال است. شیشه دارو دستم بود که یکمرتبه نمیدانم چه شد از دستم رها شد و ریخت کف آشپزخانه. پدردر حالی که پایش
را با دستش گرفته بود، لنگ لنگان آمد توی آشپزخانه که سرش محکم خورد به در نیمه باز کابینت که من باز گذاشته بودم. در همین
زمان، تلفن زنگ زد و من رفتم جواب بدهم. دوستم نسرین بود. حدود ده دقیقهای طول کشید تا برای رفتن به جشن تولد یکی از
دوستانمان قرار بگذاریم. تا گوشی را گذاشتم، زنگ آپارتمان به صدا درآمد. آیفون را برداشتم. آقای تمدن همسایه طبقه پایین بود. گفت:
کلید را روی ماشین جا گذاشتهاید. من گفتم: ای وای! … باشد به پدرم میگویم.
پدرم برگشت و به من چپ چپ نگاهی کرد و با پای درب و داغونش از پله ها پایین رفت. بعد از چند دقیقه، در حالی که چند عدد
بستنی توی پلاستیک بود و یک جعبه کیک خامهای تو دستش بود، بالا آمد. من دویدم کفشهای پدر را جفت کردم. بعد هم همه
بستنیهای آب شده را ریختم توی ظرفی و با چند عدد کیک خامهای به هم چسبیده آوردم تا با پدر بخوریم.
پدر در حالی که لبخند خاصی روی لبش بود، گفت: بارک الله! آفرین بر این دختر! راست میگویند دختر داشتن هم بیفایده نیست. اگر
تو نبودی، من چکار میکردم.
اول نفهمیدم منظورش چیست، ولی بعد از چند لحظه، هر دو زدیم زیر خنده و مشغول خوردن شدیم
پنجشنبه 92/03/02
آقای من :
دیشب کسی برای تو سجاده وا نکرد
بغضی ترک نخورد و گلویی صدا نکرد
انگار ما بدون حضور تو راحتیم
وقتی کسی برای ظهورت دعا نکرد….
“اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان (عج)”
الهی آمین