دل نوشته ی نیمه شب قدر

 

            امشب ایوان نجف را غم گرفته

 

                                                   شاید فاطمه درآن ماتم گرفته

 

لحظه های آخر سحرگه شب بیست وسوم ماه مبارک رمضان است.که خدا راشاکرم که توفیق داد امشب من هم یارب بگویم.

خدا راشاکرم که توفیق داد من هم دربین بندگان پاکش شب قدر رازنده بدارم.

وخدا راشاکرم که به من باهمه ی بدیهام اجازه داد که دربین گریه کنان اول مظلوم عالم لحظاتی را احیا بگیرم. مظلومی که شاید عدالتش قاتل

اوبود.

بارالها‌:

امشب میلیونها  دست نیازمند بسوی آسمانت نشانه رفته است.

سبحانک یا لا اله الا انت

خدایا منزهی وجزتوپناهی نیست که میلیونها نیازمند که امیدشان ازغیرتو بریده شده امشب عاشقانه یا الله یا رحمن می گویند.

یاذالجلال والاکرام

ای صاحب جلال و بزرگواری من چیزی را ازتو درخواست میکنم که سزاوارش نیستم ولی چه کنم که تو رحیمی وکریم.

یا سامع الاصوات

ای شنونده ی صداها نجواها و زمزمه های میلیونها لب ناامید را اجابت نما

یاسربع الرضا

امشب به امید رحمتت وبا قطره قطره اشکهایم تورا میخوانم

خلصنامن النار یارب

خدایا مرا خلاص کن ازنفسم وا ز بدیهایم

یا غافرالخطیئات

و مرا به علی ببخش

آن علی که …….  .

وآن علی که بهتر است درباره اش فقط سکوت نوشت

یک لحظه متوجه شدم من در حد نوشتن فضائل  و مناقبش هم نیستم اگر هم بخواهم بنویسم نمیدانم از چه ازکجا بنویسم

یاعلی        التماس دعا

 

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.