ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
سه شنبه 95/08/04
امام سجاد ( ع ) در دمشق
علاوه بر سخنانی که حضرت سجاد ( ع ) با استناد به قرآن کریم فرمود و حقیقت را آشکار کرد ، حضرت زین العابدین ( ع ) وقتی با یزید روبرو شد - در حالی که از کوفه تا دمشق زیر زنجیر بود - فرمود : ای یزید ، به خدا قسم ، چه گمان می بری اگر پیغمبر خدا ( ص ) ما را به این حال بنگرد ؟ این جمله چنان در یزید اثر کرد که دستور داد زنجیر را از آن حضرت برداشتند ، و همه اطرافیان از آن سخن گریستند . فرصت بهتری که در شام به دست امام چهارم آمد ، روزی بود که خطیب رسمی بالای منبر رفت و در بدگویی علی ( ع ) و اولاد طاهرینش و خوبی معاویه و یزید داد سخن داد . امام سجاد ) ع ) به یزید گفت : به من هم اجازه می دهی روی این چوبها بروم و سخنانی بگویم که هم خدا را خشنود سازد و هم برای مردم موجب اجر و ثواب باشد ؟ یزید نمی خواست اجازه دهد ، زیرا از علم و معرفت و فصاحت و بلاغت خانواده عصمت علیهم السلام آگاه بود و بر خود می ترسید . مردم اصرار کردند . ناچار یزید قبول کرد . امام چهارم ( ع ( پای به منبر گذاشت و آنچنان سخن گفت که دلها از جا کنده شد و اشکها یکباره فرو ریخت و شیون از میان زن و مرد برخاست . خلاصه بیانات امام ( ع ) چنین بود : “ای مردم شش چیز را خدا به ما داده است و برتری ما بر دیگران بر هفت پایه است . علم نزد ماست ، حلم نزد ماست ، جود و کرم نزد ماست ، فصاحت و شجاعت نزد ماست ، دوستی قلبی مؤمنین مال ماست . خدا چنین خواسته است که مردم با ایمان ما را دوست بدارند ، و این کاری است که دشمنان ما نمی توانند از آن جلوگیری کنند” . سپس فرمود : “پیغمبر خدا محمد ( ص ) از ماست ، وصی او علی بن ابیطالب از ماست ، حمزه سید الشهداء از ماست ، جعفر طیار از ماست ، دو سبط این امت حسن و حسین ( ع ) از ماست ، مهدی این امت و امام زمان از ماست ” . سپس امام خود را معرفی کرد و کار به جایی رسید که خواستند سخن امام را قطع کنند ، پس دستور دادند تا مؤذن اذان بگوید . امام ( ع ) سکوت کرد . تا مؤذن گفت : اشهد ان محمدا رسول الله . امام عمامه از سر برگرفت و گفت : ای مؤذن تو را به حق همین محمد خاموش باش . سپس رو به یزید کرد و گفت : آیا این پیامبر ارجمند جد تو است یا جد ما ؟ اگر بگویی جد تو است همه می دانند دروغ می گویی ، و اگر بگویی جد ماست ، پس چرا فرزندش حسین ( ع ) را کشتی ؟ چرا فرزندانش را کشتی ؟ چرا اموالش را غارت کردی ؟ چرا زنان و بچه هایش را اسیر کردی ؟ سپس امام ( ع ) دست برد و گریبان چاک زد و همه اهل مجلس را منقلب نمود . براستی آشوبی به پا شد . این پیام حماسی عاشورا بود که به گوش همه می رسید . این ندای حق بود که به گوش تاریخ می رسید . یزید در برابر این اعتراضها زبان به طعن و لعن ابن زیاد گشود و حتی بعضی از لشکریان را که همراه اسیران آمده بودند - بظاهر - مورد عتاب و سرزنش قرار داد . سرانجام بیمناک شد و از آنان روی پوشید و سعی کرد کمتر با مردم تماس بگیرد . به هر حال ، یزید بر اثر افشاگریهای امام ( ع ) و پریشان حالی اوضاع مجبور شد در صدد استمالت و دلجویی حال اسیران برآید . از امام سجاد ( ع ) پرسید : آیا میل دارید پیش ما در شام بمانید یا به مدینه بروید ؟ امام سجاد ( ع ) و زینب کبری ( ع ( فرمودند : میل داریم پهلوی قبر جدمان در مدینه باشیم .
سه شنبه 95/08/04
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) جلسه اخلاقی با سخنرانی سر کار خانم کریمی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان سخنان خود را با حدیثی از امام سجاد (ع) آغاز کردند و فرمودند : « علامات المومن خمس : قلت ما هن یا بن رسول الله ؟ قال : الورع فی الخلوه والصدقه فی القله و الصبر عند المصیبه و الحلم عند الغضب و الصدق عند الخوف» طاووس بن یمان می گوید از حضرت امام زین العابدین (ع) شنیدم که فرمود نشانه های مومنان پنج تا است . گفتم ای فرزند پیامبر آنها کدام است . فرمود: پرهیز کردن از گناه در خلوت ، صدقه دادن در هنگام اندک داشتن ، شکیبایی در مصیبت ، حلم پیشه کردن در زمان عصبانیت و خشم و راست گویی در هنگام ترس . حالا ما چه پیام هایی می توانیم بگیریم و چه نکته هایی بر داشت کنیم :
1. از لحاظ مفهوم شناسی واژه ورع یعنی باز داشتن خود از انجام گناهان و پرهیز از ارتکاب آنها است
هر کس ادعایی دارد باید برای ادعای خود سند و مدرک ارائه دهد و گرنه صرف ادعا ارزشی ندارد و مورد پذیرش نیست و ادعای ایمان داشتن هم از این قائده بیرون نیست ورع و پروا داشتن دارای مراتب و درجاتی است : اول
ترک گناه و دامن نیالودن به گناه است پله و درجات بالاتر دوری کردن از اموری است که حرام بودن و گناه بودن آنها معلوم نیست ولی مورد شبهه است و پله بالاتر و والاتر از ما سوی الله منفطع شدن و دوری کردن است فقط و فقط دل به خدا بستن است آیه 91 سوره انعام می فرماید : « قل الله ثم ذرهم : بگو خدا و غیر خدا را رها کن » به قول لسان الغیب شیرازی
گدای تو ،از هشت خلد مستغنی است اسیر عشق تو ،از هر دو عالم آزاد است
بعضی هستند که ذاتا از جرم و گناه و عصیان باکی ندارند ولی چون انجام گناهان آشکار ممکن است به آبرو و حیثیت آنها لطمه بزند به این خاطر از گناهان اجتناب می کنند این رفتار یک عمل اخلاقی و سازنده نیست . اگر چه گناه نکردن خوب و مطلوب است ولی مومن راستین کسی است که چه در جلوت و چه در خلوت خداوند تبارک و تعالی راناظر و گواه بر خود بداندو به فرمایش حضرت امام موسی بن جعفر (ع) : «خافواالله فی السر : در خلوت ها و پنهان ها از خدا بترسید و گناه نکنید »
و به فرموده حضرت امام خمینی (ره) : انسان مومن عالم را محضر حضرت حق می داند و در محضر خدا گناه نمی کند
2. صدقه به نیازمندان یک نمونه از احساس مسئولیت مشترک و نو دوستی است اما صدقه دادن لزوما منحصر به ارائه کمک های مادی نیست بلکه انجام دادن هر نوع کار نیک را در بر می گیرد کمک به دیگران از کسانی که تمکن مالی دارند خوب و پسندیده است ولی از کسانی که خود گرفتار مشکلات اقتصادی هستند ارزشمند تر است و نشان دهنده عمق باور های دینی آنها است
3. راست گویی از فضیلت های بر جسته است و مقابل آن دروغ گویی از بد ترین و زشت ترین رزائل اخلاقی است اگر راست گویی در جامعه نهادینه شود به افزایش اعتماد که مهمترین مولفه ثبات در جامعه است کمک بسزایی می کند
4. مولفه بعدی کنترل خشم و صبوری کردن در زمان خشم و عصبانیت یا همان کظم غیض است
5. مولفه بعد صبر و شکیبایی در هنگام مصیبت است که بسیار سفارش شده و پسندیده است.
سه شنبه 95/08/04
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) دوره آموزشی مبلغین برای آن دسته از طلاب مبلغی که موفق به شرکت در دوره نشده بودند توسط مدیر محترم این حوزه سر کار خانم موسوی مجددا برگزار گردید
در این دوره دو ساعته سرکار خانم موسوی بحث خود را راجع به سخنرانی دینی و همچنین راههای جذب مخاطب آغاز کردند و در ابتدا درباره ی تبلیغ و جایگاه مبلغ آیاتی از قرآن را بیان کردند و فرمودند : در قرآن آمده است « الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه ولا یخشون احدا الا الله . کسانی که پیام های خدا را ابلاغ میکنندو از او می ترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند » ودر جای دیگری آمده است « لم تقولون ما لا تفعلون نگویید آنچه را که عمل نمی کنید » یعنی اگر کسی خودش به چیزی عمل نمی کند یا قصد ندارد که عمل کند و آن را به دیگران بگوید که عمل کنند در واقع خیانت کرده است و در جای دیگری آمده است « اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم و انتم تتلون الکتاب آیا مردم را به نیکی دعوت می کنید در حالی که خودتان را فراموش کرده اید » پس با توجه به این آیات یک مبلغ خوب در درجه اول باید خود عامر به تکالیف اللهی باشد بعد دیگران را هدایت کند پیامبر اکرم اگر سفارش به نماز شب می کرد آن را بر خود واجب می دانست .
همانطور که میدانید شیطان قسم خورده است که همه را گمراه می کند بجز مخلصین « قال فبعزتک لاغوینهم اجمعین الا عبادک المخلصین » پس این مخلص که از اول خلقتش مخلص آفریده نشده است بالاخره از یک جایی شروع کرده اند اگر بر روی خوبیها اسرار و مداومت داشته باشید برایتان ملکه می شود و جزء عاملین به احکام و تکالیف اللهی می شوید . خداوند نیازی به این ندارد که شما از دینش محافظت کنید بلکه خداوند خودش از دینش محافظت می کند و لو به دست یک پرنده و به وسیله سنگریزه باشد پس ما به عنوان یک مبلغ وسیله هستیم پس حالا که فرصتی برای ما بوجود آمده و موقعیتی بوجود آمده که تبلیغ کنیم واقعا استفاده کنیم اگر ما از این فرصت استفاده نکنیم این فرصت از دست ما می رود تا زمانی که در این شهر ساکن هستید طوری عمل کنید که منشا خیر و برکت برای این شهر باشید
ایشان در ادامه بیان داشتند که روش سخنرانی دینی عبارت است از سخن گفتن یک نفر برای جمع به قصد تاثیر گذاری مطلوب دینی در حوزه اندیشه ، احساس و رفتار بنابراین سخنران دینی ، سخنرانی است که محتوایی مناسب با نیاز مخاطبان داشته باشد تا بتواند اثر گذاری خوب و مطلوبی بر روی مخاطبان داشته باشد و همچنین یک سخنران خوب باید اجرای خوبی هم داشته باشد . تا بتواند بر روی مخاطب تاثیر خوبی هم داشته باشد بعضی ها میگویند سخنران خوب سخنرانی است که گوینده آن هم علم داشته باشد و عامل به آن باشد علم و عمل لازم هست ولی کافی نیست چرا که یک سخنران خوب باید فصاحت هم داشته باشد تا بتواند مخاطب خود را جذب سخنرانی کند
دو هدف عمده در تبلیغ وجود دارد یکی تحقق آرمانهای دینی و دوم به تعالی رساندن و اقناع مخاطب است کسی که این دو هدف را دنبال کند با توجه به آیات و روایات جایگاه والای دارد در قرآن آمده است «هذا بلاغ للناس» کسی که تبلیغ میکند هم نام قرآن است و در جای دیگر میفرماید هم رسالت با انبیا است «الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه ولا یخشونه احدا الا الله» روایت های زیادی داریم از جمله پیامبر مکرم اسلام می فرماید : « برگزیدگان ملت من مبلغین هستن»
چهار عامل برای هدایت انسانها داریم ا- مشیعت الهی 2-تجربه شخصی که مورد خوبی نیست چون باعث فرصت سوزی است
3- نظامات اجباری 4- تبلیغ هوشمندانه و هنرمندانه است
خداوند در قرآن به پیامبر می فرماید : «تو فقط به آنها تذکر بده و انذار بده و تو به آن تسلط نداری که به دین بیایند» سوره غاشیه آیه 21-22 پس بنابراین ما فقط وظیفه تذکر و انذار داریم و وظیفه یادآوری داریم و این یادآوری را نمی توانیم تعطیل کنیم .
ایشان در ادامه به ضرورت و اهمیت تبلیغ اشاره کردند و بیان داشتند که سه عامل باعث ضرورت تبلیغ می شود : 1-اوضاع کنونی جامعه که به شکل یک دهکده جهانی در آمده است 2- هجوم بی سابقه ایادی شیطانی بر علیه شیعه ایرانی ما در دنیا دو کشور فارسی زبان داریم ولی در ماهواره بیش از 50 شبکه فارسی زبان داریم که هدف آنها ایران است و می خواهند روی ایران کار کنند . 3- خلا ء دین در جهان
خواجه عبداله انصاری در رابطه با توحید ودین داری می فرماید : دین داری افراد به سه شکل است یک دسته دینداری آنها شنیدنی است یعنی دین و توحید را فقط می شنوند و چون که فقط می شنوند با هر چیزی هم می توانند راحت از دست بدهند دومین دسته کسانی هستند که دینداری آنها دانستنی است یعنی علاوه بر اینکه می شنوند به صورت علمی و منطقی دین را می پذیرند و سومین دسته دینداری آنها دیدنی است یعنی به مرحله ماورا می رسند و هر چیزی در این دنیا جلوه ای از خدا می بینند
چکار کنیم که یک سخنران خوب شویم ؟ 1- اکتشاف یعنی استخراج مطالب از منابع این راهی برای این است که مبلغ خوب باشیدو از نکات و مطالبی اسفاده کنیم که بیشتر مخاطب را اقناع کند
2 – انتقال خوب داشته باشید و از همه ابزاری خوب استفاده کنید که مفاهیم را خوب انتقال دهید صدای سخنران خیلی مهم است گاهی اوقات لازم است تن صدا را آرام کنید و گاهی هم بلند صحبت کنید
3- اجرایی و عملیاتی کردن سخنران : گاهی اوقات سخنران مطالب خوبی آماده کرده است ولی قدرت اجرای خوبی ندارد و یا میزان سطح مخاطبان را و نیاز مخاطبان را در نظر نگرفته است و مطالبی که آماده کرده است در سطح فهم مخاطبان نیست در اینگونه موارد مخاطب جذب سخنرانی نمی شود یک مبلغ خوب باید مبتکر باشد و موضوعات مختلف را در آورده و متناسب با نیاز مخاطب محتوای سخنرانی را بچیند
روشهای سخنرانی 1- روش دسته بندی مثل آقای دکتر رفیعی 2- روش تشبیه مثل آقای حائری شیرازی 3- نقد و بررسی 4- تجربه و تحلیل مثل سخنرانی آقای پناهیان 5 – روش داستانی مثل سخنرانی آقای کافی
ایشان در پایان به این نکته اشاره کردند که اگر چهار طایفه به وظیفه خود عمل کنند جامعه ما بی دین نمی شود 1- منزل 2- مدرسه 3- مسجد (مبلغین) 4 - مسئولین
شنبه 95/08/01
بسمه تعالی
به گزارش معاون پژوهش حوزه علمیه ریحانه النبی (س)
اولین جلسه شورای علمی پژوهشی مدرسه در تاریخ 28/7/95 بر گزار گردید.
در این جلسه به بر رسی و تعیین موضوعات پیشنهادی تحقیقات پایانی طلاب پایه پنجم پرداخته شد .واز میان موضوعات داده شده بهترین موضوع با در نظر گرفتن توانایی و علاقه طلبه انتخاب شد .
حاضرین در جلسه :حجت السلام والمسلمین جناب آقای صفی زاده کارشناس شورا سر کار خانم موسوی مدیر حوزه خانم کلوندی استاد راهنما خانم رستمی معاون آموزش و خانم فقیه عباسی معاون پژوهش .
هر کدام از اعضا محترم حاضر در جلسه بر موضوعات ارائه شده اعمال نظر داشتند .ودر آخر ازمیان 22 موضوع پیشنهادی 6 موضوع تصویب شد .
موضوعات تصویب شده به این شرح است :
خویشتن شناسی از دید گاه امیر المومنین (ع
اقسام رزق وروزی از دید گاه قرآن
پیامد گناهان در زندگی از نگاه اسلام
فلسفه و فرهنگ زیارت در اسلام
ویژگی های زن منتظر در عصر حاضر
مقایسه عالم برزخ وعالم دنیا
در ادامه با معرفی دواستاد جهت راهنمای تحقیق پایانی طلاب سر کار خانم ندا کلوندی وزهرا حلوایان به شورا معرفی ومصوب شد که به مدیریت استانی هم معرفی گردد..
شنبه 95/08/01
بسمه تعالی
به گزارش معاون پزوهش حوزه علمیه ریحانه النبی (س) کارگاه تخصصی نگارش و تدوین تحقیق و مقاله نویسی در تاریخ 30/7/95 بر گزار گردید . در این کارگاه یک روزه جناب آقای دکتر ادیب شیوه ها وروش های تحقیق پایانی ومراحل نوشتن یک مقاله خوب را ارائه دادند. ایشان در ابتدا به بیان و توضیح تحقیق پرداختند .وهدف از تحقیق را پاسخ دادن به چرا هایی که برای یک محقق به وجود می آید دانست. وبیان فرمودند زمانی یک محقق می تواند یک تحقیق خوب ارائه دهد که در ا بتدا چند مقاله خوب را نگاشته باشد .
در بین مطالب ارائه شده استاد گرامی با کمال صبر و حوصله به سوالات طلبه ها در خصوص موضوعات تحقیق پایانی و نوشتن یک مقاله خوب پاسخ داد. ضمنا این کارگاه هفته اینده به درخواست واستقبال طلاب برگزار میگردد.