ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
قصه عشق
آنچه درسوگ تو ای پاک تر از پاک گذشت / نتوان گفت که هر لحظه، چه غمناک گذشت
چشم تاریخ در آن حادثه تلخ چه دید / که زمان مویه کنان از گذر خاک گذشت
سرخوشید بر آن نیزه خونین می گفت / که چه ها بر سر آن پیکر صد چاک گذشت
جلوه روح خدا در افق خون تو دید / آنکه با پای دل از قبله ادراک گذشت
مرگ هرگز به حریم حرمت راه نیافت / هر کجا دید نشانی ز تو چالاک گذشت
حرّ آزاده شد از چشمه مهرت سیراب / که به میدان عطش پاک شد و پاک گذشت
آب شرمنده ایثار علمدار تو شد / که چرا تشنه از او این همه بی باک گذشت
بر تو بستند اگر آب، سواران عرب / دشت دریا شد و آب از سر افلاک گذشت
با حدیثی که ملائک ز ازل آوردند / سخن از قصه عشق تو زلولاک گذشت
نصراللّه مردانی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ریحانه در 1391/10/13 ساعت 09:52:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |