16ـ استعاذه به خدا

اعوذ بالله من العمى بعد الجلاء و من الضلاله بعدالهدى و من موبقات الاعمال و مرديات الفتن.(16)

پناه به خدا مى برم از نابينايى بعد از بينايى و از گمراهى بعد از راهيابـى و از اعمـال نـاشـايسته و فـرو افتـادن در فتنه ها.

بحارالانوار,ج 53,ص 190

17ـ اسوه هاى حقيقت

ان الحق معنـا و فينـا , لا يقـول ذلك سـوانـا الا كذاب مفتــر.(17)

حق با ما و در ميان ماست, كسى جز ما چنين نگويد, مگر آن كه دروغگو و افترا زننده باشد.

بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸، ضمن ح ۹.

18ـ ظهور فرج به اذن خدا

و امـا ظهور الفـرج فانه الى الله عزوجل, كذب الوقاتـون. و اما قول من زعم ان الحسيـن(ع) لـم يقتل, فكفـر و تكذيب و ضلال.(18)

اما ظهور فرج,مـوكـول به اراده خداوند متعال است و هر كس براى ظهور ما وقت تعيين كند دروغگوست.

و اما گفته كسانى كه پنداشته اند امام حسين(ع)كشته نشده كفرو دروغ و گمراهى است.

غيبت شيخ طـوسـى,ص 176.

19ـ شناخت خدا

ان الله تعالى هوالذى خلق الاجسام و قسم الارزاق لانه ليس بجسم و لاحال فى جسم

(( ليـس كمثله شـىء و هـو السميع العليم)).(19)

همانا خداوند متعال, كسى است كه اجسام را آفريده و ارزاق را تقسيم فرموده, او جسـم نيست

ودر جسمى هم حلول نكرده,(( چيزى مثل او نيست و شنوا و داناست)).

غيبت شيخ طـوسـى,ص 178

20ـ ائمه (ع) دست پرورده هاى پروردگار

ان الله معنا و لا فاقه بنا الى غيره والحق معنا فلن يوحشنا من قعد عنا و نحن صنائع ربنا و الخلق بعد صنائعنا.(20)

خـداوند با ماست, وبه جز ذات پـروردگار به چيزى نياز نـداريم, و حق با ماست. اگر كسانى با ما نباشند, هرگز در ما

وحشتـى ايجاد نمـى شـود, ما دست پرورده هاى پـروردگـارمـان , ومـردمـان , دست پـرورده هـاى مـا هستند.

غيبت شيخ طوسي ,ص 172

21ـ دانش حقيقى

العلـم علمنـا و لاشـىء عليكـم مـن كفـر مـن كفــر.(21)

دانـش , دانـش مـاست , از كفـر كـافـر,گزنـدى بـر شمـا نيست.

بحارالانوارج 53,ص 150.

22ـ اتفاق و وفاى به عهد

لو ان اشياعنا و فقهم الله لطاعته علـى اجتماع من القلوب فى الوفاء بالعهد عليهم لماتـاخـر عنهم اليمـن بلقائنا و لتعجلت لهم السعاده

بمشاهـدتنا.(22)

اگرشيعيان ماـ كه خداوند آنها را به طاعت و بندگى خويش موفق بداردـ در وفاى به عهد و پيمان الهى اتحاد اتفاق مى داشتند و عهد و

پيمان را محترم مـى شمردند, سعادت ديـدار مـا به تـاخـيـر نمـى افتـاد و زودتـر به سعادت ديـدار ما نـائـل مى شدند.

احتجاج طبرسى ,ج 2,ص 499

23ـ پيروان نادان

قـد آذانا جهلاء الشيعه و حمقائهـم , و من دينه جناح البعوضه ارجح منه.(23)

حضـرت مهدى(عج) به محمـد بـن علـى بـن هلال كـرخـى فـرمـوده انـــد: نادانان و كـم خـردان شيعه

و كسانـى كه بال پشه از دينـدارى آنان محكمتـر است مارا آزردند .

احتجاج طبرسى,ج 1,ص 474

24ـ بيزارى از غاليان

انا برىء الى الله والـى رسـوله ممـن يقول انا نعلم الغيب ونشاركه فى ملكه

اويحلنـا محلا سـوى المحل الذى رضيه الله لنـا.(24)

من از افرادى كه مى گويند: ما اهل بيت ( مستقلا از پيـش خود وبدون دريافت از جانت خداوند ) غيب مى دانيم

و در سلطنت و آفرينـش موجـودات با خدا شريكيـم, يا ما را از مقامى كه خداوند براى ما پسنديده بالاتر مى برند,

نزد خدا و رسـولـش , بيزارى مى جويم.

احتجاج ,ج 2,ص 474.

25ـ سجده شكر

سجده الشكر من الزم السنن و اوجها.(25)

سجده شكر واجبترين مستحبات است.

احتجاج طبرسي,ج2,ص 487

26ـ فضيلت تعقيبات نماز

ان فضل الدعاء و التسبيح بعدالفرائض على الدعاء بعقيب النوافل كفضل الفرائض على النوافل.(26)

فضيلت دعا و تسبيح بعد از نمازهاى واجب در مقايسه بـادعا و تسبيح پــس از نمازهاى مستحبى ,

مانند فضيلت واجبات بر مستحبات است.

بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۶۱، ضمن ح ۳.

27ـ سجده مخصوص خداست .

فاما السجود على اقبر فلايجوز.(27)

سجده بر قبر جايزنيست.

احتجاج طبرسى,ج 2,ص 490.

28ـ راه اندازى كار مردم

ارخص نفسك و اجعل مجلسك فـى الـدهليز واقض حـوائج النـاس. (28)

خودت را (بـراى خـدمت) در اختيار مـردم بگذار, ومحل نشستن خويش را در ورودى خـانه قـرار بـده ,

و حـوائج مـردم را بــرآور.

فرمايشات حضرت بقيه الله,ص 170.

29ـ امنيت بخش زمين

انـى امـان لاهل الارض كمـا ان النجـوم امـان لاهل السماء.(29)

وجود من براى اهل زمين, سبب امان و آسايش است, همچنان كه ستارگان سبب امان آسمان اند.

الدّرّه الباهره: ص ۴۸، س ۳.

30ـ رجوع به راويان حديث

و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الى رواه حديثنا فانهم حجتى عليكم و انا حجه الله عليهم.(30)

در پيشامـدهاى مهم اجتماعى به راويان حديث ما مراجعه كنيد, زيرا كه آنان حجت مـن بـر شمـا هستنـد

و مـن هـم حجت خـدا بـر آنـان هستم.

همـان,ج 78,ص 380

 ادامه دارد…