داستان از امام حسن مجتبی(ع).

 

روزی امام حسن(ع) هنگام عبور از كوچه‌ای، چند فقیر را دید كه روی خاك

نشسته‌اند و به خوردن نان‌های خرده و خشك مشغولند. آن ها تا امام را دیدند،

گفتند:

بفرما از غذای ما بخور! امام حسن(ع) نزد آن ها رفت و فرمود:

«خداوند متكبران را دوست ندارد.» سپس با آن ها غذا خورد و آن ها را به خانه

خود دعوت كرد. آن ها به خانه امام حسن(ع) آمدند و غذا خوردند. هنگام رفتن

نیز امام حسن(ع) به هر یك لباسی عطا فرمود.

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.