حیا4

سومین مفهوم اصلی حیا مسئله ی حضور ونظارت است که مهمترین واساسی ترین

آن به شمار می رود،بدون وجوداین عنصر ،هرچند این امکان وجود دارد که باز دارندگی

ومدیریت نفس به دلیل دیگری رخ دهد،اما ممکن نیست حیا بر انگیخته شود حیا فقط

هنگامی برانگیخته می شود که عنصر نظارت وجود داشته باشد ،اگرناظری وجود داشت

حیا برانگیخته می شود درغیراین صورت نباید انتظار برانگیختگی حیا راداشت ،اینکه

برخی افراد ،کارهای خلاف خود رادوراز چشم دیگران انجام میدهند ومکان های خلوت را

برای این گونه کاراها بر می گزینندوسعی میکنند تنها باشند ویا هنگام تاریکی شب 

اقدام میکنند و…،همه به این جهت است که در نقطه ی کور نظارت قرار گیرند وخودرا از

قلمرو دید دیگران خارج سازند تا شرم ،مانع آنان نشود بنا براین عنصر نظارت مقوم حیا

و وجه تمایز آن از دیگر صفات تنظیم کننده ی رفتار است. 

 

ادامه دارد …

حیا...

دومین مفهومی که باید مورد بررسی قرار گیرد، فعل قبیح است ،حیا هنگامی برانگیخته

 میشود که پای فعلی نابه هنجار درکار باشد ،وقتی کسی در وضعیتی قرار گیرد که

زمینه ی کار نابه هنجار اماده است وممکن است نسبت به ان اقدام کند ، موقعیت حیا

پیش می آید. درچنین موقعیتی است که یا فرد ،حیا میکند ودست از آن کار میکشد ویا

حیا نمیکند ومرتکب آن میشود،ولی اگر  صحبت از فعل نابه هنجارنباشد وزمینه ای برای

آن فراهم نشده باشد حیا نیز موضوعیتی نخواهد داشت بنابراین بدون فعل نابه

هنجار،حیا وجود نخواهد داشت.کار نابه هنجارهم میتواند به شکل انجام دادن باشد

وهم به شکل ترک ،همان گونه که ممکن است انجام دادن یک کار زشت ،نا به هنجار

شمرده شود ممکن است انجام ندادن یک کار خوب نیز نابه هنجار شمرده شود.از این

رو ،گاهی به جهت انجام دادن کاری که نباید انجام میدادیم ،شرمنده میشویم وگاهی

به جهت ترک کاری که باید انجام میدادیم شرمنده میشویم.مثلا اگر قول انجام دادن

کاری را به کسی داده باشیم وبه هر جهت موفق به انجام دادن آن نشویم به خاطر

کاری که نکرده ایم شرمنده میشویم .ویا اگر غیبت کسی را کرده باشیم ازکاری که

کرده ایم شرمگین میشویم .بنابراین مراد از فعل نابه هنجار فقط انجام دادن یک کار

زشت نیست ،بلکه انجام ندادن یک کار خوب را نیز شامل میشود .بر همین اساس

میتوان گفت :موقعیت نابه هنجار یعنی  انجام دادن کاری که نباید انجام شود وترک

کردن کاری که باید انجام شود،موقعیت هر کدام از این دو پیش آید ،میتواند حیا را

برانگیزد وفرد راشرمنده سازد…

                                                                                                  ادامه دارد

                                                                                    پژوهشی در فرهنگ حیا 

                                                                              

حیا (1)

برای تبین  ماهیت و معنای دقیق حیا لازم است مفاهیم اصلی ان مورد بررسی قرار گیرند چرا که با شناخت دقیق مفاهیم اصلی یک پدیده راحتتر می توان ماهیت ان را شناخت

مهار کردن نفس

مهار کردن خود و مدیریت نفس یکی از اساسی ترین مفاهیم اخلاقی  و راز مهم ترین  اموزه های ادیان است که مورد توجه روانشناسان نیز قرار گرفته است اساس نیاز به کنترل خود  ومدیریت نفس ان است که همواره خواست و مصلحت ایجاب میکند که انسان نفس خود را که مرکز خواسته هاست کنترل و مدیریت نماید خواسته های نفس به دو شکل گرایش و گریز تجلی میکند ; یعنی گاهی به چیزی علاهقه مند میشود و ان را طلب میکند  و گاهی از چیزی متنفر میشود و ان را رد میکند از ان جا  که همواره خواست نفی با مصلحت انسان سازگار نیست گاهی نفس چیزی را میطلبد که موجب فساد وتباهی اوست و گاهی چیزی را رد میکند که به مصلحت اوست خداوند متعال  در این باره میفرماید

 (( وَ أَن تَکرَهُوا شَئَا وَ هُوَ خَیرُلَّکُم وَ عَسَی أّن تُحِبُّوا شَئَا وَ هُوَ شَرُّ لُّکُم ))

« چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید که خیر شما در آن باشد و چه بسا چیزی را خوش داشته باشید که برای شما شر باشد»

در این ایه ی شریف از خواسته ی انسان با واژه های محبت و کراهت تعبیر شده و از مصلحت و مفسده ی انسان با واژه های خیر و شر . مصلحت و مفسده انسان را می توان در امر و نهی خداوند یافت

به بیان دیگر  هرانچه  برای بشر زیانبار است مورد نهی خداوند قرار گرفته و هر انچه مفید است مورد امر قرار گرفته است و ازین طریق  می توان انچه را که مایه ی شرم است شناخت امام علی علیه سلام دراین باره می فرماید

      ((فَإِنِّهُ لَم یَأمُرکَ  إلّا بِحَسَنِ و لَم یَنهَکَ إلّا عَن قَبیحِ))

به درستی که خداوند تو را امر نکرده مگر به نیکی و نهی  نکرده مگر از زشتی

خلاصه ی کلام این که کنترل خود و مدیریت نفس  یک ضرورت است و برنامه ی ان نیز قوانین دین است

نکته ی دیگر این که کنترل خود شیوه های مختلفی دارد که یکی از ان ها یاری جستن از حیا است. حیا نیروی کنترل کننده ای است  که توان نظم دهی و مدیریت خود را به انسان می دهد . به وسیله حیا می توان از انچه ناهنجاری است دوری کرد و بدانچه  به هنجار است عمل کرد فرد با حیا در برابر تکانه ها و وسوسه های نفس مقاومت  میکند و انچه را به هنجار باشد و انچه را ناهنجار باشد ترک میکند هرچند مطابق میلش باشد و انچه  را به هنجار  باشد انجام میدهد هرچند مخالف طبعش باشد چنین فردی میتواند نفس خود را کنترل کرده ان را سامان دهد

بنابراین حیا یکی از اقسام کنترل و مدیریت نفس بوده ماهیتی مهار کننده دارد

حیا...

یکی از مهمترین عوامل خود نظم دهی که دین معرفی می کند؛ ((حیا)) ست .از

دیدگاه اسلام ؛حیا در نظام تربیتی انسان از جایگاه والایی برخودار است .دربحث انسان

شناسی ؛اخلاق در درجه ی نخست اهمیت قرار دارد که دربردارنده ی عناصر بسیاری

است .درمیان این مجموعه عناصر؛ برخی از عوامل؛ امتیاز وبرتری ویژه ای نسبت به

دیگر عوامل دارند که اصطلاحا ((مکارم اخلاق )) نامیده می شوند.در این مجموعه ی

مکارم (شایستگی ها)عنصر یا عامل ((حیا))در راس همه قرار دارد .

رسول گرامی اسلامٌ، خلق وخوی اسلام را حیا معرفی کرده و فرموده است:حیا همه

ی دین است0

ادامه دارد…

 

چه خوب نوشیدنی است...

عسل:چه خوب نوشیدنی است…

قلب را مراقبت میکند و سردی سینه را از میان می برد.

 

 
مداحی های محرم