ریحانه
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
(حــوزه ریحـــانة النبی س ســــنـنـدج)
پنجشنبه 92/02/12
پرسش:کپی کردن نرم افزاردر حد استفاده شخصی چه حکمی دارد؟
پاسخ:اگر در این زمینه قانونی نباشد،اشکال ندارد.
آیات عظام بهجت و وحید:بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
آیات عظام مکارم و نوری جایز نیست.
(رساله دانشجویی،احکام کپی رایت،پرسش 637)
پنجشنبه 92/02/12
با کدامین آبرو،روز شمار ش باشیم. هرعصر منتظر صبح بهارش باشیم.
سالها منتظر سیصد واندی مرد است. آن قدر مرد نبودیم که یارش باشیم.
“اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان(عج)”
پنجشنبه 92/02/12
معلمی شغل نیست،عشق است ،ذوق است، ایثار وفداکاری است .اگر به عنوان شغل به آن می نگری، رهایش ساز.واگر عشق توست بر تو مبارک باد .
روز معلم وگرامیداشت یاد استاد بزرگ شهید مرتضی مطهری ،برهمه معلمان واساتیدمبارک باد.
چهارشنبه 92/02/11
رسول خدا: مردان خدمتکار همسران شان باشند.
فاطمه علیها السلام نزدیک دیگ غذا نشسته بود ومن هم برایش عدس تمیز می کردم…حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود:
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله بر ما در منزل وارد شد. فاطمه علیها السلام نزدیک دیگ غذا نشسته بود ومن هم برایش عدس تمیز
می کردم.
آن حضرت مرا با لقب ابالحسن می خواندند، عرض کردم بفرمایید.
اظهار داشتند: بشنو از من آنچه را که به دستور پروردگارم می گویم؛
هیچ مردی نیست که در کارهای منزل به همسرش کمک کند :
۱- مگر اینکه پاداش او به هر تار مویی که بر بدنش روییده باشد ثواب یک سال عبادتی است که تمام روزهایش را روزه گرفته و تمام شب
هایش را به عبادت ایستاده، شب زنده داری کرده باشد
۲- و خداوند به او ثوابی می بخشد که به انبیای صابر خود مثل حضرت داوود و یعقوب و عیسی علیهم السلام بخشیده باشد.
۳- ای علی! کسی که در کارهای خانه به همسر خود بدون سرکشی و دلتنگی و تکبر خدمت نماید پروردگار اسمش را در دفتر شهدا ثبت
می کند
۴-و برایش به هر روز و شبی ثواب هزار شهید و به هر قدمی که بر می دارد به آن مرد ثواب حج و عمره می دهد و به هر قطره ای که از
بدنش عرق بیاید یک خانه در بهشت برایش منظور می نماید.
۵-ای علی! یک ساعت خدمت کردن به همسر در کارهای خانه بهتر از عبادت هزارسال و هزارحج و هزارعمره و بهتر از آزادی هزار بنده در راه
خدا و هزار جنگ در راه دین و عیادت از هزار مریض و هزارنماز جمعه و هزار تشییع جنازه و هزار گرسنه ای که برای رضای خداوند رحمان سیر
گردد وهزار برهنه را پوشاند و هزار اسب در راه پروردگار دادن و برایش بهتر از هزار دینار به مستمندان صدقه دادن وبهتر از تلاوت تورات و
انجیل و زبور و قرآن است و بهتر از آزاد کردن هزار اسیر و بخشیدن هزار شتر به فقراست
۶-و چنین مرد خدمتکار به همسر از دنیا بیرون نمی رود مگر این که جایگاه خوب خود را در بهشت ببیند.
۷-ای علی! کسی که روگردانی و تکبر نکند در خدمت به همسرش بدون حساب وارد بهشت می شود.
۸- ای علی ! خدمت به همسر کفاره ( پاک کننده) گناهان کبیره است و خاموش کننده آتش خشم پروردگار جبار و صداق ازدواج با حورالعین
۹- و این خدمت موجب زیادی خوبی ها و علو مقام است.
۱۰- ای علی ! خدمتکار همسر نمی شود مگر شخص صدیق و درستکار و یا شهید و یا مردی که خداوند متعال خیر دنیا و آخرت را برایش
خواسته باشد.
چهارشنبه 92/02/11
بیستم جمادی الثانی، روز زن
امام خمینی رحمه الله در توصیف روز زن فرمود: «روز میلاد صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیهاالسلام روز زن است. تمام ابعادی که برای زن
متصور است و برای یک انسان متصور است، در فاطمه زهرا علیهاالسلام جلوه کرده و بوده است. ایشان یک زن معمولی نبوده است؛ یک زن
روحانی، یک زن ملکوتی، یک انسان به تمام معنا انسان بوده است. این موجود ملکوتی، بلکه موجود الهی جبروتی، در عالم به صورت یک
زن ظاهر شده است». ایشان در جایی دیگر فرمود: «اگر زنان پذیرفتند که روز بیستم جمادی الثانی که روز تولد حضرت زهراست، روز زن
باشد، [این مسئله] به عهده آنها مسائل بزرگی از قبیل مجاهده می آورد. زهد و تقوای حضرت فاطمه علیهاالسلام و عفاف آن بزرگوار، از
جمله چیزهایی است که زنان باید از آنها تبعیت کنند. امیدوارم شما این روز را بپذیرید و به وظایف آن عمل کنید».
سرچشمه محبت و صف
زن، سرچشمه جوشان مهر، عشق و وفا در زندگی انسان است و تا وقتی محیط زندگی خانوادگی و اجتماعی به دست مردان به بی
اعتمادی و بی عدالتی آلوده نشود، این چشمه رحمت الهی به جوشش حیات بخش خویش ادامه خواهد داد. تاریخ زندگی بشر، بدون وجود
و حضور زن، جهانی فاقد احساس و نشاط خواهد بود. به همین دلیل، با همه اهانت ها و تحقیرها که در طول تاریخ به زن می شده، در
گذشته اقوام مختلف، مقدس ترین موجود زندگی خویش، یعنی خدایان خود را به صورت زن می ساختند تا آنها را مظهری از صلح و صفا و
فداکاری و محبت نشان دهند. اعراب جاهلیت نیز سه بت بزرگ خود را به صورت زن ساخته واسامی آنها را نیز مؤنث برگزیده بودند.
زن از منظر اسلام
براساس آیات نخست سوره نساء، زن و مرد در اصل خلقت و زیربنای آفرینش برابر هستند و آفرینش یکی بر دیگری برتری ندارد. پروردگاری
که مرد را از جان یگانه آفرید، همسر او را نیز از همان سرشت خلق کرد. خداوند خود در جای دیگر می فرماید: «ای مردم! ما شما را از زن و
مرد آفریده ایم و شما را جماعت ها و قبیله ها کردیم تا یکدیگر را بشناسید. هر آینه گرامی ترین شما نزد خدا، پرهیزکارترینتان است». این آیه
نیز ضمن تأکید بر برابری زن و مرد، ملاک ارزشمندی افراد را در پرهیزکاری می داند، نه جنس آنها. بنابراین، اسلام به زن، همانند مرد و به
عنوان انسان می نگرد و برخلاف تمدن غرب، طرفدار اعطای حقوق طبیعی، و نه حقوق برابر و مشابه زن و مرد است.
ویژگی های زن شایسته از دیدگاه قرآن
در قرآن کریم به هیچ وجه دید تحقیرآمیزی به زن وجود ندارد. قرآن با کمال صراحت می فرماید که زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر
آنان آفریدیم: «همه شما را از یک انسان آفرید و همسرش را نیز از جنس خود او قرار داد». نیز درباره همه آدمیان می فرماید: «خداوند از
جنس خود شما، برایتان همسر آفرید». خداوند این نظر را که زن نمی تواند به مقام قرب الهی، آن طور که مردان می رسند، برسد مردود
اعلام می کند و در آیات فراوانی تصریح می نماید که پاداش اخروی و قرب الهی، به جنسیت مربوط نیست، بلکه به ایمان وعمل است. نیز
خداوند در آیات قرآن، در مقام معرفی زن خوب و شایسته بر آمده است و بعضی از ویژگی هایی را که نشانه لیاقت روحی زن است این گونه
بیان می کند: «زنانی صالح که در اثر تزکیه نفس، روح فروتنی دارند و در تنهایی و غیب، اسرار و حقوق الهی را حفظ می کنند؛ همان
حقوقی که خدای تعالی بر آنها قرار داده است».
زن در روایات
امامان و پیشوایان معصوم در مورد زن سخنان بسیار نیکویی گفته اند و گاه حتی او را بیش از مرد گرامی داشته اند. ایشان، زن را به دلیل
روح بزرگ و لطیفی که دارد، مظهر مهر و محبت قرار داده اند و «محبوبه الهی» خوانده اند؛ چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«خدای متعالی بر زنان و دختران مهربان تر از مردان است». نیز ایشان در جای دیگر فرموده است: «پاداش زن از زمان بارداری تا زایمان و
پایان شیردادن، همانند پاداش پاسدار راه خداست، و اگر زن در این مدت از دنیا رود، پاداش شهید برای اوست».
استقلال ناشی از اسلام
گامی که اسلام در راه حقوق زن برداشت، با آنچه در مغرب زمین می گذرد، دو تفاوت اساسی دارد: یکی از نظر روان شناسی و توجه به
تفاوت های روحی و روانی زن است؛ چنان که امام علی علیه السلام می فرماید: «به زن بیشتر از توانایی اش کاری واگذار مکن؛ زیرا او
همچون گل خوشبو، موجودی لطیف و پرظرافت است، نه پهلوان». دوم این است که اسلام در عین آنکه زنان را با حقوق انسانی شان آشنا
کرد و به آنها شخصیت و آزادی داد، هرگز ایشان را به عصیان و بدبینی به جنس مرد وادار نکرد و احترام پدران و شوهران را نزد آنها از بین
نبرد. اسلام، اساس خانواده ها را متزلزل و زنان را به شوهرداری و مادری بدبین نکرد و آنان را از کانون گرم خانواده، به صاحبان پست های
داری و پولداران تحویل نداد و جامعه را با فساد گسترده روبه رو نساخت.
مقام زن از دیدگاه امام خمینی رحمه الله
رهبر کبیر انقلاب، در مورد مقام و کرامت زن در اسلام می فرماید: «اسلام، نظر خاص بر شما بانوان دارد. اسلام در وقتی که ظهور کرد در
جزیرة العرب، با نوان حیثیت خودشان را پیش مردان از دست داده بودند. اسلام آنها را سربلند و سرافراز کرد. اسلام آنها را با مردان مساوی
کرد. عنایتی که اسلام به بانوان دارد، بیشتر از عنایتی است که بر مردان دارد». ایشان در جایی دیگر فرمود: «مقام زن مقام والاست. بانوان
در اسلام، بلندپایه هستند».
نقش زن در بنای جامعه اسلامی
امام خمینی رحمه الله درمورد نقش زن در بنای جامعه اسلامی می فرماید: «زنان همچون مردان در ساختن جامعه اسلامی شرکت دارند.
زنان از نظر اسلام نقش حساسی در بنای جامعه اسلامی دارند و اسلام زن را تا حدی ارتقا می دهد که او بتواند مقام انسانی خود را در
جامعه باز یابد». ایشان در سخنی دیگر می فرماید: «زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند؛ همان گونه که در نهضت ها نقش
اساسی داشته است. نقش زنان د رعالم، از ویژگی های خاص برخوردار است. صلاح و فساد یک جامعه، از صلاح و فساد زنان در آن جامعه
سرچشمه می گیرد. زن، یکتا موجودی است که می تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه، بلکه جامعه
ها به استقامت و ارزش های والای انسانی کشیده شوند و می تواند به عکس آن باشد».
زن، مدیر خانواده
آفرینش در طبیعت زن، ویژگی هایی نهاده که برای پرورش فرزند و اداره نظام خانواده از هر نظر مناسب است. خانه خوب، تابع نیرویی است
که آن را اداره می کند. چنین نیرویی در زن به طور طبیعی وجود دارد. او در خانه فردی مقتدر، صاحب رأی و نفوذی والاست. خانه اش محل
حکومت اوست و اتباع این حکومت، شوهر و فرزندان و اهل خانه اند. او می کوشد امور خانه را در سایه صلاح و عفاف خویش، با اعمال عقل
سلیم تنظیم کند و افراد آن را سالم و خوشبخت سازد.
زن در نقش همسری
زن در نقش همسری، فردی است دوستدار شوهر، که خود را به نیکی به او مکلف می داند. وظیفه او، خوش رفتاری، خوش خلقی و
دلجویی از همسر است و از همه فرصت ها برای رسیدن به این هدف سود می جوید. وی اساس زندگی را بر تفاهم، همکاری و هم زیستی
مسالمت آمیز قرار می دهد و خود را در برابر انجام این وظایف مسئول می داند. بانوی اسلامی در عین اینکه شریک زندگی شوهر است، برای
او نقش مادری مهربان و با عاطفه را دارد؛ مادری که در برابر مشکلات و دشواری های زندگی، او را آرامش و تسکین می بخشد، عیب و
اشتباه او را نادیده می گیرد و کج خلقی ها و ناملایمت هایش را با دیده اغماض می نگرد.
نقش زنان در توسعه
بدون در نظر گرفتن زنان که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند، دست یابی به توسعه واقعی ممکن نیست. زنان نباید فقط
گیرندگان خدمات باشند، بلکه باید در فعالیت های سازنده، برنامه ها، برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها مشارکت کنند. بدیهی است این
کوشش ها، به معنای امتیاز دادن به زنان نیست، بلکه توسعه واقعی جامعه و در نهایت تحقق برابری و تواناسازی زنان و مردان در گرو آن
است. نقش زنان در توسعه، در سی سال گذشته در سطح بین المللی مطرح شده است و بسیاری از سازمان ها، وزارت خانه ها، نهادها و
مؤسسات جوامع گوناگون، برنامه های ویژه ای برای افزایش مشارکت فعال زنان تدوین و طرح ریزی کرده اند. در این برنامه ریزی ها، به نقش
های چندگانه زنان در اجتماع به عنوان همسر، مادر، مدیر منزل، کارگر، کشاورز، پزشک و… توجه شده است.
ارزش زن
در اسلام زن ارزش والایی دارد و تا وقتی خود زن منزلتش را از بین نبرد، این ارزش برای او باقی است. منزلت زن در گرو روح لطیفی است که
درچهارچوب قانون وحی، یعنی اسلام پرورش یافته و به کمال رسیده باشد. این گونه زنان، جامعه را به سوی خوبی ها و نیکی ها می
کشانند و متحول می کنند. از این رو، برای چنین زنانی که با قدرت روحی خود مربی بشریت هستند، نمی توان قیمت و ارزشی تعیین کرد و
به عکس، زنانی که به قانون وحی توجه نمی کنند و اسیر هواهای نفسانی می شوند و در گناه به سرمی برند، خود ودیگران را به گمراهی
می کشند واز یک مشت خاک هم ارزششان پست تر است. امام جعفر صادق علیه السلام درباره ارزش زن می فرماید: «زن قابل ارزش
گذاری نیست؛ نه خوبش و نه بدش. زن های خوب، ارزششان از طلا و نقره بالاتر و زن های بد، ارزششان از خاک کمتر است».
حجاب، راهکاری برای حفظ ارزش زن
هدف از حجاب در اسلام، پوشاندن بدن بانوان از تماس با نامحرمان و جلوگیری از جلوه گری و خودنمایی زن است، نه پرده نشین کردن او. به
کار بردن واژه حجاب به معنای پوشیدگی زن، متعلق به عصر جدید است. پیش از این، فقها به جای حجاب، از واژه «سَتر» استفاده می
کردند. حجاب در اسلام از این منشأ می گیرد که محل انواع لذت بردن ها ی زن و مرد از یکدیگر، تنها باید محیط خانواده باشد و اجتماع
منحصرا باید محل کار و فعالیت گردد. اسلام در مورد فلسفه حجاب، آرامش روانی، استحکام پیوند خانوادگی، استواری اجتماع و ارزش و
احترام زن را در نظر گرفته و تأکید کرده است که زن هراندازه متین تر و عفیف تر باشد و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد، بر احترامش
افزوده می شود.
زن در بستر عقل و عاطفه
خدای سبحان، زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد. اگر جامعه ای این درس رقت و عاطفه را ترک کردند و به
دنبال غریزه و شهوت رفتند، به همان فسادی مبتلا می شوند که در غرب ظهور کرده است.
جامعه ای که قرآن در آن حاکم است، جامعه عاطفه است و سرّش این است که نیمی از جامعه را، معلمان عاطفه به عهده دارند و آن مادرها
هستند که درس رأفت و رقت می دهند و رأفت و رقت در همه مسائل کارساز است. تأثیر و تأثر در حوزه عقل و عاطفه دو سویه است: از یک
طرف حالات عاطفی تحت تأثیر ادراکات عقلی قرار می گیرد و رفتارهای عاطفی، برخاسته از ادراک سختی ها و شادکامی هاست، و از طرف
دیگر، حوزه ادراکی زن از شدت و ضعف عواطف و انفعالات او تأثیر می پذیرد. روان شناسان نیز این شدت عاطفی و عقلانی را، لازمه زندگی
سعادتمندانه زن می دانند.
بُعد مُلکی و ملکوتی زن
از روایات چنین به دست می آید که زن، مخلوقی است که خدای تعالی بُعد مُلکی و بعد ملکوتی بسیار زیبا و باارزش برایش مقدر فرموده
است؛ چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی می فرماید: «من از دنیای شما سه چیز را می پسندم: زن، بوی خوش و روشنی
چشمم نماز». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله زن را از بُعد مُلکی در ردیف بوی خوش قرار داده است و از سوی دیگر، او را در ردیف نماز جای
می دهد؛ چون همان گونه که نماز از نظر معنوی، بشر را به معراج می برد و به نهایت قرب ذات اقدس الهی می رساند، زن های خوب نیز این
گونه اند.
حقوق زن در اسلام
حقوق سیاسی زن
در زمینه حضور سیاسی زنان، اسلام فرصت های گوناگونی برای آنان فراهم آورد. زنان در بیعت با پیامبر، هجرت، جنگ ها و حضور در
اجتماعات، نقش مهمی بر عهده داشتند. بیعت زنان با پیامبر گرامی اسلام، مهم ترین نماد مشارکت سیاسی زنان در صدر اسلام به شمار
می رود. افزون بر آن، در موارد متعددی پیامبر گرامی با اصحاب خود مشورت می کرد و برخی از مشاوران از زنان بودند. برای مثال، همسر
گرامی ایشان خدیجه، از زنانی بودکه پیامبر در مسائل گوناگون با وی مشورت می کرد؛ به گونه ای که ابن اسحاق، از وی با نام «وزیر
پیامبر» نام برده است. حضور و نقش زنان در جنگ های مختلف، از دیگر جنبه های چشم گیر و مهم مشارکت سیاسی زنان به شمار می
آید.
حقوق قانونی زن
اسلام بهره مندی زنان را از حقوق قانونی، در حد مطلوبی پیش بینی کرده است. در اسلام زنان حق دارند همسر دلخواه خود را به اختیار
انتخاب کنند و درستی عقد ازدواج، به رضایت آنان بستگی دارد. اسلام با تأکید بر نقش زنان در زندگی خانوادگی و پیش بینی برخی حقوق
ویژه زنان همانند نفقه، مهریه و…، بر این نکته تأکید داشته است که زنان، نیمی از بار زندگی مشترک را برعهده دارند. در بیرون از خانه نیز
زنان از حقوق قانونی برابر با مردان برخوردار هستند و می توانند برای دفاع از حقوق خود، در محاکم حضور یابند، اجرای احکامی مانند
قصاص، تعزیر و… را تقاضا کنند، و در مراجع قضایی به طرح دعوا یا شکایت بپردازند؛ هرچند این عمل برخلاف میل شوهر یا پدر آنان باشد.
حقوق اجتماعی زن
اسلام نه تنها از حضور زنان در اجتماع جلوگیری نکرده است، بلکه با روش های خاصی، سعی بر این داشته که زمینه های لازم برای حضور
مناسب زنان در جامعه فراهم آید. تأکید فراوان اسلام بر لزوم آموزش زنان، نشانه توجهی است که اسلام به دانستن و در پی آن نقش
داشتن در زندگی دارد. در واقع در بسیاری از فعالیت های اجتماعی، همانند امر به معروف و نهی از منکر، کار، آموزش انجام واجبات دینی
همانند حج و…، تفاوتی میان زن و مرد نیست. در عصری که آن چنان زنان را تحقیر می کردند که صلاحیت شرکت در کارهای اجتماعی را در
کنار مردان نداشتند، اسلام بیان داشت: «مردان و زنان با ایمان همیار یکدیگرند وامر به معروف ونهی از منکر می کنند».
حقوق اقتصادی زن
اسلام، حقوق اقتصادی زنان را به رسمیت شناخته است. مهم ترین حقوق اقتصادی زنان در اسلام عبارت است از: حق مالکیت، حق
کسب و کار و حق ارث. در واقع اسلام به زنان از نظر اقتصادی به صورت افراد مستقلی می نگرد که می توانند با کار کردن، درآمد کسب کنند
و از دسترنج خود بهره مند گردند و مالک آنچه به دست می آورند باشند؛ به گونه ای که حتی شوهر آنان نمی تواند بدون اذن از اموالشان
بردارد.
چهارشنبه 92/02/11
ایمان مادر
شیخ مفید، عالم بزرگ شیعی و فقیه گران قدر عالم اسلام، شبی در خواب دید که حضرت فاطمه زهرا(س)
با دو فرزندش حسن و حسین(ع) به نزد او آمده است و به او می گوید: «ای شیخ، آن دو را فقه بیاموز».
فردا، در جلسه درس، هنوز در فکر خواب دیشب بود. زنی همراه دو فرزندش نزد او آمد و گفت: «ای شیخ آن
دو را فقه بیاموز.» لبخندی از تحسین بر لب شیخ نشست.
آن زن، فاطمه مادر سید رضی و سید مرتضی بود؛ زنی بسیار پاکدامن و اهل عبادت. دو فرزندش سید رضی
و سید مرتضی که بعدها از علمای بزرگ شیعه شدند، همواره از ایمان و خلوص مادرشان یاد می کردند تا
جایی که سیدرضی، گردآورنده نهج البلاغه، می گوید: «اگر همه مادران به خوبی، پاکی و وظیفه شناسی
او بودند، فرزندانشان به پدر نیازی نداشتند». این گفتار نشان دهنده نقش حساس مادر در پرورش مذهبی
فرزندان است.
شکر والدین
زبان به سپاس که می گشایم؟ دریا دریا کوتاهی و کاستی وجودم را پر می کند. وجود من وابسته به
توست و بودنم، سلامتم و رشدم تحفه های گران قدری است که از سوی تو دریافت کرده ام. کدام کلام
است که بتواند شکر تو را گوید؟ وقتی خداوند عالم شکر تو را در کنار سپاس خودش جای می دهد و می
فرماید: «مرا و پدر و مادرتان را شکر گویید»، پس همیشه زبانم از سپاس تو قاصر خواهد بود و دلم در شکر
تو خواهد تپید.
آینه خشم و رضای الهی
مادر، ای مظهر رحمت خدا، ای سراسر مهربانی، ای از محبّت لبریز، تو را می ستایم و عزیز می دارم. تو را
قدر می نهم و بزرگ می شمرم که تو راهی به سوی بهشتی. رضای خدا را از رضای تو می جویم و از
خشم تو که خشم خداست دوری می کنم. مادر، ای خورشید مهربان زندگی ام، دستان مهربان و خسته
ات را می بوسم و تو را شکر می گویم و در حسرت سپاس یک لحظه از سختی هایی که برایم تحمل
کردی، همیشه می مانم.
مادر فرهیخته
عبدالرحمان فروّخ پس از 27 سال از مأموریتی به خانه برمی گشت. همسرش بعد از رفتن او پسری به نام
ربیعه به دنیا آورده بود. مادر ربیعه در نبود همسرش، پولی که عبدالرحمان به عنوان پس انداز نزد او سپرده
بود و بر نگهداری آن سفارش کرده بود، صرف تحصیل ربیعه نمود، چنان که ربیعه در ابتدای جوانی دانشمندی
توانا شد. هنگام بازگشت، عبدالرحمن فرزندش را دید که در مسجد به تدریس نشسته است و جماعت
بسیاری در گرد اویند. بسیار خرسند شد و وقتی فهمید که آن پول پس انداز برای چنین گوهری صرف شده
است، بر ذکاوت چنین مادری آفرین گفت و بسیار از او تشکر ک
قاعده احسان
رابطه فرزند با پدر و مادر را نمی توان بر اساس عدل و در دایره تنگ حق و تکلیف ارزیابی کرد؛ زیرا اساس
عدل بر این است که دو نفر روابط و حقوق و تکالیف متقابل داشته باشند؛ امّا تأثیری که پدر و بخصوص مادر
در به وجود آمدن فرزند خود دارند به هیچ عنوان جبران پذیر نیست. پس خداوند مهربان، در قرآن، پیوسته به
احسان پدر و مادر سفارش می کند. رفتار عادلانه و ادای حق و به جای آوردن سپاسشان ممکن نیست؛
بلکه ملاک ارزش در اینجا، فقط احسان و نیکوکاری به آنان است.
شکری برتر
پروردگار مهربان، در قرآن انسان ها را به نیکوکاری به پدر و مادر سفارش می کند. در برخی آیات قرآن،
احسان به والدین و سپاس از آنها بلافاصله پس از سفارش به عبادت و شکر الهی آمده است؛ مانند آیه 36
سوره نساء که می فرماید: «خدا را بپرستید و به او شرک نورزید و به پدر و مادر احسان کنید». و هم چنین
آیه 23 سوره اسرا که می فرماید: «پروردگارت دستور داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر خود
احسان کنید». و نیز آیه 14 سوره لقمان که می فرماید: «انسان را سفارش نمودم که مرا و پدر و مادرتان را
سپاس گویید». این همه نشان از مقام بلند پدر و مادر و ضرورت احسان و سپاسگزاری از آنها را دارد.
زحمتی طاقت فرسا
ای باغبان بی همتای من، ای ابر سراسر رحمت، ای زلال مهر و عاطفه، خارهایی که گاهِ پروراندنم به دست
های مهربان تو فرو رفت و رنجی که گاه مراقبت از من بر تنت نشست، هنوز در چشم های خسته امّا پر
مهرت رخ می نماید. من چگونه تو را سپاس گویم؟ آیه های خدا دم به دم دلم را به سپاس تو می خواند و از
رنجوری طاقت فرسای تو خبرم می دهد؛ آنجا که می فرماید: «انسان را به پدر و مادرش سفارش نمودیم؛
به ویژه که مادرش با ضعف و زحمت طاقت فرسا او را پروراند و دو سال او را شیر داد، پس مرا و پدر و مادرتان
را سپاس گویید». و درجای دیگر می فرماید: «انسان را درباره پدر و مادرش به احسان سفارش نمودیم؛
چون مادرش او را با خود حمل کرد و با سختی و مشقّت بر زمین نهاد». و اینک ای مادر، زبانم همیشه به
سپاس تو خواهد چرخید و در چشمم هماره محبّت تو موج خواهد زد.
دوران کهولت مادر
مادرم، مهربان من، از آن روزها که کودکانه و بی خیال بر دامن پر مهرت می نشستم و بی آنکه قدر بدانم
جرعه جرعه از مهر تو لبریز می شدم، بسیار گذشته است. از آن روزها که در بهار نوجوانی بی آنکه قدر و
مقام بلندت را بشناسم، راه خود می گرفتم و کلام خود می گفتم، بسیار گذشته است. اینک که پائیز در
زندگی تو رخ می نمایاند و پیری از پنجره عمرت سرک می کشد، دلم به سپاس آن همه بردباری و مهربانی
ات، دمادم بر دستت بوسه می کارد و آیه های کتاب خدا لحظه به لحظه در قلبم ندا می افکند که «پروردگار
تو فرمان داد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر خود احسان کنید و چون به پیری رسیدند با ایشان به
درشتی و دور از ادب سخن مگویید؛ بلکه سخنانتان با آنها آمیخته با احترام باشد و از روی لطف و رأفت در
برابر آن دو تواضع کنید و دعاگویشان باشید.»
دعا برای مادر
مادر، دوست دارم چون کبوتری بر پنجره قلبت بنشینم و بال فروتنی بر زمین بیفکنم. دوست دارم که زلال
کلامم را از مروارید ادب و مهر پر سازم و بر دل خسته ات ببارم. دوست دارم که دست به دعا بردارم و خدا را
به آیات خودش بخوانم که «پروردگار من، پدر و مادرم را مورد لطف خود قرار ده، چنان که آنان در کودکی مرا
پروراندند.»
نسیم ایمان
آن روز که کودکی بیش نبودم، بارها نام خدا را بر زبانم نهادی و به تشویقم لبخند زدی. بارها پس از غذا
دادنم، دست هایم را به آسمان بلند کردی و خواستی که شکر خدا را بگویم. بارها به مهر به سوی خود
خواندی ام و در کنار سجّاده با صفایت نمازم آموختی. هرجا که لذّت نگاه مهربانت را می چشیدم، صدای
سلام و درودت بر پیامبر را می شنیدم و این صدا، چون آیه ای شیرین، در عمق جانم جای گرفت. شب
هنگام طنین گرمابخش و آرام صدای تو از محمّد(ص)، رسول خدا، برایم قصه می گفت و دخترش فاطمه از
حسن و حسین و پدرشان علی که سلام و درود خدا بر آنان باد. و اینک به هر قدمی برایت درود می فرستم
و به هر نفس دعایت می گویم که تو مرا به رحمت خدا راه نمودی. درود خدا بر تو باد.
عبادت فرزند، ثواب مادر
مادر مهربان من، هربار که سپاس خدا را می گویم، هاله های نور را می بینم که بر وجود تو می بارد. هر
قدم که به سوی خدا گام بر می دارم، تو را می بینم که به بهشت نزدیک تر می شوی. هربار که سر به
سجده می گذارم، می بینم که فرشتگان برایت تسبیح می کنند. این سزاوار توست؛ زیرا که شکر خدا را تو
بر زبان من نهادی. گام هایم را تو به سوی او گرداندی و سرم را با سجده گاه آشنا کردی. ای پیامبر رحمت و
محبّت، ای مظهر مهر خدا.
زینب(س) مادر دو شهید
در روز عاشورا، هر لحظه بر تعداد شهدا افزوده می شد و هر بار زینب(س) به تسلیت برادر از خیمه بیرون
می آمد و با برادر همراهی می کرد و غم از سینه مهربان برادر می زدود. فرزندان زینب(س)، محمّد و عون
اجازه خواستند و پا به میدان نهادند و سپس از مجاهدتی شجاعانه به شهادت رسیدند. اندکی بعد،
حسین(ع) با دریائی از مهر و با چشمی گریان، این دو شهید در خون نشسته را بر دوش گرفته به سوی
خیمه می آورد. چشم ها به خیمه دوخته شده بود تا کی مادر این دو لاله در خون شناور به سوگ آنان از
خیمه بیرون آید. امّا زینب(س) به کوچکی این دو قربانی در آستان الهی و مقام ولایت می اندیشد. از شرم
از روبرو شدن با برادر پرهیز می کند؛ مبادا با حضور او در سینه برادر ذره ای اندوه از شرم رخ بنمایاند. سلام
خدا بر آن بانوی بزرگ و مادر نمونه.
مادران بهشتی
مادر، امروز را به یمن وجود تو جشن می گیرم و تمام دلم را که دریچه ای به سوی دل مهربان تو دارد، گل
باران می کنم. مبارک باد بر تو جایگاه بلند مادری. مبارک باد بر تو بهشت رضایت دوست. مبارک باد بر تو
گام نهادن در وادی محبّت الهی و تو را سپاس. سپاس برای آن همه سختی که کشیدی تا ریسمان
رستگاری را در دستم نهادی. سپاس برای ملالت هایی که دیدی تا به کشتی نجات اسلام هدایتم کردی.
سپاس برای آن رنج ها که کشیدی تا با محبّت اهل بیت آشنایم کردی. تو را سپاس که از ظلمت و تاریکی
دنیاپسندی دورم داشتی و به نور هدایت آشنایم کردی. تو را سپاس مادر و بهشت خدا گوارای وجودت باد.
دامان حی
ای چشم های خیره به دنیا، از نجابت من در شگفت نشوید که بوستان دلم از زلال حیای مادرانی سیراب
است که برای حجابشان از جان گذشتند. ای فرو رفتگان در گرداب ظلمت، بر عفاف من حیرت زده نشوید که
چشم های من از نگاه مهربان و عفیف مادران پاک پر شده است. نجابت و حیا، عفاف و وقار ریشه دارترین
درخت حیات مادران ما بوده است و اینک ما نیز از آن ریشه روییده ایم. زنده باد یاد مادرانی که کودکانشان را
در دامن حیا پروراندند.
کلام نور
در ظلمت گمراهی بودیم و زیر بار ستم که نور هدایت امام بر وجودمان تابید و راه را به ما نشان داد. اینک
کلام او چراغی همیشه روشن پیش پای ماست تا در بیراهه قدم نگذاریم. تربیت صحیح یکی از چیزهایی
است که امام عزیز همواره بر آن تأکید داشت. ایشان خطاب به مادران می فرمود: «آن چیزی که بچه از
بچگی از مادر می شنود، در قلبش نقش می بندد و تا آخر همراه او است. مادرها باید به این توجه کنند که
بچه ها را خوب تربیت کنند، پاک تربیت کنند، دامنشان یک مدرسه علمی و ایمانی باشد و این مطلب
بسیار بزرگی است که ازمادرها ساخته است و از کسی دیگر ساخته نیست». امید که مادران ما از آن چراغ
فروزان نور برگیرند و به راهی که نموده قدم نهند.
تشنه مهربانی مادر
کاش مادر، همیشه در کنارم بودی. اینک که کودکی بیش نیستم، تشنه لحظه ای آرام گرفتن در دامن توام.
از آن روز که نورسیده بودم، هر روز خود را در آغوش مربی مهد کودک دیده ام. تا امروز از دست او غذا خورده
ام و با لالائی او به خواب رفته ام. او هرگز بوی مهربانی تو را نمی دهد مادر. کاش کاری بیرون از خانه نبود و
من که در عطش مهر تو می سوزم، تو را آرام در کنار خود می یافتم. مادر خسته از کارهای سخت، با من
تندی مکن که گناهی ندارم جز عطش مهربانی تو. چشم های خسته ات را بگشا و برایم قصه بگو که
نیازمند مهربانی توام.
مادر و بچه داری
در طول رژیم گذشته، چنان که در کشورهای غربی رایج شده بود، کوشش می شد که کودکان را از
مادرانشان جدا کنند. به مادران این نکته القا می شد که بچه داری شأن والای او نیست؛ بلکه کارهای
بسیار مهم تری از زنان ساخته است و نگهداری از کودکان امری ساده، بیهوده و مخصوص زنان بی سواد و
عقب مانده است. امام راحل در این باره می فرمایند: «بچه ای که از مادرش جدا شد، پیش هرکه باشد
عقده پیدا می کند و عقده که پیدا کرد، مبدا بسیاری از مفاسد است». و امروز بانوان فرهیخته ما خوب می
دانند که بزرگترین رسالت خلقتشان پرورش فرزندانی صالح در دامان امن و پر محبّت مادری است.
حضور جاری مادران
مادر مظهر رحمت حق، آیه لطف الهی و چشمه مهربانی و صفاست. در چنین دامنی است که غنچه لطیف
کودک به نیکوترین گونه رشد می کند و بالنده می شود. به خصوص دامن پر مهر مادرانی که از ایمان لبریزند،
می توانند شگفتی بیافریند. دریغ که گاه مادرانی حضورِ معنویِ جاری خود را به هیچ انگاشته محیط خانه را
به قصد شرکت در اجتماع ترک می گویند و دامن محبّت از کودکان دریغ می دارند. حال آنکه هرگز کسی چو
آنان کودک را از محبّت سرشار نمی سازد.
وظیفه الهی مادران
تربیت انسان صالح، گرانقدرترین عمل انسان است که تنها به دست یک مادر مؤمن زمینه ظهور می یابد. در
این باره امام مهر، عصاره کمال و هدایت، امام خمینی که رحمت خدا بر او باد، خطاب به مادران می فرماید:
«دامان شما دامانی است که انسان می سازد. دامان مادر بزرگترین مدرسه ای است که کودک در آن تربیت
می شود و تربیت کودک در دامان مادر یک وظیفه انسانی است. یک وظیفه الهی است. یک امر شریف
است انسان درست کردن.» اینک این وظیفه الهی به امر رهبرمان بر دوش همه شما مادرانی که کودکی
معصوم در دامن دارید، سنگینی می کند. خداوند یارتان و مهربانیتان سرشار.
مادر در آینه کودک
مادر، ای ژرف ترین بخش وجود من، فردای من آینه امروز توست. آنچه فردا در آینه زندگی ام به تصویر می
آید، چیزی است که امروز در زندگیت عمل کرده ای. نگاه کودکانه امّا کاوشگر من همیشه نظاره گر توست تا
یاد بگیرم چه کنم و چه بگویم. مادر، فردا از من آزرده خاطر مباش که آنچه در من می بینی، تصویر زندگی
توست. ای مهربان بیا و خوبی ها را در وجودم به تصویر بکش.
باغبان نیکی ها
مادر، ای باغبان مهربان من، بوستان زندگی من پر است از آنچه تو می کاری. من با معصومیّت کودکانه ام،
زمینی آماده کِشتم. بیا و در من خوبی ها را بکار. نکویی ها را، گل های یاس ایمان را، نسترن های معرفت
را از زلال حیا و عفاف آبیاری کن. از علف های هرز دنیاپسندی دورم کن با آب های آلوده بی عفتی ها آبیاری
ام نکن. باغ فردایت را آلوده به تیرگی ها و زشتی ها مخواه. بگذار بوستانی سبز و شکوفا، دسترنجِ تو
باشد.
نیکی به مادر
مرد به امید نسیم بهشت، پنجره دل به سوی نیکی ها گشوده بود. راه را می دانست. به سوی پیامبر به
راه افتاد. خدمت رسول خدا رسید. عرض ادب کرد و پرسید: به چه کسی نیکی کنم؟ عطر کلام پیامبر در
روحش پیچید: «به مادرت.» انگار که آب خنکی بر خشکی روحش جاری شد. کلام پیامبر را شنید و دوباره
پرسید: و دیگر به چه کسی؟ و باز هم شنید: «به مادرت.» سیراب نمی شد. دوباره پرسید: و بعد به چه
کسی؟ و باز هم شنید: «به مادرت.» بار دیگر پرسید: و بعد با چه کسی؟ پیامبر فرمود: «سپس به پدرت.»
مرد باز می گشت. روحش از زلال محبّت پیامبر سیراب بود و کلام پیامبر در قلبش می پیچید: «به مادرت، به
مادرت، به مادرت.»
احسان به مادر
از آنجا که جبران محبّت و مهر مادر، هرگز در ظرف توان فرزند نیست، همیشه و همه جا انسان به احسان و
نیکوکاری با مادر سفارش شده است؛ تا جایی که پیامبر گرامی اسلام نگاه مهربان فرزند به مادر را عبادت
شمرده اند. و نیز فرموده اند: «هرکس به والدینش احسان و نیکی کند، خداوند عمرش را زیاد می کند». و در
موارد بسیاری نیز فرزندان از نافرمانی والدین و رفتار بد با آنها به شدت نهی شده است؛ چنان که خدا
بهشت را بر فرزندی که «عاق والدین» باشد حرام کرده است.
مظهر مهر و خشم الهی
رعایت حقوق پدر و مادر و احسان به آنها، به خصوص احسان به مادر، در اسلام بسیار مهم و لازم شمرده
شده است. هم چنین از بی احترامی کردن و نافرمانی، تا آنجا که نافرمانی از دستور خدا نباشد، به شدّت
نهی شده است. اهمیّت این مطلب تا آنجاست که حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید: «تمام خشنودی خدا
در خشنودی پدر و مادر و تمام خشم خدا در خشم آنهاست». و نیز می فرماید: «سرور نیکان روز قیامت،
کسی است که پس از مرگ پدر و مادرش نیز به آنان احسان کند». پس بر ماست که در برابر پدر و مادر
خویش بال تواضع بر زمین افکنیم و نگاهمان را سرشار از مهر کنیم. بر سخنمان لباس ادب بپوشانیم و آنگاه
دل به رضایت پروردگارمان بسپاریم.
پناهی از آتش
در این روز گرامی و پر قدر که به یمن میلاد با سعادت ام الائمه، فاطمه زهرا(س)، روز مادر نامیده شده
است، بیایید چشم دل بگشاییم و فاصله مان را تا بهشت کم کنیم. دریای مهر و محبّت در پای مادران جاری
سازیم و بار هرچه غم که بر دل آنان است، به لبخندی، تبریکی و هدیه ای برداریم. آسمان دلشان را پر از نور
امید سازیم و به کلامی ساده، امّا صمیمی سپاسشان گوییم که پیامبرمان حضرت محمّد(ص) می فرماید:
«بوسیدن پیشانی مادر، پناهی از آتش جهنم است». و نیز می فرماید: «بزرگترین حقی که بر گردن یک فرد
است، حق مادر اوست.»
مادرم روزت مبارک
چهارشنبه 92/02/11
مادر ای غمخوار غمهای تنم آنکه با مهرت هم آغوش است منم
در زمانی کودکی بودم حقیر پا به پایم آمدی مادر چو شیر
مدتی با رنج وزحمت در برم خستگیهایی کشیدی مادرم
گر کسی یارم نباشد در جهان یار من هستی تو یاری مهربان
خوش بگفت پیغمبر نیکو سرشت زیر پای مادران باشد بهشت
حق تو باشد گران بر گردنم زحمتت را من چه سان جبران کنم
آرزو دارم نبینی هیچ ملال مادرم فرزند خود را کن حلال
یکشنبه 92/02/08
یکی از داستان های جالب قرآنی، داستان یاجوج و ماجوج و مواجه ذوالقرنین با آنهاست.
در دو جای قرآن از یاجوج و ماجوج نام برده شده است. در آیه96 انبیاء و در انتهای سوره کهف که در باره
ذوالقرنین و سفرهایش سخن گفته می شود.
“حَتَّى إِذا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلاً . قالُوا یا ذَاالْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ
مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّا”
((و هم چنان به راه خود ادامه داد) تا به میان دو کوه رسید، و در آنجا گروهى غیر از آن دو را یافت که هیچ
سخنى را نمىفهمیدند. (آن گروه به او) گفتند اى ذو القرنین یاجوج و ماجوج در این سرزمین فساد مىکنند
آیا ممکن است ما هزینهاى براى تو قرار دهیم که میان ما و آنها سدى ایجاد کنى.)(93 و 94 کهف)
ذوالقرنین به سرزمینی می رسد که مردمش در سطح پایینی از تمدن بودند و در سخن گفتن(یا فهم و درک
سخن) که یکی از نشانه های تمدن است ضعیف و عقب مانده بودند و بین دو کوه زندگی می کردند، این
مردم از دست اقوام یاجوج و ماجوج در رنج و عذاب بودند که از پشت کوه ها به آنها حمله می کردند و آنها را
غارت می کردند.
مردم این سرزمین به ذوالقرنین پیشنهاد کردند که مالى را از ایشان بگیرد و میان آنان و یاجوج و ماجوج
سدى ببندد که مانع از تجاوز آنان بشود. ذوالقرنین پیشنهاد آنها را پذیرفت و به آنها گفت: ” آنچه را خدا در
اختیار من گذارده بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد مىکنید) مرا با نیرویى یارى کنید، تا میان شما و آنها
سپس از آنها خواست یاریش کنند."قطعات بزرگ آهن براى من بیاورید (و آنها را به روى هم چیند) تا کاملا
میان دو کوه را پوشانید، سپس گفت (آتش در اطراف آن بیافروزید و) در آتش بدمید، (آنها دمیدند) تا قطعات
آهن را سرخ و گداخته کرد، گفت (اکنون) مس ذوب شده براى من بیاورید تا به روى آن بریزم.(سرانجام آن
چنان سد نیرومندى ساخت) که آنها قادر نبودند از آن بالا روند و نمىتوانستند نقبى در آن ایجاد کنند."(96 و 97کهف)
پس از بنای سد، ذوالقرنین گفت: “این از رحمت پروردگار من است اما هنگامى که وعده پروردگارم فرا رسد
آن را در هم مىکوبد و وعده پروردگارم حق است.”
این سد خود رحمتى از پروردگار بود، یعنى نعمت و سپرى بود که خداوند با آن اقوامى از مردم را از شر یاجوج
و ماجوج حفظ فرموده و وقتی وعده خدا رسد آن را در هم می کوبد و منظور از وعده، وعدهاى است که
پروردگار در خصوص آن سد داده بوده که به زودى یعنى در نزدیکىهاى قیامت آن را خرد مىکند، در این صورت
وعده مزبور پیشگویى خدا بوده که ذو القرنین آن را خبر داده و یا همان وعدهاى است که خداى تعالى در باره
قیام قیامت داده است و گفته شده شکسته شدن سد ذوالقرنین از نشانه های قیامت است.
درباره اینکه ذوالقرنین چه کسی بوده نظرات متعددی وجود دارد ،اما در روایات پیامبر(صلی الله علیه وآله) و
اهل بیت(علیهم السلام) آمده:” او پیامبر نبود بلکه بنده صالحى بود.”
و درباره اینکه این دو قوم یاجوج و ماجوج که بودند نیز نظرات زیادی وجود دارد.
در برخی روایات آمده که از نژاد ترک از اولاد یافث بن نوح بودند، و در زمین فساد مىکردند. ذو القرنین سدى
را که ساخت براى همین بود که راه رخنه آنان را ببندد.
در بعضى روایات دیگر آمده که این قوم از نظر نیروى جسمى و شجاعت به حدى بودهاند که از هیچ حیوان و
یا درنده و یا انسانى نمىگذشتند مگر آنکه آن را پاره پاره کرده مىخوردند. و نیز از هیچ کشت و زرع و یا
درختى نمىگذشتند مگر آنکه همه را میچریدند، و از هیچ نهرى برنمىخورند مگر آنکه آب آن را میخوردند و آن
را خشک مى کردند.
و نیز روایت شده که سه طائفه بودهاند، یک طائفه مانند ارز بودهاند که درختى است بلند. طائفه دیگر طول
و عرضشان یکسان بوده و از هر طرف چهار زرع بودهاند، و طائفه سوم که از آن دو طائفه شدیدتر و قوىتر
بودند هر یک دو لاله گوش داشته اند که یکى از آنها را تشک و دیگرى را لحاف خود مى کرده، یکى لباس
تابستانى و دیگرى لباس زمستانى آنها بوده اولى پشت و رویش داراى پرهایى ریز بوده و آن دیگرى پشت و
رویش کرک بوده است. بدنى سفت و سخت داشتهاند. کرک و پشم بدنشان بدنهایشان را مى پوشانده.
و روایت شده که قامت هر یک از آنها یک وجب و یا دو وجب و یا سه وجب بوده است.
و همچنین در روایات آمده که یاجوج یک قوم و ماجوج قومى دیگر و امتى دیگر بوده اند، و هر یک از آنها چهار
صد هزار امت و فامیل بودهاند، و به همین جهت جز خدا کسى از عدد آنها خبر نداشته.
در تورات در کتاب “حزقیل” فصل سى و هشتم و فصل سى و نهم، و در کتاب رۆیاى “یوحنا” فصل بیستم از
آنها به عنوان “گوگ” و “ماگوگ” یاد شده است که معرب آن یاجوج و ماجوج مىباشد.
به گفته علامه طباطبائى در “المیزان” از مجموع گفتههاى تورات استفاده مىشود که ماجوج یا یاجوج و
ماجوج، گروه یا گروههاى بزرگى بودند که در دوردستترین نقطه شمال آسیا زندگى داشتند و مردمى جنگجو
و غارتگر بودند.
یکشنبه 92/02/08
از چیزهائی که گناه صغیره را کبیره می کند ، مسرت و خوشحالی از گناه مرتکب شده است ؛ زیرا لازمه? ایمان به خدا و روز جزا اندوهناک
شدن و پشیمان گردیدن از گناهی است که کرده هر چند صغیره باشد .
خوشحالی بر گناه:
لذت بردن از گناه و شادمانى هنگام انجام گناه ، از امورى است كه گناه را بزرگ مى كند و موجب كیفر بیشتر مى شود. در اینجا به چند
روایت توجه كنید:
امیرمؤ منان على (علیه السلام) فرمود: بدترین بدها كسى است كه به انجام بدى خوشحال گردد. ( عیون الحكم و المواعظ، ص294)
و نیز فرمود: كسى كه از انجام گناه ، لذت ببرد خداوند ذلّت را به جاى آن لذّت به او مى رساند. (عیون الحكم والمواعظ، ص436)
امام سجاد (علیه السلام) فرمود: از شاد شدن هنگام گناه بپرهیز، كه این شادى بزرگتر از انجام خود گناه است . ( بحارالانوار، ج75، ص159)
به عبارتی دیگر میتوان بیان کرد که ؛ از چیزهائی که گناه صغیره را کبیره می کند ، مسرت و خوشحالی از گناه مرتکب شده است ؛ زیرا
لازمه? ایمان به خدا و روز جزا اندوهناک شدن و پشیمان گردیدن از گناهی است که کرده هر چند صغیره باشد چنانچه پیغمبر اکرم (صلّی
الله علیه وآله وسلم) می فرماید: « کسی که کارهای نیکش او را شاد و اعمال زشتش او را اندوهناک سازد او مؤمن است. »( بحارالانوار ، ج 73، ص321)
از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت شده است که در موقع گناه به گناهی که به نظر خودت کوچک است منگر، بلکه به بزرگی
خداوندی بنگر که مخالفت او را می کنی. (بحار الانوار، ج 73 ، ص346)
رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) می فرماید: « کسی که گناهی کند در حالی که خندان باشد داخل در آتش می شود درحالی که
گریانست.» و همچنین فرمود : « چهار چیز در گناه بدتر از خود گناه است: کوچک شمردن گناه، افتخار کردن به آن، خوشحالی از آن و اصرار
کردن به آن .»( خصال صدوق ، ج1 ،ص 115)
کوچک شمردن گناه (استصغار الذنب):
استصغار گناه یعنی کسی که گناه صغیره ای از او سر زد هر گاه گناه خود را کوچک و ناچیز بشمارد و خود را سزاوار عقوبت الهی نداند
گناهش کبیره و مستحق قهر خداست ؛ زیرا در این حال نهی خدا را خوار دانسته و از راه بندگی بیرون رفته است و به تصریح روایات چنین
گناهی آمرزیده شدنی نیست .
برای روشن تر شدن موضوع مثالی را بیان می کنیم :
اگر كسى سنگى به سوى ما پرتاب كند، ولى بعداً پشیمان شده و عذرخواهى كند، ممكن است او را ببخشیم ، ولى اگر سنگ ریزه اى به ما
بزند، و در مقابلِ اعتراض بگوید: این كه چیزى نیست ، بى خیالش . او را نمى بخشیم ، زیرا این كار، از روح استكبارى او پرده برمى دارد و
بیانگر آن است كه او گناهش را كوچك مى شمرد. به این روایات در این زمینه توجه کنید.
یکشنبه 92/02/08
آنچه پدران باید درباره طرز برخورد با دخترشان بدانند:هنوز از زمانی که پدرها نقش رییس خانه را بازی
میکردند، مدت زیادی نگذشته. اما این روزها برخلاف آن روز و روزگار، پدرها به فرزندانشان بسیار نزدیکتر
شدهاند….
روانشناسان میگویند اینکه پدر هم به اندازه مادر برای رشد روانی کودکان مهم و باارزش است و برقراری
تعادل بین روابط این دو با فرزندانشان میتواند از نظر روانی سبب رشد صحیح کودکان شود، از مسائلی
است که این روزها زیاد در روانشناسی مورد بحث قرار میگیرد. مرد چون در میان کودک و مادر قرار دارد ـ
هم به موجب حضور فیزیکی و هم به موجب جایگاه روانی خود ـ به کودک این اجازه را میدهد که هویت
خاص خود بیابد. پدر نقش مهمی در شناسایی هویت جنسی کودک داشته و در عین حال که مادر سعی
میکند با نقش حفاظتی خود فرزند را حفظ کند، پدر، او را به سمت بیرون گرایش میدهد و در کنار دادن
حس اعتماد و امنیت به او اجازه شکستن محدودیتها را میدهد.
پدر برای دختر بر خلاف پسرها نوعی «تایید» است و روابط بین آن دو به طور ناخودآگاه برای هر دو طرف
اهمیت و برتری خاصی دارد. مهم این است که معمولا این رابطه که از همان ماه اول تولد آغاز میشود
همیشه تعادل ندارد و گاهی یک رابطه بسیار نزدیک و عاطفی و گاهی یک رابطه با فاصله بین پدر و دختر
شکل میگیرد.
وقتی آزمایشات، باروری یک خانم را تایید میکند همسر او در رابطه با دختر یا پسر بودن فرزندش تفکر
میکند. اما وقتی در سونوگرافی جنسیت جنین مشخص میشود هر یک از زن و مرد به شکل گوناگون در
محیطی پدرسالار بزرگ شده باشد که در آن ارجحیت با پسر بوده است معمولا مرد از اینکه جنسیت
فرزندش دختر است، ناراحت خواهد شد. اگر این حس به قدری شدید باشد که بعد از تولد هم ادامه یابد
احتمال دارد فرزند دختر به دلیل جنسیت خود در خانواده تحقیر شود.
خوشبختانه روزگار عوض شده است. بسیاری از مردان به داشتن دختر افتخار میکنند چون زنان نیز
توانستهاند مانند مردان تحصیل و کار کنند و سبب افتخار پدر شوند
رابطه پدر با دختر و تاریخچه زندگی:
گاهی نوعی رابطه دختر و پدر به تاریخچه زندگی شخصی پدر هم بازمیگردد. برخی مردان دوست دارند
همان رابطهای را با دخترشان ایجاد کنند که با مادرشان داشتهاند و برخی دیگر عشقی را نثار او میکنند که
نتوانستهاند تجربه کنند. نکته مهم اینجاست که پدر در ارتباط با دختر گذشته را رها کند و سعی نماید در
زمان حال زندگی کند. برخی مردان از داشتن دختر خوشحال میشوند چون رابطه خوبی با پدر خود
نداشتهاند. برای این دسته از افراد داشتن پسر به معنی تبدیل شدن به همان پدری است که آنها در کودکی
از او خرسند نبودهاند. در حالی که داشتن دختر سبب میشود وزن تاریخ گذشته سبکتر شده و مرد بتواند
رابطه جدیدی با فرزند خود ایجاد کند.
پدر به دختر دنیا را میشناساند:
پدر برای دختر و پسر حکم کسی را دارد که بین فرزند و مادر جدایی میاندازد. مادر فرزند را به دنیا میآورد و
پدر دنیا را به او میشناساند. در واقع پدر غریبه شناسانده شدهای است که او را از دستان قدرتمند مادر
جدا کرده و در پناه خود به او هویتی مستقل در جهان میبخشد. در واقع این پدر است که دختر را به سمت
دیگران فرستاده و به او دویدن و پریدن و دیگر تواناییهای فیزیکی را میآموزاند. وی همچنین حامی
همیشگی دختر در فعالیتهای اجتماعی و هوشی است و به تربیت و آموزش او اهمیت زیادی میدهد. در
ضمن پدر اولین مردی است که به عنوان نمونه جنس مذکر دختر با او آشنا میشود
عقده ادیپ و عقده الکترا:
سن 3 تا 6 سالگی اصطلاحا سن عقده ادیپ نام دارد. عقده ادیپ به رابطه بین پسر و مادر اشاره دارد و
معادل آن در رابطه بین دختر و پدر، عقده الکترا نامیده میشود. این مرحله، مرحلهای ساختاری برای رشد
کودک است. در صورتی که این مرحله به خوبی گذرانده شود و تعادلات هورمونی برقرار شود، دختر بچه قادر
خواهد بود در سن بلوغ دوستدار جنس مذکر باشد. در واقع در این سن دختر عشقی را نسبت به مادر خود
احساس میکند و فورا به حضور یک جداکننده خود از مادرش یعنی پدر پی میبرد. پدر که از نظر او غریبهای
است که مادر را به سمت خود جلب میکند و مایه شادی او است، او را ناراحت میکند چون عشق مادر
نسبت به او را کاهش داده است. در این مرحله دختر در تضاد با مادر قرار میگیرد و سعی میکند عشق پدر
را به جای مادر به سمت خود جلب کند. در همین موقع است که متوجه میشود مادر او، همسر پدر و مورد
علاقه اوست. مهمترین وظیفه پدر در این سن مقابله با دختر و روشن کردن این مساله برای اوست که او
جایگاه فرزندی دارد و نمیتواند جای همسر او باشد. در واقع در این مرحله ادیپ دختر ابتدا با از دست دادن
عشق مادر و سپس پدر ـ برخلاف پسر که عشق مادر را از دست نمیدهد ـ بزرگ میشود.
والدین الگو هستند:
پیروز شدن کودک برعقده ادیپ یا الکترا به نوع رفتار زوجین بستگی دارد. نقش مهم پدر جدا کردن دختر از
مادر و پس از آن ارزش نهادن به او به عنوان دخترش است. دختر به پدری نیاز دارد که او را دوست داشته
باشد و در ضمن با عشق ورزیدن به مادر به دختر بیاموزد که باید تبدیل به زنی دوستداشتنی توسط مرد در
آینده شود. مردی که به همسرش اظهار عشق نمیکند این احساس را به دختر آموزش نداده و عشق را در
آینده در او خفه میکند.
یکشنبه 92/02/08
«تكليف» چيست؟
وقتى پسر يا دختر به سنّ معيّنى رسيدند و بالغ شدند، به آنان «مكلّف» گفته مى شود. كسى كه به سنّ
تكليف مى رسد، بايد دستورهاى دينى را انجام دهد و به واجبات عمل كند و از آنچه خداوند ممنوع ساخته
(يعنى محرّمات) پرهيز كند.
خداوند، براى آنكه ما به سعادت برسيم و راه صحيح زندگى را بشناسيم، هم در وجود ما «عقل» قرار داده
است و هم توسّط پيامبران «دين» فرستاده است تا با عمل به راهنماييهاى عقل و دين، انسانهايى كامل و
سعادتمند شويم. اين را هم بايد بدانيم كه آنچه را خداوند بر ما «واجب» ساخته و از ما خواسته است كه
عمل كنيم، كارهاى نيك و سودمند و مفيد براى ما وجامعه است و آنچه را كه «حرام» دانسته و از آن نهى
فرموده است، كارهاى ناشايست و زيان آور است كه براى جسم و روح ما ضرر دارد.
از اين جهت، كسى به سعادت مى رسد كه در اجراى فرمان خدا كوشا باشد و دقيقاً دستورهاى دينى را كه
دستور خداوند است، انجام دهد.
جشن تكليف براى چيست؟
ما براى هر عيد يا هر مناسبت خوب كه از طرف پروردگار، نعمتى به ما رسيده باشد، جشن مى گيريم تا
بدين وسيله سپاسگزارى و شكر و شادى خودمان را نشان دهيم.
به تكليف رسيدن، يك عيد به حساب مى آيد، چون از نظر عقلى و جسمى به حدّى رسيده ايم كه خداوند
به ما دستور مى دهد و ما خوشحاليم كه خواسته ها و دستورهاى او را اطاعت كنيم و بنده شايسته او به
حساب آييم و چه افتخارى از اين بالاتر؟ ما با «جشن تكليف»، نعمتهاى خدا را گرامى مى داريم و اين روز
بزرگ را كه در آن به سنّ تكليف رسيده ايم، بعنوان يك روز پرشكوه و خاطره اى به يادماندنى به ياد مى
سپاريم.
بعضى از دانشمندان بزرگ اسلامى هم در گذشته، روز تكليف خود را با مراسمى كه برگزار مى كردند،
جشن مى گرفتند، مثل «سيد بن طاووس» و به فرزندانِ خود سفارش مى كردند كه اين روز بزرگ را جشن
بگيرند.
خاطره جشن تكليف، يك خاطره شيرين تربيتى و معنوى است. مناسب است كه نوجوانان عزيز، تاريخ دقيق
تولّد خود را بدانند، تا بتوانند روز مكلّف شدن خود را طىّ مراسمى جشن بگيرند و شادى كنند.
شكرانه تكليف
غير از آنچه در مراسم «جشن تكليف» اجرا مى شود، خوب است خود دختر يا پسرى كه به سنّ تكليف مى
رسد، به شكرانه و سپاس اين نعمت، چند كار انجام دهد:
1 ـ سجده شكر براى سلامتى و نعمت تكليف.
2ـ كمك به نيازمندان و دادنِ صدقه.
3 ـ سلام دادن به فرشتگانى كه همراه انسانند و كارهاى خوب و بد را مى نويسند.
4 ـ پناه بردن به خدا از شرّ شيطان.
5 ـ كمك خواهى از خدا و دعا براى موفقيت در انجام وظيفه.
در «مراسم عمومى» جشن تكليف هم بايد برنامه هايى اجرا شود كه حاضران را به نعمت الهى و به اهميّت
انجام وظيفه توجّه دهد و سازنده باشد.
در اين مورد، پدران و مادران و اوليا و مربّيان بيشترين سهم و وظيفه را دارند تا اين خاطره تربيتى و دينى را
هر چه با شكوهتر و به ياد ماندنى تر قرار دهند و به خود تازه مكلّفين هدايايى به تناسب سنّ آنان بدهند،
بخصوص آنچه به انجام تكاليف دينى و بالا بردن معلومات مذهبى و فرهنگى آنان كمك كند، براى هديه بهتر و
مناسبتر است.
شرايط تكليف:
در دين اسلام، در صورتى انسان موظّف است دستورهاى دينى و واجبات را انجام دهد و حرامها را ترك كند
كه شرايط زير را داشته باشد. به اينها «شرايط تكليف» مى گويند:
اوّل : بلوغ
دوّم : عقل
سوّم : علم
چهارم : قدرت
امّا توضيح مختصر درباره اينها:
«بلوغ» يعنى رسيدن به حدّى از شرايط جسمى كه بتواند تكليفهاى الهى را انجام دهد. و اين نشانه هايى
دارد، از جمله تمام شدن 9 سال و وارد شدن به دهسالگى كه شرط سنّى در دختران است. دختران از نظر
سنّ زودتر از پسران به تكليف مى رسند و اين نوعى امتياز براى آنان و نشان آمادگى بيشترشان است.
«عقل» يعنى نيروى شناخت خوب و بد كه در انسان است. كسى كه ديوانه و سفيه باشد، تكليف هم
ندارد. عقل، پايه همه تكليفهاى دينى است.
«علم» يعنى دانستن احكام خدا. كسى كه حكم خدا را نداند، تكليفى هم ندارد. البتّه انسان وظيفه دارد كه
احكام را ياد بگيرد و به بهانه ندانستن، نمى تواند از انجام وظايف دينى كوتاهى كند.
«قدرت» يعنى توانايى براى انجام تكليف; چه توانايى جسمى باشد يا مالى يا فكرى. تكليف هر كس هم به
اندازه قدرت اوست و اگر انجام وظيفه اى براى كسى ممكن نباشد، براى او واجب نيست. مثلا كسى كه
نتواند روزه بگيرد يا قدرت جنگيدن نداشته باشد، روزه و جهاد از عهده او برداشته مى شود. خداوند از
هيچكس بيش از توانايى او تكليفى نخواسته است.
دين اسلام، دينى آسان و مطابق با عقل و منطق و فطرتِ انسان است و نبايد با سختگيريهاى بيش از حدّ،
مردم را از دين بيزار كرد.
خداوند هم در مقابل انجام تكاليف و ترك حرامها به انسان پاداش مى دهد، پاداشى بيشتر از عمل انسان، و
اين از لطف و مهربانى خداوند نسبت به بندگان است.
ناگفته نماند كه همه دستورالعملهاى دينى چه واجبات، چه حرامها و چه آنچه مستحبّ يا مكروه است،
حكمت و دليلى دارد و هيچ يك از آنها بى جهت و بى علّت نيست. خواه فلسفه و علّت آنها را بدانيم يا
ندانيم. البته دانشمندان به كمك علم، راز برخى از احكام الهى را كشف كرده اند، ولى بسيارى از احكام
است كه چون فرمان خداوندِ حكيم و داناست، به آنها عمل مى كنيم و آنها را قبول مى كنيم، هر چند علّت
آن را هنوز ندانسته باشيم.
اين را هم بدانيم كه سود و زيانِ واجبات و محرّمات، تنها مربوط به جسم ما نيست، بلكه برخى از آثار
تكليفها به فكر و روان و اخلاق ما مربوط مى شود، چون انسان تركيبى از جسم و جان است، نيازهاى او هم
بعضى جسمى و بعضى روحى است. قوانين اسلام هم به هر دو جنبه جسم و روح توجّه دارد.
نتيجه نهايى انجام تكاليف دينى و پرهيز از آنچه ممنوع و حرام است، به كمالِ انسان مربوط مى شود. يعنى
مسلمانى كه به همه وظايف خود عمل كند و بنده خالص و مطيع پروردگار باشد، «انسان كامل» مى شود،
انسانى كه مقامش از فرشتگان هم بالاتر است.
دانستنيهاى تكليف:
يك مسلمان مكلّف، از دين خود آگاهيهاى بسيارى بايد داشته باشد. معلومات مذهبى را از راه مطالعه كتب
دينى يا شركت در كلاسها و جلسات مذهبى مى توان ياد گرفت. اين دانستنيها بعضى اعتقادى است،
بعضى اخلاقى و بعضى عملى و رفتارى.
در اينجا فشرده برخى از اين دانستنيها براى شما بيان مى شود.
1 ـ دانستنيهاى اعتقادى
مسائل اعتقادى را هر كس بايد با دليل بداند و بتواند ثابت كند. دين شناسى پايه اساسى زندگى درست و
خداپسندانه است. معلومات دينى، بطور عمده درباره خدا، پيامبر اسلام، پيامبران، معاد، عدل، امامت، قرآن
و وحى است.
جهان، آفريده خداوند است. خداوند، داراى علم، قدرت و حكمت است و همه موجودات را طبق نظم و برنامه
و هدفى آفريده است. جهان به خودى خود و تصادفى پديد نيامده است. خلقت انسان هم روى هدف و
برنامه است.
خداوند، يكتاست. شريك و مثل و مانند ندارد. جسم نيست و به چشم نمى آيد. همه چيز را مى داند و هر
كارى بخواهد انجام مى دهد. قدرتش بى پايان است. خداوند عادل است، به كسى ظلم نمى كند و پاداش
هر كس را چه در دنيا چه در آخرت مى دهد.
خداوند، براى شناساندن راه سعادت و رستگارى به انسانها پيامبران را فرستاده است. فرستادن پيامبران را
«بعثت» گويند. پيامبران الهى، دستور از خدا مى گرفتند و دين آسمانى را به مردم مى رساندند.
پيامبران را صد و بيست و چهار هزار نفر گفته اند كه آخرين آنها پيامبر اسلام حضرت محمد «ص» است.
عقيده به پيامبران را «نبوّت» گويند.
پيامبر «معصوم»اند، يعنى از هر گناه و خطا و اشتباهى دورند. اطاعت آنان واجب است. نام تعدادى از
پيامبران در قرآن آمده است.
قرآن كتاب آسمانى مسلمانان است كه از سوى خدا بر پيامبر ما نازل شده و دست نخورده باقى مانده و به
دست ما رسيده است. پيامبران اولوالعزم كه صاحب كتاب بودند، عبارتند از حضرت نوح، حضرت ابراهيم،
حضرت موسى، حضرت عيسى و حضرت محمد (عليهم السلام).
پس از درگذشت پيامبر اسلام «ص»، وظيفه ادامه راه او و بيان اسلام و هدايت مردم بر عهده امامان است.
امامان ما معصوم اند و اطاعتشان واجب است.
عقيده به ادامه راه نبوّت توسّط امامان را «امامت» گويند. انتخاب امام نيز، مثل برگزيدن پيامبر، از سوى
خداست. پيامبر اسلام، به فرمان خدا جانشين خود را در روز «غديرِخُم» به مسلمانان معرّفى كرد. امامان
همه از دودمان پاك پيامبرند و ما پيروان اهل بيت «ع» به آنان عقيده داريم. نامهاى مقدس آنان عبارت است
از:
اول ـ حضرت على «ع»
دوم ـ امام حسن مجتبى «ع»
سوم ـ امام حسين «ع»
چهارم ـ امام سجّاد، على بن الحسين «ع»
پنجم ـ امام محمد باقر «ع»
ششم ـ امام جعفر صادق «ع»
هفتم ـ امام موسى كاظم «ع»
هشتم ـ امام رضا «ع»
نهم ـ امام محمد تقى (جواد) «ع»
دهم ـ امام على النقى (هادى) «ع»
يازدهم ـ امام حسن عسكرى «ع»
دوازدهم ـ امام مهدى «ع»
امام دوازدهم، حضرت صاحب الزمان «ع» زنده است. او در سال 260 هجرى به دنيا آمد. پس از رحلت پدرش،
از نظرها پنهان بود. مدّت 69 سال توسّط چهار نماينده مخصوص با مردم ارتباط داشت كه به آنان «نُوّاب
اربعه» گويند. اين مدّت به نام «غيبت صغرى» معروف است.
از سال 329 هجرى امام زمان «ع» بطور كلّى از چشمها غايب شد و نماينده خاصّى نداشت. در اين دوران،
علماى دينى و فقهاى داراى شرايط، نايب آن حضرت اند. اين دوران را كه تا كنون ادامه يافته و تا زمان ظهور
امام عصر «ع» ادامه خواهد داشت، «غيبت كبرى» گويند.
وقتى آن حضرت ظهور كند، دنيا را پر از عدل و داد خواهد كرد. در عصر غيبت امام زمان، مردم بايد از فقها
پيروى كنند و با اصلاح خود و جامعه و تشكيل حكومتِ شايسته و اسلامى، زمينه آمدن آن حضرت را فراهم
كنند.
«معاد»، يكى ديگر از مسائل اعتقادى است، يعنى اينكه ما پس از مردن، دوباره زنده خواهيم شد تا به
كارهاى خوب و بد ما رسيدگى شود. آن روز حسابرسى را «قيامت» يا «رستاخيز» گويند.
چنين روزى حتمى است. هم وعده خداست و هم گفته پيامبران و رسول خدا. آيات فراوانى در قرآن است كه
جزئيات روز قيامت را بيان مى كند. عقل ما هم همين را مى فهمد.
اگر بنا باشد كه خوبان و بدان يكسان باشند و هيچ فرقى ميان بندگانِ خوب و يكتاپرست، با انسانهاى
مشرك و ظالم و گناهكار نباشد، اين خلاف عدالتِ خداوند است.
در قيامت، افراد خوب به «بهشت» مى روند و افراد بد به «جهنّم». در بهشت، همه نوع نعمتها و لذّتها و هر
چه دل انسان بخواهد فراهم است و پاداش خداوند به نيكوكاران است. در جهنّم هم افراد به كيفر گناهان
خود مى رسند و عذاب الهى آنان را فرامى گيرد و در شعله هاى آتش مى سوزند.
برپايى قيامت، آخرِ اين جهان است و پس از برپايى قيامت، ابديّت و هميشگى است. نيكان هميشه در
بهشتند و ستمكاران و مجرمان هميشه در عذاب دوزخ خواهند بود.
2 ـ دانستنيهاى اخلاقى
صفات اخلاقى خوب را «فضايل اخلاقى» گويند و به صفات ناپسند، «رذايل اخلاقى» گويند. پيامبر اسلام
«ص» برانگيخته شده است تا مردم را از نظر اخلاق، تربيت كند و به كمال برساند. كسى كه «خودساخته»
نباشد و صفات و اخلاق بد را از خود ريشه كن نكرده باشد، هميشه طعمه شيطان است و به گناهان
مختلف كشيده مى شود.
گاهى جوانان به «چشم چرانى» و نگاه به نامحرم مى پردازند. گاهى هم دختران، حجاب را رعايت نمى
كنند، هم خود مرتكب گناه مى شوند، هم جوانان را به گناه مى كشند. عفاف و پاكدامنى براى يك مسلمان
از بزرگترين ارزشها به حساب مى آيد. هر دختر بايد بكوشد تا عفيف و پاك و خداترس باشد و به كمك ايمان
به خدا و ترس از قيامت، از گناهان و رذايل اخلاقى بپرهيزد.
«حيا» يكى ديگر از ارزشهاى اخلاقى است كه يك نوجوان را از آلوده شدن به گناه و رابطه هاى حرام، نگاه
مى دارد. كسى كه از خدا شرم نكند، ممكن است به هر آلودگى اخلاقى گرفتار شود.
خوب است با مطالعه زندگى بزرگان و انسانهاى وارسته، فضيلتهاى اخلاقى را در خودمان ايجاد كنيم و
زشتيها را از دل و از رفتار خويش، دور سازيم.
یکشنبه 92/02/08
قال رسول الله صلی الله علیه واله وسلم:
عبادت توام با حرامخواری چون ساختمانی است بر روی شن و به قولی بر روی آب.
منبع:میزان الحکمة/3953
شنبه 92/02/07
قال رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم:
کسی که بر من هر روز سه بار از روی محبت و شوق صلوات فرستد سزاوار است که خداوند گناهان او را
که در شب و روز انجام داده ببخشد و او را بیامرزد.
منبع:البحار/جلد94/صفحه 70،63
شنبه 92/02/07
1- به کودکتان عشق بورزید :
اولین راز پرورش کودکی شاد تمجید از اوست . عشق مطلق والدین مهمترین عامل در شادی کودکان است.
وقتی کودکان بزرگ می شوند دانستن اینکه علایق ، عقاید ، خصوصیات و استعداد هایشان با ارزش تلقی
می شود پایه گذار شادی سالهای بعدی زندگی شان خواهد بود . البته پذیرش کودک به معنای چشم
پوشی همیشگی از خطاهایش نیست . یاد بگیرد که عملکرد کودک را نقد کنید نه شخصیت اورا . همچنین
آنچه را که از کودک می خواهید به او بگویید نه آنچه را که نمی خواهی2
- نه، من نمی توانم را به بله، من می توانم تبدیل کنید :
وقتی کودک شما بداند که به او اطمینان دارید و باورش کرده اید احساس می کند که دست یافتن به همه
چیز برایش امکان پذیر است . افکار کودک نسبت به خود بیشترین اهمیت را دارد. بنابراین والدین باید افکار
مثبت به کودکان خود القا کنند . وقتی که در مدرسة ابتدائی ،معلم پسر مک بلدسو نویسنده کتاب پروش
فرزند با متانت به او گفت که هیچ استعدادی برای بازی فوتبال نداری ، وی به پسر سرزنش شده ا اش گفت
که هرگز اجازه ندهد کسی به اهداف و رویاهایش راه پیدا کند . امروز پسر او بازیکنی حرفه ای در یکی از تیم
های مطرح کشور است . القائات فکری مثبت بلدسون در ذهن پسرش زندگی او را متحول کرد.
3
- مقررات منصفانه وضع منید و به آنها پایبند باشید :
کودکان کم سن سال با احساس امنیت ،شاد می شوند . فرض کنید که در بالای آبشار مرتفعی ایستاده اید
درصورتی از ایستادن در آنجا لذت خواهید برد که حفاظی در برابرتان باشد ، در غیر این صورت دچار اضطراب
و خواهید شد . کودکان هم اینگونه اند . وقتی که چارچوب محکمی برای رفتارهایش وجود داشته باشد ،آنها
پیشرفت می کنند . در حقیقت کودکان در جستجوی ساختارند .
4
- ابعاد مثبت را برجسته کنید :
به کودک خود بفهمانید که هیچ مشکلی وجود ندارد ، که به اتفاق هم نتوانیدآن را حل کنید . همچنین به او
بیاموزید که خوشبین باشد. اگر اتفاق بدی افتاد، با صدای بلند فکر کنید و بگذارید او افکار شما را بشنود
(وای نه باورم نمی شود که این اتفاق افتاده ، اما درستش می کنم ، چیز مهمی نیست) یادگیری
خوشبینی مهم است زیرا کودک مشتاق و آرزومند بع احتمال زیاد بزرگسالی شاد خواهد شد . افراد ناراضی
و ناخشنود بر حوادث منفی زندگی متمرکز می شوند ،درحالی که افراد شاد به وقایعی می اندیشند که
چشم انداز بهتری از آینده به آنها می دهد .
5
- حلقة شادی کودکتان را کامل کنید :
والدین در پی معلمان و مربیان ی هستند که بتوانند حلقه شادی کودکانشان را کامل کنند . به کودکتان
کمک کنید ارتباطات دوستانه اش را حفظ کند و گسترش دهد . داشتن ارتباطات قوی و مهارت برقراری آن از
شروط اصلی شاد زیستن در آینده است .
6
- کودکان را به تحریک بیشتر وادارید :
کودکان امروز سنگین وزن ترند و این برای سلامت و شادابی آنها مضر است . کودکان چاق ، در مقایسه با
سایر کودکان ،اعتماد به نفس کمتری دارند و افسرده ترند . اگر کودکان سرگرمیهای پر تحرک خارج از خانه را
جانشین فعالیت های کم تحرک خانگی کنند و به جای غذاهای آماده ای که فاقد ارزش غذایی است
،غذاهای سالم و طبیعی بخورند ، از فوائد شاد زیستن بهره خواهد برد . کودکی که خوب غذا می خورد و
ورزش می کند مغزش موادی شیمیایی به نام اندروفین ترشح می کند که به او احساس شادی می بخشد
. با فراهم کردن میان وعده های طبیعی از جمله میوه های تازه فصلی ،پرهیز از قرار دادن تنقلات در
انجام دادن ورزش و سرگرمیهای خارج از منزل تشویق کنید . بازی با سایر کودکان قدرت خلاقیت خلاقیت
کودکتان را تقویت می کند و مهارت های اجتماعی را به او می آموزد .
7
- شادی را در جعبة یادگاری ها ذخیره کنید:
اشیای مورد علاقه کودکتان ، عکس ها، کارت پستال ها ، یادگاری ها ، کاردستی هایی را که یاد آورد
خاطرات شاد برای کودک هستند داخل جعبه ای قرار دهید . هرگاه کودکتان بیمار است یا غمگین و لبخندی
ساده نیاز دارد ،آنها را از جعبه بیرون آورید و به او نشان دهید .
8
- لحظات جادویی ارتباط را بیابید :
اخیراً مطالعه ای بر روی 2000 کودک 5 تا 17 ساله انجام شده است . از آنان پرسیده شد که خواهان چه
چیزی هستند که با پول نمی شود خرید . همة آنها در پاسخ گفته بودند که والدین و توجه آ نها هستند .
کودکان ما می خواهند که به آنها فکر کنیم ، برنامه هایی ترتیب دهید که همة اعضای خانواده بتوانند در آن
کارهای خانه ، خرید و آبیاری باغچه شریک کنید .
9
- ژن تلاش دوباره را به کودک خود منتقل کنید :
کودک شما همة فکر و ذهن این است شاگرد اول کلاس شود ،ولی در این رقابت همکلاسش برنده شده
است . یک راز اصلی شاد زیستن برخورداری از قدرت پشت سر گذاشتن مشکلات است . سعی نکنید
کودک خود را ا زهمةناراحتی ها دور نگه دارید . به او کمک کنید بیاموزد چگونه با آنها مواجهه شود . اگر
شکست درسی یا غیر درسی اورا نا امید کرده ،کمک کنید تا هرچه سریع تر به وضعیت عادی خود برگردد .
تشویق کنید تا احساسات خود را در قالب نوشته یا نقاشی بیان کند. شما الگوی کودکتان هستید .
مطمئن شوید که الگوی مناسبی در مقابل اوست ورحیة خود را در هیچ شرایطی نبازید .
10
-دراو شگفتی ایجاد کنید :
هنگامی که کودک با چیزی بزرگتر از خودش مواجه می شود ،خواه پدیده ای فیزیکی باشد یا معنوی ،
احساس رضایت خاطر می کند . با کودکان دربارة عقاید خود خداوند و مقدسات دینی صحبت کنید لازم
نیست که او همةجزئیات را درک کند . با او در جنگل قدم بزنید ،به ستارگان خیره شوید . احساس مراقبت و
توجه در کودکان را پرورش دهید .
پیام عشق برای کودکان
1
- بگویید که دوستش دارید:
این جمله باید اولین چیزی باشد که کودکتان صبح ها ، پس از بیدار شدن از خواب می شنوند و نیز آخرین
جمله ای باشد که پس از شنیدن آن به خواب می رود . موقع دعوا و مشاجره و هر زمانی که انتظارش را
ندارند بگویید که دوستش دارید .
2
-در آغوشش بگیرید.
هیچ مانعی برای در آغوش گرفتن کودکتان وجود ندارد .
3
- لمسش کنید:
آرام به پشت او بزنید ، بازوهایتان را دور شانه هایش حلقه کنید ، موهایش را به هم بریزید.
4
-در بازی اش شریک شوید :
توپ بزنید ، برای پرندگان دانه بریزید ةباد بادک هوا کنید و با او مسابقه دهید .
5
-گوش دهید ،واقعاً گوش دهید :
درحین گوش دادن جملاتی به زبان بیاورید که نهایت توجه تان را به صحبت های او نشان دهید . کانند (وای
چه جالب) ( من اصلاً نمی دانستم ) (بیشتر در این مورد توضیح بده )
6
- بدون به زبان آوردن کلمه ای با او حرف بزنید :
به تماشای بازی او در مدرسه یا زمین بازی بنشینید . لحظه هایی که به شما نگاه می کند یا نگاهتان باهم
تلاقی می کند ،به او لبخند بزنید . علائم خاصی برای رابطه تان تعریف کنید که فقط خودتان دونفر معنی آنها
را بدانید .
شنبه 92/02/07
رحیم موذن زاده اردبیلی اول مهرماه سال 1304 در اردبیل به دنیا آمد.
اذانگویی و نوحهخوانی و منبری را از شیخ عبدالکریم به ارث برد و تا آخر عمر راه او را ادامه داد. خودش
میگفت که اذانگویی در خانواده آنها، 150 سال قدمت دارد و نام فامیل آنها بههمین دلیل موذن شده است؛
«زمانی که آن موقعها در اردبیل شناسنامه میدادند، به تناسب شغل و حرفه، نام خانوادگی انتخاب
میکردند. به پدربزرگم هم گفته بودند تو چهکارهای؟ گفته بود موذن. گفته بودند نام خانوادگی شما موذن
است».
رحیم در کودکی به مکتبخانه میرود و تحت نظر میرزا عزیز، قرآن و دستگاههای موسیقی را فرا میگیرد. به
گفته خودش: «در آن دوران ما عوض دبیرستان مکتب میرفتیم. همه هم متدین بودند. خانوادهها در دوره ما
در ابتدای امر، بچهها را با قرآن مانوس میکردند. ما هم پس از طی این مرحله، به مدرسه حاج ابراهیم
آمدیم. طلبه بودیم به اصطلاح امروز ولی حین طلبگی، این اذان با ما همراه بود». پس از یادگیری اصول
نوحهخوانی و اذانگویی، با همراهی پدر در مسجد اردبیل به اینکار مشغول میشود و گاهی نیز برای
خواندن یک نوحه به شهرهای اطراف، خصوصا تالش میرود.
پسر بهجای پدر:
با سکونت پدر در تهران، رحیم موذن برای تحصیل حوزوی رهسپار قم میشود. حاج مهدی سراج - از
دوستان رحیم - میگوید: «وقتی شیخ کریم به تهران میآید، رحیم را برای درس خواندن به قم میفرستد.
صدای رحیم آنقدر خوب بوده که دیگر همیشه او برای مجالس، در قم میخوانده است. مداحان قم پیش
شیخ کریم شکایت کرده بودند که با آمدن رحیم ما از کار افتادهایم». رحیم درس خارج فقه میخواند و ظهرها
در حرم حضرت معصومه اذان میگفت.
سال 1329 شیخ کریم فوت میکند و رحیم که فقط 25 سال سن دارد، به تهران میآید تا جای خالی پدر را
در مسجد امام پرکند. خودش ماجرا را اینگونه تعریف میکند:
«مرحوم پدرم سال 1322 برای نخستین بار اذان را در رادیو گفت و همین روند تا 1326 که برنامه سحری را به
صورت زنده اجرا میکرد، ادامه داشت. او در سال 1329 سکته کرد و من قبول کردم جای او اذان بگویم تا الان
که با این سن و سال هنوز مشغولم و افتخار دارم که با گفتن آن یک اذان، برای اسلام و مملکتم کاری
کردهام. ما که نه ثروت داریم، نه مکنت و همین یک اذان برایمان بهترین خیر است».
در همین سال است که نام خانوادگی او نزد مردم از موذن به موذنزاده اردبیلی تغییر میکند. جعفر تعریف
میکند که «وقتی شیخ کریم میمیرد و پدرم به جایش اذان میگوید، مجریان رادیو ایران برای معرفی او به
مردم، زاده اردبیلی را به فامیل پدرم اضافه میکنند تا به شنوندگان بگویند او پسر شیخ کریم است. سر
همین موضوع، همه فکر کردند که نامخانوادگی پدر من موذنزاده اردبیلی است و همین نام هم تا آخر روی
او ماند».
ملکه بخششکن - همسر رحیم موذنزاده اردبیلی - تعریف میکند که حاج رحیم حدود سال1330 به اردبیل
میآید و از او خواستگاری میکند؛ «4 ماه بود که پدرش فوت کرده بود. ما عروسی کردیم و آمدیم تهران.
خانوادههای ما با هم همسایه بودند و ساکن یک محله بودیم.
به یکی از همسایهها رشوه داده بود و گفته بود که این دختر را برای من خواستگاری کن. من تا بعد از عقد
ندیده بودمش. من را در آشپزخانه پدرم عقد کردند و بردند خانه او. آنجا برای اولینبار دیدمش. خودش
میگفت قبلا یکبار من را دیده بوده. با عمهام رفته بودم حمام. بعد که بیرون آمدیم، من پایم لیز خورد، زمین
خوردم و آن موقع من را دیده بود».
حاج رحیم پس از ازدواج، دوباره به تهران بازمیگردد. همسر آن مرحوم ادامه میدهد: «15 روز بعد از
عروسی آمدیم تهران. اول بازار تهران مستاجر بودیم و بعد رفتیم خیابان سینا یک خانه کوچک گرفتیم. بعد
آنجا را هم فروختیم و آمدیم آریانا (مالک اشتر) زندگی کردیم.
آنجا هم چند سالی بودیم و آخر سر آمدیم اینجا(مهرشهر کرج). به گفته حاج عسگر عاشقی، خانه حاج
رحیم در مهرشهر کرج، کوچک بود و او همیشه به شوخی این خانه را زندان موسی بنجعفر مینامیده
است. همسر موذنزاده هم این موضوع را تایید میکند: «2تا اتاق داشتیم و 6 تا بچه».
اتصال به بالا در رادیو:
تا سال 1334 که صدای حاج رحیم در رادیو ضبط شود، موذنزاده اردبیلی برای مسجد امام و رادیو ملی
بهصورت زنده اذان میگفت. خانم بخششکن میگوید: «ماه رمضان، هر روز با هم میرفتیم مسجد ارگ و
من بیرون میماندم و او میرفت اذانش را میگفت و با هم برمیگشتیم خانه. از همانجا هم مستقیم در
رایو پخش میشد».
جعفر موذنزاده اردبیلی - پسر ارشد حاج رحیم - میگوید: «سال 1334 پدر به رادیو میرود و از مهندس
محبی - مسؤول استودیو 6 - میخواهد که اذانش را ضبط کنند. ماه رمضان بود و از او میخواهند که برود
بعد از افطار برای ضبط بیاید. پدر قبول نمیکند و میگوید الان باید اذانش را ضبط کنند. خودش میگفته آن
روز حال خاصی داشته و گویا بهاش الهام شده بود که باید اذان را همان لحظه برای ضبط بخواند.خلاصه
مسؤولان رادیو قبول میکنند و پدر برای ضبط به استودیو میرود.
به گفته خودش، وقتی برای ضبط این اذان به استودیوی رادیو رفته، اذان را در تمام گوشهها امتحان کرده و
دیده که جا نمیافتد. همانطور که میدانید دستگاه بیات ترک یک حزن خاصی دارد و پدر هم در همین
دستگاه، در گوشه روحالارواح، اذان را خوانده. میگفت وقتی اذان را در این گوشه خواندم، احساس کردم که
به بالا وصل شدم. دیگر تا پایان اذان، در استودیو نبودم».
جعفر خاطره جالبی را نیز از قول پدرش از اولین ضبط این اذان در رادیو تعریف میکند: «وقتی پدر اذان را
میخواند، یکی از خوانندههای مطرح موسیقی ایرانی که در حال تماشایش بوده، با تعجب از او میپرسد
که اذان را در چه گوشهای خواندی؟ پدر هم میگوید گوشه روحالارواح. آن خواننده مشهور به او میگوید که
تابهحال این گوشه را نشنیده بوده».
خود حاج رحیم در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا این ماجرا را اینگونه تعریف میکند: «یک روزی تصمیم گرفتم
تا یک اذان یادگاری بگویم. در استودیوی 6 صدا و سیما، هر گوشهای انداختم، نشد تا اینکه آن را در
روحالارواح آواز بیات ترک به این شکل که بیش از 50 سال پخش میشود گفتم. ما ایرانی هستیم و اذان ما
باید برخاسته از خودمان باشد.
الان اذانخوانهایی هستند که از عربستان تقلید میکنند و این پسندیده نیست و خود ما باید ابتکار به خرج
دهیم. الان 50 سال است که کسی نتوانسته روی این اذان من اذان بگوید؛ حتی برادرم سلیم که آن صدای
گیرا و زیبا را دارد و این خواست خداست؛ همان خدایی که میگوید اگر با من یکصدایی کنید، محبت شما را
به قلوب همه میاندازم».
موذنزاده اردبیلی در ادامه به نکتهای اشاره میکند که عدم تحقق آن تاسفانگیز است؛ «البته 20 سال
پیش میخواستم یک اذان دیگر را به مدت 15 دقیقه که در میان آن دعا هم هست، پر کنم اما نگذاشتند و
گفتند که اذان 6 دقیقه بیشتر نمیشود».
به گفته پسر ارثه او، موذنزاده تا 1357 و پیروزی انقلاب اسلامی، هر سال برای تجدید ضبط اذانش به رادیو
میرفته: «از سال 34 به بعد، پدر هر سال برای ضبط به رادیو میرفت و اذانش را مجدد میخواند. اصلا از
طرف رادیو دستور بوده که این اتفاق بیفتد. تلویزیون الان بیشتر اذان ضبط شده سال 56 پدرم را پخش
میکند. کانال 5 که همیشه این اذان را پخش میکند ولی بعضی اوقات دیدهام که کانالهای 1 و 3، اذان
ضبط شده سالهای 34 و 35 را پخش میکنند. صدای پدر در این اذان، بسیار شفاف، جوانتر و رساتر است
و خوب که دقت کنید، میتوانید تفاوتشان را تشخیص دهید».
فراموشی و بیماری:
از سال 1357، دوره گمنامی موذنزاده اردبیلی آغاز میشود. موذنزاده در برخی مساجد تهران مناجات و
نوحه میگفت و هر سال، شبهای عاشورا در مسجد اردبیلیها به منبر میرفت. جز خانواده و دوستان،
کمتر کسی از وجود او آگاه بود.
پسر بزرگ موذنزاده میگوید: «همه فکر میکردند که پدرم فوت کرده است. هیچکس تا سالها پیگیر نشد
که او کجاست و چه میکند. تلویزیون و رادیو اذان او را پخش میکردند و مردم هم این اذان را دوست داشتند
اما هیچکس سراغی از او نمیگرفت». همسر او نیز از وضعیت بد مالی زندگیشان میگوید: «من در خانه
مواظب بچهها بودم و او صبح میرفت و شب میآمد. زندگی ما خیلی مشکل بود. بچهها یکییکی به دنیا
میآمدند و خرج و مخارج زندگی کفاف نمیداد. کار موذنزاده هم فقط منبر بود و کار دیگری نمیکرد. روزی
یک مجلس میرفت و خرج زندگی درنمیآمد».
جعفر تعریف میکند که چگونه به زنده بودن حاج رحیم پیمیبرند: «آقای غلامرضایی - مجری تلویزیون -
خیلی اذان پدرم را دوست داشت و تعریف میکرد که از هر کس درباره موذنزاده اردبیلی پرسیده، گفتهاند
اول انقلاب فوت کرده است. غلامرضایی میگوید یک روز با یک آذریزبان برخورد کردم و از او سراغ موذنزاده
را گرفتم و او به من گفت که زنده است». به این ترتیب، پس از 25 سال و در حالی که تنها 2 سال به پایان
عمر او مانده بود، موذنزاده اردبیلی مجددا کشف میشود و یکی از خبرگزاریها هم با او گفتوگو میکند.
«بیماری پدر از سال 74 شروع شد و در سال 84 به اوج رسید. این اواخر، سرطان از مثانه، به کلیه و کبد و
ریههایش هم رسیده بود».
جعفر تعریف میکند که تنها یکبار از پدر گلهای درباره بیماریاش شنیده است؛ «در تمام مدتی که مریض
بود، اصلا گله و شکایت نمیکرد و خیلی آرام بود؛ جز یکبار که به من گفت نمیدانم چرا این مریضی را
گرفتهام. آدمی مذهبیای بود و دکترها برای مریضیاش به او سوند بسته بودند. او هم مدام مراقب بود که
نجس نشود. فقط این موضوع بود که خیلی ناراحتش میکرد».
حاج مهدی سراجزاده - دوست جوان موذنزاده اردبیلی - هم تاکید میکند که این حرف را به او هم گفته
است: «یادم هست که در بیمارستان بودیم و 5 روز مانده بود به رفتنش. تا آنروز حتی یکبار هم ندیده بودم
که از وضعیت خود گله کند اما آنروز دست منرا گرفت و گفت مهدی، چرا من به این روز افتادم و این نوع
مریضی نصیبم شد؟ چشمهایش پر از اشک شده بود و من هم گریهام گرفته بود. قبل از اینکه چیزی بگویم،
خودش بلافاصله گفت که همهچیز خواست خداست. بعد هم فضا عوض شد و خندید».
همسر آن مرحوم هم از روزهای بیماری موذنزاده تعریف میکند؛ «این اواخر خیلی مریضی کشید و همهاش
بیمارستان بود. بیچاره اصلا اهل غر زدن نبود. من بداخلاقی میکردم؛ خب آدم باید راستش را بگوید؛ من هر
چی میگفتم اصلا حرفی نمیزد».
حاجی به دیار باقی رفت:
موذنزاده در آخرین ماههای زندگیاش نهایتا موفق میشود به آرزوی خود برسد و حاجی شود. پسر بزرگ او
میگوید که پدرش پس از شنیدن خبر سفر حج بسیار خوشحال شده است؛ «وقتی قرار شد که از طرف
لاریجانی که آنموقع رییس صدا و سیما بود، به مکه برود، حالش خیلی بد بود و 2تا سوند بهاش وصل بود
ولی خوشحال بود و میگفت به آرزویش رسیده است.
من رفتم اداره اوقاف و گفتم حال پدرم خوب نیست، از نظر پزشکی تاییدش نکنید. گفتند مگر میشود
موذنزاده را رد کرد. این مرد باید به زیارت خانه خدا برود. 4ماه قبل از فوتش بود که با وضع خرابی که داشت
به مکه رفت. من خیلی نگرانش بودم. روزی که آمد، سریع خودم را بهاش رساندم و دیدم حالش زیاد خوب
نیست. گفتم فقط یک چیزی به من بگو، رفتی مکه چی دیدی؟ گفت فقط همین را بگویم که رفتم خدا را
دیدم و آمدم».
جعفر تعریف میکند که پدرش بنا به درخواست حجاج دیگر کشورهای اسلامی در مکه نیز اذان خود را گفته
است: «میگفت ازش خواستهاند که در عرفات اذانش را بخواند ولی «علیا ولیالله» را نگوید. قبول نکرده
بود. دست آخر آنها قبول میکنند که اذانش را کامل بخواند. میگفت اذانش را 20 دقیقه خوانده است».
علی معلم دامغانی که اذان موذنزاده اردبیلی را در عرفات شنیده بود، این اذان را یکی از بدیعترین
نمونههای اذان دانسته که نهتنها در ایران بلکه در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفته است؛ «رحیم
موذنزاده را در عرفات زیارت کردم و به یاد دارم که ایشان در آنجا برای آخرین بار، اذان جاودانه خود را اجرا
کردند که بسیار مورد توجه حجاجی که از دیگر مناطق جهان آمده قرار گرفت و فکر میکنم او هم به آرزوی
خود رسید».
موذنزاده اردبیلی پس از بازگشت از سفر حج، به علت پیشروی بیماری سرطان، در بیمارستان بستری
میشود. پزشکان برای بهبود او دست بهکار میشوند ولی سرطان دیگر تمام بدن او را فرا گرفته بود و کاری
از کسی ساخته نبود.
مسؤولان نظام، یکییکی به بالینش میآمدند و موذنزاده هم به آنها پند و اندرز میداد. جعفر تعریف
میکند: «خیلیها آمدند. یادم هست که به آقای مسجدجامعی که آنموقع وزیر ارشاد بود، یک کاغذی
نشان داد که اسم 2 هزارتا جوان رویش بود. گفت این جوانها مشکل دارند. شما وزیر هستید و باید یک
کاری بکنید. اگر اینها به کار خلاف بیفتند، تقصیر شماست. گفت این جوانها بهدرد این مملکت میخورند.
باید یک فکری برای آنها کرد. با آقای حداد عادل هم که رییس مجلس بود، مدام از درد مردم حرف میزد».
موذنزاده آنقدر ملاقاتکننده در بیمارستان داشت که در مواقع بیداری باید وقت خود را به احوالپرسی با آنها
میگذراند.
منصور موذنزاده میگوید: «کسی را رد نمیکرد. با اینکه حال بدی داشت، همه را میپذیرفت و با همه هم
صحبت میکرد. بعضی وقتها که دیگر اتاق جا نداشت، ما مجبور میشدیم که از اتاق بیرون برویم».
سراجزاده هم در اینباره میگوید: «وقتی در بیمارستان بود، دستهدسته دخترها و پسرها میآمدند و از او
عیادت میکردند و میرفتند. با اینکه حال خوشی نداشت، یکییکیشان را ماچ میکرد و با آنها
احوالپرسی میکرد». پس از مدتی برای گشاد شدن سوند موذنزاده، عملی موفقیتآمیز صورت میگیرد
اما دیگر دیر شده بود.
سرانجام ریه پیرمرد نیز به دست سرطان از کار میافتد و او جهان رادر 6 خرداد ماه 1384 بدرود میگوید.
مراسم ختم موذنزاده در حالی در مسجد اردبیلیهای تهران برگزار میشود که این مسجد مملو از آدم بوده
است. جعفر موذنزاده گلهای هم از مسؤولان دارد؛ «شبی 5 هزار نفر برای مراسم ختم و شام غریبان و
شب هفتم و چلهم پدر به مسجد آمدند. آنقدر جمعیت زیاد بود که بسیاری از آنها در کوچه بودند و مسجد
دیگر جا نداشت. بیشتر از 15 میلیون تومان فقط هزینه همین مراسم شد که پرداخت همه آنها بر عهده
خانواده و دوستان پدر افتاد و حتی یکنفر نیامد یک جلد قرآن به این مسجد هدیه کند. از بزرگان و سران
نظام خیلیها به مسجد آمدند ولی هیچکس هیچ کمکی به ما نکرد. از روزی که فهمیدند پدر در بیمارستان
بستری است، مدام برای عیادت با او میآمدند. اتاق پدر همیشه شلوغ بود و حتی برای خانواده او هم جا
نبود.
خیلی از دولتیها و سران نظام به بیمارستان آمدند و با پدر عکس گرفتند و رفتند. هزینه بیمارستان پدر هم
حدود 20 میلیون تومان شد که باز همه را خودمان پرداخت کردیم. مسؤولان اینهمه درباه اهمیت اذان پدر
گفتند ولی حداقل نیامدند کمکی به خانواده او برای پرداخت هزینه بیمارستاناش کنند. من بازنشسته
موسسه تحقیقات خاک و آب هستم و بقیه اعضای خانواده ما هم از قشر مرفه نیستند. نمیدانید با چه
مکافاتی توانستیم از پس این هزینهها برآییم».
شنبه 92/02/07
روز مادر را با دادن هدیه ای خاص به مادرتان که توسط خودتان تهیه شده است و یا با خاطره کردن لحظاتی
دوست داشتنی برای مادرتان و خودتان به یاد ماندنی تر کنید .
روز مادر برای مادران خیلی مهم است و همه دوست دارند که این روز را برای مادران و مادربزرگان بدل به
روزی به یاد ماندنی بکنند.
در اینجا ده راه خوب برای خوشحال کردن مادران در روز مادر را ارائه می کنیم. ده روش که می تواند روز مادر
را تبدیل به یک حادثه ویژه بکند.
بهمراه مادرتان به خرید بروید:
می توانید در این روز با او برای خرید یک هدیه برای خودش همراه شوید چون هر زنی پس ازخود زندگی، به
خرید علاقه دارد. برای خرید کردن عجله نکنید تمام یک بعداظهر را با او صرف خرید کنید و بعد باهم به یک
رستوران یا کافی شاپ بروید و به این ترتیب این روز به او خوش خواهد گذشت.
پختن کیک یا غذا:
برای او آشپزی کنید مثلا شیرینی یا غذایی را که خیلی دوست دارد. حتی اگر این کار را بلد نیستید، به
عشقی که به مادرتان دارید اطمینان کنید ، قرار است همین عشق این کیک را بپزد نه مهارت شما .
آلبوم عکس به یاد ماندنی:
پر احساس ترین و زیبا ترین لحظات زندگی همه ما ، لحظاتی است که در کنار مادرمان بودیم .حتما شما از
این لحظات عکسهای بی شماری دارید آلبوم عکسی از لحظه های به یادماندنی خود با مادر درست کنید و
به او بدهید. این یقینا او را شاد خواهد کرد.
فیلم خانوادگی:
این کار آنقدری که به نظر می آید سخت نیست، کافی است تصاویر مربوط به روزهای شاد و خوب خانواده را
در کنار هم قرار بدهبد، تماشای این فیلم در کنار همه افراد خانواده، به مادرتان حس خیلی خوبی می دهد.
شعر و موسیقی:
اگر انسان خلاقی هستید و توانایی نوشتن دارید، می توانید شعری برای مادرتان بگویید ،بله شما شاعر
نیستید ، کافیست چشمانتان را ببندید ، به قلبتان رجوع کنید و صورت زیبا و مهربان او را به یاد آورید ، می
بینید که هزاران کلمه و جمله زیبا بر زبانتا جاری می شود، آنها را به او تقدیم کنید . اگر این شعر را به صورت
آواز همراه با موسیقی برایش بخوانید ، شاید کمی خنده دار شود ولی مادرتان لذت سرشاری را همراه با
خنده تجربه خواهد کرد و بسیار عالی خواهد شد.
یک روز را بیرون از خانه بگذرانید:
می توانید در روز مادر، همراه با مادرتان به مکان مورد علاقه او بروید و روز را در آنجا به سر ببرید.مهم نیست
که او را کجا می برید همین که او متوجه شود شما به خاطر او تمام کارها و قرارهای ملاقاتتان را کنسل کرده
اید بسیار خوشحال می شود .
تقدیم کردن کارت تبریک:
می توانید این کارت را خودتان بسازید که در این صورت مسلما خوشحالتر خواهد شد. می توانید یک کارت
تبریک بزرگ تهیه کنید و روی آن را پر کنید از عکسهای بچگی خودتان و جوان مادرتان و در روی کارت فقط
کافیست بنویسید دوستت دارم .
مجموعه موسیقی:
هدیه دادن مجموعه ای از موسیقی های مورد علاقه مادرتان به او ، یک ایده خیلی خوب است.
گل هایی که او دوست دارد .اهدای گلهایی که مورد علاقه مادرتان است مثل گل سوسن، رز و دیگر گلهای
زیبا می تواند سبب خوشحالی مادرتان بشود. می توانید تمام خانه را پر از گل کنید ویا با ارسال یک سبد
گل زیبا به محل کارش او را غافلگیر کنید.
هدیه کردن یک بوسه به او:
در روز مادر حتما به دیدار مادرتان بروید وبه یک تبریک تلفنی اکتفا نکنید، چون باید او را ببوسید و صورتتان را
کنار صورتش بگذارید و او را احساس کنید. نگاهش کنید خوب و عمیق ،بگذارید زیباترین تبریک را از کارت
پستال چشمان شما بگیرد .
در این روز زیبا ، روز مادر حتما به دیدار مادر بزرگها بروید و از وجودشان لذت کافی را ببرید که همین دم را با
آنها بودن غنیمت است ، شما برای بودن با آنها خیلی وقت ندارید .
شنبه 92/02/07
تسبیحات حضرت زهرا-تسبیحات فاطمه یا تسبیحات حضرت زهرا ذکری است که شیعیان معمولاً پس از
هریک از نمازهای یومیه میگویند.
۱-دستور تسبیح
۲-تاریخچه
۳-اهمیت تسبیح فاطمه
۴-تسبیح تربت
دستور تسبیح
تسبیح فاطمه به این صورت است:
۳۴ بار الله اکبر
۳۳ بار الحمدلله
۳۳ بار سبحان الله
تاریخچه(تسبیحات حضرت زهرا)
به نقل از دانشنامه اسلام، از معتبرترین منابع اسلام شناسی، در سالهای اول ازدواج با فاطمه، علی پول
کمی کسب میکرد. او از چاه آب میکشید و مزارع دیگران را آبیاری میکرد. فاطمه نیز خود خدمتکاری
نداشت و خود غلات را با دست آسیاب میکرد و بر اثر کار دستانش تاول زده بود. روزی علی خبر دار
میشود که محمد چند برده دریافت کردهاست. علی فاطمه را میفرستد تا یکی از این بردهها را از پدرش
دریافت نماید. فاطمه پیش پدرش میرود اما در خود این را نمیبیند که چنین درخواستی نماید. سرانجام
علی خود به همراه فاطمه راهی منزل محمد میشود، اما در خواست او از طرف محمد رد میشود. محمد
به آنها گفت که «او نمیتواند اجازه دهد که اصحاب صفه از گرسنگی رنج بکشند» و «من باید بردهها را
بفروشم و پول آنها را صرف کمک به آنها کنم». محمد در عوض تسبیحی که به تسبیح فاطمه زهرا معروف
است را به زوج جوان میآموزد. گویند علی هیچگاه پیش از خواب، گفتن این تسبیح را ترک نمیکرد.
اهمیت تسبیح فاطمه(تسبحات حضرت زهرا)
در منابع شیعی نسبت به تسبیحات فاطمه توجه فراوانی شدهاست و اهمیت آن بسیار زیاد قلمداد
میشود.
از محمد بن علی (امام پنجم شیعه) شده است: «خدای تعالی با چیزی بهتر از تسبیح حضرت زهرا تمجید و
عبادت نشدهاست زیرا اگر بهتر از آن چیزی بود، رسول خدا آن را به فاطمه علیهاسلام میآموخت.»
از جعفر صادق، امام ششم شیعیان نقل شده است: «تسبیح زهرا علیهاسلام صد ذکر است ولی در میزان
سنجش اعمال، هزار ذکر محسوب میگردد، شیطان را دور و خدای تعالی را راضی میکند. ما همانطور که
فاطمه زهرا را درست بعد از نماز واجب و قبل از برخاستن از سجاده بگوید، و آن را به گفتن لااله الا الله ختم
کند، خدای تعالی او را میآمرزد.»
تسبیح تربت
فاطمه تسبیحی با نخ پشمی درست کرده بود و با آن ذکرها را میشمرد. وقتی که حمزه کشته شد، فاطمه
از خاک حمزه تسبیح ساخت و همین سیره بعدها ادامه یافت تا اینکه تسبیح را از تربت حسین بن علی
ساختند. جعفر صادق در اینباره گفتهاست: «ثواب ذکر با تسبیح تربت امام حسین ۷۰ برابر است.»
تسبیحات حضرت فاطمه
اسرار تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام)
نجات از شقاوت
تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از آثار و برکات بسیارى برخوردار است که از جمله ى آنها نجات یافتن از
شقاوت و بدبختى است. هر انسانى به تناسب بینش و نگرشى که به جهان هستى و وجود پرآشوب خود
دارد به دنبال خوشبختى است، و به عبارتى دیگر یکى از مهمترین مسائلى که همه ى انسانها را آگاه یا
ناآگاه به خود مشغول داشته است به طورى که کارهاى زندگى و برنامه هایشان را در جهت وصول به آن پى
ریزى مى کنند، مسئله ى رسیدن به سعادت و گریز از شقاوت است.
منتهى از آنجایى که انسان اختیار دارد؛ راه خودش را باید آزادانه انتخاب کند. لذا انسان بعد از این که راه
برایش نمایان شد، گاهى حسن انتخاب به خرج مى دهد و راه هدایت مى پیماید، و گاهى سوء انتخاب به
خرج داده و راه ضلالت و گمراهى پیش مى گیرد. و این مسئله شقاوت و سوء عاقبت مسئله اى است که
همه ى آنان که به خود آمده اند، از آن مى ترسند و آنها که بصیرت ندارند و در خواب غفلت عمر مى گذرانند
از آن نیز به غفلت به سر مى برند.
لذا آن دسته که داراى بصیرت هستند، به لحاظ خوف از شقاوت همیشه دست به دعا و ذکر بلند مى کنند و
با تضرع و اصرار از خداى خویش طلب دورى از شقاوت و رسیدن به سعادت مى نمایند. مداومت بر تسبیحات
حضرت فاطمه(علیهاالسلام)، موجب محفوظ ماندن از شقاوت و بدبختى است.
از این رو شایسته نیست که از برکات و آثار آن غفلت نموده و در انجام آن کوتاهى و سستى نماییم. امام
صادق(علیه السلام) در این رابطه مى فرماید: «یا ابا هارون، انا نامر صبیاننا بتسبیح فاطمه علیهاالسلام کما
نامرهم بالصلاه، فالزمه، فانه لم یلزمه عبد فشقى»(1)؛ اى ابا هارون! ما بچه هاى خود را همانطور که به
نماز امر مى کنیم به تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نیز امر مى کنیم. تو نیز بر آن مداومت کن، زیرا
هرگز به شقاوت نیفتاده است بندهای که بر آن مداومت نموده است.
و نیز از این حدیث شریف استفاده مى شود که شایسته است والدین محترم، تسبیحات حضرت زهرا
(علیهاالسلام) را مانند نماز به فرزندانشان تعلیم کنند، باشد که مشمول این حدیث گردند.
دورى شیطان و خشنودى خدا شیطان همواره دشمن دیرینه ى انسان بوده و هست و هیچگاه انسان از
حیله ها و خواطر شیطانى او در امان نیست. شیطان بنا بر آیات الهى، دشمن قسم خورده ى انسان است
تا او را به هر طریق ممکن به گمراهى بکشاند. از این رو آدمى همیشه در معرض تهاجم شیطان و وساوس
شیطانى است. بعضى انسانها در مقابل این تهاجم شیطانى و خواطر نفسانى همیشه در حال فرارند که در
این صورت همواره مورد تعقیب شیطان و خواطرند، و هیچگاه خلاصى ندارند و اى بسا در آخر خسته شده و
نفس زنان تسلیم شوند، و عده اى اندک در تلاش اند که با مداومت بر ذکر و فکر و عمل، چنان رفتار کنند که
شیطان و خواطر را از خود فرارى دهند و شیطان را از خود دور کنند که البته راهى است مشکل. کسانى که
به این مقام برسند داراى نفس مطمئنه خواهند شد که دیگر دگرگونى در آن راه ندارد.
وقتى انسان توانست شیطان را از خود دور و طرد کند، و به طاعات عمل نماید و در کارها و اذکار و
عبادتهاى خود اخلاص ورزد، رضایت خدا نیز حاصل گردد، چون شیطان و وساوس او یکى از بزرگترین موانع
کسب رضایت و خشنودى حق تعالى است. آرى رضا و رضوان خداوند سبحان مطلوب سالکان و منتهاى
آرزوى عارفان است.
یکى از راههایى که مى تواند شیطان را از انسان دور کرده و موجبات رضاى الهى را فراهم آورد مداومت بر
تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) است. امام باقر (علیهالسلام) مى فرماید: «من سبح تسبیح فاطمه
علیهاالسلام ثم استغفر، غفر له، و هى مائه باللسان، و الف فى المیزان، و یطرد الشیطان، و یرضى
الرحمان»(2)؛ هر کس تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد
مغفرت قرار مى گیرد، و آن تسبیح به زبان صد تا است، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور
کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مى نماید.
از امام صادق(علیه السلام) روایت است که وقتی انسان در جاى خواب خود مى خوابد، فرشته ی بزرگوارى
و شیطان سرکشی به سوى او مى آیند، پس فرشته به او مى گوید:
روز خود را به خیر ختم کن و شب را با خیر افتتاح کن، و شیطان مىگوید: روز خود را با گناه ختم کن و شب
را با گناه افتتاح کن. اگر اطاعت فرشته کرد و تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) را در وقت خواب خواند،
فرشته آن شیطان را مى راند و از او دور مى کند، و او را تا هنگام بیدارى محافظت مىکند، پس باز شیطان
مى آید و او را امر به گناه مى کند و ملک او را به خیر امر مى کند. اگر از فرشته اطاعت کرد و تسبیح آن
حضرت را گفت آن فرشته، شیطان را از او دور مى کند و حق تعالى عبادت تمام آن شب را در نامه ى عملش
مى نویسد.(3)
برائت از دوزخ و نفاق
بنا بر روایت امام صادق(علیهالسلام)، تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از جمله ى ذکر کثیرى است که
خداوند در قرآن کریم یاد فرموده است:
«تسبیح فاطمة الزهراء علیهاالسلام من الذکر الکثیر الذى قال الله عز و جل: «واذکروا الله ذکرا کثیرا.» و از
طرفى رسول گرامى اسلام فرموده است: «من اکثر ذکر الله عز و جل احبه الله و من ذکر الله کثیرا کتبت له
برائتان؛ برائة من النار و برائة من النفاق»(4)؛ هر کس ذکر خداى عزوجل را بسیار کند خداوند او را دوست
دارد، و هر کس ذکر خدا را بسیار کند براى او دو برائت(منشور آزادى) نوشته شود: یکى برائت از آتش جهنم،
و دیگرى برائت از نفاق و دورویى. لذا تسبیحات صدیقه ى طاهره اگر با شرائطش انجام پذیرد، موجب برائت از
دوزخ و نفاق مى گردد.
پنجشنبه 92/02/05
مراسم تجلیل از طلاب ممتاز مدرسه علمیه ریحانه النبی (س) سنندج با حضور حجة الاسلام و المسلمین
آقای صالحی رییس مدیریت حئزه های علمیه خواهران استان کردستان برگزار گردید.
ایشان در این مراسم از مدیر محترم این مدرسه مبارکه بخاطر زحماتشان تشکر و قدردانی کردندودر پایان این
مراسم طلاب ممتاز جوایز خود را از دست مبارک ایشان دریافت کردند.
چهارشنبه 92/02/04
روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش
پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند و او را
بدینگونه سیر نمایند…
بعد از ۷۰ سال عبادت ، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم آن
شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از
کوه پایین آمد و به خانه بت پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد، بت پرست ۳
قرص نان به او داد و او بسمت عبادتگاه خود حرکت کرد.
سگ نگهبان خانه بت پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت…
مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره
راه او را گرفت، مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمی
گذاشت مرد به راهش ادامه دهد.
مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص
نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟
سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهابی که
به من غذا داد پیشش ماندم ، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش
راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم…
تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک
شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک بت پرست
آمدی و طلب نان کردی…مرد با شنیدن این سخنان منقلب شد و به عبادتگاه خویش بازگشت و توبه کرد…
چهارشنبه 92/02/04
با زعفران آب کرده کمی پلو زعفرانی تهیه کرده و با آب ترشی کلم قرمز کمی پلو بنفش رنگ تهیه میکنیم. با
استفاده از یک لیوان، روی پلو سفید را تزئین میکنیم .
با زعفران آب کرده کمی پلو زعفرانی تهیه میکنیم. روی یک کاغذ روغنی شکل یک گل را بریده، آن را روی پلو
سفید قرار میدهیم و دور آن پلو زعفرانی میریزیم تا تزئین کامل شود.
با زعفران آب کرده کمی پلو زعفرانی تهیه کرده و با آب ترشی کلم قرمز کمی پلو بنفش رنگ تهیه میکنیم. با
استفاده از یک لیوان، روی پلو سفید نیم دایرههایی با پلو زعفرانی در میآوریم و بعد با پلو بنفش تزئین را کامل
میکنیم.
با زعفران آب کرده کمی پلو زعفرانی تهیه کرده و با آب ترشی کلم قرمز کمی پلو بنفش رنگ تهیه میکنیم. با
استفاده از یک لیوان، روی پلو سفید نیم دایرههایی با پلو زعفرانی در میآوریم و بعد با پلو بنفش تزئین را کامل
میکنیم.
با زعفران آب کرده کمی پلو زعفرانی تهیه کرده و با آب ترشی کلم قرمز کمی پلو بنفش رنگ تهیه میکنیم.
روی یک کاغذ روغنی شکل یک برگ را بریده، آن را روی پلو سفید قرار میدهیم و دور آن پلو زعفرانی و بعد پلو
بنفش میریزیم تا تزئین کامل شود.
تزئین با ته چین که به شکل توپ فوتبال برش خورده است.
تزئین با پلو زعفرانی و ته دیگ سیب زمینی به شکل سیب
چهارشنبه 92/02/04
در دوران کودکی بزرگترین ترس کودک جدا شدن از مادر است که برای بقا به طور غریزی در او به وجود میآید؛
بهگونهای که در نوزاد هفتماهه ترس از چهره ناشناس و غریبه پدید میآید و به دنبال آن در صورت شکلگیری
دلبستگی ناایمن اضطراب جدایی به وجود خواهد آمد. ترسهای دوران کودکی به نوعی واکنش به محیط اطراف
و کمبود امنیت در آن است.طی دوران رشد ما شاهد ترسهای مختلفی از جمله ترس از صدای بلند و اشیای
تیره در کودکان زیر یک سال و ترس از تاریکی، حیوانات، هیولا، ارواح و… در کودکان بزرگتر خواهیم بود که قابل
انتظار و اغماض خواهند بود زیرا گذرا هستند و برخورد صحیح با آن از بین رفتن آنها را امکانپذیر میکند. چنانچه
ترسهای طبیعی ادامه پیدا کرده و شدت یابد، با علایمی چون اختلال در خواب، پرخاشگری، ناخن جویدن،
شبادراری و لکنت زبان مواجه خواهیم شد که زندگی روزانه کودک را دچار اختلال میکند و در این زمان
مراجعه به روانشناس کودک الزامی بوده و در صورت عدم رسیدگی به موقع به وخامت آن افزوده خواهد شد و
عملکرد کودک را در بزرگسالی در حوزههای تحصیلی و شغلی و خانوادگی دچار خدشه میکند.تقریبا پنجدرصد
از کودکان ملاکهای تشخیصی یک اختلال اضطرابی را در طول دوران کودکی خود تجربه میکنند و از شایعترین
اضطرابها در کودکان میتوان به اضطراب جدایی اشاره کرد که در کودکان 8/2 درصد و در نوجوانان حدود
هشتدرصد است. اگر بخواهیم عوامل تاثیرگذار در به وجود آمدن اضطرابهای کودکان را دستهبندی کنیم،
میتوانیم به عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی اشاره کنیم؛ از عوامل فردی سرشت ذاتی کودک و آنچه از
والدین خود در ژنهایش ذخیره کرده است و بیماری صعبالعلاج و مزمن که گاهی از آغاز تولد درگیرش ساخته
است نقش بسیار پررنگی را به خود اختصاص میدهد.خانواده اولین محیط اجتماعی است که کودک تجربه
میکند و در ایجاد اضطرابهای کودک سهم بسیار زیادی دارد؛ نزاع و کشمکش والدین، بیماری سخت و
طولانی والدین، جداییهای موقت و طولانیمدت از والدین، جدایی و طلاق والدین، مرگ یکی از نزدیکان،
سختگیری و تضادهای انضباطی والدین و تولد نوزاد جدید، اعمال فشار برای بهترین و کامل بودن در زمینههای
مختلف و سبک تربیتی مستبدانه والدین که جایی برای اظهارنظر فرزندان باقی نمیگذارد، از عوامل مهم ایجاد
استرس کودکان در خانواده است. زمانی که کودک رفتن به مهدکودک را آغاز میکند با اجتماع بزرگتری از
انسانها وارد مناسبات اجتماعی میشود و محیط اجتماعی دیگری را تجربه میکند.در این زمان تعدادی از
کودکان که هنگام جدایی دچار اضطراب جدایی میشوند، در واقع نگران آسیب دیدن والدین یا خودش، از دست
دادن والدین یا رخ دادن حادثهای ناگوار و اتفاقی ناخواسته میشوند. چنین کودکی در مقابل هر واقعهای مانند
تنها خوابیدن، تنها ماندن در منزل و رفتن به مهدکودک که منجر به جدایی او از والدین میشود، مقاومت نشان
میدهد. اضطراب جدایی در اولین روز مدرسه نیز ممکن است رخ دهد. در محیط اجتماعی مدرسه نیز معلم
سختگیر و تنبیهگر، وجود فردی آزاردهنده در مدرسه، مشکلات دوستیابی، اختلالات یادگیری شناخته نشده
و حتی تغییر مدرسه کودک ممکن است باعث شکلگیری اضطرابهای جدیدی در وی شود.مسایلی چون
تغییر محل زندگی و جدا شدن از دوستان قدیمی نیز میتواند در به وجود آمدن و ماندگار شدن اضطراب در
کودک نقش داشته باشند. از آنجا که اضطراب عامل بازدارندهای است که سرزندگی و خلاقیت را از کودکان
میگیرد؛ توجه والدین به عوامل زمینهساز اضطراب در کودکان از اهمیت بسزایی برخوردار است. باز هم همراه
ما شوید تا درباره علایم اضطراب در کودکان به دانشافزایی خود ادامه دهیم.
چهارشنبه 92/02/04
خوشبختانه، راههایی وجود دارد که به آزاد کردن این انرژی از خودمان و کوتاهتر کردن مدت زمانی که موجبات
ناراحتی ما را فراهم میکند، کمک میکند.تابحال شده گفتگویی با کسی داشته باشید که یک تا دو روز
ناراحت تان کرده باشد؟ شاید کسی در زندگیتان باشد، مثل رئیستان یا یکی از اعضای خانواده که این اتفاق با
او مدام تکرار میشود؟ در مکالمات و اتفاقات انرژی رد و بدل میشود و اگر این اتفاق برای تان افتاده باشد
احتمالاً انرژی منفی دریافت کردهاید. اگر این اتفاق در دفعات مختلف با بعضی آدمها برایتان تکرار شود، این
احتمال وجود دارد که آن افراد عادت به صادر کردن انرژی منفی دارند و شما هم نمیدانید چطور باید از شر آن
انرژی منفی خلاص شوید. مخصوصاً برای آن دسته از ما که حساستر هستند رها کردن این انرژی منفی
میتواند خیلی دشوار باشد.اینکه صبر کنید این انرژی به خودی خود پراکنده شود ممکن است یک تا دو روز
طول بکشد اما خیلی بد است اگر مدت زمان طولانی بعد از این که کسی به خاطر یک گفتگوی ضعیف یا
ناآگاهی کسی چه کلاماً و چه غیره تاثیر منفی بگذارد، اذیت شود. خوشبختانه، راههایی وجود دارد که به آزاد
کردن این انرژی از خودمان و کوتاهتر کردن مدت زمانی که موجبات ناراحتی ما را فراهم میکند، کمک میکند.
1 - یک راه ساده آن این است که خیلی راحت خودتان را تمیز کنید. وقتی معمولاً دیگران این توصیه را به ما
میکنند بیشتر منظورشان از نظر فکری است اما اینکار را میتوانید فیزیکی هم انجام دهید. دستها، پاها،
سر و پشتتان را با یک برس یا دستمال تمیز کنید انگار که میخواهید یک لایه گرد و خاک از روی بدنتان تمیز
کنید. بلافاصله بعد از این که ابرهای تیره انرژی منفی از روی بدنتان بلند شد، احساس خوبی پیدا خواهید کرد.
بهتر است این عمل را در فضای باز و در طبیعت انجام دهید. این روش، روش اولیه است و سایر روشها باید به
دنبال این انجام شوند.
2 - یک تکنیک دیگر این است که با عقب دادن شانهها، آن را از شانههایمان بیندازیم. انرژی، مخصوصاً انرژی
منفی مثل خشم که وقتی کسی کار بدی در حق تان انجام میدهد ایجاد میشود، معمولاً روی شانههای
شما مینشیند. با چندین بار عقب دادن شانهها به تکان خوردن آن انرژی کمک میکنید و وقتی آن انرژی به
حرکت درآید میتوانید آن را دور بیندازید به جای اینکه در جای خود بماند.
3 - فوت کردن آن هم یک راه فیزیکی دیگری است که کمکتان میکند. پس یک نفس عمیق بکشید و هوا را به
سرعت و با قدرت از دهانتان بیرون کنید. این کمک میکند انرژی منفی از محیط درونیتان بیرون بیاید.
4- نمک دریایی هم میتواند انرژی منفی را تغییر دهد. یک محلول ساده که از چند قاشق غذاخوری نمک
دریایی خوب با چند قاشق روغن نارگیل یا زیتون درست شده است میتواند کمک تان کند. این محلول را با یک
فنجان آب داغ مخلوط کنید تا نمک دریایی در آن حل شود و آن را به آرامی زیر دوش روی سر و بدنتان بریزید. آن
را چند دقیقه خوب روی پوست سرتان و بدنتان ماساژ دهید و به این روش محلول پاککننده خانگی خودتان را
ساختهاید. بعد پوستتان احساس فوقالعادهای پیدا میکند و انرژی منفی قبل به انرژی مثبت تبدیل میشود.
خوابیدن در وان با آبی که یک فنجان نمک دریایی در آن ریخته شده است هم به ریلکس شدن شما و از بین
بردن انرژی منفی کمک میکند.در این مورد هم مثل مشکلات دیگر بدن، پاکسازی عمیق بدن هم میتواند
مفید باشد. این کار مخصوصاً اگر منتشر کننده این انرژی منفی خودتان باشید خیلی موثر است زیرا این احتمال
وجود دارد که مقدار زیادی انرژی منفی را در درونتان نگه میدارید. پاکسازی روده و کبد خیلی کمک میکند زیرا
احساسات ساکن معمولاً در روده جای میگیرند و یک کبد سمی معمولاً زودتر خشم را احساس میکند. در
واقع، اگر کبدتان تمیز باشد، احساس کردن خشم سختتر خواهد شد. اما احساسات ساکن میتوانند در هر
جای بدن رخنه کنند و برای بیرون آوردن آنها نیاز به پاکسازی عمیق بدن است.
چهارشنبه 92/02/04
امام صادق علیه السلام فرمودند:
کسی که نماز را سبک شمارد به شفاعت ما نمی رسد و از آن بهره مند نمی گردد.
اللهم عجل لولیک الفرج
منبع:البحار/جلد83/صفحه19
سه شنبه 92/02/03
امام صادق علیه السلام فرمودند:
سه چیز است که همه ی مردم به آنها نیاز دارند:امنیت،عدالت،رفاه
منبع:تحت العقول/320
سه شنبه 92/02/03
معمولا” بوی بد دهان به حفره ی دهانی مربوط می شود و با دستگاه لیزر می توان بدون نیاز به جراحی،
خونریزی و درد از بوی بد دهان به طور قطعی خلاص شد.
امروزه بوی بد دهان(halitosis) به طور چشمگیری شایع شده است و باعث رنجش و ناراحتی دیگران در برخورد
های اجتماعی با فردمبتلا به بوی بد دهان می شود. همچنین در زندگی زناشویی و در بین اعضای خانواده نیز
فرد مبتلا به این حالت مورد توجه و نکوهش قرار می گیرد.
در مواقعی فرد مبتلا به بوی بد دهان خودش متوجه این حالت نشده و با خیال راحت تمایل به هم صحبتی با
اطرافیان دارد لذا در محل کار یا سایر مکانهای عمومی نیز ممکن است برای عدم ناراحتی شخص مبتلا به بوی
بد دهان این موضوع رابه او نگویند و فقط از او دوری نمایند.
بوی بد دهان در اثر عوامل مختلفی اتفاق می افتد و معمولا” قابل درمان می باشد ،افرادی هستند که بعد از
اطلاع از این حالت و پیدا نکردن روش درمان آن دچار ناراحتی های فکری و کناره گیری از دوستان و آشنایان
خود می شوند.
گاهی اوقات بوی بد دهان علت ناشناخته ای دارد و با انجام روشهای مختلف باز هم عامل ایجاد بوی بد دهان
از بین نمی رود و باعث سردرگمی فرد مبتلا می شود و لذا فرد مجبور به استفاده دائم از آدامس قرص یا
اسپره های خوشبو کننده دهان می باشد که ممکن است عوارضی را در پیش داشته باشد
موارد مختلفی که باعث بوی بد دهان می شوند عبارتند از:
1- دلایل غیر مرتبط با حفره ی دهان:مثل ناراحتیهای گوارشی ،سینوزیت،کم آبی بدن، مصرف پیاز یا سیر و
سیگار کشیدن.
2- دلایل مرتبط با حفره ی دهان که به سه بخش تقسیم می شوند:
بوی بد دهان از طریق دندانها:وجود دندانهای پوسیده یا ترمیم های نا مناسب دندان، به دلیل ایجاد گیرغذایی
علاوه بر آسیب رساندن به لثه ی محافظ دور دندان به خودی خود می تواند موجب بوی بد دهان شود
لثه ی ملتهب و بوی بد دهان:با علائم مشخصه خونریزی و قرمزی بافت لثه که در اثر مسواک زدن غیر صحیح و
خارج نشدن مواد غذایی از لثه، بوی بد دهان را نیز به همراه خواهد داشت
3- زبان و ایجاد بوی بد دهان:
در گروه اندکی از افراد،بلند بودن جوانه های چشایی(پرزهای زبان) در بخش انتهای زبان می تواند عاملی
برایرایجاد بوی بد دهان باشد که با مسواک زدن روی زبان معمولا” بوی بد دهان از بین می رود.
عامل اصلی التهاب لثه و ایجاد بوی بد دهان:
علاوه بر موارد گفته شده مانند(ترمیمهای نامناسب،پوسیدگی،دخانیات و غیره)،مورد دیگری به نام پلاک
باکتریایی وجود دارد که از یک پلاکت زرد رنگ،نرم و چسبنده ،2 ساعت بعد از مسواک زدن تشکیل می شود و
طی فرایند شناخته شده ای تبدیل به جرم می شود.جرم های دندانی بر اساس ارتباط با لثه ای به دو گروه
بالا لثه ای و زیر لثه ای تقسیم می شود که عاملی برای ایجاد بوی بد دهان هستند:
1- جرمهای بالا لثه ای و تخریب لثه:
معمولا” قابل رویت هستند و ممکن است محدود به یک دندان یا گروهی از دندانها شوند و نسبت به جرم زیر
لثه ای آسیب کمتری می رسانند
2- جرمهای زیر لثه و بوی بد دهان:
در زیر لبه لثه قرار گرفته و به راحتی دیده نمی شود و در معایناتی که فرد در دندانپزشکی انجام می دهد این
جرم لثه کشف شده و بسیار چسبنده و متراکم هستند و نقشی اصلی در بروز بیماریهای لثه و بروز بوی بد
دهان در افراد دارند
روشهای درمان بوی بد دهان در حفره ی دهانی:
همانطور که گفته شد جرمهای زیر لثه ای مهمترین عامل بوی بد دهان درحفره ی دهانی می باشند که با 2
روش زیر قابل درمان می باشد:
درمان بوی بد دهان با روش جراحی متداول:
هدف اولیه در این درمان حذف التهاب لثه و تصحیح شرایطی است که باعث وقوع مشکلات لثه گردیده است.
درمان بوی بد دهان در این روش در 4 مرحله قابل انجام است که در مراحل پیشرفته بیماری بوی بد
دهان،معمولا” درمانهای جراحی نیز غیر قابل اجتناب هستند.
هدف از جراحی لثه دستیابی به عمق ضایعات و حذف باکتریهای نفود کرده در ناحیه ریشه دندان و در استخوان
پشتیبان آن است که به صورت معمول این قسنتها غیر قابل دسترس هستند و همین عدم دسترسی باعث
بوی بد دهان شده و فرد سر درگم می ماند.
در درمانهای متداول جراحی از ایجاد یک برش در لثه (فلپ) ، بافت لثه از سطوح استخوان جدا شده و جرم
تشکیل شده ،بافت عفونی و التهاب حذف می شوند.
پس از شستشوی ناحیه ی تحت جراحی با مواد ضد میکروبی ،مجددا” بافت لثه را به محل اولیه برگردانده و
بخیه می خورد.و بعد ازاین جراحی دردهایی در ناحیه بخیه خورده بوجود خواهد آمد و استفاده از آنتی بیوتیک و
مسکن ها حتمی می باشد.
اکنون رفع قطعی بوی بد دهان با لیزر دندانپزشکی بدون جراحی، خونریزی و درد:
در این روش جهت رفع بوی بد دهان از انرژی لیزر استفاده می شود، نور لیزر از طریق یک سیم شیشه ای قابل
انعطاف به سمت لثه هدایت می گردد.
لیزر نوعی نور است که می تواند در بافت لثه به طور عمیق نفوذ کند و باعث حذف باکتریهای زیر لثه شود ،بدون
اینکه نیازی به جراحی متداول باز در لثه(فلپ) داشته باشد.
بنابراین لیزر می تواند بافت عفونی و ملتهب لثه را در عمیق ترین ضایعات لثه از بین ببرد.
با کاهش تعداد باکتریها توسط تابش لیزرمی توان از تجویز آنتی بیوتیکهای فراوان وعوارض جانبی آنها خودداری
کرد.
از آنجایی که در درمان بوی بد دهان با لیزر،عروق خونی بسته می شود و خونریزی حین جراحی و تورم لثه بعد
از جراحی با لیزر وجود ندارد ،لذا روش لیزر مورد قبول و رضایتمندی بسیاری از افراد مبتلا به بوی بد دهان شده
است.
در درمان بوی بد دهان با لیزر،با انسداد الیاف عصبی لثه، کاهش درد را در 90 درصد افراد شامل می شود.
در روش درمان بوی بد دهان با لیزر،مراقبتهای ویژه ی پس از جراحی نیز حذف می گردد، به طوری که پس از
پایان یافتن جلسه درمان،بیمار می تواند بر خلاف روش جراحی متداول به راحتی غذا مصرف کند.و در نهایت در
روش درمان بوی بد دهان با لیزر با توجه به خاصیت جوش دادن بافت های لثه توسط تابش لیزر،نیاز به بخیه زدن
نمی باشد و احتمال تشکیل بافت اضافه در لثه(اسکار)به حداقل می رسد.با توجه به کاربرد لیزر در بوی بد
دهان افرادی که مبتلا به بوی بد دهان در قسمت حفره ای دهان بوده اند از این روش بی خطر و سریع برای
رفع بوی بد دهان خود که به صورت ناشناخته ای از طریق لثه تولید می شد استفاده کرده و دیگر از دوستان ،
خانواده و همسر خود کناری گیری نمی کنند.
سه شنبه 92/02/03
با محبت به همسر عشق ورزی را به فرزندان بیاموزید
میزان سلامت جسمانی و روانی کودک بسته به ارتباطی است که خانواده با وی دارد و تا چه حد تلاش میکند
نیازهای او را برآورده سازد. اما فقط مساله به همین جا ختم نمی شود بلکه اهمیت دادن و توجه والدین به
یکدیگر نیز از عوامل موثر بر رشد و سلامت روان کودک و الگویی برای رفتار اجتمای وی در آینده است و …….
نوزاد در خانواده به دنیا میآید و اولین تعاملات خود را با محیط آغاز میکند. در این کانون اولیه اولین تأثیر و
تأثرات متقابل آغاز میشود و کودک کم کم در فرآیند رشد و اجتماعی قرار میگیرد. میزان سلامت جسمانی و
روانی کودک بسته به ارتباطی است که خانواده با وی دارد و تا چه حد تلاش میکند نیازهای او را برآورده
سازد. اما فقط مساله به همین جا ختم نمی شود بلکه اهمیت دادن و توجه والدین به یکدیگر نیز از عوامل موثر
بر رشد و سلامت روان کودک و الگویی برای رفتار اجتمای وی در آینده است.
گاهی والدین آنقدر سرگرم رفع نیازها و احتیاجات فرزندانشان می شوند که تعامل و روابط خودشان هر روز
محدودتر شده و مشکلات تا جایی پیش می رود که زن و مرد دایما بر سر مسایل فرزندان خود در حال مشاجره
و جر و بحث هستند. شاید این مسئله جزئی از زندگی خانوادگی باشد، اما باید پذیرفت به مرور زمان سبب
کمرنگ شدن عشق و علاقه زوجین به همدیگر و دور شدن آنان از هم خواهد شد.
درست است که فرزندان نیاز به حمایت همه جانبه والدین دارند، اما نباید فراموش کرد پدر و مادر شاد می
توانند فرزندانی شاد و موفق داشته باشند و مشاجره های خانوادگی بر سر فرزندان، نه فقط به فرزندان کمکی
نمی کند، بلکه منجر به مشکلات روحی و روانی بسیاری برای آنان می شود.
زمانی که فرزندان خانواده ای از حمایت و عشق دو طرفه والدین شان نسبت به یکدیگر اطمینان داشته باشند،
با تکیه بر آن ها می توانند روزهایی مملو از صمیمیت و شادی داشته باشند. تا جایی که تجربه ثابت کرده
نیمی از موفقیت تحصیلی کودکان مرتبط با برخورداری از خانواده ای سالم و آرام است.
شخصیت یک فرد در دوران کودکی وی شکل می گیرد و شخصیت هر فردی در دوران کودکی تحت تاثیر و
آموزش خانوادگی وی قرار دارد. بنابراین شکل گیری شخصیتی هر فرد با زندگی خانوادگی او رابطه مستقیم
دارد. خانواده کمک می کند تا هر فردی از کودکی به خوبی و در امنیت رشد یافته و آموزش ببیند. بنابراین
زندگی خانوادگی در تصمیمات و رفتارهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، اخلاقی و آموزشی هر شخص تاثیر
بسیاری دارد.
هنگامی که محیط خانواده خوب و عاری از خشونت یا استرس باشد، رشد و شکوفایی هر شخص با آرامش
همراه است و فرد در دوران زندگی خود خوشحال تر است. به همان صورت نیز مشکلات خانوادگی و فشارهای
روانی فرد را دچار تنش ها و عوارض زیادی در زندگی اجتماعی اش می کند. فردی که دارای مشکلات
خانوادگی است در آینده دچار درگیری های شغلی، آموزشی و ارتباطی می شود. مقابله با شرایط بحرانی نیز
تا حد زیادی به محیط پرورش هر شخص بستگی دارد. فردی که همواره در خانواده مورد تشویق قرار می گیرد و
از تربیت درستی بهره می برد، دارای اعتماد به نفس بیش تری می شود و مسئولیت پذیر بار می آید.
عشق ورزی به فرزندان,آموزش عشق ورزی,محبت به همسر
لذا با این مقدمه به نظر می رسد برای داشتن انرژی بیشتر در برخورد با مشکلات و سختی های پرورش
فرزندان، زن و مرد نیاز دارند با ترفندهای مختلف زمانی را به خودشان اختصاص بدهند.
راهکارهایی که در این مقاله ارایه شده تا حدودی به زوج ها کمک می کند تا مشکلات مرتبط با فرزندانشان را
کاهش بدهند:
- در صورتی که فرزندان کوچک هستند، کمک گرفتن از یک خویشاوند خوب و مطمئن، کمک بسیاری می کند تا
زن و شوهر حداقل دوبار در ماه بتوانند زمانی را به یکدیگر اختصاص داده و تفریح و گردشی بیرون از منزل
داشته باشند.
- از کم ترین زمان نیز برای بودن در کنار هم می توان بهره برد. غذا خوردن دو نفره در ساعاتی که فرزندان در
مدرسه هستند. یا یک قرار ملاقات کوتاه بین روز امکانات زیادی به زن و شوهرها می دهد تا بتوانند عشق و
علاقه شان به همدیگر را با طراوت نگه دارند.
- صحبت و گفتگوی دو نفره بعد از خواب رفتن فرزندان جهت تبادل اطلاعات روزمره و ابراز محبت به یکدیگر،
راهکار دیگری است که به تفاهم زوج ها کمک می کند.
- زمانی که زن و مرد، صبح هنگام زودتر از فرزندان خود بیدار شوند زمان مفید و دو نفره ای برای صحبت با
یکدیگر و شروع یک روز فرح بخش در اختیار خواهند داشت.
- شرکت در مراسم و جشن های خانوادگی یا دوستانه به صورت دو نفره به تمام زوج ها توصیه می شود.
- ارتباط بین زوجین، باید مقدم بر ارتباط هر یک از آنان با فرزندان است . در خانواده ی سالم، فرزندان بین پدر و
مادر قرار نمی گیرند، بلکه زیر مجموعه ی والدین هستند .
- اغلب زنان و مردان بعد از گذشت چند سال از شروع زندگی مشترک، در طول روز فقط زمان هایی با یکدیگر
تماس می گیرند که بخواهند کاری یا وظیفه ای را در خصوص کارهای خانواده، یا فرزندان به همدیگر یاد آور
شوند. در حالی که بهتر است زن و مرد در طول روز تماس هایی فقط جهت احوالپرسی از همدیگر نیز داشته
باشند.
فرزندان خانواده بیشتر از هر چیزی نیازمند احساس امنیت در خانواده و اطمینان خاطر از علاقه پدر و مادرشان
به یکدیگر هستند. استفاده از راهکارهای ویژه جهت نشان دادن محبت به طرف مقابل می تواند موجب
همبستگی بیشتر آنان جهت رفع مشکلات فرزندان شود.
سه شنبه 92/02/03
اگر سال های زیادی است که آشپزی می کنید و در این زمینه تجربه های فراوان دارید، باز هم دانستن برخی
نکات ایمنی مربوط به آشپزخانه برای داشتن فضایی سالم و ایمن خالی از لطف نیست؛ در ادامه به نکاتی مهم
برای رسیدن به امنیت بیشتر در آشپزخانه اشاره می کنیم:
▪ همیشه قبل از شروع پخت غذا، دستان خود را بشویید.
▪ هنگام تهیه غذا زیور آلاتی را که امکان افتادن آنها در غذا وجود دارد از خود دور کنید و از پوشیدن لباس های
بدون آستین یا با آستین خیلی بلند خودداری کنید.
▪ هنگام لمس وسایل الکتریکی از خشک بودن دستان تان مطمئن شوید.
▪ قبل از به برق زدن یا از برق کشیدن وسایل برقی، مطمئن شوید که کلید دستگاه در حالت خاموش است.
▪ چاقوها را در جای مخصوص خود قرار دهید و پوشش مخصوصی برای تیغه های آن در نظر بگیرید.
▪ تمام ابزار و مواد لازم برای تهیه غذا را قبل از شروع کار از جای خود بیرون آورده و در دسترس قرار دهید.
▪ بلافاصله پس از استفاده از کابینت ها و کشوها، در آنها را ببندید.
▪ قابلمه و ماهی تابه ها را طوری روی اجاق گاز قرار دهید تا دسته های آنها در برابر شعله قرار نگیرند.
▪ هرگز زمانی که فر یا اجاق گاز روشن است به سمت آنها خم نشوید.
▪ هنگام بیرون آوردن غذا از داخل فر، حتما از دستکش پارچه ای که ارتفاع آن تا آرنج است، استفاده کنید؛
پیش از استفاده، از خشک و سالم بودن دستکش مطمئن شوید.
▪ هنگام پخت غذا در فر یا مایکروفر، از ظروفی با سایز مناسب استفاده کنید.
▪ قبل از بیرون آوردن ظرف غذا از داخل فر، دستگاه را خاموش کنید.
▪ همیشه در زمان آشپزی، سه پایه یا پد مخصوص قابلمه های داغ را در دسترس داشته باشید تا در صورت
لزوم بتوانید به سرعت از آنها استفاده کنید.
▪ هنگام باز کردن در فر، از ایستادن در مقابل آن جدا خودداری کنید.
▪ موادی را که در زمان آشپزی روی سطح کابینت ها می ریزد یا ظروفی را که می شکنند، بلافاصله پاک و فضا
را تمیز کنید.
▪ در استفاده از مواد شوینده بسیار دقت کنید؛ هرگز مواد شوینده را بدون مطالعه و آگاهی با هم ترکیب نکنید
زیرا بیشتر مواد در اثر فعل و انفعالات شیمیایی، به ماده ای سمی و خطرناک تبدیل می شوند؛ برای مثال
ترکیب آمونیاک با مایع سفید کننده، ماده سمی خطرناکی ایجاد می کند.
▪ همیشه از مواد شوینده آشنا و مورد اطمینان و حتی المقدور طبیعی استفاده کنید.
● راه های پیشگیری از آتش سوزی در آشپزخانه:
▪ هنگام آشپزی اگر موهایی بلند دارید، آن را پشت سر خود ببندید و مطمئن شوید که جنس لباستان از مواد
آتش زا نیست.
▪ عناصر و مواد آتش زا را از اطراف اجاق گاز و فر دور کنید.
▪ همواره در آشپزخانه خود یک کپسول آتش نشانی نگهداری کنید.
▪ همیشه ظرفی از جوش شیرین برای مهار آتش های کوچک و جزئی در دسترس داشته باشید.
▪ قابلمه و ماهی تابه ها را قبل از روشن کردن شعله روی اجاق گاز قرار دهید.
▪ در زمان پخت، هرگز اجاق گاز و فر روشن را به حال خود رها نکنید و مرتب به آن سر بزنید
دوشنبه 92/02/02
تا وقتی كه شما فكر میكنید صحبت كردن از احساسات برای یك مرد، یك مشكل بزرگ است، قطعا
نمیتوانید آنطور كه باید به او نزدیك شوید و با نفوذكردن در احساساتش حرف دلش را هم بشنوید ، ممكن
است شما هم مثل خیلیهای دیگر فكر كنید مردها دوست ندارند احساساتشان را به اشتراك بگذارند.
اغلب ما گمان میكنیم كه آنها ذاتا همینطور هستند و با چنین شخصیتی به دنیا آمدهاند و به همین دلیل
هیچ كاری برای تغییر این جنبه از شخصیتشان نمیتوانیم بكنیم اما كمی بیشتر به این موضوع فكر كنید.
شاید دلیل اینكه شما و همسرتان نمیتوانید در مورد احساسات با هم حرف بزنید شخصیت او نباشد بلكه
باورهای نادرست شما چنین فاصلهای را میانتان ایجاد كرده است.
به این 12 توصیه عمل كنید.
1 - زن زندگی باشید تا حسش را به شما بگوید:
یك راز بزرگ را برایتان فاش می كنیم. مردها نه دوست دارند خیلیخیلی رمانتیك و احساساتی باشند و نه
اینكه احساساتشان را كاملا پنهان و سركوب كنند. یك مرد برای اینكه از احساساتش حرف بزند، باید در
مقابل همسرش احساس امنیت كند. او باید فكر كند، احساساتش برای شما ملموس و قابلپذیرش است و
بدون اینكه در موردشان قضاوت كنید آنها را میشنوید. در بسیاری مواقع مردها فكر میكنند، با همسرشان
زبان مشتركی ندارند و حرف زدن از احساساتشان به قیمت یك سوء تفاهم بزرگ تمام میشود. بههمین
دلیل آنها تا نشانههای درست نبودن این موضوع را در شما و زندگیشان نبینند، از آنچه درونشان میگذرد
حرف نمیزنند.
2- پروندهسازی نكنید:
اگر همسرتان فكر كند كه نشان دادن احساساتش میتواند شروع یك جنگ خانگی باشد، قطعا روی آنها
سرپوش خواهد گذاشت. یادتان نرود كه مردها از قضاوت شدن متنفرند و از اینكه احساساتی كه به زبان
میآورند بعدها بهعنوان یك مدرك جرم علیهشان استفاده شود میترسند. آنها فكر میكنند، یك حرف ساده
میتواند روزها در ذهن شما پرورش پیدا كند و زندگی را از اینكه هست سختتر كند. به همین دلیل ترجیح
میدهند، ترسهایشان از روزهای سخت زندگی، مشكلات مالی، مسائل كاری و حتی اختلافاتشان با
شما را برای یك فرد كاملا غریبه شرح دهند تا اینكه با گفتنشان برای شما فاصله میانتان را بیشتر كنند.
3 - به او حس امنیت دهید:
شما دوست دارید كه در لحظهای كه سكوت كردهاید و در لاك خودتان فرو رفتهاید، همسرتان كنارتان بنشیند و
در مورد حسی كه در این لحظه دارید با شما حرف بزند. حتی دوست دارید بپرسد كه چرا در روزهای گذشته
آرام بودهاید و چه چیزی شما را آزار میدهد. این جرقه كافی است تا شما از تمامی احساساتی كه در این
ماهها به شما هجوم آوردهاند صحبت كنید و ذهنتان را آرام كنید اما در مورد مردها اینطور نیست. آنها مثل
شما نمیتوانند در اتوبوس، مترو و شهربازی و حتی مراكز خرید از حسشان حرف بزنند. آنها یك مكان امن
میخواهند و یك زمان مناسب.
مردها دوست ندارند كه مدام در مورد حسشان پرسوجو كنید. فقط دوست دارند كه شرایطی امن را فراهم
كنید تا خودشان این واقعیتهای درونی را بیرون بریزند.
4 - احساساتتان را بدون مقصر دانستن او نشان دهید:
شما اجازه دارید كه احساساتتان را نشان دهید اما واكنشهای خشمگینانه یا سرزنش را نه! حتی نباید برای
به اشتراك گذاشتن حس درونیتان به او بگویید كه باید یكتنه اوضاع را تغییر دهد و در غیر این صورت عواقب این
كار رامیبینید. پس اگر حتی یكبار دیگر خواستید به او بگویید كه چه بكند و چه نكند، حتما خودتان را متوقف
كنید و جلوی بیان كردن چنین جملاتی را بگیرید.
5- برای اینكه از پس این مرحله بربیایید باید احساسات خودتان را بشناسید:
ترس، خشم، ناامنی و حتی خستگی میتواند باعث بروز واكنشهای كنترل نشدهای شود اما اگر شما روی
بدن و ذهنتان كنترل داشته باشید، میتوانید بدون نشان دادن واكنشهای هیجانی حستان را بیان كنید یا اگر
به جای اینكه بگویید از امشب باید زودتر به خانه برگردی، بگویید این روزها كمی غمگینم و دوست دارم وقت
بیشتری را با تو بگذرانم. در این شرایط، اینكه شما حستان را از راهی امن با او درمیان میگذارید به او
احساس آرامش خواهد داد و باعث خواهد شد كه او هم بدون ترس از قضاوت شدن یا سرزنش شدن با شما
حرف بزند. میبینید؟ شما فقط احساساتتان را بدون اینكه او را مقصر بدانید یا بخواهید بهخاطر ترس از
واكنشهای شما اوضاع را تغییر دهد، بیان كردهاید.
6 - برخلاف زنها كه برای نشاندادن حسشان برنامه میریزند یا نارضایتیشان را به زبان بیزبانی میگویند،
مردها خیلی ساده آنچه در دلشان هست را نشان میدهند.
در اغلب موارد دل و ذهن آنها یكی است و اغلب مردها دلیلی نمیبینند كه با نشان دادن احساسات دروغین
همسرشان را فریب دهند.
شاید شما فكر كنید كه او تظاهر به دوست داشتنتان میكند اما در دلش چیز دیگری میگذرد. باید بگوییم كه
در اغلب موارد این تصور اشتباه است. اگر مرد شما میگوید كه دوستتان دارد یا در رفتارهایش این را نشان
میدهد، پس حتما دوستتان دارد.
7- رفتارهایش را در جمع ببینید:
شیوهای كه او در میان جمع با شما برخورد میكند یكی از مهمترین نشانههاست. آیا در مقابل ادعاها یا
برخوردهای نادرست دیگران از شما حمایت میكند؟ یا اینكه وقتی دوست شكست خوردهاش از زندگی تلخ و
همسر ناسازگارش میگوید، او دلداریاش میدهد و میگوید كه همه زنان اینطور نیستند و همسر خودش را
مثال میزند؟ آیا بعد از هر مهمانی از شما قدردانی میكند و به خاطر اینكه در مقابل دیگران او را سربلند
كردهاید از شما تشكر میكند؟ اگر اینطور باشد باید بگوییم كه او یك مرد عاشق است.
8 - زیادی از احساساتتان حرف نزنید:
شما فكر میكنید كه اگر احساساتتان را با او قسمت كنید، او هم از احساساتش با شما صحبت خواهد كرد
و به همین دلیل با وجود مقاومتهای او هر روز و هر لحظه میخواهید حستان را با او در میان بگذارید.
این درحالی است كه مردها روند احساسی متفاوتی دارند و این راهی كه در پیش گرفته بههیچ وجه در مورد
او كارگر نخواهد شد.گفتن بیوقفه از احساسی كه دارید میتواند نتیجه برعكسی داشته باشد چون كه مرد
شما وقتی این قدر زیاد و اغراق شده در معرض حستان قرار میگیرد نه تنها تمایلی برای شنیدن آن نخواهد
داشت و آن را جدی نخواهد گرفت بلكه خودش هم گارد بیشتری میگیرد و سعی میكند آنچه در او میگذرد
را با شما در میان نگذارد.
9 - رازدار باشید:
در بعضی مواقع هم مردها به خاطر ترس از فاش شدن رازها و حتی همین احساسات سادهشان برای دیگران،
دوست ندارند در موردشان برای شما حرف بزنند. آنها فكر میكنند كه ابراز عشق، دعواهای بزرگ و كوچك و
مشكلات و خوشیهای زندگیشان در یك چشم به هم زدن به دیگران مخابره میشود و روی قضاوتشان
تاثیر میگذارد.به همین دلیل ترجیح میدهند به جای حرفزدن از احساسات مثبت و منفیشان، آنها را در
دلشان نگه دارند و با شما قسمتشان نكنند.
10 - بگذارید مرموز بماند:
در تمام این بخشها سعی کردیم از راههایی صحبت کنیم که با کمکشان میتوانید مردتان را به حرف بیاورید و
راهی را برای آشکار کردن احساساتش کشف کنید اما در این قسمت به شما میگوییم که بهتر است گاهی
به این محدوده وارد نشوید. شاید تعجب کنید و بگویید به عنوان همسرش حق دارید همه چیز را در مورد
زندگیاش بدانید و از این طریق میخواهید بارش را سبکتر کنید.
11 - اگر به مردتان اعتماد دارید، همیشه به حیطه خصوصیاش وارد نشوید و بگذارید با این تصور که بخشی از
زندگی و اتفاقاتش را به تنهایی مدیریت میکند،احساس بهتری پیدا کند.
بعید نیست که شما با توجه به شناختی که از او دارید همه این پنهانکاری را کشف کنید اما نباید به او بگویید
که سر از پنهانکاریهایش درآوردهاید.
12 - گاهی مردها با بیان نکردن احساسات یا مشکلاتشان، اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنند.
اگر بخواهیم این موضوع را سادهتر توضیح دهیم، باید بگوییم که مردها فکر میکنند اگر بعضی مشکلات را با
همسرشان درمیان نگذارند و یکتنه آنرا حل کنند، مردانگیشان بیشتر میشود. آنها دوست دارند گاهی
ژانوالژان زندگی شما باشند. برای حل یک مشکل بزرگ دیر به خانه بیایند و به شما بگویند که سر کار بودهاند.
به یکی از دوستانشان پول قرض بدهند و به شما بگویند که نمیدانند چرا از حسابشان پول کسر شده و
حتی برای خرید یک هدیه مرخصی بگیرند و به شما بگویند سرکارند. اگر به مردتان اعتماد دارید، همیشه به
حیطه خصوصیاش وارد نشوید و بگذارید با این تصور که بخشی از زندگی و اتفاقاتش را به تنهایی مدیریت
میکند،احساس بهتری پیدا کند. بعید نیست که شما با توجه به شناختی که از او دارید همه این پنهانکاری
را کشف کنید اما نباید به او بگویید که سر از پنهانکاریهایش درآوردهاید.
دوشنبه 92/02/02
امام رضا علیه السلام فرمودند:
کسی ایمانش بهتر از دیگران است که اخلاقش نیکوتر و با خانواده اش مهربانتر باشد.
منبع:عیون اخبارالرضا/جلد2/صفحه 38
دوشنبه 92/02/02
برخی مادران تصور می کنند دخترشان باید بزرگ شود تا بتوانند رابطه ای صمیمی با او برقرار کنند. درحالی که
یک مادر باید همیشه برای برقراری رابطه ای صمیمانه، هیجان انگیز و دوست داشتنی با فرزندش آماده باشد…
گاهی لازم است والدین برای ایجاد ارتباطی صمیمی، کارهایی انجام دهند که شاید به نظرشان بچگانه برسد
(مثل خنداندن فرزندشان)، اما واقعا این طور نیست و انجام این کارها، پایه های روابط را مستحکم تر می کند.
والدین برای اینکه با دخترشان، دوست باشند، باید در ساعت هایی از روز با او بازی کنند و به عنوان یک دوست
خوب، در کنارش باشند زیرا با ایجاد رابطه صمیمی به دخترشان راه و رسم زندگی را آموزش می دهند و به او
کمک می کنند خود را بهتر بشناسد. درواقع در این رابطه، شیوه صحیح برخورد و رفتار مناسب، چگونه لذت
بردن از زندگی، غلبه بر ترس و روبروشدن با موقعیت های تنش زا را می آموزد. او در این رابطه یاد می گیرد
چگونه از خود دفاع کند، لباس بپوشد یا در آینده با مادرشدن چگونه از دختر خود مراقبت کند. درواقع با ایجاد این
رابطه مادر می تواند هر آنچه درباره زن بودن لازم است، به دخترش بیاموزد. پس برای برقراری رابطه ای
صمیمانه با دخترتان این ۷ نکته را به خاطر بسپارید:
۱.سعی کنید بیشتر مادر باشید تا بهترین دوست: معمولا در روابط دوستانه، زمانی که فرد به هر دلیلی با
مشکل مواجه می شود، می تواند به راحتی دوستش را کنار بگذارد. اگر قرار است همیشه به عنوان یک
دوست با دختران رابطه داشته باشید، ممکن است درباره شما هم چنین تصوری داشته باشد. پس برای او در
جایگاه مادر باشید نه دوستی که هر طور می خواهد می تواند با او صحبت و رفتار کند.
2.مراقب باشید رویاهایتان پله های پرورش و ترقی فرزندتان نباشد: اجازه دهید دخترتان با رویای خود بزرگ
شود و خیالپردازی های کودکانه اش را داشته باشد. باید این حقیقت ساده را درک کنید که فرزندتان
احساسات و علایق شخصی و خصوصی خودش را دارد و ممکن است مایل نباشد کارهایی را که در سن او
انجام می دادید، در این سن انجام دهد یا اینکه علایقش مانند شما باشد. هرگز نخواهید به خاطر ناکامی های
خودتان، فرزندتان را مجبور به کاری کنید. ممکن است از انجام اشتباه های دخترتان یا مشکلاتش در زندگی
نگران باشید اما فراموش نکنید تجربه های ارزشمند، حاصل برخی اشتباه ها هستند. سعی نکنید دخترتان را
همانطور که میل خودتان است، بزرگ کنید و از او به دلیل شخصیتی که دارد، قدردانی کنید.
۳.با قوی بودنتان اعتمادبه نفس را به او هدیه دهید: رابطه مادر و دختر، بسیار مهم است و می تواند در افزایش
عزت نفس، حرمت و درنهایت خودارزشمندی دختران تاثیر بسزایی داشته باشد. سعی کنید برای دخترتان
مادری قوی و با اعتمادبه نفس بالا باشید. با این کار به او یاد می دهید چگونه با موقعیت های تنش زا روبرو
شود.
۴.روش های همسر خوب بودن را به او یاد دهید: اولین الگوهایی که در مورد روابط عاطفی و زندگی مشترک در
ذهن دختران شکل می گیرد، دیدن روابط عاطفی بین پدر و مادر است. هر چه این روابط شفاف، مناسب و
عاطفی تر باشد، الگوی مناسب تری در ذهن دخترتان ایجاد می کند زیرا با مشاهده این روابط، چگونگی ارتباط
با مرد را خواهد آموخت. پدر و مادرهایی که در اجتماع و خانواده رفتار مناسب و ارتباط خوبی با یکدیگر دارند،
می توانند مطمئن باشند بهترین الگوی فرزندانشان بوده اند.
5.در مرکز زندگی دخترتان نباشید: یکی از نکته هایی که باید در رابطه با دخترتان به آن توجه داشته باشید، این
است که قرار نیست همیشه مرکز زندگی دخترتان باشید. او را به سمت یک زندگی مستقل سوق دهید. به
عنوان یک مادر، در مورد مسایل بسیاری با دخترتان صحبت کنید؛ از آداب معاشرت و استفاده از لوازم آرایشی
گرفته تا موادمخدر و عوارض مصرف آن و چگونگی ارتباط با جنس مخالف تا آسیب نبیند.
6.مراقب رفتارش باشید: مراقب باشید جمله «حالاهرچی» از صحبت های دخترتان نباشد زیرا گفتن این جمله
باعث شکاف و جدایی بین شما و او خواهد شد. علاوه بر این، مراقب رفتارتان با عروسک های او باشید زیرا با
مشاهده این رفتارها یاد می گیرد چگونه با شما رفتار و صحبت کند.
۷.مفهوم «احساس» را به او بیاموزید: نیازهای هر یک از دوره های سنی دخترتان را بشناسید و سعی در
برآورده کردن آنها داشته باشید. وقتی کودکتان به سنی می رسد که باید به مدرسه برود، فکر نکنید همه
مشکلات تمام شده، زیرا در هر سنی ممکن است با برخوردهای جدید او روبرو شوید. معمولا ارتباط کلامی
دختران در این سن بسیار قوی تر از پسران است و به شدت مفهوم «احساس» ذهن آنها را درگیر می کند، به
گونه ای که ممکن است دختران برای درک این مفهوم، دائم در حال مقایسه باشند. در این سنین باید با ایجاد
رابطه ای صمیمی، برای شناخت و درک احساس هویت به او کمک کنید و در مواقع بحرانی کنارش باشید زیرا
اگر احساس کند تنهاست، ممکن است مشکلات زیادی برایش به وجود بیاید.
۸.پیچیدگی های رابطه با دختر نوجوان را در نظر بگیرید: در سنین نوجوانی، بهترین دختران هم به موجوداتی
عصبانی، عبوس و ترشرو تبدیل می شوند. لازم است در این سنین بیشتر به او اطمینان بدهید تغییرات
ظاهری ای که در او به وجود می آید، ظاهرش را روزبه روز بهتر خواهد کرد. در این دوران به او آزادی بدهید و
اجازه دهید از اشتباه هایش درس بگیرد. به هیچ وجه فکر نکنید سرکشی او یا اینکه متهمتان می کند، به
دلیل کار اشتباهی است که انجام داده اید. اهل انتقادکردن هم نباشید و بدانید دختران به چیزهای خاصی
علاقه دارند و دوست دارند آراسته باشند و گاهی لازم است برای آراسته بودن کمکش کنید. به دخترتان
گوشزد کنید دختران باهوش بیشتر از اینکه حرف بزنند، گوش می دهند و می دانند در چه شرایطی باید صحبت
کنند. فراموش نکنید در این دوران فرزندتان سعی می کند چیزهایی را از شما پنهان کند و باید سعی کنید به
حریم شخصی او احترام بگذارید.
یکشنبه 92/02/01
پرسش:خرید و فروش و استفاده از گوشت خرچنگ و خرگوش چه صورت دارد؟
پاسخ:آیت الله خامنه ایی:خوردن آن حرام است.
آیت الله فاضل:حرام است.
آیت الله سیستانی:خوردن آنها حرام است ولی خرید و فروش چون منفعتی غیر از خوردن دارد اشکال ندارد.
آیت الله بهجت:خرچنگ و خرگوش حرام است.
آیت الله تبریزی:حرام است.اگر به کفار به شکل صوری بفروشند و قصد استنقاذ نسبت به پول آن داشته باشند
مانعی ندارد.
آیت الله صافی:گوشت خرگوش و خرچنگ حرام است و فروختن آن نیز برای خوردن جایز نیست بلی چنانچه
منافع محلله (حلال) داشته باشد از قبیل خوراک طیور و غیره فروختن آن برای این جهت اشکال ندارد.
آیتالله مکارم:جایز نیست و فروختن آن به غیر مسلمان اشکال ندارد.
منبع:مسایل جدید از دیدگاه علما و مراجع/جلد3/صفحه 147
یکشنبه 92/02/01
قال امیر المومنین علیه السلام:
بر دانش آموز است که خود را در طلب علم کوشا سازذ و از آموختن دانش خسته نشود و دانسته های خود
را زیاد نشمارد.
منبع:غررالحکم/6197
شنبه 92/01/31
امام صادق علیه السلام فرودند:
خداوند تبارک و تعالی از کسی که با قسم و سوگند خوردن کالای خود را به فروش رساند نفرت دارد.
منبع:امالی الصدوق/6/390
دوشنبه 92/01/26
خواص دارویی سیر:
سیر از سبزیهایی است که تاریخی کهن دارد. انسان خواص درمانی این گیاه را پنج قرن قبل از میلاد مسیح
شناخته بود.
محل کشت سیر، شرق است که میزان وسیعی کشت داده می شود. در ماه فروردین هر یک از پیاز های
کوچک سیر را در خاک کاملاً خشک به فاصله ۱۵ تا ۲۰ سانتی متر می کارند و بین ماه های تیر و مرداد، که
برگ ها پژمرده شود، جمع آوری می شود.
این گیاه در نواحی مختلف ایران به خصوص در شمال کشور به طور گسترده پرورش می یابد.
اهمیت و خواص سیر در احادیث اسلامی مورد توجه است، از این رو رسول خدا(ص) فرمودند: سیر بخورید و
خود را بآن معالجه کنید زیرا در سیرشفا و بهبودی هفتاد مرض و بیماری است.
فواید سیر:
خواصی که دانشمندان (طب قدیم و جدید) برای سیر بر شمرده اند عبارتند از:
سیر اثر نیکویی در ضد عفونی کردن معده دارد، ولی نباید آن را زیاد مصرف کرد.
سیر، رسوبات خون را حل می کند. از این رو مصرف سیر به کسانی که درد مفاصل دارند، نقرس گرفته اند و یا
به رماتیسم مبتلا شده اند توصیه می شود. سیر ادرار را زیاد می کند و فشار خون را پایین می آورد.
سیر، بهترین درمان برای فراموشی و نسیان است، خوردن سیر کدورت ذهن را از بین می برد.
سیر، بهترین تقویت کننده پیاز مغز است و روی مغز تأثیر نیکو دارد. خوردن سیر عضلات قلب را به نشاط می
آورد و به وسیله این گردش خون منظم می شود. مصرف سیر مجاری تنفس وخون را پاک می کند و به این
وسیله از تنگی نفس می کاهد.
سیر برخی از انواع سل ریوی را معالجه می کند به خصوص وقتی که با شیر ممزوج باشد. سیر، برای معالجه
اسهال و برونشیت و سردرد و زکام مزمن و ضعف حافظه و سرگیجه سودمند است.
سیر در برابر امراض بسیاری مانند تب، مقاوم است. سیر، پوست بدن را خوشرنگ و گونه ها را سرخ و روده ها
را از عفونت ها پاک می کند ( به خصوص در اطفال) و با این خاصیت انسان را در مقابل بیماری تیفوئید و دیفتری
محافظت می کند.
سیر، سنگ کلیه را از بین می برد و کرم های نازک شکم اطفال را نابود می کند.
سیر، فلج و رعشه را معالجه می کند و در مورد مالاریا و بی خوابی خیلی مفید است.
برای درمان میخچه و زگیل باید سیر را نرم و به صورت مرهم روی میخچه و زگیل بگذارید، تا همانطور بماند و هر
چند آن را تکرار کنید تا به طور کلی میخچه و زگیل از بین می رود.
وقتی حشر ه ای شما را گزید، فوری محل نیش زدگی را با سیر بمالید تا سوزش و درد آن تسکین پیدا کند.
اگر یک بسته سیر را در انبار غلات آویزان کنید و یا روی آن پخش کنید، باعث فرار موش ها خواهد شد.
از دیگر خواص سیر می توان به تقویت دستگاه دفاعی بدن و داشتن خاصیت ضد سرطانی و ضد سرماخوردگی
اشاره کرد.
مصرف سیر برای بیماران مبتلا به مرض قند (دیابت) اثر شفا بخش داشته و قند خون را می کاهد.
سیر، اثر سمی نیکوتینی که از دود سیگار حاصل می شود را برطرف می کند. زیرا چنانچه معتادان به سیگار
به علت نیکوتین دچار ناراحتی های هاضمه و قلب شده باشند، با مصرف سیر احساس بهبودی می کنند.
خوردن سیر برای درمان رعشه اندام ها و فلج مفید است.
مداومت در مصرف سیر به تدریج باعث ریختن موی سفید و روییدن موی سیاه می شود. سیر پخته را چنانچه بر
موی و پوست بمالند کشنده شپش است.
اگر سیر پخته را با شیر مخلوط کرده و از آن مرهم تهیه کنند و در محل آبسه (دمل) قرار دهند برای گشودن هر
نوع آبسه و حتی آبسه دندان مفید است. اگر این فرآورده را در محل دردهای مفاصل و قولنج بمالند، درد و
ناراحتی را تسکین خواهد داد.
اگر مخلوط سیر با سرکه را بر پوست بمالند ورم اعضا را برطرف می کند.
سیر خرد شده حاوی اسانس گوگردی، بوی تندی دارد که برای دستگاه گوارش خاصیت آنتی بیوتیکی (ضد
میکروبی) دارد، اسانس فرار آن در تمام بدن پراکنده می شود و از راه ریه و پوست دفع می شود.
سیر، یک محرک پوستی است و به عنوان خلط آورده در التهاب مخاط برونش ها مصرف می شود.
سیر، یک داروی ضد کرم ضعیف است و برای درمان بیماری تصلب شرایین به کار می رود.
به خاطر بوی نامطبوع سیر بهتر است به طور کامل آن را خرد و در شیر حل کنید. این عمل برای درمان افزایش
فشار خون، تصلب شرایین، ناراحتی های گوارشی (اسهال ـ اتساعروده) و التهاب مخاط برونش ها خورده
شود. مصرف زیاد دارو و یا آلودگی محیط، سبب تجمع سموم شیمیایی در کبد می شود. مصرف روزانه سیر
تازه، از کبد در برابر این سموم محافظت می کند.
بنا بر تحقیقات دانشمندی به نام (rey ) زیاده روی در مصرف سیر، موجب سردرد و ضعف بینایی می شود. برای
جلوگیری از این مضرات چند راه پیشنهاد شده است:
الف) پختن سیر در آب و اضافه کردن کمی نمک یا کره یا روغن بادام به آن.
ب) استعمال گیشنیز به همراه مصرف سیر یا بعد از مصرف سیر.
چنانچه در مصرف سیر، مراعات سن، مزاج و فصل نشود، مخصوصاً به حالت خام در مصرف آن زیاده روی شود،
برای دستگاه تنفس و بیماری بواسیر مضر است.
تذکر: بهترین راه برای برطرف کردن بوی سیر خوردن سبزی و کاهو است، زیرا کلروفیل موجود در این سبزی ها
سیر را دفع می کند
خواص داروئی سماق
خوردن مرتب سماق برای مبتلایان به دیابت مفید است. زیرا یکی از عوامل به وجود آمدن عوارض و بیماری های
مختلف در افراد دیابتی ترکیب شدن گلوکز با مولکول های پروتئینهای حیاتی بدن است که به تغییر ساختار
شیمیایی و عملکرد این پروتئینها می انجامد.
مطالعات انجام شده روی گیاه سماق نشان می دهد که سماق در حدود ۸۱ درصد از بروز این فرایند جلوگیری
می کند.
سماق همچنین ادرار آور است.
سماق برای برطرف شدن تهوع و بی اشتهایی و تب و رماتیسم و نقرس مفید است و خاصیت میکروب زدایی
دارد.
توجه: سماق را باید دور از نور خورشید و هوا نگهداری کرد و مصرف زیاد آن نیز گاهی اوقات مسمومیت
زاست.سیر
برای دستگاه گوارش خاصیت آنتی بیوتیکی دارد
خواص داروئی زعفران
خونساز است و گردش خون را آسان می کند. خونریزی های بعد از زایمان را از بین می برد.
قوای جنسی را تقویت می کند. کبد را تصفیه می کند. کلیه و مثانه را پاک می کند.
سرفه را بر طرف و برونشیت را درمان می کند. آرامبخش و خواب آور است و افسردگی را درمان می کند.
ضد تشنج است. گاز معده را برطرف می کند. ادرار آور است.قاعده آور است.
چای زعفران غذا را هضم می کند. درد تسکین می دهد.
اگر می خواهید همیشه شاد و خندان باشید، زعفران بخورید.
زیانهای زعفران
زعفران روی دستگاه تولید مثل اثر می گذارد. بنابراین زنان حامله بهتر است از خوردن آن خودداری کنند زیرا
ممکن است سبب سقط جنین شود.
خوردن زیاد آن برای کلیه ها زیان آور است، اشتها را کم می کند، سبب اختلال حواس و سردرد می شود.
خواص داروئی زرشک
زرشک درختچه ای است که علاوه بر میوه آن از پوست و ریشه آن هم برای درمان برخی بیماری ها استفاده
می شود.
زرشک فواید بسیار زیادی دارد و می توان آن را همراه ژله یا به صورت پخته با میوه های دیگر مصرف کرد.
مصرف آن در درمان تب، اسهال و اسهال خونی مؤثر است. از آب زرشک تازه به عنوان دهانشویه برای
استحکام لثه ها استفاده می شود.پوست و ریشه آن تلخ مزه است و در دفع صفرا و ناراحتی های کبدی مؤثر
است. زرشک ملین و مسهل بوده و به هضم غذا کمک کرده و سوء هاضمه را برطرف می کند و برای بیماری
فشار خون نیز مفید است.
زرشک در درمان ورم مفاصل و ناراحتی های رماتیسمی تدثیر دارد و باعث کاهش ضربان قلب، تنگی نفس و
تحریک حرکت روده ای و نلراحتی برونشیتی است.
زرشک باکتری های سطح پوست را از بین برده و به درمان زخمها، کوفتگی ها، سوختگی ها، انواع جوشها و
آکنه و خارش کمک می کند (البته به یاد داشته باشید که در دوران بارداری از مصرف زیاد آن خودداری کنید.)
خواص داروئی ریحان
دارویی برای درمان قولنج و رفع اسهال،ریحان به شکل بوته هایی است که طول آنها به ۲۰ تا ۴۵ سانتی متر
می رسد ودارای عطر و بوی مطلوبی است. رنگ ساقه بوته ریحان سبز تند و دارای برگ های منظم و بیضی
شکل است که انبوه می شود. گل های ریحان به رنگ سفید یا صورتی در ماه های مرداد و شهریور به شکل
خوشه، در انتهای ساقه ریحان ظاهر می شود پس از چندی از همین گل ها تخم ریحان پیدا می شود.
فواید ریحان:
ـ غذا را گوارا می کند.
ـ اشتها به غذا را افزایش می دهد.
ـ منفذها را باز می کند.
ـ شخص را از بیماری جذام ایمن می گرداند.
ـ نوشیدن دم کرده شیرین ریحان برای درمان قولنج و رفع اسهال مفید است.
ـ نوشیدن دم کرده سرد بیست گرم ریحان، تب را قطع کرده و داروی مؤثری برای معالجه گریپ است.
ـ دم کرده ۵۰ گرم ریحان که با عسل شیرین شده باشد برای برطرف کردن تورم گلو و گلودرد و آنژین مؤثر است.
ـ نوشیدن یک فنجان دم کرده پنج گرم ریحان که شیرین شده باشد بعد از هر غذا برای معالجه سردردهای یک
طرفه (میگرن) و سردردهای عصبی مفید است.
ـ مصرف ریحان برای از بین بردن سرگیجه، سرفه، آنژین و سیاه سرفه بسیار مفید است.
ـ ریحان در افزایش شیر زنان شیرده نقش مهمی دارد.
ـ دانه ریحان به علت داشتن لعاب فراوان، نرم کننده است و در رفع ورم کلیه و ترشحات زنانگی و التهابات نزله
ای دستگاه مجاری ادرار مفید است.
ـ چکاندن ۵ تا ۶ قطره اسانس ریحان بر روی یک حبه قند، اثر قاطعی در رفع تشنجات معده و سردردهای
تاشی از ضعف عمل دستگاه هاضمه دارد.
ـ مهم ترین ماده مؤثر ریحان، اسانس ریحان با عطر مطبوع و ملایم است که به نام اسانس بازیلیک خوانده می
شود.
ـ استنشاق بوی ریحان له کرده برای رفع سردرد مسافرین مفید است.
ـ خوردن ۳۰ گرم عصاره ریحان با کمی شکر، جهت شفای آسم، سرفه و سینه درد مفید است.
ـ تخم ریحان، لعاب فراوان دارد و برای تمام مزاج ها معتدل است و خوردن بو داده تخم ریحان برای درمان اسهال
اثر شفابخش دارد.
ـ اگر گلدان ریحان را جلوی پنجره بگذارید حشرات و مگس را فراری می دهد و مانع از ورود این حشرات به خانه
می شود
شنبه 92/01/24
به گزارش جهان، از احادیث و اخبار اهل بیت و راویان اهل سنت چنین بر می آید که فاطمه(س) دارای سه
وصیت نامه در موضوعات مختلف بوده است.
الف( وصیت نامه مالی
فاطمه(س) در روزهای پس از رحلت رسول خدا(ص)، در مورد اموال موقوفه و شخصی خویش وصایایی داشت و
بسیاری از اموالی را که از رسول خدا(ص) به وی رسیده بود، وقف کرد.
در اینجا دو نمونه از وصایای مالی آن حضرت را ذکر می کنیم.
1. حیطان سبعه
حیطان سبعه، باغ های هفت گانه ای بود که اطراف آن دیوار کشیده شده بود. بنا به روایتی، حضرت فاطمه
(س) وصیت کرده بود تا این باغ ها وقف امور خیریه شود. ابوبصیر می گوید: خدمت امام باقر(ع) رسیدم. او
فرمود:آیا وصیت نامه مادرم فاطمه(س) را دیده ای؟ عرض کردم: نه. سپس درخواست کردم آن را بر من بخواند.
امام باقر(ع) زنبیل کوچکی را آوردند و نوشته ای را در مقابلشان نهادند که درباره حیطان سبعه بود. در آن
وصیت نامه آمده بود: به نام خداوند بخشنده مهربان. این، چیزی است که فاطمه دختر محمد رسول الله(ص)
بدان وصیت کرده است. فاطمه(س) وصیت می کند به باغ های دیوار کشیدة هفت گانه که عبارت اند از:
العواف، الدلال، البرقه، المثیب، الحسنی، الصافیه، و مشربه ام ابراهیم… که درآمد اینها باید در راه خدا برای
نصرت اسلام مصرف شود. من وصی خود را علی بن ابی طالب(ع) قرار می دهم. چنانچه او درگذشت، وصی
من فرزندم حسن است و اگر او درگذشت، فرزند دیگرم حسین وصی من است و چنانچه حادثه ای برای او
پیش آمد، بزرگ ترین فرزند پسر باقیمانده ام آن را به عهده می گیرد. خداوند را بر این وصیت شاهد می گیرم و
همچنین مقداد بن اسود و زبیر بن عوام بر آن گواهی خواهند داد.
امام باقر(ع) فرمود: مادرم فاطمه(س) این وصیت را انجام داد و پدرم علی بن ابی طالب(ع) آن را نوشت و برای
همیشه باقی ماند.(1)
2. أمُّ العیال
ام العیال از دیگر موقوفات فاطمه زهرا(س) است که بیست هزار نخل داشت و نیز میوه هایی چون لیمو و
پرتقال و … در آن کشت می شد. فاطمه اطهر(س) آن را نیز وقف فقرا و سادات کرد که در کتاب های عامه و
خاصه چنین آمده است: أمُّ العیال صدقة فاطمه بنت رسول الله(ص)؛ ام العیال صدقه فاطمه دختر رسول
خداست.
حضرت فاطمه(س) برای آن هم وصیت نامه خاصی نوشت؛ زیرا این منطقه از اهمیت والایی برخوردار بود. امّ
العیال امروز هم دارای چشمه های پر آب و سرشار است و از مناطق سرسبز و ییلاقی به شمار می رود.(2)
ب) وصیت نامه ای فردی و سیاسی برای علی (ع)
آن حضرت وصایای شفاهی و غیرمکتوب نیز داشت و به حضرت امیرمؤمنان(ع) سفارش هایی کرد. این وصیت
در آخرین ساعات واپسین عمر مطرح شد و فرازهای مختلفی دارد.
1. ای علی! مرا یاد کن.
او در لحظه های واپسین زندگی به امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:
ای اباالحسن! برای من لحظه ای بیش از زندگانی نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است.
سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه را هرگز نخواهی شنید. ای اباالحسن! تو را وصیّت می کنم که
مرا فراموش نکنی و پس از وفات من همواره مرا زیارت کنی.(3)
2. خواندن قرآن
همچنین حضرت زهرا(س) در کلمات ارزشمند دیگری، به امام علی(ع) وصیّت فرمود که: وقتی وفات کردم تو
غسل و کفن مرا به عهده گیر، و بر من نماز بگزار، و مرا درون قبر گذاشته، دفنم کن و خاک را بر روی قبر من
ریخته، سپس هموار ساز و بر بالینم رو به روی صورت من بنشین و زیاد قرآن بخوان و دعا کن؛ زیرا در چنین
لحظه هایی مردگان به انس گرفتن با زندگان نیاز دارند. من تو را به خدا می سپارم و درباره فرزندانم سفارش
نیکوکاری دارم.(4)
3. ازدواج با امامه
از وصایای دیگر حضرت زهرا(س) به علی(ع)، توصیه به ازدواج با دختر خواهر فاطمه(س) امامه بود که فرمود: ای
پسر عموی پیامبر! خداوند تو را پاداش نیکو دهد! اولین وصیت من به تو این است که چون مردان به زنان نیاز
دارند. پس از من با دختر خواهرم امامه ازدواج کن؛ زیرا او همانند من با فرزندانم مهربان است.(5)
4. آنان را آگاه مساز!
حضرت زهرا(س) در تداوم مبارزات منفی علیه کودتاگران سقیفه، به امام علی(ع) وصیت کرد: همانا من تو را
وصیت می کنم که غسل و کفن کردن مرا کسی غیر از تو انجام ندهد و وقتی وفات کردم، مرا شب دفن کن و
هیچ کس را خبر نکن و ابوبکر و عمر را نیز مطّلع نساز و تو را سوگند می دهم به حق رسول خدا(ص) که ابوبکر
و عمر بر جنازه من نماز نخوانند.(6)
امام صادق(ع) نقل فرمود که حضرت زهرا(س) در لحظه های آخر زندگی خطاب به علی(ع) فرمود: وقتی وفات
کردم به هیچ کس اطلاع نده، جز اینکه از زنان به امّ سلمه و امّ ایمن و فضّه، و از مردان به دو فرزندم حسن و
حسین(ع) و عبّاس و سلمان و عمّار و مقدار و اباذر و حذیفه خبر ده. مرا دفن نکن، مگر در شب و قبر مرا به
هیچ کس اطلاع نده تا مخفی بماند.(7)
حضرت زهرا(س) به اسماء بنت عمیس فرمود: ای اسماء، وقتی من از دنیا رفتم، تو و علی(ع) مرا غسل دهید
و هیچ کس را در کنار جنازه من راه ندهید.(8)
5. دشمن من و رسول خدا را آگاه مکن!
همچنین آن حضرت خطاب به امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: (ای علی) تو را وصیت می کنم هیچ یک از آنان که
به من ظلم روا داشتند و حق مرا غصب کردند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند؛ زیرا آنها دشمنان من و
دشمنان رسول خدا هستند و اجازه نده که فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بگزارد. مرا شب دفن کن، آن
هنگام که چشم ها آرام گرفته و دیده ها به خواب فرو رفته باشند.(9)
ج) وصیت نامه ای دیگر که مکتوب بود
سخنان فاطمه(س) در آخرین لحظات با شوهر مظلوش به پایان رسید. او با ذکر شهادتین برای همیشه
چشمان خود را بر روی دنیا بست و به دیار ابدی، نزد پدرش رسول گرامی اسلام شتافت. به اطراف خانه خانه
خویش نگاه کرد، چشمش به بسته ای افتاد که از همسرش به یادگار مانده بود. آن را باز کرد و دید حضرت
فاطمه، چنین وصیت کرده است:
به نام خداوند بخشنده و مهربان. این وصیّت نامه فاطمه دختر رسول خداست و در حالی وصیّت می کند که
شهادت می دهد خدایی جز خدای یگانه نیست و محمّد(ص) بنده و پیامبر اوست و بهشت حق است و آتش
جهنم حق است و همانا روز قیامت فراخواهد رسید و شکّی در آن نیست و خداوند مردگان را از قبر زنده کرده،
وارد محشر می فرماید.
ای علی! من فاطمه دختر محمّد هستم. خدا مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. تو از
دیگران بر من سزاوارتری. حنوط و غسل و کفن کردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگزار و شب
مرا دفن کن و به هیچ کس اطّلاع نده. تو را به خدا می سپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت، سلام و درود می
فرستم.(10)
شنبه 92/01/24
شیعه واقعی از دیدگاه حضرت فاطمه زهرا(س) کسی است که قلب و زبانش با آن حضرت همراه باشد و از
دستورات ائمه معصومین(ع) پیروی کند.
به گزارش جهان به نقل از ایرنا، مردی همسرش را به نزد حضرت فاطمه(س) فرستاد تا از ایشان سوال کند که
آیا او از پیروان و شیعیان آن حضرت محسوب می شود یا نه که حضرت فاطمه(س) در پاسخ فرمودند: به
شوهرت بگو اگر به آنچه خواسته و هدف ماست عمل می کنی و از آنچه ما نهی می کنیم، بیزاری می جویی،
بدان که از شیعیان ما خواهی بود. در غیر این صورت از شیعیان ما نخواهی بود.
زن جواب را به اطلاع شوهر خود رساند. مرد از این پیام بسیار ناراحت شد و فهمید که مسوولیت شیعه بسیار
حساس و سنگین است.
مرد سپس با خود گفت: وای بر من! در امان ماندن از گناه بسیار مشکل است. پس من اهل جهنم هستم و
همیشه در آن خواهم ماند.
آن زن جریان اندوه شوهر خود را برای فاطمه زهرا(س) تعریف کرد و آن حضرت فرمودند: به او بگو آن طور که تو
فکر می کنی نیست. زیرا پیروان ما بهترین اهل بهشت هستند اما هر کسی که ما و دوستان ما را دوست
داشته و با دشمنان ما دشمن باشد و قلب و زبانش نیز با ما همراه باشد، ولی امر ما را اطاعت نکند و از آنچه
نهی نموده ایم پرهیز نکند، جزو رهروان ما محسوب نمی شود.
حضرت فاطمه زهرا(س) در ادامه فرمودند: با این وجود، شیعیان ما در بهشت هستند اما پس از آنکه گناهان و
آلودگی های آنان بواسطه زحمت و رنج فراوان در دنیا یا در قیامت پاک شود. پس به وسیله محبتی که به ما
دارند، در بهشت به حضور ما می رسند.
شنبه 92/01/24
سردار بدر و خیبر،دیگر ز پا فتاده
دستی به دوش سلمان،دستی به سر نهاده
مهدی بیا کمک کن،جد مطهرت را
بیرون ببر ز خانه،تابوت مادرت را
شنبه 92/01/24
بی خوابی برای بیان درک حالات ناخوشایند یا شکایت از خواب نامناسب به علت مشکل در به خواب رفتن ،
بیدار شدن مکرر در خلال شب همراه با ناتوانی یا اشكال در به خواب رفتن مجدد ، بیدارشدن خیلی زود در
صبح و خوابی که باعث تجدید قوا نشود، بكار میرود.
بی خوابی برای بیان درک حالات ناخوشایند یا شکایت از خواب نامناسب به علت مشکل در به خواب رفتن ،
بیدار شدن مکرر در خلال شب همراه با ناتوانی یا اشكال در به خواب رفتن مجدد ، بیدارشدن خیلی زود در
صبح و خوابی که باعث تجدید قوا نشود، بكار میرود.
بی خوابی با تعداد ساعتهای خوابی که فرد دارد یا اینکه چه مدّت طول می کشد تعیین نمی شود.افراد مختلف
به طورطبیعی در نیازشان به خواب و میزان رضایتمندی شان از خواب متفاوت هستند.بی خوابی ممکن است
در طول روز مشکلاتی مانند خستگی، کمبود انرژی، مشکل در توانایی تمرکز،و تحریک پذیری بیش از حد را پدید
آورد. بی خوابی را می توان به چند دسته مثل بی خوابی گذرا(كوتاه مدت)،بی خوابی متناوب،و بی خوابی
مزمن (پایدار) تقسیم بندی کرد.بی خوابی ای که از یک شب تا چند هفته ادامه دارد، بی خوابی موقت (گذرا)
نامیده می شود.اگر دوره های بی خوابی گذرا از زمانی تا زمان دیگر تکرار شود، بی خوابی، متناوب نام خواهد
گرفت. همچنین اگر بیشتر شبها رخ دهد و یک ماه یا بیشتر ادامه یابد آن را مزمن مینامیم.
علت های بی خوابی چیست؟
* کانکس مدرن و آلاچیق باغی و پشت بامی
شرکت آذین اندیشه البرز ( سهامی خاص) به شماره ثبت …
به نظر می رسد که وضعیت و موقعیت های ویژه ای باعث ایجاد بی خوابی در فرد می شوند.مثال هایی از این
حالات عبارتند از : سن بالا (بی خوابی بیشتر در افراد با سن بالای ۶۰ سال رخ می دهد) ، جنس زن وسابقه
افسردگی . اگر شرایط خاصی (مانند استرس،اضطراب،بیماری و یا استفاده از داروهای ویژه) هم در کنار سایر
عوامل وجود داشته باشد، بی خوابی محتمل تر خواهد بود. علل زیادی برای بی خوابی وجود دارد. بی خوابی
های گذرا و متناوب، عمدتا درافرادی است كه یكی از حالات زیر را دارند:
استرس ، سر و صدای محیطی ، گرمای بسیار زیاد محیط ، تغییر محیط اطراف ، مشکلات در برنامه خواب
بیداری طی مسافرت های هوایی ، اثرات جانبی برخی داروها.
بی خوابی مزمن پچیدگی بیشتری دارد و اغلب بعلت ترکیبی از عوامل پدید می آید که شامل مشکلات اولیه
در اختلالات بدنی یا اختلالات ذهنی است.یکی از شایع ترین علت های بی خوابی مزمن افسردگی است.علت
های زمینه ای دیگرمثل دردهای مفصلی ،بیماری های کلیوی،نارسایی قلبی،آسم،تنگی نفس در خواب،خواب
آلودگی شدید،سندرم پای بیقرار(restless leg syndrome)،بیماری پارکینسون و پركاری تیروئید (هایپرتیروئیدی)
نیز در این مورد مقصرند.
با این حال بی خوابی مزمن میتواند در اثرفاکتور های رفتاری خاصی مثل استفاده نامناسب از کافئین،الکل یا
مواد دیگر،بهم خوردن دوره های خواب طی شیفت های کاری یا سایر برنامه ها و فعالیت های شبانه نیز ایجاد
شود. بعلاوه نشان داده شده است رفتار های زیرنیز بی خوابی مستمر ایجاد می کنند: انتظار بی خوابی و
نگرانی از به خواب رفتن ، مصرف بیش از حد کافئین ، آشامیدن الکل قبل از خواب ، سیگار کشیدن قبل از
خواب ، مصرف غذای زیاد قبل از خواب، چرت زدن زیاد عصرانه ، برنامه خواب و بیداری نامنظم و تكراری . این
رفتار ها می توانند بی خوابی کنونی را طولانی کنند . کنار گذشتن این رفتار ها می توانند بی خوابی را از بین
ببرد. بی خوابی در مردان و زنان در تمام گروه های سنی یافت می شود، ولی به نظر می رسد که در زنان
(خصوصاً بعد ازیائسگی) و در پیری شایع تراز سایر موارد باشد. توانایی خوابیدن نسبت به نیاز به آن ، درسنین
بالاکاهش می یابد. همچنین بی خوابی در خانم های باردار خصوصاً در هفته های آخر باردارنیز شایع است.
درمان بی خوابی:
بی خوابی گذرا و بی خوابی متناوب میتواند نیاز به درمان خاصی نداشته باشد .اگر بی خوابی بخاطر یك تغییر
موقت در برنامه خواب بیداری باشد (مانند مسافرت های هوایی) ساعت بیولوژیکی فرد به شرایط طبیعی
خودش باز خواهد گشت.با این حالدر صورت پیدایش خواب آلودگی و کارایی نامناسب درطول روز،استفاده از
قرصهای خواب آور کوتاه اثر می تواند خواب و هشیاری روز بعد را بهبود بخشد. درمان بی خوابی مزمن شامل
مراحل زیر است: تشخیص و درمان مشکلات زمینه ای مدیکال و فیزیولوژیک ، تعیین رفتارهایی که می تواند بی
خوابی را بدتر کند و متوقف ساختن یا کاهش این رفتارها استفاده از قرصهای خواب ( اگر چه استفاده طولانی
مدت از قرصهای خواب برای بی خوابی مزمن مورد بحث است).بیماری که هرنوع قرص خوابی را مصرف می
کند باید تحت نظر پزشک باشد تا به دقت اثر بخشی دارو ارزیابی شده و عوارض جانبی به حداقل برسد.به طور
کلی این دارو ها در پایین ترین مقدار و در کوتاه ترین مدت ممکن (كه برای برطرف کردن مشکلات و علائم مورد
نیاز باشد) تجویز می شوند. بعضی از این داروها اگر ناگهان قطع شوند می توانند بی خوابی را دوباره برای یک
یا دو شب به فرد تحمیل كنند، به همین خاطر سعی میشود از كاهش تدریجی آنها استفاده شود. امتحان
کردن تکنیک های رفتاری برای بهبود بخشیدن خواب مانند درمان توسط relaxation therapy ، درمان از طریق
محدود کردن خواب(restriction therapy) و مقید سازی(Reconditioning)بسیار مفید خواهد بود .
Relaxation therapy
تکنیک های خاص و موثری وجود دارند که می توانند اضطراب و فشار بدنی را از بین ببرند یا کاهش دهند.در
نتیجه،عضلات شل شده و خوابی سرشار از آرامش ایجاد می شود.معمولاً زمان زیادی برای یادگیری این تکنیک
ها و دستیابی به آرمش موثر طول می کشد.
Restriction therapy
(محدود کردن خواب) بعضی از افراد که از بی خوابی رنج می برند ساعات زیادی را در تخت خواب برای به خواب
رفتن بدون هیچ موفقیتی صرف میکنند.این افراد می توانند از یک برنامه محدودیت برای خوابیدن بهره ببرند،
دراین برنامه ها ابتدا اجازه ساعات کمی خواب در طول شبانه روز را می دهند و به تدریج این ساعات افزایش
می یابند تا زمانی که یه یک خواب شبانه طبیعی تر حاصل گردد.
Reconditioning(مقید سازی)
درمان دیگری که میتواند مفید باشد اینست كه مکان و زمان خواب منحصراً برای خوابیدن است.به عبارت
دیگربهیچ عنوان تختخواب برای انجام کار دیگری غیر از خوابیدن استفاده نشود.در این روش به فرد توصیه می
شود که تنها هنگامی که خواب آلوده شده به تختخواب رود. واگرخوابش نمی آید برخیزد و از تختخواب خارج
شود و هنگامی که احساس خواب آلودگی می کند به تختخواب برگردد.در طی این روند فرد باید از چرت زدن
خود داری کند و روزانه سر ساعت مشخصی بیدار شده و به تختخواب رود.بمرور فرد خود را مقید خواهد کرد که
مکان و زمان خواب را به خوابیدن اختصاص دهد.
پنجشنبه 92/01/22
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگي
با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید
گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا؟
تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید
گفتمش تصویری از لیلی ومجنون رابکش
عکس حیدر در کنار حضرت زهرا کشید
گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن
در بیابان بلا، تصویر یک سقا کشید
گفتمش رنج و فراق و درد گشته حاصلم،
گریه کرد ،آهی کشید و زینب کبرا کشید
پنجشنبه 92/01/22
حجاب ،محافظی ستبر است که ازغنچه عفاف محافظت می کند.
حجاب ،کلیدنزدیکی به فاطمه زهرا (س) است.
حجاب ،دژوقلعه ای برای پاسداری ازگوهرعفاف است.
چهارشنبه 92/01/21
موادلازم برای لایه اول
برنج خام : یک پیمانه
سینه مرغ پخته و خردشده : یک عدد
پیاز : یک عدد
سیر: ۴ حبه
زرده تخم مرغ : ۳ عدد
نمک و فلفل و زعفران به میزان لازم
موارد لازم برای لایه دوم
زرشک : ۲ قاشق غذا خوری
خلال بادام : نصف پیمانه
سیب زمینی رنده شده : یک عدد متوسط
گوجه فرنگی سفت ریز شده : ۲ عدد
ذرت پخته : یک پیمانه
سفیده تخم مرغ : ۳ عدد
نمک : به میزان لازم
طرز تهیه
برنج رو مثل کته بپزید کمی هم بیشتر پخت عیبی نداره بهترم هست.
پیازرو ریز خرد کنید یا میتونید رنده هم بکنید تو کمی روغن تفت بدید سیر خرد شده رو هم بهش اضافه کنید.
بعد ازکمی تفت دادن مرغ رو باهاش قاطی کنید و تفت بدید بستگی به سلیقه خودتون داره چقدر سرخش کنید من که برای سلامتی
غذاها زیاد اهل سرخ کردن نیستم.
درآخر نمک و فلفل و زعفرون رو اضافه کنید. زعفرونش یه کم زیاد تر باشه کوکوتون خوشگلتر میشه.
میتونید یه خورده هم زردچوبه اضافه کنید بعد ازرو گاز برش دارید. روغن اضافه اش رو بگیرید البته اگه با ۳ قاشق غذاخوری روغن مایع
مواد رو تفت داده باشید دیگه نیازی به گرفتن روغن اضافیش نیست وقتی موادتون سرد شد برنج و زرده های تخم مرغ رو بهش اضافه
کنید خوب مخلوط کنید بعدش ته یه ظرف پیرکس رو چرب کنید و موادرو بریزین توش و صافش کنید.
برای لایه دوم سیب زمیینی ها رو سرخ کنیدو بعدش همه مواد گفته شده را باهاش مخلوط کنید حتما میدونید که زرشک رو اگه ازقبل
خیس کنید بهتره.فقط یادتون باشه لایه دوم نمک کمتری لازم داره این موادرو روی مواد اول ریخته و صافش کنید و بعد بزارید توفر نیم
ساعت تو حرات متوسط فر کافیه البته بستگی به خودتون داره که چقدر بخواید روش طلائی باشه من که زیاد طلائیش نکردم چون
همینطوری منظرش قشنگتر بود بعدش تزئین کنید ومیل کنید.
چهارشنبه 92/01/21
زهرا ترین زهره زهرای خلقت است
لیلاترین لیلی لیلای خلقت است
شیوا ترین سوال معمای خلقت است
گنجینه جزیره اسرار زینب است
سه شنبه 92/01/20
ایام فاطمیه و سالروز شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) یادآور بزرگترین جنایت تاریخ در حق آل الله
است؛ظلم و ستمی که شیون افلاکیان را در آورده و ناله ملائک را در پی داشته. فاجعه ای که دل صاحب
الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را هماره در اندوه دارد و اشک مبارکش را در جریان. یاد آوری مظلومیت
حضرت زهرا ( علیها السلام) موجب تقویت ولایت دوستداران اهل بیت( علیهم السلام) است.حضرت فاطمه
( علیها السلام) در روزهاى آخر زندگى فاطمه (علیها السلام) در روزهاى آخر زندگى، «اسماء بنت عمیس» را
فراخواند و فرمود: دوست ندارم بر پیکر زن پارچهاى بیفکنند و اندام وى زیر آن نمایان باشد.
اسماء پاسخ داد: من چیزى به شما نشان خواهم داد که درحبشه دیدم سپس چند شاخهتر خواست، آنها را
خم کرد و پارچهاى بر روى آن کشید و تابوت گونه ساخت. فاطمه ( علیها السلام) فرمود: چه چیز خوبى است
که در آن پیکر زن و مرد قابل تشخیص نیست. اى اسماء! هنگامى که جان دادم تو مرا غسل بده و نگذار کسى
نزد جنازه من بیابد . این اولین تابوتى بود که در اسلام ساخته شد و هنگامى که فاطمه ( علیها السلام) آن را
دید تبسمى کرد که تنها تبسم او بعد از وفات پدرش رسول خدا (صلى الله علیه و آله) بود. (1)
بیمارى فاطمه ( علیها السلام) روز بروز سختتر مىشد، فرزندان زهرا (سلام الله علیها) بخاطر مادرشان
بشدت نگران بودند و دل پاک على ( علیه السلام) از اندوه فاطمه (سلام الله علیها) در خون نشسته بود.
روز وفات، زهرا ( علیها السلام) وصایاى خود را به على (علیه اسلام) بیان فرمود و ایشان به شدت گریست.
فاطمه ( علیها السلام) ضمن سفارش فرزندانش به على ( علیه السلام) فرمود: یا على! مرا شبانه و آن هنگام
که چشمها در خواب است غسل بده، کفن کن و به خاک بسپار. دوست ندارم کسانى که حقم را غصب کردند
به تشییع جنازه من حاضر شوند و یا بر من نماز بخوانند. (2)
هنگامى که وفات فاطمه (سلام الله علیها) نزدیک شد، به «سلمى» (3) فرمود تا مقدارى آب آورد. زهرا (سلام
الله علیها) غسل کرد و بخوبى بدن خود را شستشو داد، لباسهاى پاکیزه خود را خواست و آنها را پوشید;
سپس از سلمى خواست تا رختخوابش را وسط حجره بگستراند آنگاه رو به قبله دراز کشید; دستها را زیر
صورت نهاد و گفت من هم اکنون قبض روح خواهم شد. خود را پاکیزه کردهام کسى مرا برهنه نکند. (4)
پس از وفات فاطمه ( علیها السلام) حسن وحسین ( علیهما السلام) وارد خانه شدند و سراغ مادرشان را
گرفتند، گفتند اکنون هنگام استراحت مادر ما نیست اسماء (5) به آنان گفت عزیزانم مادرتان از دنیا رفت.
حسن و حسین (ع) روى جنازه مادر افتادند و آن را مىبوسیدند و گریه مىکردند. حسن (ع) مىگفت:
مادرجان با من سخن بگو. حسین (ع) مىگفت: مادر جان من حسین توام، قبل از آنکه بخاطر غم فراقت روح از
بدنم جدا شود با من سخن بگو.
یتیمان زهرا (سلام الله علیها) به جانب مسجد شتافتند تا پدرشان را از مرگ غم انگیز مادر با خبر کنند. وقتى
خبر وفات زهرا (سلام الله علیها) به على (ع) رسید از شدت غم و اندوه بیتاب شد و فرمود اى دختر پیامبر
(ص) تو تسلى بخش من بودى بعد از تو از که تسلیتبجویم. (6)
صداى شیون یتیمان زهرا (سلام الله علیها) آواى جانسوز عزا بود که بگوش مردم مدینه رسید. عدهاى ازخواص
بنى هاشم به درون خانه رفتند، مردم مدینه نیز بیرون خانه اجتماع کردند و در حالى که بشدت مىگریستند
منتظر بودند جنازه زهرا (سلام الله علیها) را از خانه بیرون آورند تا در تشییع جنازه شرکت کنند ناگاه ابوذر از
خانه خارج شد و گفت: پراکنده شوید چون تشییع جنازه به تاخیر افتاد. (7)
شبانگاه على (علیه السلام) پیکر پاک فاطمه (سلام الله علیها) را غسل داد. (8) در هنگام غسل وى اسماء
نیز با على (ع) همکار داشت. (9)
تنى چند از پاک مردان و رازداران اهل بیت؛ چون سلمان فارسى، مقداد، ابوذر، عمار و حذیفه، عبدالله بن
مسعود (10) ، عباس و عقیل همراه حسن و حسین و على (علیهم السلام) بر پیکر دختر پیغمبرنماز گزاردند. (11
) شبانه فاطمه (سلام الله علیها) رادفن کردند، على (علیه السلام) او را بخاک سپرد (12) و اجازه نداد تا ابوبکر
بر جنازه او حاضر شود (13) على (علیه السلام) جایگاه زهرا (سلام الله علیها) را با زمین یکسان ساخت تا
مزارش شناخته نشود. (14) و به روایتى صورت چند قبر بنا کرد تا مزار واقعى مخفى بماند. (15)
سخنان حضرت على (علیه السلام) بر مزار حضرت زهرا(سلام الله علیها) کلینى عالم و محدث معروف
شیعى - متوفاى 328 ه.ق - مىنویسد:
پس از وفات فاطمه (سلام الله علیها)، على (علیه السلام) او را پنهان به خاک سپرد و جاى قبرش را ناپدید
کرد، سپس برخاست روبه مزار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) کرد و گفت:
سلام بر تو یا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ! از من و از دخترت که به دیدار تو آمده و اکنون در کنارت
زیر خاک خفتهاست، خداوند چنین خواسته که او زودتر از دیگران به تو ملحق شود.
اى پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ! شکیبائىام از فراق محبوبهات به پایان رسیده، و خویشتن داری
ام بخاطر جدایى سرور زنان عالم از دست رفته است. اما چه چاره جز آنکه طبق سنت تو بر مصائب صبر کنم،
آنچنان که در مصیبت جدائی ات صبر نمودم. من سرّ تو را در آرامگاهت نهادم و تو بر روى سینه من جاى دادى
«همه از خدائیم و به سوى خدا باز خواهیم گشت» همانا امانت به صاحبش رسید و گروگان دریافت گشت و
زهرا (سلام الله علیها) از دستم گرفته شد. اى رسول خدا (ص) پس از او آسمان و زمین در منظر نگاهم زشت
مىنماید. اندوهم جاودانه شد و شبم در بیخوابى مىگذرد و غمم پیوسته در دل است تا خدا مرا در جوار تو
ساکن گرداند.
غصهاى دارم که از شدتش دل به خون نشسته و اندوهى دارم بهت آور، چه زود جمع ما را به پریشانى کشانید
و میان ما جدائى افکند تنها بسوى خداوند شکایت مىبرم به همین زودى دخترت از همدست شدن امتت بر
ربودن حقش به تو خبر خواهد داد، همه سرگذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه، چه بسا درد دلهائى
که چون آتش در سینهاش مىجوشید و در دنیا راهى براى گفتن و شرح دادن آن نیافت او هم اکنون مىگوید و
خداوند هم داورى مىکند و او بهترین داوران است. سلام بر شما سلام وداع کننده که نه خشمگین است و نه
دلتنگ اگر مىروم بخاطر دلتنگی ام نیست و اگر بمانم بخاطر بدگمانی ام به خدا از آنچه به صابران وعده داده
نباشد.
آه، آه صبر آرام بخش و زیباست و اگر بیم چیرگى ستمکاران نبود براى همیشه چون معتکفان دراینجا مىماندم
و چون فرزند مرده شیون سرمىدادم و سیل آسا مىگریستم. خدا گواه است که دخترت پنهان بخاک سپرده
مىشود در حالى که حقش غصب شد و از ارثش محروم گشت. با اینکه هنوز روزى چند از وفاتت نگذشته بود
و بر خاطرهها از یادت غبار کهنگى ننشسته بود.
اى رسول خدا! دل را به یاد تو آرام میدارم درود خدا بر تو و سلام و رضوان خدا بر فاطه (سلام الله علیها) باد» . (16)
على (علیه السالم) از فراق فاطمه ( علیها السلام) به شدت اندوهگین بود، رنج و اندوه على (ع) در سخنان از
دل برآمدهاى که درکنار مزار زهرا (سلام الله علیها) گفته است هویدا است. گاه نیز سوز دل خود را در
مرثیههایى که مىسرود و یا زمزمه مىکرد نشان مىداد. در دیوانى که منسوب به امیرالمومنین (ع) است
شعرى با نوزده بیت آمده که على (ع) آنرا بر مزار فاطمه زهرا ( علیها السلام) سروده است. (17)
اما ابوالعباس مبرد - متوفاى 285 ه - دو بیت از آن شعرها را با اندکى تفاوت ذکر کرد. و گوید على (ع) به این
اشعار تمثل جست.
لکل اجتماع من خلیلین فرقه *** و کل الذى دون الممات قلیل
و ان افتقادى واحدا بعد واحد *** دلیل على ان لایدوم خلیل (18)
جمع هر دو دوستى را عاقبت فراق و پریشانى است و هر چیز جز مرگ ناچیز است و اینکه من دوستى را پس
از دوست دیگر از دست مىدهم نشان آن است که هیچ دوستى جاوید نمىماند.
در جستجوى مزار فاطمه ( علیها السلام) «و لاى الامور تدفن سرا بضعه المصطفى و یعفى ثراها»
پاره تن مصطفى چرا پنهان بخاک سپرده شد و مزارش پنهان ماند؟
بدون هیچ تردیدى پس از دفن شبانه و مخفیانه زهرا (ع) مزارش نیز پنهان داشته شد. اما چرا بایستى درشهر
پیامبر (ص) مزار تنها دخترش که به فاصله کوتاهى از او به دیدار خدا شتافت مخفى بماند؟ چرا نباید آنگونه که
شایسته مقام اوست انبوه مردم در عزاى او و تشییع جنازهاش شرکت کنند و بر او نماز بگزارند و دفنش
نمایند؟ آیا اینها بخاطر اجراى وصیت زهرا (ع) نبود؟ از این رو آن روزها کسى بدرستى جایگاه مزار فاطمه (ع) را
نمىدانست و اگر کسى از على (ع) سراغ مزار فاطمه (ع) را مىگرفتبه احتمال قوى پاسخش به سکوت
برگزار مىشد.
سکوتى که در آن هزاران نکته اعتراض آمیز نهفته بود زیرا على (ع) سعى و اصرار فراوان در پنهان داشتن مزار
زهرا (ع) داشتبدین خاطر جایگاه مزار فاطه را با زمین یکسان کرد آنگاه صورت هفت قبر (19) و یا چهل قبر در
بقیع ترتیب داد و هنگامى که مردم به بقیع رفتند صورت چهل قبر را دیدند از این روشناخت مزار فاطمه (ع) بر
آنان مشکل افتاد. (20)
طبرى در دلائل الامامه مىنویسد آن روز صبح مىخواستد زنها را ببرند که قبرها رانبش کنند و جنازه زهرا (ع)
را از قبر بیرون آوردند و بر آن نماز بخوانند اما با تهدید على (ع) منصرف شدند. (21)
با این وجود در مورد مزار فاطمه زهرا (ع) چهار قول وجود دارد:
1- برخى مزار فاطمه (ع) را در بقیع مىدانند از جمله اربلى در کشف الغمه و سید مرتضى در عیون المعجزات
(22) اهل سنت نیز عموما بر این باورند آنان مزارى را که درکنار مزار چهار امام (ع) وجود دارد مزار فاطمه دختر
رسول خدا (ص) مىدانند. (23)
2- برخى چون ابن سعد و ابن جوزى گویند فاطمه (سلام الله علیها) رادر خانه عقیل دفن نمودهاند. (24)
3- برخى مزار فاطمه (سلام الله علیها) را در روضه پیامبر (ص) مىدانند.
4- عدهاى گویند فاطمه (ع) را در خانهاش دفن نمودند که قرائن، روایات و اقوال زیادى این قول را تایید مىکند
که عبارتنداز:
1- هیچ دلیلى نداشت که على (ع) فاطمه زهرا (ع) را در جوار پیامبر (ص) به خاک نسپارد زیرا خانه فاطمه (ع)
درکنار خانه رسول خدا (ص) بود و بنابراین خانه فاطمه فضیلتبیشترى نسبتبه بقیع داشت آنگونه که حتى
بعدها ابوبکر و عمر هم هنگام مرگشان وصیت کردند در جوار پیامبر ( صلى الله علیه و آله) دفن شوند. امام
حسن مجتبى (ع) هم هنگام شهادت وصیت نمود کنار جدش بخاک سپرده شود که متاسفانه اهل بیت (ع)
هنگام اجراى وصیتبا مخالفتبرخى روبرو شدند. (25)
و از این رو حضرت را در کنار جدهاش «فاطمه بنت اسد» بخاک سپردند. (26)
در اینجا روشن مىشود: اول آنکه اهل بیت تاکید داشتند تا در کنار پیامبر (ص) به خاک سپرده شوند و دوم
امام حسن ( علیه السلام) کنار مزار فاطمه بنت اسد دفن گردید بنابراین مزارى که در بقیع در کنار مزار چهار
امام ( علیهم السلام) قرار دارد مزار فاطمه بنت اسد است نه مزار فاطمه زهراء (ع) !
2- هر چند دفن فاطمه (ع) شبانه صورت گرفت اما با توجه با بافتشهرى مدینه در آن زمان انتقال فاطمه (ع) از
خانهاش به بقیع و عبور ازکوچههاى تنگ و از جلوى خانههاى کوچکى که به سبک روستاها غالبا حیاطى هم
نداشتند چندان آسان نمىنماید زیرا کافى است تنها در این مسیر چشمى بیدار باشد و یا بیدار شود و همه
نقشهها بر باد رود.
3- سخن على (ع) بر مزار فاطمه (ع) که پس از دفن او برخاست و رو به قبر پیامبر (ص) کرد و فرمود «السلام
علیک یا رسول الله عنى و عن ابنتک النازله فى جوارک» (27) یعنى: سلام بر تو اى رسول خدا (ص) ازمن و از
دخترت که در جوار تو فرود آمده.
و طبق نقل کلینى: «السلام علیک عنى و عن ابنتک و زائرک و البائنه فى الثرى ببقعتک» (28) یعنى: اى
رسول خدا (ص) ! از من و دخترت که به دیدار تو آمده و در کنارت که زیر خاک آرمیده درورد باد.
از هر دو عبارت کافى و نهج البلاغه چنین استفاده مىشود که على (ع) پس ازدفن فاطمه (ع) رو به قبر پیامبر
(ص) کرد. بنابراین معلوم مىشود قبر شریف نبوى (ص) در پیش روى او بود، و اگر على (ع) در بقیع بود بایستى
رو به سوى قبر حضرت مىکرد نه رو به قبر شریف پیامبر. دیگر اینکه به تصریح ذکر شده که فاطمه (ع) در جوار
پیامبر (ص) و در کنار او به خاک سپرده شده است.
4- شیخ صدوق ابن بابویه عالم بزرگ شیعه - متوفاى 389 ه - گوید: برایم ثابتشده که فاطه (ع) رادر خانهاش
دفن نمودند، پس از آنکه مسجد را توسعه دادند قبر فاطمه (ع) در مسجد واقع شد. من سالیکه به سفر حج
رفتم در مدینه رو به سوى خانه فاطمه (ع) که از اسطوانه روبروى باب جبرئیل تا پشتحظیره مرقد نبوى است
نمودم و در آنجا زیارت فاطمه را به جا آوردم. (29)
گروهى دیگر از علماء نظیر علامه حلى و علامه مجلسى معتقدند که فاطمه (ع) را درخانهاش دفن نمودند. (30)
5- شیخ طوسى - متوفاى 460 ق - گوید صحیح آن است که فاطمه (ع) در خانهاش یا روضه پیامبر (ص) دفن
گردید، زیرا دیثشریف پیامبر (ص) این مطلب را تایید مىکند که فرمود: «ما بین قبرى و منبرى روضه من ریاض
الجنه» بین قبر و منبرم باغى از گلشنهاى بهشت است. (31)
در صورتى که مکان روضه را وسیعتر بدانیم قول شیخ طوسى نیز قابل قبول است و گرنه خانه فاطمه (ع) ما
بین قبر ومنبر پیامبر (ص) نبوده استبلکه پایین قبر پیامبر (ص) قرار داشته است.
6- درسال 886 ق بدنبال آتش سوزى درمسجد نبوى در مدینه سمهودى تاریخ نگار و مدینه شناس معروف که
ازعلویان مصرى ساکن مدینه بود ماموریت نظارت بر تعمیرات را به عهده گرفت از این رو به مقصوره قدم نهاد تا به
کار خویش پردازد در هنگام تعمیر قبرى در زیر کف اطاق حضرت فاطمه ( علیها السلام) پیدا شد که باید قبر
فاطمه (ع) دختر پیامبر (ص) باشد. (32)
7- وجود مزار شریف فاطمه (ع) درحجرهاش معروف و مشهور بوده زیرا به عهد سمهودى خدام حرم شریف
نبوى (ص) مردم را هنگام زیارت مردم را راهنماى مىکردند تا جلو حجره فاطمه (ع) قدرى از کنار ضریح پیامبر
(ص) فاصله گیردند مبادا پا بر مزار فاطمه (ع) نهند. زیرا مىدانستد که بنا بر یکى از اقوال آنجا مزار فاطمه (ع)
است. (33)
8- مردى از امام جعفر صادق (ع) مکان مزار فاطمه (ع) را سوال نمود حضرت فرمود: «در خانهاش دفن شد» . (34)
9- به موجب روایتى که معتبرترین کتب شیعه نظیر اصول کافى، عیون اخبار الرضا، مناقب و دیگر کتابها آن را
نقل کردهاند: مردى از حضرت رضا (ع) مکان قبر فاطمه (ع) را پرسید حضرت فرمود فاطمه (ع) را در خانهاش
دفن نمودند بعد از آنکه بنى امیه مسجد را توسعه دادند قبر فاطمه (ع) در مسجد واقع شد. (35)
10- مردى بنام ابراهیم بن محمد همدانى نامهاى به امام على النقى نوشت و از حضرت محل دفن فاطمه (ع)
را سوال کرد. امام در پاسخ وى نوشت او را کنار جدم رسول خدا (ص) بخاک سپردند. (36)
بنابراین با توجه به دلائلى که ذکر شد جاى تردید باقى نمىماند که فاطمه زهرا ( علیها السلام) در خانهاش
دفن گردید بخصوص که ائمه علیهم السلام نیز این موضوع را با صراحتبیان فرمودهاند و به یقین فرزندان بهتر
جاى قبر مادرشان را مىدانند و اهل خانه از درون خانه بهتر خبر دارند اگر فاطمه (سلام الله علیها) دستور
ساختن نعش رابه اسماء مىدهد نه براى این است که جسد او را مىخواستند جابجا کنند بلکه بدین جهت
است که چند تنى که بر او نماز مىگزارند پیکرش را نبیند و اگر على (ع) صورت قبرهاى در بقیع بنا مىکند
بدان خاطر است تا مزارهاى واقعى در آن مقطع خاص زمانى مخفى بماند واگر با کسانى که قصد شکافتن آن
قبرهاى غیر واقعى را دارند به مقابله جدى برمىخیزد بدان خاطر است که اگر آن شبه قبرها شکافته شود بر
آنان تردیدى نخواهد ماند که فاطمه در خانهاش به خاک سپرده شده و هر چند على (ع) مزار فاطمه را با زمین
یکسان قرار داده بود اما کنجاویها راز نهفته را آشکار مىکرد. بعد از گذشت آن دوران خاص دیگر پنهان داشتن
مزار دلیل خاص نداشت و از این رو فرزندان فاطمه (ع) یعنى حضرت امام جعفر صادق امام رضا و امام على
النقى (که درود خدا بر آنان باد) با صراحت فرمودند که مزار فاطمه (علیها لاسلام) درخانهاش مىباشد و در کنار
پیامبر ( صلى الله علیه و آله) بخاک سپرده شده است. اکنون تنها پاسخ به این سوال باقى است که مکان
حجره فاطمه زهراء ( علیها السلام) در مسجد نبوى کجاست؟
در پاسخ به این سوال مورخ کبیر اهل سنتشیخ محمود بن محمد النجار در کتابش الدره الثمینه فى اخبار
المدینه چنین مىنویسد: قبر فاطمه رضى الله عنها در خانه اوست که عمر بن عبد العزیز آن را ضمیمه مسجد
کرد خانه او امروز داخل مقصوره و پشتحجره پیامبر (ص) است و در آن محرابى قرار دارد. همچنین قبر پیامبر
(ص) وسائر حجرات همسرانش در مسجد قرار دارد. (37)
تاریخ وفات در تاریخ وفات حضرت زهرا (ع) نیز اختلاف است عدهاى از علماء شیعه و سنى وفات فامه زهرا (ع)
را 75 روز (38) و عده اى 95 روز بعد از وفات پیامبر (ص) مىدانند. (39)
یکى از مواردى که موجب اختلاف شده این است که در خط کوفى تقطه گذارى وجود نداشته است. واز این رو
خمس و سبعون (75 روز) و خمس و تسعون (95 روز) هر دو یکسان نوشته مىشده که در خواندن و قرائت آن
اشتباه پیش آمده است.
با توجه به اینکه وفات پیامبر (ص) در روز دوشنبه 28 صفر سال یازدهم هجرى قمرى مطابق 7 خرداد سال 11
ه.ش اتفاق افتاد بنابر گفته اول (75 روز) تاریخ وفات فاطمه (ع) 13 جمادى الاولى سال یازدهم ه.ق مطابق
هفدهم مردادماه سال 11 هجرى شمسى و بنابر گفته دوم (95 روز) تاریخ 3 جمادى الاخر سال 11 ه.ق
مطابق با ششم شهریور سال 11 هجرى شمى مىباشد البته گفتههاى دیگر در تاریخ وفات حضرت زهرا
هست اما فاصله 75 روز یا 95 روز با نظر اهل بیت (ع) هماهنگ است از این رو ما را با دیگر گفتهها کارى
نیست. با توجه به قرائنى چند آنچه صحیحتر مىنماید 95 روزاست. (40) .
———
سه شنبه 92/01/20
بی خوابی برای همه ما ممکن است هر از گاه اتفاق بیفتد ولی گاهی بی خوابی ها مکرر می شود و به
تدریج کار و زندگی روزانه ما را مختل می کند.
بی خوابی برای همه ما ممکن است هر از گاه اتفاق بیفتد ولی گاهی بی خوابی ها مکرر می شود و به تدریج
کار و زندگی روزانه ما را مختل می کند. در این صورت به فکر چاره باید بود. شاید هم به فکر مصرف داروی خواب
آور بیفتید تا مشکل را حل کنید. بی خوابی شکایت شایعی است که حدود ۳۰ درصد از کل جمعیت را گرفتار
می کند و بسیاری از اوقات ممکن است به هیچ درمانی نیاز نداشته باشد. امروزه در ۸۰ درصد بیماران بی
خواب می توانیم علت اصلی را کاملا تشخیص دهیم. با هم نگاهی می اندازیم به ۸ دلیل شایع بی خوابی…
1) مواد غذایی و نوشیدنی های خاص: ممکن است برخی غذاها در بی خوابی نقش داشته باشند. احتمالا
وجود «تریپتوفان» در رژیم غذایی برای خواب ضروری است. تریپتوفان نوعی اسید آمینه لازم برای بدن است که
در بعضی مواد پروتئینی از جمله گوشت، لبنیات، و تخم مرغ یافت می شود. وجود تریپتوفان برای ساخته شدن
«سروتونین» الزامی است. در واقع سروتونین نقش عمده را در خواب دارد. سروتونین جزء انتقال دهنده های
عصبی است که عامل انتقال شیمیایی پیام های الکتریکی از یک سلول عصبی به سلول دیگر است. آن رژیم
غذایی که به طور عمده از غلات و به ویژه ذرت تشکیل یافته باشد، از نظر تریپتوفان فقیر است. پس نوع تغذیه
ممکن است گاهی سبب بی خوابی شود. از سوی دیگر، هر نوع نوشیدنی حاوی مواد محرک مغزی نیز می
تواند سبب بی خوابی شود. آشناترین این آشامیدنی ها چای است. مواد دیگری که حاوی «کافئین» باشند، از
جمله قهوه و کاکائو نیز همین وضعیت را پدید می آورند. نیم ساعت پس از نوشیدن چای یا قهوه میزان کافئین
در خون به حداکثر می رسد. این میزان در طول سه تا ده ساعت به نصف تقلیل می یابد. از این رو نوشیدن
چای و قهوه یکی دو ساعت پیش از خواب می تواند سبب بی خوابی شود. در کسی که به مصرف کافئین
عادت ندارد، مقدار نسبتا کمی در حدود ۲۵۰ میلی گرم کافئین، ممکن است حتی موجب بروز نشانه های
مسمومیت با کافئین شود. برای اینکه امکان مقایسه فراهم گردد، باید گفت که یک فنجان قهوه حاوی ۱۵۰
میلی گرم کافئین است و در یک فنجان چای به طور متوسط ۷۵ میلی گرم کافئین وجود دارد. یک لیوان نوشابه
از نوع کولا در حدود پنجاه میلی گرم و یک قطعه کوچک شکلات ۲۵ میلی گرم کافئین دارد. در کودکان نظر به
کوچکی جثه، مقادیر کم کافئین می تواند موجب بی خوابی شود.
۲) اضطراب: در یک فرد جوان که از نظر جسمی سالم است، علت اصلی بی خوابی در بیشتر موارد نوعی
اضطراب است. اضطراب ساده و زودگذر پدیده ای است که همه افراد پیش از حضور در جلسه امتحان و یا قبل
از یک دیدار مهم احساس کرده اند. این اضطراب معمولا باعث یک یا چند شب بی خوابی می شود که به صورت
اختلال در به خواب رفتن ظاهر می شود. گاهی بی خوابی ناشی از اضطراب مزمن و پیچیده عصبی (روان
پریشی) است. در این صورت زمینه اختلال ویژه روانی شامل خواب و رویا هم می شود و یا در شب تظاهر می
کند. در این موارد شخص می ترسد که در هنگام خواب اتفاق بدی برایش روی دهد. برخی افراد هستند که به
علت ترس از دیدن کابوس نمی توانند بخوابند. گاهی بی خوابی ممکن است نخستین نشانه آغاز یک بیماری
شدید روانی باشد و برخی از بیماران که چند بار به عود بیماری شدید روانی دچار شده اند، گاهی با شروع
بی خوابی متوجه می شوند که عود دیگری در کار است و خود شخصا با مراجعه به پزشک و از سرگرفتن درمان
از عود بیماری جلوگیری می کنند. گاهی نیز اضطراب مزمن آن چنان موجب تنش و خستگی عضلانی می شود
که شخص به علت احساس درد ماهیچه ها از خواب بر می خیزد.
۳) افسردگی: افسردگی در افراد میانسال و مسن می تواند سبب بی خوابی شود. در چنین مواردی علاوه بر
بی خوابی، نشانه های دیگری، همچون بی اشتهایی و کاهش وزن، احساس خستگی همیشگی، نداشتن
نیرو و بی میلی به زندگی مشهود است. در جوانان، افسردگی ممکن است سبب افزایش خواب و اشتها
شود.
۴) بیماری های غده تیروئید: پرکاری تیروئید باعث خواب های کوتاه مدت و گسیخته می گردد. اما کم کاری
تیروئید موجب خواب آلودگی زیاد می شود.
۵) محل و ساعت خواب: خوابیدن در جای ناآشنا، تغییر دایمی ساعت خواب که از جمله در کار نوبتی ملاحظه
می شود، سر و صدای زیاد در محیط و ناراحت بودن بستر از دلایل بی خوابی است.
۶) افزایش سن: با بالا رفتن سن به طور طبیعی، کاهش در زمان خواب و افزایش در دفعات بیداری در طول
شب به وجود می آید. البته در تعداد کمی از افراد با افزایش سن میزان خواب هم بیشتر می شود.
۷) اثرات مستقیم داروها: برخی از داروها به طور مستقیم باعث بی خوابی می شوند، از آن جمله به داروهای
محرک اعصاب مانند «آمفتامین» و «کافئین» باید اشاره کرد. یک گروه از داروهای ضدافسردگی تحت عنوان
مهار کننده های آنزیم «منوآمینو آکسیداز» ممکن است سبب بی خوابی شوند. البته پزشک در صورت تجویز
این داروها، زمان مناسب مصرف آنها را ذکر خواهد کرد تا از بی خوابی شبانه جلوگیری شود. الکل در
کشورهای غربی از علل عمده بی خوابی شبانه و خستگی و کسالت پس از برخاستن از خواب می باشد.
۸) قطع ناگهانی برخی داروها: قطع ناگهانی برخی داروها که اثر خواب آور دارند، با بی خوابی توام می شود، از
جمله باید به «باربیتورات ها» اشاره کرد. البته در ایران تنها یکی از این گروه داروها به نام فنوباربیتال به کار می
رود که کاربرد ضدتشنجی دارد و داروی بسیار مناسبی نیز هست و به هر حال قطع آن فقط باید طبق توصیه
پزشک انجام گیرد. به دنبال قطع ناگهانی بعضی از آرام بخش های ضعیف مانند دیازپام هم ممکن است برای
چند شب بی خوابی پدید آید. از این رو قطع این داروها باید به تدریج صورت پذیرد.
سه شنبه 92/01/20
انبه خوب، پوست یكنواختی دارد و معمولا نرم است و اگر لكههای سبز تیره روی آن باشد، به این معنا است
كه هنوز نرسیده است.
انبه جزو اولین میوههایی است كه در مناطق گرمسیری و استوایی مورد استفاده انسان قرار گرفته است.
هیچ میدانید زادگاه این میوه به كجا بازمیگردد؟ به دامنه كوههای هیمالیا در كشور هند و برمه. بیش از ۴
هزار سال پیش درخت همیشه سبز این میوه در این منطقه پیدا شده و كمكم میوهاش به سایر كشورها
معرفی شده است. جالب است بدانید كه ۴۰ تا ۶۰ عدد از این درختان هنوز در این نواحی باقی ماندهاند و
جالبتر اینكه انبههای زمان قدیم به خوشمزگی انبههای امروزی نبودهاند زیرا بافت فیبری آنها بیشتر بوده
است. به این میوه در زبان فارسی انبه میگفتهاند و امروز نیز به همین نام شهرت دارد و نام انگلیسی انبه
مانگو است كه از عبارتی گرفته شده كه جلوتر توضیح خواهیم داد. از آنجا كه هند زادگاه این میوه به حساب
میآید در آیین هندو آن را غذای خدایان میدانستند و نام مانگو از كلمه مانكای گرفته شده است كه بعدها
پرتغالیها آن را به مانگا تغییر داده و بعد از سالها به این نام امروزی شهرت یافته است به طوری كه این روزها
به عنوان یك میوه با ارزش تغذیهای فراوان مورد استفاده قرار گرفته است و به عنوان منبع ویتامین C ، بتا
كاروتن و پتاسیم به حساب میآید.
بهترین نوع انبه به نام آلپونسو در هند كشت میشود كه به شاه انبه شهرت دارد. به علاوه در كشور خودمان
نیز این میوه كشت میشود و استان هرمزگان و به خصوص شهرستانهای میناب و رودان از جمله مناطق
كشت این میوه به حساب میآیند و باغات این میوه در این شهرستانها به چشم میخورند.
كاهنده فشار خون
همان طور كه گفتیم این میوه از منابع بسیار خون پتاسیم به حساب میآید به طوری كه مصرف آن به افراد
مبتلا به فشار خون توصیه میشود. جالب است بدانید كه هر انبه كامل كه ۶۴۰ گرم وزن دارد تامینكننده ۳۳
درصد از نیاز افراد بزرگسال به پتاسیم است و مصرف هر روز این میوه به كاهش فشار خون افراد مبتلا به فشار
خون بالا بسیار كمك میكند. جالب است بدانید مطالعات نشان دادهاند، دریافت روزانه ۲۳۰۰ تا ۳۱۰۰ میلی
گرم از این ماده مغذی در یك روز توانسته است فشار خون افراد را به میزان ۲۵ درصد كاهش دهد و مرگ و میر
ناشی از فشار خون بالا را كنترل كند.
این میوه اندیس گلایسمی بالایی نیز دارد یعنی وقتی مصرف میشود قند خون به یكباره افزایش پیدا میكند و
موجب ترشح هورمون انسولین میشود. با ترشح این هورمون قند به داخل سلولها روان شده و دوباره افت
پیدا میكند به این دلیل فرد دوباره احساس گرسنگی میكند و همین موضوع موجب زود به زود گرسنه شدن
فرد و پرخوری او میشود. به علاوه، این میوه را افراد دیابتی باید با احتیاط مصرف كنند زیرا نیاز به انسولین با
خوردن این میوه افزایش پیدا میكند. این میوه در هر ۱۰۰ گرم از خود دارای ۵۷ كالری انرژی است و باید این
میزان كالری را در برنامه غذایی روزانه محاسبه كرد.
میوهای برای كمخونها
همه ما میدانیم كه مشكل كمخونی در افرادی كه از گوشت قرمز استفاده نمیكنند، بیشتر دیده میشود.
به این دلیل به این افراد توصیه میشود تا از منابع گیاهی این ماده مغذی بیشتر استفاده كنند. به علاوه در كنار
مواد غذایی آهندار گیاهی بهتر است از غذاهایی استفاده شود كه جذب این آهن گیاهی را بالا میبرند. در
این میان، انبه در دسته میوههایی جای میگیرد كه میتوان آن را به همراه منابع گیاهی آهن دار مورد
استفاده قرار داد. حتما میپرسید چرا؟ باید در جواب بگوییم كه در هر ۱۰۰ گرم از این میوه ۳۷ میلیگرم
ویتامین C و ۲۰۰۰ میكروگرم بتاكاروتن وجود دارد كه مطالعات نشان دادهاند دریافت همزمان این مواد مغذی با
آهن جذب رودهای این ماده معدنی را افزایش میدهد. بتاكاروتن در روده با آهن باند شده و از پیوند آن با
تركیباتی مثل فیتاتها كه مانع جذب آهن میشوند، جلوگیری كرده و به این ترتیب كم خونی برطرف میشود.
انبه علیه سرطان
شاید باورتان نشود اگر بگوییم كه مطالعات نشان دادهاند، مصرف مرتب این میوه از بروز سرطان رحم پیشگیری
میكند زیرا انبه دارای تركیبی با خاصیت آنتیاكسیدانی است كه به آن بتاكریپتوگزانتین میگویند. در
مطالعهای كه بیش از ۱۵هزار زن در آن شركت داشته اند و به مدت ۱۵ سال به طول انجامیده است دیده شده
با مصرف مرتب این میوه، سطح این تركیب در خون آنها بالارفته و به میزان قابل ملاحظه ای احتمال ابتلا به این
بیماری در آنها كاهش یافته است. حتی دیده شده است وجود این تركیب در بدن افراد از عود مجدد سرطان در
افرادی كه قبلا به این بیماری مبتلا شدهاند كمك فراوانی میكند.
یكی دیگر از دلایل پیشگیریكننده از بروز سرطان و حتی عفونتهای گوناگون، ایجاد یك سیستم ایمنی بسیار
قوی است كه مطالعات نشان دادهاند این میوه به دلیل ویتامین C و بتاكاروتن بالایی كه دارد دارای چنین
خاصیتی است. به این دلیل مصرف مرتب انبه در برنامه غذایی از بروز عفونتهای ویروسی و رشد تومورهای
بدخیم در بدن جلوگیری میكند. بهعلاوه تحقیقات نشان دادهاند، دریافت مقادیر بالای بتاكاروتن موجب فعالیت
هرچه بیشتر سلولهای سیستم ایمنی میشود به این دلیل متخصصان تغذیه انبه را به گروههای سنی با
سیستم ایمنی ضعیفتر مانند سالمندان، بچهها و زنان باردار توصیه میكنند.
طرز خرید انبه
وقتی میخواهید این میوه را بخرید و به خانه ببرید، اول خوب به انبهها نگاه كنید. توجه داشته باشید كه
پوست یكنواختی داشته باشند البته ممكن است قسمتهایی روی این میوه وجود داشته باشند كه به رنگ
سبز تیره، زرد و قرمز در آمده است. به علاوه، هنگامیكه آن را فشار میدهید، پوست این میوه باید نرم باشد.
اگر لكههای سبز تیره روی این میوه باشد یعنی این میوه به خوبی نرسیده است و میتوان آن را در دمای اتاق
قرار داد كه با گذشت چند روز میرسد و به محض آنكه كاملا رسید میتوان آن را به مدت دو هفته در یخچال
نگهداری كرد. در ضمن، برای تسریع در رسیدن این میوه میتوانید آنها را داخل پاكت كاغذی قرار داده و در دمای
اتاق قرار دهید كه سرعت فرآیند رسیدن این میوهها افزایش پیدا میكند.
روشهای خوردن انبه
سادهترین روش خوردن این میوه آن است كه آن را پوست گرفته و به شكل تازه آن را میل كنید. میتوانید آن را
به همراه كمیآبلیمو به شكل یك نوشیدنی در آورده و در این روزهای گرم تابستان مورد استفاده قرار دهید.
مصرف این میوه به همراه كمیبستنی و یا مخلوط شده با شیر نیز میان وعدههای بسیار مغذی را برایتان مهیا
میكند كه میتوانید از خوردنشان لذت ببرید.
اما یكی از نكاتی كه باید در هنگام خوردن این میوه به خاطر داشته باشید آن است كه برخی از افرادی كه به
آلرژی تماسی مبتلا هستند با تماس با پوست این میوه دانههای قرمز رنگی در پوستشان ایجاد میشود.
بهترین توصیه به این افراد آن است كه از انبههای كاملا شیرین استفاده كنند تا كمترین واكنشهای
حساسیتی ایجاد شود.
شما میتوانید در فصولی كه این میوه در دسترس شما نیست آن را به برشهای نازكی درآورده و خشك كنید.
فراموش نكنید این میوه میتواند یكی از اجزای سالاد میوه را تشكیل دهد و یا آنكه به شكل پوره به همراه
سایر میوهها به مصرف برسد. از این میوه، شربت، ترشی و مربا تهیه میكنند.
این میوه به دلیل تركیبات اسیدی كه دارد میتواند به هضم پروتیینها كمك كند. به این دلیل در وعدههای
غذایی سنگین اگر مقدار كمیاز این میوه به مصرف برسد به هضم غذا در سیستم گوارشی كمك میكند. به
همین دلیل توصیه میشود انبه را با معده خالی میل نكنید بلكه آنرا بعد از صرف غذا و یا ترشی آن را به
همراه غذا به مصرف برسانید.
شاید خیلی به مذاقتان خوش نیاید اگر بگوییم كه در برخی از كشورها مانند مكزیك و هند برشهای این میوه را
با كمیفلفل قرمز و نمك میخورند البته برشهای كال این میوه و جالبتر اینكه در هند آن را با نوعی رب شور
كه بگونگ نام دارد و از ماهی و یا میگو تهیه شده است، میخورند.
دوشنبه 92/01/19
زندگینامه و خاطره ای از شهید مريم فرهانيان
نام : مریم فرهانیان وصیتنامه شهیده مریم فرهانیان - به ولايت فقيه ارج بنهيم و بدانيم كه الان امام خميني بر
ما ولايت دارد
تولد : ۲۴ دی ماه سال ۱۳۴۲
محل تولد : آبادان در خانوادهای متوسط و مذهبی
تاریخ شهادت : ۱۳ مرداد ماه ۱۳۶۳
محل شهادت : گلستان شهداء آبادان در اثر اصابت خمپاره دشمن
محل دفن : گلزار شهدای آبادان
در ۱۴ سالگی با کمک برادر رشید خود «شهید مهدی فرهانیان» خود را مجهز به سلاح معرفت و بصیرت الهی
کرد و با درک صحیح از وضعیت حاکم بر کشور و نیز ماهیت استکبار جهانی امپریالیسم،مبارزات خود را علیه
ظلم های رژیم پهلوی آغاز کرد .
این شهیده بزرگوار با اوجگیری مبارزات مردم در جریان انقلاب اسلامی در تظاهرات و راهپیماییهای مردمی
علیه حکومت شاهنشاهی شرکت کرد و با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران به
جمع این خیل عاشق پیوست و دورههای آموزشی را با موفقیت به پایان رساند.و با آغاز جنگ تحمیلی درشهر
آبادان را ترک نکرد و دوشادوش برادران رزمنده به دفاع ازخاک کشورش پرداخت .
شهیده مریم فرهانیان درسن ۱۷ سالگی در بیمارستان امام خمینی (ره) آبادان مشغول امدادگری شد و به
مدت سه سال به کار امدادگری و پرستاری از مجروحین جنگ در بیمارستان های مختلف آبادان ادامه داد که در
این مدت یک بار به شدت زخمی شد و به اجبار در بیمارستان بستری شد .
وی کسی بود که زینب وار از برادران رزمنده مجروح پرستاری می کرد.مریم فرهانیان یکی از ۱۸ نفر خواهران،
امدادگران داوطلب بود که در زمان جنگ در بیمارستان طالقانی آبادان در قسمتهای مختلف، خالصانه خدمت
کرد وی در تمام مدت عمر گرانبهایش با بیداری و هوشیاری سیاسی، دینی زندگی کرد رفتار و منش این
شهیده الگوی زن مسلمان ایرانیست .
اين شهيده بزرگوار از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي تا روز شهادت با بيداري كامل و حس زيباي عشق و ايثار
در شهر مقاوم آبادان مشغول خدمت و ترويج اخلاق، رفتار و منش يك زن مسلمان بود. به هنگام شكست
محاصره آبادان و آزادي خرمشهر و بسياري از عملياتهاي ديگر فعاليت چشمگيري داشت تا بالاخره بر اثر
متوقف شدن عمليات پس از آزادي خرمشهر بهمنظور رسيدگي به خانواده شهدا در واحد فرهنگي بنياد شهيد
آبادان مشغول فعاليت شد .
شهيده مريم فرهانيان از نگاه خانواده و دوستان
بسيار تقيد داشت كه پدر و مادرش از او راضي باشند همچنين خيلي به خواندن نماز اول وقت تقيد داشت.
بسيار اهل مطالعه بود، كم ميخوابيد و بيشتر به خودسازي ميپرداخت. مريم استثنايي نبود اما خيلي
خودساخته بود، نفرت از غيبت، محبت خالصانهاش به ديگران، هيچ چيز را براي خود نخواستن از شاخصههاي
اخلاقي او بود. شهيده مريم فرهانيان همواره ميگفت برخي سكوتها و حرفهاي نابهجا، گناهان كوچكي
هستند كه تكرار ميكنيم و برايمان عادت ميشود، گناهان بزرگ را اگر انسان خيلي آلوده نشده باشد متوجه
ميشود، اين گناهان كوچك هستند كه متوجه نميشويم.
شهيده مريم فرهانيان در بسياري از عمليات دوران دفاع مقدس از جمله شكست حصر آبادان و آزادسازي
خرمشهر حضوري فعال و چشمگير داشت.
زهرا سامري همرزم شهيده مريم فرهانيان:
رمز موفقيت مريم اين بود كه هيچگاه دلبسته دنيا نشد و دنيا و زرق و برقش را نميديد. وي با بيان اينكه من
تنها چهار سال با مريم همرزم بودم، اذعان داشت: براي انتخاب دوست بايد بيشترين دقت را انجام دهيم اما
مريم پيش از آنكه دوست من باشد الگوي خوب و مطمئني بود.
مريم نخست به عنوان امدادگر در بيمارستان مشغول فعاليت بود و سپس وارد بنياد شهيد شد، مريم روحي
پويا داشت و سكون و يكجا ماندن را نميتوانست تحمل كند و اگر ميديد در جاي ديگري ميتواند خدمت كند
خود را به آنجا ميرساند.
او پس از مدتي فعاليت در بيمارستان، به عنوان مددكار اجتماعي در بنياد شهيد مشغول شد و به مددكاري و
مواظبت از مادران شهيدان ميپرداخت و او اعتقاد داشت كه مراقبت از مادران شهدا چيزي كمتر از جنگيدن در
جبههها نيست .
خاطره ای از سامری :
روزي وارد خانه شدم و مريم را رو به قبله ديدم وقتي جلوتر رفتم، ديدم مريم روي دستانش ميزند و از او سؤال
كردم كه مشكلي پيش آمده، چيزي نگفت اما بعدها براي من تعريف كرد كه من هر روز اعضاي بدنم را مواخذه
ميكنم و از آنها ميپرسم كه امروز براي خدا چه كاري انجام دادهايد .
خانم سامری در خصوص عزاداريهاي بينظير همرزمش می گوید :
در ايام فاطميه روزي سرزده وارد خانه شدم و ديدم مريم به پهناي صورت اشك ميريزد و نام حضرت زهرا(س) را
صدا ميزند .
به او گفتم كه چرا اينقدر اشك ميريزي؟
گفت : شما اگر مادرتان فوت كند چه كار ميكنيد، شادي ميكنيد يا گريه؟
مریم عليرغم فعاليت زيادي كه داشت روزه ميگرفت و تنها با نان و آب افطار ميكرد .
هيچ چيز او را راضي نميكرد و همين موجب شده بود كه يك لحظه آرامش نداشته باشد تا اينكه در بهار عمر
خود با رسيدن به مقام شهادت به آرامش هميشگي رسيد .
فاطمه فرهانيان خواهر شهيده مریم :شهيده مريم فرهانيان يك انسان معمولي با انديشههاي بلند بود،
چراكه با شناخت راه و مسير درست به درجه رفيع شهادت نائل آمد .او در هنگام دفاع از ميهن در سن نوجواني
و جواني قرار داشت، اما آنقدر به خودسازي و تهذيب نفس پرداخته بود كه در سن 21 سالگي به درجه شهادت
نائل آمد .اين شهيده بزرگوار با تأسي از حضرت زهرا(س) در جواني به شهادت رسيد و همواره در رفتار و كردار
خويش ايشان را الگو قرار داده بود .
شهيده مريم همواره در زندگي به دنبال شناخت تكليف و وظيفه ديني و شرعي خود بود و با جديت به وظايف
خود عمل ميكرد .
شهيده مريم فرهانيان يك انسان معمولي با انديشههاي بلند بود، چرا كه با شناخت راه و مسير درست و با
تلاش و مجاهدت براي رسيدن به قلههاي متعالي انساني به درجه شهادت نائل شد .
مريم توجه ويژهاي به مبدأ و مقصد خلقت انسان داشت و از عادات پسنديده ايشان اين بود كه در جمعهاي
دوستانه با گريز به مسئله معاد اين موضوع را براي ديگران هم يادآور ميشد .
در جريان فتنههاي اخير همان اندازه كه اهميت اطاعت از ولايت فقيه براي همگان مشخص شد، در جريان
جنگ تحميلي نيز شناخت حق از باطل مشكل بود و در اين زمان مريم توجه خاصي به فرمان و سخنان امام
خميني(ره) داشت .
مريم هنگام نماز خواندن به گونهاي بود كه اطرافيان به خوبي متوجه خشوع و خضوع ايشان بودند .
گذشت و فداكاري، مهرباني و ايثار و گذشتن از حق خود در زماني كه حق با اوست از جمله ديگر ويژگيهاي
شخصيتي شهيده مريم فرهانيان بود .
مريم همواره گناهان كوچك را زمينهاي براي انجام گناهان بزرگ ميدانست ابراز داشت: بايد از گناهان كوچك
ترسيد چرا كه كوچك شمردن گناهان صغيره باعث بروز بسياري از مشكلات و گناهان كبيره ميشود .
وي در خصوص شجاعت اين شهيده دفاع مقدس می گوید : در روزهاي نخستين جنگ و در حالي كه تنها 20
روز از شهادت برادرمان مهدي گذشته بود و مادرم شرايط روحي نامساعدي داشت مريم قضيه بازگشت به
آبادان را مطرح كرد .
هيچ كس جرأت مطرح كردن بازگشت به جبهههاي جنگ را به مادر نداشت، اما مريم بهترين تصميم را گرفت و
مجوز بازگشت هشت نفر از اعضاي خانواده را نيز به همراه خود به جبهه از مادرمان گرفت .
هنگام شهادت :
این شهیده بزرگوار در غروب سیزدهم مرداد ماه سال ۱۳۶۳ در حالی که همراه با دو تن از خواهران همکار خود
بر مزار شهیدی که بنا به وصیت مادر شهید که از آنان قول گرفته بود هر سال به جای او بر سر مزار پسر
شهیدش حاضر شوند، در حالی که راهی گلستان شهداي آبادان شده بودند مورد اصابت ترکش خمپاره
دشمن بعثی قرار گرفتند و دو خواهر همراه او زخمی شدند و مريم فرهانيان نماد رشادت و مجاهدت زن ايراني
به فیض شهادت نایل شد .
وصيت نامه شهيده مريم فرهانيان
بسم الله الرّحمن الرّحيم و به نستعين انّه خير ناصر و معين
وصيتم را با نام خدا، اين بزرگترين بزرگترها، آن يگانه مطلق، اين فريادرس مستضعفان، اين در هم كوبنده كاخ
ستمگران و يزيديان، اين منجي حق و عدالت، اين فرستاده ي قرآن، اين شنونده غم ها، اين مشكل گشاي
دردها و … شروع مي كنم.
اول از هر چيز از انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني به اندازه فهم خودم و وظايفم كه بر دوش دارم
بگويم، انقلابي كه با دادن خون هزاران شهيد و هزاران معلول به اولين مرحله پيروزي خود رسيد. انقلابي كه در
آن مردم، اسلام را، اين كامل ترين دين را مبناي كار خود قرار دادند و از آن الهام گرفتند و وحدتي را كه به دست
آورده بودند، با توجه به دين اسلام و رهبري قاطع امام آن را حفظ كردند.
قدر اين رهبر را بدانيد و همواره پشت سر او باشيد. از امام پيروي كنيد. به پيام ها و فرمان ها و دستوارت
اسلامي امام توجه كنيد و سعي كنيد از هر كلمه امام درس بگيريد.
امام را تنها نگذاريد. اين هواي نفسي را كه امام از آن صحبت و سعي مي كند آن را از وجود ما بزدايد، شما
هم سعي كنيد كه در اين راه موفق شويد. سعي كنيد خود را بشناسيد كه اگر خود را بشناسيد خدا را
شناخته ايد. در هيچ كاري خدا را از ياد نبريد. و همواره به ياد خدا باشيد و با هم به مهرباني رفتار كنيد.
امام زمان را از ياد نبريد. همواره به فكر امام زمان باشيد. همواره در راه اسلام باشيد و براي تحقق بخشيدن به
آرمان اسلام بكوشيد و به قدرت الهي توجه داشته باشيد كه بالاتر و با عظمت تر از تمام قدرت هاست. هيچ
وقت قدرت خدا را از ياد نبريد و سعي كنيد كه هر چه بهتر تزكيه نفس كنيد. چيزي را كه امام اينقدر درباره اش
تكيه مي كنندكه تزكيه نفس كنيد. و در بين خطراتي كه ما را تهديد مي كنند هيچ خطري بالاتر از اين نفس
نيست كه گاه انسان را به انحراف مي كشاند و خود انسان متوجه نمي شود.
قرآن بخوانيد زيرا قرآن تمام دستورات زندگي را به شما مي گويد. نهج البلاغه و صحيفه سجاديه هم همينطور.
مادر! اگر من سعادت شهادت را داشتم و شهيد شدم، اصلاناراحت نباش. ما همه امانت هستيم و همه ما از
دنيا مي رويم، زيرا اين دنيا آزمايشگاهي است كه خداوند بندگان خود را در آن، مورد آزمايش قرار مي دهد. اين
ما هستيم كه بايد سعي كنيم و از اين امتحان كه بالاترين امتحان هاست سربلند بيرون بياييم و در قيامت
پيش خدا سرافكنده نباشيم.
يادم هست كه در آخرين جلسه گفتگويي كه با برادر شهيدم داشتم، درباره معاد برايم صحبت مي كرد و مي
گفت در فكر آخرت باشيد و بعد از اين جلسه بود كه مقام شهادت را به دست آورد. از صميم قلب به او تبريك
مي گويم و از خدا مي خواهم صداقتي همانند شهيدان به من عطا كند و سعادت اين را بدهد كه تنها و تنها در
راه او قدم برداريم و براي رضاي او كار كنيم.
شهيد كسي است كه به آخرين مرحله كمال خود رسيده است و راهش را با آگاهي، ايمان و خلوص مي
پيمايد و هميشه پيروز و جاويد است.
به ولايت فقيه ارج بنهيم و بدانيم كه الان امام خميني بر ما ولايت دارد و بدانيم تنها در اين صورت در دنيا و آخرت
موفق مي شويم كه با همديگر صميمي باشيم و با دشمن مقابله كنيم. چه دشمناني كه در درون ما هستند
و چه دشمنان بيروني. من هم مانند برادر شهيدم (مهدي) هر چه يادم آمد نوشتم و اگر در گفتارم اشتباهي
هست، به بزرگي خودتان ببخشيد .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
مریم فرهانیان
دوشنبه 92/01/19
قال الحسن علیه السلام:
به راستی هر که برای خدا اخلاص ورزد و فرمایش او را راهنمای خود گیرد خداوند او را به استوارترین
راه هدایت نماید و توفیق موفقیت در این راه را نصیبش سازد و برای عاقبت به خیر شدنش یاری رساند.
منبع:تحف العقول/392
دوشنبه 92/01/19
. شناخت اجمالى قرآن
هدف این كتاب بزرگ هدایت و مخاطب آن «ناس» (همه انسانها) است; چنان كه در سوره مباركه ابراهیم مىخوانیم: «الَر كِتَابٌ
أَنزَلْنَاهُ إِلَیْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ» . محورهاى كلى آیات نهفته در این كتاب
مقدس عبارت است از:
الف) یگانهشناسى و معرفى اسما و اوصاف خداوند تبارك و تعالى
ب) معادشناسى و معرفى حیات اخروى در مراحل و منازل مختلف مرگ، عالم بزرخ، قیامت كبرا و بهشت و جهنم.
حدود یك سوم از آیات قرآن كریم به این محور اختصاص یافته است . این امر اهمیت و نقش ویژه مباحث معادشناسى در فرآیند هدایت و
سعادت را مىنمایاند.
ج) دعوت به تهذیب نفس و تطهیر باطن: این امر شرط رسیدن به هدایت، یعنى خروج از ظلمات به سوى نور و تقرب الى الله، به شمار
مىآید.
د) قصص انبیا و اولیا: این بخش از آیات پیامها و معارف فراوان دارد و دقت در آنها انسان را با فراز و فرودهاى مسیر كمال و روشهاى
پیروزى در این راه آشنا مىسازد.
هـ) سرگذشت جنگها و برخورد كفار با اهل ایمان.
و) آیات احكام:
در این بخش از آیات به كلیات احكام و وظایف عملى یك فرد مسلمان (عبادات، معاملات و اجتماعیات مثل نماز و روزه و خمس و جهاد و
بیع و نكاح) اشاره شده است و تفصیل و جزئیات آن در سخنان پیامبر اكرم و ائمه اطهار(علیهم السلام) تبیین مىگردد.
2 . ابزار و شرایط استفاده از قرآن
براى برخوردارى از فهم و توان تفسیر قرآن، آگاهى از ادبیات عرب، طرح سؤال، تفكر و تدبر در آیات، توجه به آراى مفسران و از همه مهمتر
طهارت دل و تهذیب نفس از آلودگى ضرورت دارد.
در این میان، طرح سؤال بهترین شیوه براى به دست آوردن ظرافتهاى آیات الاهى است . باید از چینش الفاظ آیات، انتخاب واژهها و
ترتیب آیات پرس و جو كنیم یا با طرح سؤالهاى كلى در جست و جوى پاسخ آن از قرآن برآییم; براى مثال در جست و جوى این باشیم
كه خداوند چگونه شگردهاى شیطان را در قرآن بیان كرده است و با این نگاه در آیات الاهى تدبر كنیم.
بعد از طرح سؤال، مهمترین مساله «بردبارى و حوصله» در پاسخیابى است . نباید در یافتن پاسخ شتاب ورزید و بدون رعایت قواعد ادبى
و لغوى و قرائن و شواهد چیزى را به قرآن نسبت داد; زیرا خطر تفسیر به راى همواره وجود دارد.
توجه به آرا و نظرهاى مفسران نیز بسیار مهم است; زیرا مىتوانیم برداشتهاى خود را با آراى آنها مقایسه كنیم و نقاط ضعف و قوت
را دریابیم . «طهارت دل» اساسىترین نقش را در فهم قرآن دارد; زیرا اندیشه ما تحت الشعاع آن قرار مىگیرد . قرآن خود از این حقیقت
پرده برداشته و تصریح مىكند كه «لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» . همان گونه كه از نظر شرع بدون طهارت دست زدن به خطوط قرآن ممنوع
است، از جهت تكوینى نیز كسى كه طهارت و صفاى دل ندارد، به شناخت دقیق قرآن دست نمىیابد .
براساس روایات اهل بیت(ع)، امور زیر انسان را از فهم درست آیات الهى باز مىدارد: غررور علمى و خودبینى، آراى باطل و عقاید
نادرست، گناهان و خصلت ناشایست.
3 . رعایت آداب
انسان به عملى كه برایش لذت بخش باشد، اشتیاق دارد و از آن بیشتر بهره مىبرد . رعایت آداب تلاوت قرآن موجب شیرینى و
جذابیتبیشتر عمل مىگردد . بخشى از این آداب ظاهرى و بخشى معنوى است .
الف) تحصیل طهارت كه همان وضو گرفتن و مسواك زدن است . پیامبر گرامى اسلام مىفرماید: «نظفوا طریق القرآن قیل یا رسول
الله و ما طریق القرآن قال افواهكم قیل بماذا؟ قال بالسواك» .
ب) پناه بردن به خدا از شر شیطان و برداشتهاى ناصواب; «فاذا قرات القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم» .
ج) جارى ساختن «بسم الله الرحمن الرحیم» بر زبان .
د) تعظیم و احترام: از جمله آدابى كه در استفاده از قرآن تاثیر دارد، عظیم شمردن قرآن است; به این معنا كه حساب ویژهاى را براى آن
باز كرده، قرآن را نظیر كتابهاى معمولى ندانیم . توجه به این حقیقت كه آیات و سورهها سخن چه كسى است، حامل آن كیست،
حافظ آن كیست، شارحان و مفسران آن كیانند، از عواملى است كه به بزرگداشت و تعظیم قرآن مىانجامد .
هـ) نظر تعلیم و تعلم داشتن: تلاوت قرآن ثوابهاى فراوان و پاداشهاى ارزشى دارد; ولى باید تعلیم و تعلم را نیز فراموش نكرد و با آن
هدف به قرآن روى آورد .
و) حضور قلب و خشوع: چند لحظه تمركز در یاد خدا، رهاسازى خود از درگیرىهاى ذهنى و انتخاب زمان و مكان مناسب براى تلاوت
قرآن در دستیابى به حضور قلب بسیار سودمند است .
ز) تفكر و تدبر در آیات .
ح) تطبیق آیات بر خود و جبران كمبودها و درمان دردها: براى مثال وقتى آیات ویژگىهاى اهل ایمان را تلاوت مىكنیم، باید به خود
بیندیشیم و وضعیتخویش را با شاخصهاى قرآنى بسنجیم . از خداوند توفیق بیشتر بخواهیم و شاكر باشیم .
4 . موانع فهم قرآن
براساس روایات اهل بیت (ع)، امور زیر انسان را از فهم درست آیات الهى باز مىدارد:
الف) غررور علمى و خودبینى
ب) آراى باطل و عقاید نادرست
ج) گناهان و خصلت ناشایست
دوشنبه 92/01/19
بي گمان تلاوت به معناي خواندن و تدبر در معناي آن در خصوص كتاب هاي آسماني از جمله قرآن،
مي بايست به عنوان امري روزانه انجام شود؛ زيرا خواندن و تدبر در آيات قرآن افزون بر ايجاد شناخت
نسبت به هستي، فرمان هايي را نيز به خواننده منتقل مي كند كه بر پايه آن مي تواند به سعادت
دنيا و آخرت دست يابد و زندگي خويش را به درستي مديريت نمايد.
به ويژه آن كه قرآن از سوي خداوندي فرو فرستاده شده است كه آفريدگار و پروردگار هستي و
انسان است و خير و صلاح وي را بيشتر مي داند و مي خواهد.
به نظر مي رسد كه قرائت به معناي خواندن مطلق است ولي تلاوت به معناي خواندني خاص
است كه شخص آيات و يا سوره هاي قرآني را پشت سر هم مي خواند. راغب اصفهاني براين باور
است كه تلاوت افزون بر ويژگي خواندن پياپي و پشت سر هم از ويژگي ديگري نيز برخوردار مي
باشد كه عبارت از تدبر در آيات و معاني آن است. بنابراين هر نوع قرائتي را نمي توان تلاوت ناميد.
(مفردات راغب ص167 ذيل ماده تلو و نيز نگاه كنيد كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم ج1 ص505
ذيل مدخل التلاوه)
قرآن كريم افزون بر بيان ارزشمندي تلاوت (يونس آيه 61 و صافات آيه3) و توصيه بدان (احزاب آيه 34
) به آثار تلاوت عموم كتب آسماني و آثار تلاوت قرآن و تأثير آن و نيز موانع تأثير و آداب تلاوت اشاره
مي كند. در اين نوشتار بخشي از اين آيات براي تبيين جايگاه تلاوت و ارزش و آثار آن مورد بحث و
بررسي قرار مي گيرد تا انگيزه اي براي تلاوت همراه با تدبر پديد آيد
یکشنبه 92/01/18
مبارزه باز دارد، مرگ، دوست و آشناي هميشگي من، در كنارم بود و راستي كه از مصاحبتش لذت ميبردم. احساس ميكردم كه حسين(ع) مرا به جنگ كفّار فرستاده و از پشت سر مراقب من است… |
| |
به گزارش خبرنگار نويد شاهد دل نوشته سردار رشيد اسلام شهيد دكتر چمران فرمانده جنگ هاي نامنظم در عمليات سوسنگرد عنوان مي شود: آنها مرا مي كوبيد و هجوم كه مرا قطعه قطعه كنند و به خاك بيندازند… ومن تصميم گرفته بودم كه پيروزي حتمي ايمان را بر آهن به ثبوت برسانم، و برتري قاطع خون را بر آتش نشان دهم، و برّندگي اسلحه شهادت را در ميان سيل دشمنان بنمايانم، و ذلت و زبوني صدها كماندوي صدام يزيدي را عملا ثابت كنم. آشناي هميشگي من، در كنارم بود و راستي كه از مصاحبتش لذت ميبردم. احساس ميكردم كه حسين(ع) مرا به جنگ كفّار فرستاده و از پشت سر مراقب من است، حركات مرا ميبيند، سرعت عمل مرا تمجيد ميكند، فداكاري مرا ميستايد، و از زخمهاي خونين بدنم آگاهي دارد؛ و براستي كه زخم و درد در راه او و خداي او چقدر لذتبخش است. گذراندهاي، اي پاي چابك و توانا، كه در همه مسابقات مرا پيروز كردهاي، اكنون كه ساعت آخر حيات من است از تو ميخواهم كه با جراحت و درد مدارا كني، مثل هميشه چابك و توانا باشي، و مرا در صحنه نبرد ذليل و خوار نكني…وبراستي كه پاي من، مرا لنگ نگذاشت، وهرچه خواستم و اراده كردم به سهولت انجام داد. كني… رگبار گلوله ازچپ و راست همچنان ميباريد، ومن نيزمرتب جابجا ميشدم، و با رگبار گلوله از نزديك شدن آنها ممانعت ميكردم… «پيروزي تاريخي سوسنگرد» اين پيروزي بزرگ نتيجه قطعي يك همكاري و هماهنگي نزديك بين نيروهاي ارتشي و مردمي (سپاه و نيروهاي چريك) بود. هيچ يك به تنهايي قادرنبود كه چنين موفقيتي را تأمين كند. ارتش بدون نيروهاي مردمي، آن قدرت و جسارت حمله را نداشت، بخصوص آن كه نيروهايش كمتر از دشمن بود، و نيروهاي مردمي نيز بدون پشتيباني ارتش، و وجود توپخانه و هيبت تانكهاي ارتش در پشت، هيچكاري نميتوانستند انجام دهند، و بدون نتيجه متلاشي ميشدند. اين وحدت بين ارتش ومردم، كارآيي هر يك را چندين برابر ميكرد، و تجربهاي جديد را در جنگهاي كلاسيك و چريكي به دنيا ارائه ميداد. پيروزي سوسنگرد، درسي عبرتآموز براي ملت ما و شكستي تعيينكننده براي دشمن بود. منبع: مجمع پيشكسوتان جهاد و شهادت جبهه سوسنگرد |
یکشنبه 92/01/18
ایام فاطمیه (س) بر تمامی شیعیان مرید آن حضرت تسلیت باد.
قالت فاطمه الزهرا سلام الله علیها:
خداوند نماز را به منظور دور کردن(انسان)از کبر واجب فرمود.
منبع:البحار/جلد82/صفحه 209
یکشنبه 92/01/18
اصول ساده ای كه زنان ، باید در همسر داری رعایت كنند
برای آنكه زندگی زناشوئی از شادی ونشاط لازم برخوردار باشد، زن دربرابر شوهر باید اصولی را رعایت كند. شما خانم محترم در
صورتی كه این اصول را رعایت كنید ، همسر شما شیفته شما خواهد شد و تا آخر عمر عاشقانه دوستتان خواهد داشت . هرگز
فراموش نكنید یك ” پر” را نمی توان با فشار و قدرت به جایی پرتاب كرد ولی همین” پر” را می توان با جریان ساده هوا به هر جایی
فرستاد .
۱- دركلیه موارد معیشت اعم از تملك ودرآمد وغیره ازكلمه ما استفاده نمایید نه من وتو ؛ فراموش نكنید كه اكنون زندگی مشترك شروع
شده دیگرمن وتومطرح نیست.
۲- درمقابل شوهر خود هرچند حق باشما باشد، لجبازی واصرار نكنید.
۳- شوهر خود را بخصوص درمقابل بستگانش تحقیر نكنید. ازتعریف و تمجید بستگان خود درمقابل آنان پرهیز نمایید.
۴- از مخالفت ومشاجره با شوهر خود بپرهیزید.
۵- چنانچه كمكهائی ازطرف بستگان شما به شوهرتان شده آنها را به رخ او نكشید.
۶- با دوستان وآشنایان شوهرتان درمعاشرتها بیش ازحد معمول گرم نگیرید.
۷- شوهر خود را درمعاشرت با اقوامش محدود نكنید.
۸ - دررفت و آمد و معاشرت با بستگان شوهر خود پیشقدم باشید.
۹- به بستگان نزدیك شوهر خود (مادرشوهر، پدرشوهر، برادرشوهر، خواهرشوهرو…) بیش از خویشاوندان دیگر احترام بگذارید.
۱۰- زحماتی كه برای پذیرایی خویشاوندان شوهر خود متحمل می شوید به رخ شوهر خود نكشید.
۱۱- چنانچه در آمدی دارید و برای زندگی هزینه میكنید آن را بازگو نكنید.
۱۲- از مردان دیگر نزد شوهرتان تمجید نكنید. هیچ مردی را به رخ شوهرتان نكشید و ترجیح ندهید و در گفتار این موضوع را رعایت كنید.
۱۳- برای انجام درخواستهای خود با شوهرتان با خشونت و آمرانه برخورد ننمایید.
۱۴- برای برآوردن نیازمندیهای خود از نظر مادی و غیر مادی امكانات شوهر خود را در نظر بگیرید و او را تحت فشار نگذارید .
۱۵- خود را برای شوهرتان بیارایید و بهترین و تمیزترین لباس خود را در مقابل وی بپوشید.
۱۶- در مقابل شوهر خود با حالت افسرده و اخمو حاضر نشوید .او را در موقع ورود به خانه با لبخند و شاد وخندان استقبال كنید.
۱۷- پس از مراجعت شوهر خود به خانه كارهای خود را حتی الامكان كنار بگذارید ودر حضور او بنشینید و با سخنان خوشایند و با گرمی
با او خداحافظی كنید.
شنبه 92/01/17
من حالا در باب انتخابات انشاءالله در اين سفر، در ديدارهاى ديگرى كه با مردم خواهم داشت، عرايضى عرض خواهم كرد - وارد آن
مقوله نميشوم - اما خود اينكه يك مردمى، يك مجموعهاى در يك شهر، در يك استان و در كل كشور نسبت به آينده احساس وظيفه
كند، نسبت به مديريت كشور احساس وظيفه كند و بخواهد در آن دخالت كند و ورود در صحنه پيدا كند، چيز ارزشمندى است؛ اين ضد آن
غفلتى است كه دشمن ميخواهد بر ما تحميل كند.[1]
رقیب انتخاباتی خود را «شیطان اكبر» به حساب نیاورید
بصيرت در اين دوران و در همهى دورانها به معناى اين است كه شما خط درگيرى با دشمن را تشخيص دهيد؛ كجا با دشمن درگيرى
است؟ بعضىها نقطهى درگيرى را اشتباه ميكنند؛ خمپاره و توپخانهى خودشان را آتش ميكنند به سمت يك نقطهاى كه آنجا دشمن
نيست، آنجا دوست است. بعضىها رقيب انتخاباتى خودشان را «شيطان اكبر» به حساب مىآورند! شيطان اكبر آمريكاست، شيطان اكبر
صهيونيسم است؛ رقيب جناحى كه شيطان اكبر نيست، رقيب انتخاباتى كه شيطان اكبر نيست. من طرفدار زيدم، شما طرفدار
عمروئى؛ من شما را شيطان بدانم؟ چرا؟ به چه مناسبت؟ در حالى كه زيد و عمرو هر دو ادعاى انقلاب و اسلام ميكنند، در خدمت
اسلام و در خدمت انقلابند. خط درگيرى با دشمن را مشخص كنيم.
هر چیز به وقت خود
اسم رقيب انتخاباتى را آورديم. انتخابات در پيش است؛ البته نزديك نيست. بعضى از حالا وارد عرصهى انتخابات ميشوند. نه، ما اين را ا
صلاً تأييد نميكنيم؛ هر چيزى در وقت خود، در جاى خود.
مشاركت عظیم مردم در انتخابات
آن چيزى كه در مورد انتخابات خواستهى ماست، فكر ماست، آرزوى ماست، اين چند چيز است:اول اينكه شركت مردم در انتخابات، يك
مشاركت عظيمى باشد؛ اين مصونكننده است. همهى تلاش دستاندركاران، امروز و فردا و روز انتخابات و در اثناى مقدمات و مؤخرات،
بايد اين باشد: حضور مردم، حضور گستردهاى باشد.
گزینش خوب و به صلاح انقلاب
ديگر اينكه از خدا بخواهيم و خودمان هم چشممان را باز كنيم؛ كارى كنيم كه نتيجهى انتخابات، يك گزينش خوب و همراه با صلاح و
صرفهى انقلاب و كشور باشد. اين معنايش اين نيست كه اگر ما كسى را نپسنديديم، با او بداخلاقى كنيم، برخورد تند و سخت و غلط
بكنيم؛ نه. آن كسانى كه خودشان را صالح ميدانند، براى خودشان اهليت قائلند، وارد ميدان شوند. ما هم كه ميخواهيم انتخاب كنيم،
نگاه كنيم، حقيقتاً با معيارهائى كه معتقديم و بين همهى ماها مشترك است، بسنجيم. شايد بشود گفت كه بين همهى ايرانىها -
معتقدين به انقلاب - اين معيارها تقريباً مشترك است. در هر كسى كه اين معيارها را مشاهده كرديم، كوشش كنيم، تلاش كنيم، كار
كنيم - كار سالم - كه انتخابات به سمت انتخاب يك چنين كسى برود.
انتخابات مایه بیآبرویی برای كشور نشود
نكتهى اساسى سوم - كه امروز من به همين اندازه اكتفاء ميكنم؛ البته بعدها ممكن است حرفهاى زيادى در مورد انتخابات داشته
باشيم - اين است كه انتخابات براى كشور مايهى آبروست، مايهى افتخار است. همه مراقب باشند كه انتخابات مايهى بىآبروئى براى
كشور نشود؛ آنطورى كه در سال 88 يك عدهاى سعى كردند انتخابات را مظهر اختلافات وانمود كنند، جنجال سياسىِ طبيعىِ انتخابات
را تبديل كنند به يك فتنه؛ كه البته ملت ايران در مقابلش ايستاد و هر وقت هم شبيه آن اتفاق بيفتد، ملت در مقابل آن خواهد
ايستاد. [2]
فرض ما بر سلامت انتخابات است
سلامت انتخابات هم مسئلهى اساسى و مهمى است. منتها فرض ما بر اين است كه مسئولين كشور با وجدان اسلامى و الهى وارد
ميشوند و انتخابات ما سالم است. در گذشته هم كه در دولتهاى مختلف انتخابات انجام گرفته است - چه انتخابات رياست جمهورى،
چه انتخابات مجلس، چه ديگر انتخابها - فرض ما بر اين بوده است كه انتخابات، انتخابات سالمى است. البته مراقبتهاى گوناگون از
جهات مختلف لازم است انجام بگيرد.[3]
آرامش سیاسی كشور حفظ شود
ما در چند ماه بعد از اين، مسئلهى انتخابات را داريم. تا قبل از انتخابات و در خود انتخابات، بايد همت همهى مسئولين اين باشد كه
آرامش سياسى كشور را حفظ كنند؛ نگذارند فضاى سياسى كشور، جنجالى و متلاطم شود؛ اين جزو چيزهائى است كه هوشمندى
مسئولان كشور انشاءاللّه بايد بتواند اين را تحقق ببخشد.
البته مردم واقعاً هوشيار و بصيرند. انسان چه بگويد در قبال اين هوشيارى و بصيرت مردم؟ عامهى مردم هميشه به مصالح كشور با نظر
درستى نگاه كردهاند؛ اين تجربهى ماست. در طول اين سه دهه، هر جا مسئوليتى متوجه مردم بوده است، به بهترين وجه آن را انجام
دادهاند. دشمنان خواستند مردم را از ميدانهاى لازمالحضورِ خودشان دور كنند، نتوانستند؛ خواستند مردم را دچار تشتت آراء كنند،
اختلاف كنند، كه گريبان يكديگر را بگيرند، از مصالح كشور و پيشرفت كشور غافل شوند، نتوانستند. مردم از خودشان بصيرت نشان
دادند. حقاً و انصافاً بصيرت مردم مثالزدنى است؛ اين هم كار خداست. دلها دست خداست، ارادهها مقهور ارادهى الهى است. مردم
مؤمنند، متوجه به حقايقند؛ سفارش ما بيشتر به مسئولين است، به سياستمداران است، به مديران گوناگون است؛ مراقب باشند
دشمن نتواند اين آرامش و استقرار و طمأنينهاى را كه به فضل الهى در كشور وجود دارد و دشمن سعى كرده اين را به هم بزند و
نتوانسته، به هم بزند؛ سعى كنند اين آرامش و استقرار را حفظ كنند؛ نگذارند تلاطم به وجود بيايد. گاهى يك حرف، گاهى يك عمل
نسنجيده، گاهى يك اقدام نابجا، موجب تلاطم در محيط سياسى ميشود؛ بايد خيلى مراقب باشند
شنبه 92/01/17
نام و القاب
ریحانه گرامی پیامبر، نام های جاودانه و پرمعنایی دارد که فرشتگان از بارگاه حضرت حق برای پیامبر آوردند. در روایات آمده که: برای
ریحانه پیامبر، حضرت فاطمه علیهاالسلام دربارگاه خدا نُه نام مقدس و با عظمت است. این نام های بلند عبارتند از: فاطمه، صدیقه،
مبارکه، طاهره، زکیّه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا. گفتنی است که هر یک از این نام ها و القاب آن حضرت، مفهوم و محتوایی ویژه دارد
و بیانگر بُعدی از ابعاد شخصیتِ پرشکوه و الهام بخش اوست.
کُنیه های آن حضرتْ ام الحسن، ام الحسین، ام الائمه و ام أبیها است…
نام مقدس «فاطمه»
واژه مقدس و پرارج «فاطمه» نخستین نام بلندآوازه ریحانه پیامبر است. حضرت امام صادق علیه السلام در این باره می فرمایند: فاطمه
در پیش گاه خدا نام های بلند و برگزیده ای دارد و از جمله آن ها فاطمه است. پرسیدند: فاطمه یعنی چه؟ فرمود: منظور این است که او
از هر بدی، شرارت و تاریکی جدا و دور است، و ذرّه ای سیاهی و ظلمت در قاموس زندگی او راه ندارد.
«زهرا» اختر فروزان
واژه مقدس زهرا، از دیگر نام های حضرت فاطمه است. امام صادق علیه السلام در جواب از این سؤال که چرا زهرا، زهرا نامیده شد؟
فرمودند: زیرا هنگامی که در محراب عبادتش می ایستاد، نور وجودش آسمان ها را نورانی و روشن می ساخت، چنان که ستارگانْ
زمین را روشن می سازند.
بشارت دیدار الهی و شادی فاطمه علیهاالسلام
پیامبر در بستر بیماری قرار گرفته و یارانْ گروه گروه برای آخرین دیدار به حضور ایشان می رفتند. همسران ایشان پروانه وار به دور آن
حضرت می گشتند و در این میانْ فاطمه بیش از دیگران نگران و غمگین بود.
عایشه، یکی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله می گوید: رسول خدا به سخن گفتن با فاطمه پرداخت، به طوری که فاطمه سخت
از آن گریان و نالان شد. هنگامی که پیامبر ناراحتی دختر خود را دید، به آرامی به او چیزی گفت که این بار فاطمه خندید. عایشه می
گوید: از فاطمه علّت خنده پس از گریه اش را پرسیدم، فرمود: گفته های پدرم را فاش نمی کنم. پس از رحلت پیامبر دوباره این سؤال را
از او پرسیدم، فاطمه گفت که پدرم فرمود: مرگ من فرارسیده است، به همین دلیل گریستم، ولی بعد فرمود: فاطمه جان، تو اولینِ از
اهل بیت هستی که به زودی به من ملحق می شوی، و این خبر بسیار مرا شاد کرد. این لبخند فاطمه، همانند فُزْتُ و رَبّ الکعبه گفتن
علی در محراب خونین و رضایت حسین در روز عاشورا است و همه، نمایانگر وجود روحی بزرگ، نشان از عشقِ به وصال این عزیزان است.
یاد قیامت و اندوه فاطمه علیهاالسلام
یاد آخرت و قیامت، از اموری بود که فاطمه علیهاالسلام را سخت پریشان و گریانْ و راحتی و آسایش فکری را از او سلب می کرد.
امیرمؤمنان می فرماید: روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله فاطمه علیهاالسلام را دید که از خداترسی بر خود می لرزد و غم و اندوهْ
وجود بابرکتش را در برگرفته است. علت ناراحتی اش را پرسید. حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: پدر جان، به یاد روز قیامت افتادم.
اندوه فاطمه از انقطاع وحی یکی از غصّه ها و ناراحتی های زهرای اطهر علیهاالسلام بعد از رحلت پدر بزرگوارش، پایان یافتن نزول وحی بود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیث مفصّلی می فرماید: فاطمه همواره بعد از من ناراحت و گریان است: از طرفی از انقطاع وحی، و
از سویی دیگر از فراق من در سوز و گداز است.
ناراحتی و پریشانی بانوی نمونه اسلام از انقطاع وحی و نزول ملائکه، با آن همه سختی های جان سوز که دید، بیانگر فضیلت و کمال او
است.
عبادت فاطمه علیهاالسلام
فاطمه علیهاالسلام سمبل عبادت کنندگان آگاه و عاشق و بتول لقب آن حضرتْ به معنای از همه دل بریده و به خدا دل بسته است.
برخی از افراد چنین باور داشتند که در میان اُمّت اسلام، کسی با تقواتر از فاطمه نبود. عشق بسیار او به مناجات با پروردگار، چنان
تأثیری در وجود او گذاشته بود که در نمازش از ترس خُدا نَفَسش به شمار می افتاد و آن قدر در نماز می ایستاد که پاهایش ورم می
کرد.
وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله دُعایی به او می آموزد، آن بانوی والاگهر می فرماید: این دُعا، از دنیا و آن چه در آن است، در نزدم
محبوب تر است. به راستی فاطمه علیهاالسلام اسوه نیکویی بود که عشق به پروردگارش را در دل و جان خود، و محبّت به همه فرزندان
و تمام جلوه های زندگی اش را در مسیر آن عشق قرار می داد.
تسبیحات حضرت زهرا علیهاالسلام
روزی حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نزد رسول خدا رفت و تقاضای خدمتْ کاری کرد. پیامبر در پاسخ او فرمود: به جای خادم، هدیه ای
به تو می دهم که از همه دنیا ارزشمندتر باشد. هنگامی که برای خواب آماده شدی، سی و چهار مرتبه «اللّه اکبر» و سی و سه بار
«الحمدللّه » و سی و سه مرتبه «سبحان اللّه » بگو. از آن روز فاطمه همیشه این ذکر را تکرار می کرد و این ذکرْ به نام «تسبیحاتِ
حضرت زهرا علیهاالسلام » شهرت یافت. تأثیر این ذکر بدان پایه است که امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند در حمد و ستایش، به
چیزی برتر از تسبیح فاطمه علیهاالسلام عبادت نشده است.
درس بشردوستی
فاطمه زهرا علیهاالسلام در سراسر زندگی پرافتخار خویش، آموزگار مردمْ خواهی و سمبل واقعی بشردوستی است، چنان که امام
حسن مجتبی علیه السلام می فرماید: مادرم شب های جمعه تا صبح بیدار می ماند و پیوسته برای مؤمنان دعا می کرد و شگفتا که
هرگز برای خود دُعا نمی کرد. از ایشان علّت را پرسیدم. فرمود: فرزند گرامی ام، باید نخست در اندیشه همسایگان و بندگان خدا بود و
سپس در اندیشه خود و خاندان خود. فاطمه علیهاالسلام در این سخن به ما می آموزد که باید در همه حالْ دیگران را بر خود مقدم
داشت و از خودگذشتگی نشان داد.
اُنس فاطمه با قرآن
اُنس حضرت فاطمه علیهاالسلام با قرآن و کلام وحی به گونه ای بود که در حال کار در منزل و آسیایِ جو مشغول خواندن قرآن بود. این
انس مقدس، چنان تأثیری در اهل خانه اش داشت که فضّه، خادمه او، تا بیست سال به غیر از قرآن لب نگشود و تمام پاسخ های خود
را با آیات قرآن بیان می کرد. هم چنین طبق نقل روایاتْ از آثار این اُنس این است که فاطمه در صحرای محشر هم قرآن زمزمه می کند و
هنگام ورود به بهشتْ با تلاوت آیات الهی وارد می شود. نیز ایشان به همسرش علی علیهاالسلام وصیت کرد که برای من در نخستین
شبِ مرگم و بر سر تربتم زیاد قرآن بخوان.
خوش رویی و خوش اخلاقی فاطمه علیهاالسلام
حضرت فاطمه علیهاالسلام در زندگی زناشویی خود، همواره با همسر بزرگوارش علی علیه السلام با چهره ای گشاده، رویی خوش و
لبانی متبسّم رو به رو می شد تا بدین طریق، غبار غم و اندوه از آینه وجود او بزداید و محیط خانه و خانواده را با طراوت و نشاطْ و به دور
از یک نواختی و خستگی سازد. تأثیر معجزه آسای خوش رویی و خوش اخلاقی برای تمامی مردان و زنان، به ویژه جوانان در سخن گران
سنگ فاطمه زهرا به خوبی نمایان است که فرمود: «پاداش خوش رویی در برابر مؤمن، بهشت است».
پاسخ گویی به پرسش های مذهبی
پاسخ گویی به پرسش های فکری و فرهنگی افراد، جلوه ای ارزشمند از ابعاد شخصیتی حضرت فاطمه است. این ویژگی چشم گیرْ در
زمانی نمایان می شد که زنان را نه تنها فردی هم چون دیگر افراد نمی انگاشتند، بلکه انسان نیز نمی دانستند و دختران را مایه ننگ و
سرافکندگی خانواده می شمردند. او، هم به امور خانه می پرداخت و هم مرجع علوم و معارف الهی بود. از نظر علمْ جُز با امام معصوم
قابل سنجش نبود و از نظر اخلاق و برخوردها، باید وی را با پدر بزرگوارش مقایسه نمود. آن حضرت روش برخورد با مردم، به خصوص
کسانی را که در حوزه دین ابهاماتی داشتند، از پدرش آموخته بود.
خطبه فاطمه علیهاالسلام
سخنوری فاطمه علیهاالسلام با زیباترین و بلندترین کلمات و گزیده ترین معانی، بدون خواندن از نوشته ای و در جمع بی شماری از
مردم مدینه، نگین ذرّینی از ارزش های او را نمایان می سازد، به گونه ای که دوستان و دشمنانْ از معانی بی پایان و جلوه دلربای
الفاظ، انگشت حیرت بر دهان گذاشته اند و بزرگان عرصه ادب، به تفسیر و توضیح کلمات و عبارات این خطبه پرداخته اند. خطبه تاریخی
و حکمت آموز او در شهر مدینهْ در حضور بزرگان مهاجر و انصار، به قدری غنی و پربار است که اگر آن را از کرامات صدیقه زهرا قلمداد
کنیم، سخنی به گزاف نگفته ایم. در این خطبه، حیاتی ترین مسائل اسلام و انسان چون: توحید، نبوت، امامت و معاد، با عباراتی
بسیار زیبا و با فنون بی شمار ادبی و کلامیْ به تصویر کشیده شده است.
فاطمه علیهاالسلام ، مادر نورِ چشمان پیامبر صلی الله علیه و آله
حضرت زهرا، دو گل و دو ریحانه خاندان نبوت و امامت را در آغوش ِ خود پرورش داد و بیش از هر مادری، در تربیت آنان می کوشید؛ زیرا
این دو، نه تنها دو فرزند او که دو نور چشم پیامبر بودند. گاهی حضرت رسول صلی الله علیه و آله به فاطمه علیهاالسلام می فرمود: دو
ریحانه ام حسن و حسین را بیاور. وقتی حضرت زهرا آنان را نزد پیامبر می برد، آن حضرت آن دو کودک را به سینه خود می چسباند و
می بوسید و مانند گل می بویید.
حضرت زهرا مجتبایی را تربیت کرد که با صلحشْ اسلام را حفظ و سیدالشهدایی را پرورش داد که با جنگشْ اسلام را نگهداری کرد و به
یقین، کسی به جز زهرا نمی توانست چنان فرزندانی را به جامعه اسلام تحویل دهد که ولایت و محبّت آنان، اساس اسلام و دوری از
آنانْ پایه کفر باشد. او این وظیفه سنگین را به خوبی انجامْ و درس چگونه تربیت کردن را به نسل های آینده و مادران تاریخ آموخت.
پرورش شوق پرستش و عبادت در فرزندان
مناجات های جان سوز حضرت فاطمه علیهاالسلام و درس آموزی فرزندان از این سیره، خواندن دعاهای آموزنده، توجه آن حضرت به
شب های قدر و هنگام غروب آفتاب برای شبْ زنده داری و دعا کردن فرزندان، آماده سازی کودکان برای آشنایی با قرآن، و نماز و راز و نیاز
با خداوند در خُردسالی، از شیوه های تربیتی فاطمه زهرا بود و این گونه، سرزمین پاک و پرطراوت وجود فرزندانش را آماده پذیرش
بذرهای بالندگی و بینش صحیح می کند.
فاطمه، بهترین یار علی
حضرت زهرا در تمام نُه سالی که با علی زندگی کرد، همسری نمونه بود که به تمام وظایف همسری خود عمل می کرد و هیچ گاه علی
را آزرده خاطر نکرد. هرگز سخن خود را بر گفته او برتر ندانست و همواره همسری مطیع و دل سوز بود. در جواب امیرمؤمنان که پرسید:
فاطمه جان! چرا نگفتی چیزی در خانه نیست تا فراهم کنم؟ گفت: علی جان! من از پروردگارم حیا می کنم چیزی را که تو به فراهم
آوردن آن توان نداری، از تو بخواهم. در مواقع جنگ که علی علیه السلام خسته از نبرد با کفار باز می گشت، فاطمه به پرستاری اش
می پرداخت و زخم هایش را مرهم می نهاد، شمشیر خون آلود و لباس های خونین حضرت را می شست و به قدری با او مهربانی می
کرد که حضرت تمام خستگی ها و ناراحتی های جنگ را فراموش می کرد. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «هرگاه به خانه بازمی
گشتم، تمام غم ها و ناراحتی هایم از بین می رفت».
خانه فاطمه
در مدینهْ شهر پیامبر، خانه ای بود که رسول خدا به آن خانه و اهلش عشق می ورزید. خانه ای که محلِّ رفت و آمد فرشتگان و نیز بسیار
ساده و به دور از تجملات دنیایی بود. حضرت امام خمینی، خانه فاطمه و اهلش را این گونه وصف می کند: «این خانه کوچک فاطمه و
این افرادی که در آن خانه تربیت شده اند که به حَسَب عدد چهار، پنج نفر بودند که به حَسَب واقع تمام قدرتِ حق تعالی را تجلّی دادند و
خدمت هایی کردند که ما و شما و همه بشر را به اعجاب درآوردند. صلوات و سلام خداوند تعالی بر این حجره محقری که جلوه گاه نور
عظمت الهی و پرورش گاه زُبدگان اولاد آدم است. زنی که در حجره ای کوچک و خانه محقری، انسان هایی تربیت کرد که نورشان از
بسیط خاکْ تا آن سوی افلاکْ و از عالم مُلکْ تا آن روی ملکوت اعلا می درخشد».
فاطمه، در آینه محمد صلی الله علیه و آله
فاطمه علیهاالسلام در آینه محمد صلی الله علیه و آله حوریه ای در سیمای انسان، هم سخن فرشتگان، گل زیبا و عطرآگین بوستان
رسالت، پاره وجود، رگ حیات، قلب پیامبر، محبوب دل، عزیزترینِ انسان ها در نزد او، و از شجره مقدس رسالت و از نور وجود خود
اوست. او رُکنی از ارکان شکوه بار ایمان، کشتی نجات، رمز خلقت، معیار شناخت حق از باطل، و شبیه ترین افراد به پیامبر در اندیشه،
گفتار، رفتار، سیما و سیرت است. دوستی او، هم ردیف دوستی پیامبرْ و پاداش زیارتش، بسان زیارت آن حضرت است و به رهروان راه
آسمانی اش، نوید نجات و بهروزی داده اند. او در آینه محمد، تنها بانویی است که همتا و هم شأن امیرمؤمنان و کوثر نورافشانی است
که خداوندْ قلب او را سرشار از یقین کرده است.
بوسه باران فاطمه علیهاالسلام
فاطمه در پرتو عقل کامل خودْ دوستی و دشمنی، خواستن ها و نخواستن ها و تمامی جلوه های احساس خود را در معیار خداوندی
قرار داده بود. از این رو، رسول خدا صلی الله علیه و آله پیوسته دختر عزیزش را بوسه باران می کرد. پیشانی اش را می بوسید که
بیانگر تأیید اندیشه و فکر وی بود و بر دستان او بوسه می زد تا به همه بفهماند، که اعمال و رفتار دخترم مورد قبول من است، هر کس با
اندیشه های او مخالفت کند، با من دشمنی و مخالفت کرده است.
محبت بی مانند فاطمه علیهاالسلام به پیامبر صلی الله علیه و آله
حضرت زهرا علیهاالسلام به پدرش دو نوع محبت داشت: او حضرت رسول را مهربان ترین و کامل ترین پدر می دید و بالاترین محبت
فرزندی را به او داشت، ضمن این که یکی از اُمت پیامبر هم بود و او را بالاترین و شریف ترین موجودْ و برترین پیامبری دید. عایشه می
گوید: «هرگاه پیامبر بر فاطمه وارد می شد، فاطمه به احترام پدر از جا برمی خاست و دست مبارکش را می بوسید و او را بر جای خود
می نشاند». از جمله احادیثی که رابطه عاطفی رسول خدا و زهرا را به خوبی نشان می دهد، این روایت است که: «در هنگام جنگ
اُحد، هنگامی که فاطمه و صفیه، عمه پیامبر به رسول خدا صلی الله علیه و آله نزدیک شدند، حضرتْ به علی فرمودند: عمّه ام را از من
دور نگه دارید، ولی مانع فاطمه نشوید. فاطمه وقتی چهره حضرت را زخمی و دهان او را آغشته به خون دید، فریاد زد و شروع به پاک
کردن خون ها کرد و می گفت: خشم خدا بر کسی که چهره رسول خدا را خونین کرده، شدّت یابد».
ادب فاطمه علیهاالسلام
حضرت فاطمه، در پرتو حساسیت روح و سرعت فهمشْ در رعایت قانون و آداب اجتماعی سرآمد بود. مفسّران نوشته اند بعد از این آیه
شریفه که می فرماید: «خطاب کردن پیامبر را در میان خود، مانند خطاب کردن برخی از خودتان، به برخی دیگر قرار ندهید.» نازل شد که
به معنای این است که پیامبر را با عنوان مورد نظر خدا و هماهنگ با رسالت او صدا زنند، نه با اسم تنها، ریحانه پیامبر که سمبل ادب و
پیش تاز در عمل به قرآن شریف بود، دیگر پیامبر را «پدر» صدا نزد ؛ بلکه با عنوان رسالت «یا رسول اللّه » صدا می زد. تا این که پیامبر
صلی الله علیه و آله فرمود: «فاطمه جان! این آیه درباره تو و فرزندانت نازل نشده است. تو از من هستی و من از تواَم. تو به من «بابا»
بگو که این عبارت، قلب مرا بهتر زنده می کند و پروردگارت را خشنود می سازد».
محبّت پیامبر به حضرت زهرا علیهاالسلام
محبّت بی مانند رسول خدا و فاطمه به هم دیگر، فراتر از محبت پدر و فرزندی بود. رابطه آن دو، پیوندی روحانی بود که ریشه در شناخت
این دو شخصیّت شگرف و ارجمندْ از عظمت وجودی یک دیگر و هم دلی آنان داشت. پیامبر، هر بامداد و شام گاه از پنجره ای که خانه
فاطمه را به خانه اش پیوند می داد، به او سلام و درود می فرستاد. پیامبر در منبر و محراب و کوچه و خیابان، و در برابر آشنا و بیگانه و در
هر محفل و مجلسی، از فاطمه تجلیل می کرد. وقتی فاطمه به خانه علی می رفت، پیامبر تاب جدایی او را در خود نمی دید. پیش از
هر سفر، آخرین خداحافظی را از دخترش می نمود و توشه از چهره او بر می گرفت و در بازگشت از سفرْ پیش از همه، به دیدار او می
رفت.
پاداش پرشکوه آموزگاران دینی
پاسخ گویی به پرسش های دینی، فکری و فرهنگی، جلوه ای ارزشمند از ابعاد شخصیتی حضرت زهرا است. روزی زنی نزد زهرا آمد و
گفت: مادر پیری دارم که در مسائل نماز مشکلاتی دارد، مرا فرستاده تا از شما سؤال کنم. حضرت فرمود: بپرس و آن زن هم مسائل
فراوانی مطرح کرد و یک یک پاسخ شنید. همین که احساس کرد پرسش هایش زیاده از حد شده، خجالت کشید و گفت: بیش از این
نباید شما را زحمت دهم. ولی فاطمه به او فرمود: اگر کسی را اجیر کنند که بار سنگینی را تا ارتفاع بالا ببرد و در پایانْ یک صد هزار
دینار طلا مُزد بگیرد، آیا این کار مشکل است؟ زن جواب داد: نه، هرگز! آن گاه حضرت پاداش پاسخ دادن به پرسش های مردمان را بی
شمار دانسته و حدیثی از رسول خدا درباره ارزش علم و عالم بیان کرد، به گونه ای که آن زنْ شادمان و خرسند با حضرت فاطمه
خداحافظی کرد و رفت.
امور مورد علاقه فاطمه
هر کس به تناسب اندیشه، عقیده و دریافت خویش از زندگیِ در دنیا، به چیزهایی دل می بندد و به کارهایی دل خوش می دارد. حضرت
فاطمه به دلیل اوج اندیشه و آراستگی به ارزش های والای انسانی، در زندگیِ این جهانْ به پیوندی دائمی با خدا، نگرش بر چهره پیامبر،
و مهر به انسان ها برای خشنودی خدا دل خوش است. او در این مورد فرمود: «مردم! از دنیای شما سه چیز برایم دوست داشتنی
است: تلاوتِ متفکرانه آیات قرآن، نگرش درس آموز بر چهره پرمعنویت پیامبر و الهام از راه و رسم زندگی آزادمنشانه و خداپسندانه او، و
بشرْدوستی و مردمْ خواهی و انفاق در راه خدا».
پیروان واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله
بانویی حق جو به خواست همسرش به محضر فاطمه علیهاالسلام شرف یاب شد تا از مادر ائمه هدی بپرسد که با چه اندیشه و
عملکردی، از پیروان پیامبر خدا به شمار می آید؟ حضرت فاطمه به جای پاسخی فردی، معیار جامعی را برای تمام نسل ها ترسیم نمود.
ایشان فرمودند: «اگر به راستی به آن چه ما براساس فرمان های خدا به شما امر می کنیم، عمل کنید و از آن چه هشدارتان می
دهیم، دوری جویید، از پیروان ما هستید و به حقْ از دوست داران ما، و اگر جز این باشد، در آن صورت شما از راه و رسم، فرهنگ، اخلاق
و دین ما بیگانه اید».
فاطمه علیهاالسلام پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله
مصیبت از دنیا رفتن پیامبر، همه اهل مدینه را غمگین ساخته بود، ولی در میان آنانْ غم و اندوه فاطمه علیهاالسلام از همه بیشتر بود.
ایشان از فرط گریه و زاری آرام و قرار نداشت و این حالتْ تا زمان رحلت ایشان ادامه یافت. امیرمؤمنان می فرماید: «وقتی که پیکر پیامبر
را در پیراهنش غسل می دادم، فاطمه گفت: پیراهن پدرم را نشان بده و وقتی که چشمش به پیراهن افتاد، شروع به بوییدن نمود و در
همان حالْ بیهوش شد. پس از این اتفاق، پیراهن را از نظرش پنهان کردم».
در سوگ خورشید
زهرا علیهاالسلام در هفتمین روز از درگذشت خورشید رسالت، با روح بزرگ پدرْ سخن ها گفت؛ از جمله فرمود: وا محمدا! ای برگزیده
پروردگار وای بهار یتیمان…! چه کسی در برابر قبله و جای گاه نماز تو بایستد و چه کسی دختر غم دیده تو را پناه باشد؟ این جملاتْ
نشانه ای از معرفت فاطمه است. اوست که می فهمد چه فاجعه ای برای بشریّت پیش آمده، اوست که می فهمد انقطاع وحی یعنی چه
و به سوگ می نشیند.
وصیت های فاطمه علیهاالسلام به علی علیه السلام
فاطمه علیهاالسلام در آخرین لحظات پرواز روح از پیکر پاکش، سفارش هایی به همتای زندگی اش علی علیه السلام نمود که برگزیده
آن بدین صورت است: ای پسر عمو! بعد از من «اَمامه» دخترْخواهرِ زینب را به عقد خود در بیاور، زیرا او برای فرزندانمْ در مهربانی مانند
من است. خودت مرا غسل و کفن کن، نماز بخوان و شبانه دفن کن. با بانگ بلند با حسن و حسینم صحبت مکن، زیرا تا لحظاتی دیگر،
آنان یتیم و بی مادر خواهند شد. از جانب من، فرزندانم را تا روز قیامت سلام برسان.
پرواز به سوی ابدیت
آفتاب وجود فاطمه علیهاالسلام در حال غروب کردن است. فاطمه علیهاالسلام از اَسماء، یار وفادارش خواست که آب وضو برایش فراهم
کند. پس وضو گرفت و خود را خوش بو کرده و لباس های نو خویش را پوشید و برای ملاقات با پروردگارش آماده شد. بعد رو به قبله
خوابید و به مناجات عاشقانه با حضرت حق پرداخت. اسماء می گوید: «در این هنگام، صدای او خاموش شد. به درون اتاق رفتم و دیدم
روح قدسی اش به آشیانه اصلی خود پرواز نموده است».
خبر از دنیا رفتن فاطمه علیهاالسلام به علی علیه السلام رسید. حضرت علی علیه السلام با صورت به زمین افتاد و ناله ای جان سوز
سر داد و گفت: «ای دختر محمد! بعد از تو دلم به چه کسی تسلّی یابد که تو تنها تسلاّی خاطر من بودی».
شنبه 92/01/17
مواد لازم:
آرد برنج: نصف لیوان
گلاب: نصف استکان
شیر: یک کیلو
شکر: دو لیوان
نشاسته: یک لیوان
آب: ۴ لیوان
طرز تهیه:
* نشاسته را در ۴ لیوان آب سرد حل میکنیم و آن را از صافی رد میکنیم.
* بعد آرد برنج را در شیر حل میکنیم. آن را هم از صافی رد میکنیم( توجه داشته باشید که شیر باید سرد
باشد).
* سپس شکر، نشاستهی حل شده و محلول آرد برنج و شیر را با هم مخلوط میکنیم و در ظرفی میریزیم و
روی حرارت ملایم میگذاریم. باید آن را مرتب هم بزنیم تا ته نگیرد و مایه به جوش آید و غلیظ شود.
* بعد گلاب را به آن اضافه میکنیم. زمان هم زدن وقتی خط قاشق روی آن محو نشد( یعنی غلیظ شد) آنگاه
آن را از روی آتش بر میداریم.
شنبه 92/01/03
دردوعالم ،جلال مازهر است رمزتغییرحال مازهرا ست
عید با فاطمیه می آید ذکرتحویل سال ما زهراست.
اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها.
یکشنبه 91/12/27
برگزاری کرسی آزاداندیشی حوزه سنندج باموضوع :
“پوشش طلبگی ،چرایی وچگونگی ؟”
کرسی آزاداندیشی باموضوع :"پوشش طلبگی ،چرایی وچگونگی ؟"باحضوراساتید وطلاب حوزه سنندج برگزار گردید.
نام اساتید برگزارکننده به شرح ذیل می باشد :
استاد صاحب نظر:خانم پوران منتشلو /استاد داور :خانم صغری ملاولی /استادمنتقد :خانم صغری مالکی.
برنامه های کرسی به شرح ذیل بود :
1-تلاوت آیاتی ازقرآن کریم
2-خیرمقدم گویی توسط مدیرحوزه (خانم احمدزاده)
3-سخنرانی توسط اساتید
4-پرسش وپاسخ درمورد پوشش طلبه وزی طلبگی.
یکشنبه 91/12/27
یامقلب ،قلب یاران شادکن یامدبر،خانه هاآبادکن
یامحول،احسن الحالی نما قلبهاراازبدی،خالی نما
دربهار،بایادخداشاد باشید.فرارسیدن سال نوبرهمه مبارک باد.
یکشنبه 91/12/27
دانستنیهایی از مغز پرخاصیت گردو
گردو یکی از مغزهای پرچرب و سرشار از ویتامینهای E، B، A و املاحی چون آهن، مس، فسفر، روی، منگنز و منیزیم است. فسفر موجود در مغز گردو با ماهی و تخممرغ قابل قیاس است و مس موجود در آن به جذب آهن و رفع کمخونی و ضعف کمک میکند. منیزیم و ویتامین B موجود در مغز گردو به آرامش اعصاب کمک کرده و موجب خوابی مطلوب میشود. روی آن نیز میتواند قدرت جذب ویتامین غذاهایی را که همراه گردو خورده میشود، افزایش دهد. گردو به تنظیم قندخون کمک میکند و مصرف متعادل آن برای افراد مبتلا به دیابت منعی ندارد.
اما این سوال مطرح است، آیا گردو به عنوان یک مغز پرچرب میتواند بر چربی و کلسترول خون تاثیر گذارد؟
در جواب باید گفت: بله تاثیر دارد، ولی تاثیری مفید و مثبت. گردو یکی از داروهای بسیار خوب برای پایین آوردن کلسترول خون است. گردو به دلیل دارا بودن اسیدهای چرب امگا 3 و فیتوسترول از طریق افزایش سطح HDL (کلسترول خوب) و کاهش سطح LDL (کلسترول بد) موجب کاهش سطح تریگلیسرید و کلسترول خون و کاهش تشکیلات رسوبات چربی در جدار سرخرگها شده و از خطرات و حملات قلبی و التهاب میکاهد. در حقیقت گردو در مقایسه با سایر مغزها برای قلب مفیدتر است. البته فندق و مغز بادام نیز تا حدی کلسترول را پایین میآورند ولی نه به اندازه مغز گردو و نه با سرعت عمل آن. تحقیقات نشان میدهد، اگر فردی روزانه با غذای معمولی خود بویژه با صبحانه 45 گرم یا 3 عدد گردو مصرف کند به شرط این که کالری دریافتیاش افزایش پیدا نکند، سبب کاهش بیماریهای قلبی ـ عروقی و کلسترول میشود بنابراین اگر به سلامت خود و فرزندانتان علاقه دارید همیشه در وعده صبحانه از نان و پنیر و گردو استفاده کنید و برای میانوعده دانشآموز خود در مدرسه ساندویج پنیر و گردو همراهم مقداری سبزی تهیه کنید.
گردوه علاوه بر کاهش چربی به کاهش تجمع مواد زیانبار اکسیدکننده که پس از صرف غذاهای پرچرب در بدن تولید میشوند نیز کمک کرده و از آسیب سلولها و تسریع پدیده پیرشدن سلولی و همچنین بروز سرطانها به میزان قابل توجهی میکاهد. از سوی دیگر این مغز پرچرب میتواند موجب انبساط و انعطافپذیری رگها شده و از افزایش فشارخون جلوگیری کند.
توصیهها:
1ـ در100 گرم گردو 140 کالری، در 100 گرم مغز گردو 625 کالری و در یک عدد آن 30 کالری انرژی نهفته است. بنابراین در خوردن مغزهای چرب گیاهی به دلیل کالری بالا و اثری که در چاقی و ازدیاد وزن دارند، نباید افراط کرد.
2ـ مغز گردو به دلیل طبع گرم و داشتن روغن غیراشباع در شرایط نا مساعد خیلی زود تند شده و زیادهروی در خوردن آن میتواند باعث ایجاد التهاب و بروز جوشهایی در داخل دهان شود. به این جهت همیشه پس از خوردن مغز گردو دهان را با آب بشویید یا یک میوه ترش مصرف کنید.
3ـ زیادهروی در مصرف مغز کهنه گردو که رنگ آن برگشته و تند شده و دانههای ریز سفیدرنگی روی آن پدیدار شده به دلیل ترشح توکسین، سمی و خطرناک است.
توجه: در هوای سرد بدن خود را با خوردن مغز گردو گرم کنید و برای تجدید قوای جوانی، تقویت معده و پیشگیری از سرماخوردگی آن را همراه انجیر، کشمش یا عسل میل کنید.
یکشنبه 91/12/27
دختر ام معالی زینب (س) اخترمهر جلالی زینب (س)
دخترحیدرکرارتویی اخت عباس علمدار تویی
کربلا بودو تو بودی زینب(س) خطبه نور سرودی زینب(س)
ای که بعد حسین وعباس(ع) توشدی وارث دشت گل یاس
انچه دیدی تن مجروح نبود غیر زیبایی یک روح نبود
تو شدی مادر باغ گل سرخ تو نشستی تو،به داغ گل سرخ
گفته تاریخ که خود با هر زن نیست گنجایش زینب بودن
در دل حادثه چون شیر شدن بادل شیر به زنجیر شدن
در غزا آیت سبحانی بود در بلاغت علی ثانی بود
زینب این بود،چنین زینب بود دخت ِقرآنِ مبین زینب بود
میلاد باسعادت اسوه پایداری حضرت زینب کبری(س)وروز پرستار گرامی باد.
یکشنبه 91/12/27
امام صادق(ع)
هیچ نوروزی نیست مگر این که ما در آن روزمنتظر فرج هستیم:
زیرا نوروز از روزهای ما وشیعیان ماست.
(بحار:جلد59،صفحه92)
شنبه 91/12/26
بسم الله الرّحمن الرّحیم
موضوع مقاله : نقش زنان تحصیل کرده حوزوی در خانواده .
نگارنده :مریم احمدزاده
مدیر حوزه علمیه خواهران ریحانة النبی(س) سنندج .
مقدمه :
با توجه به اهمیت ونقش خانواده وضرورت حفظ واستحکام آن ،این ادعایی گزاف نیست که مسیر
جلوگیری از ادامه آسیب ها یی که خانواد ه را به صورت جد ی تهدید می کند از شناخت جایگاه ومنزلت زن درخانواده واهمیت بخشی به این جایگاه می گذرد؛ بدین منظورابتدابه بررسی جایگاه ونقش زن در
خانوا ده پرداخته ودر پا یا ن برمهم ا نگا شتن نهاد خانواده و ضرورت اصالت دادن به آ ن تأکید می شود.
اگرولایتمدا ری ومحبت به ولی خد ا را یکی ازمهمترین ارزشهای یک فرد مسلمان بدا نیم که خانواده متولی انتقال آن است ،درراستای همان رسالتی که در جهان هستی خالق انسانها برای آنا ن قرارداده ا ست ومعمار انقلا ب حضرت امام خمینی (ره)نیزبه خوبی آن را چنین تبیین نمودند که (همان طورکه قرآن،انسان سازاست، زن نیز ا نسان سازاست.) بایدقدم بردارد.
زنان حوزوی عهده دا رمسئولیتی خطیرمی با شند.اگرپا یه اصلی تربیت ورشد صحیح فرد برای ا جتماع را درخانواد ه جستجوکنیم ،زن به عنوان مربی خانواد ه وعامل اصلی انتقا ل ارزشهاجایگاه ویژه ای خواهددا شت.
لذا نقش انسان سازی زن وخصوصاً بانوان حوزوی ، د رطول هستی ازاصیل ترین نقشهای وی بوده است ودراهمیت آن همین بس که مفسرعالیقدرجها ن ا سلام آ یت الله جوادی آملی می فرما یند: ((هرگاه زن اصالت رابه نقشهای دیگری غیرازمادری وهمسری دهد، ازصراط مستقیم خارج است.))
همچنین بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه (س)می فرمایند:آن گاه که زن درمنزل به امورخانه وتربیت فرزند می پردازد به خدا نزدیکتر است .
به هر حال حرکت در صراط مستقیم وتقرب زن به سوی پرورد گار جزاز طریق اصا لت دادن به ا یفای نقش کلیدی ومؤثرمادری وتربیت فرزندان مقدورنمی باشد به همین جهت مربی بزرگ قرن حاضر حضرت امام خمینی(ره) فرموده اند: شغل اصلی ز ن ومهمترین کار وی ماد ری و همسری می باشد . در طول تاریخ اسلام یکی از نقشها ی بی بدیل زنان د فاع ازولایت وتلاش برای حفظ این ارزش الهی بوده است؛ بالاخص درعصرغیبت که نقش مردان برای دفاع ازولا یت به جهت ا ختناق شدید کمرنگ بوده ا ست ،زنا ن فعالا نه برای حفظ فرهنگ اسلامی وتربیت نسل ولایی وانتقال این ارزش به نسل آینده وحفظ اندیشه ناب علوی ازطریق پویاسازی خانواده نقشی بسیار مؤثروغیر قابل انکارداشته اند .
اهمیت نقش زنان :
زنان تحصیل کرده وعلی الخصوص درس خوانده در حوزه ، با بهره گیری از آموزه های د ینی در طول تاریخ اسلام با پرداختن به اساسی ترین نقش وکارکرد زنان که همان مادری است بلندترین گامها رابرای حفظ ولایت برداشته اند .آنان با نقش آفرینی خود ارزش ولایت و حب به ولی خدا رابه فرزندان خودمنتقل کردندوبالاخص درعصرغیبت این مادران بودند که با فضاسازی مناسب در خانه و با پا یبندی به امام زما ن خود وبا ابرازعلا قه ای که به ایشان نشا ن میدا دند ورابطه قلبی ومعرفتی که با حضرت داشتند این علاقه وعاطفه رابه فرزندان نیزمنتقل کردندوازاین طریق درحفظ واحیای این مهم کوشیدند .امادرعصرحا ضرتربیت انسان دیندار، پویا، کارآ مد و عاشق خدا ورسول (ص) ازاهمیت وجا یگا ه بالایی برخوردا راست؛ چرا که شا هدهجوم جریا ن شوم (ناتوی فرهنگی)هستیم که بنا دارد ا زنسل جوان ما یک نسل بی هویت و بی ریشه بسازد.۱
همان طور که مقام معظم رهبری می فرما یند: باندهای بین المللی زروزور که برای تسلط بر منافع ملتها، سازمانهای نظامی ناتوراتشکیل داده بودند وا کنون درپی تشکیل نا توی فرهنگی هستندوبااستفاده ازامکانات زنجیره ای ممنوع و بسیار گسترد ه ی رسانه ای ،در پی تخریب هویت ملی جوامع بشری هستند وبنا دارند که با استحاله فرهنگی و انقطاع تاریخی بین گذ شته وآینده از جامعه ما ملتی بی هویت بسازند.۲
اینجاست که نقش مادران دردفاع ازهویت ملی ودینی وانتقال ارزشها بسیارپررنگ میگردد ، چراکه تمامی ارزشهای دینی، اخلاقی، ملی و…درون خانواده است که شکل می گیرد، نهادینه می گرد د وبه جا معه منتقل می شود، بالأ خص ا رزشهای ولا یتمداری که ا ز جمله ا رزشهایی است که دشمن نوک تیز پیکان حمله خود رامتوجه آن نموده ا ست که ازطریق خانواده ازنسلی به نسل دیگر منتقل می گردد.
مادران باید بدانندیکی ازمسئولیت هایی که از طرف شا رع مقدس بر عهده آنها گذا شته شده، تلاش برای تربیت یک نسل اسلامی پاک است وهمچنین یک نسل ولایی که درروایات متعددآ مده است . ولایت ومودت اهل بیت ازفرایض الهی است وملاک قبولی اعما ل و عبادات به حساب می آید.درزیارت جامعه کبیره میخوانیم:(بموالاتکم تقبل الطاعة المفترضة ولکم الموده الواجبة. ) به سبب ولا یت شما طاعت وا جب پذیرفته می شود و مودت واجبه برای شماست . پیامبر(ص)به سلمان فرمودند : إن الموده اهل بیتی مفروضةٌ واجبةٌ علی کلِ مؤمنٍ ومؤمنةٍ . همانامودت اهل بیت من برهرمرد وزن باایمان فرض وواجب است .۳
همچنین پیامبراکرم (ص)رازورمزرسید ن به سعادت را تمسک به اهل بیت اعلام نموده اند:
(من تمسک بعترتی من بعدی کان من الفائزین ) ۴
هرکس پس ازمن به خاندانم چنگ بزندوتمسک جوید،از رستگاران خواهدبود. ازاین رورسول اکرم(ص)به والدین سفارش کردند (ادّبوااولادکم علی ثلاث الخصال: حب نبیکم وحب اهل بیته وقرائة القرآن .) فرزندا نتان را با محبت من ومحبت ا هل بیت من وقرآن تربیت و تأدیب کنید .۵
ازاین روعمده ترین نقش آفرینی های زن دراسلام انتظاروامید است همانطورکه زنان در طول تاریخ اسلام افتخارآفرینی های زیادی درحفظ مکتب تشیع داشته اند دراین عصرهم باید بتوا نند با تربیت نسل پاک و فرزندانی سالم واسلامی د ین خودرا به جامعه دینی ادا نمایند.
مهم انگاشتن نهاد خانواده و اصالت آن :
با توجه به نقش زن حوزوی درخانواده یکی ازرسا لتهای مهم اواهمیت به کا نون خا نواده و سعی درحفظ این نهاد است بخصوص د رعصرحا ضرکه مها جمان فرهنگی جنگ علیه این نها د تأ ثیر گزار را آغا ز نموده اند وبنا دا رند که با تخریب کا نون خا نواده به عنوا ن اصلی ترین مرکزانتقال ارزشها،مانع انتقال ارزشهای دینی وملی به نسل آینده گردند.فعالیتهای اجتماعی زنان تحصیل کرده حوزوی ،در صورتی ارزشمند است که آسیبی به رسالت های اساسی ومهم آنان در قبال مسأ له خانواده وتربیت نرساند . بر اساس روایت پیامبراکرم(ص)که می فرمایند : کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته والمراة راعیته علی بیت بعلها وولده مسئول عنهم. ۶
ترجمه :"زن درخانه همسرش ،دارای مسئولیت بوده ود رقبال اعضای منزل مسئول است. “زن مسلمان خود را مسئول می داند؛ چراکه پیامبر(ص) زن را به طورخا ص د ر مقابل حفظ نهاد خا نواده مسئول نموده است. پس اوسعی می نما ید که منا فع شخصی رفاه طلبی لذ ت خواهی وتنوع طلبی خودرا تعد یل وکنترل نماید وآنهارا درخدمت خانواده قراردهد.درمنظر زن مسلمان،خردمند،آگاه و مدبر پرداختن به امورخانواده وتربیت فرزندان کلیدی ترین و مؤثرترین نقش اجتماعی می باشد. اوگرچه درخانه است، اماخودرا به عنوان یک عضوفعال وتأثیرگزارجامعه می پندارد والبته در مواقع ضروری واقتضائات خاص به شرط آسیب ندیدن خانواده به برنامه های اجتماعی بیرون از خانه نیزمی پردازد.زن مسلمان زمانی خودرادرصراط مستقیم و
درمسیرعبودیت احساس می کند که اصالت رابه مادری وهمسری دهد ودرتعارض وعدم امکان جمع بین آن ومسا ئل دیگردرانتخاب خود گزینه خانواده رابرگزیندوازاین انتخاب خودبسیارمسروروخوشحال باشد. زمانی که رسول خدادرتقسیم کار میان اعضای خانواده امیرالمؤمنین حضرت علی (ع)، کارمنزل رابه زهرا(س) و کار بیرون ازمنزل رابه حضرت علی(ع)سپردند؛ حضرت زهرا(س) باخوشحالی تمام فرمودند :والله اعلم ما ادخلنی السرور… “فقط خدا می داند که من ازاینکه رسول خداکا رمردانه را از د وش من برداشتند، چقدرخوشحالم .”۷
حضرت فاطمه(س)،ضمن اصالت بخشی به نقش همسری ومادری وانجام کامل رسالت خود و خانواده وفراهم نمودن زمینه وبستر مناسب برای رشد وتعالی همسروفرزندان واقناع میل عاطفی آنان وتبد یل خانه به کانونی مملوا زعشق ومحبت وعطوفت، د رمواقع مقتضی نیزد رفعا لیتهای اجتماعی حضورفعا ل ومؤثری دا شته که تاریخ حکا یت گرآن است. ولی ا یشان اصل را خانه و خانواده می دا نست وهمین اهتمام بود که موجب شدوقتی پیامبر(ص) از امیرالمومنین(ع) سؤال کردند که علی جان! همسر خود (فاطمه س)راچگونه یافتی؟ فرمودند: نِعمَ العونِ عَلی طاعةِ اللهِ. "فا طمه بهترین یا ور من دراطاعت الهی ا ست.“٨ یعنی فا طمه به عنوان یک همسربه گونه ای ایفای نقش می کند که یاریگرهمسرخودامیرا لمؤمنین(ع) در اطاعت ا لهی می شود وا ین گونه مسیراطاعت رابرای شوهر هموارمی سازد وخود نیز به واسطه عمل به این رسالت رستگار می گردد.آن حضرت توانست درخانه محقر وکوچک خود فرزندانی چون حسن وحسین علیهما السلام و زینب وام کلثوم را تربیت نما ید که هرکدام د رحیات خود تا ریخ ساز و تحول آ فرین بودند.این
بانوی نمونه اسلام توانست فضایی شادوباصفارا برای همسرخود فراهم نماید که حضرت علی (ع)در خصوص این فضا می فرمودند: هروقت به منزل می آمدم و چشمم به فاطمه (س)می افتاد غم عالم را فراموش می کردم. ۹
یکی از عوامل مهم عدم توفیق مادرومخصوصاً مادران تحصیل کرده در زمینه دینداری و پرورش نسل دیندا ر،عد م توجه به آموزه های د ینی وآدا بی ا ست که د ر شرع مقد س برا ی پرورش یک نسل د یندار آمده ا ست.علیرغم این که ما برخوردا راز مکتبی غنی هستیم که برای تمامی مراحل زندگی مادستورا لعمل های ریزود قیق ارائه کرده است ،ولی متأسفانه غالب ما مسلمانان یا نسبت به آنها آگاهی نداریم واگرهم داشته باشیم اهتمام جدی برای عمل به آ نها نداریم. ا زا ین رو به هر صورت که خود دوست دا ریم ا نتخاب همسر می کنیم وتما می مراحل مختلف فرزندداری را پشت سرمی گذاریم جا لب ا ین است که انتظارهم داریم نسل ولایی مؤمن و صالح داشته باشیم. به هر حال اهتمام مانسبت به رعایت آداب اسلامی فرزندپروری، که ازلحظه انتخاب همسرتا سن بیست ویک سا لگی که به صورت د قیق و قد م به قد م ا زطرف شرع ارا ئه شده است؛موجب می شود که ما توفیق چندا نی د رتربیت فرزند صالح نداشته باشیم.نکته دیگری که اولیا ی تربیتی بالأخص مادران باید بدانند این است که آنها د رحوزه ارزشها و اخلاقیات نیا زمند یاد گیری هستند؛ زیرا آنان د ر حوزه یاد گیری به عنوا ن یک مد یر وتسهیل کننده درا ین گونه موارد با ید خوب عمل نمایند،ا زا ین رو نیا زمند آموزش وکسب مهارتهای لا زم در این راستا هستند.۱۰
انتخاب شایسته
قدم اول د ر ایجاد مجموعه ای کا رآمد وسا لم انتخاب افراد توانمند و شا یسته است. درخانواده ای که بانوان تحصیل کرده حضور دارند ،هم ازلحاظ مد ت دوام مجموعه واهمیت آن ، انتخاب همسر شایسته اهمیت ویژه ای دارد. به خاطر همین مسئله است که پیامبر اکرم(ص)می فرمایند :(بهترین متاع دنیا همسر پارسا است.)
درجای دیگر چنین می فرمایند: برای نطفه ها ی خویش فرد ی مناسب اختیا رکنید، به هم شأن خود دختر دهید واز آنان دختر بگیرید. با توجه به نقش پد ر درتربیت فرزند، مادرانی که طا لب تربیت یک نسل پاک دینی هستند؛می بایست درهنگام انتخاب همسر دقیقاً به این مسئولیت تربیتی توجه داشته باشند وهنگام انتخا ب همسر فردی را بر گزینند که مؤمن واز خانواده اصیلی با شد و عشق ومحبت به ائمه درا و نهادینه شده با شد.زیرا پدری که خود برخورد ار از عشق ومحبت به ائمه نباشد ،نمی تواند درا یفای رسالت تربیت نسلی پاک ومؤمن توفیقی داشته باشد. ازسوی دیگر تقید پدردرعمل به واجبات وبه حلال وحرام الهی بالاخص تقید اوبه آوردن لقمه حلال برسرسفره خانواده در دیندار کردن فرزندان وتربیت نسل ولایی فوق العاده مؤثر است.۱۱
بدین جهت اولین گام برای تربیت نسل پاک،انتخاب همسری ولایتمداروپایبندبه مسائل دینی است که در آینده بتواند پدری موفق در تربیت نسل دوستدار ولایت باشد. مادرانی که توفیق ارتزاق فرزند خود با شیری که محصول لقمه حلال ا ست رامی یابند وهمچنین مادری که باوضوبه فرزند خود شیرمی دهد و از ذ کر ویاد خدا درهنگام شیردهی غافل نمی شود، قطعا ا ین مادر بیش ازد یگران توفیق تربیت نسل پاک ومؤمن راخوهد داشت. تأثیر شیر مادردرپرورش شخصیت معنوی فرزندان امری مسلم وغیر قابل انکار است. حکایت زیبایی از زندگی برخی ازعلمای بزرگ ومفاخر دینی ما ذکرشده است. حکایت شنیدنی ماد ر شیخ انصا ری که از مفا خر بزرگ عالم تشیع است به خوبی بیا نگر نقش شیر مادردرتکوین شخصیت معنوی فرزندان است.مادرشیخ انصاری می گوید:من در رابطه باپسرم توقع بیشتر داشتم، برای اینکه من تا دوسالی که اوراشیرمیدادم هیچ وقت بدون وضو نبودم نیمه شب بلند می شدم د رسرمای زمستان یخ آب حوض رامی شکستم وضو می گرفتم بعد بچه ام راشیرمی دادم و هیچ گاه بدون بسم الله سینه بردهان فرزندم نگذاشتم .
همچنین ماد ر مقدس اردبیلی نقل می کند که : هرگز لقمه ای شبهه ناک نخوردم وقبل ازشیردادن بچه وضومی گرفتم وابداً چشم به نامحرم نینداختم ودر تربیت اوکوشیدم . اهتمام خانواده حضرت امام خمینی(ره) برای یا فتن دایه ای برای شیردهی آ قا روح الله که ارتزا ق حلال داشته باشد نیز ازحکایات شنیدنی است.خانواده ایشان پس از تلاش فراوان از یافتن دایه ای که ارتزاق صددرصد حلال داشته باشد مأیوس شدند و نهایتاً با خانمی قرار داد می بندند که در طول شیردهی این فرزند حتی یک لقمه ا زغذای خود ارتزا ق نکند وتما می ارتزاق وی ا ز غذایی باشد که برای او آورده می شود .۱۲ همه این حکایات زیبا دلالت بر تأثیر دوره شیردهی واهمیت آن برشخصیت فرزندان دارد.مادری که شیر اوآمیخته باذ کرویاد خداوائمه است، در طول شیر دهی ذکرویاد ائمه رابرلب وقلب دارد؛ قطعاً این عشق وعلا قه به فرزند ا و منتقل می شود، چرا که تحقیقات روا ن شنا سی حاکی ازاین مسئله است که کلیه عواطف، علاقه هاو دلبستگی های مادر هنگام شیردادن به فرزند هم منتقل می گردد.
القای محبت در دوران کودکی
گرچه در نظام تربیتی اسلام هرگونه آموزش رسمی وسخت گیرانه دردوران کودکی مردود است واصل بر آزادورهاگذاردن کودک است،ولی این نکته مورد تأکید دین قرار گرفته است که دوران کودکی، دوران شکل گیری شخصیت دینی عاطفی و عقلی و…کودک ا ست.روح احا دیث د راین زمینه دلالت دارند که دردوران کودکی (هفت سال اول) عنایت خاصی برمؤانست کودک با مقوله های مذهبی واخلاقی شده است. نظر به محدودیت قدرت درک و فهم کودک از ارزشهای اخلاقی وبه لحاظ رشد نایافتگی اوازلحاظ اجتماعی،بیشترین تلاش اولیا دراین مرحله باید متوقف بر ایجاد رغبت ،علاقه و انس درکودک نسبت به ارزشها ومفاهیم اخلاقی باشد .
ازاین رو کلیه رفتار پدروماد ر بالأخص مادرنقش ویژه ای درشکل گیری شخصیت کودک دارد اهمیت نقش مادر ازآن جهت است که دراین دوره بیشترین ارتباط راباکودک داردودر شکل گیری شا کله شخصیتی فرزند مؤثراست .به تعبیر متخصصا ن تعلیم وتربیت کودک بسا ن یک د وربین فیلمبرداری بسیارد قیق، مشغول فیلمبرداری هوشمندانه ا زرفتار مادراست وماد ربدون اینکه د ر صددآموزش مفاهیم به فرزند خودباشد،بارفتاروکردارخود درحال آموزش غیررسمی به فرزندخود می باشد. کودک اکثرمهارتهاودانستنیها راد راین دوران بدون وا سطه ازخانواده خود دریا فت می کند. به تعبیرامیرالمومنین (ع) : العلم فی الصغر کا لنقش علی الحجر.دا نشی که د رکود کی فرا گرفته می شود ما نند نوشته برسنگ است لذا ماندگاری آموزه ها ی خانوا ده مسئولیت سنگینی را برای مادر تحصیل کرده در حوزه رقم می زند.۱۳
درنظام تربیتی اسلام تأ کید بر تلفیق جنبه های نظری وعملی د رعرصه تربیت شده است، حتی وزن عمل بیشترا زگفتاروسخن است،لذا تأکید بروحدت قول وعمل د رهمین راستا می باشد. مادر با ید فرصت طلایی شکل گیری شخصیت فرزند راغنیمت شمرد ه وپا یه هاوبنیا ن های اعتقا دی فرزندش رابا ارائه رفتارهای برگرفته از مبانی دینی واخلاقی تقویت نماید.
زن مؤمن اگر بنا داردکه فرزندی صا لح وخدا پرست تربیت کند با ید بداند که هر چه محبت و دلباختگی وارتباط قلبی اوباائمه بیشتر باشد واین علاقه دررفتاروی که فرزند شاهدآن است نمود عینی داشته باشد به همان میزان می تواند این محبت ودلباختگی وعشق رابه فرزند خود بدون آن که نیاز به آموزش رسمی داشته باشد انتقال دهد .
دوران کودکی ،دوران استفا ده ازابزاراستدلال ومنطق نیست؛ آنچه د راین دوران ا ثرگزاراست جنبه های احساس وعاطفی،آن هم به صورت عملی است.مادران به عنوان اولین ومهمترین مربی باید واجد صفات وویژگی های فکری ورفتا ری صحیح باشند .ماد ر بعنوان مدیر دا خلی خانواده می تواند فضای داخلی خانه را به گونه ای مدیریت کند که این فضا سرشا راز یاد ومحبت وعشق به اولیاء خدا باشد .اگر خدای ناکرده رسالت خود را به درستی ا نجام ندهد افرادونهادهای دیگری هستند که با آموزشهای ناروا فرزندرابه وادی دیگری می کشانند.۱۴
زنان حوزوی و نقش مادری : . مادر بارزترین منشأ آسایش و مهر وعالی ترین منبع سعادت خانوادگی است.کامروایی درخانه، احساس امنیت و آرامش درآ ن ونیز احساس قدرت واستقلال کودکان در خانواده بستگی به وجود مادر دارد . مادر کودکی می سازد با شخصیت وبزرگ منش یا سرافکنده وزبون ،پاک وبا عفت یا آلوده وناپسند. ماد ران تحصیل کرده حوزوی ، د ر نقش ماد ری وظا یف پرورش فرزند را بر وظایف همسری اولویت می دهد وبیش از هرکس به سازند گی کود ک می پردازد. برای تربیت فرزند زن با ید در محیط امن وآ سا یشی باشد محیطی که خودسرپرستی آن رابرعهده دارد.بانوی خانه با سروسا مان دادن امور اقتصادی خانه،زحمت شوهر رادرکسب معیشت ارج می نهد . ماد رقلب خانه و مظهرمهروعا طفه، عشق واحساس محبت و صفا است. اومی تواند اعضای خانواده را سعاد تمند وبهشتی کند یا زمینه تباهی وفساد راد رآنان بوجود آورد. ماد رشدن ا زا ین باب مشکل است که مسئولیتی درقبال خود، شوهر،فرزند ،جامعه و پروردگار دا رد.دربرا برا ین وظایف مورد با زخواست قرار می گیرد او پیش از آنکه دیگران رابسازد باید خود را بپروراند و این کاری آسان نیست .۱۵
زن و نقش مادری ازدیدگاه اسلام
تاریخ وتعالیم اسلام نشان می دهد که زنا ن جایگاهی والا دارند. ستایش هایی که از مؤمنان در قرآن کریم شده است، فقط به مردان اختصاص نداردو زنان خداشناس ،شکیبا،پا کدامن و شا یسته رانیز د ربر می گیرد .در آن جا که انسانی به خاطر غفلت وگناه،ملامت یا کیفر شده است؛پیامبر بزرگوار اسلام در نکوداشت زن و مقام او چنین فرموده است : بهترین شما کسی است که با زنان بهترین باشد . ۱۶ رفتار شایسته و انسانی با زنان، چه همسران وچه مادران و خواهران درحقیقت ایمان ورشد شخصیت مردان را آشکارمی سازد؛مردا نی که حرمت زنان را نگا ه می دارند وبه فرزندان خویش می آموزند که با ید ما در وهمسر خود را گرامی بدارند ازدین بهره برده اند . مقام ومنزلت زنان در اسلام تا آن جا بالا رفته که رسول اکرم (ص) در واپسین سفر حج خویش که د ر سال پایانی حیا ت آن حضرت بود مسلما نان را متوجه حقوق زنا ن می کند . بعثت خا تم پیامبران تحولی چشمگیر در فرهنگ وزندگی مردم حجاز ودیگر سرزمین ها پدید آورد ازآن پس هرکس باقبول اسلام به این باور رسیده بود که زنان ومرد ان حقوق متقابل دارند .یعنی ا گرزنان دربرابرشوهران خویش وظیفه ای دارند ،بی گمان مردا ن نیزد رمقا بل همسران خود تکلیفها یی دارند .
شخصیتی که اسلام برای زن قائل است به حدی است که د یگر آنان رانیا زی نیست درکوچه و خیابان افتند وخود را محبوب القلوب نشان دهند. نه تنها د رعمل بلکه در توصیه های اسلامی نیز از پیا مبروائمه راجع به زنان اخبار متعددی داریم .درمقام مقایسه زن بامرد از نظر اسلام یادآور می شویم که اورامقا م وموقعیتی کمترا زمرد نیست، هم ا زنظر عباد تی وهم د ر جنبه حقوق.به تناسب زمینه وطبیعت اوتوجهی فوق العاده به زن شده است حرمت ووجهه زن دراسلام به خاطر مادربودن است نه جنسیت او. ماد ربودن تنها تولید مثل وزائید ن نیست بلکه د رسایه انجام وظیفه ای است که شرع وعقل در جنبه تربیتی و نگهداری فرزند برایش معین کرده اند . ا زنظرمذهب وجود زن مایه خیروآرامش وموجب سکون ووقار است. مادر د ر برابر فرزند محترم است واین احترام د ستور مذهب اوست .روایات می گویند زن د ردوران حمل همچون مجا هد فی سبیل الله است،اگردرحین زایمان بمیرد امر شهید رادارد .مادر بند قنداق کودک رادردست دارد ولی اهمیت آن به گونه ای است که می توان گفت زمام امور جامعه دراختیار اوست.ممکن نیست خلق وخوئی د رجامعه باشد وازخانه منشأ نگرفته با شد ونیز ممکن نیست شخصیت ها ومرد ان بزرگ جز از خانواده های آرام وازدامن مادران خوش نیت وپاک پدید آیند .۱۷
اهمیت نقش زن تحصیل کرده به حدی است که می توان گفت فساداو موجب فسا دجامعه وصلاح ا و موجب صلاح اجتماع است. د رجنبه اجتماعی وسیا سی فرزندان، پد روما در سهم مشترک دارند ولی د ر سا لهای اولیه نقش مادر مؤثرترازپدراست. فرزندان در پرتوگرما و نورانیت عشق و مهر والدین رشد می کنند وبه کمال می رسند. در میان بازوان پدر ود ر آغوش نوازشگرما در احساس امنیت خا طرمی کنند ؛همه مرد م تشنه د وستی و محبتند ود وست دارند محبوب دیگران با شند . محبت، سلا مت ،سعادت، شادما نی و هماهنگی وهمه گونه کامیا بی را برای آدمی به ارمغان می آورد .ازا ساسی ترین وشد یدترین نیازهای روانی خانواده نیاز عاطفی است که توسط زن بیشتر انجا م می گیرد. چنانچه کود ک د ر خانواده محبت ببیند کمتر احسا س وابستگی می نمایدونیروی ابتکار ونوآوری دراو بیش تر خواهد بود . محبت زیباترین جلوه ایمان وبا شکوهترین رفتارمذهبی است و آ میزه ای ا زگذ شت،ایثار ،شجاعت، صداقت ،حق شنا سی و عدالت وهمدلی واحسان است .عشق و مهرورزی پرتوی از قدرت خدادرقلب ووجود ماست. ۱٨ فرزندان باید احساس کنند که والدین با آنها صمیمی هستند تا بعد ها مسا ئل خود را با والدین در میان بگذارند. خانواد ه چون صد فی است که اگرپا یه های آ ن د رست واصولی بنا نشود هرگز مرواریدی را د ر خود نخواهد پروراند.زند گی مشترک تنها د ر تأمین و رفع نیا زهای ما دی و اقتصادی وتداوم نسل نیست،بلکه حس مشارکت و تفاهم برای وسعت نگرش و امکان دستیابی به فرصتهای بیشتر است .
معرفی شخصیت والای حضرت زهرا (س) ونقش ایشان د رتاریخ اسلام نشانگر شایستگی زن د رعرصه های گوناگون اخلاقی، سیروسلوک معنوی، اجتماعی وسیا سی است. امام خمینی (ره) برای حضرت زهرا(س) شخصیتی جامع تصویر می کرد ومی فرمود : تمام ابعادی که برای زن متصور است وبرای یک انسان متصور است در فاطمه زهرا (س)جلوه کرده است .یک زن روحا نی ومؤمن، یک زن به تمام معنا انسان .۱۹
نقشی که اسلام برای زن درنظام خلقت قائل است دقیقاًمنطبق بر فطرت وجایگاه اودرنظام آفرینش است.درعین حال مانند مردبرای او دراجتماع نقش قائل است. اما د ر میان همه مشاغل مهمترین شغلی را که برای زن متصور است، تربیت صحیح واسلامی برعهده او نهاده شده است . تربیت انسان ازمهمترین، د شوا رترین وظریف ترین مسئولیتها است. زن با برخوردا ری ا زویژگیهای خا ص جسمی وروحی نقش ماد ری و تربیت فرزند راکه زیر بنایی ترین نقشها ست در نظام خلقت عهده دار است.
امام خمینی(ره) فرمودند:زن مربی جامعه است .ازدامن زن انسانها پیدا می شوند. مربی انسانها زن است. سعادت وشقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می کند وبا تربیت صحیح خودش کشور را آباد می کند.مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند می شود.۲۰
بی شک بسیاری از زمینه های اخلاقی در خانواده به وجود می آید ودرواقع زیر بنای اخلاق و اعتقاد انسان درخانواده شکل می گیرد.حضرت مریم (س)از بزرگترین زنان جهان است.قرآن در بیان داستان زندگی آن حضرت مطالبی داردکه نشان میدهد وراثت وتربیت خانوادگی و سرپرستی انسان تا چه حد در روحیات اواثرمی گذارد. مادرمریم اورا قبل ازتولد به خد متگزاری خانه خدا می برد واز وسوسه های شیطان به خدا می سپارد و خداوند نیز اورا به حسن قبول می پذیرد وبه طرز شایسته ای گیاه وجودش را پرورش میدهد و زکریای نبی پیامبرعظیم الشأن رابه سرپرستی او مأمورمی کند.
خوشبختی وتیره بختی هرکسی را باید د ررابطه با تربیت فردی وخانوادگی اوجستجوکرد.آنان
که د ر محیط سا لم و منا سب پرورش یا فته اند،بی گمان از خردورزی ومحبت و معرفت بهره اندوخته اند وآنان که از تربیت فکری ورفتاری پسندیده بی نصیب بوده واز محیط های نا مطلوب و هم نشین های نا پسندیده اثر پذیرفته اند همواره گرفتار وسرگردانند. افراد با انتخاب های خویش نشان میدهندکه چه اندازه ازتربیت برخوردارند .شغلها ودوستی ها ودشمنی ها،درستی یا نادرستی تصمیم ها وتربیت ها را آشکارمی سازند.تربیت،آینده زندگی هرفرد رامی سازد واورا د رفراز و نشیبها توانمند می گرداند؛البته عوامل دیگرمانندوراثت،حکومت ،جامعه ،پول وشهرت و تخصص و حرفه و رفاقت درزندگی انسانها تأثیرمی گذارند.۲۱
اسلام و خانواده
خانواده در اسلام ازاهمیت و ارزش بسیا ری برخوردار است ،چرا که از یک سو زن ومرد در کنار یکدیگر به زندگی ورفتار سالم دست می یابند وازدیگرسونسلی راد ردامان خود پرورش می دهند . قرآن کریم هدف های گوناگونی رادرتشکیل خانواده یادآورشده است .نخستین فلسفه ازدواج زن و مرد ،بقا ی نسل است. اسلام به تما یلات غریزی وجنسی ا نسا نها عنا یت دا شته وزنا ن و مردان را دعوت می کند که با یکدیگر ازدواج کرده وزند گی مشترک داشته باشند . بدین گونه از سویی اخلاق جنسی مطلوب شکل می گیرد وروابط نامشروع جنسی درجامعه روبه کاهش میرود وازسو یی دیگر نسلی نو به وجود می آید.فلسفه دیگر زناشویی،آرامش خاطر ولذت های روحانی زن ومرد است . درروایتی ازگفتگوی آدم و خداوند در باره حوا یاد شده است آنچه آدم راازدیدن همسرش شگفت زده می کرد دل ربایی و نشاط آفرینی او بود . آد م گفت پرورد گارا این مو جود زیبا کیست که تقرب و نگاه کردن به او سبب انس است.خداوندفرمود ای آدم!این بنده من حوا ست آیا دوست داری او انیس وهم سخن تو با شد؟ آدم گفت:بلی. پروردگا را همیشه براین نعمت، تو را سپاس می گزارم و ستایش می کنم .۲۲
خانوا ده ا زهرلحاظ مورد نظر وتوصیه ا سلام است؛نخست را بطه زن ومرد که هم جسمی و جنسی است وهم روحی وعاطفی .دیگر آنکه این رابطه سبب تولید مثل وپیدایش نسل است .زن و مرد درهیچ یک از این روابط جسمانی وروحانی بردیگری برتری نداشته وهر یک بنا بر فطرت و خلقت خویش وظیفه هایی را انجام می دهند.آن گاه که اززن در خانواده به عنوان همسر یاد می کنیم ،اود رحقیقت شریک زند گی مشترک ا ست وبه ا ندازه توان خود مسئولیتها یی دا رد ونیز انتظارهایی که حقوق زن خوانده می شود.اسلام دراین مورد طریق عدل وانصاف را پیموده وهر دو را درانتخا ب ومدیریت سهیم ساخته است.نمونه های بسیاری ازدوران حیات رسول اکرم(ص) درد ست است که زنان رادرتشکیل خانواده وگزینش همسر صاحب نظر وآزاد نشان می دهد . اسلام با سیرت و هدا یت پیشوا یان دین ،زنان ومردان را به دوستی و همفکری دعوت می کند. نقش زنی که تحصیل کرده حوزوی است درخانواده، که همان ایفای نقش مادری است مقام اورا تعالی میبخشد.حضورمعنوی وعا طفی زن درجایگاه مادرتأثیربه سزایی درتربیت نسلی سرافراز و سازنده دارد . قرآن کریم ضمن رعایت مقام پدر ومادر،جایگاه مادر را در خانواده نیز خاطر نشان می سازد : وانسان را در باره پدر ومادرش سفارش کردیم ،مادرش به او باردار شد سستی بر روی سستی واز شیر باز گرفتنش در دوسال است. به او سفارش کردیم که شکر گزار من و پدرومادرت باش که بازگشت همه به سوی من است .۲۳
ارتباط پدر و مادر :
پدرومادردرخانواده،سرنوشت آینده نسل خویش را مشخص می کنند. درستی یا نادرستی رابطه آن دو تأثیربسیاری دراخلاق و افکاروکردارهای فرزندان دارد.اسلام پدران و مادران رابه عدالت در برخورد با یکدیگر دعوت می کند و روابط سالم خانوادگی را خواستار می شود. پیامبر (ص) درباره ستم کاری پدران و مادران نسبت به یکدیگر چنین فرموده است:( آنکس که زن آزاردهنده ای دارد نماز وحسنه ای از حسنات آن زن قبول حق تعالی نمی شود،مگر یارومددکار شوهر شود و رضایت اوراجلب کند. آن زن آزاردهنده باید بداند درصورت ادامه آزاراول کسی است که وارد جهنم می شود گرچه تمام روزگاررابه روزه وعبادت سپری کرده باشد وبنده درراه خدا آزاد نماید ومال و ثروت در راه حق انفاق کند. سپس فرمود :چنین عذابی برای مرد هم هست ،اگر همسرش را اذیت کند وبه او ستم روادارد،چنین مردی اگر روزها، روزه باشد وشبها را به عباد ت صبح کند ود رراه حق بنده آزاد نماید و اموالش را فی سبیل الله انفاق کند، اول کسی است که ا ز گروه غاصبان و ستمکا ران وارد آتش جهنم شود. زن ومرد به این وا قعیت توجه دا شته باشند که ستم تنها ستم بد نی و آزارجسمی نیست. نگاه غضب آ لود ،بی اعتنا یی، بد خلقی، گفتن سخن زشت، د رشت گویی، تحقیروعد م تمکین همه ازمصداق ها ی ظلم است . در قرآن کریم سیمای پدران و مادران شا یسته چنین ترسیم شده است : مردان وزنا ن با ایما ن، دوستان یکد یگرند که همدیگر را به کارهای پسندیده وامی دارند واز کارهای ناپسند بازمی دارندونمازرا بر پا می کنند و زکات می دهند وازخدا وپیامبرش فرمان می برند، آنانند که خدا به زودی مشمول رحمتشان قرار خواهد داد که خدا توانا و حکیم است .۲۴
نشانه های زیرکه خداوند برای پدرومادرایمان آورده، بیان فرموده درحقیقت پایه ها ی سا لم و موفق را نشان می دهد:۱-ایما ن به خدا وآ خرت. ۲- د وستی و تفاهم و یگا نگی. ۳- تمایل به معروف وشایستگی. ۴- نفرت از منکروناپسند.۵-نمازوارتباط با آفریدگار.۶- زکات و همراهی با محرومان .۷-فرمانبری از خدا و پیامبر.
فرزندانی که د ر چنین خا نواده ای رشد کرده و بزرگ می شوند، بی گمان اهل خیر وخد مت خواهند بود . نکته اول: پد رومادر زندگی زناشویی خودرا براساس ایمان وتقوا استوار ساخته اند. وابستگی دل وذهن آدمی به خدا وجهان غیب سبب می شود که خودبینی ودنیاپرستی وستم پیشگی وهرزگی از وجود اورخت بربندد . نکته دوم: آنان که رابطه خودرا بر پایه دوست داشتن یکدیگر فراهم آورده اند. خانواده ای که شالوده آن محبت باشد از روابط نامشروع جنسی، خیانت، فساد و انتحار و متا رکه و آ سیب پذیری ها ی عاطفی ،پیراسته خواهند بود .آنا ن با تعلیم عملی محبت، دختران وپسرانی سالم بار خواهند آورد. نکته سوم: جهت گیری های سا زنده اخلاقی ،اعتقادی و اجتماعی در قالب امر بمعروف و نهی از منکر شکل می گیرد. پدران ومادران مؤمن با احساس مسئولیت د ر قبال کرداریکدیگر و دیگران فضای پاکیزه ای را برای زیستن فراهم می آورند. نکته چهارم: ارتباط معنوی با پروردگارو مدد جستن از حضرت حق می باشد.نومیدی ها و پلیدی ها در خانه ای که همه اهل نماز و توجه به خداوند هستند راهی ندارد و زمینه برای رشد فکری و عملی و اخلاقی پدید می آید. نکته پنجم :پرداخت حقوق مادی محرومان است که خانواده را به سمت عدا لت ، پاکی جامعه و مشارکت در ساختن آ ن سوق می دهد. نکته ششم : فرمان بردن از خدا وپیامبر است. پدران وماد رانی که خود را ا ز خود پرستی و شیطان پرستی رهانیده و گوش جان به سخن حق ورسول بزرگوار او سپرده اند و در صراط مستقیم حرکت می کنند . قرآن کریم که محصول این ویژگی های اعتقادی و اخلاقی و رفتاری را رحمت الهی خوانده است، درحقیقت راه ورسم زندگی رابه ما می آموزد.هرکس با اندیشیدن دراین آیه شریفه به دست میآورد که اسلام خواستار خانواده ای است که مدار آن ایمان است ؛خانواده ای که مد یریت آن بر د وش پدرومادر شایسته وخداباور وپاکدل است وهرگزعقیده و سلیقه خویش را بر دیگری تحمیل نمی کنند .درواقع اصول ومعیارهای انسانی ومعقول در یک خانواده اسلامی حاکم است وهرکس در عین حال که وظیفه ای دارد حقی بر گردن دیگری خواهد داشت .۲۵
نتیجه گیری
درحدیثی از رسول اکرم (ص)می خوانیم : زن نیکوکردار سبب سعادت مرد شمرده شده است. چنین زنی می تواند همسرخویش رابه پاکی ها سوق دهد وسلامت جامعه را تضمین کند. ایمان به خدا وآخرت که زمینه سازخوبی ها میباشد وخانواده سالم رابه وجود می آورد به کمک زن صالح تقویت می شود. ( هریک از شما باید زبانی مشغول به یاد خدا، دلی سپاسگزار وهمسری مؤمن و شایسته که بر امر آخرت یاری رساند در اختیار داشته باشد .)
زنان تحصیل کرده حوزوی هم، چون برای علم ارزش بسیاری قائل هستند،سعی می کنند در زندگی باهمسر وفرزندان ،علم همراه با عمل را پیشه خود قرار دهند و جهل و نادانی را از آنها بزدایند.همچنین در مراحل انتخاب همسر، زنان حوزوی اموری چون :دینداری،اهل نماز وقرآن بودن ، اخلاق حسنه و….را در اولویت قرار می دهند.
فهرست ارجاعات ومنابع ومآخذ :
1- زن وخانواده دربازخوانی سیره پیامبر (ص)،محمدرضازیبایی نژاد،نشریه حورا، ص20
2- سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع اساتید ودانشجویان استان سمنان 12/12/84
3- موسوعه احادیث اهل بیت (ع) ج1 ص234-هادی نجفی
4- کفایة الاثر ص23- علی محمد خزاز قمی
5- خلاصه عبقات الانوار ج4 ص255
6- جامع الصغیر، جلال الدین سیوطی ص95
7- بحار الانوار ج43 ص81- علامه محمد باقرمجلسی
8- مناقب آل ابی طالب ج3 ص313-ابن شهر آشوب
9- کشف الغمة فی معرفة الائمه (ع) ج1 ص363-علی ابن عیسی اربلی- مکتبه بنی هاشمی
10- پیام زن ،سال اول ،شماره 6
11- بحار الانوار ج100 ص222-علامه محمد باقرمجلسی
12- نهج الفصاحة ح1131-ترجمه علی اکبر میرزایی-صالحان 1387
13- مهارت زندگی با رویکرد دینی ص23- فریبا علاسوند-تهران - سروش هدایت 1386
14- روان شناسی رشد -علی اکبر شعاری نژاد-انتشارات اطلاعات 1387
15- ریحانه بهشتی -سیما مخبر وهمکاران - چاپ سی ودوم قم - نور الزهرا (س) - 1386
16- الکافی ج8 ص93
17- صحیفه حضرت امام (ره) -ج 7ص 162
18- ریحانه بهشتی -سیما مخبرو همکاران -چاپ سی ودوم قم- نور الزهرا (س) - 1386
19- صحیفه حضرت امام (ره) ج7 ص170
20- همان- ج13 ص207
21- انسان کامل -مرتضی مطهری -تهران صدرا 1370
22- سوره مبارکه بقره آیه 223
23- وسایل الشیعه ج14 ص2 ح1- شیخ حر عاملی- بیروت
24- سوره مبارکه توبه آیه 71
25- ماهنامه اخلاقی- تربیتی خلق -شماره 7- 1387
شنبه 91/12/26
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم فرمودند:
برترین جهاد این است که صبح خود را با این نیت آغاز کند که به احدی ستم روا ندارد.
منبع:المحاسن/1/456/1053
شنبه 91/12/26
چرا دوست داشتم طلبه شوم:
طلبگی من برمیگرده به سالهای خیلی دور. سالهای تقریبا 77 یا 78 . اون روزها بود که بیشتر از قبل علاقه داشتم به اینکه طلبه شوم و
علوم دینی بخونم. طلبگی رو با احکام شروع کردم. مشتری پر و پاقرص برنامه های رادیو معارف بودم . میشه گفت از ساعت 4 بعدازظهر
تا 9 شب همه برنامه ها رو گوش میدادم . سه سال به این روال گذشت تااینکه از تابستون 80 مشغول دیدن برنامه راه روشن از شبکه
چهار سیما شدم. اون روزها شبکه ای به نام شبکه قرآن سیما وجود نداشت و صبح ها از 8 تا 11 برنامه های شبکه چهارسیما
مخصوص برنامه های قرآنی بود. هفته ای یکبار استاد تفسیر ( آقای میرباقری)، احکام، روانشناسی دینی، اخلاق و چند استاد دیگه که
یادم نمیاد دقیق موضوع بحثشون چی بود. سه سال تمام هم هر روز علاوه بر رادیومعارف برنامه های قرآن سیما رو هم دنبال میکردم.
اینطوری بود که اطلاعاتم بیشتر میشد و علاقه من به این رشته بیشتر از قبل میشد.
یادمه جلسه اول درس برنامه ریزی سال اول دبیرستانمون هم وقتی پرسیدن رشته تحصیلی و شغلتون رو بگید من گفتم : الهیات و
معارف اسلامی ، مبلغ و استاد دانشگاه.
علاقه ای که به طلبگی داشتم باعث شد وارد این رشته بشم و تمام وقتم رو صرف مطالعه اعتقادی، احکام و اخلاق بشه .
راستش امروز تو ماشین نشسته بودیم و حاج آقا مشغول رانندگی بود که به چراغ قرمز رسیدیم ، پشت چراغ قرمز بودیم که حاج آقا ازم
پرسید چرا دوست داشتی طلبه بشی؟
شاید جواب سوال حاج آقا خیلی جواب بزرگی باشه ولی واقعا تنها یک دلیل داشتم برای اینکه طلبه شوم، آن هم این بود که دوست
داشتم فقیه شوم . خودم بتونم احکام شارع مقدس رو استخراج کنم و حکم بدم. به نظرم این وظیفه همه ما هست که فقیه باشیم و
خودمون احکام دینمون رو استخراج کنیم. فقیهی که مسلط به مسائل اعتقادی و اخلاقیست.
حاج آقا با ادامه تحصیل من در حوزه به شدت مخالفه . اصلا راضی نیست من هر روز برای شرکت در کلاس درس به حوزه برم ولی این
دلیل نمیشه که من درس نخونم و کسب علم نکنم .
تصمیم جدی دارم خودم به طور جدی درس بخونم و فقیه شوم . شاید روزی اگر خدا توفیق دهد اسمم را جزو زنان فقیه شیعی ببینید .
حجاب محدودیت است
حجاب به معنای پوشش اسلامی مختص ” زن ” نیست بلکه اسلام برای مردها نیز توصیه هایی در باب حجاب و پوشش دارد. گاهی
می توان نظر حداقلی اسلام در مورد حجاب را بیان کرد. به طور مثال حداقل حجاب برای بانوان پوشاندن بدن و زینت هاست و برای
آقایان نیز پوشاندن قسمت هایی از بدن که تحریک کننده هستند می باشد اما تمام نظر اسلام در مورد پوشش این نیست. اسلام
نگاهش به حجاب از درگاه حیا می باشد بدین معنا که هرچه انسان پوشیده تر، با حجاب تر و با حیاتر است. این نگاه اسلام کمالی
است نه حداقلی.
اگر زن و مرد مسلمان علاوه بر انجام حداقل های اسلامی خواهان رشد و تعالی و رسیدن به کمال باشند باید حجابشان نیز متفاوت
باشد و بیشتر به حیا نزدیک باشد. لباس روحانیت مصداق پوشش کمالی و حجاب اکمل برای آقایان و چادر و پوشیه نیز مصداق حجاب
برتر و باحیاتر برای بانوان است. مسأله ای که اینجا مطرح است محدودیت این نوع پوشش است، جمله ی مشهور حجاب محدودیت
نیست مصونیت است. در مورد حجاب حداقلی ممکن است صادق باشد ولی قطعا با پوششی همچون لباس روحانیت و پوشیه
محدودیت هایی برای انسان حاصل می شود و قطعا یکی از علتهای کمالی بودن و تأثیر مثبت آن در رشد انسان همین محدودیت
هاست. کسی که می خواهد لباس روحانیت بر تن کند یا خانمی که بخواهد حجابی چون پوشیه اختیار کند ابتدا باید نزد خویش این
محدودیت ها را در زندگی روزمره بپذیرد.
شاید کمتر کسی به این نکته توجه کند که روحانیون غیر از خودشان خانواده شان نیز متحمل بعضی از این محدودیت ها می شوند که
قبل از ازدواج حتما به ذهن انسان خطور نمی کند. اگر سبک زندگی دینی را انتخاب کنیم و خواهان کمال باشیم، ناچار به تحمل سختی
و محدودیت هستیم.
افضل الأعمال أهمضها. بهترین کارها سخت ترین آنهاست. پس حجاب مصونیت است چون محدودیت است.
شروع زی طلبگی
اگر بخواهم در مورد چگونگی طلبه شدنم بگویم باید بگویم که از سنین کودکی طلبه شدم زیرا از همان سنین بود که شروع به خواندن
درسهای مقدماتی طلبگی کردم، دوران راهنمایی بودم که شدت علاقه ام بیشتر شد. آن روزها چیز زیادی از طلبگی و زی طلبگی
نمیدانستم ولی درسهای حوزه را دوست داشتم، همین علاقه باعث شد که بالاخره طلبه شدم.
روزی که طلبه شدم به تمام مشکلات و مسائل مربوط به طلبگی برای یک دختر جوان فکر کردم، همان روز بود که تصمیم گرفتم با یک
طلبه ازدواج کنم و یک زندگی کاملا طلبگی داشته باشم .
وقتی با خودت قرارمیگذاری که طلبه شوی باید قید خیلی از خواستهها و تمایلاتت را بزنی هر چند حلال. حالا علاوه بر طلبه شدن
همسر یک طلبه هم شدی، طلبه ای که با خیلی از طلبه های همسن و سالش فرق دارد، ملبس است و منبر میرود.
همانطور که میدانید امروزه عدهای از طلبهها بنا به دلایل شخصیشان لباس روحانیت برتن نکرده و مانند عام مردم زندگی میکنند،
کسی که لباس روحانیت را برمیگزیند باید خیلی مراقب رفتار و گفتار و کردار خویش باشد، این مسائل برای همسرش نیز وجود دارد، او
هم باید درشأن همسر یک طلبه رفتار کند.
وقتی طلبهای به خواستگاری شما میآید و میگوید تمام دارایی من در ماه باقید متاهلی به 200هزارتومان هم نمیرسد آن هم در این
اوضاع اقتصادی و بدون اینکه فکر کنی جواب مثبت میدهی باید خودت را برای زندگی طلبگی آماده کنی.
ما (من و حاج آقا) شدید یقیین داریم که روزیرسان خداست و با همین اطمینان زندگی خود را شروع کرده و تا به حال هیچ روزی نبوده
که لَنگِ روزی باشیم چرا که خودِخدا روزیمان را رسانده.
غرض از ایجاد این وبلاگ هم این است که خاطرات تلخ و شیرین و منش زندگی طلبگی را برای خودمان ثبت و به استحضار دوستان
برسانیم.
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ
و از نشانههاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در اين
[نعمت] براى مردمى كه مىانديشند قطعا نشانههايى است.
بسم الله الرحمن الرحیم
ما یک زوج طلبه هستیم، هم درس میخوانیم هم زندگی میکنیم و گویا تا عمر باقیست برنامهی ما همین است. اصلا طلبگی یعنی
همین . زندگی طلبگی به قدری متفاوت تر از دیگر زندگیهاست اما زندگی کردن با یک روحانی یا یک خانم طلبه بسیار متفاوت است.
این تفاوت ها به سبب های متفاوتی ایجاد میشوند گاهی تنها به علت لباس روحانیت است و گاهی به خاطر تقیدات خاص طلبه ها.
هرچه هست زیباست.
طی مباحثاتی که با حاجیه خانم داشتیم به این نتیجه رسیدیم که اینجا زندگی یک زوج طلبه از تفکرات تا خاطرات و یادداشتها را به
یادگار بگذاریم، نه برای اینکه حتما خوانده شود بلکه ثبت شود تا خاطره شود.
این وبلاگ دو نویسنده دارد؛ من و همسرم و سعیمان این است که تا جاییکه امکان دارد بنویسیم چه اندیشههایمان را چه اتفاقات،
رویدادها و خاطرات زندگی طلبگیمان را.
وخلقناکم ازواجا ، ما شما را زوج زوج آفریدیم . بلکه رستگار شویم …
شنبه 91/12/26
آداب و رسوم نوروزی
مرکز گردشگری علمی-فرهنگی دانشجویان ایران:اجرای مراسم های مربوط به نوروز در استان زنجان نیز حدود دو هفته تمام طول
می کشد. در استان زنجان آداب نوروز به شیوه ی دیگر استان ها با مراسم های چهارشنبه سوری، خانه تکانی، سبزه عید، چیدن
سفره هفت سین، خرید لباس نو ، آداب دید و بازدید های نوروزی و… همراه است. در پایان تعطیلات ۱۳ روزه ی نوروزی اهالی استان
زنجان به گردشگاه های طبیعی و به دامنه ی کوه ها و باغ ها پناه می برند و آخرین روز تعطیلی های نوروز را با صرف ناهار در بیرون از
خانه و گره زدن سبزه به پایان می برند.
صنایع دستی و سوغات
دراستان زنجان رشته های مختلف صنایع دستی رواج دارد. از آن جمله گلیم بافی در ابهر, قیدار و زنجان روستاهای آن گیوه دوزی
ابریشمی و نخی در انگوران و زنجان, چاروق دوزی در شهر زنجان, رنگرزی در ابهر, زنجان, قیدار, سفالگری در روستای قلثوق, ملیله
کاری شامل سینی, سرویس بشقاب کاسه و وسایل مصرفی در شهر زنجان, ساخت انواع چاقو و کارد و قندشکن در زنجان, جاجیم
بافی نواری در طارم علیا و ماه نشان, انگوران, کیسه بافی حمامی, نواری در انگوران, ماه نشان, قیدار و حکاکی روی مس در شهر
زنجان را می توان نام برد. ضمن آنکه باید گفت قالی بافی از جمله هنرها و حرفی است که در اکثر شهرها و روستاهای استان زنجان
رونق و رواج دارد. اما شهر زنجان با آثار فلزی و بویژه چاقوهای زیبا و تنوع آن مشخص می شود و نام زنجان, اینگونه آثار هنری را به ذهن
متبادرمی سازد.
ملیله سازی
ملیله سازی از جمله ظریف ترین رشته های فلزکاری و یکی از برجسته ترین صنایع فلزی ایران است. قدیمی ترین ملیله ایران به روایت
اکثر محققان مربوط به سالهای 550 تا 330 ق.م. (دوره هخامنشی) است. متأسفانه به دلیل آن که اکثر اشیاء ملیله به منظور استفاده
مجدد ذوب شده اند, نمونه های زیادی در دسترس نیست و تنها از دوره قاجاریه مقداری سرقلیان, گیره استکان و سینی در اندازه های
مختلف باقی مانده است. ملیله سازی در زنجان بیش از 100 سال سابقه دارد و از اواخر دوره فتحعلی شاه قاجار شخصی به نام حاج
اسداله طرح برگ فرنگ را در ملیله ابداع و سبک خاصی را شروع کرد.
نقوش رایج در ملیله کاری زنجان عبارتند از: دندانه, تابیده, جقه, یا بته ترمه, ریزه جقه, برگ فرنگ, برگ, غنچه, پیچ, پیچک, سه چشمه
و یک چشم ملیله. تولیدات ملیله زنجان شامل گیره شربت خوری, گلاب پاش, قاب عکس, جاسیگاری, بشقاب, شکلات خوری,
شیرینی خوری, زنجیر (که به آن کلافه ای می گویند) گل سینه, گوشواره و قاب عکس است. ملیله سازی زنجان در سطح کشور نیز
شناخته شده بوده و دارای اعتبار خاصی است.
از جمله صنایع دستی رایج و بسیار مهم در شهر زنجان است. این صنعت از دوره صفویه به بعد رونق چشمگیری داشته و تا امروزه نیز با
دگرگونی های فراوان در زنجان ادامه دارد.
چاقو سازی
مشخصات مشترک چاقوهای زنجان عبارت است از: ظرافت, تناسب, هنرنمایی در فن آبکاری و قدرت برش آن. هر چاقو شامل قطعات
تیغه, فنر (در چاقوی ضامن دار دو فنر وجود دارد به نام فنر بزرگ و فنر کوچک), آستری (دو تکه است و همه قطعات چاقو روی آن سوار می
شود), روکش دسته, باربند (قسمتی برنجی که روی آستری است و لولای تیغه در آن قرار دارد.)
انواع چاقوها عبارتند از: چاقوی ساده, ضامن دار, چاقوی میوه خوری, چاقوهای مرکب, کاردهای شکاری, کاردهای قمه ای, کاردهای
کمری, کاردهای آشپزی و قلم تراش. از نکات جالب توجه آن که در هنر چاقوسازی به علت احتیاج به نیروی بدنی, اکثر استادکاران جوان
بوده و استادکاران قدیمی فقط به کار آموزش مشغول هستند
چاروقی که هم اکنون در زنجان عرضه می شود, به صورت یک صنعت دستی ظریف و تزئینی کاربرد دارد و به کلی با چاروق های قدیمی
متفاوت است. چاروق قدیمی زنجان, نوعی پای پوش بوده است که از چرم خام ساخته شده و در روستاها بیشتر مورد استفاده
چوپانان قرار می گرفت و اغلب بدون پاشنه بوده و با تسمه هایی به ساق پا پیچیده می شد. در سالهای اخیر در زنجان نوعی چاروق
ساخته می شد که رویه آن چرم قرمز رنگی (که دباغان زنجان تهیه می کردند) است و معمولاً هم بدون بند و تسمه بوده و نوکی عقابی
و برگشته دارد. این نوع چاروق که تولید آن از حدود 30 سال پیش نیز رواج داشت, اینک کمتر تولید می شود. چاروق کنونی زنجان فرم و
شکل خاص و ظریفی دارد و دارای حالتی زینتی بوده و بیشتر برای راه رفتن روی قالی مورد استفاده قرار می گیرد.
این نوع چاروق بیشتر به شکل نعلین و به صورت پاشنه دار ساخته می شود و فقط کف آن از چرم بوده و رویه اش از نخ های ابریشم و
گلابتون به رنگ های مختلف بافته و تزئین می شود. از استادان معروف چاروق ساز زنجان, استاد “اصغر خطیبی” است که برای اولین بار
اقدام به پاشنه گذاری جهت چاروق کرده است.
از استادکاران معروف استان زنجان می توان از خانم روح انگیز محمدی استادکار گلیم, آقای حسین فرجیان استاد چاقوسازی, آقای
غلامعلی رضایی استاد چاقوسازی, آقای مظفر محمدی استادکار فرش, آقای منصور کاظمیان مقدم استاد کار ملیله, آقای نجف علی
حاجیلو استادکار گیوه دوزی, آقای کریم ابطحی استادکار ملیله, آقای رحیم بهشتی استاد چاقوسازی, آقای محمد رسولی استادکار
معرق و آقای علی چراغی استاد پیکره تراشی نام برد.
صنایع دستی چرمی شامل؛ سراجی، چاروق دوزی، زین سازی و…، انواع بافته های داری نظیر؛ گلیم، مفرش، قالی، پرده بافی و
جاجیم بافی…، صنایع دستی گروه سفال و سرامیک مانند؛ کاشی هفت رنگ، کاشی معرق، سفالگری و …، صنایع دستی سنگی
شامل؛ حکاکی سنگ، مشبک سنگ، تراش سنگهای قیمتی …، صنایع دستی مستظرفه نظیر؛ نگارگری، تذهیب، کاغذسازی،
نقاشی گل و مرغ، خوشنویسی، طراحی سنتی، صحافی سنتی و …، پوشاک سنتی شامل؛ گیوه بافی، گیوه دوزی، البسه محلی
و …، گروه رودوزیهای سنتی شامل؛ سوزن دوزی، سرمه دوزی و …، همچنین صنایع دستی دیگری همچون نمدمالی و رنگرزی سنتی،
که برخی از آنها نیمه فعال و در حال فراموشی هستند
.
قزوین
آداب و رسوم نوروزی
نوروز
مردم استان قزوين مانند مردم ديگر مناطق ايران، از اوايل اسفندماه خود را براى برگزارى مراسم سال نو آماده مىکنند. آنها همراه
خانهتکانى و نظافت، به خانهتکانى دلهاى خود مىپردازند. در روز عيد با چيدن سفرههاى رنگين، پذيراى ميهمانان خود مىشوند.
آنها در سفرههاى پارچهاى قلمکار و ظروف رنگارنگ بلوري، انواع شيرينىهاى خانگي، انجير، آلبالوى خيس شده، نخود، کشمش و نقل
و نوعى توت که با خمير پودر پسته و بادام درست مىکنند، مىچينند و به ميهمانان تخممرغ رنگ شده (با پوست پياز) عيدى مىدهند.
امروزه از روز اول عيد، ديد و بازديدهاى خانوادگى آغاز مىشود و تا قبل از سيزدهبهدر پايان مىگيرد.
نوروزىخوانى
نوروزى خوانى يکى از مراسم مربوط به روزهاى پايانى سال است و جزئى از مراسم استقبال نوروز بهشمار مىرود. نوروزىخوانها
بيشتر از اهالى روستاهاى منطقه “الموت” و “طالقان” هستند؛ آنها در دستههاى دو تا چهار نفره، در کوچه و خيابان بهراه مىافتند و با
خواندن اشعار کوتاه و بلند، طليعه سال نو را به مردم مژده مىدهند و بيت يا دو بيت ديگر را، دو نفر ديگر پاسخ مىدهند. ساکنان منازل
با شنيدن صداى نوروزىخوانها، به استقبال آنها رفته و با دادن پول و شيرينى از آنها پذيرائى مىکنند
چهارشنبهسورى
در اين زمينه افسانهاى وجود دارد، هنگامى که مختار ثقفى خواست عليه بنىاميه قيام کند، با يارانش قرار گذاشت که در شب آخرين
پنجشنبه سال شورش کند. وقتى نقشه آنان فاش شد، او تصميم گرفت نقشه خود را يک شب جلو بياندازد، و به اطرافيان خود گفت در
شب چهارشنبه بر روى پشتبام خانههاى خود آتش روشن کنند تا همه متوجه شده و قيام کنند. مردم نيز چنين کردند.
از آن بهبعد بهپاس بزرگداشت اين اقوام، در شب چارشنبه آخر هر سال ايرانيان در حياط يا بام منازل خود آتش مىافروزند. بههر حال اين
مراسم نشان دهنده نماد آتش در ميان ايرانيان باستان است. در قزوين نيز در اين شب آتش روشن مىکنند و معتقدند کوپههاى آتش
حتماً بايد تاق (تک) باشد. دراين شب مواظب هستند چيزى شکسته نشود، چون آنرا خوش يمن نمىدانند.
در اين شب کلهپاچه مىخوردند و شب را با خوردن آجيل سپرى مىکردند. صبح روز بعد استخوانهاى کلهپاچه را به مزارع برده و در باغ
يا زمين خود مىريختند و معتقد بودند اين کار از بروز آفت جلوگيرى مىکند. در شب چهارشنبهسورى مراسم قاشقزنى نيز انجام
مىشود.
سيزدهبدر
در روز سيزده فروردين، مردم به طبيعت مىروند و به دور هم جمع مىشوند و به شادى مىپردازند و نيز رسم است تا هر کس کنار رود،
برود و هفت سنگ کوچک را به نيت رفع و دفع بلا و بيمارى به داخل آب پرتاب کند و دختران دم بخت سبزه گره بزنند. در پايان نيز سبزهها
را به آب انداخته و به خانههاى خود باز مىگردند.
صنایع دستی و سوغات
جاجيم بافي
اين هنر در استان قزوين از سابقه نسبتاً طولانی برخوردار است در اكثر روستاهای اين استان جاجيم بافی رايج بوده است، اما
متأسفانه اكثر كارگاههای آن از چرخه توليد خارج شده است. مواد اوليه بافت جاجيم پشم است كه معمولاً توسط زنان روستا تهيه مي
شود زنان در مواقع بيكاری علاوه بر پشم چينی آنها را توسط مواد محلی و گياهی رنگ مي كنند. لازم به ذكر است كه امروزه از
كامواهای رنگی در جاجيم بافی استفاده می كنند روستائيان در فصول بيكاری كه پاييز و زمستان است كارگاه جاجيم را در داخل اتاق بر
پا می دارند و عشاير از اوايل بهار و اواخر زمستان در فضای باز به جاجيم بافی مي پردازند.
فرش بافي
فرش بافت قزوين از نفيس ترين فرشهای بافته شده ايران مي باشد كه متأسفانه بافت آن فراموش شده است و تنها تعدادی از آنها در
موزه ها و مجموعه های شخصی ديده می شود از ويژگيهای اين فرش تنوع كاربرد رنگ و نقش مي باشد.
گليم بافي
اين هنر تقريباً در تمامی روستاهای قزوين رايج است از مراكز مهم بافت گليم مي توان به رودبار الموت، رودبار شهرستان، ارداق و ضياء
آباد اشاره كرد.
پن بافي (نوار بافی)
در گذشته پن را با نخهای ابريشمی می بافتند ليكن امروزه از نخهای نايلونی نيز استفاده می كنند انواع نقوشی كه بر روی پن مي
اندازند عبارتند از چهل چپر، چشم بلبل يا بيست و نه چپر، چشم خروس يا بيست و هشت چپر، هشت چپر يا مار پيچ يا نيم مداخل. در
گذشته بافت پن يا نوارهای تزئینی لباس در منطقه رودبار شهرستان و الموت بسيار رايج بوده است.
موج بافي
موج نوعي دست بافته سنتی است كه هنوز در برخی از مناطق بافت آن رواج دارد رونق اين هنر مانند ساير صنايع دستی منطقه با
رواج استفاده از مصنوعات كارخانه ای كه هم ارزانتر و هم متنوع ترند، كم رنگ تر شده است دستگاه موج بافی قابليت بافت پارچه های
ظريف جهت تهيه البسه و توليد پارچه های ضخيم تر كه بيشتر از آن به عنوان پتو، روكرسي، روفرشي، پرده، ملحفه و جا نماز استفاده
مي شود را دارا ست.
گلابتون دوزي
در قديم ميان طبقات متوسط و اعيان معمول بود وقتيكه دخترها را مي خواستند به خانه بخت بفرستند بعضي از لوازم شخصی عروس
از جمله جعبه لوازم آرايش، جاي شانه، كيف پول، جای مهر و … را با اين هنر تزئين می كردند. اين هنر مانند سوزن دوزی می باشد با
اين تفاوت كه به جای نخ از مفتولهای بسيار نازك طلائی و يا برنجی استفاده می كردند.
نم نم دوزی
اشياء مختلف تهيه مي كردند اشيائی مانند كيسه پول، جای قيچی، جای شانه، سرمه دان، جای مهر و …. اين مهره ها با ظرافت و
دقت كنار هم چيده می شوند. در قزوين با استفاده از مهره های بسيار ريزی (كه تركها به آن منجوق مي گويند).
گيوه دوزی ( گيوه كشی)
از جمله مراكزی كه اين صنعت رايج است شهر های قزوين و تاكستان است. در حال حاضر گيوه های توليدی اين استان با گيوه هايی كه
در يزد، آباده و كرمانشاه می دوزند كمی تفاوت دارد و آن اينكه در اين استان كف گيوه ها پلاستيكی و يا چرمي است (شيوه ای كه از
پارچه های كهنه و نوارهای چرمی ساخته می شود) و در گيوه های موسوم به ملكی كاربرد دارد در اين استان توليد نمي شود
اتواع شيرينى بويژه باقلوا و محصولات باغى مانند بادام، پسته، فندق، انگور، كشمش، انار سنگان، سيب، زردآلو، ذغال اخته و… از ديگر
سوغاتى هاى قزوين به شمار ميرودند.
آداب و رسوم نوروزی
نوروز
جشن نوروز با آداب و رسوم ویژه ای همراه است:
حاجی فیروز
بر اساس نوشته عبدالله مستوفی، حاجی فیروز با خاک زغال و با دوده بخاری چهره خود را سیاه می کرد و کلاه شیپوری و یا استوانه
ای بلند که از کاغذ یا مقوا بود بر سر می گذاشت و جامع رنگین چهل تکه که زنگوله هایی به آن دوخته شده بود، می پوشید.
چهارشنبه سوری
در این روز مردم آتش بازی می کنند و آش رشته یا به اصطلاح اهالی منطقه دماوند «کته را» می خورند. در این روز آتش افروخته می
شود و از روی آن می پرند و می خوانند: زردی من از تو -سرخی تواز من.
پنجک یا پنجه
پنج روز آخر سال را که هوا سرد بود. پنجک یا خمسه مسترقه می گفتند. خطر یخ زدن محصولات در این چند روز وجود داشت. از این رو
مردم به کوه می رفتند و جشن می گرفتند تا هوا بدتر نشود.
عید نوروز
در روز عید مردم به دید و بازدید می پردازند و لباس های نو و تمیز به تن می کنند. در گذشته بزرگترها به کوچکترها عیدی و تخم مرغ
رنگی می دادند و عموماً شیرینی و تنقلاتی چون کشمش، مویز و نقل برای بازدید کنندگان ایام عید می آوردند. در روستاها مراسم عید
دیدنی از خانه کدخدا یا سالخوردگان و بزرگان شروع می شد.
سیزده به در
در سیزدهمین روز فروردین، مردم سبزه ای را که پیش از فرا رسیدن عید در خانه سبز کرده اند. به صحرا می برند و آن را به آب روان می
سپارند. غذای اصلی روز سیزده به در کوکو سبزی است. در این روز بازی های متنوع همراه با اشعار مناسب اجرا می شود.
صنایع دستی و سوغات
بیشتر صنایع دستی استان عبارتند از: قلم زنی روی مس و برنج، خراطی و سبد بافی، خاتم کاری، شیشه گری، تراش و نقاشی روی
شیشه، زیلوبافی، نقاشی روی چرم، قالی بافی و چاپ باتیک، سفال گری، حصیر بافی، ورنی بافی و دست بافی، جاجیم و گلیم،
چنته، روبه پشتی، جوال، خورجین.
پتو بافی
این صنعت فقط در روستای قشلاق ملارد، از توابع کرج، رواج دارد و دست اندرکاران آن را عموماً افراد غیر بومی مهاجر از تبریز و دیگر نقاط
کشور تشکیل می دهند.
جاجیم بافی
کوهستانی بودن و داشتن مراتع سرسبز و گله داری گسترده در منطقه فیروزکوه، این منطقه را به یکی از مراکز تولید پشم ایران تبریل
کرده است. جاجیم های تولیدی در روستاهای فیروز کوه به دلیل نزدیکی منطقه با مازندران کاملاً تحت تاثیر دست بافت های آلاشت
است، با این تفاوت که عرض جاجیم های تولیدی آن از 25 سانتی متر تجاوز نمی کند. گروهی از عشایر ساکن در روستای «قجر تخت
رستم » از توابع شهریار ، نیز در گذشته به تولید جاجیم های بسیار نفیس اشتغال داشتند که امروزه به دلیل جاذبه های اقتصادی قالی
بافی جذب این حرفه شده اند. در روستاهای کوهان از توابع دماوند، کارگاه های تولید جاجیم، به تولید بافته هایی به عرض 52 سانتی
متر اشتغال دارند. عشایر اسکان یافته در روستاهای قشلاق فرون آباد، قشلاق حاجی آباد، قلعه نو و لپه زنگ (از توابع شهر ری) نیز با
بافت جاجیم آشنایی دارند.
چادر شب بافی
دیرینه ترین صنعت دستی رایج در مناطق روستایی استان تهران بافت چادر شب در اندازه های متفاوت، برای مصارف مختلف است.
حوله بافی
در گیلان و کوهان به وسیله دستگاه های دو وردی ساده به تولید نوعی حوله ابریشمی در اندازه های مختلف می پردازند. در روستای
آبسرد از توابع دماوند نیز حوله بافی رایج است.
زیلوبافی
در منطقه ورامین بافت زیلوهای نامرغوب و ارزان قیمت رواج تقریباً گسترده ای دارد و در قشلاق داود آباد ورامین، باقرآباد، گرگ تپه،
قرچک و خیرآباد کارگاه زیلوبافی دایر است و گروهی تولید کننده غیر بومی با بهره گیری از دستگاه های بافندگی دستی سرگرم به کار
هستند.
شیشه گری
در روستاهای خیرآباد (از توابع ورامین) و قشلاق ملارد (از توابع کرج) کارگاه های شیشه گری دایر است. تولید عمده این کارگاه ها پارچ و
لیوان ها و گاهی گلاب پاش است.
قالی بافی
بافت قالی و قالیچه در استان تهران گستردگی چشمگیری دارد. این هنر به صورت حرفه ای خانگی در تمام نقاط روستایی رایج است.
گلیم بافی
گلیم بافی در استان دارای سابقه طولانی است و بافت انواع گلیم نقش دار و مخطط در نقاط مختلف رواج دارد. گلیم بافان روستایی
برای تار و پود بافته های خود از پشم استفاده می کنند ، ولی در پاره ای موارد نیز برای تولید محصول مرغوب تر از نخ پنبه ای برای تار
بهره می گیرند. گلیم بافی در اغلب نقاط استان رواج دارد، روستای امیریه (از توابع فیروزکوه)، قشلاق فرون آباد، حاجی آباد و قلعه نو (از
توابع شهرری)، روستاهای کرج از این جمله اند.
نمدمالی
از جمله صنایع پرپیشینه مناطق روستایی استان تهران نمدمالی بودکه در حال حاضر تقریباً منسوخ شده است. در سال های اخیر کلیه
دست اندرکاران از این صنعت دست کشیده و فقط تعداد معدودی از عشایر هنگامی که به مراتع حومه منطقه شمیران کوچ می کنند
تعداد محدودی نمد برای مصرف شخصی تولید می نمایند. تعدادی نمدمال در روستای «کش» از توابع طالقان نیز هنوز حضور دارند.
آداب و رسوم نوروزی
آيين هاي نوروزي در اين استان به دو بخش پيش و پس از نوروز تقسيم مي شود:
نوروزخواني
يكي از آداب استقبال از نوروز در استان سمنان نوروزخواني است،اين آيين كه درگذشته رواج بيشتري داشته بيشتر از نيمه دوم
اسفندماه آغاز مي شود.
نوروزخوانان بصورت فردي و يا درگروه هاي دو و سه نفره درمحله هاي شهر و روستا گردش كرده و با خواندن ابياتي فرارسيدن نوروز
باستاني را نويد مي دهند.
صدسلام وسي عليك صاحب خانه سلام عليك
سلام من بگيرعليك ازجانب مُلا بيگ
نوروزسلطان آمده گُل درگلستان آمده
مژده دهيدبه دوستان نوروزسلطان آمده
بهارآمد، بهارآمدخوش آمد علي باذوالفقارآمدخوش آمد
نكته جالب اينجاست كه درميان ابيات و اشعار نوروزخواني در استان سمنان، مضاميني در ارتباط با مدح مولا علي (ع)و ديگر امامان
وجود دارد.
مرسوم است كه صاحبخانه اقلامي چون برنج،شيريني،نقل،گردو و يا وجه نقد به نوروز خوانان هديه داده و وي نيز در مقابل براي
سلامتي اهل خانه و برآورده شدن حاجات آنان دعا مي كند.
كاشت سبزه
يكي ديگر از آيين هاي استقبال از بهار در استان سمنان، روياندن دانه گندم ،جو، عدس، شاهي و…. براي تهيه سبزه نوروزي
است،زنان كدبانو سبزه را در ظروف مختلف و يا بر روي كوزه هاي گلي سبز مي كنند. در شهر سمنان و برخي ديگر نقاط نهادن پياز گُل
نرگس، سير و سُنبل در ميان كوزه هاي حفره دار مرسوم است.
پخت سمنو
از ديگر آيين هاي نوروزي در اين استان پخت سمنو در روزهاي پاياني سال است، آداب و رسوم مربوط به پخت سمنو در شهرهاي
سمنان و مهديشهر به نسبت ديگر نقاط چشمگيرتر است.
كار تهيه سمنو اغلب با همياري زنان فاميل و يا محله صورت مي گيرد، برپايي مجلس روضه حضرت زهرا (س) و ذكر دعا و نيايش در
هنگام پخت سمنو متداول بوده و بسياري از خانواده ها نيز بنابر نذر خود همه ساله اقدام به پخت سمنو و تقسيم آن بين آشنايان و اهل
محل مي كنند.
خانه تکانی
با نزديك شدن سال نو اهالي اقدام به شستشو اثاثيه منزل ،فرش و… كرده و با پاكيزگي به استقبال از بهار طبيعت مي روند.
در برخي نقاط شهري و روستايي اين استان، زنان با تهيه دوغابي از گل قرمز و يا سفيدرنگ به تجديد نماي ديوارهاي گلي خانه مي
پردازند.
درشهرمُجن، روستاي هيكو و مناطق خطيركوه، كالپوش،كوه زر و خوارتوران مي توان تصاوير زيبايي از آيين استقبال از نوروز را در روزهاي
پاياني سال مشاهده كرد.
چهارشنبه سوري
در غروب آخرين چهارشنبه سال نوجوانان با افروختن چند تَل آتش با شادي از روي آن پريده و مي گويند: ‘زردي من از تو/ سرخي تو از
من/ غم برو شادي بيا/ محنت برو روزي بيا/ نمد برو قالي بيا’
از ديگر آداب اين شب رسم ‘فالگوش’ است كه بنابر آن برخي افراد حاجت مند با فالگوش ايستادن درمحل گذر و يا ساير محل ها،
براساس شنيده هاي خود برآورده شدن حاجتشان را تعبير مي كنند.
رسم ‘شال اندازي’ نيز در برخي روستاهاي گرمسار و منطقه كالپوش شاهرود در اين شب انجام مي شود، براي اين منظور جوانان
شال خود را درخانه هاي اهل محل انداخته و به انتظار مي نشينند، صاحب هر خانه با ديدن شال مقداري ميوه، شيريني، نقل و … در
ميان شال نهاده و به صاحبش مي دهد.
در ديگر نقاط، جوانان با پوشاندن چهره خود و اجراي رسم ‘قاشق زني’ به درخانه ها رفته وبا زدن مداوم قاشق به كاسه فلزي صاحب
خانه را از حضور خود براي دريافت هديه مطلع مي كنند.
انجام بازي هاي محلي، شكستن كوزه به نشانه رفع بلا، پخت آش در آخرين چهارشنبه سال به نيت طلب حاجت و بخت گشايي و نيز
تهيه سبزي پلو و ياخورش سبزي براي شام از ديگر آداب اين شب درنقاط مختلف استان است.
عَلَفه (عرفه)
دربرخي نقاط استان اهالي دو شب مانده به آغاز سال نو را در اصطلاح عرفه (علفه) اموات ناميده و در اين شب براي شادي روح
درگذشتگان خود خيرات مي كنند.
پخت نان روغني موسوم به’ گولاچ’ و زيارت قبور دراين مناسبت متداول است، يك شب مانده به سال نو به نام علفه زنده ها ناميده
شده و آداب خاصي دراين شب برگزار مي شود.
شاهرودي ها باجمع كردن نوعي سبزي صحرايي براي شام علفهِ ‘شنگي پلو’ و در سمنان و دامغان زنان سبزي پلو و يا رشته پلو مي
پزند.
چيدن گياهان صحرايي ازجمله شنگ، گندمك و سلمه از ديگر آداب اين روز است، در شهر سرخه نيز پخت غذايي متشكل از هفت نوع
ماده غذايي و در برخي نقاط با 13 نوع، درشب علفه انجام مي شود.
عيدانه(عيدونه)
يكي ديگر از آيين هاي نوروزي ارسال هدايا و عيدانه براي دختران نامزد دار و يا عقدي توسط خانواده داماد است.
براي اين منظور تعدادي از زنان فاميل همراه با مجمع هاي حاوي كفش، روسري،چادر، كله قند قطعه اي طلا و…. با شادي و سرور به
خانه دختر رهسپار شده و هدايا را تقديم مي كنند. تهيه و ارسال عيدانه داماد نيز توسط مادرعروس انجام مي شود.
تحويل سال
در لحظات پاياني سال مرسوم است كه سفره هفت سين را درخانه گسترده و اقلام آن شامل سكه، سيب، سنجد، سماق، سبزه،
سير و سمنو را در ميان سفره مي گذارند.
در بسياري از نقاط، اهالي علاوه بر موارد نامبرده سفره نوروزي خود را با نهادن آينه، قرآن، ظرف آب، نارنج، ماهي قرمز، شمع يا چراغ،
نان محلي، انجير خشك، نخود و كشمش، گردو و بادام، گلاب پاش، تخم مرغ رنگ شده، ميوه، حلوا، نمك و گُل مزيّن مي كنند.
سفره نوروزي غالبا در اتاق مهماني گسترده شده و تا پايان تعطيلات براي پذيرايي ازمهمانان مهياست.
در برخي نقاط از جمله شاهرود عده اي از خادمان مساجد و تكايا اقدام به تهيه ‘آب دعا ‘ در ساعت پاياني سال مي كنند.
براي اين منظور آيات قرآن، اسماءالله و ذكر هفت سلام (سلام قولا من رب الرحيم، سلام علي نوح في العالمين، سلام علي موسي و
هارون، سلام علي آل ياسين، سلام علي ابراهيم، سلام عليكم طبتم فادخلوها خالدين، سلام عليكم طبتم بما صبرتم فنعم عقبي
الدار)با مركب زعفران بر روي سطح ظروف چيني تحرير شده و سپس در ميان تشت آب فرو برده مي شود، در اولين دقايق سال نو آب
دعا به نيت تبرك و شفا بين حاضرين تقسيم مي شود.
حضور پر شمار اهالي در امامزاده ها، اماكن مذهبي وگلزار شهدا در هنگام تحويل سال نيز در كليه نقاط استان مرسوم است.
پس از حلول سال نيز افراد خانواده با يكديگر ديده بوسي مي كنند و با دعاي خير براي همگان بهار طبيعت را جشن مي گيرند، پدر
خانواده با گشودن قرآن مبلغي پول به هريك از اعضاي خانواده عيدي مي دهد كه اين وجه را در اصطلاح ‘دست لاف’ مي گويند.
در همين لحظات برخي خانواده ها ورود فردي خوش قدم با عنوان ‘شگون’ يا’شگوم’ را انتظار مي كشند، اين شخص كه غالبا نوجوان و
از سادات فاميل يا محله است همراه با سيني حاوي كوزه آب، سبزه، قرآن، نمك و…. در اولين دقايق سال نو به عنوان اولين شخص به
خانه قدم نهاده و با تبريك فرا رسيدن نوروز، عيدي خود را از پدر خانواده دريافت مي كند.
انتخاب شخص شگون كه اهالي به قدم خير و با بركت او باور دارند بنا بر تجربه و يا استعانت از استخاره صورت مي گيرد،در بين دامداران
و عشاير نيز مرسوم است كه شگون بّره سفيد كوچكي را به باور بركت دام و حشم با خود به خانه مي آورد.
ديد و بازديد
ديد و بازديد ازدوستان و آشنايان نيز با گذشت دقايقي از تحويل سال آغاز شده و تا پايان تعطيلات نوروزي ادامه مي يابد.
مرسوم است كه در ابتدا كوچكترها به ديدن بزرگان فاميل و طايفه رفته و سال نو را به آنها تبريك مي گويند، در برخي نقاط نيز ديد و
بازديدهاي نوروزي توسط مردان وزنان بصورت جمعي وجداگانه انجام مي شود.
ديدار از علماء، خانواده شهدا و كساني كه به تازگي عزيزي را از دست داده اند نيز همواره بين مردم استان سمنان مرسوم است.
دادن عيدي به كوچكترها، زيارت قبور، صله رحم و انجام بازي هاي محلي از ديگر آداب نوروزي در اين استان است.
سيزده به در
آخرين روز از تعطيلات نوروزي نيز به تفرّج در دامن طبيعت اختصاص دارد، اين روز فرخنده را اعضاء خانواده و فاميل در دامن كوه ،صحرا و
باغات سپري مي كنند.
پخت انواع آش وغذاهاي محلي ازجمله سبزي پلو، ته چين، آش رشته ، آش انار، انجام بازي هاي محلي و تاب سواري ،خواندن ابيات و
ترانه هاي محلي و نيز انداختن سبزه هاي نوروزي در آب روان از جمله آداب اين روز است،گره زدن سبزه به نيّت حاجت طلبي و بخت
گشايي از ديگر باورهاي اهالي دراين روز است.
صنایع دستی و سوغات
نمد مالی
یکی دیگر از صنایع دستی که قدمتی دیرینه در استان سمنان دارد، نمد مالی است. وضعیت فعلی تولید نمد در استان سمنان از نظر
کمی و کیفی بسیار مطلوب است و مراکز تولید نمد در استان، شهرستان سمنان، دامغان و روستای ابرسیج شاهرود است. مواد اولیه
مصرف شده در نمد مالی پشم است که در اندازه های مختلف تهیه می شود. آنچه در نمد مالی می توان مشاهده کرد، ذوق و هنر، به
همراه تحرک تولید کننده است. تولیدات این زحمت کشان علاوه بر استفاده شخصی به روستاهای شمالی استان و شهرستان
مازندران ارسال می شود.
چاپ قلمکار
چاپ قلمکار، گونه ای از چاپ سنتی روی پارچه بافته شده است. برای نخستین بار، قلم کار سازان ایرانی برای دسترسی به تولید
بیشتر و ایجاد هماهنگی و یکنواختی نقش ها، استفاده از مهره های چوبی را جایگزین استفاده از قلمو ساخته اند. برای فراهم آوردن
امکاناتی به منظور استفاده مردم، قلم کار را که در گذشته فقط برای روی پارچه های پشمی و ابریشمی انجام پذیر بود بر انواع پارچه از
قبیل متقال، کتان، چلوار و کرباس انجام دادند. در حال حاضر چاپ قلم کار به وسیله قالب های چوبینی که دارای نقوش برجسته است
انجام می شود. در حقیقت رکن اصلی قلمکار سازی را قالب سازی تشکیل می دهد که معمولاً توسط افرادی که حرفه و تخصصشان
قالب تراشی است به تفکیک رنگ و حداکثر در چهاررنگ روی چوب های گلابی و زالزالک تراشیده می شود گروهی از هنرمندان در رشته
هایی چون ریشه تابی که پارچه زیر ساخت قلمکار را آماده می سازند یا صحرا کاری که کارهای رنگرزی، سفید گری، بخار و شستشوی
پارچه های قلمکار را به عهده دارد به فعالیت مشغولند. مهمترین مرکز این صنعت در استان در شهرستان دامغان قرار دارد که ماهانه
مقادیر هنگفتی انواع رومیزی، پرده، سفره و سایر محصولات قلمکار تولید و برای صدور به خارج از کشور آماده می کند.
سفالگری و سرامیک
سفالگری از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های بشر است. آثار سفالی برخلاف آثار یافته شده فلزی، چوبین در زیر خاک فاسد
نمی شود و به خاطر این حالت استثنائی، به اطلاعات گویا درباره آن می توان پی برد. صنعت سفالگری در استان سمنان از پیشینه
معتبر برخوردار است . ب ه طوری که دکتر اریک اشمید هنگام حفاری در اطراف دامغان امیدوار به کشف شهر افسانه ای هکاتوم پلیس یا
شهر صد دروازه بود ، اگرچه موفق به کشف بقایای شهر مورد نظرش نشد ، ولی به مجموعه ای از بهترین فراورده های صنعتگران دو تا
سه هزار سال قبل از میلاد مسیح دست یافت . این فراورده ها شامل کوزه های بزرگ به اشکال هندسی و دارای لعاب قهوه ای روشن و
کرم بودند . از آنجا که زمینه های لازم برای صنعت سفالگری در اکثر نقاط استان فراهم بوده، این صنعت با وجود فراز و نشیبهای تاریخی،
به حیات خویش ادامه داده است کارگاه سفال گری و سفال سازی قان بیگی در شاهرود از اهمیتی ویژه برخوردار است.
دستباف ها
مردمان این سرزمین پارچه های مورد نیاز خویش را با دست های هنر آفرین خود تهیه می کردند که از نظر تنوع رنگ، نقش، طرح و
شیوه های بافت شگفت انگیز بود.
دستبافی شامل تولید پرده های سنتی و هنری و حوله و شال گردن و پارچه های متقال زیر ساخت قلمکار است که در استان رایج
است. علاوه برآن جاجیم، چادر شب، پلاس و چوفا (چوخا) که عمدتاً توسط روستائیان و عشایر تولید می شود، از دیگر صنایع دست
باف مردم استان است. ماهانه مقادیر قابل توجه ای از این تولیدات به استان های دیگر و مراکز ارسال می شود. شهرستان سمنان به
ویژه سرخه، مهدی شهر، فولاد محله و روستاهای شهرستان دامغان و روستاهای بسطام از مراکز تولیدات جاجیمچه و دستباف استان
به شمار می روند.
آلو وگردو از سوغاتی های معروف شهمیرزاد است. پسته دامغان از بهترين سوغاتىهاى اين استان مي باشد.
آداب و رسوم نوروزی
اعياد ملي، مذهبي و محلي در استان خراسان شمالي بر حسب كيش و آيين هر يك از اقوام نزد آن ها پاس داشته مي شوند. تركمن
ها عقيده دارند زماني كه جمشيد به عنوان چهارمين پادشاه پيشداديان بر تخت سلطنت نشست آن روز را نوروز ناميدند. تركمن ها
دراين روزها با پختن غذاهاي معروف نوروزي مانند: نوروز كجه، نوروز بامه، سمني (سمنو) و اجراي بازي هاي مختلف توسط جوانان
تركمن حال وهواي ديگري به اين جشن و شادي مي دهند. در ايام نوروز مسابقات مختلفي در بين تركمن ها برگزار مي شود كه مي
توان به مسابقات اسب دواني، كشتي، پرش براي گرفتن دستمال از بلندي، خروس جنگي،شاخ زني ميش ها، شطرنج بازي، مهره
بازي،تاب بازي اشاره نمود. ضمن آن كه ديد و بازديد در ايام نوروز در ميان مردم تركمن از جايگاه و منزلت خاصي برخورداراست.
منجوق آتدي از جمله رسوم قديمي و پرپيشينه ترکمن صحرا است که در ايام نوروز همراه با سرودخواني دختران ترکمن اجرا مي شود.بر
اساس اين رسم تاريخي، در اين روز همزمان با فرا رسيدن سال نو ، دختران در اتاقي مخصوص دور هم جمع مي شوند و با خواندي
دوبيتي هاي موسوم،منجوقهاي خود را در کاسه اي مي اندازند.
بر اساس اين سنت ديرينه که اکنون به فراموشي سپرده شده است، هر يک از دختران، به نوبت منجوق خود را از کاسه بيرون مي آورند
و بخت و اقبال هر دختر با دوبيتي هايي که در آن لحظه مي خواند، مشخص مي شود.
«ترانه خواني» از قسمت هاي قطعه جشن اعتدال بهاري، عيد نوروز، ريشه تاريخي بسيار قديمي دارد و رسم «منجوق آتدي» دختران
در آستانه نوروز هم با سرودخواني همراه است.
به باور ترکمن ها، همزمان با عيد نوروز، شب اول طلوع هلال ماه نو، پرشور و شادمانه سپري مي شد و کودکان و نوجوانان به صورت
گروهي به در خانه هاي همسايه ها رفته، سرودهاي مرسوم اين شب به نام «يا رمضان» را مي خواندند.
صنایع دستی و سوغات
صنايع دستي و سوغات استان قاليچه و پشتي تركمني ، گليم و جاجيم ، چادرشب ابريشمي ، كلاه كركي ، چارق دوزي ، پوستين
دوزي ، زين سازي از مهمترين صنايع دستي استان محسوب مي شود كه نقش مهمي در جلب جهانگرد دارد . علاوه بر اين لباسهاي
محلي و سنتي ( كردي و تركمني ) نيز اهميت خاصي دارند . آبنبات(شكر پنير) بجنورد نيز از سوغات مهم اين استان محسوب مي
شود.
آداب و رسوم نوروزی
در این استان همه به آداب و رسوم نوروز پایبند و علاقه مند هستند و در اجرای سنت های باستانی این عید ملی سخت می کوشند.
برای این ایام مردم استان تدارک ویژه ای می بینند که صله رحم شاخص ترین و نظافت منزل و تهیه لباس نو متداول ترین آنها است.
در خراسان رضوی مثل همه ایران هفت سین و سیزده بدر جایگاه خاصی دارد و مردم با توجه به تعطیلات این روزها به آشتی و رفاقت و
همدلی رو می آورند.
صنایع دستی و سوغات
خراسان رضوی و به ویژه مشهد، از کانون های سوغات ایران است. ۱۰۰هزار واحد صنفی در بازارها و پاساژهای متعدد این شهر سوغات
استان را به زائران علاقه مند عرضه می کنند.
عطر، از قدیمی ترین سوغات مشهد است. مغازه های عطرفروشی در همه خیابان های اطراف حرم پراکنده اند، اما بیشتر آنان در
بزرگترین بازار نزدیک حرم یعنی «بازار رضا» مستقر هستند.
بازار عطاران مشهد در تمامی فصول گرم است و بوی خوش و شمیم نیکو در سراسر بازار پیچیده است.
در این بازارها عطرها فله هستند و اندازه آن به خواست مشتری تعیین و در شیشه ریخته می شود.
عطرهای شب بو، رز، گل محمدی، گل یخ و گل یاس از آن جمله اند. در بازار مشهد عطرهای خارجی و عطرهای بی کیفیت هم عرضه
می شود، لذا لازم است دقت کافی در تعیین محل خرید به عمل آید تا عطرهای «دم بست» نصیب زائران نشود.
نبات مشهد نیز از سوغات های معروف این شهر است. نبات شاخه و کاسه که از نظر شکلی در دو نوع متفاوت هستند به شکل های
سفید و زعفرانی عرضه می شود.
سجاده، جانماز، مهر و تسبیح به دلیل پیوندش با عبادت، از پرطرفدارترین سوغات مشهد است. انواع جانماز و سجاده در رنگ ها و طرح
های مختلف در مشهد عرضه می شود.
اما حقیقت آن است که زرشک و زعفران اصلی ترین سوغات مشهد است. خراسان رضوی مرکز تولید اصلی زعفران در جهان و کانون
مرغوبترین زعفران در همه دنیا است. هرچند بخش زیادی از زعفران خراسان رضوی به اروپا صادر می شود و ارزآوری دارد، اما بازار
مشهد نیز به علت کشش اقتصادی از مکان های فروش زعفران است.
هر سال ۱۷۰تن زعفران در استان تولید می شود که بخشی از آن در بسته بندی های متنوع دراختیار زائران حرم امام رضا(ع) قرار می
گیرد. زرشک نیز محصول نواحی جنوبی استان است و همپای زعفران مشتری دارد.
در خراسان رضوی انگشترسازی، پوستین دوزی، حکاکی روی سنگ، سفالکاری، فیروزه تراشی، ابریشم بافی و گلیم بافی نیز وجود
دارد که در سطح شهرهای قوچان، گناباد، نیشابور پراکنده اند و مخاطبان خاص خود را دارند.
آداب و رسوم نوروزی
نوروز باستانی و آغاز سال نو نزد ایرانیان جلوه ویژه ای دارد و مردمان هر منطقه قرن ها است که با آداب و رسوم خاص خود آن را جشن
می گیرند و در شهر بیرجند نیز با کاشت سرسوزی مردمان به استقبال عید می روند.
مردمان قدیم برخلاف جوانان امروز این آداب و رسوم کهن را گرامی داشته و در حفظ وبهتر برگزار کردن آن تلاش فراوان داشتند. اهالی با
صفای دیار بیرجند به فروردین، ماه نوروز می گویند.
شـیرینــی پـزان، نـان پـزان، کدورت زدایی، پرداخت دین، فاتحه خوانی، خانه تکانی سال نو و آماده کردن آجیل شب عید مانند کشمش،
عناب، نقل، پخته و تفت دادن یا شور کردن تخمه و پسته و دید و بازدید بزرگان فامیل و اقوام از مراسم مرسوم در این ایام است که با
شور خاصی انجام می شود.
کاشتن سرسبزی یا به قول بیرجندی ها سرسوزی (sar suzi) یکی از آیین های پابرجا در ایام عید است که حدود یک ماه مانده به عید
در ظرف های کوچک یا بزرگ مقداری جو، گندم، عدس یا ماش می کارند تا روز عید سرسبز باشد. برخی نیز روی جداره های کوزه های
سفالی سرسبزی های بسیار زیبایی به وجود می آورند.
در بعضی از خانواده ها هم به نیت سلامتی افراد خانواده برای هر یک از آنها یک سرسبزی می کارند. پاکیزه بودن در هنگام ورود سال نو
نیز از آدابی است که اهالی بیرجند مقید به انجام آن هستند و اعتقاد دارند که سال نو را باید با تنی پاک آغاز کرد.
حنابندان
حنابندان یکی دیگر از مراسم مردم این سرزمین است که در گذشته و در مواقع مختلف از جمله نوروز انجام می شده است. هنوز هم
گروهی از مردم به ویژه بزرگسالان با آمدن عید نوروز با رنگ کردن موهای سر و انگشتان خود با حنا به استقبال نوروز می روند. یکی
دیگر از مراسم نوروزی در استان خراسان جنوبی، رسم شاه مولایی است که در مناطق شهری و روستایی خراسان جنوبی مرسوم
است و انجام آن بدین ترتیب است که چند روز مانده به نوروز افراد خیر و معتمدان محل با مراجعه به ثروتمندان اقدام به تهیه اجناس مورد
نیاز نیازمندان کرده و آنها را بین افراد نیازمند تقسیم می کنند. اهالی بیرجند قدیم اعتقاد داشتند که شام شب عید به هر قیمت که
شده باید پلو باشد. فقیر و ثروتمند خود را مقید به تهیه و پختن پلو در شب عید می دانستند.
سمنوپزان
سمنوپزان یکی دیگر از مراسم پررنج و زحمت، پرطرفدار و تشریفاتی نوروز است که برای انجام آن ۴۰ تا ۵۰ روز مانده به نوروز خانم ها
ظرف هایی وسط حیاط یا پشت بام می گذاشتند تا از آب باران پر شود همزمان نیز مقداری گندم در پارچه های سفید و نازک به نام
صافی می ریختند تا در آب خیس شود یا اینکه روی تگیجه (تشت مانندی پهن و بافته شده از ساقه های گز) می گذاشتند و پیوسته آن
را با آب نگه می داشتند تا گندم ها جوانه بزنند.
پس از این کار آنها را در جایی پهن می کردند تا خشک شود و برای آسیاب کردن یا (دستاس) آماده شود پس از الک کردن آردها آن را با
مقداری آرد معمولی مخلوط می کردند.
نزدیکی های عید آردها را خمیر و با انواع ادویه مثل زردچوبه، دارچین و سیاه دانه و کراویه مخلوط می کردند. با آماده شدن آرد آن را به
صورت گرده های کوچک یا بزرگ درآورده، در دیگچه های مسی به نام (قلیف) گذاشته روی اجاق پر از آتش می گذاشتند و روی قلیف ها
را نیز با آتش می پوشاندند و پس از آماده شدن آنها را به تکه های مناسب تقسیم و به همراه آجیل از میهمانان نوروزی پذیرایی می
کردند.
استقبال از نوروز
یکی دو ماه مانده به نوروز مردمان بیرجند به بازار می روند و لباس عیدشان را می خرند. پارچه هایی معمولاً خریداری می شود که
دارای رنگ روشن و سرخ یا زرد باشد و معتقدند اگر لباس را خودشان بدوزند پارچه آن را روزهای دوشنبه یا جمعه قیچی کنند و نیز
معتقد هستند که پنج شنبه ساعت سنگین است و لباس مدتی روی دست می ماند تا دوخته شود. سه شنبه اگر بریده شود نصیب
دزد می شود و چهارشنبه می سوزد. وسایل خانه نیز باید عوض یا تمیز شود. سفره سفیدی به عنوان سفره هفت سین در صبح
نخستین روز فصل بهار یعنی نوروز در خانه به سمت قبله پهن می شود، قرآن، آیینه و شمعدان، سرکه، سیر، سماق، سنجد، سیب، و
سیاه دانه هفت سین انتخابی این سفره هستند. همچنین اقلام دیگری همچون سرسبزی، کاسه آب، تخم مرغ های رنگ کرده و پیاله
ماست مشکی، سبزی تفت داده شده، انواع شیرینی، آجیل و تنقلات رنگارنگ، کاسه آش، نان خشک و میوه های خوش عطر و طعم
نیز در سفره وجود دارد.
در لحظه های سال نو بزرگ ترهای خانواده قرآن و دعا می خوانند و کوچک ترها نیز ضمن دعا منتظر لحظه تحویل سال نو می مانند. پس
از تحویل سال کوچک ترها دست بزرگ ترها و بزرگ ترها صورت آنها را می بوسند و با تبریک عید نوروز به یکدیگر، بزرگ ترها به دیگر افراد
عیدی می دهند و برای سلامت حاضران و آمرزش رفتگان دعا می کنند و کام خود را با شیرینی شیرین می کنند.
یکی دیگر از اعتقادات مردم خراسان جنوبی این است که هنگام تحویل سال در مزار امام زاده ها باشند که در آنجا شمع روشن می
کنند و در دست می گیرند.
روز دوازده فروردین همه وسایل تهیه می شود و هر چه از شیرینی ها و آجیل ها باقی مانده به همراه سرکه و کاهو برای صبح سیزده
آماده می شود.
صبح سیزده فروردین همه دسته دسته عازم کوه و باغ های اطراف منطقه خود می شوند، چرا که معتقدند در این روز نباید در خانه ماند
زیرا این روز را خوش یمن نمی دانند.
عصر این روز ویژه سبزی گره زدن دخترها است که در واقع برای گشایش بخت خود این کار را می کنند و اشعاری می خوانند. چنانچه
سیزده به ماه رمضان بیفتد، مراسم را بعد از تمام شدن ماه رمضان در نخستین جمعه یا نخستین عید انجام می دهند. و اما، حکایت
نوروز حکایت چسبیدن متعصبانه به سنت ها نیست، بلکه فراگیری و عمل به فلسفه نو کردن افکار و دلهای مان است و چه چیزی بهتر از
آن که تمامی اشتباهات گذشته را به خداوند همواره بخشنده بسپاریم و با روحی آزاد و آزاده زندگی کنیم.
صنایع دستی و سوغات
1. قالي : انواع قالي با نقوش سعدي، خشتي ( چهار فصل) ـ کله اسبي ـ ريزه ماهي و …
2. قاليچه :انواع قاليچه با نقوش کاجي ـ جنگلي ـ گلداني و … در کاربردهاي زيراندازـ کناره ـ پشتي و …
3. گليم :انواع گليم و گليمچه ـ جوال ـ چنته ( توبره ) - سفره آردي ـ نمكدان
4. جاجيم :انواع زيرانداز ـ روفرشي ـ روپشتي ـ دمپايي ـ كوسن ـ انواع كيف و ساك دستي
5. انواع پارچه هاي سنتي :احرامي بافي ـ برک بافي ـ حوله بافي ـ چادر شب ـ کرباس و …
6. رودوزي هاي سنتي :سرمه دوزي ـ پيله دوزي ـ خامه دوزي ـ نقده دوزي ـ ابريشم دوزي و …
7. البسه محلي :شامل لبـاس محلي عروس و دامـاد و لباس هاي محلي منـاطق روستـايي و عشايري استان
8. پاي پوش هاي سنتي : گيوه بافي و گيوه دوزي و ساخت انواع چَپَت ـ چاروق ـ ساغري ـ گالش و …
9. نمد مالي :ساخت انواع كلاه نمدي ـ كهنك ( كپنك ) ـ زيرانداز ـ پادري
10. ترکه بافي :ساخت انـواع سبـد ـ تگيـج و … از شاخـه هاي سرخ بيـد ( مينـا ) و سافتـرگ ( بادام تلخ )
11. حصيربافي ( بوريا بافي) :ساخت انواع سبد ـ زنبيل ـ زيرانداز بوسيله الياف درخت خرما و ساخت انواع سبد با استفاده از
ساقه گندم ( پَخل )
12. خراطي :ساخت انواع پايه هاي چوبي ميز ، مبل و صندلي ـ ني و قليان و …
3. سازهاي سنتي : ساخت انواع تار ـ سه تار ـ سنتور ـ دو تار ـ دف و ني وتعمير كليه سازهاي سنتي
14. سفالگري :ساخت انواع تنور سنتي ـ گلدان ـ كوزه ـ تقار - كاسه
15. چلنگري (آهنگري سنتي) :ساخت انواع ابزار آلات فلزي شامل : زنگوله ـ ميخ طويله و …
16. چاقو سازي
17. قفل سازي
18. علامت سازي
19. افزار فلزي ( اسلحه سازي و … )
20. مسگري :ساخت انواع ديگ هاي مسي ـ آفتابه لگن ـ انواع ظروف ـ ملاقه و كفگير ـ آبپاش
21. حجاري ( سنگتراشي ) :
ساخت انواع سنگ قبر ـ هاون سنگي ـ ديزي و …
22. گچبري سنتي :ساخت انواع مقرنس ـ يزدي بندي و …
23. گروه پيشه هاي وابسته به صنايع دستيابريشم کِشي ـ رنگرزي سنتي ـ رفوگري ـ نخ ريسي و دباغي سنتي
سوغات
خراسان جنوبي داراي محصولات استراتژيك در سطح كشور و جهان مي باشد كه از آن جمله مي توان به محصولات زعفران، زرشك، انار
نام برد از ديگر محصولات مي توان به عناب اشاره كرد كه شهرستان بيرجند، بيشترين توليد را در سطح كشور دارد و از ديگر محصولات
آلو بخارا، كشك، قره قروت، توت خشك، قالي و … را مي توان اشاره كرد كه به عنوان سوغات به اقصي نقاط كشور و جهان به عنوان
محصولات ممتاز و سوغات عرضه مي شود.
آداب و رسوم نوروزی
برگزاری عید نوروز در گذشته چندان مورد توجه مردم منطقه قرار نمی گرفت. در سالهای اخیر بر اثر تماس با مردم دیگر نقاط، عید نوروز
بیشتر در نقاط شهری جشن گرفته می شود. مردم در ایام نوروز لباس نو می پوشند و به دیدار یکدیگر می روند. مردم سیستان روز عید
به کوه خواجه می روند و در بزرگداشت جشن نوروز شادی می کنند.خصومت ها را در روزهای عید نادیده می گیرند و صلح و آشتی می
کنند.
صنایع دستی و سوغات
با توجه به اصالت صنایع دستی استان و همچنین آمیختگی آن با آداب و رسوم منطقه بیشتر صنایع موجود، عمدتاٌ عبارتست از سوزن
دوزی، سکه دوزی، سفال سازی، گلیم بافی، خورجین بافی، جواهرسازی، حصیربافی، خراطی، قالیچه، پلاس بافی. صنایعی که در
تحت پوشش سازمان صنایع دستی استان قرار گرفته، عبارتند از: سوزن دوزی و سکه دوزی بلوچ، بافت قالی و قالیچه، سفال سازی،
حصیربافی،گلیم بافی می باشد.
سوزن دوزی
نقش بستن روی پارچه با نخ و تشکیل نقشی زیبا و سنتی است که در هر کجای استان به صورتی متفاوت انجام می شود: در
زاهدان، سبک دوخت شماره دوزی یا آسان تانکه، در زابل خامه دوزی، در منطقه سراسری پریواردوزی و در محدوده ایرانشهر و نیک شهر
سوزن دوزی دوتاری، موسم و چهارتاری می باشد. این رشته یکی از رودوزی های منحصر به فرد در کشور می باشد که به همین دلیل
سوزن دوزی را به عنوان نورچشم زنان بلوچ می شناسند.
سفال سازی
سابقه تاریخی زیادی در این استان دارد، از آثار مکشوفه در شهر سوخته تا بقایای برجای مانده سفال در قلعه بمپور و قنوج. در 35
کیلومتری شهرستان مرزی سراوان روستایی به نام کلپورگان قرار دارد که سفال های سنتی آنجا از جمله سفال های قدیمی و منحصر
به فرد کشور می باشد و سابقه چندین هزارساله دارد، ساخت آن صرفاٌ با دست و بدون بهره گرفتن از هر نوع ابزار و چرخ سفالگری
است. نقش این سفال از آمیزش آب با سنگ “تی توک” و با دست صنعتگر شکل می گیرد، سپس مرحله پخت آن با توجه به زیبایی
طرح، رنگ و قدمت در بازارهای داخلی و خارجی مطرح است.
قالی و قالیچه
بافت قالیچه های سنتی از دیرباز در منطقه سیستان رایج بوده که با توجه به وجود دام های اصیل و پشم حاصل از آنها، این هنر-صنعت
نسل به نسل حفظ شده است. نقش های زیبای سنتی قالیچه زابلی عبارتند از: گلدانی،خشتی ومردخانی، قالی زابل با توجه به نوع
بافت گره از مرغوبیت مطلوبی برخوردار است.
گلیم بافی
یکی دیگر از رشته های صنایع دستی استان، بافت گلیم های سنتی محلی (گلیم بلوچی) است که در حوالی شهرستان خاش و
حومه سراوان بافته می شود، این دست بافتها با نقوش زیبای سنتی می توانند به عنوان کالایی با ارزش مطرح است. البته در حاشیه
مرزی زابل هم بافت گلیم های محلی به شیوه سنتی رایج است.
سکه دوزی
نوع دیگر از صنایع دستی انحصاری استان، سکه دوزی است که به آینه دوزی، دکمه دوزی هم معروف است و به گرایش محلی سامان
هم می گویند. این هنر با توجه به تنوع مواد اولیه و رنگارنگی پولک ها و درخشش آینه های ریز و درشت، طالبان زیادی دارد. مصرف
اصلی آن تزئین اتاقها و مرکب تازه عروسان است. موطن اصلی سکه دوزی در بلوچستان است، اکنون طرح های کوچک و بزرگ سکه
دوزی در آپارتمانها و منازل مسکونی، زینت بخش اتاق هاست.
حصیربافی
وجود نخل های زینتی کوتاه که در بیابان های بلوچستان بسیار به چشم می خورد و به گویش محلی “پیشPish” نام دارد، باعث بافت
مصنوعات حصیری به ویژه طناب حصیری می شود، طناب حصیری عمدتاً نوعی مبلمان خراطی شده به ارزان قیمت به کار می رود و در
فروشگاه های صنایع دستی عرضه می شود. نوعی زیرانداز، سجاده حصیری کتور، سیواس (کفش حصیری) صافی و غیره از جمله طرح
های تولید شده با حصیر است که بیشتر در محل، مصرف دارد.
آداب و رسوم نوروزی
مردم استان كرمان هم مانند ساير هموطنان خود سال نو را با آداب و رسوم خاصي آغاز مي كنند. برخي از اين آداب هنوز در بين مردم
مرسوم هستند اما برخي ديگر در طول زمان به فراموشي سپرده شده اند. خانه تكاني از آداب مرسوم در بين مردم كرمان است؛ در
روزگار قديم قبل از عيد مردم خانه تكاني مي كردند و اگر اتاقها به علت دودزدگي در ايام زمستان سياه شده بود حتما آنها را مجددا
كاهگل مي كردند. مردم براين باور بودند كه اگر اين كار را انجام ندهند تا پايان سال جديد همه چيز در زندگي براي آنها به شكل
نامطلوبي اتفاق خواهد افتاد. آماده كردن لباس نو از ديگر موارد مرسوم شب عيد است به طوري كه در گذشته اگر بزرگترها توانايي خريد
لباس نو براي خودشان نداشتند حتما دست كم براي كودكان يك تكه لباس نو مي خريدند. سهن (sehen) ريختن و پختن كماچ و سمنو
از جمله آداب قديمي و مراسم خاص مردم استان كرمان قبل از ايام عيد است. براي اين كار گندم را دو سه روز در آب خيس مي كردند و
سپس آب را خالي كرده يك شب آن را در قابلمه در بسته قرار مي دادند تا جوانه بزند سپس جوانه ها را داخل يك سبد يا كيسه قرار مي
دادند و هر روز آن را خيس مي كردند تا جوانه ها كاملا در هم فرو روند، سپس جوانه هاي در هم تنيده شده را خشك و آرد مي كردند و از
آن نوعي كماچ به نام “كماچ سهن ” و “سمنو” مي پختند. خيرات كردن شيريني، غذا و ميوه بر مزار مردگان در روز پنجشنبه آخر سال كه
به آن عيد مرده ها مي گويند از ديگر آيين هاي قديمي نوروز در استان كرمان است. مردم استان كرمان از قديم به هنگام تحويل سال
سفره پهن مي كردند و هر چه در منزل داشتند از كماچ، نان و سبزي گرفته تا شيريني و آجيل و تخم مرغ رنگ شده بر سر سفره قرار
مي دادند و بر اين باور بودند كه به هنگام تحويل سال تخم مرغ رنگي روي آينه تكان مي خورد. در گذشته در برخي از نقاط استان كرمان
مردم باور داشتند كه زمان تحويل سال تمام آب هاي جاري براي يك لحظه مي ايستند و اصطلاحا به آن “خواب آب ” مي گفتند. در برخي
از شهرستانها مانند سيرجان موقع تحويل سال اقدام به رشته بري و پختن آش با آن مي كنند و باور دارند كه با اين كار سررشته زندگي
تا آخر سال به دستشان خواهد بود. در قديم كساني كه با سواد و يا در اصطلاح عاميانه ملا بودند هنگام تحويل سال قرآن مي خواندند و
سكه اي به عنوان بركت به بقيه مي دادند. در بعضي از مناطق استان كرمان دعاي مخصوص تحويل سال را با زعفران و گلاب بر بدنه يك
كاسه چيني مي نويسند سپس از آن شربت درست مي كنند و براي سلامتي اعضاي خانواده در طول سال همگي از آن مي نوشند.
در ديد و بازديدهاي عيد مردم اين استان سعي مي كنند ابتدا به ديدن خانواده هاي عزادار و كساني كه به تازگي عزيزي را از دست داده
اند بروند. اگر از زمان عزاداري اين خانواده ها مدت زيادي گذشته باشد اقدام به عوض كردن لباس هاي مشكي افراد خانواده به وسيله
لباسهاي اهدايي خود مي كنند.
عيد ديدني كوچكترها از بزرگان فاميل و هديه دادن بزرگان به بچه ها را از ديگر آداب مرسوم عيد نوروز در استان كرمان است. در برخي
شهرستانها از جمله شهربابك، سيرجان و بم مردم شنبه اول سال به گردش و تفريح مي روند و اقدام به پختن آش مي كنند. بسياري از
مردم كرمان قبل از عيد به تعداد افراد خانواده و بعضي ديگر يك ظرف سبزه درست مي كنند.
در قديم مردم روز قبل از عيد تكه اي سبزه از باغها يا بيابانها مي آوردند وآن را با گل بالاي سر در منزلشان مي چسباندند و بر اين باور
بودند كه براي شگون و خوش يمني روز اول سال چشمشان به سبزه بيفتد. در روز 13 فروردين نيز سبزه ها را به خارج از خانه مي برند و
براي رفع بلا در آب روان يا سر چهار كوچه مي ريزند. مردم استان كرمان از قديم روز 13 فروردين را نحس مي شمردند و براي رفع
نحوست آن به دامان كوه و دشت پناه مي بردند. عده اي حتي تا 13 فروردين به مسافرت نمي رفتند و باور داشتند كه سيزده گير مي
شوند. در حال حاضر اين باورها بسيار كمرنگ شده و مردم ديگر بسياري از آنها را از دست داده اند.
در قديم مردم كرمان سالي يك بار پلو مي خوردند و به همين دليل آن يك بار را به شب عيد اختصاص مي دادند. آنها عقيده داشتند هر
كس شب عيد بايد حتما در منزل خودش بسر ببرد و بر اين باور بودند كه اگر در موقع سال تحويل در خانه خودشان نباشند تا آخر سال
مرتبا اين طرف و آن طرف خواهند بود. گره زدن سبزه از آيين هاي سنتي مردم استان كرمان است برخي هنگام گره زدن سبزه اين شعر
را مي خواندند “سيزده به در 14 به تو از اين كتو به اون كتو درد و بلام توي كتو” و منظورشان از كتو سوراخي كه بين گره ها بوجود مي
آمد، بود.
دخترهاي دم بخت نيز به هنگام سبزه گره زدن از روي شيطنت و براي شگون مي گفتند: امسال اومدم كليتو (مقنعه) به سر، سال ديگه
بچه بغل، خونه شوهر. برخي از شهربابكي ها روز 13 بدر 14 سنگ جمع مي كنند و در سوراخي قرار مي دهند سپس در آن را مي
بندند و باور دارند با اين كار تمامي بلاها از آنها دور مي شود.
صنایع دستی و سوغات
حصیر بافی
روش كار بدين ترتيب است كه پس از جدا كردن شاخه هاي درخت مورد نظر و خشك كردن آنها به وسيله اصل اوليه بافت يعني درگير
شدن تار و پود.
عريض دوزی
عريض پارچه دستباف پشمی و نسبتاً ضخيم است که برروی آن زنان پته دوز، پته دوزی انجام می دهند. در گذشته از عريض استفاده
های ديگری نظير کت و پالتو می شد ولی امروزه مصرف عريض بسيار کم شده و حتی در پته دوزی نيز محدود شده است
شال بافی
شال بافی يکی از رشته های قديمی و اصيل صنايع دستی در “هوتک” کرمان است. معمولاً خانگی است و کارگاه در خانه قرار دارد .
قاليبافی
کرمان از مراکز مهم قاليبافی ايران به شمار می آيد . اين شهر در آغاز قرن بيستم ميلادی يکی از معروفترين مراکز قاليبافی جهان به
شمار می آمده است، چنان که در آستانه جنگ جهانی اول تعداد دارهای قالی در اين استان به بيش از پنج هزار می رسيد. طرح و رنگ
در قالی کرمان اهميت بسيار دارد، طرحهای معروف قالی کرمان عبارت است از: شاه عباسی، افشان، ترنجی، خوشه، برگ فرنگی،
درختی، شکارگاه و قاب قرآنی .
مسگری
مسگري كه يكي از شعبات فلزكاري است بنابر حدس باستان شناسان در حدود سه تا پنج هزار سال سابقه دارد. در واقع مي توان
گفت كه اولين اشياي فلزي ساخته شده به دست بشر مصنوعات مسي چكش كاري شده و كوچكي بوده كه به نيمه اول هزاره چهارم
پيش از تاريخ تعلق دارد. در آخرين قرون دوران نوسنگي، انساني كه موفق به تهيه ابزار مورد نياز خود از سنگ شده بود، حسب اتفاق
به عنصري برخورد كه نه تنها هنگام ضربه خوردن نمي شكست بلكه قابليت ذوب، چكش خواري و تغيير فرم را نيز داشت .
گلیم بافی
توليد گليم در جوامع عشايري و روستايي تقريباً حالت حرفه اي غير دايم و فصلي دارد و بافندگان آنكه اكثر زنان و دختران خانه دار
هستند . توليد گليم لااقل 7000 سال دارد.
.
ترمه بافی
از ديگر صنايع دستی رايج در استان کرمان ، بايد از ترمه بافی ذکر نام کرد که البته توليد آن حد ناچيزی بوده و تنها به چند صنعتگر
هنرمند محدود می شود .
قلمزني
قلمزني نيز هنري است كه در آن توسط نوك ظريف قلم فولاد و ضربات ماهرانه چكشهاي سبك بر روي سطح فلز نقشآفريني
ميشود . به گفته اساتيد اين رشته هنر قلمزني در ابتدا مخصوص كرمان بود و به صورت خطوط ساده و يا خطوط موج دار دور ظرف گرد
مانند بشقاب و كاسه به كار ميرفت اما اين هنر بعد از وارد شدن به اصفهان كه طرحهاي متنوع را رونق بخشيدند، به اوج خود رسيد.
معرق چوب
معرق در لغت به هر چيز رگهدار گفته ميشود . اين هنر ابتدا براي تزيين سطح ميز، بوفه، درها و تكيهگاه صندلي به كار ميرفت اما
امروزه در تابلوها و موارد بسيار ديگري كاربرد زينتي دارد .
چاقوسازی
“چاقوسازي” هنر چاقوسازي به طريقه نسل به نسل از پدران به فرزندان به ميراث مانده و همچنان در اين شهر و با همان كيفيت گذشته
رونق دارد . چاقو انواع مختلفي دارد از جمله شكاري، قلمهزني، تزييني و دسته شاخي كه نامگذاري اين چاقوها بر اساس تيغه و نوع
استفاده آنها ميباشد .
پته
پته دوزي نوعي از رودوزيهاي ايراني است که طي آن تمام سطح پارچه بوسيله ي بخيه هاينخي رنگين پوشيده ميشود و هنرمنداني
که اکثرا نيز از زنان و دختران خانه دار هستند باکمک سوزن نقوشي ذهني را که ملهم از پندارها و بينشهاي شخصي شان است بر
زمينه يپارچه ي پشمي ضخيمی بنام عريض مينشانند.
عريض که در گذشته از آن براي دوخت دامن، کت و پالتو نيز استفاده بعمل ميآمد پارچهيي دستباف است که بوسيله ي دستگاههاي
بافندگي چوبي توليد ميشد. ولي در سالهاي اخير دستگاههاي چوبي جاي خود را به دستگاههاي تک فاز برقي دادند و پس از آن نيز
تدريجابافته هاي کارخانه يي جانشيني عريضهاي دستباف شده و هم اکنون پته هاي استان کرمانرا بيشتر اينگونه پارچههاي کارخانه
يي تشکيل ميدهد.
ريس که معمولا در رنگهاي عنابي، مشکي، سبز روشن، سبز تيره، زرد، نارنجي، قرمز، آبيتيره، سبز ماشي، لاکي و….. مورد
استفاده ي پته دوزان قرار ميگيرد نوعي نخ پشميدستريس يا ريسيده شده بوسيله ي ماشين است که ميزان مصرف آن به نسبت نوع
نقش و ضخامت يا نازکي نخ مورد مصرف متفاوت ميباشد. ولي بطور متوسط رودوزي هر متر پته بهحدود 375 تا 400 گرم نخ احتياج دارد.
سوغات
تنوع و گوناگونی سوغات کرمان بحدی است که هر مسافری با هر توان مالی و با هر علاقه و ذائقه ای می تواند از يک يا چند نوع آن
بهره مند گردد.پسته، قاووت، کماچ سهن، سمنو، کلمپه، مسقطی(سيرجان) و سوهان (زرند) با قيمتی نه چندان زياد مرتفع کننده
تقاضای عده ای از مسافرين است و طالبان و عاشقان هنرهای دستی می توانند با انواع پته ، قالی، گليم، شريکی پيچ، کارهای
قلمزنی زيبا ، ظروف مسی جالب آشنا و به عنوان سوغات خريداری نمايند.
معروفترين سوغات
زيره:که شهرتش از سرزمين ها فراتر رفته و به ادبيات و شعر و ضرب المثل پيوسته و همواره تداعی کننده نام کرمان است.زيره گياهی
خوشبو و مقوی است که در چرخه داروئی نيز قرار دارد و انواع مختلفی دارد از جمله :زيره هفتاددم،نودم،زيره کبکو و مرغوب ترين نوع آن
سياه رنگ است و در دامنه کوه های هزار و ديگر کوههای استان می رويد.
زادگاه اوليه زيره ، کرمان است و نوع مرغوب آن با رنگی سياه در کوهستانها و به طور وحشی می رويد و بيش از 80 درصد محصول
مرغوب از کوه جوپار حاصل می شود .زيره هفتاددم در دامنه های کوه و دره هايی که هوای گرم تری دارد می رويد.اين زيره هفتاد روز
پس از عيد نوروز به دست می آيد.زيره نودم در ارتفاعات بالاتر و نودروز پس از عيد نوروز چيده می شود اين نوع زيره درشت تر و عطر
بيشتری دارد.زيره کبکو در نزديکی يخچال ها و ارتفاع بالای 3000 متری می رويد و اين زيره بدون عطر و درشت تر از نوع اول است و
معمولا خوراک کبک هاست.
پسته:ميوه خاص و سوغات ويژه کرمان ،از نظر کيفيت و تنوع پسته است و از ديدگاهی ديگر، به عنوان يکی از محصولات کشاورزی
ارزشمند و پشتوانه اقتصاد کشور می باشد.از ببهترين مناطق استان که در آن پسته کاشته می شود می توان به رفسنجان، رباط،
راور، کرم ان، بردسير، شهربابک و زرند اشاره کرد.رفسنجان رتبه اول توليد و صادرات پسته ايران را دارد .انواع پسته در کرمان عبارتند
از :کله قوچی، اوحدی، رباطی، بادامی، کدويی، راوری و ممتاز می باشد.
قوتوquvetoo(قاووت): برای تهيه قوّتو دانه گياهان زيادی مانند: سياه دانه، خرفه، قهوۀ، جو، بذرکتان، موردانه، هل باد و… را کمی
برشته کرده و با شکر مخلوط و سپس آسياب نموده و بدين ترتيب پودر قهوه ای رنگی بدست می آيد و همان طور که از نامش بر می آيد
بسيار مقوی می باشد.انواع ديگر آن پسته ای،نارگيلی و نخودی است که هر کدام به ترتيب پسته،نارگيل و نخود با شکر مخلوط می
شود.
عطريات و عرقيات:به طور کلی کرمانی ها به داروهای گياهی اعتقاد خاصی دارند و از زمانهای قديم تهيه عرقيات با کيفيت بسيار
عالی در خانه مرسوم بوده.در منطقه لاله زار در نزديکی بافت عرقيات ، بخصوص گلاب بسيآر عالی تهيه می شود ديگر سوغات
کرمان :خرما،حنا و روشور می باشد.
آداب و رسوم نوروزی
از آداب کهن اين منطقه که از سدههاى پيش همچنان پابرجاست، استقبال از عيد نوروز با آتشافروزى شب چهارشنبهسورى است. در
آخرين چهارشنبهٔ هر سال، مردم به ويژه کودکان و جوانان با پوشال و هيزم آتش روشن مىکنند و از روى آن مىپرند و جملهٔ معروف
«زردى من از تو، سرخى تو از من» را تکرار مىکنند. در روز چهارشنبهسورى در خانوادهها نبايد نفرينى از دهان کسى خارج شود؛ زيرا
مردم استان بر اين باورند که در روزهاى ماه آخر سال جمعاً ۱۹۹۹ قضا و بلا نازل مىشود که ۹۹۹ مورد آن فقط به چهارشنبهسورى مربوط
است. در اين روز اگر کسى لباس دوخته شدهٔ خود را از خياطى بياورد، بايد هم وزن آن خرما يا شکر يا برنج به يک نفر فقير صدقه بدهد.
عصر چهارشنبهسورى کوزهٔ نو يا کهنهاى را در خانه به زمين مىزنند تا بشکند و بر اين باورند که به جاى آوردن اين رسم، قضا و بلا را دور
مىکند.
هم زمان با تحويل سال نو، عيد نوروز در کليهٔ شهرها و روستاهاى استان مانند ساير مناطق ايران برگزار مىشود. مردم لباسهاى نو
مىپوشند، به ديد و بازديد مىپردازند و کين و کدورتها را از دل مىزدايند. شادى و سرور عيد نوروز تا چندين روز به طول مىانجامد و
در اين روزها، آشنايان و خويشاوندان جهت تبريک سال نو به ديدار هم مىروند.
صنایع دستی و سوغات
صنایع دستی استان هرمزگان از جمله صنایعی است که بیش تر جنبه مصرف محلی داشته و شامل: سفال گری، گلابتون دوزی، شک
دوزی، شیریكی پیچ، خوس دوزی، بادوله دوزی، چادرشب بافی، قالی بافی، سبدبافی، حصیربافی، سوزن دوزی، صنایع صدفی،
عبادوزی، درب و پنچره چوبی، كرچاب، خورجین، ملیله دوزی دور لباس، كوزه سازی و صنایع دستی دریایی هم چون لنج سازی است.
صنایع دستی موجود در استان هرمزگان عمدتاً فصلی بوده و ۹۰ درصد تولیدکنندگان را زنان تشکیل می دهند.
گلابتون دوزی
زردوزی که در نقاط مختلف ایران به «کم دوزی»، «گلدوزی»، «برودری دوزی» و «کمان دوزی» شهرت دارد، در اکثر نقاط ایران رواج دارد و در
استان هرمزگان بویژه شهرهای بندر لنگه، بندر عباس و میناب رونق بسیار دارد. از گلابتون دوزی برای تولیداتی نظیر دمپایی، شلوار
های زنانه، سر آستین، پیش سینه، دور یقه، لبه پرده، دیوارکوب، پشتی، کوسن، سجاده، جلد قرآن و تابلو استفاده می کنند و در
صنعت دوخت طرح های زیبا و منقش بر روی پارچه با نوارهای طلایی، گلابتون دوزی نام دارد و در تزیین لباس های محلی زنان به كار
می رود. طرح اصلی آن از لباس های محلی زنان هند و بنگال اقتباس شده است. لباس های گلابتون دوزی بیش تر جنبه ی مصرف
محلی دارند اما در حال حاضر به خاطر زیبایی نقوش و راحتی این لباس مورد توجه زنان دیگر نیز قرار گرفته اند. ابزار كار گلابتون دوزی
عبارت اند از: قلاب، مداد، كپیه، چهار پایه یا هاون چوبی.
قالیبافی
مناطق تولید قالیبافی در استان هرمزگان عبارتند از: بندرعباس, روستای درتوجان و بخش حاجی آباد. اغلب تولیدکنندگان را عشایر
اسکان یافته ایلهای افشاریه ورائینی تشکیل داده که به تولید و تهیه انواع قالی و قالیچه, رویه پشتی و چنته مشغول هستند.
تولیدکنندگان معمولاً پشم مورد نیاز خود را از سیرجان خریداری کرده و خود به ریسیدن و رنگرزی آن اقدام می کنند. نوع گره رایج “گره
فارسی” است و نقشه هایی که در بخش حاجی آباد و روستای “درتوجان” بافته می شود نقشه های افشاریه است که به نامهای بوته
شاهی، ماه و ستاره ای, سه کله, خشتی, گنبدی, شکارگاه, بچه بغل, سماوری و … معروف هستند.
حصیربافی
حصیرهای بافته شده برای فرش زیرپا، پوشش سقف خانه ولوازم خانگی مورد استفاده قرار می گیرد. از حصیر بافی باید به عنوان رایج
ترین و معمول ترین صنعت دستی استان هرمزگان نام برد، چرا که ماده اولیه مورد نیاز حصیر بافی برگ درخت خرما بوده اما در بعضی از
آبادی های كرانه ای از نی هم حصیر می بافند و به حد وفور در اختیار صنعتگران است و تولید انواع فرآورده های حصیری که کاملاً جنبه
مصرفی دارد در استان شایع است. روستاهای میناب، یشاگرد، بندر لنگه و اطراف آن از مناطق مهم بافت حصیر است که اکثر کار آن
توسط زنان و دختران منطقه صورت می گیرد. مواد اولیه مورد مصرف عبارت است از برگ درخت خرما(پیش مُغ) و ضایعات درخت خرما و
گیاهی به نام “مور". حصیر بافان میناب در روستاهای بهمنی، چلو، نصیرابی، محمودی و قاسم آباد ساکن هستند.
خوس دوزی
این هنر به کمک نوارهای نقره ای باریک و برروی پارچه توری ریز بافت تجلی یافته و گاه ستاره هایی فلزی برروی پارچه می نشانند، و
ازآن برای تزئین مقنعه، دستار(چادر زنانه) استفاده می شود. پارچه مصرفی معمولاً به رنگ های سیاه، سفید، سبز و زرشکی است که
هر دو روی پارچه شکل یکسان دارند.
شک دوزی
نواری است كه با نخ های طلایی و نقره ای فلزی بافته می شود و بیش تر برای آستین، لبه و دور یقه پیراهن زنانه مورد استفاده قرار
می گیرد. ابزار كار شامل: هاون چوبی، قرقره، نوار فلزی طلایی و نقره ای است.
كم دوزی
نوعی هنر دستی مخصوص استان هرمزگان است که در شلوار زنانه، پشتی، پارچه های گل دار و روكش لباس استفاده می كنند و به
جای نخ معمولی از نخ ابریشم و از زری كه بهترین آن نقره است، بهره می برند.
كلاه دوزی
این هنر بیش تر بین ساكنان عرب زبان هرمزگان رواج دارد. بدین ترتیب كه به وسیله قالبی ویژه پارچه را با نشاسته آغشته ساخته تا
شكل بگیرد. سپس به وسیله نخ سفید ابریشمی به فاصله معین و با طرح گل های گوناگون، پارچه را به وسیله خار مانند كه از نقره
نوک تیز است یا خار درخت خرما سوراخ می كردند و پیرامون آن را با ظرافت می دوختند و برای هر طرح و نقشه ای كه روی پارچه می
دوختند، نامی انتخاب می كردند مانند:كلا ملباری، بوشهری، جلد ساعتی و مرغ شاه. بهترین گونه آن ها، كلاه مرغ شاه بود همه گونه
های كلاه را «كلاه نجومی» می گفتند.
سوزن دوزی
سوزن دوزی که در ناحیه بشاگرد رایج است. نوع دیگر از رودوزی است که فقط در بخش “بشاگرد” و توسط زنان و دختران روستایی به
شیوه زنان بلوچ انجام می گیرد و دلیل آن نزدیکی منطقه به استان سیستان و بلوچستان است.
چادرشب بافی
چادرشب بافی یا “کاربافی” از دیگر صنایع دستی استان هرمزگان است که در روستاهای کلیبی و سرریگان از توابع میناب و روستاهای
سیروئیه, احمدیه و فارقان رواج دارد و صنعتگران این رشته در تمام طول سال به فعالیت اشتغال دارند.
توربافی
از آ جا كه تور ابزار اصلی صیدماهی است. مردم محل به ویژه كسانی که از راه ماهی گیری زیست می كنند؛ به بافتن تور می پردازند.
توربافی هنری ارثی و نیاكانی است كه به گونه دستی و ابتدایی رواج یافته است. در حال حاضر تور مورد نیاز صیادان توسط شیلات
جنوب تامین می شود اما هنوز در برخی از آبادی ها و بندرهای هرمزگان توربافی رواج دارد.
الف) گرگورسازی: گرگور، تله سیمی به شكل نیم دایره است كه به عنوان وسیله اصلی صید ماهیان كف زنی از آن ها استفاده می
شود. گرگور سازی در حال حاضر به جهت كمبود و گرانی سیم ویژه آن كه وارداتی است رونق گذشته را ندارد ولی در صورت تهیه سیم
آن در آبادی های صیادی، جزیره ها و بندرهای هرمزگان كم و بیش رواج دارد.
بادله دوزی
بادله دوزی یا “تلی بافی” عبارت است از بهم پیوستن چند نوع زری با یکدیگر به صورتی که زری بزرگ دروسط و زری های کوچک در
اطراف قرار می گیرند. بادله به شکل نوارهایی با پهنای ۱۵ سانتیمتر تولید می شود که معمولاً برای لبه شلوارهای زنانه مورد استفاده
قرار می گیرد.در این صنعت دستی، چند نوع زری دوزی را به هم می دوزند و از این راه پارچه ای به دست می آید كه بادوله نام می
گیرد.
خرسک بافی
خرسک عبارت است از بافت نوعی فرش با پرزهای بلند و درشت بافت که بافت آن با رنگ های بسیار محدود انجام می شود. در بافت
سنتی آن از رنگ طبیعی پشم استفاده می شده است. پرز, تار و پود کلفت آن از پشم است و از پود رو استفاده نمی شود. در قدیم از
آن به عنوان روانداز استفاده می کرده اند. امروزه از این نوع بافت برای تولید پادری و کناره در اندازه های مختلف استفاده می کنند.
نقوش خرسک معمولاً هندسی بوده و بافت آن در روستای “درتوجان” رواج دارد.
شیریکی پیچ
از دیگر تولیدات استان هرمزگان شیریکی پیچ را می توان نام برد که مرکز تولید آن روستاهای بخش حاجی آباد بوده و دلیل رونق آن
همسایگی منطقه با استان کرمان است.
چنته بافی
چنته بافی در منطقه وشاگرد به وسیله دارهای زمینی و توسط زنان انجام می شود. نقش ها اغلب به صورت هندسی و ذهنی بافت
است. اطراف چنته را به وسیله صدف های دریایی و منگوله های رنگی تزئین می کنند. از چنته بیشتر برای تزئین کپرها استفاده می
شود.
سفال گری
سفال گری بیش تر در شهرستان های بندرعباس و میناب رواج دارد. بیش تر سفال گران این استان؛ خاک مورد نیاز خود را از درون
روستاهای پیرامون تامین می كنند
.
چهارشنبه 91/12/23
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:
بر دانش آموز است که خود را در طلب علم کوشا سازد و از آموختن دانش خسته نشود و دانسته های خود را زیاد نشمارد.
منبع:غررالحکم/6197
سه شنبه 91/12/22
از قدیم آجیل پای ثابت سفرهی هفت سین بوده و امیدواریم که از این به بعد هم باشد. تمام لطف و صفای آجیل به پسته و بادام آن
است.
هم پسته و هم بادام دارای خواص بیشماری هستند. در این مقاله اول گلچینی از خواص پسته و سپس خواص بادام را مرور میکنیم.
با ما همراه باشید.
پسته:
پسته سرشار از فیتواسترول و همچنین فیبرهای غذایی زیاد و آنتیاکسیدانهای فراوان است. اگر پسته را به اندازه میل کنید نه تنها
کالری زیادی دریافت نمیکنید بلکه اسیدهای چرب خوبی عایدتان میشود.
پسته برای مقابله با استرس:
اگر در طول زمستان به دلیل سرما و کمبود نور خورشید افسرده شدهاید، اگر فشار کارتان زیاد است و احساس شادابیتان را از دست
دادهاید پسته را دریابید.
نتایج پژوهشهای متعدد نشان میدهد که پسته تأثیر خوبی برای مقابله با اثرات منفی استرس دارد. به خاطر اینکه حاوی
آنتیاکسیدانهای بیشماری مانند رسوراتول (همان آنتی اکسیدان موجود در بادام هندی)، لوتئین، کرستین یا نارنژنین میباشد. این
آنتیاکسیدانهای قوی میتوانند اثرات شوم و منفی استرس را از بین ببرند. اگر به ایام عید بسنده نکرده و هر روز چند عدد پسته میل
کنید میتوانید با استرسهایتان مقابله کنید. البته توصیه میکنیم در ایام عید هم در مصرف پسته زیادهروی نکنید. به خاطر اینکه مصرف
زیاد این مادهی غذایی کالری زیادی دارد.
علاوه بر این باید بدانید که پسته منبع منیزیم نیز میباشد. منیزیم یک مادهی ضداسترس فوقالعاده است و میتواند فشار خون را
تنظیم کند. به طور متوسط خانمها روزانه به 360 میلی گرم و آقایان به 420 میلی گرم منیزیم نیاز دارند.
پسته برای دفع راحت:
پسته یکی از آجیلهای سرشار از فیبر میباشد. در واقع 28 گرم پسته 3 گرم فیبر غذایی دارد. این مقدار فیبر حدود 12 درصد نیاز
روزانهی ما را تأمین میکند. این میزان فیبر دو برابر بیشتر از فیبر موجود در گردو بوده و برابر با فیبر همین میزان جو دو سر میباشد.
نتایج پژوهشی که در شش کشور اروپایی و روی 500000 نفر انجام شد نشان میدهد افرادی که دو بار در هفته میوههای خشکی
مانند بادام مصرف میکنند
به میزان 16 درصد کمتر از بیماریهای مربوط به رگهای کرونری میمیرند
فیبرها نقش مهمی در عبور دادن مدفوع از روده ها دارند. به خاطر اینکه آب را جذب کرده و باعث افزایش انقباض روده میشوند و فعالیت
باکتریهای کولون را بیشتر میکنند.
پسته برای مقابله با بیماریهای قلبی عروقی:
حدود 90 درصد چربیهای موجود در پسته جزو چربیهای اشباع نشدهای هستند که کلسترول خون را کاهش داده و به این ترتیب خطر
بیماریهای قلبی عروقی را نیز پایین میآورند. از این گذشته پسته حاوی پتاسیم نیز میباشد. این مادهی معدنی به تنظیم فشار خون
کمک میکند. در نهایت باید بدانید که پسته حاوی پولیفنول است. پولیفنولها آنتیاکسیدانهایی هستند که خواص مفیدی برای حفظ
سلامت قلب دارد.
بادام ،بادام را دریابید:
بادام هم برای خوش اندامی خوب است و هم اینکه مانند پسته سلامت قلب و عروق شما را بالا میبرد.
بادام و سلامت قلب و عروق شما:
نتایج پژوهشها نشان میدهد که مصرف بادام برای حفظ سلامت قلب و عروق و همچنین خوش اندامی مفید است. اگر به طور منظم
بادام مصرف کنید آن هم اندازهی متعادل به لاغر ماندن و کنترل وزن ایده آل کمک میکند.
بر خلاف اینکه میزان چربی و کالری بادام زیاد است اما مصرف آن در حفظ سلامت بدن نقش مهمی دارند. نتایج پژوهشی که در شش
کشور اروپایی و روی 500000 نفر انجام شد نشان میدهد افرادی که دو بار در هفته میوههای خشکی مانند بادام مصرف میکنند به
میزان 16 درصد کمتر از بیماریهای مربوط به رگهای کرونری میمیرند.
بادام: مفید برای خوش اندامی شما:
خیلیها اعتقاد دارند مغزها و دانه های روغنی به دلیل داشتن چربی و کالری باعث چاقی و اضافه وزن میشود. نتایج پژوهشها نشان
میدهد افرادی که دانهها و مغزهای روغنی بیشتری مصرف میکنند پتانسیل لاغری بیشتر و همچنین شاخص تودهی بدنی پایینتری
دارند. نتایج پژوهش جدیدی هم نشان میدهد مصرف روزانه 56 گرم بادام (به مدت 10 هفته) نه باعث چاقی میشود و نه اینکه ترکیب
بدنتان را به هم میزند.
نتایج پژوهشهای متعدد نشان میدهد که پسته تأثیر خوبی برای مقابله با اثرات منفی استرس دارد. به خاطر اینکه حاوی
آنتیاکسیدانهای بیشماری مانند رسوراتول (همان آنتی اکسیدان موجود در بادام هندی)، لوتئین، کرستینیا نارنژنین میباشد
بادام سرشار از منیزیم است و برای افرادی که میخواهند خوش اندام باشند و در عین حال یک مادهی غذایی سرشار از مواد مغذی
مصرف کنند و احساس سیری طولانی مدتی داشته باشند فوقالعاده است. با وجود اینکه یک مشت بادام (حدود 28 گرم) حاوی 160
کالری است اما در عین حال منبع فوقالعادهی ویتامین E و منیزیم است و همچنین میزان زیادی پروتئین و فیبر دارد. بادام همچنین حاوی
پتاسیم، کلسیم، فسفر، آهن و اسیدهای چرب اشباع نشده ی مونو میباشد که جزو چربیهای مفید هستند.
توصیه میکنیم مصرف پسته و بادام را به طور منظم و آن هم در حد متعادل در برنامهی روزانهتان قرار دهید و از خواص آنها استفاده
کنید. توجه داشته باشید الآن که عید است و شیرینی و آجیل بیشتر است در مصرف آن زیادهروی نکنید. به خاطر اینکه مصرف زیاد و
بیش از حد این مواد غذایی کالری زیادی به بدن میرسانند. هر مادهی غذایی خواص و مضرات خود را دارد. البته نعمتهای الهی تا
جایی که به اندازه مصرف شود پر از خاصیت هستند. سعی کنید در مصرف هیچ مادهی غذایی زیادهروی نکنید و در عین حال خود را از
خواص آنها نیز محروم نسازید.
سه شنبه 91/12/22
امام باقر علیه السلام فرمودند:
هرگاه انسان مالی از حرام به دست آورد نه حجی از او پذیرفته شود،ونه عمره ای و نه صله رحمی
و حتی در ازدواج و زناشویی او تاثیر سوء می گذارد.
امالی طوسی/1447/680
دوشنبه 91/12/21
امام حسن علیه السلام فرمودند:
هر که احسانهای خود را برشمرد،بخشندگی خویش را از بین برده است.
منبع:البحار/جلد 78/صفحه 113
یکشنبه 91/12/20
قال رسول صلی الله علیه واله و سلم فرمودند:
کسی را که به خاطر خدا دوستش داری،به غذای خود میهمان کن.
منبع:میزان الحکیمه:3777
یکشنبه 91/12/20
تكنیك و تجربه های ساده كه به شما معرفی میکنیم كمك میكند تا غذائی خوشمزهتر و سالمتر داشته باشید .با ما همراه باشید..
1- ساقه های سفت كلم پیچ را جدا كنید و فقط برگ های نرم آنرا بخورید. خیلی راحت میتوانید كلم پیچ را همراه با سایر سبزیجات در
سالاد استفاده كنید یا كمی كلم پیچ خردشده به سوپ مورد علاقه تان اضافه كنید.
2- در همبرگر، كوفته، سس اسپاگتی و ماكارونی یا لازانیا، نیمی از گوشت مصرفیتان را با پروتئین سویا جایگزین كنید. ابتدا پروتئین
سویا را با مایعی تشكیل شده از سوس گوجه فرنگی و شیر مخلوط كنید كه مزه بهتری پیدا كند و بعد آنرا با مابقی گوشتتان مخلوط
كنید. مطمئن باشید هیچكس تفاوت آن را نخواهد فهمید.
3- به جای شیرهای معمولی، یكبار هم شیر سویا را امتحان كنید. میوه یا آبمیوه مورد علاقه خود را به همراه كمی عسل یا شیره افرا
برای شیرین تر كردن آن به شیرسویا اضافه كنید و خواهید دید كه در كمتر از یك دقیقه نوشیدنی فوق العاده خوشمزه و سالم خواهید
داشت.
4- لوبیا پخته را با كمی سس تورتیلا، مرغ، سبزیجات، سالسا و پنیر مخلوط كنید و غذایی فوق العاده خوشمزه خواهید داشت. برای
خوشمزه تر كردن لوبیا چشم بلبلی هم میتوانید موقع استفاده كمی سس سالسا تند به آن اضافه كنید.
5- سبزیجات نرمی مثل برگ چغندر یا اسفناچ وقتی پژمرده تر باشند، خوشمزه تر میشوند. آنها را با آب سرد خوب بشویید، بعد همه
را در یك قابلمه بزرگ ریخته و 3 تا 5 دقیقه با حرارت متوسط بجوشانید. بعد آب آن را كامل گرفته و خرد كنید. سپس به همراه سیر
خردشده، پنیر پارمسان، زنجبیل تازه یا پیاز خرد شده سرخ كنید.
6- برای بالا بردن سرعت و تسهیل استفاده میتوانید از كنسرو این حبوبات استفاده كنید. فقط كایف است آن را زیر آب سرد بگیرید و
قبل از اضافه كردن به غذا آن را آبگیری كنید.
7- سبزیجات تلخ تر مثل كلم پیچ یا سبزیجات خردل مزه قوی تری دارند. پس به جای دور ریختن این نوع سبزیجات، آنها را 8 تا 12 دقیقه
بپزید تا مزه دلپذیرتری پیدا كنند. برای آنها میتوانید از چاشنی ابلیمو، سیر، فلفل قرمز، یا سس گوجه فرنگی و سركه استفاده كنید.
یکشنبه 91/12/20
مواد لازم:
سيرابي يك دست
برنج دو قاشق سوپخوري
كشك سه قاشق سوپخوري
نعنا خشك يك قاشق سوپخوري
روغن مايع دو قاشق سوپخوري
پياز يك عدد
سير دو حبه
آب هشت پيمانه
نمك، فلفل و زردچوبه به ميزان لازم
طرز تهيه
سيرابي را با آب ولرم كاملا شسته و با قيچي آشپزخانه به قطعات كوچك برش ميزنيم و درون قابلمه همراه با پياز خرد شده، سير و آب
روي حرارت قرار ميدهيم تا به مدت دو ساعت و سي دقيقه بپزد. درون تابهاي روغن ريخته و پس از داغ شدن نعنا، كشك و زردچوبه را
به آن افزوده و نصف پيمانه آب به آن اضافه ميكنيم و ميگذاريم يك جوش بزند. مواد را درون قابلمه سيرابي ريخته و به آن برنج، نمك و
فلفل را ميافزاييم و يك ساعت ديگر روي حرارت كم قرار ميدهيم تا كاملا پخته و جا بيفتد.
یکشنبه 91/12/20
بازار پر رونق آجیل شب عید، به هر حال وسوسه کننده است که احتمالا به تقلب منجر می شود.
یکی از راه های تقلب هم رنگ کردن آجیل است؛ همان بلایی که سر گنجشک می آورند و به جای قناری می فروشند. با این تفاوت
که آجیل کهنه و فاسد را رنگ می کنند و به
جای آجیل تازه می فروشند. آجیل رنگ شده، علاوه بر اینکه پول را هدر می دهد، قطعا برای سلامتی هم مضر است.رییس اداره نظارت
بر بهداشت اماکن و مواد غذایی وزارت
بهداشت، توصیه می کند پیش از خرید آجیل، یک مشت از آن را در دست بگیرید و اگر رنگ پس نداد، بخرید.
سید رضا غلامی دراین باره گفت: “برای اطمینان از سلامت آجیل، باید مدتی آن را دست نگه داشت و در صورتی که دست رنگی شد
نباید آن را خریداری کرد. رنگ آجیل نشان
دهنده استفاده از رنگ های غیر مجاز است.”
او آجیلهایی که کرم زده باشد، نم یا رطوبت داشته باشد را از این دست آجیل های رنگ شده عنوان می کند و می گوید برای خرید
مناسب نیست: “به طور معمول تخمه هایی که
به دست رنگ پس بدهند یا پسته هایی که بیش از حد قرمز باشند، از مصادیق آجیل های رنگی، نامرغوب و غیربهداشتی هستند.
غلامی توصیه می کند آجیل های بسته یندی شده انتخاب شوند: “هموطنان باید از تهیه انواع آجیل از دستفروشها و یا از
اتومبیلهایی که داخل آن به عرضه انواع آجیل
میپردازند،خودداری کنند، باید آجیلها را از محلهای مشخص، مراکز آجیلفروشی ثابت و دارای مجوز آجیلفروشی و یا قنادیهای دارای
مجوز تهیه کنند.”
پنجشنبه 91/12/17
عصر یک جمعه ی دلگیردلم گفت ،بگویم ،بنویسم که چراعشق به انسان نرسیده است ،چراآب به گلدان نرسیده است وهنوزم که هنوز است غم عشق به پایان نرسیده است !
بگو ،حافظ دل خسته زشیراز بیاید،بنویسدکه هنوزم که هنوزاست،یوسف گم گشته به کنعان نرسیده است.
اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان (عج)
پنجشنبه 91/12/17
خبر فرهنگی : حضوردوحافظ کل قرآن کریم درحوزه ریحانة النبی(س) سنندج.
روز پنج شنبه مورخ 17/12/91 دوتن حافظ کل قرآن کریم به نامهای :آقایان محمدهادی ومحمدعلی اسلامی
درجمع طلاب حوزه خواهران ریحانة النبی(س) سنندج حضور یافتند.
دراین جمع معنوی وانس باقرآن کریم ،حافظان بزرگوار به سؤالات خواهران طلبه درزمینه های شیوه حفظ قرآن
کریم ،مفاهیم وآیات حفظی پاسخ دادند.
پنجشنبه 91/12/17
امام هادی علیه السلام فرمودند:
از خوبی بهتر کسی است که خوبی می کند و از زیبایی زیباتر کسی است که زیبا می گوید و از علم برتر کسی است که
دارنده آن است.
منبع:البحار/جلد78/ص370
چهارشنبه 91/12/16
بهترين روش نگهداری ميوه و سبز
یکی از مشکلاتی که معمولا مردم در شب عید با آن مواجه اند خرید زیاد میوه و تغییر رنگ پیدا کردن برخی میوهها مثل موز با گذر زمان،
پلاسیده شدن یا لیز شدن پوست آنها یا
رسیدن بیش از حد و کپک زدنشان به ویژه در مرکبات است . برای پیشگیری از این موضوع چند راهکار ساده به شما پیشنهاد میکنیم
اما قبل از آن از شما میخواهیم تا حد
ممکن میوه را به مقدار کم و تازهتر خریداری کنید.
ایدهآلترین مکان برای نگهداری میوهها شاید به نظر شما ایدهآلترین مکان برای نگهداری میوهها یخچال باشد، درحالی که همیشه
اینطور نیست. یک مکان مناسب برای
نگهداری و ذخیره میوه مکانی خشک، خنک و به دور از نور آفتاب است.این فضا میتواند کشوی مخصوص میوه در یخچال یا یک سبد در
زیر زمین شما باشد.
توجه به این نکته ضروری است که برخی میوهها نسبت به سرما حساساند و در این دما خراب میشوند.
از جمله میوههای حساس به سرما میتوان به میوههای مناطق گرمسیری مثل موز، آناناس، انبه، خربزه و برخی مرکبات اشاره کرد.
بهترین مکان برای نگهداری این نوع از
میوهها فضایی در آشپزخانه، اتاق نشیمن یا ظرفی روی میز ناهارخوری است.
برعکس میوههایی مثل توتفرنگی، انگور و هلو را باید در فضای خنک یخچال نگه داشت. به این جدول نگاهی بیندازید.میوههای مقاوم
برای عید بخرید .
بهترين روش نگهداری ميوه و سبزی
برخی میوهها خیلی سریع خراب و فاسد میشوند.
به همین دلیل یا باید آنها را طی 3 تا 4 روز مصرف کرد یا فورا آنها را به شکل مربا درآورد یا فریز کرد. از جمله این میوهها میتوان به هلو،
توتفرنگی و انگور اشاره کرد.
اگر قصد دارید برای شب سال نو و چند روز دید و بازدید عید میوه تهیه کنید، توصیه میشود میوههای بادوامی مثل سیب، گلابی، خیار
یا مرکبات بخرید یا اگر قصد مصرف
دیگرانواع میوه را دارید آن را به مقدار زیاد خریداری نکرده و به اندازه مصرف 2 تا 3 روز از آن تهیه کنید.
میوهها را جدا از هم بگذارید یکی از مسایلی که معمولا سبب رسیدن سریعتر میوهها و فساد زودتر آنها میشود نگهداری انواع میوه در
کنار هم است. جالب است بدانید برخی
میوهها گازی به نام اتیلون آزاد میکنند که میتواند سبب رسیدن سریع میوههای دیگر و در نتیجه کاهش زمان نگهداری و مصرف آنها
شود.
بهترين روش نگهداری ميوه و سبزی
مثلا اگر کیوی را در کنار سیب بگذارید، به سرعت نرم میشود.
توصیه ما این است که میوههایی مثل موز، هلو، گلابی، سیب، آلو، گوجه، شلیل و زردآلو را کنار کیوی، طالبی و خربزه قرار ندهید.
ایدهآلترین مکان برای نگهداری کیوی کنار سیبزمینی میتواند باشد. تماس میوهها با هم مشکلآفرین استدر صورتی که شما به اندازه
کافی فضا در اختیار دارید توصیه میکنیم
ابتدا پس از خرید، میوهها را برحسب درجه رسیدگی و سفتی یا نرمی آنها دستچین کنید و بعد در ظرفی آنها را به کمک برگههای
کاغذ جدا از هم بچینید. این ترفند به آن علت
است که اگر یک میوه دچار کپک یا پوسیدگی شود میتواند به راحتی فساد را به سایر میوههای همسایه خود انتقال دهد. حین
دستچین کردن هم مواظب باشید میوهها را با نوک
انگشتان فشار ندهید تا آسیب نبینند.
حتما میوه را با کف دست گرفته و به آرامی از طرف دیگر انتقال دهید. هر میوه که لک مشکوکی دارد را نیز در دسترس بگذارید تا سریعتر
مصرف شود.محیط خشک، خنک و
با تهویه الزامی استحتی میوههایی مثل کیوی که نیاز به دمای خیلی خنک یخچال ندارند را باید در محیطهای خشک، بدون رطوبت، دور
از نور آفتاب و محیطی که هوا در آن
جریان دارد نگهداری کرد تا گاز اتیلن بتواند جابهجا شده و تجمع آن در یک فضا سبب فساد میوه نشود.
چهارشنبه 91/12/16
مجموعه: شستشو ، نظافت ، لکه گیری
نكات خانه تکانی , خانه تکانی
از آخرين روزهاي فصل زمستان لذت ببريد و با آرامش خاطر فصل زيباي بهار شروع کنید.
يكي از مقدمات استقبال از بهار و سال نو خانه تكاني است كه گاهي هم بسيار سخت و مشكل به نظر ميرسد حتي ممكن است
مقدار زيادي از وقتتان را بگيرد و نتوانيد از آخرين
روزهاي فصل زمستان لذت ببريد و با آرامش خاطر، خود را براي فصل زيباي بهار آماده كنيد.
در اينجا توصيهها و نكاتي را طرح كردهايم تا كارهاي مربوط به خانهتكاني را برايتان آسانتر و سرعت پيشرفت كار را بيشتر كند.
نظافت پنجره، شيشه، و آينه با استفاده از سركه
شستشو و نظافت شيشه ها بوسيله سركه به شما كمك مي كند كه پنجره هايي تميز و براق داشته باشيد و بدون اينكه از مواد
شوينده شيميايي و گران استفاده كنيد در مدت زمان
كوتاه به نتيجه اي مطلوب برسيد. سركه يك ماده شوينده و ضدعفوني كننده طبيعي و بسيار قوي است كه قدرت زيادي در درخشان
كردن پنجره هاي شما دارد.
چرا سركه؟
اسید استیک موجود در سرکه به طور موثر مي تواند چربي ها و جرم هاي انواع سطوح را برطرف سازد و ديگر لازم نيست براي اين كار از
انواع مواد شوينده شيميايي و سمي
استفاده نماييد.علاوه بر این، اسید استیک هم چنين مانع از رشد کپک ها و باکتری ها مي شود و از اين رو سركه از بروز آلودگي ها نيز
بر روي سطوح جلوگيري مي كند و
سطوح براي مدت طولاني براق و تميز باقي مي مانند. از اين رو استفاده از سركه براي نظافت اكثر قسمت ها و سطوح ها توصيه مي
شود اما پنجره ها يكي از مهم ترين قسمت
هايي هستند كه با كمك سركه مي توانند بدرخشند و برق بزنند.
چگونه پنجره ها را با سركه تميز كنيم؟
ابتدا پنجره را گردگيري كنيد و گرد و غبار را از روي سطح پنجره حذف نماييد تا سركه بهتر بتواند اثر كند و محلول سرکه خانگی را بر یک
منطقه کوچک روی شیشه پنجره
اسپري كنيد و اجازه دهید جند لحظه روي شيشه بماند تا اسید استیک روي شيشه اثر كند و روزنامه مچاله شده كه تقريبا آغشته به
سركه است را روي شيشه بكشيد. براي اين كه از
دستمال يا دستمال حوله اي استفاده نكنيد زيرا ممكن است پرز بر جاي بگذارد.
استفاده از سركه براي نظافت قسمت هاي ديگر
همانطور كه گفتيم از سركه مي توان براي نظافت و شستشوي قسمت هاي مختلفي استفاده كرد كه در اين قسمت به تعدادي از اين
قسمت ها و طريقه نظافت آن ها با سركه مي
پردازيم:
كفپوش: سركه به عنوان يك تميز كننده ارزان و طبيعي مي تواند ماده مناسبي براي نظافت و براق كردن سطوح براق و صيقلي كف
باشد.
كانتر: چون سرکه سبب مهار رشد باکتری و کپک ها مي شود، ماده بسيار مناسبي براي نظافت و ضد عفوني كردن كانتر و سطوح
داخل آشپزخانه است.
قهوه ساز: محلول ضعیف سرکه مي تواند براحتي لكه قهوه و چاي را در خود حل و از بين ببرد.
پاسيو: استفاده از سركه براي نظافت پاسيو نه تنها سبب تميزي و ضد عفوني شدن فضاي پاسيو مي شود بلكه از رشد علف هاي
هرز نيز جلوگيري مي كند و از اين رو محيطي
سالم را براي گياهان خانگي شما فراهم مي سازد.
مس: سرکه براي نظافت سطوح مسي از بهترين گزينه هاست زيرا مي تواند درخشش و جلوه اوليه مس را به آن برگرداند.
آينه: سركه براي نظافت آينه به همان اندازه موثر و مفيد است كه براي پنجره ها گفته شد. شما مي توانيد با همان روش از سركه براي
درخشان كردن آينه ها نيز استفاده نماييد.
تميز كردن كاغذ ديواري
براي رفع گرد و غبار از روي كاغذ ديواريها، يك پارچه مخصوص گردگيري را روي جاروي دسته بلند نصب كنيد و جارو را از بالا به پايين
روي ديوار بكشيد.
براي پاك كردن لكههاي مداد يا لكههاي غير روغني از كاغذ ديواريهاي غيرقابل شستشو، از يك برش نان سبوسدار استفاده كنيد.
براي پاك كردن لكههاي چرب و روغني مثل لكههاي غذا بر روي كاغذ ديواري، از تركيب يك مايع شوينده و خاكرس لكهبر استفاده كنيد.
اين مواد را روي سطح بماليد، بگذاريد
خشك شود و دوباره تكرار كنيد. اين كار را آنقدر تكرار كنيد تا لكه از بين برود، سپس سطح را با يك دستمال مرطوب و در نهايت با يك
دستمال خشك تميز كنيد.
براي پاك كردن جاي دست از روي كاغذ ديواري، ابتدا با دستمال مرطوب روي لكه بكشيد. سپس مقداري خاك رس لكهبر روي قسمت
مرطوب شده بپاشيد و بگذاريد خشك شود. بعد آن را با دستمالي پاك كنيد.
براي اينكه از كثيف شدن كاغذ ديواريها هنگام تميز كردن سقف و كف اتاق جلوگيري شود، ميتوانيد روي ديوارها را با پلاستيكهاي
ضخيم بپوشانيد.
تميز كردن فرش
پيش از تميز كردن فرش، حتما آن را خوب جارو بزنيد تا گردوغبار آن گرفته شود.
با مقداري ماست، لكههايي را كه تازه روي فرش به وجود آمده پاك كنيد. براي اين منظور ماست را روي لكه بريزيد و با يك قاشق جمع
كنيد. سپس با دستمال تميز خوب خشك كنيد.
گردوخاك لبههاي قالي را با يك برس دستي پاك كنيد و سپس جاروبرقي بكشيد. براي تميز كردن اين قسمت ميتوانيد از مخلوط آب و
پودر لباسشويي و يك فرچه نرم كمك بگيريد؛
اما مواظب باشيد اين مخلوط به فرش آسيب نرساند. سپس اين قسمت را با دستمال خشك كنيد و هنگام پهن كردن، زير فرش را كاغذ
يا دستمال سفيد قرار دهيد تا نم فرش گرفته شود.
صابون لباسشويي و شامپوي فرش كه خاصيت قليايي كمي دارند، شويندههاي خوبي براي فرش هستند. اگر شامپو فرش نداريد، يك
قاشق چايخوري مايع ظرفشويي و دو قاشق
چايخوري نمك را در يك ليتر آب حل كنيد. آن را خوب به هم بزنيد تا كف كند. كف را با يك تور كه زياد آب جذب نميكند روي سطح فرش
بماليد و با دستمال حولهاي خشك كنيد.
تميز كردن لوازم خانگي
براي از بين بردن زردي لوازم خانگي سفيد از جمله ماشين لباسشويي، يخچال، آبميوهگيري و… محلولي متشكل از نصف پيمانه مايع
سفيدكننده و نصف پيمانه جوش شيرين و
چهار پيمانه آب گرم را با اسفنج روي سطح مورد نظر بكشيد. پس از ده دقيقه، در صورت امكان محل را آبكشي يا با دستمال مرطوب
تميز كنيد. قسمت بيروني و ديوارههاي
وسايل برقي را بعد از پاك كردن با دستمال مرطوب، با پنبه آغشته به الكل صنعتي براق و تميز كنيد.ممكن است بخشهاي قابل
شستشوي آبميوهگيري در اثر استفاده زياد رنگ
گرفته باشند براي پاك كردن و نيز جلوگيري از رنگ گرفتن آنها، يك دوم فنجان مايع سفيدكننده و يك چهارم فنجان جوش شيرين و چهار
فنجان آب گرم را با هم مخلوط كنيد و با
اسفنج روي قسمتهاي موردنظر بكشيد .
ابتدا تلويزيون را خاموش كنيد و با يك دستمال خشك غبار آن را بگيريد سپس با پنبه آغشته به محلول آب و الكل صفحه تلويزيون را تميز
كنيد. الكل لكههاي چرب و اثر انگشت
را برطرف ميكند. توصيه ميشود از دستمال حولهاي و پرزدار استفاده نكنيد. ديوارههاي غيرشيشهاي تلويزيون را نيز ميتوانيد با
پارافين مايع براق كنيد و با دستمال خشك،
چربي اضافي را بگيريد و براق كنيد.
سينك ظرفشويي
سينك ظرفشويي معمولا از جنس استيل است و بهتر است از مواد سفيدكننده قوي براي تميز كردن استفاده نكنيد زيرا رنگ استيل كدر
ميشود. پارچهاي را به سركه سفيد آغشته
كنيد و بر سطح ظرفشويي بكشيد.جوششيرين براي تميز كردن سينكهاي استيل، عالي عمل ميكند.
نمك ماده طبيعي مناسب براي ضدعفوني كردن سينك است. براي اين منظور نمك خشك را روي سطح آن بپاشيد و پس از نيم ساعت
بشوييد.
براي تميز كردن سينكهاي آلومينيومي و چيني، محلول پودر ماشين لباسشويي توصيه ميشود. بعد از آبكشي، با روزنامه مچاله
شده سينك را برق بياندازيد.
تميز كردن گاز
اگر اجاق گاز با غذاهاي مختلف كثيف شده و تميز كردن آن برايتان مشكل است، كافي است مقداري رب گوجهفرنگي را روي لكهها
بماليد و بگذاريد تا چند ساعت بماند و سپس با
استفاده از يك اسفنج يا ابر نرم و مقداري آب گرم و صابون، لكهها را پاك كنيد.
اگر ميخواهيد اجاق گاز خود را تميز و شفاف كنيد، كافي است شب و پس از اتمام كارتان همه قسمتهاي داخل و سطح روي اجاق را
با پنبه آغشته به آمونياك مرطوب كنيد و
شب تا صبح آن را به همان حال بگذاريد.صبح پارچه تميزي را با نمك و آمونياك آغشته كنيد و تمام قسمتها را با آن پاك كنيد.
چهارشنبه 91/12/16
سندرم داون که در گذشته منگلیسم نیز نامیده میشد، یک بیماری ژنتیکی است که به دلیل افزایش تعدادی کامل یا نسبی در
کروموزوم ۲۱ به وجود میآید. این بیماری دارای علائم مختلف از جمله ناهنجاریهای عمده یا خفیف در ساختار یا عملکرد اعضای بدن
است. متوسط میزان بروز این سندرم مابین یک در ۶۰۰ تا یک در ۱۰۰۰ مورد از تولد نوزادان زنده گزارش شده است که این میزان در
مادران جوان کمتر و با افزایش سن مادر افزایش مییابد. با این وجود در حدود دوسوم مبتلایان به سندرم داون از مادران زیر ۳۵ سال
متولد میشوند.
علت چیست؟
به طور معمول، هر کودک در زمان لقاح اطلاعات ژنتیکی خود را به وسیله ۴۶ کروموزوم از والدین خود به ارث میبرد: ۲۳ کروموزوم از مادر
و ۲۳ کروموزوم از پدر. اما در اکثر موارد بروز سندرم داون، کودک یک کروموزوم اضافه دریافت میکند و به جای ۴۶، ۴۷کروموزوم به او منتقل
میشود. این ماده اضافه ژنتیکی موجب تاخیر در رشد جسمانی و عقلانی کودک میشود.
علائم بیماری سندرم داون
علائم سندرم داون در هر کودک تفاوت میکند و در حالی که تعدادی از کودکان مبتلا به این بیماری نیازمند رسیدگی پزشکی مداوم
هستند، عده دیگری از آنها زندگی سالم و مستقلی را در پیش دارند. از جمله علائم عمده و زودرس که در تقریبا همه بیماران مشاهده
میشود وجود مشکلات یادگیری و نیز محدودیت و تاخیر رشد و نمو است.
کودکان مبتلا به سندرم داون دارای خصوصیات ظاهری مشابه هستند که از جمله بارزترین آنها میتوان به نیمرخ مسطح، چشمان
مورب رو به بالا، گوشهای کوچک، یک تک خط در وسط کف دست و زبان بزرگ اشاره کرد. یک پزشک معمولا با معاینه جسمی میتواند
بگوید که یک نوزاد دچار چنین نارسایی هست یا خیر. معمولا این کودکان در زمان تولد قد و وزن معمولی دارند اما به طور کلی رشد آنها
از سرعت کمی برخوردار است و از همسالان خود کوچکتر به نظر میرسند.
ماهیچههای کوتاه و مفاصل نرم هم از جمله خصوصیات این بیماری است. نوزادان مبتلا به آن بیش از حد سست و بیتعادل هستند.
هرچند این حالت میتواند به مرور زمان کم شود، در کودکان زیر ۲ سال، کشیدگی کم و حرکات محدود ماهیچه موجب بروز اشکالاتی در
مکیدن و غذا خوردن و همچنین مشکلات هاضمه چون یبوست میشود.
کودکان نوپا و بزرگتر نیز ممکن است در حرف زدن، یادگیری و انجام کارهای شخصی چون غذا خوردن، لباس پوشیدن و دستشویی
رفتن تاخیر زیادی داشته باشند.سندرم داون به اشکال متفاوتی بر تواناییهای ذهنی کودکان تاثیر میگذارد، اما بیشتر آنها دچار
عقبافتادگی ذهنی خفیف تا میانه هستند. کودکان مبتلا به این بیماری میتوانند بیاموزند و در طول زندگی خود قادر به پرورش
مهارتهایی هستند. به زبان ساده، آنها با سرعتی متفاوت از دیگران به اهداف خود دست مییابند و به همین دلیل بسیار مهم است
که آنان را با کودکان دیگر و حتی کودکان با شرایط مشابه، مقایسه نکنیم.
تشخیص زودهنگام
در گذشته برای تشخیص زودهنگام سندرم داون آزمایش سلولهای مایع آمنیوتیک (آمنیوسنتز) یا نمونهگیری از پرزهای جفتی انجام
میشد. البته این شیوه آزمایش تهاجمی و توام با خطر بود. امروزه از روشهای غیرتهاجمی همانند بررسی خون مادر یا سونوگرافی
استفاده میشود.
چهارشنبه 91/12/16
امام صادق علیه السلام فرمودند:
درخت بکارید و کشاورزی کنید که هیچ عملی حلالتر و پاکیزه تر از آن نیست.
سه شنبه 91/12/15
سه چیز را با احتیاط بردار:قدم،قلم،قسم
سه چیز را پاک نگهدار:جسم،لباس،خیال
از سه چیز کار بگیر:عقل،همت،صبر
از سه چیز خود را نگهدار:افسوس،فریاد،نفرین کردن
سه چیز را آلوده نکن:قلب،زبان ،چشم
اما سه چیز را هیچ گاه و هیچ وقت فراموش نکن:خدا،مرگ و دوست خوب
سه شنبه 91/12/15
امام علی علیه السلام فرمودند:
کسی که خود را پیشوای مردم قرار می دهد باید قبل از آن که به مردم آموزش بدهد خود را آموزش دهد،و باید مردم را با اعمال
خود به رعایت آداب الهی دعوت کند،پیش از آن که با زبانش دعوت نماید.
منبع:بحارالانوار/ج2/ص56
یکشنبه 91/12/13
هر فردي ساختار و خصوصيات بدن خود را بهتر از پزشک ميداند ابوالحبيب ميافزايد: هر فردي ساختار و خصوصيات بدن خود را بهتر از هر پزشکي ميداند همچنين ميداند که به چه چيزهايي حساسيت دارد و چه نوع غذاهايي با بدن او سازگار نيست. وي ادامه داد: سالم بودن و با نشاط و سلامت زيستن هديهاي از جانب خداوند است که بايد قدر آن را دانست. افراد بايد سعي کنند با اسير نشدن در بند هوي و هوس برده شکم نشوند و خود را به هلاکت نيندازند همچنين پيامبر گرامي اسلام «ص» ميفرمايد «معده خانه همه بيماريهاست و امساک و کمخوري در رأس همه داروهاست». اين محقق طب اسلامي ميگويد: افراد حتيالامکان از مصرف نان گندم پرهيز کنند و ميتوان به جاي آن از نان جو يا گندم همراه با جو مصرف کرد همچنين ميتوان از نان سنگک برشته يا نان سبوسدار همراه با کمي سياهدانه استفاده کرد. از مصرف غذاهاي لبني مانند ماست يا دوغ همراه غذاهاي گوشتي بايد پرهيز کرد ابوالحبيب ميافزايد: هنگام مصرف مواد غذايي گرم مانند عسل ميتوان از مواد خنک مانند سرکه، خيار يا کاهو استفاده کرد و از مصرف غذاهاي لبني مانند ماست يا دوغ همراه غذاهاي گوشتي بايد پرهيز کرد همچنين مصرف چاي معمولي داراي مضراتي است و ميتوان به جاي آن از چاي گياهي استفاده کرد. وي بيان ميدارد: در تهيه غذاهايي که داراي طبع سرد هستند مانند مرغ و ماهي ميتوان از ادويههاي گرم استفاده کرد و اگر غذا داراي طبع گرم است، حتيالامکان بايد از ادويهها کمتر استفاده شود، هر چند که ميزان کم ادويهها نيز براي گرممزاجها مفيد است. اين محقق طب اسلامي ادامه ميدهد: در طب سنتي خوردن گوشت مرغ زياد توصيه نشده است به دليل اينکه گوشت مرغ داراي طبيعت سرد و تر است و برخي از غذاهاي معمول سرد مانند عدس آبپز ممکن است بر اثر تداوم خوردن آن ضررهايي مانند افزايش سوداي خون يا افزايش سردي بدن را به جا بگذارد؛ در تهيه اين غذا ميتوان از ادويهها و پياز خام استفاده کرد و با اين روش ضررهاي آن را ميتوان کاست و در اين صورت افراد غذايي را مصرف ميکنند که داراي طبيعتي گرم است. بيشتر سرخکردنيها داراي طبيعت گرم و خشک هستند ابوالحبيب عنوان ميکند: به جاي قند يا شکر ميتوان از عسل و نبات استفاده کرد البته بيشتر سرخکردنيها داراي طبيعت گرم و خشک هستند ولي غذاهاي آبپز داراي طبيعت گرم و تر هستند همچنين يک غذا هر چند که داراي طبيعتي سرد باشد، مصرف آن همراه با نان گندم ميتواند سردي آن را خنثي کرده و به سمت گرمي سوق دهد. وي بيان ميکند: افراد روزانه فقط يک وعده غذاي پختني مصرف کنند و در وعدههاي ديگر مي توانند از غذاهاي آماده، ميوه و سالاد استفاده کنند تا بر اثر پرخوري دچار امراض گوناگون يا چاقي نشوند. اين محقق طب اسلامي اضافه ميکند: در ميان گوشتها بيضررترين گوشت، گوشت ماهي است و گوشت قرمز و گوشت مرغ به ترتيب بعد از گوشت ماهي بهترين گوشتها هستند البته از انواع گوشت قرمز، بهترين آن گوشت گوسفند و گوشت شتر است و گوشتهايي مانند گوشت گاو و گوشت گوساله مفيد نيستند بلکه بر اثر استفاده بيش از حد آن سودا در خون ساخته ميشود. مصرف گوشت گوساله و گاو موجب افزايش سردي بدن ميشود ابوالحبيب ادامه داد: در فصل پاييز از مصرف گوشت گاو حتيالامکان پرهيز شود به دليل اينکه طبع فصل پاييز سرد و خشک (سودا) است و مصرف اين نوع گوشت سوداي خون را افزايش داده و موجب افزايش سردي بدن ميشود. وي ميگويد: هر غذايي که سرخ شود، داراي طبيعت گرم و خشک ميشود و اگر غذا داراي طبيعت سرد بوده و آبپز شود يک درجه گرمي پيدا ميکند به عنوان مثال اگر سيبزميني خام که داراي طبيعتي سرد و تر است را آبپز کنيم يک درجه گرمتر شده و داراي طبيعتي معتدل ميشود و اگر آن را سرخ کنيم داراي طبيعتي گرم و خشک ميشود. اين محقق طب اسلامي معتقد است: غذاهايي که داراي طبيعت گرم و خشک هستند، اگر در تهيه آن ادويه زياد به کار برده شود، ضرر و زيانش را بيشتر ميکند همچنين سرخ کردن با آتش يا کباب کردن غذا يا گوشت، فقط کمي گرمي و خشکي به غذا اضافه ميکند ولي سرخ کردن آن با مقدار زيادي روغن گرمي و خشکي بيشتري ايجاد ميکند و اگر به اين نوع غذا کمي سماق اضافه شود گرمي آن را ميکاهد. طبع چاي معمولي غيرشيرين گرم و تر است اين محقق طب اسلامي ميافزايد: طبع چاي معمولي غيرشيرين گرم و تر است اما چايي که با کمي شکر مخلوط شده است گرميش نسبت به چاي معمولي افزايش پيدا ميکند همچنين چاي که با عسل مخلوط شده باشد درجه گرميش نسبت به چاي شيرين شده با شکر بيشتر خواهد شد. ابوالحبيب اضافه ميکند: شير گاو در حالت عادي داراي طبيعتي سرد و تر است ولي وقتي آن را گرم ميکنيم طبيعت آن معتدلتر ميشود و اگر با يک قاشق مرباخوري عسل مصرف شود طبيعتي گرم و تر پيدا ميکند. وي ميگويد: سفيده تخممرغ داراي طبيعتي سرد و تر است و زرده تخممرغ داراي طبيعتي معتدل تا گرم و تر است ولي خود تخممرغ خام معتدل است. وي اضافه مي کند: تخممرغ آبپز نيمعسلي معتدل تا گرم است و تخممرغ آبپز کامل گرم و تر است همچنين نيمرو يا تخممرغ سرخشده در روغن داراي طبيعتي گرم و خشک است و بيضررترين نوع تخممرغ نيمعسلي آن است و از لحظه جوشيدن تخممرغ در آب 2 دقيقه زمان براي پختن نيم عسلي کافي است. ماهي تازه داراي طبيعت سرد و تر و ماهي کهنه داراي طبيعت گرم و خشک است اين محقق طب اسلامي ادامه ميدهد: طبع ماهي تازه که تازه از آب گرفته شده، سرد و تر است اما ماهيهاي کهنه که چند روز از صيدشان ميگذرد داراي طبيعتي گرم و خشک است و ماهي آبپز معتدل، ماهي کبابپز معتدل تا گرم و ماهي سرخشده در روغن گرم و خشک است همچنين سيبزميني خام سرد و تر است ولي سيبزميني آبپز طبيعتي معتدل و سيبزميني سرخ کرده طبيعتي گرم و خشک دارد. ابوالحبيب ميافزايد: طبع نان گندم گرم و خشک است و نوع برشته آن گرم و خشکتر است ولي نان خميردار طبيعتي گرم و تر دارد لذا بدترين نوع نان خوراکي آن است که داغ داغ خورده شود براي اينکه گرمي و خشکي بيش از حد دارد و نوع بدتر آن مصرف قسمت برشته و سوخته نان است که خشکي آن بيشتر است.
|
یکشنبه 91/12/13
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم می فرمایند:
مهریه ها را سنگین نگیری،چه بسا مرد آن را قبول کرده و به عهده بگیرد اما همین مسُله در دلش تبدیل به عقده و کینه شود.(و طولی
نکشد زندگی از هم بپاشد.)
منبع:زندگی در پرتو قرآن و سنت/مسعود صفی یاری
شنبه 91/12/12
سیاه دانه دارای خواص درمانی بسیاری است. در احایث و روایات اسلامی نیز آمده است که :
” سیاه دانه دوای هر بیماری و دردی است ، به جز مرگ.”
برخی خواص آن عبارتند از :
- سیاه دانه طبیعت گرمی دارد.
- به دلیل داشتن ماده ای موسوم به تیموکیتون، دارای اثرات ضد تشنجی است. بررسی ها نشان می دهد سیاه دانه می تواند موجب
تاخیر در زمان شروع تشنج و کاهش مدت آن شود.
- در کاهش نفخ شکم و دفع گازهای معده موثر است.
- زیاد کننده شیر مادران است.
- قاعده آور است، یعنی عادت ماهانه را باز می کند.
- ضد کرم است. مصرف سیاه دانه با سرکه باعث دفع کرم دستگاه گوارشی می شود.
- استفاده از مخلوط سیاه دانه آسیاب شده با عسل برای تسکین درد رحم و پس درد زایمان مفید است.
- غرغره کردن جوشانده ی سیاه دانه در سرکه باعث تسکین درد دندان و محکم شدن دندان می شود.
درمان بیماری ها با سیاه دانه
* سرگیجه و درد گوش :
یک قاشق مرباخوری عسل را با چند قطره روغن سیاه دانه مخلوط کرده و هر صبح ناشتا، میل کنید. این کار را حداقل تا 11 روز ادامه
دهید.
* روماتیسم :
یک فنجان روغن سیاه دانه را گرم کنید. سپس قبل از خواب آن را در محل درد بمالید و خوب ماساژ دهید. بعد محل مورد نظر را با یک
تکه پارچه پشمی باندپیچی نموده و استراحت کنید.
* اسهال :
یک قاشق غذاخوری سیاه دانه ی آسیاب شده را با نصف استکان عصاره ی تره تیزک (شاهی) مخلوط کرده و پس از صرف غذا در سه
وعده میل نمایید.
* ناراحتی های کبدی :
مقداری از پودر سیاه دانه را با گیاه صبر زرد ( آلوئه ورا ) و عسل مخلوط کرده و هر صبح ناشتا، به مدت هفت روز یک قاشق مرباخوری از
آن را میل کنید.
همچنین می توانید روغن سیاه دانه را که در حال جوش است، با غنچه ی برگ های بید (برگ های کوچک ) مخلوط کرده و پیش از
خواب یک قاشق مرباخوری از آن را به مدت یک هفته میل کنید.
* سردرد و میگرن :
نصف قاشق سیاه دانه آسیاب شده را با نصف قاشق انیسون (دانه هایی شبیه رازیانه دارد) و سه تکه میخک کوبیده شده، مخلوط
کنید و با یک لیوان شیر بجوشانید (بهتر است کمی عسل خالص نیز اضافه کنید). یک فنجان از این معجون دارویی را می توانید در
هنگام شروع سردرد و میگرن بنوشید.
در ضمن با روغن سیاه دانه، گیجگاه و شقیقه خود را چرب کنید.
* درد و ناراحتی های کلیوی :
یک استکان سیاه دانه را در یک لیتر آب بجوشانید و با عسل شیرین کنید و به مدت یک هفته، صبح ناشتا آن را میل نمایید.
همچنین می توانید یک قاشق غذاخوری سیاه دانه آسیاب شده را با نصف لیوان روغن زیتون مخلوط کرده و به صورت ضماد (یعنی مانند
پماد روی یک تکه پارچه تمیز) در آن قسمت از کلیه که احساس درد می کنید بگذارید. این عمل را روزانه یک بار و به مدت پنج روزادامه
دهید.
هر روز مقداری جعفری را در یک لیوان آب بجوشانید و هفت قطره روغن سیاه دانه را به آن افزوده و صبح و شب یک فنجان میل کنید. این
کار را به مدت پنج روز ادامه دهید.
* بی اختیاری ادرار:
پوسته تخم مرغ را پس از شستن کامل ، با حرارت مقداری تفت دهید و با مقداری سیاه دانه مخلوط کرده و بکوبید تا کاملا نرم شود.
یک قاشق چایخوری از این مخلوط را در یک لیوان شیر ریخته و آن را به هم بزنید و صبح و شب، به مدت یک هفته میل کنید.
* دل پیچه و درد های روده ای:
به مقدار مساوی زیره و نعنا و انیسون را بجوشانید و هفت قطره روغن سیاه دانه به آن اضافه کنید. سپس با عسل خالص آن را شیرین
کرده و در موقع دل پیچه و دل درد آن را بنوشید.
* تب :
اگر مقداری سیاه دانه را بکوبید و با کمی سکنجبین میل نمایید، تب را برطرف می کند
شنبه 91/12/12
امام علی علیه السلام فرمودند:
عافیت ده جزء دارد،که نه جزء آن در سکوت است،مگر این که ذکر خدا باشد و یک جزء آن ترک همنشینی با سفیهان است.
منبع:بحارالانوار/ج74/ص237
پنجشنبه 91/12/10
ذوالنّون مصری،یک زن غیر مسلمان را دید که در فصل زمستان مقداری گندم به دست گرفته و برای پرندگان بیابان برد
وجلو آنها ریخت.به آن زن گفت <تو که کافر هستی،این دانه دادن تو به پرندگان چه فایده ای دارد؟>او گفت چه فایده
داشته باشد یا نه،من این کار را می کنم.چند ماه از این جریان گذشت.ذوالنّون در مراسم حج شرکت کرد.همان زن رادر
مکه دید که همراه مسلمانان به انجام مراسم حج اشتغال دارد.آن زن وقتی که<ذوالنّون>راشناخت،به او گفت:<احسن الی
نعمة الاسلام بقبضة من الحبّه:به خاطر همان یک مقدار گندم که به پرندگان دادم،خداوند نعمت اسلام را به من احسان نمود
و توفیق قبول اسلام را یافتم.>
تفسیر روح البیان،ج9،ص310
پنجشنبه 91/12/10
عمریست که از حضور اوجا ماندیم
در غربت سردخویش تنها ماندیم
اومنتظراست تا که ما برگردیم
مائیم که در غیبت کبری ماندیم.