دین از دیدگاه نهج الباغه

«حضرت امير المؤمنان ـ علیه السّلام ـ اين جمله را در خطبه هاي خود بسيار به كار مي برند كه اي مردم ديندار باشيد ديندار، كه اگر گناه كنيد و ديندار باشيد بهتر است از اين كه ثواب كنيد و بي دين باشيد زيرا گناه در محدوده دين امكان آمرزيده شدن دارد و نيكوكاري در بي ديني پذيرفته نيست.»2

اگر فرد و جامعه اي ديندار و دينمدار باشند و پايه و ريشه دين را در شئون مختلف حفظ كنند فضايي در امورشان ايجاد مي شود كه اصلاح شدني و رشد يافتني است و حتي اگر نواقصي در كار باشد جبران پذير و رو به كمال است.

دين در تمامي ابعاد بشر داراي شاخه ها و فروعي است كه با از دست رفتن آنها مي تواند باز هم باقي بماند و از آنجا كه از سوي خداوند است  باز هم برگ و بار پيدا كند و خويش را نيز را به همراه كسي كه متمسك به دين  است با طراوت بيشتري احياء نمايد.

زير بناي بودن دين نيز در نهج البلاغه مورد تأكيد قرار گرفته است.

«چون بلايي رسيد مال هاي خود را سپر جان هايتان كنيد و چون حادثه اي پيش آيد جانهايتان را فداي دينتان كنيد و بدانيد كه هلاك گشته است كسي كه دينش هلاك شده باشد و غارت شده است كسي كه دينش به غارت رفته است.»1

رابطه دين و دينداران رابطه ي متقابل است. دين به آنها خدمت مي كند و فوائد زيادي به آنها مي رساند و دينداران نيز با حفظ دين از ثمرات دينداري بهره مند و از فوائد زنده كردن دين، زنده و سرشار از نشاط مي شوند بدين ترتيب تنها بشر از دين انتظار ندارد كه كمالش را فراهم كند و سعادت را برايش حاصل نمايد بلكه دين نيز انتظار دارد كه بشر خدمتگزار وي باشد از اين رو دين خدا وظيفه اش را انجام مي دهد و نيز حقي دارد كه دينداران مديون آن هستند.

امير المومنان ـ علیه السّلام ـ فرموده است:

«فَسَادُ الدِّينِ الدَّنيَا؛

تباهي دين به دست دنياست.»2

دنيا طلبي، دينداري را تخريب مي كند و پيروي از تعلقات زندگي دين را كمرنگ مي سازد. و وجود انسان را از آن كم بهره و محروم مي كند.

تجربه هاي روحي و نيز اجتماعي بشر ثابت مي كند كه تكيه گاه هاي ضد ديني. مطمئن و قوي نيستند و بسته به عامل گسستني آنها نيز امكان گسستن دارند چه شاهدي بهتر از اين كه در جوامع بشري بي اعتمادي و تنهايي انسان معاصر مشكلي فراروي انديشمندان و دلسوزان است.

اميرمؤمنان ـ علیه السّلام ـ فرموده است:

«الدين اقوي عماد؛

دين قوي ترين چيزي است. كه مي تواند تكيه گاه قرار گيرد.»1

امير المؤمنان ـ علیه السّلام ـ در مورد ره آورد دينداري در نهج البلاغه فرموده است:

«آگاه باشيد كه قوانين دين يكي و راه هاي آن آسان و راست است، كسي كه از آن برود به قافله و سر منزل رسد، و غنيمت برد، و هر كس از آن راه نرود گمراه شده پشيمان گردد. مردم! براي آن روز كه زاد و توشه ذخيره مي كنند، و اسرار آدميان فاش مي گردد، عمل كنيد.»2

دين كساني را كه به آن وابسته و پيوسته باشند، نگهداري مي كند و اين قوانين و اعتقادات ديني هستند كه باعث مي شوند هلاكت و سقوط براي ديندار پيش نيايد و حتي اگر پايش لغزيد دوباره به راه بيايد و از حقيقت و اتصال به آن دور نشود.

امير المؤمنان ـ علیه السّلام ـ فرموده اند:

«الدينُ يَعصِم؛

دين انسان را نگه مي دارد.»3

 

 

 



2 ـ سيده زيبا، رستگار، عوامل جاذبه و دافعه در دين، انتشارات احمديه، چ 1، قم، شهريور 1386 ص 29.
1 ـ محمد بن يعقوب، كليني، اصول كافي: دار الكتب الاسلاميه، ج 2، طهران، 1388 ق، ص 216.
2 ـ جمال الدين محمد، خوانساري، شرح غرر الحكم و در الكلم، مير جلال الدين حسيبي اُرمدي، انتشارات دانشگاه تهران، چ 1، 1360، ص 417.
1 ـ جمال الدين محمد، خوانساري، شرح غرر الحكم و در الكلم، مير جلال الدين حسيبي اُرمدي، انتشارات دانشگاه تهران، چ 4، 1360، ص 125.
2 ـ نهج البلاغه، ترجمه جعفر، شهيدي، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، چ 1، 1368، خطبه 120، ص 229.
3 ـ جمال الدين محمد، خوانساري، همان، ج 4، ص 125.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.