راههای مقابله استرس در محیط کار بانوان.

 

استرس و اضطراب در محیط کار به یک خطر شغلی برای سلامتی افراد در

سراسرجهان تبدیل شده است . پژوهش‌ها نشان داده است که کارمندان در

مدت کوتاهی می‌توانند در مقابل فرسایش ناشی از استرس‌های کاری تاب

بیاورند . فرهنگ سرعت ،اسایش و لذات آنی هم ما را به سوی واکنش‌های استرس

زا می‌ کشاند .

ـ اما آیا استرس کاری زنان با استرس کاری مردان تفاوت دارد؟ بر اساس تعریف ، چون

استرس پاسخ فیزیکی بدن و روان به شرایط خطرناک است ،پژوهش‌ها نشان داده

است که استرس زنان در محیط کار بیشتر به عدم تعادل بین خانه و شغلشان

ارتباط دارد واسترس کاری مردان بیشتر به شغلشان مربوط است .

 

تحقیقات گویایی این مطلب است که زنان بیش از 60 درصد در نگهداری خانه و

فرزندانشان موفق ترند . زنان مجرد و مطلقه ( بیوه ) که به تنهایی زندگی می‌کنند ،  

حدود80 تا 100صد مسئولیت‌های خانه داری و بچه داری را برعهده دارند . در نتیجه

، زنان بیشتر احتمال دارد که بیش از رسیدن به سرکار دچار استرس شوند .

 

ـ شرایط مکانی یکی از بخش‌های پیش بینی استرس است . بنابراین ، یک خانم در

جایی با انعطاف کمتر ، در معرض خطر بیشتری نسبت به محیط‌های آرام قرار

دارند .جالب است که پیامد استرس زنان به طور قابل توجهی متفاوت است . به طور

طبیعی ، زنان می‌توانند چند کار را با پیچیدگی آن انجام دهند . بدون در نظر گرفتن

کار برای خود یا دیگران ، خانواده و کار از هم جدا نیستند .

ـ بنابراین با چه روش‌هایی می‌توان استرس کار زنان را کاهش داد ؟

1. استرس را جدی بگیرید و ساده نپندارید .

-2 زمان استراحت ، استراحت واقعی داشته باشید .پژوهش‌ها نشان داده که

زمان‌های کوتاه استراحت یا ناهار ، کارایی ما را افزایش می‌دهد ، بنابراین بهتر کار

می‌کنید ، قدم زدن در بیرون اثر زیادی دارد ، یک جفت کفش راحت داشته باشید .

3. در محیط کار ، چه چیز‌هایی به شما ارامش می‌دهد و از استرس دور می‌کند ؟

هریک از عواملی که در کاهش استرس نقش دارند را پیدا کنید .

4. گفت و گو‌های روشن و درست روش مهمی‌در کاهش استرس‌های ناشی از

انتظارات وقت‌ها ، زنان با احساسات گفت وگو می‌کنند ، متاسفانه در چنین گفت و

گو‌هایی، پیام اصلی گم می‌شود .

5. به طور طبیعی ، کافئین موجب واکنش‌های استرس زای جسمی‌می‌شود .

درمحل کار ، چقدر قهوه یا نوشیدنی‌های دارای کافئین می‌نوشید ؟ این گونه

نوشیدنی‌های را کاهش دهید و به جای آن ، آب نوشید .

6. خوب صبحانه بخورید . پژوهش‌ها نشان داده خوردن صبحانه یکی از سالم ترین

عادت‌هاست . بدن و مغز ما در طول شب به مدت 12 ساعت یا بیشتر بدون کربو

هیدرات‌های بوده است . صبح ، هنگام تجدید آن است . غذاهای ساده برای جبران

آن بهتر است ، مانند ماست ، میوه ، آب میوه یا مخلوط آنها و می‌توانید روز خود را با

پروتئین ، کلسیم و ویتامین‌ها شروع کنید.

7. روغن‌ها یا بوهای ملایم و معطر مانند رز و نارگیل ، استرس را کاهش می‌دهند .

8. بیرون از محل کار از خود مراقبت کنید . خواب خوب ، تعادل هورمونی و ترمیم

سلولی را برای بدن ما فراهم می‌کند . ببینید به چه چیزهایی نیاز دارید تا 8-7

ساعت بخوابید . غذای مناسب بخورید که بدن تان را برای زمان استرس ، آماده کند .

سس‌ها و مواد شیمایی را کاهش دهید یا قطع کنید .

9. در زمان بندی سخت برنامه‌ها ، ورزش کاهنده خوب استرس است .

10. بیاموزید چگونه واقعا استراحت کنید . ممکن است این پیشنهادات تکراری به نظر

آید اما زنان از افراد دیگر بیشتر از خود مراقبت می‌کنند . این احساس مسئولیت در

زمان کار هم با آنهاست . موسیقی آرام گوش کنید و به چیزهای خوب گذشته فکر

کنید حتی اگر کوچک باشد . زمان های دلچسب ، بازده کاری را افزایش می‌دهد .

11. در مورد کاهش استرس ، اضطراب نداشته باشید و از آن نگرانی نسازید .

به واکنش‌های بدنتان در شرایط گوناگون توجه کنید ، نفس‌های عمیق بکشید و

پیشامدهای منفی را به مثبت تبدیل کنید .

شخصیت کودک یک ساله.

 

 

در این سال کودک شما به نوپایی تبدیل شده است که دوران نوزادی خود را

پشت سر گذاشته، اما هنورز به کودک تبدیل نشده است.کودکی که برای

استقلال سخت تلاش می کند ولی به وجود شما سخت متکی است.او

سرشار از شور و انرژی است و این امر موجب خستگی شما میگردد.

هر قدمی که او برمیدارد،گامی است که او را از وابسنتگی به شما می رهاند.

جالب است که در ابتدا در مورد تفکر کودک یکساله بیشتر بدانیم، چرا که هرچه

درک و آگاهی بیشتری از نحوه تفکر کودکمان پیدا کنیم بهتر می توانیم از او

حمایت کنیم.

اگر به کودکتان در هنگام بازی توجه کنید، بیستر متوجه خواهید شد که او اغلب

بسیار جدی با آنچه که انجام می دهد درگیر می شود.

چه مشغول کوبیدن چند قاشق به یکدیگر و یا در حال بازی با دکمه های کنترل

تلویزیون باشد!!!

 

او شبیه دانشمندی است که قبل از رسیدن به نتیجه باید به آزمایش بپردازد.

 

حافظه در کودکان یک ساله در مقایسه با کودکان بزرگتر ضعیف تر است. بنابراین

برای یادگیری باید بارها و بارها تکرار کند.چنانچه نیاز کودک یکساله تان را برای

آزمایش های مکرر به رسمیت بشناسید،به خاطر اجازه دادن به او برای انتخاب

آنچه که در آن لحظه میل دارد بیاموزد،احساس بهتری خواهید داشت.

کودک یکساله می تواند آنچه را که انجام می دهید تقلید کند و به این ترتیب به

تقلید از دیگران هم می پردازد.این عمل “بازی تقلیدی” نامیده می شود.کودک

یکساله بیشتر دوست دارد با تلفن و ظروف آشپزخانه بازی کند در حالی که

کودکان بزرگتر دوست دارند با اسباب بازیهای جدیدتر و جذاب بازی کنند، چراکه

این اسباب بازیها نیروی تخیلی بیشتر می خواهد

 

.

آداب طلبگي.

 

آداب طلبگي 

در كنار درس و تعليم و تعلم كه شما را باسواد مي كند، بايد از قرآن كريم و

احاديث اهل بيت (ع) استفاده و بهره برداري كنيد، چون در آينده كه شما يا

خطيب و سخنران مي شويد، يا مؤلف و مترجم و مدرس و … از آيات قرآن و

احاديث بي نياز نخواهيد بود، بلكه رمز موفقيت شما حفظ آيات و احاديث اهل بيت

(ع) است؛ زيرا مردم از شما قرآن و حديث و روايات مي خواهند و اموري از قبيل

قواعد منطق و اصول و فلسفه و بقيه دروس حوزوي، مورد توجه آنها نيست و اگر

از اينها سخن به ميان آوريد ، خسته و ملول مي شوند؛ لذا از همين الان تصميم

بگيريد قرآن و حديث حفظ كنيد.

 حفظ قرآن به حدي مهم است كه حضرت آيت الله مجتهدي فرموده اند: مرحوم آ

يت الله العظمي شاه آبادي ، استاد عرفان امام خميني (ره) فرموده اند: تمام

علوم در سكرات موت و لحظه جان دادن، از انسان گرفته مي شود، مگر علوم

قرآني .پس برويد به دنبال علمي كه جاودانه است؛ يعني قرآن را بخوانيد و و حفظ

كنيد و بدانيد كه آسانسور بهشت با قرآن كار مي كند، يعني هر چقدر بخواني ،

بالاتر مي روي و اگر نخواندي، آسانسور مي ايستد و بايد پياده شوي.حضرت

رسول اكرم (ص) فرمودند “حملة القرآن عرفاء اهل الجنة”[1] حافظان و حاملان

قرآن ، عارفان اهل بهشتند . تا جوان هستيد، قرآن را حفظ كنيد آياتي را كه ما در

جواني حفظ كرده ايم ، الان به خاطر داريم.

سعي كنيد هر روز مقداري قرآن بخوانيد و در معاني آن فكر كنيد و از خداوند

بخواهيد كه به شما توفيق دهد به آن عمل كنيد. حضرت علي (ع) فرمودند: ” الا

لا خير في قرائة ليس فيها تدبر”[2] آگاه باشيد ، خيري در قرآن خواندني كه با

تفكر و تدبر نباشد ، نيست. خداوند متعال در قرآن كريم از بندگان خود شكايت

مي كند كه چرا در آيات قرآن تدبر نمي كنند ؟” أفلا يتدبرون القرآن”[3] حضرت زين

العابدين (ع ) فرمودند[4]: آيات قرآن خزاين و گنجينه هاست، پس هر وقت گنجينه

اي باز شد، سزاوار است تو در آن نگاه كني.

حضرت آيت الله العظمي حاج سيد احمد خوانساري كه از مراجع تقليد بودند، به

دليل بيماري زخم معده، به دستور پزشك معالج، در بيمارستان بستري شدند و

چون ايشان سالخورده و ضعيف البنيه بودند و در وقت بستري شدن 89 سال از

عمرشان مي گذشت لذا طاقت تحمل جراحي بدون بيهوشي ممكن نبود و از

طرفي هم ايشان اجازه بيهوش كردن را نمي دادند، زيرا معتقد بودن كه در هنگام

بيهوشي، تقليد مقلدين اشكال پيدا مي كند.

دكتر معالج به ايشان عرض مي كند كه طبق آزمايش ها و عكس برداري ها، بايد

حتماً عمل جراحي روي ايشان صورت گيرد . آيت الله خوانساري مي فرمايند:

مانعي ندارد، عمل جراحي را هر وقت خواستيد، شروع كنيد ، ولي قبل از آن به

من خبر دهيد كه با تلاوت قرآن و توجه به آن، مشكل بي هوش كردن حل شود.

دكتر جراح پذيرفت و لحظاتي بعد عرض كرد: ما آماده هستيم كه دست به كار

شويم. آيت الله خوانساري فرمودند: هر وقت من شروع به خواندن كردم، شما هم

شروع كنيد. دكتر مي گويد: تا ايشان شروع به خواندن سوره انعام كردند، چاقوي

جراحي را روي شكم ايشان گذاشته و دست به كار شديم، چنان ايشان بي

حركت بودن، گويا در حال بي هوشي كامل هستند. بعد از پاره كردن و دوختن و

اتمام كار، عرض شد: حضرت آقا! كار ما تمام شد. ايشان قرآن را بستند و

فرمودند: صدق الله العلي العظيم.عرض كردند : آقا دردتان نيامد، فرمودند: مشغول

قرآن بودم ، نفهميدم.

علامه محمد باقر مجلسي(ره)فرمودند: هر قدر در آيه اي بيشتر دقت مي كردم ،

حقايق بيشتري نصيبم مي شد تا اين كه ناگهان حقايق و معارف فراواني بر قلبم

فرود آمد. سپس در هر آيه اي كه تدبر كردم، همين گونه به من از حقايق و معارف

عطا مي شد.

حاج شيخ رضا سراج (ره)، مي فرمودند: قرآن را نبايد خواند، بلكه بايد آن را خورد .

يعني فقط خواندن نباشد كه عبارات در دهان تلفظ شود، بلكه قرآن را بايد در

اعماق وجود خود جاي داد؛ هم از نظر حفظ و قرائت و هم از نظر معني و عمل.

قرآن مانند غذاي لذيذ و گوارايي است كه نبايد فقط به ديدن و بو كردن آن اكتفا

نمود، بلكه بايد آن را خورد و از ويتامين ها و پروتئين هاي قرآن بايد كمال معنوي و

مادي بهره برد. در اين صورت است كه “هدي للمتقين” مي شود و در غير اين

صورت، كسي كه بهره اي از تقوا نداشته باشد، نمي تواند زندگي خود را مطابق

قرآن قرار دهد، لذا قرآن او را هدايت نمي كند.

هر چه انسان روي آيات و روايات تأمل و تعمق كند، باعث مي شود كه درهاي

علوم و معارف بي پايان به رويش باز شود و نور علم دردل او قرار گيرد و يكي از

مواردي كه نور علم در دل انسان پرتو افشاني مي كند، وقتي است كه انسان

ارتباط خود را به وسيله عبادت و بندگي با ائمة اطهار (ع) زياد كند ؛ زيرا كه آن

بزرگواران، قرآن ناطق هستند.

طلاب علوم دينيه در هر مقطعي كه باشند، بايد مدام با قرآن كريم و همچنين

احاديث اهل بيت در ارتباط باشند،؛ چرا كه احاديث آنها ، دلها را زنده مي كند و

باعث موفقيت مي شود؛ زيرا پيامبر اسلام (ص) در حق كساني كه احاديث اهل

بيت (ع)‌را نشر دهند ، دعاي خير كرده است. در اين احاديث شأن نزول آيات قرآن،

تفسير قرآن، و مسائل اخلاقي ، فقهي ، عرفاني و… موجود است. لذا روي همين

اصل است كه در حوزة علمية حضرت آيت الله مجتهدي ، صبح ها توسط ايشان، در

كلاس درس براي طلاب و ظهرها بين دو نماز و عصرها، بعد از نماز مغرب و عشاء

حديث گفته مي شد. و ايشان مي فرمودند: بايد اين احاديث را بخوانيد و بنويسيد

و عمل كنيد و براي ديگران هم بگوييد هرجا مي نشينيد، حديث بگوييد؛ حتي

شب ها كه در خانه هستيد.

شايسته است هر كس دفتر حديث داشته باشد و اين احاديث را با ترجمه

بنويسد كه اين دفتر بعد ازاو به يادگار بماند؛ چرا كه فرزندان ما در آينده كه به

دنبال دين و حديث و قرآن مي روند،ولي اگر شما دفتري داشته باشيد و بعد از

خود به يادگار بگذاريد گاهي دفتر شما را مي آورند و مي خوانند و مي گويند اين

دفتر پدر يا جد ماست و افتخار هم مي كنند.

مهم ترين برنامه اي كه قرآن و احاديث به ما معرفي مي كنند، تقواي الهي است

تقوا داراي مراتب و مراحلي است مرحله اول تقوا، ترك محرمات و عمل به واجبات

است. حضرت امير مؤمنان علي (ع) فرمودند: ” المتقي من التقي الذنوب ” با تقوا

كسي است كه از گناه پرهيز كند و حضرت رسول اكرم (ص) فرمودند : ” اعمل

بفرائض الله تكن اتقي الناس “به واجبات الهي عمل كن تا با تقواترين مردم

باشي .

حضرت آيت الله مجتهدي فرموده اند:

وقتي كه ما در قم طلبه بوديم ، هر شب موقع خواب از رسالة مراجع تقليد مسأله

مي خوانديم و با احكام فقهي و نظرات مراجع و دستورات اسلام آشنا مي

شديم، بعد مي خوابيديم . اما الان مردم يا توضيح المسائل در منزل ندارند يا اگر

دارند ، حال مراجعه كردن ندارند و اگر به مشكلي يا مسأله اي برخورد كردند، از

يكي از روحانيون مي پرسند و چون همة روحانيون مجتهد نيستند ، لذا هر كدام از

آن بزرگواران نظر مرجع تقليد خودش را بيان مي كند، و كمتر روحاني يافت مي

شود كه نظر همة مراجع تقليد را بداند و در مسألة مورد نظر، فتواي همان مرجع را

بگويد حتي بعضي پا فراتر گذاشته اند، يعني مرجع مشخص نكرده اند، يا مي

گويند : باقي هستيم ، اگر باقي بر تقليد از مرجع ميت هستند، بايد به اجازه يكي

از مراجع زنده فعلي باشد.

مرحله دوم تقوا، به جا آوردن مستحبات و ترك مكروهات است. حضرت آيت الله

مجتهدي در اين زمينه فرموده اند: علما بايد مستحبات را براي خود واجب بدانند و

مكروهات را حرام. شما طلاب به مستحبات خيلي اهميت بدهيد. شيخ علي اكبر

برهان خيلي در مستحبات و مكروهات دقيق بودند، لذا ما جرأت نداشتيم نزد

ايشان اين موارد را رعايت نكنيم، استاد ما حتي نسبت به بعضي موارد هم

مخالف بودند؛ مثل خوردن آجيل و تخمه و چاي و …و ما نزد ايشان جرأت چاي

خوردن هم نداشتيم . مطلبي كه در مستحبات مهم است، اين است حضرت

علي (ع) فرمودند :” اذا ضرت النوافل بالفرائض فارفضوها “[5] اگر مستحبات به

واجبات ضرر زد، مستحبات را رها كنيد و مطلب ديگر اين كه حضرت فرمودند: ” إن

للقلوب اقبالا و ادباراً ،فإذا اقبلت فاحملوها علي النوافل، و إذا ادبرت فاقتصروا بها

علي الفرائض” [6]براي قلب ها روي كردن و پشت كردن است هنگامي كه اين

قلب ها ميل داشت ،آنها را به انجام مستحبات واداريد و هر گاه قلبتان ميل و

رغبت نداشت، به واجبات اكتفا كنيد.

مطلب مهم ديگر ، دائمي بودن است حضرت علي (ع)‌فرمودند ” قليل و يدوم خير

من كثير منقطع” [7] كار كم و هميشگي ، بهتر از كار زيادي است كه انسان را

خسته كند وپيوستگي و دوام نداشته باشد اين حديث فقط درباره مستحبات

نيست ، بلكه، در تمام امور به كار مي آيد.

مرحله سوم تقوا، اين است كه انسان مباح هم انجام ندهد؛ يعني مثلاً در هنگام

خوردن و آشاميدن و … كه از افعال مباح هستند، صرفاً جهت سير شدن، غذا

نخورد، بلكه نيت كند كه با سير شدن مي تواند نيروي كافي به دست آورد تا

واجبات و عبادات را انجام بدهد و بتواند بهتر درس بخواند و بهتر به اجتماع و

اسلام خدمت كند اين جاست كه ضمن برطرف شدن گرسنگي يا تشنگي،

خداوند براي او، عبادت هم مي نويسد؛ چرا كه رسول خدا (ص) فرمودند: “إنما

الاعمال بالنيات”[8] و همچنين فرمودند: “يبعث الناس علي نياتهم”[9] مردم در

روز قيامت بر طبق نيت هايشان مبعوث مي شوند.

بايد توجه داشت كه انسان ها عموماً و طلاب خصوصاً در اين راه دشمنان زيادي

دارند كه مهم ترين آنها يكي شيطان است و ديگري نفس اماره كه پيوسته در

كمين ما هستند تا ما را منحرف سازند .شيطان در اين زمينه قسم خورده است:

“قال فبعزتك لاغوينهم اجمعين”[10] به عزت و جلال تو قسم كه تمام افراد را

گمراه خواهم كرد خداوند متعال هم مي فرمايد: “إن الشيطان لكم عدو فاتخذوه

عدوا”[11] به درستي كه شيطان براي شما دشمني است (آشكار) پس شما

هم او را دشمن بداريد. “يا ايها الذين آمنوا لا تتبعوا خطوات الشيطان “[12] اي

كساني كه ايمان آورديد از رد پاها و گام هاي شيطان پيروي نكنيد.

 

[1] - بحار الانوار ، ج92، ص177

[2] - بحار الانوار، ج2، ص49

[3] - سؤره نساء ، آية 82

[4] - اصول كافي، ج 4، ص 4102

[5] - غررالحكم ، ص 311

[6] - همان، ص 251

[7] - همان، ص 534

[8] - بحار الانوار، ج 76، ص 212

[9] - ميزان الحكمة ، ج 13، ص 6562

[10] - سوره ص ، آيه 82

[11] - سوره فاطر، آيه 6

عصر يك جمعه ي دلگير...!

 

دلم گفت بگويم بنويسم كه چرا عشق به انسان نرسيده است؟ چرا آب به گلدان نرسيده

است؟ چرا لحظه ي باران نرسيده است؟

و هر كس كه در اين خشكي دوران به لبش جان نرسيده است، به ايمان نرسيده است و غم

عشق به پايان نرسيده است.

بگو حافظ دلخسته ز شيراز بيايد، بنويسد: كه هنوزم كه هنوز است، چرا يوسف گمگشته به

كنعان نرسيده است؟ چرا كلبه ي احزان به گلستان نرسيده است؟

دل عشق ترك خورد، گل زخم نمك خورد، زمين مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه

فقط برد، فقط برد، زمين مرد، زمين مرد.

خداوند گواه است، دلم چشم براه است، و در حسرت يك پلك نگاه است. ولي حيف نصيبم

فقط آه است و همين آه خدايا برسد كاش به جايي، برسد كاش صدايم به صدايي…

عصر يك جمعه ي دلگير وجود تو كنار دل هر بيدل آشفته شود حس، تو كجايي گل نرگس؟

به خدا آه نفس هاي غريب تو كه آغشته به حزني است، زجنس غم و ماتم، زده آتش به دل

عالم و آدم.

اي عشق مجسم كه به جاي نم شبنم بچكد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت، نكند باز

شده ماه محرم كه چنين مي زند آتش به دل فاطمه، آهت! به فداي نخ آن شال سياهت، به

فداي رخت اي ماه بيا! صاحب اين بيرق و اين پرچم و اين مجلس و اين روضه و اين بزم تويي.

آجرك الله! عزير دو جهان يوسف درچاه، دلم سوخته از آه نفس هاي غريبت، دل من بال كبوتر

شده، خاكستر پرپر شده، همراه نسيم سحري، روي پر فطرس معراج نفس، گشته هوايي و

سپس رفته به اقليم رهايي، به همان صحن و سرايي كه شما زائر آني و خلاصه شود آيا كه

مرا نيز به همراه خودت زير ركابت ببري تا بشوم كرب و بلايي!

به خدا در هوس ديدن شش گوشه، دلم تاب ندارد. نگهم خواب ندارد،قلمم گوشه ي دفتر غزل

ناب ندارد، شب من روزن مهتاب ندارد. همه گويند به انگشت اشاره، مگر اين عاشق بيچاره ي

دلداده ي دلسوخته ارباب ندارد؟…

تو كجايي؟ تو كجايي؟ شده ام باز هوايي، شده ام باز هوايي… تو كجايي …. تو كجايي… گل

نرگس…

شوخی درمانی.

 

فرد شوخ‌طبعي که ناسزاگويي و تحقير در کارش نيست، محبوب خدا و مردم

است. امام باقر فرمودند: «خداوند ـ‌عز‌وجل‌ـ كسي را كه ميان جمعي شوخي و

بذله‌گويي كند، دوست دارد؛ به ‌شرط آنكه ناسزاگويي نباشد». مردم نيز تمايل

دارند با افراد شوخ‌طبع هم‌نشين باشند. اين کار نياز به تعلق و پيوندجويي آنان را

افزايش مي‌دهد و با هماهنگي و پيوند با ديگران، مانع تنهايي‌شان مي‌شود. فرد

شوخ‌طبع زمينة حمايت‌هاي اجتماعي (اطلاعاتي، مادي و عاطفي) را براي خود

فراهم مي‌کند؛ چون افراد تمايل دارند به افراد شوخ‌طبع کمک کنند تا افراد خشک.

از سويي، چون فرد شوخ‌طبع توانسته بر ديگران اثر مثبت بگذارد و حال آنان را در

دست بگيرد، نوعي احساس مثبتِ ارزشمندي، اعتماد‌به‌نفس و تسلط بر روابط را

دريافت مي‌کند. اين تکنيک به درد افراد غريب مي‌خورد؛ چون اگر آنان شوخ‌طبع

نباشند، مزاياي بسياري را از دست مي‌دهند و با خزيدن در لانة تنهايي و انزوا،

خود را از حمايت ديگران محروم مي‌کنند.

خنده‌درماني خنده‌دار:
خنده‌درماني بدون داشتن هدف در زندگي و بدون ارزيابي مشکلات و تلاش براي

حل آنها، رويارويي غير‌بالغانة هيجان‌مدار با مشکلات زندگي است. اين روش مانند

مسکّني قوي تا لحظاتي محدود، غم و غصه را از سر مي‌پراند. اما وقتي امواج

رنج‌ها پي‌درپي بيايند و فرد تنها به آنها بخندد، بي‌ترديد غرق خواهد شد. برخي

براي اينکه به جنگ استرس بروند، از خنده‌درماني، شرکت در تئاترهاي خنده‌دار و

همايش‌هاي لطيفه‌گويي کمک مي‌گيرند. شگفت آنکه برخي کارشناسان، بدون

ترغيب به يافتن معناي زندگي و حل عاقلانة مشکل و آموزش مهارت حل مسئله،

مردم را به اين برنامه‌هاي هيجان‌مدار دعوت مي‌کنند. خنده‌درماني روشي خوب

است، اما اگر چاشني ايمان مذهبي به آن افزوده نشود، اثرش از ميان مي‌رود؛

چون پس از چند جلسه، با وارد شدن مشکل جديد، شادي و نشاط از پنجرة ديگري

مي‌‌گريزد. ايمان به خداي هستي‌بخش موجب تفسير واقع‌بينانه از زندگي و معنا

دادن به درد و رنج مي‌شود. ايمان در دل فرد معتقد، مانند وزنه‌اي است که او را در

برابر تندباد حوادث برپا نگه مي‌دارد. به همين دليل است که عالمان ديني در عرف

متدينان به شوخ‌طبعي معروف‌اند. با مطالعه، پژوهش، پرسش از کارشناس ديني

و رفع شبهه‌ها، اين وزنة گران‌بها را به خود، خانواده و دوستانمان هديه دهيم.

توصيه‌هاي تربيتي:

1. حساب‌وکتاب را جدي بگيريد: هر روز داخل سررسيد يا دفتري مشخص کنيد که

چقدر از حس شوخ‌طبعي کمک گرفته‌ايد. مشخص کنيد کجا مي‌توانستيد از مزاح يا

شوخ‌طبعي کمک بگيريد و نگرفتيد. همچنين بنويسيد افراد شوخ‌طبع در قياس با

افراد خشک چه مزاياي فردي و اجتماعي دريافت مي‌کنند و حدومرز شوخ‌طبعي تا

کجاست.

2. آموزش دهيد:

فوايد شوخ‌طبعي متعادل را به همسر، فرزند و دوستتان بياموزيد تا هم اين حس با

تمرين به مهارت تبديل شود، و ديگر اينکه آنان نيز بياموزند از اين ابزار مهم در

زندگي کمک بگيرند.

3. دنبال شادي بگرديد نه غم:

 اين جمله را به ياد داشته باشيد: «بايد دنبال شادي‌ها گشت؛ چون غم‌ها

خودشان ما را پيدا مي‌كنند».

4. چشمه باشيد:

از ذهن و فکر خلاق خود براي ساختن لطيفه يا طنز استفاده کنيد. براي ديگران نيز

بازگوييد و در دفترتان به ‌نام خود ثبت کنيد.

5. خشابتان را پر نگه داريد:

خلاصة جوک يا لطيفه‌هايي را که مي‌شنويد، در

دفترتان يادداشت کنيد تا هميشه خشاب اسلحة شما براي جنگ با سختي‌ها پر

باشد و به‌موقع از آنها کمک بگيريد.

6. ظرف شکلات درست کنيد:

 با دوست، هم‌اتاقي يا همسرتان در لطيفه‌گويي رقابت کنيد. ظرف شکلاتي را

براي لطيفه معين کنيد و به‌جاي شکلات، جوک و لطيفه در آن بگذاريد تا هر‌کس

سراغ آن مي‌رود با خواندنش شاد باز‌گردد. اين کار را مي‌توانيد مثلاً به شکل

مسابقه‌هاي ماهانه با روزي دست‌کم يک يا دو جوک انجام دهيد.

7. ارمغان بفرستيد:

 از حس شوخ‌طبعي براي آرامش ياران ديار (مانند پدر، مادر، خواهر، برادر و…) که

نگران شما هستند کمک بگيريد. اين کار سبب آرامش آنها مي‌شود و نتيجه‌اش به

خودتان نيز بازمي‌گردد.

8. ترمز شوخ‌طبعي خود را چک کنيد:

 ماشين شوخ‌طبعي اگر به ترمز مجهز نباشد، در درة مشاجره و دل‌خوري ديگران

مي‌افتد. شوخ‌طبعي نبايد بر پاية تمسخر و تحقير افراد باشد. امام على(ع)

فرمودند: «دورترين مردم از موفقيت، كسى است كه شيفتة سرگرمى و شوخى

است».

9. دستگاه شوخ‌طبعي خود را روغن‌کاري کنيد:

حس شوخ‌طبعي، مانند دستگاهي است که بايد چرخ‌دنده‌هايش پيوسته

روغن‌کاري شود، وگرنه خشک مي‌شود؛ از حرکت مي‌ايستد و سبب مي‌شود

چرخة ارتباط انسان با خود، خدا و ديگران تا حدودي بازايستد. براي تقويت حس

شوخ‌طبعي خود از روش‌هاي زير کمک بگيريد:

الف) مطالعة کشکول‌ها، مجله‌هاي طنز، وبلاگ‌ها و سايت‌ها، کتاب‌هاي طنز،

لطيفه، کاريکاتور و…؛

ب) هم‌نشيني با افراد شوخ‌طبع؛

ج) ديدن فيلم‌هاي کمدي و طنز؛

د) يادداشت کردن لطيفه و جوک در دفتر مخصوص خود و استفادة بهنگام از آنها. 

 

پی نوشت :

1. برگرفته ازمن مانده ام تنهايي تنها(مهارت خودياري براي رويارويي با غم غربت)،

مرکز مشاوره و راهنمايي، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)