انتظارتا به کی؟

 

عمریست که از حضور اوجا ماندیم

در غربت سردخویش تنها ماندیم

اومنتظراست تا که ما برگردیم

مائیم که در غیبت کبری ماندیم.

  • نظر از: گنج خانی
    1391/12/10 @ 09:31:35 ق.ظ

    گنج خانی [عضو] 

    “نمی‏دانم چه می‏خواهم بگویم؛

    زبانم در دهان باز بسته است

    درِ تنگ قفس باز است و افسـوس

    که بال مرغ آوازم شکسته است

    نمی‏دانم چه می‏خواهم بگویم؛

    غمی در استخوانم می‏گدازد

    خیال ناشناسی آشنارنگ

    گهی می‏سوزدم؛ گه می‏نوازد

    یا مَنْ قَولُهُ حَق.
    موفق باشید
    به امید ظهور

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.