آرشیو برای: "اردیبهشت 1391"

حرف بد

مامان ،‌بابا و دختر کوچولو رسیدن جلوی در آسانسور . بابا شستی رو زد اما آسانسور بالا نیومد . بابا  با عصبانیت گفت : «خرابه باید از پله ها ب… بیشتر »

قران و ظرف های کوچک ما

روزی شاگردی به استادش گفت « بعضی وقت ها قرآن را می خوانم ولی چیزی از آن به دست نمی آورم» . استاد گفت : « چون قران خیلی مطلب دارد و تو قادر… بیشتر »

صمیمانه با همسر

پنجره

روزی مجنون از سجاده شخصی عبور کرد . مرد نمازش را شکست و با تندی گفت  : در راز و نیاز با خدا بودم تو چگونه این رشته را بریدی ؟ مجنون لب… بیشتر »

داستا ن های کهن

نتیجه ی خیانت دو کنجد فروش بودند هر دو در یک دکان کار می کردند ، یکی از انها حریص بود و به فکر عاقبت کار نبود، گویی آخرتی وجود ندارد و همی… بیشتر »

ره توشه بهشت

من و دوستام توی شهر سنندج زندگی می کنیم جایی که تعداد کمی از ادما هم دین و هم دلت هستند . اینجا مردمانی پاک ، مهربان ، مهمان نواز و خوش خلق… بیشتر »

بالاخره همسرم یا مادرم

برای برخورداری از یک زندگی آرام و معنوی و موفق ، نکته های زیر را در ارتباط با خانواده خود و همسرتان جدر بگیرید : 1- هیچگاه جانبداری نکنید… بیشتر »