ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
سه شنبه 91/09/07
باسمه تعالی
گزارش فرهنگی ایام دهه اول ماه محرم حوزه سنندج
((السلام علیک یااباعبد الله الحسین (علیه السلام ))
مراسم سوگواری اباعبدالله الحسین علیه لسلام ازروز شنبه دوم محرم لغایت جمعه هشتم ماه محرم برگزارگردید. این مراسم باحضورطلاب ،اساتید ،کادرو خواهرانی که از بیرون به این مراسم می آیند برگزار شد.
خواندن دعای پرفیض زیارت عاشورا ومداحی توسط خواهران طلبه ، سخنرانی اساتید این مدرسه مبارکه ودر پایان پذیرایی ازطلاب سین برنامه های برگزار شد.
اهم صحبتهای خانم حلواییان که درباره بحث شفاعت مطرح کردند عبارت است از :
تاریخچه فرقه وهابیت /معرفی عبد الوهاب مؤسس این فرقه انحرافی /بررسی شبهات وهابیت در بحث طلب شفاعت از ائمه (علیهم السلام )/ معرفت وشناخت نسبت به ائمه(ع) خصوصاً امام حسین علیه السلام.
همچنین جلسه اخلاق عمومی که هرهفته برگزار می گرددبا حضور حاج آقاصفرزاده (معاون فرهنگی مرکزبزرگ اسلامی غرب کشور )برگزارگردید. ایشان پس ازعرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن واقعه عاشوراءوشهادت امام حسین (ع)وهفتادودوتن یار باوفایش به بحث واقعه عاشورا و قیام امام حسین (علیه السلام) اشاره کردند. همچنین بیان کردند که ماباید عزاداری واقعی و بابصیرت داشته باشیم و از انواع انحرافاتی وتحریفا تی که رخ داده خودمان راحفظ کنیم.
ایشان اشاره کردند که رسول خدابه امام حسین (علیه السلام) مهر ومحبت بسیاری داشتند ودرزمان حیاتشان بسیاراهل بیت رااحترام می کردند. رسول اکرم (ص) به آینده نگری قیام امام حسین و وقایعی که برایشان اتفاق افتاد در زمان حیاتشان اشاره کرده بودند وهروقت امام حسین (ع) را می دیدند اشک چشمهای ایشان رافرامی گرفت.
دوشنبه 91/09/06
اگر شهادت ابی عبدالله علیه السلام اجزای مختلف عالم هستی را به گریستن واداشت، امر غریبی نیست که انبیای الاهی، فرشتگان و جنیانِ باایمان نیز بر این مصیبت بزرگ بگریند و عزادار شوند.
1.گریة اجزای نظام هستی
در روایات متعددی چنین آمده که پس از شهادت امام حسینعلیهالسلام، زمین، آسمان و دیگر اجزای نظام هستی بر کشته شدنش گریستند. فراوانی این روایات به گونهای است که جای تردیدی دربارة اصل این رخداد باقی نمیگذارد، و مهم، مفهوم و معنای این گونه روایات است. این روایات، به جز اهلبیتعلیهمالسلام و اصحاب آنان، از طریق اهل سنت نیز نقل شدهاند.در روایاتِ رسیده از اهل بیتعلیهالسلام، معمولاً به آیة 29 از سورة دخان اشاره شده است که مربوط به هلاکت فرعون و قوم است: «پس آسمان و زمین بر آنان نگریستند و آنان از مهلتیافتگان نبودند».
سپس در ادامة این دسته روایات آمده است که در طول تاریخ، آسمان و زمین، تنها بر دو تن گریستند که عبارتند از: یحییبنزکریاعلیهالسلام و حسینبنعلی؛ جعفربنمحمدبنقولویه قمی(محدث بزرگِ شیعه در قرن چهارم) در باب بیست و هشتم کتاب کامل الزیارات، با عنوان «بکاء السماء والارض علی قتل الحسین علیه السلام و یحییبنزکریاعلیه السلام » بیست و هفت روایت در این باره آورده است. 1
و بابهای دیگری نیز با عنوانهای «بکاء جمیع ما خلق الله علی الحسینعلیهالسلام » با نه روایت، و«بکاءالملائکة علی الحسینعلیهالسلام » با بیست روایت و «نوح الجن علی الحسینعلیهالسلام » با ده روایت به چشم میخورد. 2در دومین روایت باب بیست و هشتم که به طور مسند از ابراهیم نخعی نقل شده، آمده که روزی امیر مؤمنان علیعلیهالسلام وارد مسجد شد و در گوشهای نشست و اصحابش نیز گرد او حلقه زدند. در این هنگام، فرزندش حسینعلیهالسلام وارد مسجد شد و نزد پدر رفت.
امیر مؤمنانعلیهالسلام در حالی که دست مبارکش را بر سر فرزندش نهاده بود فرمود: «فرزندم! خداوند اقوامی را در قرآن کریم مورد سرزنش قرار داده و فرموده: فما بکت علیهم السماء والارض وماکانوا منظرین؛ آنگاه حضرت افزود: به خداوند سوگند، تو را خواهند کشت، سپس آسمان و زمین بر تو خواهند گریست». 3
از این روایت برمیآید که تمامی آنچه در آسمان و زمین است بر قتل امام حسینعلیهالسلام گریسته است. این معنا، طبق روایت مفصلی از امام صادقعلیهالسلام خطاب به زراره به صورت واضحتری بیان شده است. در این روایت میخوانیم:«ای زراره! آسمان، چهل روز بر حسینعلیهالسلام با خون گریست، و زمین چهل روز با سیاهی برحسینعلیهالسلام گریست. و خورشید چهل روز، با کسوف و سرخی بر حسینعلیهالسلام گریست. و همانا کوهها از هم پاشیدند، و دریاها متلاطم شدند. و فرشتگان چهل روز بر حسینعلیهالسلام گریستند…».4
در روایت دیگری از امام صادقعلیهالسلام میخوانیم که: «پس از شهادت امام حسینعلیهالسلام آسمانهای هفتگانه و زمینهای هفتگانه و آنچه در آنها و بین آنهاست، و آنچه از مخلوقات الهی در بهشت و دوزخ قرار دارند، و آنچه دیده میشود و آنچه دیده نمیشود همگی بر ابیعبداللهعلیهالسلام گریستند، به جز سه چیز که بر آن حضرت نگریستند…».5آن حضرت سپس در پاسخِ راوی، آن سه چیز را بصره و دمشق و آل عثمانبنعفان معرفی فرمود. در روایت ابوبصیر از امام باقرعلیهالسلام نیز آمده که انس و جن و پرندگان و وحوش بر امام حسینعلیهالسلام به گونهای گریستند که اشکشان جاری شد.6
آن حضرت در روایتی دیگر، پس از اشاره به آیة لَم نَجْعَل لَهُ من قبل سمیاً و اینکه حضرت یحییعلیهالسلام و امام حسینعلیهالسلام پیش از خود، هم نامی نداشتهاند، فرمود: «و آسمان و خورشید، چهل روز بر آن دو گریستند، و گریة آنها به این صورت بود که خورشید هنگام طلوع و غروب، سرخرنگ میشد».7در روایت فاطمه بنت علیعلیهالسلام نیز میخوانیم: «… نور خورشید بر روی دیوارها به رنگ سرخ ـ همچون ملحفههای رنگینـ مشاهده میشد. و اینچنین بود تا زمانی که علیبنالحسینعلیهالسلام به همراه زنان از شام خارج شد و سر امام حسینعلیهالسلام به کربلا بازگردانده شد.»8
دربارة گریة وحوش نیز روایتی توسط حارث اعور از امیر مؤمنان علیعلیهالسلام نقل شده که حضرت پیشگویی کرده، فرمود: «پدر و مادرم فدای حسین که در پشت کوفه کشته خواهد شد. به خدا سوگند، گویا انواع وحوش را مینگرم که گردنهایشان را به سوی قبر او کشیده و بر او میگریند و شب تا به صبح در رثای او میگریند. پس هرگاه وحوش چنیناند، مبادا شما در حق او جفا کنید».9گریة آسمانها و زمینهای هفتگانه، بر شهادت امام حسینعلیهالسلام، در روایت معروف ابنشبیب از امام رضاعلیهالسلام نیز به چشم میخورد. 10
چنان که گذشت، پیش از رخداد کربلا، امیر مؤمنان علیعلیهالسلام پیش گوییهایی دربارة اصل حادثه و حوادث شگفتِ پس از آن داشت؛ از این رو، بعضی از خواص اصحاب آن حضرت نیز شنیدههای خود در این باره را، پیش از رخداد کربلا، برای دیگران بازگو میکردند. به عنوان نمونه، هنگام تبعید ابوذر به ربذه، توسط عثمان، برخی از مردم به ابوذر گفتند: «دل خوشدار، که این سختیها در راه خدا اندک است». و ابوذر، در پاسخ، ضمن تصدیق این سخن، اظهار داشت:
ولکن شما نسبت به قتل حسینعلیهالسلام چه خواهید کرد؟ به خداوند سوگند، در اسلام پس از قتل خلیفه (یعنی امیر مؤمنان علیعلیهالسلام) کشتهای بزرگتر از او نخواهد بود. و خداوند شمشیر انتقام خود را به وسیلة فردی از ذریة حسینعلیهالسلام بیرون خواهد کشید. و اگر میدانستید که بر ساکنان دریاها و کوهها و بیشهها، جنگلها و صخرهها، و اهل آسمان، در نتیجة قتل او چه میگذرد، آنچنان میگریستید که جان از کالبدتان خارج شود.11
میثم تمار نیز در بیانی مشابه، از گریة همه چیز بر شهادت امام حسینعلیهالسلام، حتی وحوش بیابانها، ماهیان دریاها، پرندگان آسمانها، خورشید، ماه، ستارگان، آسمان، زمین، مؤمنان از انس و جن، تمامی ملائکة آسمانها و زمینها، رضوان(نگاهبان بهشت)، مالک (نگاهبان دوزخ) و حاملان عرش خبر داد.12در منابع اهل سنت نیز روایات زیادی دربارة گریة اجزای نظام هستی بر شهادت امام حسینعلیهالسلام با مضامینی مشابه آنچه گذشت، به چشم میخورد که به عنوان نمونه، سخن سیوطی در این باره را نقل میکنیم.
وی صرفاً اشارهای گذرا به شهادت امام حسینعلیهالسلام کرده و میگوید: قلب، تحمل ذکر تفصیل این داستان را ندارد و سپس به حوادث پس از شهادت پرداخته و میگوید:آنگاه که حسینعلیهالسلام به قتل رسید، نور خورشید به مدت هفت روز بر روی دیوارها، همچون ملحفههای رنگین بود، و ستارگان به یکدیگر بر میخوردند.
قتل حسینعلیهالسلام در روز عاشورا رخ داد و در این روز خورشید کسوف کرد و آفاق آسمان تا شش ماه پس از قتل او سرخرنگ بود. و این سرخی، پس از آن روز نیز همچنان در آسمان دیده میشود، در حالی که پیش از قتل حسینعلیهالسلام چنین چیزی در آسمان دیده نمیشد. 13گریستن هستی بر شهادت ابیعبداللهعلیهالسلام، در اشعار شعرای اسلامی نیز انعکاس یافته است. به عنوان نمونه، سیدحمیری در این باره چنین سروده:
بَکتْ الارضُ فقدَه و بَکتْه
بَکتا فقدَه اربعین صباحا
باحمرارٍ له نواحی السماء
کلَّ یوم عند الضحی والمساء
«زمین بر فقدان حسینعلیهالسلام گریست و نواحی آسمان نیز با سرخی بر او گریست. این دو(زمین و آسمان ) تا چهل روز، هر صبح و شام در فقدان حسینعلیهالسلام گریستند».14مضامین مشابهی، در اشعار دیگر شعرای شیعی و غیرشیعی به چشم میخورد. به عنوان نمونه، ابوالعلاء مَعری چنین سروده است:
وعلی الدهر من دماء الشهیدین
وهما فی اواخر اللیل فجران
علی ونجله شاهدان
وفی اولیاته شفقان
«خونهای آن دو شهید، یعنی علی و پسرش، دو حجت و گواه بر روزگارند. که در اواخر شب، همچون دو فجر، و در اوایل شب، همچون دو شفق هستند».و سلیمان بن قتّه عدوی نیز چنین سروده:
مررت علی ابیات آل محمد(ص)
ألم تَرَ أن الشمس اضحَتْ مریضة
فلم أرهَا امثالها یوم حلّت
لفقد حسین والبلاد اقشعرّتْ
«بر خانههای آل محمد گذر کردم اما آنها را بسان روزهای آغازین ندیدم. آیا نمی بینی که خورشید از شهادت حسینعلیهالسلام بیمارگون شده و شهرها به لرزه در آمده اند؟»15
2- بررسی روایات
فراوانی روایاتِ مربوط به گریة اجزای نظام هستی بر شهادت امام حسینعلیهالسلام اصلِ وقوع این رخداد را تردیدناپذیر کرده است؛ ضمن اینکه بعضی از این روایات، اسناد قابل قبولی نیز دارند. اما در مقام بررسی و تحلیل محتوایی این گروه از روایات چند موضوع شایان توجه است:نخست آنکه مدت زمانِ گریة اجزای هستی بر شهادت امام حسینعلیهالسلام در این روایات، متفاوت آمده است. در روایات نقل شده از معصومانعلیهمالسلام سه گونه تعبیر دیده میشود: مقید نبودن به زمانی خاص، قید یک سال و قید چهل روز، که روایات دستة سوم از تعداد بیشتری برخوردار است.
اما در روایات نقل شده از اصحاب ائمهعلیهمالسلام، روایت ابوذر و میثم تمار، عاری از هرگونه تقیید زمانی است و روایت فاطمه بنت علیعلیهالسلام به زمان بازگشت اهل بیتعلیهمالسلام به مدینه مقید است. در روایات موجود در منابع اهل سنت نیز چند گونه تعبیر به چشم میخورد: مقید نبودن به زمانی خاص، مدت چند روز، یک ماه، چهل روز، دو یا سه ماه و بالاخره یک سال و نه ماه.
در توجیه اختلاف مربوط به مدت گریة اجزای عالم هستی، میتوان گفت که هرچه به زمان رخداد حادثه نزدیکتر میشویم نشانههای تأثر عالم هستی آشکارتر است؛ ازاینرو، حوادثی همچون کسوف، بادهای سرخ و سیاه، بارش خون و خاکستر، بلافاصله پس از حادثه رخ داده است. مثلاً در برخی روایات، سرخی خورشید در روزهای پس از شهادت امامعلیهالسلام به «علقم» (خون بسته)، یا به «وردة کالدهان» (چرم دباغیشده به رنگ سرخ)، یا به «ملاحف معصفره» (ملحفههای رنگشده با شیرة گل سرخ رنگی به نام مُعَصْفَر) تشبیه شده است؛ و این وضعیت در روزهای بعد ادامه نیافته است.
مؤید این توجیه، سخن سیوطی است که مدت سرخی همچون «ملاحف معصفره» را هفت روز ذکر میکند، سپس میگوید که آفاق آسمان به مدت شش ماه پس از شهادت حسینعلیهالسلام سرخرنگ بود، و در نهایت اظهار میدارد که این سرخی همچنان در آسمان رؤیت میشود. بنابراین، باید میان سرخی هفت روز اول و شش ماه اول و سرخی پس از آن تفاوتی بوده باشد.
نکته دیگر در روایات یاد شده، تبیین محدودة گریان از نظام هستی بر شهادت ابیعبداللهعلیهالسلام است. دقت در تعابیر به کار رفته در این روایات نشان میدهد که این حادثه چگونه بر پهنة عظیم هستی تأثیرگذار بوده است. تعابیر به کار رفته چنین است: آسمانها و زمینهای هفتگانه و آنچه در آنها و بین آنهاست، خورشید، ستارگان، آنچه دیده میشود و آنچه دیده نمیشود، بهشت، دوزخ، ارکان آسمان، پهنة زمین، دریاها و ساکنان آنها، ماهیان اعماق دریاها، کوهها و بیشهها و کوهپایهها، جنگلها و صخرهها، درختان با شاخههایشان، تمامی فرشتگان آسمان و زمین، وحوش بیابان، مؤمنان انس و جن، رضوان، مالک، حاملان عرش، کعبه، مقام ابراهیم و مشعر الحرام بر امام حسینعلیهالسلام گریستند.
اما گریة موجودات بیجان و جمادات چگونه توجیهپذیر است؟ آیا این گونه روایات را باید بر معنای کنایی و تخیلی و تمثیلی حمل کنیم؟یا آنکه میتوان مفهومی حقیقی از آنها استنباط کرد؟با توجه به دشواری درک گریة موجودات بیشعور، روایات یاد شده را برخی با تقدیر گرفتن یک مضاف توجیه کردهاند مثلاً: بکت السماوات والارضون را به بکی اهل السماوات والارضون تفسیر کردهاند. برخی نیز آن را تعبیری کنایی دانستهاند. برخی دیگر، آن را رسمی باقی مانده از عصر جاهلی دانستهاند که برای تعظیم فقدان برخی شخصیتها، این تعابیر را به کار میبردهاند.16
به نظر میرسد اگر آیاتی همچون: انْ مِنْ شیء إلّا یسبِّح بحمده و لکن لاتفقهون تسبیحهم(اسراء: 44) و یسبّح لله ما فی السماوات والارض(جمعه: 1) را بدون هرگونه توجیه و تأویلی معنا کنیم، چنان که اجزای هستی، تسبیحگوی حق میتواند باشد، وهمین، حکایت از گونهای شعور درآنها دارد، همینها میتوانند بر شهادت شخصیتی چون ابیعبداللهعلیهالسلام گریان باشند. اما گریة هرچیز متناسب با هموست:
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم
با شما نامحرمان ما خامُشیم17
اما این که گریة اجزای نظام هستی ـ بر اساس روایات یاد شدهـ اختصاص به امام حسینعلیهالسلام و حضرت یحییعلیه السلام داشته، نیز نشانهای دیگر از عظمت شهادت امام حسینعلیهالسلام است. چرا که حتی شهادت حضرت یحییعلیهالسلام نیز تأثیری همچون شهادت ابیعبداللهعلیهالسلام بر اجزای نظام هستی نداشته است. شایان ذکر است که بر اساس برخی روایات، بخشهای محدودی از اجزای هستی بر مرگ مؤمن گریه میکنند. بنا به نقل انسبنمالک از رسول خداصلیاللهعلیهوآله نقل شده است: «هر مؤمنی را در آسمان دری است که محل صعود اعمال و نزول رزق اوست، و به هنگام مرگ مؤمن، این بخش از آسمان و نیز محل نماز مؤمن در زمین، بر مرگش میگریند!»18
در ادامه بخوانید
صفحات: 1· 2
دوشنبه 91/08/29
سفارش آیت الله بهجت درباره زیارت عاشورا
آیت الله بهجت در پاسخ به سوالی ضمن تصریح به جایگاه زیارت عاشورا به حکایتی از حالت کشفی که برای یکی از بزرگان در اثر زیارت عاشورا ایجاد شده است اشاره کرده اند. توصیه آیت الله بهجت به زیارت عاشورا از آیت الله بهجت پرسیدند: داستان ها و قضایایى از کسانى که پیوسته زیارت عاشورا مى خواندند و به این صورت، متوسل مى شدند، گردآورى و چاپ شده است. نظر حضرت عالى در این باره چیست؟ ایشان پاسخ داده اند که: متن زیارت عاشورا، بر عظمت آن گواه است؛ خصوصا با ملاحظه آنچه در سند زیارت رسیده است که حضرت صادق (علیه السلام) به صفوان مى فرماید: این زیارت و دعا را بخوان و بر آن مواظبت کن. به درستى که من چند چیز را بر خواننده آن تضمین مى کنم: 1. زیارتش قبول شود. 2. سعى و کوشش وى مشکور باشد 3. حاجات او هرچه باشد، برآورده شود و ناامید از درگاه خدا برنگردد. اى صفوان! این زیارت را با این ضمان، از پدرم یافتم و پدرم از پدرش…تا امیرالمؤمنین (علیه السلام) و حضرت امیر نیز از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) و رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) از جبرئیل و او هم از خداى متعال نقل می کند و هرکدام این زیارت را با این ضمان، تضمین کرده اند و خداوند به ذات اقدس خود قسم یاد نموده که: هرکس این زیارت و دعا را بخواند، دعا و زیارت وى را بپذیرم و خواسته اش هر چه باشد، برآورده سازم. و از سند او استفاده مى شود که زیارت عاشورا از احادیث قدسى است و همین مطالب، سبب شده است که علماى بزرگ ما و استادان ما - با آن همه مشغولیت هاى علمى و مراجعاتى که داشتند - به خواندن آن مقید بودند تا جایى که استاد ما، مرحوم حاج شیخ محمد حسین اصفهانى، از خداوند خواسته بودند که در آخر عمرشان، زیارت عاشورا را بخوانند و سپس قبض روح شوند و دعایشان هم مستجاب شد و پس از پایان این زیارت، درگذشتند. تقید شیخ صدرا بادکوبه ای به زیارت عاشورا شیخ صدرا بادکوبه اى با تبحرش در علوم عقلى و نقلى، آنچنان مقید به زیارت عاشورا بود که به هیچ عنوان، آن را ترک نکرد و کسى باورش نمى آمد که ایشان، این چنین پاى بند به عبادات و زیارت عاشورا باشد. یکى از بزرگان هم نقل مى کردند روزى به قبرستان وادى السلام رفتم، در مقام حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) دیدم پیرمردى نورانى، مشغول زیارت عاشورا است و از حالات او معلوم شد که زائر است. نزدیک او رفتم ؛ حالت کشف براى من نمودار شد و حرم امام حسین (علیه السلام) و زائران آن حضرت را که مشغول رفت و آمد و زیارت بودند، مشاهده کردم! (شرح زیارت عاشوراء و داستان هاى شگفت آن: 33-36.) سبب آستان بوسی اهل بیت (ع) از سوی شیخ انصاری مسلمانان در شان اهل بیت (علیه السلام) در غایت اختلاف اند، چنان که در مورد قرآن نیز چنین هستند. برخى آن قدر ضعیف هستند که در بوسیدن ضریح آن ها شک و اعتراض دارند. آقایى ظاهرا به مرحوم شیخ انصارى که حرم یا ضریح را بوسید، اعتراض کرد که آقا شما هم؟! برعکس مرحوم دربندى به ایشان گفت: آقا کار شما براى مردم حجت است، وقتى به حرم مى روى، ضریح حرم حضرت ابوالفضل (علیه السلام) را ببوس. شیخ در جواب فرمود: عتبه درب را مى بوسم که گرد و خاک پاى زوار است! در یکى از زیارت حضرت سید الشهداء (علیه السلام) آمده است: ثم قبل الضریح من اءربع جوانبه. بحار الانوار 98: 336؛ اقبال الاعمال: 712. منبع: آینه حقیقت امام حسین علیه السلام در کلام آیت الله بهجت - رحمتى سفارش آیت الله بهجت درباره زیارت عاشورا تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۹:۴۶ خبرگزاری حوزه نوشت: آیت الله بهجت در پاسخ به سوالی ضمن تصریح به جایگاه زیارت عاشورا به حکایتی از حالت کشفی که برای یکی از بزرگان در اثر زیارت عاشورا ایجاد شده است اشاره کرده اند. توصیه آیت الله بهجت به زیارت عاشورا از آیت الله بهجت پرسیدند: داستان ها و قضایایى از کسانى که پیوسته زیارت عاشورا مى خواندند و به این صورت، متوسل مى شدند، گردآورى و چاپ شده است. نظر حضرت عالى در این باره چیست؟ ایشان پاسخ داده اند که: متن زیارت عاشورا، بر عظمت آن گواه است؛ خصوصا با ملاحظه آنچه در سند زیارت رسیده است که حضرت صادق (علیه السلام) به صفوان مى فرماید: این زیارت و دعا را بخوان و بر آن مواظبت کن. به درستى که من چند چیز را بر خواننده آن تضمین مى کنم: 1. زیارتش قبول شود. 2. سعى و کوشش وى مشکور باشد 3. حاجات او هرچه باشد، برآورده شود و ناامید از درگاه خدا برنگردد. اى صفوان! این زیارت را با این ضمان، از پدرم یافتم و پدرم از پدرش…تا امیرالمؤمنین (علیه السلام) و حضرت امیر نیز از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) و رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) از جبرئیل و او هم از خداى متعال نقل می کند و هرکدام این زیارت را با این ضمان، تضمین کرده اند و خداوند به ذات اقدس خود قسم یاد نموده که: هرکس این زیارت و دعا را بخواند، دعا و زیارت وى را بپذیرم و خواسته اش هر چه باشد، برآورده سازم. و از سند او استفاده مى شود که زیارت عاشورا از احادیث قدسى است و همین مطالب، سبب شده است که علماى بزرگ ما و استادان ما - با آن همه مشغولیت هاى علمى و مراجعاتى که داشتند - به خواندن آن مقید بودند تا جایى که استاد ما، مرحوم حاج شیخ محمد حسین اصفهانى، از خداوند خواسته بودند که در آخر عمرشان، زیارت عاشورا را بخوانند و سپس قبض روح شوند و دعایشان هم مستجاب شد و پس از پایان این زیارت، درگذشتند. تقید شیخ صدرا بادکوبه ای به زیارت عاشورا شیخ صدرا بادکوبه اى با تبحرش در علوم عقلى و نقلى، آنچنان مقید به زیارت عاشورا بود که به هیچ عنوان، آن را ترک نکرد و کسى باورش نمى آمد که ایشان، این چنین پاى بند به عبادات و زیارت عاشورا باشد. یکى از بزرگان هم نقل مى کردند روزى به قبرستان وادى السلام رفتم، در مقام حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) دیدم پیرمردى نورانى، مشغول زیارت عاشورا است و از حالات او معلوم شد که زائر است. نزدیک او رفتم ؛ حالت کشف براى من نمودار شد و حرم امام حسین (علیه السلام) و زائران آن حضرت را که مشغول رفت و آمد و زیارت بودند، مشاهده کردم! (شرح زیارت عاشوراء و داستان هاى شگفت آن: 33-36.) سبب آستان بوسی اهل بیت (ع) از سوی شیخ انصاری مسلمانان در شان اهل بیت (علیه السلام) در غایت اختلاف اند، چنان که در مورد قرآن نیز چنین هستند. برخى آن قدر ضعیف هستند که در بوسیدن ضریح آن ها شک و اعتراض دارند. آقایى ظاهرا به مرحوم شیخ انصارى که حرم یا ضریح را بوسید، اعتراض کرد که آقا شما هم؟! برعکس مرحوم دربندى به ایشان گفت: آقا کار شما براى مردم حجت است، وقتى به حرم مى روى، ضریح حرم حضرت ابوالفضل (علیه السلام) را ببوس. شیخ در جواب فرمود: عتبه درب را مى بوسم که گرد و خاک پاى زوار است! در یکى از زیارت حضرت سید الشهداء (علیه السلام) آمده است: ثم قبل الضریح من اءربع جوانبه. بحار الانوار 98: 336؛ اقبال الاعمال: 712. منبع: آینه حقیقت امام حسین علیه السلام در کلام آیت الله بهجت - رحمتى
دوشنبه 91/08/29
بالی گشوده است و چنان پیش می رود
کز حد کودکانه خود پیش می رود
اصلا عجیب نیست که غوغا به پا کند
آری حلال زاده به دائیش می رود
موج حماسه ایست که در قلب دشمنش
با هر قدم تلاطم تشویش می رود
مادر دلش گرفته از این خاک کوفه وار
از بس که او شبیه علی پیش می رود
از پیله ها گذشت در گرد شمع سوخت
پروانه وار از قفس خویش می رود
لبخند بر لبش تن او غرق خون شده
امضا شده است برگ رهائیش می رود
کاش مشمول دعاهای پیمبر بشویم
باز هم باعث خشنودی مادر بشویم
نکند دیر شود لحظه پرواز از خاک
کاش ما هم بپریم و دو کبوتر بشویم
پس بگیرید زما منصب سرداری را
قصدمان است در این معرکه بی سر بشویم
آبرویی که خدا داه به ما می ریزد
اگر از قافله جا مانده و آخر بشویم
ما نداریم بهایی مگر از لطف خدا
پیشمرگان علی اکبر و اصغر بشویم
قدر یک پلک زدن مانده که در عرش خدا
زائر فاطمه و ساقی کوثر بشویم