موضوع: "فرهنگی"

مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی

مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی
می ­فرمودند:
?به عقیده من همه­ چیز مردانه­ اش خوب است الا گریه، که زنانه بودنش لطفش بیشتر است.
معظم له می­ فرمودند: در قدیم بکائین زیاد بودند مثل آیت الله میرزا جواد آقای ملکی تبریزی رحمه الله، میرزا ابوالقاسم عطار و میرزا اسماعیل ارباب، آیت الله العظمی سید احمد خوانساری رحمه الله در موقع ارتحال فرمودند: از دنیا می روم در حالی که دستم خالی است، ولی به یک چیز امید دارم و آن گریه بر امام حسین علیه السّلام است.
وقتی از مرحوم «نظام رشتی رحمه الله» در عالم رویا می­ پرسند: از آن عالم چه خبر؟ مرحوم نظام می­ گوید:
شکر خدا را که در پناه حسینم     عالم از این خوبتر پناه  ندارد
?سپس می­ پرسند: در آن عالم چه چیز به درد ما می ­خورد؟ ایشان فرموده بودند دو چیز: 1.تقوا، 2.امام حسین علیه السّلام

آداب الطلاب، ج 1، ص 438

https://telegram.me/joinchat/BMCnHUE10fUOafjMTqvtzg

حدیث حسینی

#حدیث_حسینی
امام صادق(ع)فرمودند

هر کس پس از نوشیدن آب قاتلان
حسین را نفرین کندخدا برایش
صدهزار نیکی نویسد و هزار
بدیش را پاک کند و مقام
او صدهزار بالا رود

     

 

حدیث حسینی

#حدیث_حسینی
#گریه_بر_امام_حسین (ع)


?▪️رسول گرامی اسلام صلّى اللّه علیه و آله :


⚜یا فاطِمَةُ! کُلُّ عَیْنٍ باکِیَهٌ یَوْمَ الْقیامَةِ اِلاّ عَیْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَینِ فَاِنِّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعیمِ الْجَنّةِ.


??فاطمه جان! روز قیامت هر چشمى گریان است، مگر چشمى که در مصیبت و عزاى حسین گریسته باشد،
که آن چشم در قیامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده می‌شود.


?بحارالانوار، ج44، ص293


 

حدیث حسینی

#حدیث_حسینی
امام حسین علیه السلام :
إنَّ قَوماً عَبَدوا اللّه َ رَغبَةً فَتِلکَ عِبادَةُ التُّجّارِ وإنَّ قَوماً عَبَدوا اللّه َ رَهبَةً فَتِلکَ عِبادَةُ العَبیدِ وإنَّ قَوماً عَبَدوا اللّه َ شُکرا فَتِلکَ عِبادَةُ الأَحرارِ وهِیَ أفضَلُ العِبادَةِ؛
امام حسین علیه السلام :
برخى خدا را به شوق [بهشت] مى پرستند . این ، پرستشِ سوداگران است . گروهى خدا را از ترس مى پرستند . این ، پرستشِ بردگان است . و گروهى خدا را از روى سپاسگزارى مى پرستند که این ، پرستشِ آزادگان وبرترین نوع پرستش است.
تحف العقول

 

حدیث حسینی

#حدیث_حسینی
امام حسین علیه السلام :
مِن عَلاماتِ أسبابِ الجَهلِ المُماراةُ لِغَیرِ أهلِ الفِکرِ؛
امام حسین علیه السلام :
از نشانه هاى اسباب نادانى ، مجادله با غیر اهل اندیشه است.
تحف العقول

 

حدیث حسینی

#حدیث_حسینی
امام حسین علیه السلام :
مِن دَلائِلِ العالِمِ انتِقادُهُ لِحَدیثِهِ وعِلمُهُ بِحَقائِقِ فُنُونِ النَّظَرِ؛
امام حسین علیه السلام :
از نشانه هاى دانا ، نقّادى (و بررسى) گفتار خود و آگاهى او از حقایق فنون رأى (و نظر) است.
تحف العقول

 

آیت الله بهجت :

?آیت الله بهجت: وقتی که می‌خواهید به روضه بروید، اگر سؤال کردند که کجا می‌روید، نگویید می‌رویم روضه، بگویید می‌خواهیم برویم کربلا.

#محرم

 

نمونه ای از سعه صدر مرحوم سید رضی

?سعه صدر و قدرت قضاوت و اظهار نظرِ سید رضی
?نمونه‌ای از سعه صدر و آزادمنشی مرحوم سید رضی، رفتار او با «مهیار دیلمی» مجوسی است؛ مهیار دیلمی برای کسب دانش به بغداد آمده بود و در معاشرت با سید رضی مسلمان شد و در سلک شاگردان وی درآمد. مهیار پس از مسلمان‌شدن کنیه ابو الحسن را برخود نهاد و به «ابوالحسن مهیار دیلمی» معروف گشت. وی در نیمه اوّل قرن پنجم هجری، از نام‌دارترین شاعران عصر به شمار آمد. قصاید و مراثی مهیار دیلمی درباره ائمه اطهار علیه‌السّلام در دیوان وی موجود است و از شاهکارهای ادبیات عرب به شمار می‎رود.٭

?آیت‌الله عبدالحسین حلّی درباره علت این‌که سید رضی فقه و اصولِ غیر شیعه امامیه را فراگرفت، می‌نویسد:
برخی از افراد ساده‌اندیش در زیاده‌روی «شریف» در فراگرفتن فقه و اصول و اصول کلام به شیوه و اعتقاد مخالفان او با مذهب شیعه، اظهار تعجب کرده‌اند؛ زیرا به نظر اینان مهم آن است که انسان احکام شخصی وابسته به مذهب خود را بشناسد و بس، لیکن دانشمندان سده‌های پیشین را هیچ چیزی خرسند نمی‌کرد مگر اینکه بر احادیث، و فقه و اصول فقه هر دو فرقه احاطه پیدا کنند، تا شناخت خویش را به کمال رسانند و برنامه تهذیب و تربیت خویش را ژرف‌تر و گسترده‌تر کنند و مشعل استدلال و احتجاج را برتر برند؛ زیرا بازار مناظره در آن روزگار رواج داشت و میدان جدل درباره امامت و کلام بسی پهناور بود. از این‌ها گذشته، چون سید رضی مسئولیت قضاوت در دیوان مظالم را نیز بر عهده داشت، و مسئولیت‌ها و وظایف همانند آن، وی را برمی‌انگیخت تا با علاقه و گرایشی شدید، فقه همه مذاهب را فرا گیرد و بدین وسیله قدرت قضاوت و اظهار نظر در آن مسائل را به خوبی کسب کند.٭٭

? ششم محرم سالروز وفات سید رضی، گردآورنده نهج‌‌البلاغه

پانوشت:——————————
٭ نگاهی کوتاه به زندگانی پر افتخار سید رضی، علی دوانی.
٭٭ کتاب سید رضی، محمدمهدی جعفری، صص 43-42

 

حضرات معصومین چه افرادی را دوست دارند ؟

#گزیده_های_درس_اخلاق آیت الله قرهی (حفظه الله)
?حضرات معصومین، چه افرادی را دوست دارند؟
این که حبّ حضرات معصومین در دل ماست، یک بحث است، امّا این که آن حضرات هم ما را دوست داشته باشند، بحث دیگری است. لذا حضرت امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: ما آن کسی را دوست داریم و محبت ما نسبت به ایشان اوج می گیرد که …
-عاقل باشد.
-فهیم باشد.
-فقیه باشد.
-حلیم و بردبار باشد.
-مدارا کند.
-صبور باشد.
-صادق باشد.
-وفادار باشد.

 

دوم محرم

دوم محرم؛ ورود به کربلا
کاروان امام حسین (ع) در روز دوم محرم وارد سرزمین کربلا شد و تا عاشورا در این سرزمین ماند. سرزمین کربلا در 60 مایلی بغداد، غرب فرات و 5 فرسنگی نینوا قرار گرفته است. این سرزمین خالی از سکنه بوده و پستی، بلندی و گودال‌های زیادی داشته است.

بنابراین گزارش، امام حسین (ع) در لحظه ورود به سرزمین کربلا، خاک را بویید و فرمود: همان است قتلگاه و خوابگاه ماست. اسب امام سوم شیعیان از ورود به کربلا پرهیز کرد و این امام بزرگوار هفت اسب عوض کرد و با هفتمین اسب وارد سرزمین کربلا شد. ایشان با لباس پیامبر وارد زمین کربلا شدند.
شایان ذکر است در هنگام ورود امام حسین (ع) به سرزمین کربلا، سپاه حر نیز با وی وارد کربلا شدند در همین موقع سواری کمان بر دوش رسید و نامه عبیدالله‌زیاد را به حر داد. در نامه نوشته بود همین که نامه‌ام رسید بر حسین سخت بگیر و او را در زمینی بی‌آب و خشک و بی‌پناهگاه فرود آور. این پیک نیز مراقب است که همراه تو باشد و جدا نشود تا دستورم را کاملا انجام دهی. حر نامه را به امام حسین (ع) نشان داد و گفت: چاره‌ای جز این ندارم. در همین جا فرود آی. امام سوم شیعیان فرمود:بگذار در دهکده غاضریه فرود آیم یا در شفیه که حر نگذاشت و گفت:این مأمور مراقب من است!
امام حسین (ع) با ورود به کربلا نامش را پرسید چندین نام گفتند و با شنیدن نام کربلا فرمود: اللهم انی اعوذ بک من‌الکرب والبلاء.
خاطرنشان می‌شود امام حسین (ع) شهادت خود و حمل سر بر نیزه را برای زهیر‌بن‌القین بازگو کرد. حوادث فراوان دیگر که ناشی از عکس‌العمل یاران و خانواده امام سوم شیعیان است نیز ذکر شده است.
منابع:
1. اخبار‌الطوال
2. تاریخ طبری
3. معجم‌البلدان
4. الحسین فی‌الفکر‌المسیحی
5. کربلا و حرم‌های مطهر
6. آشنایی با عتبات مقدسه و زندگانی چهارده معصوم
7. آینه در کربلاست (محمدرضا سنگری)

 

محرم

بودند کسانی که بی خبر از آن حادثه بزرگ به کسب و کارشان مشغول بودند.
بودند کسانی که حق را شناختند اما سر یاری کردن امام (ع) را نداشتند.
بودند کسانی که از میانه راه بازگشتند.
بودند کسانی که شبانه امام (ع) را ترک کردند.
بودند کسانی که تا ظهر عاشورا در جبهه امام(ع) جنگیدند اما گریختند.
بودند کسانی که دنیایشان  را در سپاه یزید دیدند و به روی حجت خدا تیغ کشیدند.
بودند کسانی که از سپاه یزید به سپام امام حسین (ع) شتافتند.
و بودند کسانی که تا پای جان در راه امام (ع) جنگیدند و جاودانه شدند.

و امروز
کربلا هنوز کربلاست و هنوز تاریخ در ظهر عاشورا زنده است. کربلا تنها آزمون مردمان عراق و شام و مدینه در سال 61 هجری نبود. صحرای کربلا وسعتی به اندازه زمین و آسمان دارد و عاشورا در هر لحظه از تاریخ در جریان است. هنوز دعوت امام پابرجاست: «من کان فینا باذلا مهجته و موطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا»[2]؛ آنکه قصد نثار خون خود در راه ما را دارد.و طالب دیدار خداست با ما کوچ کند.

چگونه با قافله کربلا همراه شویم؟
کربلا با عافیت طلبی بیگانه است و عافیت طلبان هرگز قدم به کربلا نگذاشتند. تشنگان دنیا نیز که محبت دنیا کر و کورشان کرده بود در چاه ابن زیاد افتادند. عده ای خیر خواهانه امام حسین (ع) را به صلح با یزید دعوت کردند و با امام راهی نشدند. آنها هم که از جان و مال و فرزندانشان بیمناک بودند بهانه ها تراشیدند تا بازگردند و… 
انتخاب با ماست که چگونه باشیم تا از قافله جا نمانیم.  

زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی
به کاروان شهیدان نینوا برسی
امام پیک فرستاده در پی ات، برخیز!
در انتظار جوابت نشسته، تا برسی
چه شام باشی و کوفه، چه کربلا ای دل!
مقیم عشق که باشی، به مقتدا برسی
زهیر باش! بزن خیمه در جوار امام
که عاشقانه به آن متن ماجرا برسی
مرید حضرت ارباب باش و عاشق باش!
که در مقام ارادت به مدعا برسی
تمام خاک جهان کربلاست، پس بشتاب
درست در وسط آتش بلا برسی
زهیر باش دلم! با یزید نفس بجنگ!
که تا به اجر شهیدان نی نوا برسی

 

نشست صمیمانه

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 13/2/96 طلاب این حوزه نشست صمیمانه ای با نماینه محترم بسیج طلاب کشورحجه الاسلام والمسلمین جناب آقای داراب کولاهی با موضوع بصیرت سیاسی در حوزه انتخابات داشتند  .

ایشان در ابتدا بیان داشتند که  خدا را شاکرم در دوران خدمتم در بین طلاب و روحانیون برای بار دوم به حوزه علمیه ریحانه النبی (س) می آیم بحثی که امروز می خواهم درباره آن صحبت کنم در واقع  درباره تحولات منطقه ، انقلاب اسلامی است خوب نزدیک چهل سال از انقلاب اسلامی می گذرد و این انقلاب 40 ساله فرصت ها و چالش هایی هم دارد .

چالش های انقلاب چیست ؟

اولین چالش انقلاب عدم شناخت اصل انقلاب ، اهداف و ماهیت انقلاب است اصل انقلاب را نمی دانیم برای چه بوده است . شناخت نباشد رسالت ما انجام نخواهد شد هدف از انقلاب اسلامی در مرحله اول احیا ء فرهنگ ناب محمدی ودر مرحله دوم  حمایت از مظلوم است و اینکه عدالت تحقق پیدا کند . از اهداف دیگر انقلاب اسلامی این است که در برابر ظالم بایستیم اگر منافع ما تحقق پیدا نکرد نظام را زیر سوال نبریم پس اولین چالش این است که ما شناختی نداشته باشیم پس وقتی ندانیم رسالت ما تحقق پیدا نمی کند وظیفه یک طلبه این است که ضرورت انتخابات را در بین خانواده خود توضیح دهد.

دومین چالش انقلاب غرب زدگی است و بزرگترین خطر همین است طلبه منبر می رود در حالی که روش و منش او غربی است برخی از مساجد که مجلس ختم در آن می گیرند مبل می گذارند .

سومین چالش این است که نخبگان جامعه اسلامی  به وظیفه خود عمل نکنند .سوال نخبه چه کسانی هستند ؟ 1. طلبه 2. عالمان دانشگاه 3. هر کسی که از مسیر انقلاب اسلامی جایگاهی پیدا کرده و شهرتی دارد .

فرصت های انقلاب چیست ؟

هیچ دوره ای مثل انقلاب فرصت برای معرفی اسلام ناب وجود نداشته است امروز برای یک مبلغ بستر برای تبلیغ او آماده است کسی که حافظه دارد و زبان دارد و می تواند این اسلام را معرفی کند اگر این کار را نکند مسئول است و البته باید اسلام را به بهترین وجه معرفی کنیم در آیین وحیانی الهی قائل هستیم که انسان ها دارای قلب و هر قلبی دارای عاطفه است دشمن از این قلب و عاطفه انسانها بیشترین سوء استفاده را برای تغییر فکرها و اندیشه ها کرده است آمریکا سه راهبرد را دنبال کرده و به کار می گیرد : 1. عقاید واحد 2. اطلاعات واحد 3. تغییر سبک زندگی

اولین راهبرد آمریکا عقاید واحد : عمده فضای نا بهنجاری تغییر ماهیت رفتاری انسان ها است از محکمات به فضای مجازی زود باور اما ماندگار نیست از سال 2001 آمریکا برای تحقیق این عقاید واحد برنامه ریزی کردند شیطان پرستی و فرقه های دیگرگروهی هستند که کدخدای محلی را می پرستند و این یک پیام دارد مادی گرایی است اومانیسم یعنی هر انسانی خدای خودش است  آمریکا به دنبال تسخیر قلبهای انسانها هستند

دومین راهبرد آمریکا اطلاعات واحد است : اولین کاری که کردند ایجاد جاذبه کردند حتی برای علما در مرحله دوم ایجاد ضرورت کردند شیرینی اینترنت را برای مردم یک کار ضروری خطاب کردندمثل ثبت نام را برای حج اینترنتی کردند مبلغان ما نتوانستند انقلاب اسلامی را درست معرفی کنند کار خاصی نکردیم و در مرحله سوم تزریق سم خودشان است کل جامعه ما الان فقط 30 درصد اطلاعات امنیتی اینترنتی را می داند .

سومین راهبرد تغییر سبک زندگی : که در همه شئون زنگی مخصوصا زندگی اسلامی تغییر را ایجاد کردند . آمریکا برای انتخابات یک سال همه جانبه برای مقابله با ما آمده و از طریق خبر گذاریها بمباران خبری علیه ما را آغاز کرده است بیش از 50 شبکه ماهواره ای به زبان های مختلف بومی علیه ما خبر می دهند دشمن کار می کند اما طلبه ها متاسفانه در خواب غفلتند

چرا انتخابات برای آمریکا مهم است ؟

زیرا آمریکا برای قرن 21 طراحی دارد که استارت آن را در 2001 با حادثه 11 سپتامبر طراحی کردند آمریکا گفت که جنگ صلیبی آغاز شده و در افغانستان لشکر کشی کرد طراحی بن لادن ، شبکه القاعده و …..کار آمریکا بود . چرا انتخابات برای آمریکا مهم است ؟  1.  برای اینکه تمام هزینه های آمریکا برای این بود که جمهوری اسلامی را از بین ببرند که موفق نشدند . هفت برجام را علیه ایران برنامه ریزی کردند الان در برجام دو هستند بنا شد که بعد از برجام وضعیت اقتصادی عوض شود چه تغییری کرد هیچی ! مهم است چون می خواهند چیزی به نام ولایت فقیه نباشد  2. دلیل دوم مهم بودن انتخابات برای آمریکا چون امید به مدیران فعلی بسته است . عدم آگاهی در دانش سیاسی ، مشکلاتی بر بینش سیاسی ایجاد می کند.مقام معظم رهبری فرمودند :«  اگر حوزه انقلابی نداشته باشیم ، حوزه انقلاب اگر تهی شود اصل انقلاب از بین می رود»

ایشان در پایان فرمودند : پس مطالعه و اطلاعات خودمان را بالا ببریم حوزویان و روحانیون باید اطلاعات خود را بالا ببرند الان وظیفه ما از همه احاد جامعه بیشتر است و برای بصیرت افزایی در جامعه ما باید بصیرت خود رافزایش دهیم . انشاءالله که خداوند شر و فتنه دشمنان را به خودشان برگرداند این نظام و انقلاب به دست علم دار حقیقی خود حضرت مهدی ( عج ) برسد .

 

مشاوره خانواده

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 3/2/96 جلسه سوم مشاوره خانواده با موضوع تکنیک های آرامش در روابط همسران با حضور دکتر سرکار خانم محمدی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

در هر فرد یا خانواده سه سیستم وجود دارد : سیستم جنگ : افرادی که زود ناراحت و عصبی می شوند : بی اعتنایی ، متلک ، توهین  2. سیستم اجتناب : فرد از بعضی مسائل دوری می کند 3. سیستم آرامش : فرد به دنبال روشهایی است که سیستم آرامش را فعال کند  . صحبت های زناشویی صمیمیت را افزایش می دهد و بهتر است وقت گیر باشد قرار نیست مشکلی را حل کند حداقل دو ساعت در هفته صحبت هایی که جنبه تحریک جنسی داشته باشد گاهی کارمندان دو ساعت مرخیصی بگیرند بازیهای زناشویی که باعث می شود زندگی از جدیت خارج شود مثل آب پاشیدن به هم دنبال هم گذاشتن ، رقابتی نباشد

چگونه لحظات خوش ایجاد کنیم ؟ مثل سلام و صبح به خیر گرم و صبحانه طولانی و خداحافظی کش دار تلفن بین روز ، کتاب خواندن با هم ، خرید کردن با هم ، استفاده از کلمات مثبت ، قدم زدن با هم و خلوت کردن با هم از روش هایی هستند برای بوجود آوردن لحظات خوش . شناخت سیستم های زیست شناختی عشق : الف : دلبستگی عاطفی : دلبستگی یعنی در رابطه با کسی اینقدر مطمئنی که با چیزی به هم نمی ریزی دلبستگی یعنی دلت به جایی بند است دلبستگی ریشه در رابطه مادر و کودک دارد دلبستگی نا امن به وابستگی تبدیل می شود وابستگی یعنی چسبندگی . بی تابی از دوری همسر نشانه وابستگی است چک می کند کنترل می کند . احساس راحتی وجود ندارد ازدواج می تواند جبران کنند ه دلبستگی نا امن باشد

راههای ایجاد یا افزایش آن در زندگی زناشویی : 1. تشکر و قدر دانی : به خاطر هر جیز کوچکی . 2. تحسین و دلگرمی : جملات بوی دستور نمی دهد سبک صحبت عشق زدا نباشد . چه لباس زیبایی …. انتقاد عشق زداست تغییر از طریق ارتباط است نه اعتقاد . 3. توجه عاطفی : کمیت رابطه مهم است ساعات بیشتر مساوی است با افزایش دلبستگی 4. هدیه : نوعش مهم نیست معامله و داد و ستد عشق را می کشد 5. انجام وظایف : اگر هر کسی وظیفه خود را انجام دهد دلبستگی افزایش می یابد 6. تماس جسمانی : پیش بینی کننده خوبی است برای ایجاد دلبستگی

شناخت الگوهای منفی تعامل زن و شوهر : الگوی خواهش – کناره گیری : یکی خواهش و دیگری کم محلی 2 . الگوی کارمدار – ارتباط مدار : یکی برای کار و دیگری برای ارتباط اهمیت قایل است 3. الگوی  هیجان در برابر منطق : یکی هیجانی و دیگری منطقی است الگوهای منفی ارتباط زندگی زناشویی را مختل می کند هدف شکستن الگوهای ارتباطی منفی است نه تغییر دادن افراد وظیفه ما شناخت الگو و گفتگو درباره آن است

نوازش: تماس پوستی –ترشح هورمون اکسی توسین و ایجاد آرامش است نوازش علی رغم رابطه جنسی همیشه نیاز است اتاق خواب محل آرامش و محل تحریک است کنار هم بخوابید حتی زمانی که با هم قهر هستید رنگ آن مورد علاقه هر دو باشد ورود بچه ها ممنوع باشد

درمان مشکلات جنسی : مشکلات میل : با گذشت زمان میل رو به کاهش می رود به خصوص در خانم ها بعد از چهل سالگی با شیوه های تحریکی می توان میل جنسی را نگه داشت ولی بالا تر نمی شود برد . 1. پذیرش میزان میل جنسی و کنار آمدن با آن 2. شادی : باعث می شود که میل جنسی پایین نیاید فرمول شادی تغذیه منظم و صبحانه و نهار و شام به موقع است

تکنیک کشف استرس های پنهان : 1. استرس آشکار : جر و بحث مشکلات اقتصادی اختلاف با فامیل . 2. استرس پنهان : تصمیم گرفتنها -  ناهار چی درست کنم . کم رنگ شدن محبت بین زن و مرد به دلیل استرس پنهان است توقع بالا از یکدیگر داشتن مساوی با استرس پنهان است نگفتن خواسته های خود به یکدیگر مساوی با   آشکار بودن خواسته ها استرس را پایین می آورد کشف استرس پنهان مهم است

استرس پنهان : زن و مرد در رابطه جنسی به هم بازخورد نمی دهند . بیان نکردن خواسته جنسی اینکه خودش باید بداند بیان آن حتی اگر هم عمل نشود چون آشکار می شود اثر مخرب آن کمتر می شود مرد باید بداند مهمترین نیاز همسر ارضای جنسی نیست بلکه ارضای عاطفیست و………

 

 

جلسه اخلاقی

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 4/2/96 جلسه اخلاقی با سخنرانی استاد ارجمند سرکار خانم شهبازی با موضوع امتحان الهی در این حوزه مبارکه  برگزار گردید .

ایشان در ابتدا بیان داشتند که یک سوال اساسی که در دوران نوجوانی در ذهن همه ما خطور می کند و اکثرا دنبال جواب برای آن هستند و مطمئنا سوال شما هم هست و بوده این است که خدا برای چه ما را خلق کرده است خدا چرا من را آفریده است؟  خیلی ها دنبال جواب برای این سوال هستیم و لی در عالم واقع این سوال اصلا جواب ندارد یعنی حتی اگر قرآن هم بگردید شاید خدا دقیق به این سوال جوابی نداده است . چرا ؟ چون خدا می خواهد جواب این سوال را خود انسان بفهمد وقتی انسان خودش فکر می کند که خدا چرا من را آفرید خدا می خواهد خود انسان به این نکته پی ببرد آیات زیادی داریم آیات آخر سوره آل عمران که می فرماید : ما خلقت هذا باطلا » ما شما را بیهوده خلق نکردیم بعد می فرماید سبحانک فقنا عذابا النار .  زندگی انسان به صورت طولی یا عمقی با همه مشخصاتش بدون امتحان یک زندگی و تعریف ناقصی است اگر شما یک زندگی را در نظر بگیرید سی ، چهل ، هفتاد حالا با هر نگاهی بدون معنی امتحان یک تعریف ناقص است عقاید هر کدام از ما اخلاق ما احکام ما منهای امتحان تعریف ناقصی خواهد داشت همه عقاید و اخلاق و احکام ما زندگی ما در این دنیا و در آخرت حول محور امتحان می چرخد و همه این اتفاق های زندگی ما فرع بر امتحان است نگاه ما به زندگی باید این طوری باشد . ما ها نگاهمان به زندگی اشتباه است چون ما دنیا را می گیریم و امتحان را دورش می چینیم در حالی که باید برعکس شود محور زندگی ما امتحان شود بعد بجه، شوهر ، استعداد حول این امتحان باید چینش شود این طور باید نگاه داشته باشیم به زندگی یکی از نگاههایی که باعث می شود که خیلی زندگی لذت بخش شود و خیلی چیزها برای انسان حل شود و قابل تحمل شود همبن نگاه امتحانانه به هستی است خدا برای چه خورشید را خلق کرده است؟ برای این خلق شده اند که من امتحانم را به نحو احسنت پس بدهم ما در دنیا خیلی موقت زندگی می کنیم چرا دنیا موقت است ؟ چون امتحانهای ما هم موقت است قرار نیست که امتحانات طولانی شود بستگی به موقت بودن امتحانات ، زندگی ها هم ، دنیا هم  موقت است هیچ وقت نگوییم که دوران کودکی گذشت بعد نوجوانی بعد جوانی بعد … قشنگتراین است که بگوییم خدا انسان را در دوران کودکی یک دوره به او می دهد و با کودکی او را امتحان می کند بعد با نوجوانی او را امتحان می کند بعد با جوانی امتحان می کند و … قبل از هر چیزی و بعد از هر چیزی خدا انسان را امتحان می کند.  

ایشان در ادامه بیان کردند که حدیث داریم از امام صادق (ع) : شخصی از امام پرسیدند که حقیقت بندگی در این امتحانات چه چیزی است امام صادق (ع) می فرمایند : حقیقت بندگی در سه چیز است و اصلی ترین و کلیدی ترین آنها یک چیز است اول اینکه خودت را مالک ندانی خدا به من بچه می دهد مال می دهد تحصیلات می دهد هر آنچه که شما فکر می کنید می دهد مهم این است که در همه اینها خودت را مالک ندانی من مالک استعداد خودم نیستم من مالک بچه نیستم دومین چیز این است که بنده و عبد برای خودش اموراتش را تدبیر نکند دیدید که مثلا می گوییم که هفته بعد این کار را انجام می دهم می فرماید بنده برای خودش برنامه نمی چیند « لا یرید العبد  لنفسه  تدبیرا  » برای خودش تدبیر نمی کند . خدا تدبیر و برنامه زندگی انسان را می چیند بنده فقط باید بگوید سمعا و طاعتا و در حد توان اوامر و نواهی را انجام بدهد اگر خدا برای بنده تدبیر می کند که اینجا باید این امتحان را پس بدهی حقیقت عبودیت بنده این است که ببیند امر خدا چه بوده چرا برای  من این مشکل چرا من این مرحله ؟ اکثرا این سوالاتی است که خودمان می کنیم به خاطر اینکه ما برای امتحان خلق شدیم

ایشان در پایان اشاره ای داشتند بر اینکه با چه چیزی خدا ما را امتحان می کند ؟ خداوند در آیه157 سوره بقره می فرماید : « و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و النقص من الاموال و الانفس  و الثمرات » می فرماید ما شما را امتحان می کنیم اول با ترس چه طوری می شود خدا ما را با ترس امتحان کند پس معلومه که ترس خیلی مقوله مهمی است که خدا اول با ترس ما را امتحان می کند بعد نقص در اموال و ثمرات و بچه ها ! همه شما می دانید که ترتیب کلمات در قرآن خیلی مهم است هر کدام حساب و کتابی دارد اگر می گوید خوف معلومه که خیلی مهم است که انسان را از آن دریچه امتحان می کند……….

 این جشن ها برای تو تشکیل می شود       

این اشک ها برای تو تنزیل می شود

تقویم را ورق بزن و انتخاب کن       

این جمعه ها و روزها برای تو تعطیل می شود          

شهادت امام موسی کاظم (ع)

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 3/2/96 مراسمی با مداحی و سخنرانی سرکار خانم مهدیه سادات موسوی به مناسبت شهادت امام موسی کاظم (ع) در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

ایشان در ابتدا بیان داشتند که با توجه به اینکه خواهران عزیز در ماه رجب هستیم همانطور که همه شما می دانید اعمال ماه رجب زیاد است در حدیثی از پیامبر (ص) آمده که می فرماید :«  ماه  رجب ماه تخلیه است » تخلیه به معنای خالی شدن است یعنی اینکه ماه رجب معروف است به ماه استغفار که حتی اگر کسی روزی او کم شده اینقدر مسئله استغفار مهم است که این استغفار روزی را زیاد می کند در ماه رجب اگر در اعمال آن هم دقت کنید استغفار زیاد آمده بنابراین این خودش ربطی به این تخلیه دارد چون خود استغفار موجب می شود که از گناه تخلیه شویم چون ماه رجب ماه تخلیه است یعنی سعی کنید که اگر گناهی مرتکب شدید یا هر خطا و اشتباهی که کردید استغفار زیاد کنید که تخلیه درونی شوید ماه شعبان ماه تحلیه است یعنی وقتی که از ماه رجب رسیدیم به ماه شعبان و تخلیه شدیم حالا نوبت تحلیه است تحلیه یعنی آراسته شدن فلسفه ماه رجب و شعبان برای این است که برای ماه رمضان آماده شویم از نظر روحی پاک وارد ماه رمضان شویم ماه شعبان ماه آراستگی است بعد ماه رمضان ماه تجلیه است یعنی خودت را نشان دهی یعنی جلوه کردن اگر ما مقدمات را آماده کنیم آن وقت در ماه رمضان می توانیم با آن روحیه معنوی که داریم روزه بگیریم و آن تاثیری که باید داشته باشد  را ان شاءالله بگذارد .

ایشان در ادامه بیان داشتند که ما به عنوان یک طلبه در برخورد با دیگران باید به گونه ای باشیم که نه تنها خودمان که خوب هستیم دیگران هم از ما تاثیر بگیرند از رفتارمان و کردارمان و گفتارمان باید الگو باشیم طلبه باید چند خصوصیت داشته باشد یکی اینکه خوش بو باشدو خوش خو  و خوش رو باشد خوش گو باشد و خوش پوش باشد و خوش گوش باشد اگر ما همه اینها را رعایت کنیم انشاءالله تبدیل می شویم به یک طلبه ای که خود به خود از خودمان نور ساتر می کنیم و همه از ما تاثیر می گیرند هر کدام از این الفاظ اسمش روی خودش است خوش بو باشد : ببینید خواهران بزرگوار اینقدر خوش بو بودن البته خوش بو بودن نه اینکه ذهنمان برود به اینکه منافات پیدا کند با حدیثی که می فرماید اگر بوی عطر و ادکلن یک زنی را مرد نامحرم بشنود تا زمانی که به خانه برمی گردد ملائکه آن را لعن و نفرین می کنند. یکی زنی که بدون اجازه شوهرش از خانه بیرون می آید یکی هم خانمی که بوی عطر و ادکلن او را نامحرم می شنود ملائکه آنها را لعن و نفرین می کنند . خوش بو بودن منافاتی با این حدیث ندارد خوش بو بودن یعنی اینکه بوی عرق ندهد مسجد رفتن اینقدر ثواب دارد آنقدر احادیث درباره ثواب مسجد رفتن داریم که کسی که می تواند مسجد برود و نمازش را بخواند چقدر ثواب دارد اما در یک مورد می فرماید به مسجد نروید و آن هم در موردی که سیر و پیاز خورده باشی در آنجا می فرماید دیگه مسجد نرو مسجد نرفتن شما ثواب دارد .بنابر این یک طلبه باید حالا با توجه به اینکه نزدیک هم می شویم به هوای گرم و تابستان خیلی باید حواسمان جمع باشد .طلبه باید خوش خو باشد پیامبر عظیم و الشان ما که این همه احادیث از ایشان داریم  وقتی که اسم پیامبر می آید می رسیم به اخلاق پیامبر که قرآن می فرماید : « لعلی خلق عظیم » خلق ، مثل اخلاق نیست خلق با اخلاق فرق می کند اخلاق یک چیز ظاهری را می گویند که رعایت می کنید ولی خلق یعنی پیامبر آنقدر رعایت می کرد و با اخلاق بود که جز ء طینت و ذاتش شده بود این خلق است پس طلبه هم باید طوری باشد که از اخلاق او فراتر رود اینقدر تمرین کند و اینقدر اهل رعایت باشد که انشاءالله نگوییم که اخلاقش اینگونه است بگوییم که خلقش اینگونه است و جزء طینت و ذاتش باشد پس طلبه باید دومین چیزی که داشته باشد خوش گو باشد . خوش گو  باشد یک طلبه باید خوش گو باشد دقت کنید در حرف زدنمان و عفت کلام داشته باشیم ببینید خواهران بزرگوار از خانواده هایمان شروع کنیم یه سری چیزها که پیش می آید و در خانواده عادی است ما رعایت کنیم در جنگ صفین بود یک گروه از دشمن می آمدند یکی از اصحاب حضرت علی (ع) فحشی داد حضرت ناراحت شدند گفت آقا اینها دشمن ما هستند حضرت فرمود : انسان در هر صورتی باید عفت کلام خودش را حفظ کند. خوش رو باشد ما در خوش رو بودن خیلی مشکل داریم  بعضی ها مخصوصا در وادی تهذیب که قرار می گیرند خیلی خشک برخورد می کنندو تبدیل به یک مذهبی خشک ،  مثلا در جمع های دانشجویی و خوابگاه و اینها از این خوش رو بودن خیلی شکایت دارند امیر المومنین (ع) که ما پیرو آن هستیم می فرماید : « المومن بشره فی وجهه  و حزنه فی  قلبه » مومن باید شادیش در چهره باشد و ناراحتی او در قلبش باشد بنابراین در بحث تبلیغ خوش رو بودن خیلی مهم است این که چهره ما طوری باشد که جذب کنیم پیامبر در آیه 159 سوره آل عمران می فرماید : فبما رحمه من الله لنت لهم و لوکنت  فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک » اگر تو غلیظ القلب می بودی و خوش رو نبودی همه از اطراف تو پراکنده می شدند تمام موفقیت پیامبر در راه اسلام به خاطر اخلاق ایشان بود که نرم خو بودند به خاطر خوش رو بودن پیامبر بود .

یا موسی بن جعفر یک ذره از اون معرفت و بصیرتی که در وجود خودت است به ما هدیه بده ای پیامبر ذره ای از آن خلق عظیمی که در وجودت بود به ما هدیه بده انشاءالله با همین دستای گداییمان روز شهادت موسی کاظم (ع) است جواب این گریه هایمان و دست نیازهایمان را بدهد به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد .

جلسه اخلاقی - بصیرتی

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 11/2/96 جلسه بصیرتی – اخلاقی  با سخنرانی استاد بزرگوار سرکار خانم نوروزیان در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

السلام و علیک یا قمر بنی هاشم السلام و علیک سقای دشت کربلا السلام و علیک یا بزرگ علمدار ابا عبدالله الحسین السلام و علیک یا ابا الفضل العباس (ع) ضمن عرض سلام این اعیاد را به شما خواهران عزیزم تبریک عرض می کنم انشا ء الله که بتوانیم باری معنوی خوبی را در این ایام بگیریم و این بار را منتقل کنیم چون شما الان هر کدام یک مبلغ هستید چه در خانواده و چه در خارج از خانواده انشاء الله این بار را بتوانید انتقال بدهید و برای خودتان در مرحله اول و در مرحله دوم برای دیگران انشاء الله به ظهور بگذارید.

حدیثی از امام صادق (ع) می فرمایند : « عمنا العباس بن علی (ع) نافذ البصیره صلب الایمان جاهد مع ابی عبدالله و ابلی بلاءا حسنا  و قضا شهیدا » .  سه مطلب را  با توجه به این حدیث می خواهم بیان کنم اولین نکته این است که بصیرت خوبی داشت در این چند سال اخیر مقام مظم رهبری امام خامنه ای ( مد ظله العالی ) روی بصیرت خیلی تکیه داشتند ما نباید عقب بیفتیم و نباید عقب بیفتیم در سوره حجرات آیه دوم می فرماید : ن و لا تقدموا نه جلو بیفتید از پیامبر و نه عقب بیفتید حضرت ابا الفضل العباس ( ع ) موقعیت شناس و فرصت شناس بودند نه فرصت سوز بودند و نه فرصت نشناس بودند و نه فرصت طلب بودند .آقا ابی عبدالله وقتی داشتند می رفتند ترما را دیدند ترما گفت من می روم یمن زن و بچه ام را می گذارم و بر  می گردم کی آمد ؟ فرصت سوزی حضرت عباس (ع9 فرصت شناس بودند در موقعیت مکانی و زمانی ما الان در این شرایط همه می دانید موردی که باید مورد بحث باشد مورد انتخابات است بصیرتتان را بالا ببرید در زمان انتخابات اولا اصلح باشد و شاخص های اصلح را بارها مقام معظم رهبری بیان کردند ثانیا میزان حال فعلی افراد است نگویید که قبلا چطور بوده  میزان حال فعلی افراد است مورد بعدی که من خیلی روی آن تاکید دارم چون ما انتخابات شوراها را هم داریم و انتخابات ریاست جمهوری را هم داریم بعضی ها تا پیش صندق رای می آیند ولی متاسفانه برگه سفید را داخل صندق می اندازند . برگه سفید معنا ندارد در زمان عاشورا گفتند ما دو دسته داریم یا حق یا باطل وسط و میانه نداریم بی طرف نداریم بی طرف و کسی که سکوت می کند طرف باطل است این کار کار اشتباهی است گفتند حضور موثر نه حضور خالی مثل این است که شما در نماز جماعت شرکت می کنید ولی می گویید به این آقا من اقتدا نمی کنم من اصلا نماز نمی خوانم آیا این حضور موثر است شما صرفا فقط حضور داشتید متاسفانه بعضی از متدینین ما تا پای صندق رای می روند ولی برگه سفید می اندازند چرا ؟ چون فرد اصلح را پیدا نکرده است  این شخص باید بگردد و تحقیق کند و به شناخت برسد آیا شما اصلح را فقط خوب می بینید ؟ نه شما باید بین بد و بد تر ، بد را انتخاب کنید  اگر یکی فساد مالی دارد و یکی با نظام مشکل دارد اونی که فساد مالی را دارد انتخاب کنید اگر شما انتخاب نکنید برایتان انتخاب می کنند.به نظر شما **استاد اگر دو نفر باشند که یکی ایمانش بالا باشد و یکی شجاعتش بالا باشد کدام یکی اصلح تر است ؟ من یک مثال می زنم کار گذاران حضرت علی (ع ) سه دسته بودند اولین دسته کمیل بن زیاد بودند کمیل فقط ایمان داشت اما تدبیر سیاسی به قول شما شجاعت نداشت چه کار کرد در یک جایی امام علی (ع) او را گذاشت که از آنجا محافظت کند ولی ایشان به خاطر بی بصیرتی که داشت از آنجا محافظت نکرد و مورد سرزنش آقا امام علی (ع) قرار گرفت اما کمیل باقی ماند در یاران امام دسته دوم مثل زیاد بن سمیه بود ایشان ایمان نداشت ولی تدبیر داشت عاقبتش چی شد ؟ دسته سوم مالک اشتر بود . مالک اشتر هم تدبیر و هم ایمان داشت . اگر رجوع به تاریخ کنیم تاریخ همیشه تکرار می شود .به ما بصیرت می دهد این جاست که رهبر می فرمایند بصیرت بصیرت ! 

**ببخشید  استاد ، حضرت آقا یک آیتم هایی را بیان می کند که این ویژگی ها را داشته باشد اما وقتی که در گزینه ها نگاه می کنیم این ویژگی ها را ندارند . درسته حضرت آقا یک سری کد به ما می دهند و می فرمایند فردی که نزدیک به این ویژگی ها باشند . اگر صد در صد این ویژگی ها را داشتند که این خیلی خوب است و اگر نداشتند نزدیک به این ویژگی ها باشند . 

خیلی حواسمان باشد فردا پای همه ما گیر است که چرا این فرد را انتخاب کردید مخصوصا به حواشی خیلی حواسمان باشد

مطلب دوم اینکه در حدیث آمده صلب الایمان : ادب حضرت عباس (ع) بحث ادب را همه ما نیاز داریم نسبت به همسر نسبت به فرزندان نسبت به اجتماع وقتی ادب می گوییم همه فکر می کنند که به زبان می گوییم یعنی ادب گفتاری در صورتی که نه امام جواد (ع) می فرمایند : بیشتر مردم فکر می کنند که ادب در سخن است نه ادب در امر و اطاعت است اطاعت الهی ، اطاعت اهل بیت (ع) است ادب در عمل است ما یک ادب ظاهری داریم باید روی ظاهر خودم کار کنم  اما توقف نکنم شهید مطهری می فرمایند که شک یا بحث ظاهر تا یک جایی خوب است به عنوان گذر گاه خوب است اما به عنوان قرار گاه و سکنی بد است ادب ظاهری زمینه ای برای ادب باطنی است اما به شرطی که در ادب ظاهری توقف نکنیم ادب ظاهری به واسطه معرفت به دست می آید حضرت عباس معرفت داشتند .

مطلب سوم بحث ایثار است و امتحانی که خوب از پس آن بر آمدند و بحث شهادت ایشان است امروز روز جانباز هم هست جانبازان خیلی به گردن ما حق دارند خیلی باید حواسمان باشد زنگ تفریح دنیا خیلی زود از بین می رود و زنگ بعدی که زنگ حساب است فرا می رسد در همین رای گیری همین جانباز از تو حساب می خواهد شهید 15 ساله که میدان مین می رود به گردن شما حق دارد …….

 

عید مبعث

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 4/2/96 مراسم عید سعید مبعث با سخنرانی سرکار خانم اعرابی و مولودی خوانی سرکار خانم کریمی و سرکار خانم خزایی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

سرکار خانم اعرابی در ابتدا بیان داشتند که در ماه رجب یک شبی است که هی خیر الناس که برای مردم بهتر است از هر چیزی که علیه شمس خورشید بر آن می تابد حواسمان باشد که امشب شب 27 ماه مبارک رجب است و شب مبعوث شدن حضرت ختمی مرتبت حضرت محمد مصطفی (ص ) است . از امام صادق (ع) روایتی داریم که می فرماید : خداوند را کسی نشناخت بجز پیامبر و علی و حضرت رسول را کسی نشناخت بجز پیامبروحضرت علی (ع) و حضرت علی را کسی نشناخت بجز پیامبر و خدا » در مورد حضرت رسول یک حدیث داریم و یک آیه داریم آیه 128 سوره توبه که خداوند در این آیه می فرماید لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم علیه حریص » یعنی چی ؟ یک سری از خصوصیات حضرت رسول را در این آیه برای شما بیان می کند . خیلی از حدیث ها در همان گفتار مختصر می شود و دیگر روی رفتار و کردار حضرت دیگر کار نمی کنیم متاسفانه و روی سیره پیامبر متاسفانه دیگه کار نمی کنیم الان خودتان به خودتان قول بدهید و خودتان را مجبور کنید که از این به بعد کاری بکنیم که این سیره ها را دربیاورید  و انشاءالله این سیره ها را خودتان بنویسید .مثلا سیره پیشوایان و یا سیره ائمه (ع) همه تاریخ است . کسی که گرد آوری کند و دقت و تدبر داشته باشد متاسفانه خیلی کم است . می فرماید: لقد جاءکم رسول من انفسکم یکی از چیزهایی که مهم است این است که رسولی از جنس خودتان برایتان فرستادیم می توانست از جنس جن باشد می توانست از فرشته ها باشد اما اگر من می توانستم آن را الگو کنم برای خودم ؟ الگو کسی است که من بتوانم هر کاری که او انجام می دهد من هم انجام دهم آیا غیر از این است ؟ اگر الگوی من یک فرشته باشد می گویم که فرشته ها هیچ وقت کار حرام انجام نمی دهند و همش واجبات را انجام می دهند چون اصلا هیچ نفسی مثل لوامه و شهوات و … اینها هیچ کدام در وجودشان نیست .امیر المومنین در نهج البلاغه در خطبه غاصعه می فرماید : می توانست خداوند در چهره پیامبر نوری بده که عقلها را خیره کند عطری بدهد که جانها تازه شود آنچنان زیبایی در پیامبر باشد که عقلها  تحیر کند اما در عین حال از جنس مردم قرار داد تا معلوم شود چه کسانی تسلیم خدا و چه کسانی لجباز و مستکبر هستند . احساساتی که مردم دارند پیامبر هم دارند عشق ، امیال ، غرایض الگو باید مثل بقیه باشد . پیامبر پسری به نام اسماعیل داشت که وقتی که از دنیا رفت آنچنان گریه می کردند که به ایشان می گفتند آقا شما گریه می کنید و ما هم گریه می کنیم پس چه فرقی بین ما و شما است پیامبر فرمود بله دل من هم می سوزد انسانهای کامل عواطفشان هم کامل تر است اما جز حق بر زبان نمی آورند .

آیه 124 آل عمران می فرماید : « وابعث فیهم رسولا منکم » یعنی یک شخصی فرستادم از شما و در شما یکی از خصوصیات پیامبر همین بود هم از جنس مردم بود و هم با مردم بود هیچ برتری برای خودش قائل نبود. دیدید بعضی ها هستند که انگار نمی توانند مردم عادی را تحمل کنند یعنی از جنس مردم هستند اما خودشان را تافته جدا بافته می دانند مردم هم خیلی تحمل آن ها را ندارند دقیقا دو طرفه است.  اما حضرت این طور نبود آنقدر عبادتهای خودش را بالا برد خیلی می آمد و اسلام را باز می کرد و تبلیغ می کرد ولی دید آنقدر که تبلیغ می کند و جان می گذارد مردم پایه نیستند که آیه نازل شد که چرا اینقدر خودت را به سختی و هرج می اندازی اگر اینها نمی خواهند قبول کنند تو اینقدر خودت را به سختی نیانداز محبت بسیار بالا یی داشت عید مبعث است حضرت برای چه مبعوث شد آیا برای نماز بود مبعوث شد که ما نماز بخوانیم مبعوث شد که بگوید شما روزه بگیرید مبعوث شد که بگوید واجبات را انجام بده و محرمات را ترک کن . نه ! حضرت مبعوث شد فقط به خاطر مکارم الاخلاق یعنی از همه چیز واجب تر همین است مکارم الاخلاق حالا یعنی چه ؟ یعنی خوبی به جای بدی یعنی اگر بدی از کسی دیدی تو با خوبی جواب او را بدهی این مکارم الاخلاق است . حدیثی داریم که می فرماید : « هل الدین الا الحب »  آیا دین چیزی جز محبت است من نمی توانم بگویم که محب توام بعد هیچ چیزی از خودم را شبیه او نکنم لسانم که لسانش نیست قلبم که قلبش نیست . اگر هم که یک حدیثی یاد بگیرم که دست و پا شکسته است یکی را می گیرم دو تا را ول می کنم  . پس من کجا شبیه ایشانم . اگر آمدم حوزه یکی از دلایلش همین است که آقا همه این حدیث ها  را بگذارم کنار هم تا یک تصور ناقص از احادیث نداشته باشم یک حدیث اگر می گوید حضرت علی یک لباس ژنده ای می پوشیدند تا خودشان را شبیه فقرا بکنند تا در پایین ترین سطح زندگی کنند بعد دیگه یادش می رود که این حدیث را کنار یک حدیث دیگر قرار بدهد این یعنی نفهمیده اسلام را این یعنی نفهمیده زمان را و مکان و زمان را درک نکرده که چرا حضرت در آن زمان این کار را انجام داد. محبت واقعی یعنی هر چه گفت و هر کاری کرد همان را عمل کن از خودت بدعت گذاری نکن اگر محبت می خواهی بالاترین محبت حضرت رسول،  پدر امت حضرت رسول بود …….

حضور طلاب در مراسم اعتکاف

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) با توجه به هماهنگی های به عمل آمده با سازمان تبلیغات مبنی بر اینکه مدیریت داخلی فضای مسجد جامع بر عهده طلاب این حوزه مبارکه باشد طبق سین برنامه های مراسم اعتکاف از سوی حوزه علمیه برادران سنندج ، اقدامات انجام شده توسط اساتید و طلاب حوزه ریحانه النبی (س) به شرح ذیل می باشد : با توجه به فضای مسجد و طبق برنامه هایی از قبل تعیین شده ، خیمه گاه احکام که یک ربع قبل از  اذان بر پا می شد، مسئولیت این قسمت بر عهده یکی از اساتید این حوزه  سرکار خانم آزادی بود و همچنین ایشان در لابه لا پاسخگو به سوالات شرعی ، مشاور اخلاقی ،تحصیلی و  خانوادگی را نیز انجام می دادند زنگ بیداری و نوا در ساعات مقرر تو سط طلاب این حوزه در مراسم اعتکاف برگزار می شد در شب اول ویژه برنامه ولادت با سعادت مولای الموحدین حضرت علی بن ابی طالب (ع) توسط مداح و ذاکر اهل بیت سرکار خانم کریمی که از طلاب این حوزه می باشد برگزار گردید . در روز دوم سرکار خانم اعرابی استاد فقه و اصول در مسجد حضور یافتند و در جلسات تربیتی و حلقه های صالحین سخنرانی نمودند ویژه برنامه وفات حضرت زینب (س) در شب دوم صورت گرفت در این برنامه سرکار خانم مهدیه سادات موسوی در سوگ آن بانوی بزرگوار ، مناقب و فضایل آن بانو سخنرانی کردند و نکات اخلاقی را به جوانان و نو جوانان حاضر در مراسم اعتکاف توصیه نمودند در پایان سرکار خانم کریمی در سوگ آن بانوی دو عالم نوحه سرایی کردند لازم به ذکر است که پخش اذان و قرائت قرآن و خواندن ادعیه ها و تقسیم حزب های قرآن در بین معتکفین و کارهای اجرایی از جمله تقسیم غذا و نظافت مسجد و استقبال از معتکفین از جمله اقدامات انجام شده توسط طلاب حاضر در مراسم اعتکاف بود .

سلامت انتخابات

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 23/1/96 کارکنان مدیریت استانی و کارکنان حوزه علمیه ریحانه النبی (س) با نماینده معزز ولی فقیه در استان جلسه ای داشتند .

در ابتدا مدیریت محترم استانی حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر صفی زاده بیان داشتند که تبریک عرض می کنیم سال نو را و ایام ماه مبارک رجب را خصوصا وجود مقدس علی بن ابی طالب (ع) که دیروز بود و روز پدر انصافا ما نقش پدری حضرت عالی را نسبت به حوزه های علمیه کاملا برایمان محسوس است ولی خوب از یک جهتی هم انصافا این تعطیلات و شیرینی عید به کام همه تلخ شد به خاطر فقدان سرکار خانم موسوی  و ما به نمایندگی از طرف همه در تشییع جنازه ایشان شرکت کردیم از موقعی که ایشان از دنیا رفته تا حالا شاید بیش از دهها ختم قرآن برای ایشان گرفته شده است . ولی خوب این برای ما یک خسارت بسیار سنگین بود دعا کنید که به برکت وجود مقدس حضرت زهرا (س) جبران شود .

نماینده معزز ولی فقیه حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای شاهرودی  بیان داشتند که سال نو و بهار معنویت و بهار طبیعت و هم ایام خجسته ای که وجود دارد جای تبریک دارد انشاءالله که سال خوبی را پیش رو داشته باشید و توفیقاتی باشد برای خدمات بیشتر و تربیت بهتر فرزندانی و عزیزانی و طلبه هایی که اینها بتوانند در شرایط واقعا سخت جهانی که در کشور مان هم وجود دارد که شیاطین همه به تعبیر حضرت امیر المومنین (ع) شیطان همه نیرویش را به میدان آورده و واقعا هم همین طور است و شیاطین جن و انس دست به دست هم داده اند برای انحراف انسانها و ما با بضاعت کمی که داریم در مقابل این هجمه های بزرگی که در جهان می شود و در کشورمان می شود هر کدام از این خواهران طلبه می توانند واقعا یک فرد مناسب در مقابل این تهاجم ها باشند و می توانند دست چند نفر را بگیرند

ایشان در ادامه افزودند خود انتخابات سلامت انتخابات آن شور و نشاط در انتخابات و حضور مردم و مشارکت بیشتر ، این چیزی است که وظیفه همه ماست که روی این واقعا کار کنیم . حوزه ها هم می توانند در این زمینه و ارتباطاتی که هست موثر باشند حالا چه به صورت خانواده ها را بسیج کردن و چه به صورت تبلیغاتی که می توانند انجام بدهند روی اصل انتخابات روی خلاصه معیارهای صالح را معرفی کردن موثر هستند . در شرایط خاص  ، حالا ما هم باید نقش خودمان را در عین اینکه باید خیلی مواظب باشیم بتوانیم  نشان بدهیم .فضای انتخابات خوب یک سری آلودگی هایی دارد یعنی خیلی باید مواظب باشیم که  آلود ه نشود حالا اختلافاتی یا مسائل دیگر و افکار مختلف و اینها پیش نیاید که بتواند مشکل ایجاد کند ولی در عین رعایت اینکه مشکلی ایجاد نشود بی تفاوت هم نمی توان بود در این قضیه باید تلاش بکنیم  و دعا کنیم که انشاء الله چیزی که اتفاق می افتد به نفع جمهوری اسلامی به نفع نظام مقدس باشد و انشاءالله این پرچمی که بلند شده و دست عنایت اللهی را در شرایط مختلف آدم می بیند خدا کمک کرده که هر مرحله ما یک قدم جلو تر گذاشتیم بعضی از اتفاقاتی که افتاده خودش باعث شده که یک سری خطرات را از انقلاب دفع کند و این یک اصل کلی است منتها ما هم وظیفه داریم که در این وادی خلاصه آنچه که مسئولیتی که تشخیص بدهیم احساس کنیم ، باشیم . لذا هم بحث این هست هم بحث شورا ها هست شورا ها هم شهر ها را باید بسازند آدم های سالم و صالح باشند بی تفاوت هم نمی شود بود باز هم باید شناسایی کرد آدم هایی که واقعا سلامت نفس دارند یعنی اینکه بتوانند خدمتی بکنند هر چه خدماتی که به خصوص در این منطقه بشود اینها به حساب نظام است و هر چه خیانتی که می شود اینها  ضربه به نظام است وقتی آدم های ناسالم می آیند و کارهای اخلافی می کنند به حساب نظام تمام می شود هر چند که خودشان کرده باشند لذا آنهایی که عاقل ترند باید حواسشان باشد که نگذارند که آدم های خلاصه نا باب بیایند و این خودش یک وظیفه است لذا تلاش هایی در این قضیه می شود کرد و روشنگری هایی کرد کارهایی دیگری کرد حمایت هایی کرد از آدم هایی که صالح ترند و اینها شایسته ترند می شود یک سری جلساتی بگذاریم که خود طلبه ها نسبت به مسائل آشنا شوند و افرادی دعوت شوند خوبه که اینها در جریان مسائل باشند که نسبت به مسائل نظام و مسائل سیاسی و مسائل انقلاب بیگانه نباشند بتوانند تحلیل داشته باشند چون الان دفاع از اسلام با دفاع از نظام گره خورده یعنی آنچه که طرف مقابل هست این بحث اسلام را ندارد آن طرف دنبال شیطان است لذا این طرف این را تقویت کنیم تا این بر پا بماند اگر فرو بیفتد این پرچم دیگر معلوم نیست که چه اتفاقاتی می افتد و این حوزه ها بماند یا نماند یا اصلا بشود کاری کرد یا نشود همین جا شما ببینید وقتی یک کسانی که تفکر دیگری دارند سر کارند خیلی وقت ها مانع می شوند و نمی شود دیگر برای آنها کار تبلیغی کرد تا چه برسد به این که وقتی اصل نظام نباشد دیگه چه اتفاقی می افتد و لذا ما ها وظیفه داریم تمام تلاشی که باید بکنیم که نظام ، نظام قدرتمندی و دست نخورده باقی بماند و چه دشمنان خارجی و چه دوستان نادان داخلی و نفوذی که بحثشان جداست خوب حالا شاید بعضی ها هم تشخیص شان درست نیست و فکر می کنند اگر با دشمنان هماهنگ و همراه شوند اینها مثلا چند صباح می توانند سر کار بمانند یا می توانند به جایی برسند ولی اگر خلاصه این اتفاق بیفتد حداقل این است که این نیروهای متدینمان اسلام و مسلمین ضرر می کنیم و بهر حال چه ضرر مادی و چه ضرر معنوی لذا در این شرایط خاص حساس باید تلاش کنیم آنچه که وظیفه است رو خوب انجام دهیم یعنی در مرحله اول همه مشارکت کنند و دیگران را به مشارکت تشویق کنند در زمان انتخابات اگر شورای نگهبان و امثال اینها علامت انتخابات می خواهند از اینها استفاده کنند کمک بکنند خیلی مهم است حضورشان در سر صندوق ها به صورت جزئی کمک کردن به سلامت انتخابات چون دشمن باز همش تلاش می کند که یک بهانه هایی از اینها بگیرد و شرایط را هم آنها یکی از مواردی که یک چیزی شبیه سال 88 یا امثال این به دنبال بهانه هستند به خاطر همین هر چه که سعی شود این سلامت حفظ شود اتفاقی نمی افتد جنبه آگاهی دادن است آگاهی دادن به اینکه مردم بتوانند خوب انتخاب کنند وقتی که  مردم متوجه مسئله شوند خوب دوست دارند که کار روال خوبی پیدا کند و لذا اینها مسئولیت هایی است که قبل از انتخابات با ما هاست که کاری کنیم که از این فرصتی که هست و نیرویی که در اختیار است خوب بشود استفاده کرد .

ایشان در پایان اشاره ای داشتند به اینکه بحث اشتغال و تولید هم به نظر من  ، ما نباید در عین اینکه مسئولیت اولیه ما نیست ولی می توانیم اثر گذار باشیم بحث اشتغال و تولید از دو جهت اهمیت دارد که آقا فرمودند یکی اینکه خود معیشت و زندگی که لازم هست خانواده هایی که در این زمینه مشکل دارند تلاشمان را می کنیم که انشاءالله بتوانیم کاری کنیم که یک نوع مشاغلی که در عین اینکه مزاحم درس و بحث اینها نشود هم درآمدی داشته باشند که این را بتوانند روی پای خودشان بایستند چه به صورت متمرکز در حوزه ها چه به صورت فردی در خانواده ها این را باید تلاش کنیم یعنی مشاغلی را که راحت در خانه می شود انجام داد بتوانیم در حوزه ها به اینها آموزش دهیم اینها طبیعتا در خانه می توانند کاری کنند که باقی اعضا خانواده درآمد شان بالا رود و بهره مند شوند یکی دیگر هم واقعا اگر اینها فرهنگ کار را داشته باشند یکی از مشکلات ما ببینید مشکل فرهنگی است  که همه چیزهایی که خداوند با آن مبارزه کرده متاسفانه در دراز مدت اینها آمده شده فرهنگ ما الان اسرافی که حرام است خیلی ها این را برای خود آبرو می دانند  و این درست عکس فرهنگ اسلامی است .

اخلاق حسنه و تهذیب

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 20/1/96 جلسه اخلاقی با سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای دوستی نژاد نماینده ولی فقیه در سازمان جهاد کشاورزی  با موضوع اخلاق حسنه و تهذیب نفس  برگزار گردید .

ایشان در ابتدا بیان داشتند که قال الله تبارک و تعالی : « لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه » عرض تبریک داریم به مناسبت سال نو و ماه رجب ماه استغفار و رحمت خداوند و اعیاد این ماه ولادت با سعادت مولود کعبه امیر المومنین علی (ع) را تبریک عرض می کنم توفیقی نصیب شد امروز در این مکان با معنویت و مکانی که صحبت از دین و دینداری و قرآن و احادیث پیامبر (ص) است خدمت شما خواهران برسیم همه ما و همه شما می دانید خداوند تمام آسمانها و زمین را به صراحت تمام مطالبی که در قرآن آمده است را برای انسان آفریده است آنجه که در آسمان و زمین است همه این ها را برای به تسخیر انسان در آورد و در اختیار او قرار داد و قطعا او بدون هدف آفریده نشده است از همه اینها بهتر و برتر برای این اشرف مخلوقات که انسان است راهنما و الگو قرار داد لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه بهترین الگو خالق ما آن کسی که در این دنیا حاضر و ناظر بر اعمال ماست در روز قیامت قاضی علی الاطلاق است وجود مقدس رحمه للعالمین و الگوی کامل برای بشریست معرفی کرده همینطور داریم کلام رسول الله کلام خداست و کلام اهل بیت (ع) کلام رسول الله ، در واقع کلام اهل بیت (ع) کلام خداست وجود مقدس صاحب الزمان (عج) در روایتی فرمودند به این مضمون من افتخار می کنم الگویم مادر بزرگوارم حضرت زهرا (س) است وجود مقدس پیامبر (ص) و و نفس رسول الله به صراحت قرآن علی بن ابی طالب امیر المومنین علی (ع) است و نساء پیامبر به صراحت قرآن و آنچه که در مباهله آمده است زهرای مرضیه (س) است و فرزندان رسول الله حسن و حسین (ع) هستند این ها الگو هستند « لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه » یعنی امیر المومنین علی (ع) یعنی زهرای مرضیه (س) یعنی حسن و حسین (ع) و ببینیم از بین تمام اوصاف که خداوند در وجود رحمه للعالمین و این الگوها و اسوه ها قرار داده است کدام را برتر معرفی کرده است ؟ خطاب به همین رحمه اللعالمین فرمودند : « انک لعلی خلق عظیم » لذا باید دقت کنیم اگر صفتی برتر از اخلاق بود خداوند آن را مطرح می کرد هیچ صفتی در بین صفات خوب انسان ، برتر و بالاتر از اخلاق نیست چون خود پیامبر (ص) فرمودند : « انما بعثت لاتم مکارم الاخلاق » به تعبیر ما طلبه ها انما کلمه حصر است یعنی این است و جز این نیست چه بسا و بوده در طول تاریخ ما ، افراد با سواد که بالاترین رتبه های علمی را کسب کرده اند ولی از نظر اخلاق ضعیف بوده اند . و از جامعه طرد شده اند و نه تنها مثمر ثمر نبوده اند بلکه مضر هم بوده اند چه بسا علمای بزرگی که به قول امام (ره) که عزت و سر بلندی ما مرهون زحمات امام (ره ) است خصوصا در عالم اسلام تاکید می کردند و می فرمودند : چه بسا آقایانی باشند اخلاق و درس اخلاق را در سه جلد کتاب نوشته اند ولی خودشان اخلاق نداشته اند لذا انچه که واقعا از اوصاف خوب و پسندیده الهی است و در راس همه صفت های خوب قرار دارد اخلاق است آن هم اخلاق اسلامی است و بهترین الگو پیامبر و اهل بیت او علیه السلام هستند اگر ما زندگانی اینهاو کلام اینها راو برخورد این ها را ارتباط داشته باشیم و مانوس باشیم و به او توجه کنیم می بینیم بالاترین و برترین اخلاق را این ها داشته اند و موفق ترین افراد جامعه این ها بوده اند یک واقعیتی است .اخلاق در هر مکان و در هر زمان و برای هر شخصی یک تعریف خاصی دارد . لذا باید ما مبلغین فرقی نمیکند چه آقایان و چه خانم ها در راس تمام اوصاف باید خودمان را اول از این جهت آماده کنیم اگر بخواهیم کلام ما ، تبلیغ ما ، صحبت ما ، ارشاد ما اثر گذار باشد ما باید دارای اخلاق عظیم و آن هم نشات گرفته از تهذیب نفس است ، باشیم تا اثر بگذارد . و الا خیلی افراد سخنرانی هم می کنند ولی هیچ اثری نمی گذارد لذا در آیات متعدد هست مسئولیت و ماموریت پیامبران « یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه » است قطعا اگر خودشان تهذیب نمی شدند و اخلاق عظیم نداشتند موفق نمی شدند و لذا ما باید دقت بیشتری داشته باشیم و از این الگو ها استفاده کنیم که قرآن معرفی کرده است .

علم خیلی مهم است البته زمانی ارزش پیدا می کند که همراه با اخلاق ، ادب ، تواضع و فروتنی باشد در این زمان است که ثمر می دهد اگر ما صرفا به علم توجه کنیم اشتباه است انشاءالله سعی کنیم از روایات پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) و خصوصا روایاتی که بیشتر بر تهذیب تاکید کرده اند مطالعه کنید و دقت و توجه کنید امام علی (ع) فرمودند : هیچ وقت خدا و مرگ را فراموش نکنید . …..

مراسم توذیع جوایز کتاب یار

 

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 28/1/95 مراسم اهدا جوایزمرحله استانی و مدرسه ای  مسابقه جشنواره کتاب یار با حضورمعاون فرهنگی مدیریت استانیسرکار خانم پور رحمان  و طلاب بیجار و سریش آباد در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

در ابتدای این مراسم بعد از تلاوت آیاتی از قرآن کریم ، سرکار خانم صائم درباره اهمیت کتاب و کتاب خوانی به ایراد سخن پرداختندو در پایان مراسم هم به برگزیدگان مرحله استانی و مدرسه ای مسابقه کتاب یار جوایزی اهدا گردید .

 سرکار خانم صائم بیان داشتند که ضمن عرض سلام و خسته نباشید و خدا قوت بر همه طلاب عزیز در ابتدای عرایضم هدیه می کنم ثواب این مجلس را به روح بانوی دو عالم کسی که فرزندش را بدون جواب نمی گذارد این سلام ها و این ارادت ها و ثواب ها به روح نازنین بانو نرجس خاتون مادر ولی نعمتما ن امام زمانمان انشاءالله به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد و تسلیت عرض می کنم غم جانسوز کفه ترازویی که اینقدر سنگین بود برای حوزه وطلاب که اگر تاریخ به صد سال هم برسد شخصی مثل خانم موسوی به خودش نمی بیند .

خداوند تبارک و تعالی در آیات اولیه قرآن که به نبی مکرم اسلام نازل می کندمی فرماید  : « اقرا بسم ربک الذی خلق * خلق الانسان من علق *اقرا و ربک الاکرم …… » همان آیات ابتدایی  سوره علق نشانگر اهمیت و ارزش مطالعه و کتاب خوانی است که به ما نشان می دهد . در آیه اول می فرمایند : « بخوان به نام پروردگارت آن کسی که جهان را خلق کرد و تو را از علقه و خون بسته که کمترین ارزش را ندارد،  چون خون نجس است شمایی که از خون تشکیل شدید در ادامه می فرماید اقرا و ربک الاکرم و به انسان آنچه را که نمی دانست خداوند آموخت و شما را کرامت بخشید الذی علم بالقلم همون کسی که به وسیله قلم اینها را به شما یاد داد از همین مسئله می توانیم با توجه به آیاتی که بیان شد می توانیم به وضوح بفهمیم که کتاب و کتاب خوانی اهمیت بسزایی داشته است نه فقط در دین مبین اسلام هر دینی ادیان مختلف آسمانی رمز جاودانی و باقی ماندن آنها در طول تاریخ همین کتابت بوده از طریق کتابت خداوند این ادیان آسمانی را برای ما باقی و همیشگی نگه داشته لذا یکی از ادیانی که توسعه دهنده کتابت در طول تاریخ بوده دین مبین اسلام بودهاست .  چطور ؟ ما سند داریم که در جنگ بدر در پایان جنگ یک عده از کافران به دست مسلمانان اسیر شدند پیامبر اکرم (ص) دستور دادند دو حکم بر ای اینها اجرا کنید یک حکم اینکه از آنها فدیه بگیرید یا فدیه نمی گیرید هر کدام از کافران به ده نفر از مسلمان ها خواندن و نوشتن یاد بدهند . یک سند قرآنی بگوییم خداوند در آیات مکرر اشاره کرده است . یکی از آیات قران می فرماید : « قل هل یستوون الذین یعلمون و الذین لا یعلمون » آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند مساویند . و آیه دیگر که خداوند به صراحت قسم یاد کرد سوره مبارکه قلم آیه دو،  می فرماید : « ن والقلم و ما یسطرون » آیاتی که خداوند به صراحت در مورد اهمیت مطالعه فرمان دادند و دستور دادند به ما انسانها ارزش قلم و نوشتن را برای ما بیان کردند یکی از آغازین ترین نکاتی که خداوند به ما تذکر می دهد همین مسئله است که خداوند رسالت پیامبرش را از طریق خواندن ابلاغ کرد ای پیامبر بخوان پیامبر خواندن و نوشتن بلد نبودند امی بودند اما خداوند متعال فرمودند که آغاز رسالت و دعوتت را بر مبنای خواندنت قرار داد م و معجزه اصلی اسلام و قرآن و راه رسیدن به قرآن همین خواندن است کسی که خواندن بلد نباشد قرآن را نمی تواند بخواند نوشتن بلد نباشد فهم و درک آن برایش خیلی سخت و سنگین است تاریخ هیچ تمدنی در طول تاریخ خالی از کتاب و کتاب خوانی نبوده است همه تمدن ها با کتاب شروع شدند و با کتاب رشد پیدا کردند اما در دین مقدس اسلام تمدنی که اسلام دارد بهره بردن از کتاب فراوان به وضوح در طول تاریخ دیده شده است چون پیامبر اسلام طبق همین آیات رسالتش را با خواندن شروع کردند و از طرف خداوند مامور  شدند به خواندن و هر کسی در هر لباسی که باشد بنشیند و ده دقیقه فکر کند متوجه می شود که چقدر خواندن و نوشتن مهم بوده که خداوند با آن همه عظمت در آیات اولیه دینی که خودش در سوره مبارکه آل عمران آیه 19 می فرماید :« ان الدین عند الله الاسلام » دین باقی و همیشگی در نزد خداوند دین اسلام است دین باقی و همیشگی را در آیات آغازین سوره علق اشاره می کند به خواندن و نوشتن  یاد می کند که ای پیامبر تو  این که من می گویم بخوان از طریق یک کتاب که معجزه جاودان است و شروع رسالتت باشد و اسلام را از طریق یک کتاب معرفی می کنی به مردم و بهترین تعبیری که خداوند در مورد خود قرآن هم به کار می برد زیبا ترین تعبیر ، تعبیر کتاب برای قرآن است در آیات مکرر فرمود:« انا انزلنا کتابا مبینا »  کتاب مبین کتاب آشکاری که هیچ سختی در آن نیست و در روایت های مختلفی امیر المومنین علی (ع) در روایتی اشاره کرده که :« الکتب بساتین العلما » کتابها بستانهای علما هستند و تمام علمای ما توصیه کردند در طول تاریخ به خواندن و نوشتن و مطالعه کردن پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد (ص) فرمودند که: «  قید العلم بالکتاب » علومی که یاد گرفتید را با نوشتن زنجیر کنید تا یادتان نرود.

 بزرگان و علمای ما بارها تاکید کردند بر اینکه شما در تنهایی هیچ لذتی نمی برید تنها تنهایی که به درد انسان می خورد تنهایی با کتاب است و باز فرمودند که کتاب مانند یک چهار دیواری است که تمام اعتقادات افراد را در این چهار دیواری نوشته می شود …….

 

 

تربیت فرزند

 

 

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 28/1/96 جلسه دوم مشاوره خانواده با موضوع تربیت فرزند با حضور دکتر سرکار خانم زهرا محمدی در این حوزه مبارکه برگزار گردید

ایشان جلسه را با حدیثی از پیامبر آغاز کردند : قال رسول الله (ص) :« الولد سید سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین »

سه اصل تربیت عبارتند از 1. شناخت آگاهی از ارزشهای خود : وقتی والدین ندانند که چه می خواهند غیر ممکن است که بتوانند برنامه ای برای دست یابی به آن تنظیم کنند 2. انتظارات معقول از فرزندان : بدون داشتن انتظارات واقع بینانه از کودک ممکن است والدین وقت زیادی را برای امر غیر ممکنی هدر دهند 3. خویشتن پذیری : وقتی والدین درباره خود احساس خوبی دارند کارایی بیشتری دارند این به معنی یاد گرفتن نحوه استفاده از وقت برای ارضای خویشتن است

 درباره نحوه برقراری ارتباط با فرزندان به این نکات توجه کنید : 1.احترام گذاشتن : طوری با کودک حرف بزنید که دوست دارید او با شما آنگونه حرف بزند. از غر زدن و مسخره کردن و تحقیرکردن کودک و متهم کردن او اجتناب کنید قضاوت زود هنگام نکنید از کودک خورده نگیرید و خطاهای جزیی را نادیده بگیرید 2. اختصاص دادن زمان های مکرر ،کوتاه مدت و با کیفیت برای تعامل با کودک هر روز زمانی را هر چند کوتاه واقعا با کودک باشید طوری که احساس کند که در دسترس او هستید در این زمان تنها به کودک توجه کنید و کار دیگری انجام ندهید با کودک فعالیتی را ترتیب بدهید تا هر دو از آن لذت ببرید 3. به صحبت های کودک خود توجه کنید : به فرزندتان نگاه کنید و به حرف هایش به دقت گوش کنید با کودک جر و بحث نکنید در برابر عصبانیت کودک عصبانی نشوید اگر عصبانی شوید یعنی کودک توانسته بر شما مسلط شود 4. به او نشان دهید که دوست داشتنی است : به کودک بگویید که دوستش دارید برای دوست داشتن کودک شرط نگذارید مثلا اگر مسواک نزنی دوستت ندارم رفتار کودک را مورد توجه قرار دهید سعی کنید بفهمید که کودک چه نوع ابزار محبت فیزیکی را می پسندد . بوسیدن نوازش کردن در آغوش گرفتن از همان روش برای ابراز محبت خود استفاده کنید

بازی برای رشد کودک حیاتی است در طول بازی کودکان مهارت های جسمانی و شناختی و اجتماعی خود را گسترش می دهند در عین حال بازی مفید ترین زمان برای ارتباط مادر یا پدر و یا کودک است حداقل روزی نیم ساعت با کودک بازی کنید . نکته بعدی اینکه فراموش نکنید که دستور دادن  به معنای پرخاش گری و عصبانیت نیست دستور می تواند قاطع اما صمیمی باشد هنگام دستور دادن در فاصله نزدیک کودک بایستید نگاهتان به کودک مستقیم باشد اسمش را صدا کنید دستورات را واضح و روشن بدهید از دستوراتی که به صورت کلی مطرح می شود مثل مواظب باش ، عجله کن و … پرهیز کنید زیرا این دستورات مفاهیم انتزاعی دارد و کودکان آنها را درک نمی کنند پس به جایز مواظب باش مثلا مشخصا بگویید که لطفا دستترو به نرده ها بگیر به کودک فرصت اجرای دستور را بدهید و پشت سر هم دستور ندهید و دستورات غیر لازم ندهید و بر اجرای دستور نظارت داشته باشید و بلافاصله بعد از اینکه کودک دستوری را انجام داد او را تشویق کنید اگر کودکتان رفتار بدی انجام داد خونسرد بمانید و عصبانی نشوید به کودک توجه نکنید به هیچ وجه به او نگاه نکنید و حرف نزنید ممکن است که در ابتدا بد رفتاری اش بیشتر شود در این زمان اگر به او توجه کنید تلاشتان به هدر رفته است بی اعتنایی را تا جایی ادامه دهید که رفتار آزارنده وجود دارد به محض اینکه رفتار نا مطلوب قطع شد می توانید به اولین رفتار مثبت او توجه کنید .

بخشش

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 19/1/96 جلسه اخلاقی با سخنرانی مسئول تربیتی حوزه سرکار خانم کبودی برگزار گردید .

ایشان در ابتدا بیان داشتند  دهمین روز از ماه رجب ، میلاد فرزند دردانه امام رضا (ع) و گل سر سبد جود و احسان ، حضرت جواد الائمه (ع)را به شما خواهران گرامی تبریک عرض می کنم  .همانطوری که می دانید امام جواد (ع) به جواد معروف هستند و جواد از ریشه جود به معنای بخشش آمده است نکته قابل توجه این است که در ذهن ما جود به موضوعات مالی منحصر شده است یعنی شما ببینید که شخصی پشت چراغ قرمز به فقیر کمک می کند اما در مقابل بوق زدن ، دیگری را تحمل نمی کند و طاقت نمی آورد و توان بخشش را ندارد قطعا اگر این بخشیدن فرد ارزشش از بخشش مالی بیشتر نباشد کمتر هم نیست آنچه باید برای ما درس باشد همین است که ما بخشش را در ذهنمان توسعه بدهیم یعنی در حق همه افراد بخشنده باشیم در حدیثی از امام صادق (ع) روایت شده است که سه چیز از خصلت های ارزشمند دنیا و آخرت است : بخشیدن کسی که به نو ستم کرده است ، پیوستن به کسی که از تو بریده است ، و بردباری ورزیدن هرگاه نسبت به تو رفتار جاهلانه ای شود .

بخشش اصیل ترین فضیلت است چرا که اگر به ماهیت بخشش دقیق شویم خواهیم دانست که عفو و بخشش از عدالت برتر است چرا که عدالت در جستجوی تنبیه است ولی بخشش در جستجوی آشتی است . متاسفانه دروغ  گفتن ، فریب دادن ، بی تفاوتی ، در مسئولیت کوتاهی کردن و دیگری را مقصر جلوه دادن میان دو نفر که خیلی  به هم نزدیک هستند اتفاق می افتد اعمال این چنینی صدمات زیادی به وجود می آورد که به راحتی از بین نمی رود ما نیاز داریم که هنر بخشش را تمرین کنیم بخشش فقط بیان الفاظ نیست اینکه بگوییم من تو را بخشیدم بلکه بخشش رها کردن خشم و رنجش است ما هر روز نیاز داریم همسر ، والدین ، فرزند ، همکار ، دوست و همسایه خود را ببخشیم که این کار البته کار ساده ای نیست در این گونه مواقع فقط می توانیم به خودمان بگوییم که ما مسئول آنچه دیگران بر سر ما می آورند نیستیم ما فقط مسئول برخوردی هستیم که با دیگران داریم .

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : هرگاه خشمی برای شما پیش آمد با عفو و گذشت آن را از خود دور کنید زیرا در روز قیامت منادی ندا می دهد : هر کسی  به گردن  خدا مزدی دارد ، برخیزد و کسی جز بخشایندگان بر نخیزند آیا نشنیده اید که خداوند متعال فرمود : پس هر که گذشت کند و آشتی ورزد ، مزدش با خداست . درباره بخشش در زندگی مشترک هم باید بگویم که ازدواج شاد و موفق ازدواجی است که در آن بخشش ، شکیبایی ، تحمل و درک متقابل تمرین شود اگر زن و شوهر یاد نگیرند که مرتب ببخشند ازدواج آنها به صورت یک رشته از اتهامات متقابل در می آید

 

مسابقه جشنواره غذایی

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 18/12/95 مسابقه جشنواره غذاهای بومی – محلی برگزار گردید در این جشنواره کلیه طلاب فارغ التحصیل و در حال تحصیل استان های مختلف به رقابت پرداختند و مدیریت محترم استانی حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر صفی زاده بیان داشتند اینکه ما در این جا از هر استانی طلابی را به عنوان نماینده داریم ظرفیت خوبی است  و این باعث تبادل فرهنگ و آداب و رسوم استان های مختلف می شود .  ودر پایان این جشنواره  به نفرات برتر جوایزی اهدا گردید .

 

راه نجات از دست شیطان

 

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 15/12/95 در برنامه صبحگاه نشست صمیمانه ای با سخنرانی  سرکار خانم حیدر پور که از طلاب این حوزه می باشد برگزار گردید .

راه نجات از دست شیطان:

ایشان در ابتدا به راه نجات از دست شیطان اشاره کردند و بیان داشتند که راه نجات از دست شیطان پناه بردن به خداوند متعال است.پس هرگاه از سوی شیطان به تو رنجی رسید یا تورا وسوسه کرد به خداوند پناه ببر .لذا در این زمینه حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند : سه دسته از مردم هستند که از شیطان و لشکر او در امان هستند .

1 – کسانی که همیشه به یاد خدا هستند 2 – کسانی که در سحر گاهان استغفار می کنند.3- کسانی که از ترس خدا گریه می کنند .

طبق این حدیث میتونیم مواردی مثل روزه گرفتن – صدقه دادن –دوست داشتن برای خدا رو اضافه کرد .لذا باید همواره این حدیث رو در نظر داشته باشیم و به آن عمل کنیم .چرا که شیطان گفته است از 4 طرف (روبه رو –پشت سر – سمت راست – سمت  چپ به انسان حمله میکنم و اورا فریب می دهم )یعنی شیطان گفته :از روبه رو کار آخرت رو برای انسان آسون میکنم از پشت سر یه آنها میگویم مال جمع کنید و حقوق آن یعنی خمس و زکات را ندهید .تا برای ورثه باقی بماند .از سمت راست به سبب زیبا نشان دادن گناهان  و گمراهی ها و نیکو جلوه دادن شبهات دینشان را فاسد میکنم .و از سمت چپ به سبب دوست داشتن و جلوه دادن لذات و گناهان و غلبه دادن شهوتها بر قلبها موفق به گمراه کردن آنها می شوم .در روایتی آمده زمانی که شیطان این سخن رو میگه ( که از 4 طرف به انسان حمله میکنم ) قلب ملائکه به رحم می آیدو به خداوند میگویند : خدایا انسان چگونه از دست این دشمن  که از 4 طرف بر او غلبه کرده فرار کنه ؟خداوند متعال به آنها وحی کرد: به درستی که برای انسان دو راه دیگر باقیست بالا و پایین.پس هنگامی که انسان دستش را در دعا به سوی آسمان بلند کنه یا پیشانیش را از روی خشوع به زمین گذارد  گناه 70 ساله ی اورا می آمرزم .

ایشان در ادامه بیان داشتند که اخلاص هم یکی از راه هایی است که انسان را به خداوند نزدیک می کند .

و هم یکی از راه های خلاصی  از دست شیطان است .چرا که شیطان گفته است که من با مخلصین کاری ندارم  الا عبادک منهم المخلصین .

نباید این رو هم فراموش کنیم که ما به خداوند قول دادیم که از شیطان پیروی نکنیم  خداوند هم از ما شکایت میکنه و می گوید مگر شما قول نداده بودید که از شیطان پیروی نکنید …پس مواظب باش وقتی شیطان را لعنت میکنی  یا در حج رمی جمرات میکنی شیطان به تو نگوید  ای بی معرفت این هم رسم رفاقته ؟؟؟؟انسان که رفیقشو لعنت نمیکنه و براش سنگ نمی زنه

اول رفاقتتو با شیطان قطع کن بعد اورا لعنت کن  و سنگ بزن …

نفس اماره از شیطان هم سخت تر و با ما دشمن تر است . خداوند متعال  هم می فرمایند این نفس همیشه امر به بدیها می کند .این نفس مثل اسب سرکشی است که اگر  به او دهنه نزنی  تو را به هر سویی می برد و در آخر تو را به زمین می زند و از بین می برد . ما یکسره به فکر این کشور و آن کشوریم که کجا جنگ شد . کجا صلح شد .کی با کی مذاکره کرد .کجا کودتا شد اما هیچ  به فکر کشور نفس خودمان نیستیم که مبادا  این نفس بر ما غالب شود و مارا بیچاره کند حضرت علی (ع) فرمودند : بدان اگر نفست را از خیلی چیز هایی که دوست دارد  باز نداری  این نفس  خیلی به تو ضرر می رساند  پس مانع  و رادع نفست باش . هر چه نفست گفت بر خلاف آن عمل کن  تا بر نفس غلبه کنی .

البته جهاد با نفس باید دائمی باشد  حضرت امیر مومنان علی (ع) فرمودند : به وسیله ی دائمی بودن جهاد با نفس مبارزه کن .با مبارزه کردن با آن مالک نفس  خود شوید .و در حدیث دیگر فرمودند : اگر نفس بر تو سخت گرفت  تو نیز بر او سخت بگیر  تا ذلیل و مطیع تو شود

 امر به معروف و نهی از منکر  مثل نماز بر ما طلبه ها واجب است .برایفاسد نشدن جامعه  و حفظ محیط اسلام خداوند امر  به معروف و نهی اینکه میگویند عیسی به دین خود موسی به دین یا می گویند من را که در قبر دیگری نمیگذارند  اشتباه است  وظیفه ی ما  امر به معروف  و نهی از منکر است  البته با حکمت  و اندرزی نیکو  مردم را به راه پروردگار  دعوت کن نه با اخلاق نا پسند .

در امر به معروف و نهی از منکر  هم نباید ملاحظه  چیزی را با کسی کرد .اگر اشتباهی  کرد  با ید به او گفت  ولو اینکه شخص مهمی باشد .

اگر با حرف درست نشد چه بکنیم ؟یه کاری کنید تا بفهمند که شما ناراحت شده اید  و شاید در آنها اثر کند  البته امر به معروف و نهی از منکر مراحلی دارد  که مطمئنم همه شما تا حدودی با آن ها آشنا هستید . و در مرحله ی بعد  با عمل به دیگران  بفهماند که  اشتباه کرده اند .پس اگر  در مجلسی گناهی شد بلند شوید و به  بیرو ن بروید اخم کن ناراحت شو  خلاصه کاری کن  که بفهمند  تو با اعمال و افکار آنها موافق نیستی و ناراحت شدی .خداوند متعال  به حضرت شعیب  (ع) وحی  نمود که میخواهم  قوم تورا عذاب دهم  40 هزار نفر از بدها و 60 هزار نفر از خوبان تورا .حضرت فرمود خوبان را برای چه ؟خطاب آمد :چرا که خوبان  وقتی به بدها می رسند  با روی باز  و خوش و بش  با آنها بر خورد می کنند و با بدها  نشست و برخاست می کنند  و با آنها  به هنگام ملاقات روی خوش نشان می دهند .

پس اگر پسرت ریشش را میزند یا طلا استفاده میکند یا دخترت حجاب اسلامی را رعایت نمیکند  یا نماز نمیخواند  یا با افرادی که در شان خانوادگی شما نیستند رفت و امد میکند  نباید بی خیال باشی  بلکه نسبت به اعمالشان در روز قیامت مسئول هستی  لذا همانطور که آنها در  در اینگونه موارد پافشاری میکنند تو هم در نصیحت کردن  آنها  با راه های مختلف و با روی خوش پافشاری کن و از خداوند و اهل بیت (ع) برای هدایت آنها کمک بخواه و دعا کن .

 

کظم غیظ

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 14/12/95 ادامه جلسه پرسش و پاسخ سر کار خانم اکبر زاده با موضوع«  کظم غیظ » با طلاب سال اول در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

ایشان در ابتدا بیان داشتند که امام علی علیه السلام می فرماید :« ایاک و الغضب فاوله جنون و آخره ندم»  از غضب پرهیز که آغازش دیوانگی و آخرش پشیمانی است .

خشم و خشونت افراد در بر خوردها معلول انگیزه ها ی مختلفی است .شناخت این انگیز ه ها راه درمان را هموار می کند برخی از این اسباب :

1-خشونت خانوادگی : مادران در دوران بار داری و شیر دهی آرامش داشته باشند. پدران در خانه خشونت آمیز رفتار نکنند. 34 درصد والدین کودک آزار خود در کو دکی قربانی خشونت قرار گرفتند. خدا در قرآن از زبان اهل بهشت می فرماید :( قالوا انا کنا قبل فی اهلنا مشفقین) مشفق از ماده شفق سه معنا برای آن متحمل شده اند

1-ترس از خدا و توجه به نجات

2-ترس از انحراف خانواده و توجه به امور تربیت

3-ترس از دشمنان و توجه به حفظ خود در برابر آنان

2-شتاب زدگی : قضاوت عجولانه  افرادی که در کارها تدبر و اندیشه ندارند بدون برر سی جوانب   کار فورا تصمیم می گیرند و موضع گیری می کنند .

3-فقر ونداری : به کمک آموزه های دینی و با مهر وعاطفه خلع فقر اقتصادی را پر کنیم و خشونت ،این مشکل را تشدید  نموده و آسیب های جسمی ورو حی به ارمغان می آورد .

4- حسادت وکینه توزی: امام علی علیه السلام (احفد مثار الغضب) حس رقابت در درون انسانها اگر به جنبه منفی به کار گرفته شود عامل حسادت و کینه و در نتیجه خشونت می شود مثل قتل هابیل به دست قابیل

5-تکبر و خود محوری: از حضرت عیسی علیه السلام سئو ال شد عامل غضب وخشم  چیست؟ فرمود :  تکبر و خود بزرگ بینی و کو چک شمردن مردم . افراد متکبر توقع دارند همواره مردم در خدمت آنها باشند.و آنها را گرامی بدارند وقتی با چنین برخوردی مواجه نمی شوند عصبانی می شوند .

سرکار خانم اکبر زاده در پایان به سوالات مطرح شده توسط طلاب پاسخ دادند .

امروز درخت های عاطفه میوه های ایثار نثار می کنند

تو هرگز رسیدی به فریاد کس

که می خواهی امروز فریادرس؟

که بر جان ریشت نهد مرهمی؟

 که دل ها ز ریشت نبالد همی 

سعدی

 

بر سفره کرامت خدا، همه چیز هست؛ آنچه نیست، اینکه تو به این هستی ها حرکت دهی و آنها را به کارگیری. انسان آمده تا جاری شود و ببخشد و با جریان و حرکتش به این دنیای راکد و مرده، معنا و حیات بخشد. روز احسان و نیکوکاری، تجلی و تبلور والاترین مراتب نوع دوستی ست. احسان و نیکوکاری، آیه های روشن کتاب محبت و سوره های سبز دفتر خلقت است.

 

امروز لب ها برای لبخند پر از بهانه اند و بازار محبت گرم است. امروز دل ها به هم نزدیک می شوند و شکوفه های مهربانی در قلب ها جوانه می زند. شاید بتوان با سرمایه احسان و نیکوکاری، در این روز، دلی به دست آورد و با دوستی و مهرورزی، بوستان وجود را زینت داد و نهال عشق و خوبی را بار دیگر آبیاری کرد.

 

خداوند در سوره بقره آیه 265 می فرماید:

افرادی که اموال خود را برای رضای خدا انفاق می کنند، مانند باغدارانی هستند که باغ های مستعدی دارند که با اندک بارانی بیشترین محصول را برداشت خواهند کرد.

 

این روزها، چشمان زیادی به دستان شماست. چشم های پر اشک، قلب های آزرده، پاهای ناتوان، دل های مضطرب، دست های بی نیرو، اتاق های سرد، محله های تاریک، همه و همه در آرزوی یک اندیشه و به امید یک حرکت خداجویانه و مهرورزانه از سوی نیکوکاران است.

 

حضرت علی(ع) در خصوص تلاش در جمع آوری زاد و توشه در نهج البلاغه نامه 31 می فرمایند:

هر گاه نیازمندی را یافتی که می تواند زاد و توشه تو را تا رستاخیز بر دوش گیرد و فردا که به آن نیازمند شوی به تو پس دهد آنرا غنیمت بشمار و این زاد را بر دوش او بگذار و اگر قدرت بر جمع آوری چنین زاد و توشه ای را داری هر چه بیشتر فراهم ساز و همراه او بفرست چرا که ممکن است روزی در جستجوی چنین شخصی برآئی ولی پیدایش نکنی. هنگامی که بی نیاز هستی اگر کسی قرض بخواهد غنیمت بشمار تا در روز سختی و تنگدستی ات ادا نماید.

اهمیت درختکاری در اسلام

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: «اگر شخصی درختی بکارد یا مزرعه ای را به زیر کشت ببرد و انسان ها، حیوانات یا پرندگان از آن بخورند، این کار صدقه ای از طرف آن شخص شمرده می شود». نیز در روایتی معتبر از یکی معصومین (ع) منقول است که: “حتی اگر دیدید قیامت بر پا شد و شما مشغول کاشتن درختی بودید، ازاین عمل نیک خود دست برندارید”. و این نشانگر تاکید و توصیه اولیای اسلام به حفظ و حراست از درختان و اهمیت درختکاری است

مطالب یاد شده به روشنی، وظیفه تک تک ما را در حفظ و حراست از منابع طبیعی موجود، خصوصاً جنگل ها و مراتع و همچنین توسعه پایدار و گسترش این نعمت الهی، به عنوان یک وظیفه دینی و ملی، مشخص می کند.

صلوات خاصه حضرت

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ

وَاُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ الَّتِى انْتَجَبْتَها

وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمینَ

اَللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها

وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَکُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها

اَللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى

وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى

فَصَلِّ عَلَیْها وَعَلى اُمِّها صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.

 

© برگرفته شده از http://sedighe.ir

الگو گیری از حضرت زهرا (س)

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 9/12 /95 جلسه اخلاقی با سخنرانی و مداحی سر کار خانم مهدیه سادات موسوی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

با توجه به اینکه ایام شهادت و سوگواری حضرت زهرا (س) است من ترجیح دادم که امروز اشاره ای به وجود مقدس حضرت زهرا (س) داشته باشیم قرآن کریم همانطور که همه شما می دانید الگوی رفتاری را وجود مقدس پیامبر را معرفی می کندوقتی که قرآن وجود مقدس پیامبر الگو و اسوه قرار می دهد شما می دانید که پیامبر بارها و بارها در جمع مومنین می فرمایند : فاطمه پاره تن من است پس به اینجا می رسیم که وقتی یک شخصی مثل پیامبر می فرماید فاطمه پاره تن من است یعنی اینکه فاطمه رفتار ، گفتار ، کردار عین پیامبر است ما اگر از حضرت زهرا الگو بگیریم درست مثل این است که از پیامبر الگو بگیریم حضرت زهرا ادامه دهنده راه پیامبر است با توجه به سخنانی که از خود پیامبر در مورد حضرت زهرا (س) تقوا ،عبادت ،عفت ،حجابش بیان شده است  . انشاءالله به حق این برکات در این مجالس دعا کنیم و از حضرت زهرا بخواهیم که یک ذره از آنه حیا و عفتی که در وجودشان است به ما در این مجالس هدیه دهد . زندگانی حضرت زهرا (س) یک زاویه فردی دارد و یک زاویه اجتماعی دارد . ما اگر بخواهیم از حضرت زهرا (س) الگو بگیریم هم در بحث های اجتماعی حضرت زهرا حضور داشتند مثلا آنم زمانی که حضرت علی (ع) با چهار خلیفه توافق نکردند و آن بحث های سیاسی و اجتماعی بود حضرت زهرا (س) حتی در تک تک خونه ها رفت و با این ها صحبت کرد که ولایت حضرت علی(ع) را قبول کنند تا این حد در راه ولایت تلاش کرد تا آنجایی ماند و تلاش کرد که در این راه به شهادت رسید در بحث های اجتماعی بسیار فعال بود در بحث ولایت در بحث بصیرت خیلی قوی بودند هر چه بصیرتتان زیاد باشد در بحث ولایت قوی می شوید خدا نکند که ما طلبه ها در بحث ولایت ذره ای مشکل داشته باشیم بنابراین ما اگر بخواهیم حضرت زهرا را الگو قرار بدهیم فقط نباید یادمان بیفتد که حضرت زهرا مثلا حجابش خوب بود نه حضرت زهرا بصیرت بالایی داشتند ما اگر واقعا بخواهیم حضرت زهرا (س) الگو یمان باشد واقعا باید به دنبال بصیرت برویم و در بحث های ولایت پذیری حضرت زهرا (س) خیلی دقت کنیم ودر زاویه فردی هم حضرت زهرا الگو بودند ایشان در خانه در بحث همسرداری ، تربیت فرزند و خانه داری نه تنها در زمان خودش بلکه تا قیامت هم کسی به پای او نمی رسد ما اگر بخواهیم حضرت زهرا (س) را الگو قرار بدهیم باید به ریز ریز این مسائل دقت کنیم امام (ره) نامه ای را به همسرشان نوشتند و در این نامه تصدق همسرش میرود واین به خاطر این است که الگوی رفتاری او امیر المومنین علی (ع) و حضرت زهرا (س) بوده است امیر المومنین همیشه وقتی می خواستند با حضرت زهرا (س) صحبت کنند می فرمودند روحی لفداک نفسی بفداک حالا دقت کنید که ما چگونه با همسرانمان صحبت می کنیم بنابراین اگر بخواهیم این ها را الگوی عملی خود قرار بدهیم باید ریز ریز این مسائل را حل کنیم و اطاعت کنیم و از آنها بخواهیم و گدایی در خانه ی اهل بیت (ع) در این مجالس یادتان نرود دعا کنید و از حضرت زهرا (س) بخواهید که ذره ای از آن محبتی که نسبت به امیر المومنین داشتند در وجود ما هم قرار بده  که همسران ما هم از بودن ما لذت ببرند این دعا ها خیلی مهم است انشاءالله که مستجاب شود حضرت زهرا (س) الگوی تمام انبیا بوده اند امام باقر (ع) در عظمت و جلال فاطمه زهرا در روایتی می فرمایند : « لقد کان مفروضه طاعه علی جمیع من خلق الله من الجن و الانس و الطیر والوحش و الانبیاء والملائکه » مفروضه یعنی واجب است اطاعت حضرت زهرا چرا مفروضه است ؟ به خاطر اینکه الگوی به تمام معنا است تا آنجایی که امام زمان (ع) می فرمایند : برای من الگویی نیکوتر از حضرت زهرا (س) نیست انشاءالله این الگو بودن حضرت زهرا در جمع ما طلبه ها یک جور دیگری باشد ما باید بیشتر ایشان را الگو قرار دهیم ما باید بیشتر از ایشان اطاعت کنیم و مطمئن باشید که اگر خالصانه در خانه حضرت زهرا (س) برویم و عمل کنیم به رفتارهای ایشان مطمئن باشید که در دل مردم جا می گیرید.  

چرا حجاب

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س)نشست صمیمانه ای با سخنرانی سرکار خانم محمد زاده یگانه با موضوع (چرا حجاب ) در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

حجاب چه منافعی دارد اصلا چرا اینقدر در قرآن به حجاب بها داده شده است و از زنان و دختران خواسته شده است که حجاب خود را رعایت کنند آیا حجاب منافعی هم دارد مهمترین منافع رحجاب چه چیزهایی است ؟ خداوند در قرآن می فرمایند : « یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نسا ء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذالک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما » سوره احزاب آیه 59 ای پیامبر به زنان و دختران خود و به تمام زنان اهل ایمان بگو خویشتن را به چادر بپوشانند تا به پاکی و عفت شناخته شوند و از تعرض چشم جوانان و هوس رانان مصون بمانند و آزار نبینند خداوند در حق عبادش آمرزنده و مهربان است این آیه و آیه های دیگر نظیر همین آیه در 25 جای قرآن آمده است و این اهمیت موضوع را نشان می دهد پوشش یا حجاب به صورتی که زیباییها و زینت زن را بپوشانند و او را از چشم چرانی های مردم هرزه و آلوده به شهوت همان کسانی که در دلشان مرض دارند « فی قلوبهم مرض » یک دستور قرآنی و قانون الهی و تکلیفی انسانی و اخلاقی است این دستور خداوند است و اطاعت از دستور خداوند بر همه واجب است و سرذ کشی و طغیان گناه و حرام است حجاب نه تنها مانع رشد و پیشرفت انسان نمی شود بلکه او را در بسیاری از از خطرات و و دامهای حیوان صفتانی که در راه زیبا رویان و دختران زیبا و جوانان قرار داده حفظ می کند و عفت و پاکدامنی او را برای همسر آینده اش نگه می داغرد . زن که خودش گوهری گرانبها و قیمتی است اگر در صندوقچه حجاب قرار بگیرد از دست چشم های هرزه و دزدان ناموس در امان خواهد بود حجاب حافظ وقار ، شخصیت ، کرامت ، اصالت و عظمت زن است زیبا رویان جوان وقتی دیده نشوند و چهره پاک و معصوم آنان در معرض دیدگان مردم قرار نگیرد شعله هوس ها و هواهای نفسانی خاموش می شود یک پسر جوان وقتی گوهر زیبایی و زینت و طنازی و عشوه گری دختران و زنان را در کوچه و بازار و خیابان هاو معابر عمومی نبیند دچار چشم چرانی و هوس بازی و بلوغ زود رس و بیماریهای روانی نمی شود پس بی حجابی زنان باعث گمراهی مردان می شود آقای قطب در کتاب مفیدی به اسم ( آیا ما مسلمان هستیم ) بر اساس مدارک و تحقیقات فراوان می گوید : یکی از پاپ ها از تمام کشیشان و کاردینال ها در واتیکان دعوت کرد و از آنها خواست برای کشتن اسلام و خاموش کردن چراغ دین به صورتی که برای آنها خرج زیادی نداشته باشد نظر بدهند کمیسیون های زیادی تشکیل شد نظریات زیادی هم از جانب صاحب نظران اظهار شد از بیان تمام آرا ونظریات این رای مورد قبول همه کشیشان پاپ قرار گرفت که برای کشتن اسلام قوی ترین اسلحه و کم خرج ترین برنامه ( بیرون آوردن دختران و زنان مسلمان از حجاب و قرار گرفتن آنان در اختیارجوانان و مردان به صورت آزاد در کوچه ها وبازار و مراکز اجتماعی است ) ببینید که آنها برای از بین بردن اسلام و حجاب زنان مسلمان خیلی تلاش می کنند و دائما در پی کشیدن نقشه های شومشان هستند و متاسفانه بعضی از خانم ها و جوانان ما به این آتش دین سوز و شعله خانمان بر انداز کمک کردند و به اسم آزادی حجاب را کنار زده و از نقشه های انان حمایت می کنند بی حجاب و برهنه از پوشش لازم ما جلوه دهنده زینت و زیبایی در کوچه و بازار خارج از دین داخل در فتنه راغب به شهوات سرعت گیرنده به سوی لذات حلال شمارنده محرمات الهی این زنان با این اوصاف در جهنم ابدی و دائمی هستند ببینید عزیزان من یکی از نخست وزیر های دولت انگلیس دولتی که خودش در صف اول فساد است در مقاله ذای نوشته بود که من در خطر ارتکاب هر حرکت جنون آمیزی هستم ولی از یکی از آنان حتما حتما اجتناب می کنم و سعی می کنم در آن قدم نگذارم و آن ازدواج عشقی است

اسلام برای حفظ سلامت فکری و روانی و قلبی مرد و زن یک دستور واجب و یک فرمان واجب داده و آن هم پاکی و عفت و حجاب است خدایا به دختران ما عفت و به پسران ما غیرت عنایت بفرما در آخر عرایضم سخنی از آقا رسول الله درباره زنانی که لباس های نا مناسب می پوشند : « زنانی که پوشیده ولی برهنه اند مایل به بدکاریند میل دهنده و اغوا کننده به بد کاریند سرشان مانند کوهان شتر ان بلند کوهان است نه در بهشت داخل می شوند و نه بوی بهشت به مشام ایشان می رسد »

دوره سفیران سلامت

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 9/12/95 جلسه دوم دوره سفیران سلامت با حضور سر کار خانم فتحی یونسی و سرکار خانم شیرزادی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

در ابتدا سرکار خانم فتحی یونسی بیان داشتند که هدف از سفیران سلامت این است که  دوازده اصل سلامت را به خوبی یاد بگیرندو نقش آن را در سلامت به خوبی از نظر علمی بدانند ما وقتی می گوییم تنفس مهم است یعنی باید بدانند که تنفس با چه مکانیسمی روی سلامت تاثیر داردو به چه نحوی باید انجام شود یا تغذیه سالم با چه مکانیسمی می تواند روی سلامت تاثیر گذار باشد از نظر علمی چون ما حرفی که می زنیم اگر مستدل و علمی نباشد خیلی پذیرشش در جامعه اثر بخش و تاثیر گذار و مداوم نخواهد بود معنای سلامت تنها نبودن مریضی نیست ابعاد روحی جسمی و اجتماعی را و معنوی دارد هنوز در حوزه سلامت مشکلاتی وجود دارد زیر ساخت درست شده آموزش داده شده ولی هنوز هم بیماری هست بهبود خیلی عالی نیست به این نتیجه رسیده اند که نقش معنویت در سلامت می تواند موثر باشد یعنی ایمان است که می تواند تاثیر گذار باشد دوازده اصل سلامت که در جلسه قبل به بعضی از آنها اشاره کردیم و در این جلسه به بقیه موارد می پردازیم خود مسئولیتی که هر کسی بهترین متخصص شناخت مشکلات خودش است ما باید در هر کدام از این دوازده اصل به خودمان نمره بدهیم که آیا د ر  زمینه خود مسئولیتی و مهربانی و دوست داشتن نمره ما خوب است یا اینکه مشکلات سلامتمان را به دیگرانمربوط می کنیم تقصیر دولت است که اعتیاد زیاد  است نقش انسان در این زمینه ها چقدر است نقش حوزه روانی و آموزش ها چقدر است ؟ نقش ما برای اینکه ورزش کنیم چقدر است ؟ با وجود اینکه ما می دانیم ورزش چقدر می تواند در حوزه سلامت تاثیر گذار باشد و در حوزه هزم و جزم چقدر می تواند تاثیر گذار باشد کسانی که ورزش نمی کنند در سنین بالا دچار چربی خون و … می شوند و کبد آنها دچار ناراحتی می شود کبد چرب خیلی علامت ندارد ولی اگر به نحوه خوردن و خوابیدن و  ورزش کردنشان نمره دهند متوجه می شوند که کبد چربشان در گرید یک یا دو یا سه است خودشان می توانند پیش بینی کنند . پس ما بهترین متخصص  شناخت خود هستیم .بحث تنفس که بیان کردیم که در یک ساعت باید سه دقیقه تنفس عمیق داشته باشیم بحث حواس پنج گانه حفاظت از حس هایی که ما داریم لوازم آرایش نا مناسب مشکل پوستی ایجاد می کند . یاخیلی داغ و خیلی سرد چقدر می تواند در نگه داری حس چشایی  موثر باشد کسانی که نوشیدنی های خیلی داغ استفاده می کنند حس چشایی آنها کم کم فلج می شود .تغذیه سالم هم بیان کردیم که دو رکن اساسی دارد رعایت تنوع وتعادل دو رکن تغذیه است . تحرک اصل بعدی است که امروز خانم شیرزادی چند حرکت ورزشی را که اصلا لازم نیست به باشگاه بروید به شما آموزش می دهند احساسات و هیجان اصل بعدی است که شادی ها و غم ها را باید بروز داد در خنده هفده عضله در گیر می شوند شما با لبخندتان به هفده عضله صورت ورزش داده اید اصل بعدی تفکر است اندیشه مثبت و منفی در زندگی خیلی مهم است تفکر واندیشه مثبت نتایج مثبتی هم دارد و انرژی مثبت صادر می کند هر چه این انرژی به طرف مثبت باشد سلامتتان را بیشتر تامین می کند همیشه آدم های بد خو اوقات تلخ و عبوس بیشتر مریض می شوند افرادی که مثبت اندیش هستند عملا می بینیم که کمتر دچار معضلات بیماری می شوند . برقراری رابطه اصل دیگر است روابطی که برای ما اضطراب ایجاد می کند مجبوریم که پنهان کنیم و دروغ بگوییم اضطراب ایجاد می کند که اضطراب برای بدن سم است و ریشه بیماری ها است فرایند مدیریت استرس صلوات ، اذکار،  شستن دست وصورت با آب سرد ترک کردن صحنه اضطراب ، نماز خواندن موثر است صمیمیت را در خانواده برقرار کنید که در سلامت روان خیلی موثر است هر چه روابط اجتماعی گسترده تری داشته باشید سالم تر هستید ولی به شرطی که آن روابط سالم باشد .یافتن معنا : اینکه از کجا آمده ایم و به کجا می رویم هدفمان چه چیزی است ؟ بی هویتی جوانان ما را اسیر کرده است هدف خلقت خیلی مهم است اعتماد به نفس رمز یافتن معنا است هر کسی که اعتماد به نفسش ضعیف تر باشد بیشتر در معرض خطر است .تعالی : مهمترین عامل سلامت تعالی است ایمان قوی داشتن یعنی حتی در بیماری هم این ایمان می تواند برای بهبود کمک کند . این کلاس ها برای این است که مردم خودشان مراقب خودشان باشند که مردم از چیزهایی که به آنها ضرر می رساند آشنا شوند .و در پایان هم سرکار خانم شیرزادی حرکات نرمشی و ورزشی را به طلاب آموزش دادند .

مولفه های تربیتی با توجه به قرآن و عترت

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 11/12/95 جلسه اخلاقی برای اساتید و کادر با سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای پرهیزگار در این حوزه مبارکه برگزار گردید

ایشان بیان داشتند که در بحث تربیتی یک سری اصول در آموزه های دینی خودمان داریم و جالبه اگر من و شما نگاه کنیم از یک منظر دو تا رکن و دو ستون برای تربیت انسانها است یک بحث وراثت و دیگری یک سری تربیت هایی را که انسان می تواند داشته باشد . من و شما از طریق وراثت یک سری تربیت هایی را روی فرزندانمان چه بخواهیم و چه نخواهیم از طریق وراثت به آنها منتقل می شود . و یک سری هم از طریق تربیت به آنها منتقل می شود . رکن دوم که تربیت است آنقدر تاثیر گذار است که می تواند در رکن اول که وراثت است اثر بگذارد . به عنوان مثال پسر ابی بکر پدرش این همه جرم و برعلیه اهل بیت عصمت و طهارت روا داشت ولی پسرش محمد در دامن شخصی همچون امیر المومنین علی (ع) قرار می گیرد . و در درس تربیت امیر المومنین قرار می گیرد . برعکس آن هم صادق است می شود که تحت تاثیر بد قرار گرفت و با این تربیت بد وراثت خوب را از بین برد فرزندانی که از طریق نا مشروع به دنیا می آیند درست است که زمینه انحراف او با نامشروع دنیا آمدنش فراهم است ولی خداوند آنقدر مهربان است که راه هدایت و سعادت او بسته نیست و به این جهت است که علمای ما آن حدیثی که مرحوم آخوند در کفایه می آورد : السعید سعید فی بطن امه و الشقی شقی فی بطن امه » را نمی توانند خوب حل کنند . و نمی توانند بپذیرند که آموزه های فوقانی ما سازگار نیست تر بیت آنقدر مهم است که مولفه هایی دارد و مولفه های تربیت با توجه به قرآن و عترت سه چیز است 1. رفتار والدین 2. تغذیه 3. همنشین این سه مولفه در آموزه های دینی وجود دارد .

1.رفتار والدین : الف ) خود کنترلی والدین قبل از ازدواج : قبل از اینکه زن و مردی ازدواج کنند اگر خود ساخته شوند در زندگی آینده تاثیر گذار است کسی که اخلاق خودش ، گفتار خودش ، کردار خودش را قبل از ازدواج بر اساس آموزه های دینی ساخته باشد در زندگی آینده اش تاثیر دارد . اگر کسی خود ساخته نباشد در فرآیند ازدواج به خاطر محبت های ظاهری ازدواج  کند .این برای مدت کوتاهی پاسخگو است این زیبایی های ظاهری وقتی در متن زندگی قرار گرفت و این زیبایی های ظاهری برایش عادی شد دوباره به همان تربیتی که قبل از ازدواج داشته است ، بر می گردد .

ب) رفتار والدین در فرآیند ازدواج : اگر کسی انتخاب درستی نداشته باشد تحقیق درستی نداشته باشد . خانواده درستی را انتخاب نکند چه زن و چه مرد اگر آن آموزه ها را نسبت به خانواده انجام داد خانواده خوبی هستند « ایاک خضرا ء دمن » پیامبر فرمود از خضرا دمن بپرهیزید یعنی از زنی که زیباست ولی در خانواده بد تربیت شده است بپرهیزید

ج) رفتار والدین بعد از ازدواج : نوع پوشش ، نوع رفتار ، نوع اخلاق ، نوع گفتگوهای آنها و نوع روابط والدین با هم بر روی نطفه و جنین تاثیر گذار است کتاب تربیت جنسی در این زمینه کتاب خوبی است مطالعه کنید هنگامی که نوزاد می خواهد متولد شود باز دین ، برای ما حرف دارد . نوع حرف زدن پدر و مادر با هم حتی برای نوزادی که حرف زدن را بلد نیست تاثیر گذار است . نوع لباس و پوششی که پدر و مادر ها در مقابل فرزندانشلن دارند تاثیر گذار است نوع پوشش مادر در خانه خیلی تاثیر گذار است باید به گونه ای باشد که از یک سو شوهر را تامین کند و برای همسر جذابیت داشته باشد و از سوی دیگر برای فرزند بد آموزی نداشته باشد .

2. مولفه تغذیه : غذا باید مفید و بهداشتی باشد و مضر نباشد و نکته دوم که در بحث دینی مهم است این است که بحث حلال و حرام حتما رعایت شود « فانظر الی طعامک و شرابک لم یتسنه » این صرفا نگاه به آلودگی ظاهری آن نیست . آیا اگر خمسی به آن تعلق گرفته ادا کرده ایم یا نه این خیلی مهم است بسیاری از خانواده های متدین از این بحث غافل هستند و اندازه خوراک و کیفیت خوراک در نماز و عبادت و سلامت جسمی تاثیر دارد

3.مولفه همنشین : اولین همنشین خود والدین هستند شما در حدیث کساء نوع حرف زدن حضرت زهرا (س) را با امام حسن و امام حسین (ع) را توجه کنید . اگر بخواهیم نگاه تربیتی داشته باشیم باید به اینها به عنوان الگو توجه کنیم و لذا از نگاه همنشین من می خواهم که دقت کنید رفتار والدین با قرزند و این  انس و الفتی که برقرار می کنید باعث می شود که فرزندان همنشین دیگری را برای خود انتخاب نکنند بله فرزندان ما به دوست و رفیق هم نیاز دارند و دین ما هم این را انکار نکرده است در حدیثی از امیر المومنین علی (ع) می فرماید : هزار دوست کم و یک دشمن زیاد است » اما شرایط دوست را دقت کنیم و به این ها توجه کنیم که تاثیر گذار است .

نشست دانش افزایی معارف فاطمی (س)

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 11/12/95دوره نشست فاطمی با سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای پرهیزگار در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

 ایشان بیان داشتند که عرض سلام و ادب دارم محضرخواهران محترم و تسلیت عرض می کنم ایام فاطمیه شهادت زهرای مرضیه سلام الله علیها را امیدواریم که این  ساعات و زمانی که در خدمت شما هستیم بتوانیم به صورت شایسته به اندازه ظرفیت وجودی خودمان و انشاءالله خود زهرای مرضیه(س) و صاحبمان آقا امام زمان عنایتی کنند جلسه مناسب و در خور شانی را داشته باشیم اولین موضوعی که در این فرصت می توانم در خدمتتان باشم جایگاه حضرت فاطمه علیها السلام در نظام آفرینش است ایشان در ابتدا به معرفی کتاب هایی جامع در این زمینه پرداختند ( الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهرا مولف انصاری زنجانی خویی ، چشمه در بستر مسعود پور سید آقایی ، فاطمه الزهرا بهجت القلب المصطفی احمد رحمانی همدانی نشر المنیر ، حلقه وصل نبوت و امامت ایت الله وحید خراسانی نشر مدرسه باقر العلوم ، مام فضیلت ها عباس اسماعیلی یزدی مسجد مقدس جمکران ) اولین چیزی که باید سراغش رویم در مورد جایگاه حضرت زهرا (س) باید سراغ قرآن برویم از قرآن به دو گونه می توانید کار کنید یکی آیات مشترک و سوره های مشترک دوم آیات و سوره های خاص و به نظر شما ما چند تا آیه و سوره در مورد حضرت زهرا (س) داریم یکی سوره کوثر که این سوره خاص است. و  نسا ءو قدر و هود و مائده و انسان  ضحی و آیه تطهیر و آیه مباهله و آیه مودت  مشترک است . سوره قدر مشترک بین حضرت زهرا (س) و امام زمان (عج) است مقصود از قربی پیغمبر همان اهل بیت پیامبر هستند . محبتی که همراه با پیروی و اقتدار باشد را مودت گویند .امام صادق (ع) فرمود منظور ما از قدر،  مادرمان حضرت زهرا (س)  است و حضرت زهرا شناخته شدنی نیست و چه بسا منظور از شب قدر هم خود حضرت زهرای مرضیه باشد«  تنزل الملائکه و روح فیها باذن ربهم » در مقابل مخالفین برای اثبات امام هر زمان به سوره قدر احتجاج کنید . چگونه ؟  تنزل فعل مضارع دلالت بر استمرار می کند شب قدر فقط برای زمان رسول خدا نیست همانطور که یصلون پیوسته است فقط برای زمان خاصی نیست بر چه کسی نازل می شود ؟ در زمان پیامبر بر رخود پیامبر نازل می شده است پس باید بعد از پیامبر هم باید بر کسی نازل شود مانند پیامبر منصب پیامبر را داشته باشد یعنی امام زمان (عج) اگرقرار باشد مرجع تقلید هر زمان عهده دار امر دین و مردم باشد پس امام زمان در زمان غیبتش چه کاره است ؟جواب :  مرجع تقلید ، در فروع دین مردم را راهنمایی می کند اما در بحث هدایت تکوینی و فریاد رسی و دست گیری و واسطه فیض بودن بین زمین و آسمان و بسیاری از مسئولیت های دیگر خود امام زمان این مسئولیت ها را بر عهده دارد . پس نازل می شود بر امام هر زمان پس باید بر کسی نازل شود که او هم سمت پیامبر را داشته باشد . و اطیعو ا الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم» مقصود از اولوالامر منکم همان اهل بیت (ع) هستند ولی از کجا بدانیم ؟ به چه دلیل باید از حضرت زهرا (س) پیروی کنیم و او را الگو قرار بدهیم آیا چون معصوم است باید از او پیروی کنیم محور معرفی اهل بیت ، حضرت زهرا سلام الله علیها است محتوای حدیث کسا می گوید که حضرت زهرا(س)  محدثه است آفرینش به خاطر وجود این پنج تن است .

در مورد آیات خاص ما سوره مدثر را داریم آیه 35-36در آنجا در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند : « انها لاهدی الکبر  نظیرا للبشر » این ضمیر انها مونث است وآن کسی که بیم دهنده بشر است چه کسی است  از امام صادق سوال می کنند ایشان می فرمایند : هی صدیقه الکبری فاطمه الزهرا و علی معرفتها داره القرون الاولی » منظور از آن نظیر بشر او فاطمه مادر ماست و بر معرفت فاطمه چرخ گردون گردیده است فاطمه یعنی بریده شده از آتش « سمیت فاطمه بفاطمه لانها و شیعتها من نار» فقط خود او نیست بلکه شیعیانش هم از آتش جهنم جدا هستند آیا این یعنی جبر یعنی خدا خواسته و این طوری هم می شود و هیچ اختیاری نیست ؟ جواب : با توجه به آیات و روایات دیگر هر کسی که شیعه حضرت زهرا سلام الله علیها هست او کاری مرتکب نمی شود که به آتش برود کار آتشی انجام نمی دهد . روایت دیگری داریم : « سمیت فاطمه بفاطمه لان الناس فتمواان معرفتها » چون معرفت حضرت فاطمه شناخته شده برای آنها نیست . پیامبر فرمود : خدا را کسی نشناخت جز من و علی و من را کسی نشناخت و نمی شناسد جز خدا و علی و علی را کسی نشناخت و نمی شناسد جز من و خدا حالاآیا این حدیث را هم درباره حضرت زهرا می توانیم بزنیم ؟ جواب : خود اهل بیت حقیقت همدیگر را می شناسند لذا پیامبر می فرمایند من علی را می شناسم و علی هم من را می شناسد ولی در این جزء یعنی کسانی غیر از ما معصومین پس بنابراین حضرت زهرا هم جزء خود پیغمبر است چون با توجه به خود احادیث و روایات دیگر پیامبر می فرماید : فاطمه بضعه منی » فاطمه پاره تن من است فرمود بضعه منی یعنی پاره وجود من است پیامبر را کسی نشناخت جز خدا و علی و فاطمه پاره وجود پیامبر است پس فاطمه هم کسی نمی شناسد . در کتاب موسوعه الکبری عن فاطمه الزهرا در بخش مقامات حضرت زهرا از نگاه قرآن انصاری زنجانی  بیش از 90 آیه در مورد حضرت زهرا آورده است که البته بعضی مخصوص حضرت زهرا است و بعضی هم آیات مشترک است ایشان در ادامه بیان می کنند که ایاتی که ما بررسی کردم استقصا کردم به همین اندازه بود اما بیشتر از این هم هست خود ایشان بیان می کنند . خواهران اگر می خواهید جایگاه حضرت زهرا را در قرآن پیدا کنید تفسیر نور و ثقلین را بخوانید کتاب تفسیر روایی قرآن است فقط روایت است کتاب دیگر البرهان فی تفسیر القرآن مرحوم محدث بحرانی این هم کتاب تفسیر روایی است کتاب دیگر کتاب علی بن ابراهیم قمی مراجعه کنید و آیاتی  که در شان و منزلت حضرت زهرا است  ،روایات آن را می آورد . یکی دو آیه را اشاره می کنم مثلا در سوره نور آیه 36 فی بیوت اذن الله …..» مقصود از این بیوت خانه هایی اذن داده شده که نام خدا در آنها برده می شود منظور چه چیزی است ؟ پیامبر فرمود خانه های انبیا هستند حالا چه ربطی به حضرت زهرا (س) دارد ؟ جالب این است که راوی دستش را اشاره کرد به خانه حضرت زهرا (س) گفت این خونه هم جزء همین خونه های انبیا است پیامبر فرمود : « بل اعلی ها » برتر از این خونه ها خونه زهرا (س ) است

آیه دیگر آیه حج 40 است الذین اخرجوا من دیارهم بغیر الحق ….

 

فرزند خواهی

 

پروردگارا،برای ما از همسران ما و نسل خویش، فرزندانی عطا فرما که مایه چشم روشنی ما باشد.

سوره فرقان – آیه 74

 

علاقه به فرزند وفرزندخواهی، یک خواست طبیعی و فطری است که در تمام افراد بشر اعم از مؤمن و کافروجود دارد، از این جهت، تنها فرزند خواهی نمی تواند نشانه بندگان خدا باشد، بلکه آنچه که می تواند نشانه چنین کسانی گردد، این است که خواستار فرزندان پاک و صالحکه نه تنها مایه گسترش شخصیت جسمی و مادی انسان گردد، بلکه به وسیله آنها معنویت وپاکی انسان نیز گسترش پیدا کند و مایه بقای معنوی پدر، وسیله آمرزش او و چشم روشنی خانواده شمرده شود.

حس مالکیت در کودکان

حس مالکیت در کودکان : حتی برای چند دقیقه هم حاضر نیست عروسکش را به همبازی اش بدهد.تشویق و تهدید و تنبیه هم بی فایده است. عروسکش را بیشتر به خودش می چسباند.

 

آیا فرزند من خودخواه است؟

نه دوست من. فرزند خردسال شما خودخواه نیست. او تازه با مفهوم “مال من” آشنا شده است. اگر از این مرحله به سلامتی گذر کند به زودی شاهد حاتم بخشی هایش هم خواهید بود. البته رفتار سنجیده من و شما نقش مهمی در گذر فرزندمان از این مرحله از رشد دارد.

 

1- حس مالکیت فرزندتان را به رسمیت بشناسید و هرگز او را برای قرض دادن وسایلش به دیگران تحت فشار نگذارید. این فشار نتیجه عکس خواهد داد و علاوه بر اینکه به استقلال و اعتماد به نفس ضربه می زند او را نسبت به اشیاء متعلق به خودش حریص تر خواهد کرد.

 

2- برای هیچ کس حتی یک کودک خردسال قابل قبول نیست که اموالش را بدون اجازه او به کسی ببخشند. 

 

3- همچنان که به مالکیت فرزندتان احترام می گذارید به تدریج به او بیاموزید که بعضی از چیزها متعلق به او نیست و مال دیگران است و نباید بدون اجازه آنها از وسایلشان 

استفاده کند.

 

4- بعضی از اطرافیان به شوخی از بچه ها می پرسند: “ماشینت رو میدی من ببرم خونه خودمون؟” یا “عروسکت را میدی مال من باشه؟” این شوخی ها برای بچه ها یک تهدید جدی به حساب می آید و آنها را نگران می کند.

خورشیدی که زود غروب کرد

تو را فاطمه می خوانم، ای بریده از تمام بدی ها که وجودت آیینه ای است پاک شده از زنگارهای غبار!

تو را زهرا می گویم، که خورشیدوار، بر وسیع ترین افقِ آسمان، می درخشی، بی آن که غروبی برای تو باشد.

تو را مبارکه می سرایم، که آوازه ی برکت و کرامتت، موج وار، اقیانوسِ هفت آسمان را به تلاطم می آورد.

تو را راضیه می خوانم، که میان موج مصیبت ها و سختی ها، ایستادی و قایق زندگی ات همواره بر راستای رضای پروردگارت حرکت کرد.

مرضیه می گویمت بانو! که زیستنِ تو، سکوت و سخن تو، ایستادن و نشستن تو، همه همان بود که خدایت خواسته بود.

تو را طاهره می نامم، که ناب تر از شبنم های صبحگاهی بر گلبرگ تاریخ نشسته ای و پاک تر از همه ی بوستان های بهشت و زلال تر از کوثری.

 

امروز در فاطمیه ای به وسعت ایران، سر بر شانه ی «مظلومیت» می گذارد و اشک می ریزد.هر چند در ایام فاطمیه، داغ ما تازه می شود، امّا مرور بر این «فهرست غم»، ما را به فاطمه نزدیک تر می کند؛ قلبمان شفافیت زهره ی زهرا را بهتر لمس می کند، گریه ها، شفیع ما می گردد، تا در آستان عترت، عزّت یابیم.

در ایام فاطمیه، دل های عاشق و بی قرار، «سرود غم» می خواند و منظومه ی اندوه می سراید. «فاطمیه»، فصل و موسم تجدید داغ های علی است.امروز رحیل رحلت ، گوهر گران سنگی را از صدف حیات به معراج رسانیده است و عاشقان و شیفتگان جوهر قدسیه را به سوگ نشانده است و نخل حسرت در دل ارادتمندان و در دشت دوستدارانش به بار آمده است. 

 

درود خدا بر یگانه بانوئی که در عرش الهی محبوب ملائکه مقرب و هم کلام با برترین آنان و حامل علم خدا یعنی جبرئیل امین بود. درود بیکران خداوند بر فاطمه(س) که بهجت قلب و نور چشم رسول (ص) و عزیزترین انسان‌ها در پیشگاه او بود؛ وجودی که نور پیامبر(ص) سراسر او را احاطه نموده بود و از جهت شبیه‌ترین مردم در رفتار و کردار به رسول خدا بود.

 

حدیثی زیبا از حضرت فاطمه(س):

اول باید در فکر مشکلات و آسایش همسایه و نزدیکان و سپس در فکر خویشتن بود.[1]

 

ای چراغ فروزان عرش

ای مادر نیکی ها

ای مادر نیایش ها

ای مادر فضیلت ها

و ای شانه های حمایت اسلام! 

سلام بر تو؛ سلامی از دل کوچک و کم ارزش، ولی سرشار از ارادت ما؛ سلامی به بلندای کرامت و اجابت بی انتهایت

ارزش وجودی هر انسانی

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س)در مورخه 2/12/95  جلسه ای با حضور حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای اصفهانی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

ایشان بیان داشتند که  پیغمبر اکرم برای هدایت مردم خیلی دلسوز بودند به طوری که خداوند می فرماید «لعلک باخع نفسک الا تکون مومنین »خودت را داری هلاک می کنی یا رسول الله بعد از نماز برای مردم صحبت می کردند یک روز یک نفر آمد و گفت یا رسول الله ماهمه نشسته ایم و شما ایستاده اید اجازه بدهید که منبری درست کنیم و شما هم بنشینید حضرت اجازه فرمودند که منبری درست کردند روز اولی که پیامبر از کنار درخت خشکیده خرما گذشت و رفت که روی منبر بنشیند یک ناله دلخراش و حزینی از این درخت خشکیده خرما در فراق پیغمبر بلند شد مثل ناله بچه شتر در فراق مادرش پیغمبر معجزات زیادی داشته است بیش از 4000 هزار معجزه داشته است و معجزه جاویدش قرآن است اما معجزات فراوان دیگری هم داشته است مثلا وجود پیغمبر و جسم پیغمبر معجزه بود چون هر جسمی که در مقابنور قرار بگیرد سایه دارد محال است جسمی سایه نداشته باشد ولی جسم پیغمبر سایه نداشت در ارتباط با معجزات پیغمبر یکی از آن همین معجزی است که در فراق پیغمبر چنان شیون زد پیغمبر برگشت درخت را نوازش کرد آرام گرفت فرمود اگر این کار را نمی کردم تا قیامت شیون می کرد یادبود این معجزه پیامبر در مسجد النبی یک استوانه ای ساخته اند به نام « استوانه الحنانه » حنانه یعنی شیون و ناله صیغه مبالغه است یک روز پیغمبر از منبر بالا رفت و هر پله ای که بالا می رفت یک آمین گفت . گفتند یا رسول الله این آمین ها برای چی بود ؟ فرمود جبرئیل سه دعا کرد و من سه آمین گفتم یک دعا این که از رحمت خدا به دور باد آن کس که ماه مبارک را درک کند و آمرزیده نشود یا رسول الله از رحمت خدا به دور باد آن کسی که پدر و مادرش را درک کند و آمرزیده نشود یعنی با احترام و توجه به پدر و مادر انسان می تواند آمرزش خدا را برای خودش بخرد و هموار کند . یا رسول الله از رحمت خدا به دور باد آن کس که نام تو را بشنود و بر تو صلوات نفرستد .

یکی از مطالبی که توجه به آن برای ما لازم است این است که ما قدر و منزلت و موقعیت خودمان را بشناسیم و بفهمیم و چه جایگاهی ما در اینعالم وجود داریم این چند سال عمرمان را جایگاه خودمان را بشناسیم در روایت آمده می فرماید : رحم الله امرعن ارفع قدره » خدا رحمت کند آن انسانی را که قدر و موقعیت و جایگاه و ارزش خود را بشناسد رحمت خدا بر آن کسی که بفهمد . یک جایگاه و موقعیت فردی و شخصی داریم و یک موقعیت و جایگاه اجتماعی داریم موقعیت و جایگاه شخصی ما یک نمونه آن این است که ما انسان خلق شده ایم گل سر سبد آفرینش پدرمان آدم چنان خدا به او فضیلت و برتری داد که همه فرشته ها در مقابلش کرنش کردند و به سجده افتادند همه چیز را هم خدا برای ما انسان ها خلق کرده است ارزش و جایگاه شخصی خودمان را بشناسیم که چه موقعیتی داریم که گل سر سبد آفرینش قرار گرفتیم شاعر می فرماید :

ای ملک زاده اقلیم وجود پدر ت خیل ملک را مسجود

سایبان حرمت چرخ برین تختگاه قدمت روی زمین

و لقد کرمنا تاج سرت و حملناه رخش سفرت

کوه در خدمت تو بسته کمر کان  پی زینت تو داده گهر

از پی مطبخ تو جانوران گله گله در در و دشت چران

باغ صد میوه خشک پرورده نقل بزم تو مهیا کرده

بحر هم نیز به کام تو دراست بحر  تو حیله گر و حیله ور است

هست هر چه به زیر فلک بی سر و بن هست القصه چه نو و چه کهن

همه بهر تو و تو بهر خدا یک دم از رقه غفلت بدر ا

تا به کی بنده هر خس باشی بنده هر کس و ناکس باشی

از همه بکسل و با او پیوند بند ی از بندگیش بر خود بند

خداوند متعال می فرماید حدیث قدسی است :«  خلقت الاشیا ء لاجلک و خلقتک الاجد »همه چیز را برای تو خلق کردم و تو را هم برای خودم خلق کردم بدونه که انسان در چه موقعیت و چه جایگاهی قرار گرفته است کجا می تواند برسد و موقعیت خودش را که گل سر سبد آفرینش است بشناسد اما موقعیت اجتماعی و هویت صنفی ما در عالم وجود چه چیزی است ؟ اولا این مطلب را خدمتتان عرض کنم که ما دنبال علم دین هستیم اگر علمی بالاتر از علم دین می بود خداوند در قران ما را به آن سفارش می کرد در بین همه علوم خصوصی خدای متعال ما را به این علم همه انسانها را به این علم سفارش کرده است من ندیدم در قرآن به کاری که انسان عمرش را روی آن سرمایه گذاری کرده است سفارش کرده باشد که آن علم را فرا بگیرد الا همین ! می فرماید :« فلو لا نفر من کل فرقه طائفه لیتفقهو فی الدین » آیه در ارتباط با جنگ در راه خداست که این همه ارزش و اهمیت دارد خدای متعال می فرماید همه به جهاد نروند یک عده بمونند دین را یاد بگیرند و فقیه و دانای در دین شوند خودشان بالندگی پیدا کنند بعد قومشان را انذار کنند اینقدر این مسئله مهم است که انسان بیاید در این جایگاه قرار بگیرد و در این موقعیت قرار بگیرد حدیثی از حضرت زهرا (س)  شخصی آمد خدمت حضرت زهرا (س) سوالی کرد و حضرت جواب داد سوال دوم جواب داد تا ده تا سوال مطرح کرد و حضرت جواب داد بعد خودش خجالت کشید که من خیلی سوال پرسیدم اذیت شدید حضرت فرمود نه هر چه می خواهی بپرس هر سوالی داری بپرس بعد یک مثالی برای او زد اگر یک نفر را به او بگویند که یک بار سنگینی را بالای پشت بام ببرد در مقابلش چند هزار دینار طلا به او بدهند آیا این برای او سخت است گفت نه خانم چه سختی دارد حضرت فرمود هر سوالی که من پاسخ می دهم از بین زمین تا عرش الهی را پر از گوهر و طلا و جواهر کنند بیشتر از این به من پاداش می دهند لذا بر من سخت نیست و لذا انسان بفهمد در چه موقعیتی قرار گرفته و چقدر می تواند برای آخرتش کار کند یک سوال را جواب می دهی خدا چه پاداش هایی را با انسان می دهد در هیچ جایی در آیات و روایات ما هیچ کاری به این اندازه پاداپش ندارد .آیاتی که درباره علم دین است فراوان هستند بعد این جمله را حضرت فرمودند : علمای امت به اندازه علمشان و به اندازه تلاشی که در راه هدایت مردم می کنند خدای متعال در قیامت به آنها پاداش می دهد حال که سعادتی و توفیقی نصیب انسان شده که در این وادی قرار گرفته علم دین را یاد بگیرد و به مردم برساند از این سعادت بالاتر پیدا نمی شود که انسان در این وادی قدم بگذارد . کسی که خدا بخواهد خیلی به او عنایت کند او را فقیه در دین قرار می دهد .  

 

 

ارزش وجودی هر انسانی

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س)در مورخه 2/12/95  جلسه ای با حضور حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای اصفهانی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

ایشان بیان داشتند که  پیغمبر اکرم برای هدایت مردم خیلی دلسوز بودند به طوری که خداوند می فرماید «لعلک باخع نفسک الا تکون مومنین »خودت را داری هلاک می کنی یا رسول الله بعد از نماز برای مردم صحبت می کردند یک روز یک نفر آمد و گفت یا رسول الله ماهمه نشسته ایم و شما ایستاده اید اجازه بدهید که منبری درست کنیم و شما هم بنشینید حضرت اجازه فرمودند که منبری درست کردند روز اولی که پیامبر از کنار درخت خشکیده خرما گذشت و رفت که روی منبر بنشیند یک ناله دلخراش و حزینی از این درخت خشکیده خرما در فراق پیغمبر بلند شد مثل ناله بچه شتر در فراق مادرش پیغمبر معجزات زیادی داشته است بیش از 4000 هزار معجزه داشته است و معجزه جاویدش قرآن است اما معجزات فراوان دیگری هم داشته است مثلا وجود پیغمبر و جسم پیغمبر معجزه بود چون هر جسمی که در مقابنور قرار بگیرد سایه دارد محال است جسمی سایه نداشته باشد ولی جسم پیغمبر سایه نداشت در ارتباط با معجزات پیغمبر یکی از آن همین معجزی است که در فراق پیغمبر چنان شیون زد پیغمبر برگشت درخت را نوازش کرد آرام گرفت فرمود اگر این کار را نمی کردم تا قیامت شیون می کرد یادبود این معجزه پیامبر در مسجد النبی یک استوانه ای ساخته اند به نام « استوانه الحنانه » حنانه یعنی شیون و ناله صیغه مبالغه است یک روز پیغمبر از منبر بالا رفت و هر پله ای که بالا می رفت یک آمین گفت . گفتند یا رسول الله این آمین ها برای چی بود ؟ فرمود جبرئیل سه دعا کرد و من سه آمین گفتم یک دعا این که از رحمت خدا به دور باد آن کس که ماه مبارک را درک کند و آمرزیده نشود یا رسول الله از رحمت خدا به دور باد آن کسی که پدر و مادرش را درک کند و آمرزیده نشود یعنی با احترام و توجه به پدر و مادر انسان می تواند آمرزش خدا را برای خودش بخرد و هموار کند . یا رسول الله از رحمت خدا به دور باد آن کس که نام تو را بشنود و بر تو صلوات نفرستد .

یکی از مطالبی که توجه به آن برای ما لازم است این است که ما قدر و منزلت و موقعیت خودمان را بشناسیم و بفهمیم و چه جایگاهی ما در اینعالم وجود داریم این چند سال عمرمان را جایگاه خودمان را بشناسیم در روایت آمده می فرماید : رحم الله امرعن ارفع قدره » خدا رحمت کند آن انسانی را که قدر و موقعیت و جایگاه و ارزش خود را بشناسد رحمت خدا بر آن کسی که بفهمد . یک جایگاه و موقعیت فردی و شخصی داریم و یک موقعیت و جایگاه اجتماعی داریم موقعیت و جایگاه شخصی ما یک نمونه آن این است که ما انسان خلق شده ایم گل سر سبد آفرینش پدرمان آدم چنان خدا به او فضیلت و برتری داد که همه فرشته ها در مقابلش کرنش کردند و به سجده افتادند همه چیز را هم خدا برای ما انسان ها خلق کرده است ارزش و جایگاه شخصی خودمان را بشناسیم که چه موقعیتی داریم که گل سر سبد آفرینش قرار گرفتیم شاعر می فرماید :

ای ملک زاده اقلیم وجود پدر ت خیل ملک را مسجود

سایبان حرمت چرخ برین تختگاه قدمت روی زمین

و لقد کرمنا تاج سرت و حملناه رخش سفرت

کوه در خدمت تو بسته کمر کان  پی زینت تو داده گهر

از پی مطبخ تو جانوران گله گله در در و دشت چران

باغ صد میوه خشک پرورده نقل بزم تو مهیا کرده

بحر هم نیز به کام تو دراست بحر  تو حیله گر و حیله ور است

هست هر چه به زیر فلک بی سر و بن هست القصه چه نو و چه کهن

همه بهر تو و تو بهر خدا یک دم از رقه غفلت بدر ا

تا به کی بنده هر خس باشی بنده هر کس و ناکس باشی

از همه بکسل و با او پیوند بند ی از بندگیش بر خود بند

خداوند متعال می فرماید حدیث قدسی است :«  خلقت الاشیا ء لاجلک و خلقتک الاجد »همه چیز را برای تو خلق کردم و تو را هم برای خودم خلق کردم بدونه که انسان در چه موقعیت و چه جایگاهی قرار گرفته است کجا می تواند برسد و موقعیت خودش را که گل سر سبد آفرینش است بشناسد اما موقعیت اجتماعی و هویت صنفی ما در عالم وجود چه چیزی است ؟ اولا این مطلب را خدمتتان عرض کنم که ما دنبال علم دین هستیم اگر علمی بالاتر از علم دین می بود خداوند در قران ما را به آن سفارش می کرد در بین همه علوم خصوصی خدای متعال ما را به این علم همه انسانها را به این علم سفارش کرده است من ندیدم در قرآن به کاری که انسان عمرش را روی آن سرمایه گذاری کرده است سفارش کرده باشد که آن علم را فرا بگیرد الا همین ! می فرماید :« فلو لا نفر من کل فرقه طائفه لیتفقهو فی الدین » آیه در ارتباط با جنگ در راه خداست که این همه ارزش و اهمیت دارد خدای متعال می فرماید همه به جهاد نروند یک عده بمونند دین را یاد بگیرند و فقیه و دانای در دین شوند خودشان بالندگی پیدا کنند بعد قومشان را انذار کنند اینقدر این مسئله مهم است که انسان بیاید در این جایگاه قرار بگیرد و در این موقعیت قرار بگیرد حدیثی از حضرت زهرا (س)  شخصی آمد خدمت حضرت زهرا (س) سوالی کرد و حضرت جواب داد سوال دوم جواب داد تا ده تا سوال مطرح کرد و حضرت جواب داد بعد خودش خجالت کشید که من خیلی سوال پرسیدم اذیت شدید حضرت فرمود نه هر چه می خواهی بپرس هر سوالی داری بپرس بعد یک مثالی برای او زد اگر یک نفر را به او بگویند که یک بار سنگینی را بالای پشت بام ببرد در مقابلش چند هزار دینار طلا به او بدهند آیا این برای او سخت است گفت نه خانم چه سختی دارد حضرت فرمود هر سوالی که من پاسخ می دهم از بین زمین تا عرش الهی را پر از گوهر و طلا و جواهر کنند بیشتر از این به من پاداش می دهند لذا بر من سخت نیست و لذا انسان بفهمد در چه موقعیتی قرار گرفته و چقدر می تواند برای آخرتش کار کند یک سوال را جواب می دهی خدا چه پاداش هایی را با انسان می دهد در هیچ جایی در آیات و روایات ما هیچ کاری به این اندازه پاداپش ندارد .آیاتی که درباره علم دین است فراوان هستند بعد این جمله را حضرت فرمودند : علمای امت به اندازه علمشان و به اندازه تلاشی که در راه هدایت مردم می کنند خدای متعال در قیامت به آنها پاداش می دهد حال که سعادتی و توفیقی نصیب انسان شده که در این وادی قرار گرفته علم دین را یاد بگیرد و به مردم برساند از این سعادت بالاتر پیدا نمی شود که انسان در این وادی قدم بگذارد . کسی که خدا بخواهد خیلی به او عنایت کند او را فقیه در دین قرار می دهد .  

 

 

ازدواج

پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم):

در اسلام، هیچ بنایی نزد خدا محبوب تر از ازدواج نیست.

( من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ص 409)

کارگروه فرهنگی

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 27/11/95 جلسه دوم کارگروه فرهنگی با حضور مدیر و معاون فرهنگی و مسئول تربیتی و استاد اخلاق به منظور راهکارهای ارتقا ی اخلاق و معنویت در طلاب ، در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

در ابتدای جلسه سرکار خانم موسوی آیاتی از کلام الله مجید را تلاوت کردند و بیان داشتند که از آنجایی که هدف حوزه علمیه در راستای ترویج فرهنگ اسلامی و فرهنگ دینی است و حول این محوریت است افرادی که در حوزه هستند چه برای همدیگر  و چه برای بیرون از حوزه مرجع و الگو هستند. پس بنابراین  در درجه اول پوشش و ظاهر و در درجه دوم باید باطن آنها همراه با آموزه های دینی باشد . لذا گاهی  در حوزه و می شود گفت که در همه جا افراد متفاوت و با افکارهای متفاوت هستند . بعضی حفظ قوانین و مقررات را هدف  آن محیط قرار می دهند و خود را ملزم به رعایت آنها می دانند   و بعضی هم در جهت خلاف آن هدف ، حرکت می کنند ما وقتی ادعا می کنیم که الگوی ما حضرت زهرا (س) است باید تمام تلاش خود را به کار گیریم که در جهت رضای آن بانوی بزرگوار قدم برداریم و هدف حوزه هم این است که افراد مرجع و الگو باشند . یکی از وصیت های حضرت زهرا (س) این است که از دید نامحرم خود را بپوشانیم کسی که قبول می کند به عنوان یک طلبه باشد باید مطابق با آیین نامه انضباطی عمل کند .در ادامه هر یک از اعضا نظرات خود را مطرح کردند و راهکار های خود را ارائه دادند .

الگو و اسوه بودن حضرت زهرا (س)

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 1/12/95 جلسه ی اخلاقی با سخنرانی سرکار خانم کریمی با موضوع الگو و اسوه بودن حضرت زهرا در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

ایشان در ابتدا بیان داشتند که « الهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک » عرض سلام و ادب و احترام خدمت دوستان عزیزان و بزرگواران و کسب اجازه از شما عزیزان . ایام ، ایام فاطمیه است ایامی که به نام نامی حضرت زهرای مرضیه (س) نام گذاری شده است ایام شهادت خانم صدیقه طاهره است ام ابیها شخصیتی که در میان ائمه معصوم (ع) از احترام خاصی برخوردار است چطور می شود در مورد این شخصیت بزرگوار صحبت کرد با کدام حروف و کدام کلمات و کدام الفاظ گنجایش توصیف شخصیت حضرت زهرای مرضیه (س) دارد کدام کلمات آنقدر والا هستند که بتوانندشخصیت این بانوی فاضل را عنوان کند درست است که عمرشان کوتاه زندگی شان ساده خونه ایشان محقر اما همین کوچکی خونه  همین کوتاهی عمرش همین کمی ثروتش همان خصایص حضرت زهرا (س) باعث عظمت این خانم شده است باعث عظمت نام حضرت زهرا ی مرضیه (س) شده است بزرگواری و عظمت حضرت زهرا را همین بس که امام زمان حضرت مهدی (عج) می فرمایند:  که دختر رسول خدا الگو و اسوه من است وقتی امام می فرمایند حضرت زهرا الگوی من است وقتی برای امام الگو است به طریق اولی برای من زن مسلمان می تواند الگو باشد حالا این الگو برداری از طرف ما بستگی دارد که چگونه باشد امام عسگری (ع) می فرمایند : ما ائمه حجت خدا بر شما مردم  هستیم ولی ما ائمه خودمان یک حجتی داریم انهم مادرمان فاطمه زهرا(س) است شخصی می گوید من در خدمت امام صادق (ع) بودم گفتم خدا به من یک دختری داده که اسمش را فاطمه گذاشته ام نگاه به چهره امام صادق (ع) کردم دیدم رنگ و حالت امام عوض شد به حالت پرسشی فرمود فاطمه ؟ بعد اضافه فرمودند : مبادا او را بزنی مبادا به او توهین کنی چون ا و همنام مادر ما فاطمه زهرا (س) است مبادا بی احترامی به او کنی . حضرت زهرا ی مرضیه (س) محور حدیث کساء است وقتی پنج تن دور هم جمع می شوند ملائکه از خدا سوال می کنند اینها چه کسانی هستند که دور هم زیر ابا جمع شده اند خداوند می فرمایند این فاطمه است و پدرش این فاطمه است و شوهرش این فاطمه است و فرزندانش همیشه برای ما سوال بوده است مگر آقا رسول الله برتر از همه نبودند چرا در حدیث شریف کساء خداوند نفرمودند این رسول الله است و دخترش چون محور حدیث کساء حضرت فاطمه زهرا (س) است حضرت فاطمه ای که ملائکه بعد از رحلت پیغمبر اکرم (ص) ملائکه خدمت حضرت زهرا (س) می نشینند با حضرت زهرا (س) صحبت می کنند : « یا بنت محمد انا الیک مشتاقات » ما دلمان برایت تنگ می شود اشتیاق همراهی با شما را داریم آیا من و شما قائلیم مقام حضرت زهرا را درک کنیم ؟ همیشه من این را عنوان می کنم اگر بخواهی مروارید صید کنید مجبور ید در دریا غور و غوص کنید باید غواصی یاد بگیرید و در لب ساحل کسی نمی تواند مروارید صید کندما باید در دریای اهل بیت (ع) خیلی غوص کنیم در اقیانوس وجود فاطمه زهرا باید غوص کنیم تا بتوانیم خصایص حضرت زهرا را درک کنیم خانمی که امام زمان (عج ) درباره او می فرماید الگوی من است ما از این مسئله چه چیزی را باید دریافت کنیم چطور باید مروارید را صید کنیم چطور اوصاف آن را بیان کنیم شاعر می فرماید من مضمون شعر را می گویم  فاطمه سالروز تولدش 20 جمادی الثانی نیست 20 جمادی الثانی روز بوجود آمدن جسم فاطمه (س) است پیامبر در این زمینه می فرمایند : « خلق نور فاطمه قبل ان یخلق العرض و السماء » پیامبر می فرمایند قبل از اینکه آسمان و زمین بوجود بیاید نور فاطمه خلق شده است  باز در جای دیگر حضرت رسول می فرمایند : « فاطمه خیره الله » یعنی فاطمه برگزیده خداست همه این لقب را شنیده اید که فاطمه حبیب خدا ست و برگزیده خداست چرا این خانم اینقدر عظمت و مقام دارد. آیا به خاطر این است که دختر پیغمبر خداست ؟ به خاطر اینه که شوهرش امیر المومنین است ؟ نه همه به خاطر عظمت وجودی حضرت زهرا است . ویکی از این ابعاد وجودی حضرت زهرا اتتخاب های حضرت زهرا است انتخاب های یک انسان باعث ارزش وجودی این خانم می شود . در برهه های مختلف انتخاب های قشنگی داشته است  . یکی انتخاب رضای خدا بر غیر خدا یعنی هر جا ما می بینیم مخیریم بین انتخاب کردن دو یا سه راه ببینیم کدام راه راه رضای خداست اگر اسوه ما حضرت زهرا (س) انتخاب رضای خدا بر غیر خدا در تمام صحنه های زندگی ما باید باشد یکی هم انتخاب سخن بر سکوت آن لحظه ای که در خانه او را آتش زدند می توانستند سکوت کنند حضرت زهرا امام شناس بودند زمان شناس بودند در این زمانه هر فتنه ای که به ما وارد می شود اگر زمان شناس باشیم اگر امام شناس باشیم می توانیم ادعا کنیم که الگوی زندگی مان حضرت زهرا است چرا فاطمه زهرا (س) ، فاطمه شد .  چرا فاطمه زهرا گریه می  کرد . ایا به خاطر پهلوی شکسته اش بود ؟ نه ! فرمود : « فقد نبی و ظلم وصی » این ها را همه شنیدید ولی ما می خواهیم نتیجه بگیریم چرا ام ابیها صدا می کردند یک دختر چقدر می تواند مقام داشته باشد که پدری با این همه عظمت بگوید تو مادر من هستی  مولا امیر المومنین علی (ع) رو منبر در مسجد می فرماید : « انا زوجی سیده نسا ء العالمین » شوهرش مباهات میکند علی که اسد الله است و جانشین پیغمبر است رو منبر می فرمایند من همسر بهترین زن دنیا هستم .

آسیب های اجتماعی با محوریت فضای مجازی

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 26/11/95 کارگاه آموزشی و پرسش و پاسخ با موضوع آسیب های اجتماعی بامحوریت فضای مجازی با سخنرانی جناب آقای سمیعی  برگزار گردید .

ایشان در ابتدا بیان داشتند که امروز در خدمت شما هستم تا درباره فضای مجازی آسیبهایی که در آن وجود دارد چیستی فضای مجازی و با چه ابزارهایی می توان آن را مدیریت کرد و از آسیبهای آن جلوگیری کرد ، صحبت کنیم.  الان چند ساله که ما با پدیده فضای مجازی در کشور روبرو هستیم و رسانه های گروهی مدام از آسیب ها و فرصت های آن بحث می کنند ولی هنوز تعریف واحد نسبت به فضای مجازی شکل نگرفته فقط در مورد مصادیق آن صحبت می کنیم در مورد خود فضای مجازی اینکه این کلمه یعنی چه ؟ تعریف واحدی وجود ندارد . فضای مجازی پنج ویژگی دارد که این پنج ویژگی برایش مزیت ایجاد کرده است سازمان ملل به خاطر همین پنج ویژگی یکی از معیار های توسعه یافتگی جوامع را دسترسی به فضای مجازی می داند ویژگی اول آن فرا مکانی بودن آن است یعنی وقتی شما در فضای مجازی وارد می شوید لازم نیست که زمان بندی داشته باشید .فضای مجازی این امکان را بوجود می آورد که افراد فرا مکانی و فرا زمانی ارتباط برقرار کنند . دوم تنوع آن است وقتی که یک محتوا می خواهید فقط یک جا نیست یک جور نیست صد جور می توانید به آن دسترسی پیدا کنید .ویژگی بعدی سهولت دسترسی است شما قبلا باید هزینه زیادی بزای دسترسی به اطلاعات پرداخت می کردید فضای مجازی این هزینه را کاهش داده است .یکی دیگر از ویژگی های فضای مجازی آزادی بیان است  فضای مجازی این امکان را بوجود می آورد که افراد بدون در نظر گرفتن فشار های رسانه ای ، سرمایه گذارها حکومت ها اگر حرفی دارند بتوانند مطرح کنند امکان بوجود آمدن گفتمان را تسهیل و تسریع می کند . برهمین اساس سازمان های بین المللی معتقد هستند که اگر کشوری بخواهد از نطر منابع انسانی از نظر آگاهی از نظر دسترسی به اطلاعات گسترش پیدا کند اینها بستر تمام این توسعه ها در توسعه فضای مجازی نهفته است . کلمه فضای مجازی خودش مهمترین سد در راه تعریف فضای مجازی است . این کلمه کلمه ای است که به اشتباه جعل شده و اصلا کلمه درستی نیست و وجود علمی ندارد . کلمه فضای مجازی درستش در زبان انگلیسی سایبر اسویس است که در اصطلاح به آن سایبر نتیکس می گویند ما اگر بخواهیم فضای مجازی را درک کنیم باید از این تعریف شروع کنیم .فضای مجازی در کشور ما سه بعد چالشی دارد یک بعد که معروف ترین بعد آن است بعد امنیت است فضای مجازی اطلاعاتش نا امن است این نا امنی دو وجه دارد یک وجهش این است که این داده ها دست ما نیست دست دشمنان ما است و یک وجه دیگر این ناامنی این است که در بعد داخلی هم باعث می شود یک سری اطلاعات ما لو برود و با شخصیت خانواده ها و مشکلات خانوادگی برای افراد پیش بیاید این بعد امنیتی در فضای مجازی نگران کننده است . بعد دوم مشکلات فرهنگی و بومی ما است یعنی فضای مجازی به خاطر این که به صورت غیرکنترل شده و  غیر نظام مند داده ها جریان دارند تعارضات فرهنگی شدیدی بین مردم پیش می آید خورده فرهنک ها کلان فرهنگ ها را به چالش می کشند مثلا محتوای مبتذل هم وجود دارد و این با فرهنگ ما نا ساز گار است . بعضی سیستم ها بسته هستند  و بعضی سیستم ها باز هستند خانواده یک سیستم باز است قانون تغییر کند رئیس جمهور تغییر کند رفتار افرادش تغییر می کند شرایط سیاسی تغییر کند رفتار آنها تغییر می کند . جامعه یک سیستم باز است کاملا با محیط خودش در ارتباط است ما انسانها زیر گروه سیستم باز هستیم این شکل عملکردی که در سیستم های باز وجود دارد در سیستم های زیستی مثل ما انسانها یک تغییری می کند سیستم های زیستی چون میل به بقا دارند برای اینکه بقای خود را افزایش دهند محیطشان را تغییر می دهند تمام فعالیت های ما برای این است که می خواهیم محیط خودمان را تغییر دهیم نظریه پردازان قبل از اینکه اینترنتی بوجود بیاید  یک نظریه ای را مطرح کردند که آیا امکان آن هست که یک سیستمی که مثل ما انسانها سیستم های پیچیده بازی باشند میل به بقا داشته باشند به خاطر میل به بقا به دنبال تغییر محیط باشند ، ولی از ما در این زمینه توانمند تر باشند .گفتند اگر چنین سیستم هایی با این هوشمندی به وجود بیایند هوشمندی آنها سایبری است ترموستات ماشین یک سایبر ارگ است ارگ یعنی عضو بدن اگر اعضای سایبری تعداد ش زیاد شود و به هم متصل شود نوعی هوشمندی در آنها شکل می گیرد بعد تبدیل به یک سایبر نتیک می شوند برخلاف ما که یک سیستم ارگانیک داریم سیستم های ارگانیک زیستی هستند و زنده هستند اما سیستم های سایر نتیک زنده نیستند . ولی عین ما میل به بقا دارند فارغ از اینکه چه کسی پشت آن نشسته است پس دنبال تغییر محیط است طوری برنامه ریزی می کند طوری با ما در تعامل قرار می گیرد که ما را تغییر دهد برای بقای خودش . نوع صحبت کردن ما را نوع ارتباط برقرار کردن ما را به سطحی می رساند که بقای آن گسترش پیدا کند پس گفتیم سه حوزه داریم یکی حوزه امنیتی است یکی حوزه فرهنگی است و یکی هم حوزه ساختاری و محتوایی است . ما در حوزه محتوا با مشکلات مدیریتی مواجه هستیم . به زودی در حوزه نشر ما اصلا امکان نظارت بر نشر را نخواهیم داشت حتی امکان نشر را هم نخواهیم داشت در سریع ترین زمان بوکریدر ها جای کتاب را می گیرند شاید الان بگویید این امکان ندارد ولی این اتفاق می افتد ویژگی نشر الکترو نیک این است که ما برای نشر سلف پابلیشن داریم یعنی خود انتشاری یعنی نیازی به وجود انتشارات و متخصص نیست بوکریدر ها نشر ما را با چالش جدی مواجه می کنند ما همین الان در سایت اشیو بالغ بر 1200 مجله داریم که مخاطبینش هفت در صد مردم ایران هستند . در کشور ما تقریبا وحشتی از فضای مجازی وجود ندارد یعنی ما هر وقت در مورد فضای مجازی صحبت می کنیم در مورد اول و دوم صحبت می کنیم اصلا آنها ترسناک نیست آنها سوء مدیریت است .

دانش آموختگان

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 24/11/95 نشست صمیمانه ای با دانش آموختگان با سخنرانی مدیر محترم سرکار خانم موسوی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

ایشان در ابتدا ضمن خوشآمد گویی به بزرگواران بیان داشتند از اینکه وقت گذاشتید و تشریف آورده اید از شماتشکر می کنم انشاءالله که بتوانیم بهترین استفاده را از این فرصت و جلسه داشته باشیم هدف از تشکیل این جلسه بیان چند نکته و آشنایی افراد با هم است به هر حال شما سرمایه های حوزه هستید چه در حوزه سنندج درس خوانده باشید چه در جاهای دیگر فرقی نمی کند حوزه ها همه یکی هستند شما به عنوان نماینده ها و سرمایه ها ی با ارزشی هستید که الحمدالله از زمانی که در حوزه تشریف داشتید و تلمس کردید و کسب فیض کردید الان که تمام کردید و به عنوان یک مادر در خانه مشغول وظایف مادری هستید راه و هدف را قطعا ادامه می دهید .وقتی انسان مدتی در حوزه مشغول است و بعد از مدتی که فاصله از حوزه می گیرد برایش سخت است و جو برای او سنگین است . نیاز دارد که برای تجدید قوا دوباره در این فضا قرار بگیرد ما به حوزه خیلی احتیاج داریم حوزه نیازی به ما ندارد از هر لحاظی که شما در نظر بگیرید ما به حوزه نیاز داریم نیاز داریم که در این فضا نفس بکشیم و تجدید روحیه کنیم ما بیشتر انتظارمان این است که دانش آموختگان چند وقت یکبار به حوزه تشریف بیاورید و حوزه را متعلق  به خود بدانید طرح ها و ایده ها و نظراتی که دارید که در ارتقا معنوی و دینی و رشد اخلاقی طلبه ها تاثیر گذار است  را مطرح کنید و یقین بدانید ما با جان و دل تا جایی که امکان داشته باشد اعمال می کنیم . حوزه سنندج چون مرکز استان است باید یک حوزه ویژه و شاخص باشد و واقعا این انتظار هم به حق است و هم به جا است باید به برکت این حوزه که نگین این شهر است انشاءالله با همت همه بزرگواران و همه دلسوزها طوری شود که زمینه ای فراهم شود که با همکاری هم حوزه ریحانه النبی (س) بدرخشد ما همه در قبال جامعه مسئول هستیم و الان گروه های سه نفره تبلیغی را تشکیل داده ایم و طلبه ها در غالب این گروههای سه نفره به مدارس می روند و کار تبلیغی انجام می دهند این وظیفه شامل حال شما فارغ التحصیلان عزیز هم می شود خواهشم این است که واقعا در جامعه فعال باشید و کار تبلیغی داشته باشید چون الان جامعه ما واقعا نیاز دارد . بچه های ما الان واقعا نیاز دارند و لذا در این راستا زود کنار نکشید اگر برخورد نا ملایمی از طرف مسئولین مدرسه دیدید زود دلخور نشوید و با انگیزه و با هدف ، جسورانه فعال باشید. الگوی ما اهل بیت (ع ) هستند شما نگاه کنید آنها زجر ها کشیدند سختی ها کشیدند اذیت ها کشیدند ولی هیچ وقت از هدفشان عقب نشینی نکردند .و هیچ گاه از مسیری که انتخاب کردند کوتاه نیامدندقطعا ما نیز باید به همین شکل باشیم . سعه صدر داشته باشیم هر لحظه اعمال ما بر امام زمان (عج ) عرضه می شود . حدیث از امام زمان (عج ) است که هر لحظه اعمال شما بر ما عرضه می شود گاهی ما خوشحال می شویم گاهی ناراحت می شویم انشاءالله که از آن دسته آدم هایی نباشیم که موجب ناراحتی امام زمان (عج ) شویم .در کنار زندگی مان در کنار تربیت فرزندمان در کنار همسر داری مان یک وقت کمی هم برای بحث تبلیغ داشته باشید .همکاری جدی و دلسوزانه شما را می خواهیم اگر خواهرانی را می شناسید که طلبه بودند و فارغ التحصیل شدهاند ولی ساکن سنندج هستند ازآنها از طرف ما دعوت کنید که به حوزه تشریف بیاورند . و عضو کانون دانش آموختگان باشند. نکته دیگر اینکه ما یک دوره  تخصصی تجوید روز های پنج شنبه برای طلاب گذاشته ایم که با زیارت آل یاسین شروع می شود این دوره را حتما شرکت کنید و استفاده کنید . در پناه ایزد منان موفق و پیرور باشید .

همایش طلاب نخبه

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 20/11/95 جلسه ای با موضوع همایش طلاب نخبه استان کردستان با سخنرانی  حجت الاسلام والمسلمین دکتر صفی زاده برگزار گردید .

ایشان در ابتدا بیان داشتند که وظیفه خودم می دانم که تبریک عرض کنم ایام الله دهه فجر را به محضر شما بزرگواران و یاد و نام فجر آفرینان که پایه و اساس فجر آفرینان حوزه های علمیه و روحانیون بودند و در راس آنها امام و شهدای انقلاب یاد و نام همه آنها را گرامی می داریم به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد

تشکر می کنم از عزیزان که این برنامه را تدارک دیده اند . در سالهای اخیر چند اصطلاح است که این چند اصطلاح در فرمایش مقام معظم رهبری فراوان تکرار شده است و اینکه در یک مقطع زمانی جمله ای از جانب مقام معظم رهبری فراوان تکرار می شود این یعنی اینکه یک خطری است یک تهدیدی است و حضرت می خواهند یک گفتمان سازی ایجاد بکنند این تعابیر را که من میگویم شما در این دو سه سال اخیر خیلی شنیده اید تعابیری مثل انقلابی گری انقلابی بودن انقلابی ماندن انقلابی فکر کردن انقلابی عمل کردن و حوزه انقلابی و اینکه اصلا من انقلابی هستم چند واژه پر تکرار در دو سه سال اخیر در بیانات مقام معظم رهبریاست  . چرایی تاکید مقام معظم رهبری بر گفتمان انقلابی گری و انقلابی فکر کردن و انقلابی عمل کردن و من انقلابیم و حوزه باید انقلابی باشد چیست؟  آن هم در این برهه از زمان برای اینکه این سوال را بتوانیم پاسخ دهم به چند نکته اشاره می کنم نکته اول اینکه آنچه که در انقلاب ما مهم است باطن و سیرت انقلاب ما است و الا از نظر ظاهری انقلاب اسلامی ایران با همه انقلابهایی که در طول تاریخ به وقوع پیوسته فرقی ندارد .انقلاب ها شباهت های فراوانی به هم دارند اما انقلاب اسلامی ایران یک ویژگی دارد که این ویژگی باعث شده است که متفاوت از همه انقلابها ی طول تاریخ بشر باشد و این هویت انقلاب شده است این باطن و سیرت انقلاب ما شده است که مقام معظم رهبری تاکیدشان بر این است که هویت انقلاب باید تبیین شود آنچه که باعث شده است انقلاب اسلامی ایران از همه انقلاب ها متفاوت باشد و ممتاز باشد این است که انقلاب ما پسوند دین دارد .انقلاب اسلامی است . انقلاب سیاسی نیست ، انقلاب اقتصادی نیست ، انقلاب های گونه دیگر نیست انقلابی است که مبتنی بر دین است .و همین انقلاب مبتنی بر دین آن هم در زمانی که دین را افیون جهانی می دانند .آن هم در زمانی که در آن طرف دنیا اتفاقا انقلاب می کنند که دین را منزوی بکنند رونسانس اتفاق می افتد که کشیش را و مسیحیت به کنج کلیسا برود و دین هیچ نقشی در حوزه های اجتماعی افراد نداشته باشد،  یکدفعه در یک جایی از دنیا یک انقلاب بر اساس دین شکل می گیرد که اینها می خواهند دین اقامه بشود ارزشها ی دینی اقامه شود این امتیاز انقلاب ما است بر همه انقلابها دیگر هویت انقلاب اسلامی ما اسلام انقلابی است و این اسلام انقلابی اپوزیسیون نظام سلطه جهانی است ما چکار کردیم ما انقلابی که کردیم تمام سلطه و نظام سلطه را به چالش کشیدیم این که کار ما کارستان است علتش این است انقلاب اسلامی ایران تمام نظام سلطه را به چالش کشیده است از همان روزهای پیروزی انقلاب تا الان ما یک دشمن نداریم ما دو دشمن نداریم ما که با عراق و صدام نمی جنگیدیم تمام نظام سلطه جهان در مقابل این انقلاب قرار گرفته چرا ؟ چون مبانی انقلاب اسلامی ایران نظام سلطه را به چالش می کشد و منظور از این انقلاب که پسوند اسلامی دارد نه هر اسلامی  امام خط کش گذاشت گفت ما  یک اسلام ناب داریم و یک اسلام آمریکایی داریم اتفاقا ان اسلامی که در مقابل اسلام ناب قرار گرفته آنها نه تنها نظام سلطه را به چالش نمی کشند بلکه آنها صد در صد در اختیار نظام سلطه هستند . من این تعبیر را خیلی از جاها گفتم در این جا هم می گویم شاید همین الان این ترامپ که به اسلام ستیزی معروف است آرزو می کند که کاش ملت آمریکا هم اسلامشان مثل اسلام خیلی از کشورهای دیگر بود یعنی مسیحی نمی شدند بلکه مسلمان می شدند پس منظور از غیر اسلامی اسلام انقلابی است نظام سلطه با انقلاب اسلامی مشکل دارد  و لذا نظام سلطه با یک میلیارد مسلمان مشکل ندارد با تعدادی مسلمان مشکل دارد که تعداد آنها شاید به چند صد ملیون برسد از همان روز اول پیروزی انقلاب اسلامی ایران اش نظام سلطه استراتژی مبارزه با انقلاب اسلامی است مبارزه یعنی چی ؟ مبارزه یعنی اینکه براندازی محصول این سی و هشت سال یک لحظه سلطه جهانی غافل از این نبوده است که این انقلاب اسلامی را براندازد باید شکست بدهد لذا از همان روز های اول پیروزی انقلاب اصلا این برنامه اش بوده که حصر کند جنگ را تحمیل کرد ما در مقابل  یک صدام نمی جنگیدیم  که تعداد اسیران که گرفته شدند می گفتند تا بعیت 36 کشور در آن بوده است و این را قدرتهای جهانی انواع و اقسام اطلاعات را در اختیار صدام گذاشته بودند . خوب پس استراتژی حذف نظام است شکست نظام است اما وقتی که موفق نمی شوند تاکتیک عوض می کنند یعنی از طریق جنگ سخت و تحمیل جنگ وقتی که موفق نمی شود استراتژی همان حذف است اماتاکتیک جنگ نرم می شود تاکتیک شبیحخون فرهنگی می شود حالا تاکتیک چیه ؟ تاکتیک این است که نرم وارد شوند بگذار جمهوری اسلامی باشد اسم انقلاب اسلامی هم باشد  بگذار در راس جمهوری اسلامی یک ولی فقیه هم باشد شورای نگهبان هم باشد ارکان جمهوری اسلامی هم باشد زاهد باشد اماداخل تهی باشد و لذا الان نظام سلطه اصلا هیچ مشکلی ندارد با جمهوری اسلامی که در راس آن یک ولی فقیه است یک امامه بسر است می گوید اشکالی ندارد ولی اسلامش اسلام حقیقی نباشد یعنی از داخل تهی باشد محتوا نداشته باشد یعنی پوسته انقلاب اسلامی باشد انتخابات هم برگزار شود اگر یک روحانی هم رئیس جمهور شد اشکالی ندارد ولی از درون تهی باشد اگر جمهوری اسلامی به نظر شما محتوا را از دست بدهد اگر جمهوری اسلامی انقلابی بودنش را از دست بدهد شما بفرمایید ما مشکلی داریم دشمنی داریم ؟ هیچ دشمنی نداریم تهدید نمی شویم تحریم نمی شویم پس آنچه که با آن مشکل دارند محتوا است برای رسیدن به اهدافشان دنبال راهکارهای مختلف می گردند که یکی از آنها نفوذ است نفوذ در همه جا یکی از آنها نفوذ در حوزه های علمیه است یکی از آنها می تواند نفوذی باشد،  که منجر شود به اینکه یک روحانی یک طلبه ای یک ماموستایی تربیت شود اسلام را بدون سیاست قبول دارد که اگر موفق شود به تمام اهداف خودش رسیده است نظام سلطه با انقلابی گری ما مخالف است با انقلابی بودن ما مخالف است لذا با اسلام مشکلی ندارد اگر حوزه های علمیه و اگر جامعه روحانیت اعم از خواهران و برادران این ماهیت انقلابی را نداشته باشندروحانی نیستند انقلابی بودن در ذات و در هویت ما روحانیون نهفته است یعنی نمی شود طلبه و روحانی را تصور کرد که انقلابی نباشد عزیزان همان گونه که اصل انقلاب آغاز ش و شروعش از روحانیت بوده است از حوزه های علمیه بوده است با محوریت حوزه های علمیه شروع شده است تداوم و صیانت آن نیز با محوریت حوزه های علمیه و روحانیت است آن استراتژی که گفتم دشمن دارد آن زمانی محقق می شود که ما در یک مقطعی از زمان خدا ی نکرده حوزه هایی را داشته باشیم و روحانیونی داشته باشیم که انقلابی نباشند کار نظام تمام است روحانی انقلابی قلب تپنده اسلام و دژ صیانت از آرمان های اسلام است من چند شاخص برای حوزه های انقلابی عرض می کنم مهمترین شاخص حوزه های انقلابی این است که باید سیاسی باشد سیاسی بودن یعنی اینکه یک طلبه و روحانی اهل تحلیل باشد تحلیل دقیق و روشنی از جریانات سیاسی و تحولات سیاسی داشته باشد فرمود« العالم بزمانه » ما زمانی کلاه سرمان نمی رود که عالم به زمان باشیم که اهل تحلیل باشیم در وقت خود بتوانیم موضع گیری کنیم در صحنه حاضر باشیم جریانات مدافع انقلاب و و مخالف انقلاب را بتوانیم بشناسیم و لذا سیاست ما عین دیانت ما است وجود مقدس پیامبر خود سیاست مدار ترین شخص بوده است .دومین شاخصه این است که حوزه ها باید محل اخلاق و معنویت باشد سر لوحه زندگی هر انقلابی باید تقوا باشد یک انسان انقلابی اتفاقا باید انسان متقی باشد انسان انقلابی باید مبانی انقلاب را بشناسد مبانی انقلاب ما دینداری ريا، خود سازی انسان سازی ، عدالت است مبانی انقلاب ما این است که ما اسلام ناب داریم مبانی انقلاب ما حمایت از مظلوم است یکی از ویژگی های روحانیت این است که باید متوجه دشمن شود باید دشمن شناس باشد سی و هشت سال این دشمنان ساعتی از دشمنی با ایران دست نکشیدند .و لذا یک انقلابی و روحانیت باید دشمن را بشناسد و دشمن را توهم نداند یک واقعیت عینی و آشکاری در زندگی روزانه خود بداند انسان روحانی و انقلابی باید وظیفه خود را بشناسد و به آن عمل کند وظیفه تلاش و کوشش است وظیفه این است که از نظر علمی خود را مسلح کند به علوم روز مسلح بشود به پاسخ به شبهات و متعهد به وحدت کلمه باشدو یکی دیگر از ویژگی های روحانی و انقلابی این است که ارتباط خود را با مردم حفظ کند ما اگر مردم را نداشته باشیم هیچ چیز نداریم قوام روحانیت به تعامل با مردم است . انقلابی گری این است اینکه مقام معظم رهبری این همه تاکید می کند بر انقلابی گری ، انقلابی ماندن ، انقلابی عمل کردن و اینکه حوزه ها باید انقلابی باشند علتش همین است و وقتی که من انقلابی باشم و انقلابی فکر کنم از تمام نظام سلطه ترسی ندارم .

دیدار با خانواده شهدا

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 20/11/95 جمعی از طلاب ریحانه النبی (س) با حضور در منزل خانواده شهید بابا مراد میری دیدار و یاد و خاطره آنان را گرامی داشتند .

سر کار خانم کبودی در این دیدار معنوی گفت امروز جامعه اسلامی و همه کسانی که در آن با آسایش و آرامش زندگی می کنند مرهون خون پاک هزاران شهید است که در دفاع از ارزشهای اسلامی جانفشانی کردند

و سر کار خانم یاوری افزود که این خانواده ها مایه افتخار جامعه و میراث داران انقلاب اسلامی و سرمایه معنوی کشور به به شمار می روند و خدمت به آنها افتخار بسیار بزرگی است و هر چه در راه تکریم خانواده های معظم شهدا تلاش شود کم است

و در پایان نیز با اهداء هدایایی از مجاهدت ها و تلاش های این عزیزان تجلیل شد .

شهادت حضرت زهرا (س)

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 23/11/95 در صبحگاه این حوزه مراسمی با مداحی و سخنرانی سر کار خانم خزایی به مناسبت سوگواری وایام  فاطمیه برگزار گردید .

ایشان در ابتدا بیان داشتند که وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا (س) یکی از درخشان ترین چهره های والای انسانی و نمونه کامل خلقت پروردگار در قالب زن قرآن درباره حضرت صدیقه طاهره می باشد . پیروی از چنین شاهکار آفرینش در برگیرنده سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت است . خداوند در قرآن می فرماید: « انا اعطیناک الکوثر » کلمه ای بالاتر از کوثر نیست در دنیایی که زن را شر مطلق و عنصر فریب و گناه می دانستند ،  خداوند می فرماید ما به تو کوثر عطا کردیم . پیامبر اکرم (ص) می فرماید : فاطمه نه تنها خیر است بلکه کوثر است یعنی خیر وسیع یک دنیا خیر. پیامبر اکرم (ص) می فرماید : من نام دخترم را فاطمه گذاشتم زیرا : « انی سمیت ابنتی فاطمه لان الله عزوجل فطمها و فطم من احبها من النار » خداوند عزوجل فاطمه علیهاالسلام و هر کس که او را دوست دارد از آتش دوزخ دور نگه داشت

چگونه زیستن و معاشرت کردن با همسر  و فرزندان و سامان بخشیدن به امور خانه و خانواده که در حیات طیبه حضرت زهرا (س) بود ، به عنوان الگوی خانواده ها خانه و خانواده او را به عنوان یک « خانواده الگو » مطرح ساخته است . آن حضرت آیین خانه داری و همسر داری را به خوبی مراعات می کرد . در زندگی واقعا شریک و همراه و همراز همسرش امیر المومنین (ع) بود . گاهی در زندگی به علت وضعیت دوران و شرایط تنگنای اقتصادی حاکم بر مسلمانان و آن حضرت  ، غذایی نبود و کودکان و خود آن بانو گرسنه بودند اما فاطمه زهرا (س) چیزی به حضرت علی (ع) نمی گفت و از او درخواستی نمی کرد حتی به پیامبر خدا هم در این مورد سخنی نمی گفت بیم آن داشت که همسرش نتواند خواسته اورا بر آورد و تامین کند و شرمنده شود تا این حد مراعات مالی شوهر و پرهیز از «درخواست » تنها از آن حضرت بر می آمد که همسر و همتای کسی همچون علی (ع) است. مشارکت در کارهای خانه جلوه دیگری از رفتار آن خانواده الگو بود . گاهی در اثر کار بسیار دست هایش تاول می زد لباس هایش غبار آلود می شد و بر لباسش دود و خاکستر می نشست . کارها بین حضرت علی (ع) و فاطمه (س) تقسیم شده بود آوردن آب و تهیه هیزم و کارهای خارج از خانه بر عهده علی (ع) بود و درست کردن آرد و خمیر و پختن نان و کارهای داخل خانه با فاطمه (س)  بود حضرت زهرا (س) از اینگونه تقسیم کار بسیار خرسند بود چرا که از برخورد و روبه رو شدن با نامحرم در بیرون دور بود . این نکته درسی برای تقویت عفاف و پاکی زنان ما در جامعه اسلامی است .

حضرت زهرا در تمام نه سالی که با حضرت علی (ع) زندگی کرد همسری نمونه بود که به تمام وظایف همسری خود عمل می کرد و هیچ گاه علی را آزرده خاطر نکرد . هرگز سخن خود را بر گفته او برتر ندانست و همواره همسری مطیع و دلسوز بود در جواب امیر مومنان که پرسید : فاطمه جان چرا نگفتی چیزی در خانه نیست تا فراهم کنم ؟ گفت : علی جان من از پروردگارم حیا می کنم چیزی را که تو به فراهم کردن آن توان نداری از تو بخواهم .

روزی حضرت فاطمه زهرا علیها السلام نزد رسول خدارفت و تقاضای خدمت کاری کرد . پیامبر در پاسخ او فرمود : به جای خادم هدیه ای به تو می دهم که از همه دنیا ارزشمند تر است هنگامی که برای خواب آماده شدی سی و چهار مرتبه الله اکبر و سی و سه بار الحمد الله و سی و سه بار سبحان الله بگو از آن روز فاطمه همیشه این ذکر را تکرار می کرد و این ذکر به نام تسبیحات حضرت زهرا (س) شهرت یافت تاثیر این ذکر به حدی است که امام باقر (ع)  فرمود :  « خداوند در حمد و ستایش به چیزی برتر از تسبیح فاطمه (ع) عبادت نشده است »

شیوه های تربیت فرزند

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 20/11/95  کارگاه آموزشی با موضوع شیوه های تربیت فرزندان  با حضور حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای سلطانی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

ایشان بیان داشتند که اگر من بتوانم مخاطبم را درک کنم موفقم حالا چگونه می توانم درکش کنم توجه به مخاطب اینگونه است آیا مخاطب من زیر هفت ساله بالای هفت سال تا چهارده ساله یا چهارده تا بیست ویک ساله کدام یکی از اینها ست . برای زیر هفت سال مفاهیم انتزاعی را نمی فهمند مثل خدا مثل شیطان را نمی فهمند به همین دلیل بچه ها در هفت سال اول خود پندار هستند یعنی پدر و مادر و متربی خودش را به نام خدا می بیند حالا اگر این پدر و مادر در نوع بیانشان نوع پوششان نوع فکرشان یک فکر مهربان نباشد رحمانیت و رحیمیت در آن نباشد بچه نسبت به خدا بد بین می شود و بچه ها در هفت سال اول یک ویژگی دارند و آن تقلید است حالا که تقلید می کنند من چگونه باید با او تعامل داشته باشم دیدید وقتی می ایستید برای نماز بچه هم با شما نماز می خواند وقتی چادر می پوشید او هم چادر می پوشد این دارد تقلید می کند منتها در این تقلید من باید خیلی مراقب باشم طوری رفتار کنم که او زیباترین کارها را برای خودش بر گزیند بعد خداوند در قرآن می فرماید :« لیبلوکم ایکم احسن عملا » یعنی بچه در ذهنش نقش می بندد که مادر وقتی که به نماز می ایستد چگونه ایستاده پس چون هفت سال اول انسان پندار هستند من باید رفتار انسانی داشته باشم یعنی هرگونه رفتار کردی با تو رفتار می شود در این هفت سال اول بچه یک ویژگی دیگری هم دارد و آن همانند سازی است یعنی به کوچه می رود از بچه ها فحش یاد می گیرد بعد در خانه به پدر و مادر می گوید حالا آمد در خانه این حرف را زد اگر والدین نسبت به آن هر گونه عکس العملی نشان بدهند باعث ثبات آن واژه در شخصیت آن بچه می شوند . دین بیان می کند در قبال این اعمال ناشایستی که بچه ها انجام می دهند اولین اقدام، اقدام نکردن است حتی در جامعه که در دین به آن تغافل می گویند شتر دیدی ندیدی !حتی اگر بچه شب ادراری داشته باشد اگر به او نگاه کردی ، تاییدش کردی اگر لبخند بزنید ،تاییدش کردید تشر بزنید ، تاییدش کردید نصیحت کردید ، تاییدش کردید . شتر دیدی ندیدی خود به خود شب ادراری او ترک می شود اما اگر تشر زدی دیگه بچه تا یک ماه نمی تواند خودش را کنترل کند . این تغافل برای بچه های هفت تا چهارده سال و حتی برای بچه های تا بیست و یک سال هم هست مثلا اگر خدای نکرده دیدید بچه تون سیگار کشید یا دخترتان گوشی را برداشته با یک پسر صحبت می کند اگر عکس العمل نشان دادید باعث می شود که بگوید خوب حالا که مادر دید بزار راحت باشم ولی دین می گوید شتر دیدی ندیدی از باب این هست که وقتی شما این کار را انجام دادید آن ابهت مربی در ذهن مخاطب باقی می ماند نکته بعد بیان می کند اگر بخواهد آن کار راتکرار کند و ثانیا می داند که این کار اشتباه است در این صورت باید تنبیه کرد اگر تغافل اثر نداشت به صورت غیر مستقیم او را متوجه کنید مثلا بچه شما بدون وضو می خواهد نماز بخواند به او بگویید ما که وضو داریم.، حالا یک بار دیگر دسته جمعی وضو بگیریم و در مرحله سوم به صورت مستقیم به او بگویید . حتی برای بچه که یک کار اشتباهی کرده مثلا دروغ گفته اول تغافل بعد به صورت غیر مستقیم « مثلا بسم الله الرحمن الرحیم اتل متل توتوله دو تا آدم کوتوله با هم می رفتن کوچه با همدیگه می خوندن من راست می گم همیشه دروغ سرم نمیشه » ببینید شما غیر مستقیم دارید به او می گویید که دروغ نگو ولی در غالب شعر می گویید . حالا من یاد گرفتم دروغ نگویم جایگزینش چیه ؟ سوره توحید را به او یاد بدهید « بسم الله الرحمن الرحیم  چشمه با قل قل نوشت قل هوالله احد دانه ای از زیر سنگ گفت الله الصمد دانه بوی گل گرفت زیر آن سنگ کبود لم یلد تکرار شد بر لب زاینده رود هان قرآن چشمه ای ست از خدای اطلسی قل قل آن جاری است در میان جزء سی » پس خیلی راحت می شود یادمان باشه اگر از مخاطبمان چیزی گرفتیم باید جایگزین به او ارائه بدهیم .و در مرحله سوم گفتیم که به صورت مستقیم عمل کنیم و بزرگترین اشتباه والدین این است که برای بچه گوشی می خرند اولین آسیبش این است که شما یک فضای خلوت برای بچتون فراهم کردید که در این فضای خلوتی که ایجاد شده اینها مسابقه در داشتن کلیپ های متفاوت می گذارند . و اصولا رو گوشیاشون کد می گذارند و من و شما پدر و مادر هم نمیتوانیم بازش کنیم ما باید قدم به قدم جلو بریم اگر مادر در خانه به شوهر اعتماد نداشته باشد و گوشیشو دائما چک کند بچه ها از کنترلش خارج می شوند ما باید فضایی را بسازیم که اعضا خانواده به هم اعتماد داشته باشند چه زمانی می توانند اعتماد داشته باشند ؟ زمانی که پدر و مادر ارتباط قشنگ و صمیمی را با بچه هایشان داشته باشند . چقدر برای بچه هایتان وقت می گذارید و پای حرف دل آنها می نشینید .؟ چون این ارتباطه نیست پشتبندش اعتماد نیست به همین دلیل دخترمان یا پسرمان به سن بلوغ می رسد این جریان بلوغ را به جای اینکه به مادر بگوید به دوستش می گوید او هم به انحراف می کشاند . پس من اولین کاری که باید داشته باشم این است که با بچه و متربی خودم ارتباط داشته باشم .کتاب بهشت خانواده را بگیرید و در جهاز دختر تان قرار بدهید .و برای خودتان کتاب زنان سازگار را بگیرید و مطالعه کنید .خواهرا ن الان من و شما مبلغ دین هستیم و مردم همه حرکات ما را زیر نظر دارند . « و کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم » است . چرا امروزه بچه های طلبه ها نسبت به دین کم رغبت نسبت به مسجد بی رغبت هستند علتش این است که من آمرانه ورود پیدا کردم من اصلا به نیازهای بچه ام توجه نکرده ام این لیوان اگر خالی باشد توش همه چیز می شود بریزید ولی اگر پر باشد در آن چیزی نمی شود بریزید .و نکته آخر اینکه بچه ها نیاز به نظارت دارند و به دخالت نیاز ندارند .

ولادت حضرت زینب (س)

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 16/11/95 جلسه ای با سخنرانی سرکار خانم کبودی به مناسبت ولادت با سعادت حضرت زینب (س) در این حوزه مبارکه بر گزار گردید

ایشان ضمن تبریک ولادت حضرت زینب (س) و  روز پرستار  بیان داشتند که حضرت  زینب کبری  (س) روز پنجم جمادی الاول سال 5 یا 6 هجرت در مدینه چشم به جهان گشود خبر تولد نوزاد عزیز به گوش رسول خدا رسید رسول خدا برای دیدار او به منزل دخترش حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و به دختر خود فاطمه (س) فرمود : دخترم  ، فاطمه جان دخترت را برایم بیاور تا او را ببینم .  فاطمه (س) دختر را به پدر بزرگوارش داد پیامبر (ص) فرزند دلبند زهرا را در آغوش کشید و شروع به اشک ریختن کرد فاطمه (ص) متوجه این صحنه شد و از پدر پرسید : پدرم چرا گریه می کنی ؟ رسول خدا فرمود : گریه ام به این علت است که پس از مرگ من و تو این دختر دوست داشتنی من سرنوشت غم باری خواهد داشت و چه مصیبت های بزرگی را به خاطر رضای خداوند با آغوش باز استقبال می کند.روایت شده است که بعد از ولادت حضرت زینب (س) حسین (ع ) که در آن هنگام کودک سه یا چهار ساله بود به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد : خداوند به من خواهری عطا کرده است . پیامبر با شنیدن این سخن منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت حسین (ع) پرسید برای چه اندوهگین و گریان شدی ؟ پیامبر(ص) فرمود : ای نور چشمم راز آن به زودی برایت آشکار می شود .

از القاب حضرت زینب یکی زینب کبری است این لقب برای مشخص شدن و تمییز دادن او از سایر خواهرانش بود . ب) الصدیقه الصغری چون صدیقه لقب مبارک مادرش زهرای مرضیه (س) است و از سویی شباهت های بیشماری میان مادر و دختر وجود داشت لذا حضرت زینب را صدیقه صغری ملقب کردند ج) عقیله بنی هاشم : عقیله به معنای بانویی است که در قومش از کرامت و ارجمندی ویژه ای برخوردار است و در خانه اش عزت و محبت فوق العاده ای داشته باشد . و از دیگر لقب های آن بزرگوار موثقه عارفه ، عالمه غیر معلمه ، عابده آل علی ، فاضله و کامله است .
 عفت و پاكدامنی، برازنده ترین زینت زنان است و گرانقیمت ترین چیزی است كه یك فرد می تواند به آن ستوده شود. یكی از درس های عاشورا، همین درس عفت و پاكدامنی است. مهمترین و حساس ترین بخش زندگی حضرت زینب (س)  سفر تاریخی اش به كربلا و متعاقب آن اسارت مظلومانه اش است كه از این جهت شاید سهم او در نهضت حسین بیشتر از نقش امام حسین (ع) باشد. چون علاوه بر مصیبت هایی كه آن دو به طور مشترك متحمل شده اند، داغ از دست دادن برادری چون حسین بن علی (ع) و همچنین رنج سفر و مشكلات اسارت، سرپرستی بیماران و كودكان داغدار و زنان و… را زینب (س) به تنهایی به دوش كشید..

 حضرت زینب كبری (س) ، هم مادر شهید، هم فرزند شهید، هم خواهر شهید و هم عمه شهید است. این ویژگی ها را در كمتر كسی می توان یافت. او حتی در برهه ای از زمان، یعنی پس از شهادت امام حسین (ع)، به دلیل بیماری امام سجاد (ع) و وظیفه سنگین هدایت، رهبری و مدیریت كاروان اسرا را نیز به دوش كشید و با سربلندی این بار سنگین را به مقصد رساند

سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود 
كربلا در كربلا می ماند اگر زینب نبود.

 پیام رسانی و افشاگری از اهداف اصلی نهضت عاشورا بوده است كه بر این مطلب شواهد و قرائن عدیده ای وجود دارد، زینب(س) و همراهان، تعمداً در مقابل مردم اقدام به سخنرانی، سوگواری و مرثیه خوانی می كردند تا عواطف آنها تحریك شود و با برشمردن آنچه بر آنان و مردانشان گذشته، مردم را علیه طاغوت بشورانند. از این رو اسیران اهل بیت (ع)  و در رأس آنان زینب(س) دختر حضرت  علی(ع)، با طرح و نقشه قبلی،از هر  فرصتی برای تحقق این هدف مقدس استفاده می كردند .

 

نمایشگاه عکس

 

به مناسبت دهه فجر نمایشگاه عکس و کتاب در این حوزه برگزار گردید .

جلسه دوم کار گروه پذیرش

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 12/11/95 سر کار خانم موسوی مدیر محترم جلسه ای با کادر به منظور جلسه دوم کارگروه پذیرش در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

در این جلسه مدیر محترم حوزه سرکار خانم موسوی جلسه را با تلاوت آیاتی ازقرآن کریم آغاز کردند و بیان داشتند که شروع نیمسال دوم را تبریک عرض می کنم انشاءالله که نیمسال دوم را با یک نشاط مضاعف و تعامل بسیار خوب و سازنده و رابطه بسیار صمیمی همچون گذشته شروع کنیم غرض از تشکیل این جلسه بیان پند نکته است که با همفکری هم راه حل هایی را ارائه دهیم

نکته اول در مورد بحث پذیرش است از سر کار خانم رستمی معاون آموزش وهمکاری شما  عزیزان کمال تشکر را دارم و نهایت توان و نیرویتان را بگذارید که کارتان را به نحو احسنت انجام دهید که انشاءالله شاهد جذب حداکثری باشیم .

نکته دوم اینکه هر کدام از ما در هر کجا که هستیم اولویت اولمان باید بر تکمیل نفس و تهذیب نفس و ساختن باطن به شکل اخلاق الهی و معنوی باشد . و در این راستا نماز اول وقت خواندن ، دعا کردن ، و متوجه خدا بودن در همه حال باطن ما را شکل می دهد . نمی شود یک حوزه ایده آل داشته باشیم در حالی که از این ها غافل باشیم این باید اولویت ما در حوزه باشد که طلبه فقط به دنبال صرف نمره نباشد چرا که این یک آسیب محسوب می شود وظیفه یک طلبه این است که بکوشد با برنامه ریزی دقیق و پرداختن به اولویت ها و با استعانت از خداوند ضمن اصلاح و ارتقای خود از نظر علمی و معنوی پیشرفت و ترقی کند . حوزه دو بال دارد و با هر دو بال است که انسان می تواند رشد و ترقی کند و به سعادت برسد .علم و تقوا دو بال پرواز برای هر طلبه است اگر به هر کدام از این دو کم توجهی شود زیان های فراوانی متوجه طلبه خواهد شد . خیلی باید حواسمان باشد که خدای نکرده حوزه ما به سمتی نرود که فقط با یک بال حرکت کند .

اخلاق دو بعد دارد یکی جوارح و دیگری جوانب است جوارح همان ظاهر انسان است و جوانب باطن و درون انسان است هر چه که در باطن باشد در ظاهر تراوش می کند در مورد وضع ظاهری طلبه باید از نظر لباس و پوشش ساده و تمیز و در عین حال منظم و مرتب باشد طلبه یعنی کسی روحش را چنان پرورش داده که از علایق نفسانی و مادیات دنیا باز داشته و به مرحله تهذیب نفس رسیده است نه اینکه فقط به فکر جسم و ظاهر بدن باشد ما طلبه ها به عنوان الگوی جامعه باید خودمان در حد اعلا باشیم خواهران عزیز ما باید از خودمان شروع کنیم مردم به عمل ما نگاه می کنند ما زمانی می توانیم سخن نافذ داشته باشیم که با عمل خودمان نشان دهیم و با عمل خودمان الگو باشیم و مطمئن باشید که این عمل تاثیر خودش را می گذارد

یاوران نماز دوره

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 14/11/95 دوره یاوران نماز با حضور استاد ارجمند حجه الاسلام و المسلمین حقیقی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .

ایشان بیان داشتند که خدا را شاکریم که خداوند این توفیق را به ما داد که در خدمت شما بزرگواران باشیم و موضوع بحث ما بیشتر محتوایی است بیشتر می خواهیم نماز را بشناسیم نماز شناسی در متون دینی در قران و روایات که ما انشاء الله سعی می کنیم که بحثمان را این طور پیش ببریم که چرا نماز و این موضوع را تبیین می کنیم و هدف از خلقت چه چیزی است  ؟ گم شده بشر چه چیزی است و چگونه به آن گم شده دست پیدا می کند ؟ که همان آرامش باشد . چرا نماز می خوانیم و به آرامش نمی رسیم عیب کار کجا است ؟ می خواهیم اینجا در این قسمت نماز جامعه را آسیب شناسی کنیم، که نماز نماز گزاران جامعه ما چه مشکلاتی دارند در این راستا دو مشکل را بررسی می کنیم و در پاسخ این دو مشکل به اهمیت و تکمیل نماز می پردازیم و در ادامه به آثار نماز در قرآن و آثار ترک نماز باز در قرآن آیاتی خدمتتان تقدیم می کنیم و اگر وقت شد درباره آثار نماز و اینکه ما چه وظیفه ای در قبال نماز داریم و مباحثی راجع به خانواده مطرح می کنیم . درباره هدف از خلقت در قرآن خداوند در آیه 56 سوره ذاریات می فرماید :  « ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون » خلقت جن و انس برای عبادت است پس هدف از خلقت عبادت است . حال عبادت کنیم که چه بشود ؟  بندگی چه فایده ای دارد ؟ در قرآن آیه 21سوره بقره خداوند می فرماید : « یا ایها الناس اعبدوا ربکم  الذی خلقکم لعلکم تتقون » خطاب به همه مردم و همه انسانها است عبادت کنید خدا را و بنده خدا باشید . چشم ما آبش شور است و همین شوری چشم باعث محافظت از پیه چشم می شود . یا این فنر چشم ما و این باز و بسته بودن چشم ما همه نشان از بزرگی خداوند است . ما در این الذی خلقکم خدا فکر نکردیم که ما کی هستیم پس من باید بنده آن کسی باشم که مرا خلق کرده است . حالا خدایا شناختم که مرا خلق کردی حالا چی می شود می فرماید لعلکم تتقون پس فلسفه خلقت جن و انس عبادت و و بندگی خدا است من باید بنده کسی باشم که مرا خلق کرده است و با این عبادت و بندگی کنترلی بدست می آورد که در چار چوب آن خودش را کنترل می کند تقوا خود کنترلی است تقوا یعنی پرهیزگاری و شما پرهیز می کنید تا سالم بمانید . در عالم خلقت بخواهیم سالم بمانیم باید مسیر عبادت را بگذرانیم .چون خداوند متعال توانسته یک موجود خلق کند یک عالم و دانشمندی که علم دارد و دیگران از علم او بهره می برند این خوب است نه اینکه علمش را نگه دارد خداوند متعال چون می توانسته موجودی را خلق کند که صفات متضاد داشته باشد و با همین صفات متضاد به کمال برسد و خلق کرده و این دنیا دنیای تضاد ها است دنیای اختلافات است دنیا از دنی می آید یعنی پست یک موجودی خلق می کند که تجلی صفات خودش باشد وقتی می گویند تقوا داشته باشید یعنی از آن صفات متضاد بتواند به کمال برسد .

خداوند در قرآن در آیه 200 می فرماید : « اتقوا الله لعلکم تفلحون » پس هدف خلقت  عبادت است و عبادت تقوا می آورد و تقوا باعث فلاح و رستگاری می شود فلاح در لغت به معنای شکستن است آهن به آهن شکافته می شود و به آن فلاح می گویند و در اصطلاح قرآنی رستگاری به نوعی رسیدن به سعادت و خوشبختی است آرزوی یک انسان همین سعادت و خوشبختی است این سعادت و خوشبختی چگونه حاصل می شود فلاح در فرمایش امام صادق
(ع) در بحار الانوار در تفسیر « اولئک هم المفلحون » المفلحون را این طور تفسیر می کند فلاح یعنی نجات دوری از تمام شرور و بدی ها  و واژه ظفر یعنی فوز و رسیدن به تمام خیرات و خوبیها و سعادت و خوشبختی است

چند درصد از نماز خوان ها گناه می کنند؟ اگر نماز نمی خواندند چه کاری می کردند ؟. باید با نماز در دنیا مکتب تربیتی درست کرد باید بین خوف و رجا زندگی کنیم بترسیم که مبادا آلوده شویم کسی که نماز نمی خواند یار شیطان است شیطان با عبد بودن ما مشکل دارد . شیطان روی انسان های نماز خوان سرمایه گذاری می کنند شیطان قسم خورده و در رگ های ما در جریان است و لذا بحث عبودیت و تقوا پیش می آید اگر کسی به دستورات الهی عمل نکرد و بنده خودش شد پس بنده شیطان ها و  طاغوت ها است .

نماز حلقه وصل انسان به خداوند است در ذات خداوند تفکر نکنید . خدا نماز را برای رسیدن به بینهایت قرار داده است و اوج آن در سجده است نیاز اساسی انسان امنیت روح است که خداوند در قرآن در آیه 28 سوره رعد می فرماید : الا  بذکر الله تطمئن القلوب » با یاد خدا دلها آرام می گیرد .  از مصادیق ذکر خدا یکی صلاه دوم قرآن و سوم ائمه معصومین (ع) است

چرا نماز می خوانیم و لی آن حس آرامش در ما نیست ؟ چون نماز های ما مشکل دارد نمازهای ما برای ما مهم نیست و کارها را بر نماز مقدم می کنیم .دلیل دوم اینکه نمازهای ما ناقص است چون همراه با غفلت است نماز سه شرط دارد 1) . کمال 2) . قبولی 3) . صحت  اگر کمال نباشد نماز قبول است فقط نقص آن این است که آداب نماز را رعایت نکرده ایم دلیل سوم اینکه اکر بنا است که نماز های ما اثر داشته باشد باید یاد خدا استمرار داشته باشد .

شاخص های اهمیت به یک موضوع : 1) رکن باشد « الصلاه عمود الدین » 2) از اولویت برخوردار است نماز جزء اولین ها است 3) محو ریت در همه امور 4) دارای یک خصوصیت ویژه 5) . نماز از بهترین ها است 6) آمار و ارقام نماز 7) حساسیت ویژه دشمن نسبت به نماز 8) گستره اثر بخشی آن

آثار نماز خواندن  در قرآن :

1) یاد انسان از خدا « اقم الصلوه لذکری » 14 /  طه

 2) یاد خدا از انسان 45/عنکبوت

3) آرامش و اطمینان 28/رعد « الا بذکر الله تطمئن القلوب »

4) نهی از فحشا و منکر « ان الصلوه تنهی عن الفحشا و المنکر »

5) فلاح و رستگاری « قد افلح المومنون » 1و2 /مومنون

عواقب ترک نماز در قرآن :

1)      کور محشور شدن در قیامت آیه 124/طه

2)      عذاب شدید  127 / طه

3)      سختی در جان دادن  آیه 26-31 /قیامت

4)      همنشین شیطان آیه 36 /زخرف

 

 

آزمون مشاوره

 

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) آزمون عملی مشاوره هم اکنون  در مورخه 7/5/95 در این حوزه مبارکه در حال برگزاری می باشد .

مراسم استقبال از پیکر پاک شهدا

 

 

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 5/11/95 همزمان با ورود پیکر پاک شهدای انقلاب اسلامی به شهر سنندج مدیر محترم حوزه ریحانه النبی (س)  و کادر و  طلاب این  حوزه مبارکه برای استقبال از  این شهدا ی گرانقدر دراین مراسم معنوی حضور داشتند

شهدا خوش آمدید عطر نفس های ملکوتی شما نه تنها سنندج بلکه سراسر ایران را معطر نمود و به احترام مظلومیتی که داشتید و شرافتی که به مسلمانان جهان دادید باران سیل آسای اشک از دیدگان جاری شد روزی که می رفتید پدران و مادرانتان شما را از زیر قرآن عبور داده اند پشت سرتان آب پاشیده اند و بر سر سجاده های عشق دعایتان کرده اند اما آیا امروز پدر و مادرانتان زنده هستند تا پس از دهه ها انتظار بازگشتتان را نظاره گر باشند ؟ خوش به حال پدر و مادرانی که با بازگشت شهدایشان آرزو به گور نمی شوند و خدا رحمت کند آن پدر و مادرانی که با حسرت بازگشت و دیدار فرزندانشان سر به تیره تراب گذا شته اند

صلوات و سلام خدا بر شهیدان عزیز که مشعل توحید را با ایثار خود بر فراز میهن اسلامی برافروختند. سلام بر دستهای بسته و پیکرهای ستم دیده شما و سلام بر ارواح طیبه و به رضوان الهی، بال گشوده ی شما. سلام بر شما که بار دیگر فضای زندگی را معطّر و جان زندگان را سیراب کردید. و سپاس بی پایان پروردگار حکیم و مهربان را که در لحظه های نیاز این ملّت خداجوی و خداباور، بشارتهای تردید ناپذیر را بر دلهای بیدار نازل می فرماید و غبارها را می زداید. و سلام بر شما ملّت بزرگ، وفادار، آگاه و مسئولیت پذیر که خطاب لطیف الهی را به درستی می شناسید و می نوشید و پاسخ می گویید. حضور پرمضمون امروز شما در تشییع این دردانه های به میهن بازگشته یکی از به یادماندنی ترین حوادث انقلاب است. رحمت خدا بر شما.
و سپاس بی حد از خدای مالک دلها و سلام بی پایان بر حضرت بقیه الله روحی فداه که صاحب این ثروت عظیم است.…(مقام معظم رهبری مدظله عالی)

 

مراسم استقبال از پیکر پاک شهدا

 

 

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 5/11/95 همزمان با ورود پیکر پاک شهدای انقلاب اسلامی به شهر سنندج مدیر محترم حوزه ریحانه النبی (س)  و کادر و  طلاب این  حوزه مبارکه برای استقبال از  این شهدا ی گرانقدر دراین مراسم معنوی حضور داشتند

شهدا خوش آمدید عطر نفس های ملکوتی شما نه تنها سنندج بلکه سراسر ایران را معطر نمود و به احترام مظلومیتی که داشتید و شرافتی که به مسلمانان جهان دادید باران سیل آسای اشک از دیدگان جاری شد روزی که می رفتید پدران و مادرانتان شما را از زیر قرآن عبور داده اند پشت سرتان آب پاشیده اند و بر سر سجاده های عشق دعایتان کرده اند اما آیا امروز پدر و مادرانتان زنده هستند تا پس از دهه ها انتظار بازگشتتان را نظاره گر باشند ؟ خوش به حال پدر و مادرانی که با بازگشت شهدایشان آرزو به گور نمی شوند و خدا رحمت کند آن پدر و مادرانی که با حسرت بازگشت و دیدار فرزندانشان سر به تیره تراب گذا شته اند

صلوات و سلام خدا بر شهیدان عزیز که مشعل توحید را با ایثار خود بر فراز میهن اسلامی برافروختند. سلام بر دستهای بسته و پیکرهای ستم دیده شما و سلام بر ارواح طیبه و به رضوان الهی، بال گشوده ی شما. سلام بر شما که بار دیگر فضای زندگی را معطّر و جان زندگان را سیراب کردید. و سپاس بی پایان پروردگار حکیم و مهربان را که در لحظه های نیاز این ملّت خداجوی و خداباور، بشارتهای تردید ناپذیر را بر دلهای بیدار نازل می فرماید و غبارها را می زداید. و سلام بر شما ملّت بزرگ، وفادار، آگاه و مسئولیت پذیر که خطاب لطیف الهی را به درستی می شناسید و می نوشید و پاسخ می گویید. حضور پرمضمون امروز شما در تشییع این دردانه های به میهن بازگشته یکی از به یادماندنی ترین حوادث انقلاب است. رحمت خدا بر شما.
و سپاس بی حد از خدای مالک دلها و سلام بی پایان بر حضرت بقیه الله روحی فداه که صاحب این ثروت عظیم است.…(مقام معظم رهبری مدظله عالی)

 

مراسم استقبال از پیکر پاک شهدا

 

 

بسمه تعالی

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 5/11/95 همزمان با ورود پیکر پاک شهدای انقلاب اسلامی به شهر سنندج مدیر محترم حوزه ریحانه النبی (س)  و کادر و  طلاب این  حوزه مبارکه برای استقبال از  این شهدا ی گرانقدر دراین مراسم معنوی حضور داشتند

شهدا خوش آمدید عطر نفس های ملکوتی شما نه تنها سنندج بلکه سراسر ایران را معطر نمود و به احترام مظلومیتی که داشتید و شرافتی که به مسلمانان جهان دادید باران سیل آسای اشک از دیدگان جاری شد روزی که می رفتید پدران و مادرانتان شما را از زیر قرآن عبور داده اند پشت سرتان آب پاشیده اند و بر سر سجاده های عشق دعایتان کرده اند اما آیا امروز پدر و مادرانتان زنده هستند تا پس از دهه ها انتظار بازگشتتان را نظاره گر باشند ؟ خوش به حال پدر و مادرانی که با بازگشت شهدایشان آرزو به گور نمی شوند و خدا رحمت کند آن پدر و مادرانی که با حسرت بازگشت و دیدار فرزندانشان سر به تیره تراب گذا شته اند

صلوات و سلام خدا بر شهیدان عزیز که مشعل توحید را با ایثار خود بر فراز میهن اسلامی برافروختند. سلام بر دستهای بسته و پیکرهای ستم دیده شما و سلام بر ارواح طیبه و به رضوان الهی، بال گشوده ی شما. سلام بر شما که بار دیگر فضای زندگی را معطّر و جان زندگان را سیراب کردید. و سپاس بی پایان پروردگار حکیم و مهربان را که در لحظه های نیاز این ملّت خداجوی و خداباور، بشارتهای تردید ناپذیر را بر دلهای بیدار نازل می فرماید و غبارها را می زداید. و سلام بر شما ملّت بزرگ، وفادار، آگاه و مسئولیت پذیر که خطاب لطیف الهی را به درستی می شناسید و می نوشید و پاسخ می گویید. حضور پرمضمون امروز شما در تشییع این دردانه های به میهن بازگشته یکی از به یادماندنی ترین حوادث انقلاب است. رحمت خدا بر شما.
و سپاس بی حد از خدای مالک دلها و سلام بی پایان بر حضرت بقیه الله روحی فداه که صاحب این ثروت عظیم است.…(مقام معظم رهبری مدظله عالی)

 

مراسم ارتحال عالم ربانی آیت الله شرعی

بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) مراسم ارتحال عالم مجاهد آیت الله شرعی (ره) در تاریخ 15/10/95 با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای درویشی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان در ابتدا بیان داشتند که عرض ادب و احترام خدمت خواهران محترمه دعای وجود حضرت را با هم می خوانیم در ابتدا قرائت دعای وجودحضرت به خاطر اینکه یکی از سربازان ایشان دار فانی را وداع گفته اند بدون اغراق ایشان یک عالم فرهیخته بودند یک مجاهدخستگی ناپذیر یک مجاهد نترس ایشان یکی از یاران امام بودند مثل شهید بهشتی و شهید مطهری و بارها مورد شکنجه قرار گرفتند ولی هیچ وقت دست از تلاش بر نداشتند. خودشان دستگاه چاپ می گیرند و اعلامیه ها را پخش می کنند و بعد همراه با شهید بهشتی دستگیر می شوند بعد از انقلاب هم نماینده شورای اسلامی مردم قم بودند و عضو شورای مدرسین حوزه علمیه قم بودند . اگر شما خواهران الان به عنوان یک طلبه مشغول تحصیل هستید به خاطر نگاه والای این عزیزان بوده است ایشان دانشگاه فاطمیه ی قم را تاسیس کردند و دانشگاه علوم پزشکی فاطمه ی قم را راه اندازی کرده اند ایشان ابو شهید هستند زمانی که انقلاب احتیاج داشت که خون داده شود فرزند ان عزیزش را نثار انقلاب می کنند حال چرا ما از این بزرگان باید پاسداشت داشته باشیم چرا ما ایام شهادت ائمه (ع) مراسم می گیریم آنها که به مراسمات ما نیازی ندارند این کارها به نفع خودمان است اینکه امیر المومنین علی (ع) در جنگ خندق ضربت شمشیر را می زنند اگر این کار را نمی کرد اسلامی نبود حوزه ای نبود واین نشان از شجاعت و اخلاص امیر المومنین (ع) است . در واقع این ما هستیم که به آنها احتیاج داریم در واقع ما باید از اینها الگو برداری کنیم و آنها را به عنوان یک الگو ی امروزی می توانیم برای خود بدانیم پس ما باید فرق بگذاریم بین کسی که در مکتب قرآن بزرگ شده است . لازم است که زندگی نامه آنها را بررسی کنیم و از آنها درس بگیریم پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: « فضل العالم علی العابد بتسعین درجه بین کل درجتین حضر الفرس سبعین عاما : و ذالک ان الشیطان بضع البدعه للناس فیبصر ها العالم فینهی عنها و العابد مقبل علی عبادته لا یتوجه لها و لا یعرفها » برتری عالم بر عابد بر هفتاد درجه استکه فاصله هر درجه از دیگری به اندازه ای است که یک اسب هفتاد سال بدود علت آن برتری آن است که شیطان در میان مردم بدعتی می گذارد و دانشمند به آن پی می برد و مردم را از آن نهی می کند اما عابد سرگرم عبادت خود است و به بدعت نه توجهی دارد و نه آن را می شناسد . عابد کسی است که راه را یافته است ولی فقط می تواند گلیم خود را از آب بکشد ولی عالم کسی است که راه را یافته و بعد با توجه به دانایی که دارد دست دیگران را می گیرد و می تواند آنها را رشد دهد .
روایتی از پیامبر (ص) فردای قیامت فردی می آید حسنات او طبقه طبقه مثل ابر روی هم یا کوههای سر به فلک کشیده است . فرد می گوید خدایا من این همه کار را نکرده ام . خداوند می فرماید : این علمی که داشتی و بعد از تو دیگران از آن علم پیروی کردند . همین که آیت الله شرعی 23(ره) سال زجر کشیده اند همان موقع درخت علم را کاشته اند و این درخت شاخ و برگ می دهد میوه می دهد انشاءلله ما از میوه های شیرین باشیم زمانی که یکی مثل آیت الله شرعی پایه حوزه های علمیه را بنیان کرده اند شماها به عنوان میوه های حوزه هستید
ایشان در ادامه بیان کردنددرس بخوانیم که عالم شویم و درس بخوانیم که خودمان چیزی یاد بگیریم نه برای مردم . اگر توانستی درد خودت را درمان کنی درد مردم هم درمان می شود . بنابراین بگوییم خدایا من با تو معامله می کنم به این مکتب می آیم که درس بخوانم .
زندگی دنیا خیلی زود گذر است مسلمان یکی از اصول باورهایش این است که بگوید ما برای بقا آفریده شده ایم اگر این طور زندگی کردیم در آسمانها به بزرگی از او یاد می شود. چرا از آیت الله شرعی تعلم الله یاد می شود ؟ زیرا برای خدا یاد گرفت و برای خدا عمل کرد و برای خدا یاد داد . ایشان در پایان بیان داشتند که خدایا ما را از پیروان حضرت حجت قرار ده ما را عالم عامل قرار ده خدایا ما را عامل به قرآن اهل تفسیر قرار ده . و در پایان زیارت عاشورا جهت شادی روح آن عالم ربانی توسط خواهر کریمی و طلاب قرائت شد

مراسم ارتحال عالم ربانی آیت الله شرعی

بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) مراسم ارتحال عالم مجاهد آیت الله شرعی (ره) در تاریخ 15/10/95 با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای درویشی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان در ابتدا بیان داشتند که عرض ادب و احترام خدمت خواهران محترمه دعای وجود حضرت را با هم می خوانیم در ابتدا قرائت دعای وجودحضرت به خاطر اینکه یکی از سربازان ایشان دار فانی را وداع گفته اند بدون اغراق ایشان یک عالم فرهیخته بودند یک مجاهدخستگی ناپذیر یک مجاهد نترس ایشان یکی از یاران امام بودند مثل شهید بهشتی و شهید مطهری و بارها مورد شکنجه قرار گرفتند ولی هیچ وقت دست از تلاش بر نداشتند. خودشان دستگاه چاپ می گیرند و اعلامیه ها را پخش می کنند و بعد همراه با شهید بهشتی دستگیر می شوند بعد از انقلاب هم نماینده شورای اسلامی مردم قم بودند و عضو شورای مدرسین حوزه علمیه قم بودند . اگر شما خواهران الان به عنوان یک طلبه مشغول تحصیل هستید به خاطر نگاه والای این عزیزان بوده است ایشان دانشگاه فاطمیه ی قم را تاسیس کردند و دانشگاه علوم پزشکی فاطمه ی قم را راه اندازی کرده اند ایشان ابو شهید هستند زمانی که انقلاب احتیاج داشت که خون داده شود فرزند ان عزیزش را نثار انقلاب می کنند حال چرا ما از این بزرگان باید پاسداشت داشته باشیم چرا ما ایام شهادت ائمه (ع) مراسم می گیریم آنها که به مراسمات ما نیازی ندارند این کارها به نفع خودمان است اینکه امیر المومنین علی (ع) در جنگ خندق ضربت شمشیر را می زنند اگر این کار را نمی کرد اسلامی نبود حوزه ای نبود واین نشان از شجاعت و اخلاص امیر المومنین (ع) است . در واقع این ما هستیم که به آنها احتیاج داریم در واقع ما باید از اینها الگو برداری کنیم و آنها را به عنوان یک الگو ی امروزی می توانیم برای خود بدانیم پس ما باید فرق بگذاریم بین کسی که در مکتب قرآن بزرگ شده است . لازم است که زندگی نامه آنها را بررسی کنیم و از آنها درس بگیریم پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: « فضل العالم علی العابد بتسعین درجه بین کل درجتین حضر الفرس سبعین عاما : و ذالک ان الشیطان بضع البدعه للناس فیبصر ها العالم فینهی عنها و العابد مقبل علی عبادته لا یتوجه لها و لا یعرفها » برتری عالم بر عابد بر هفتاد درجه استکه فاصله هر درجه از دیگری به اندازه ای است که یک اسب هفتاد سال بدود علت آن برتری آن است که شیطان در میان مردم بدعتی می گذارد و دانشمند به آن پی می برد و مردم را از آن نهی می کند اما عابد سرگرم عبادت خود است و به بدعت نه توجهی دارد و نه آن را می شناسد . عابد کسی است که راه را یافته است ولی فقط می تواند گلیم خود را از آب بکشد ولی عالم کسی است که راه را یافته و بعد با توجه به دانایی که دارد دست دیگران را می گیرد و می تواند آنها را رشد دهد .
روایتی از پیامبر (ص) فردای قیامت فردی می آید حسنات او طبقه طبقه مثل ابر روی هم یا کوههای سر به فلک کشیده است . فرد می گوید خدایا من این همه کار را نکرده ام . خداوند می فرماید : این علمی که داشتی و بعد از تو دیگران از آن علم پیروی کردند . همین که آیت الله شرعی 23(ره) سال زجر کشیده اند همان موقع درخت علم را کاشته اند و این درخت شاخ و برگ می دهد میوه می دهد انشاءلله ما از میوه های شیرین باشیم زمانی که یکی مثل آیت الله شرعی پایه حوزه های علمیه را بنیان کرده اند شماها به عنوان میوه های حوزه هستید
ایشان در ادامه بیان کردنددرس بخوانیم که عالم شویم و درس بخوانیم که خودمان چیزی یاد بگیریم نه برای مردم . اگر توانستی درد خودت را درمان کنی درد مردم هم درمان می شود . بنابراین بگوییم خدایا من با تو معامله می کنم به این مکتب می آیم که درس بخوانم .
زندگی دنیا خیلی زود گذر است مسلمان یکی از اصول باورهایش این است که بگوید ما برای بقا آفریده شده ایم اگر این طور زندگی کردیم در آسمانها به بزرگی از او یاد می شود. چرا از آیت الله شرعی تعلم الله یاد می شود ؟ زیرا برای خدا یاد گرفت و برای خدا عمل کرد و برای خدا یاد داد . ایشان در پایان بیان داشتند که خدایا ما را از پیروان حضرت حجت قرار ده ما را عالم عامل قرار ده خدایا ما را عامل به قرآن اهل تفسیر قرار ده . و در پایان زیارت عاشورا جهت شادی روح آن عالم ربانی توسط خواهر کریمی و طلاب قرائت شد

حماسه 9 دی

بسمه تعالی
به گزارش معاون پژوهش و فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) نشست بصیرتی با سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای صفی زاده مدیر یت محترم حوزه های علمیه خواهران استان بر گزار گردید. این جلسه به مناسبت حماسه 9 دی در سال 88 که به عنوان روز بصیرت و میثاق امت با ولایت نامگذاری شده تشکیل شده است .ایشان در ابتدا بیان داشتند که قبل از هر چیز من این روز را که انصافا به عنوان یک روز ماندگار یک روز الله در تاریخ ملت ایران ثبت شده خدمت شما خواهران گرامی تبریک عرض می کنم. روز ها به طور طبیعی هیچ تفاوتی باهم دیگر ندارند . هفتم باشد ،هشتم ویا نهم باشد ولی به خاطر اینکه در یکی از این روز ها یک اتفاق مهم می افتد واین اتفاق مهم هم بر می گردد به تصمیمی که انسانها گرفتند ، اراده ایی که انسانها داشتند ، یک تغییر ویک تحولی که در آن روز افتاده این امر باعث می شود که این روز با روز قبل وبعدش فرق نداشته ونباید هم فرق می داشت اما فرق پیدا می کند وبرجسته می شود امروز در تاریخ ملتی می ماند وماندگار می شود که انصافا 9 دی 1388 هم این چنین ویژگی ای دارد.بعد از گذشت چندین ماه از یک فتنه ایی که شکل گرفته بوده که عمده آن فتنه هم بر می گرددبه عدم بصیرت انسانهایی که انتظاری نبود که آن آدم ها بصیرت واین بینش را نداشته باشند وکار کشور ومملکت را به جاهای باریکی کشاندند.کا ر به جایی رسید که مقدسات یک ملت وکشوری مورد اهانت قرار گرفت که اعظم این مقدسات که همه به آن عشق وارادت دارند وجود ابا عبدلله حسین (ع) است وبا این اتفاق وجساراتی که به نماد های مقام ابا عبدلله (ع) شد چهره و واقعیت آنان برای همه روشن شد ویک حماسه عظیمی ویک حضور پر شوری اتفاق افتاد در کل کشور همه برای دفاع از ارزش ها ودین ومقدسات و ولایت آمدند . اهمیت این روز به این جهت است ولذا این روز ماندگار شد ودر تاریخ ملت ایران به 9 دی نامگذاری شد ابتکار جالب این بود که این روز به عنوان روز بصیرت نامگذاری شد بصیرتی که اگر نباشد خیلی از اتفاق ها می تواند بیفتد به طوری که اگر توجه داشته باشید همه اتفاق ها وگرفتاریهایی که برای مردم در طول تاریخ می افتد به خاطر عدم بصیرت است و لذا شاید یک امر لازم ومهمی بوده است که در تقویم سالانه ملتی یک روز را با عنوان روز بصیرت نامگذاری می کنند ومردم در این روز به اهمیت بصیرت پی می برند .حالا واژه بصیرت به چه معناست ؟ بصیرت به معنای روشن بینی و روشن دلی است .ما یک واژه بصر داریم به معنای چشم ویک واژه بصیرت داریم که به معنای چشم دل است . ومنظور از بصیرت یعنی دیدنی فراتر از دیدن ظاهری گاهی مطلبی را می بینیم وفقط نگاه می کنیم وگاهی علاوه بر دیدن آن مطلب به آن مطلب می اندیشیم وبا عبرت گرفتن نسبت به آن قضیه نگاه می کنیم ولذا بصیرت به معنای فهم ودرک عمیق است که باعث می شود قدرت تشخیص انسان بالا رود .ودر فضای غبار آلود گم نشود ودر فتنه که تشخیص آن سخت است گم نشود وکسی که بصیرت دارد در شرایط غبار آلود بهتر می تواند حق را از باطل تشخیص دهد . حضرت امام علی(ع) می فرمایند : « فَقْدُ الْبَصَرِ أَهْوَنُ مِنْ فَقْدِ الْبَصِيرَةِ. عیون الحکم »
،ص358 . بی بصری آسان تر از بی بصیرتی است . ترجمه این حدیث این را می گوید که اگر آدم کور باشد این بهتر از این است که بصیرت نداشته باشد برهمین اساس در متون دینی بسیار تاکید شده است به اینکه ایمان وتقوا قدرت تشخیص وبصیرت را بالا می برند .وعوامل افزایش بصیرت در ما انسانها توجه به تقوا وایمان است وخداوند می فرماید که اگر شما تقوا پیشه کنید ما به شما فرقان را عطا می کنیم .که این فرقان نیرویی است که شما حق را از باطل تشخیص می دهید .در 9 دی مهمترین اتفاق این بود که آدم هایی خطا کردند که اصلا به فکرشان نمی رسید که خطا کنند واین خواص از عوام جا ماندند . مردم عادی فهمیدند که این فتنه است ولی خواص این بصیرت را نداشتند .وهنوز هم اشتباه خود راقبول نمی کنند در حدیث آمده که آدم نابینا کسی نیست که نمی بیند کور ونابینا کسی است که بصیرت نداشته باشد .امام علی (ع) در حدیثی اشاره می کنند که آدم بصیر کسی است که خوب می شنود وبعد از شنیدن آن نسبت به آن فکر می کند ونسبت به هر اتفاقی بی تفکر قضاوت نمی کند ایشان در ادامه به این نکته اشاره کردند که کسی که یک طلبه ویا یک روحانی است او باید بصیرت داشته باشد ومردم اشتباه دیگران را راحت تر قبول می کنند ولی اشتباه روحانیون را نه . واشتباه ما طلبه ها به حساب خودمان نوشته نمی شود بلکه به حساب مکتب اهل بیت علیهم السلام نوشته می شود اگر خطایی کنیم این خطا خیانتی به لباس روحانیت است وبه همه انبیا واز همه مهمتر خیانت به تاریخ است .چند چیز مانع از رسیدن به بصیرت است یکی بحث هوا پرستی و دیگری دنیا پرستی است هوای نفس ودنیا دو عاملی هستند برای غفلت انسانها که باعث ترجیح دنیا بر آخرت می شود مهمترین عامل که باعث شد عوامل فتنه ضرر زیادی به مملکت اسلامی ما بزنند دنیا پرستی ومادیات دنیا بود وحق وباطل به انسان شناخته نمی شود .شخصیت مهمی در جنگ جمل آمد و به حضرت علی (ع) عرض کرد یا امیر المومنین من مانده ام که چکار کنم در یک طرف جنگ حضرت عایشه ودر طرف دیگر شما هستید .کدام یک حق است ؟ امام گفت تو برو حق را بشناس ملاک حق افراد نیستند اگر حق رادر اشخاص ببینی نمی توانی حق را انتخاب کنی ، حق را شناختی کسی برایت مهم نیست خیلی ها اشتباهشان همین بود ملاک ، حال فعلی افراد است .پسر نوح هم باشد اگر حق را نشناخت در امواج دریا غرق می شود .ما نباید شخصیت گرا باشیم بلکه باید حق گرا باشیم یک طلبه باید با سیاست باشد ولی نباید سیاست زده باشد ونکته بعدی حجاب معاصرت است .اینکه ماباهم ، هم دوره بودیم ، همه باعث می شود که من برترین های طرف مقابل را نپذیرم چون طرف مقابل را هم تراز خود می بینم مانع از دیدن حقیقت وجودی امام حسین(ع) می شود وزمانی که امام را ازدست می دهند می فهمند که چه کسی رااز دست داده اند .مرحوم شهید مطهری وقتی در کتابهایش از علامه طباطبایی نام می برد می گوید جان جانان ،جان من فدای تو ..هرگز خودش را بالاتر نمی دانست .در آخر ایشان به این نکته اشاره داشتند که بصیرت در 2 حوزه وجود دارد یکی در حوزه معرفتی ودیگری در حوزه مقام ورفتار وباید رفتارمان از روی شناخت معرفتی باشد وباید رفتارمان رفتار به جایی باشد که باید چند چیز را رعایت کنیم یکی اینکه زمان شناس باشیم ودیگری موقعیت شناس .یعنی شناخت لحظه والان وظیفه اصلی من چیست ؟ کسانی بودند که به زمان خودش وظیفه شان را ندانستند وبعد ها نتوانستند جبران کنند مثل قیام توابین حالا که امام به شهادت رسید دیگر جبران نمی شود البته این شهادتشان اجر دارد . ودیگر در کنارشهدای کربلا ثبت نمی شوند .هنر این است که بدانی که الان وظیفه ات چیست .شناخت زمان وتشخیص حق از باطل و سومی صبر که امیرالمومنین می فرمایند : این بیرق را کسی به دست نمی گیرد مگر اینکه اهل بصیرت و صبر باشد . که مقام معظم رهبری دامت برکاته با صبر خود بعد از 8ماه توانستند این فتنه را مدیریت کنند . بنابراین شناخت دشمن از همه مهمتر است .جریان های تکفیری وسلفی مهمترین ابزار دست دشمن هستند .

حدیثی از شب معراج در رابطه با زنان


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه6/ 10/95 جلسه اخلاقی باسخنرانی سر کار خانم محمد زاده یگانه با موضوع « تفسیر حدیثی از شب معراج در رابطه با زنان» در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان سخنان خود را با دعای سلامتی امام زمان (عج ) آغاز کردند و بیان داشتند که حضرت عبد العظیم حسنی که از رجال بزرگ شیعه ، و از راویان معتبر اسلامی است ، و به فرموده حضرت هادی (ع) ثواب زیارتش همانند ثواب زیارت حضرت حسین (ع) است ، از حضرت جواد ، و حضرت جواد از پدران معصومش از امیر المومنین نقل می کند که حضرت فرمود من و فاطمه زهرا نزد پیامبر رفتیم ، او را در حال گریه شدید دیدیم عرض کردیم پدر و مادرم به فدایت سبب گریه شما چیست ؟ پیامبر فرمود : شبی که مرا به معراج بردند زنانی از زنان امتم را در عذاب شدید دیدم از دیدن عذاب شدید آنان به گریه افتادم . زنی را دیدم که وی را با موی جلو سر به دیوار جهنم آویخته بودند و مغزش از شدت عذاب می جوشید و زنی را دیدم که با زبانش به دیوار جهنم وصل بود و از داغ ترین و بد بو ترین ماده جهنم در دهانش می ریختند . و زنی را دیدم که اورا با سینه اش به دیوار جهنم چسبانده بودند . و زنی را دیدم که با دو پایش در جهنم آویزان بود . زنی را دیدم که گوشت بدن خودش را می خورد و از آتش از زیر گوشت هایش بیرون می زد . زنی را دیدم که دست و پایش را بسته بودند و تعداد زیادی مار و عقرب به او حمله کرده ، اما چون دست و پایش آزاد نبود نمی توانست فرار کند و هیچ گونه قدرتی برای دفاع از خود نداشت . زنی را دیدم که کور و کر و لال بود او را در یک تابوت پر از آتش گذاشته بودند و از تمام بدنش گوشت و پوست همانند آدم گرفتار جذام تکه تکه می ریخت . زنی را دیدم که صورت و بدنش آتش گرفته و او را وادار می کردند هر چه در شکم دارد با پنچه هایش بیرون آورده و از آن بخورد .زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش ، بدن خر و دچار یک میلیون رشته عذاب بود . زنی را دیدم که صورتش همانند سگ آتش از پشتش وارد و از دهانش خارج می شد . ملائکه سر و بدنش را با ابزار جهنم می کوبیدند حضرت زهرا (ع ) عرضه داشت محبوب من و نور چشمم به من خبر بده عمل و روش آنان دردنیاچه بوده است که باید دچار چنین عذاب های شدید و سختی شوند . حضرت فرمود :
آن زنی که به موی سر به دیوار جهنم بسته بود زنی است که موی جلوی سر خود را از نامحرم حفظ نمی کرد .
زنی که با زبان به دیوار جهنم وصل بود زنی است که شوهرش از نیش زبان او در امان نیست .
زنی که به دو طرف سینه اش به دیوار جهنم چسبانده شده بود زنی است که مسئله جنسی از شوهرش تمکین نمی کرد و او را برای ارضاء این غریزه طبیعی راه نمی داد .
زنی که با دو پایش در جهنم آویزان بود زنی است که بدون اجازه شوهرش هر کجا می خواست می رفت .
زنی که گوشت بدن خود را می خورد و آتش از زیر گوشت هایش بیرون می زد زنی است که برای غیر شوهر آرایش می کرد و آرایش خود را در معرض دید مردان نامحرم قرار می داد.
زنی که دست و پایش را بسته و در معرض حمله مار و عقرب بود زنی است که نماز را سبک می شمارد و از نجاست و جنابت و حیض ، تطهیر و غسل نمی کرد .
زنی که کر و کور و لال بود زنی است که با غیر شوهر همبستر شده و اولاد آورده ولی فرزند را به گردن شوهر انداخته بود.
زنی که با قیچی آتشین گوشت اورا می بریدند زنی است که خود را در اختیار مرد بیگانه می کذاشت .
زنی که صورت و بدنش آتش گرفته و او را وادار می کردند هر چه در شکم دارد بخورد زنی است که واسطه فحشا و منکرات بود و زنان را برای شهوترانی در اختیار مردان می گذاشت .
زنی که سرش سر خوک و بدنش بدن خر و دچار یک میلیون رشته عذاب بود زنی است که دو به هم زنی می کرده و در دروغگویی و کذب غرق بود .
زنی که همانند سگ بود و آتش از پشت وارد و از دهانش خارج می شد زنی بود که خواننده مجالس عیش و نوش و آلوده به بیماری حسادت بود .
بنابراین زن می تواند به اعلا درجات و مقامات معنوی برسد و مریم گونه شود و در صورت بی توجهی به آیین حق و شخصیت انسانی خود ، راه به اسفل درکات برده و از بهائم یعنی حیوانات پست تر می گردد .

باسواد شدن خوب است یا عالم شدن ؟


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 7/10/95 جلسه اخلاقی با سخنرانی سر کار خانم مهدیه سادات موسوی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان سخنان خود را با یک سوال از طلاب گرامی آغاز کردند و بیان داشتند چون ایام ، ایام امتحانات است من صحبتم را با یک سوال از شما عزیزان شروع می کنم . با سواد شدن خوب است یا عالم شدن ؟ با سواد شدن با عالم شدن چه فرقی دارد ؟ با این هدف درس بخوانیم که انشاءالله در آینده عالم شویم نه اینکه فقط با سواد شویم . حالا فرق این دو چیست ؟
خواهران عزیز عالم و با سواد مترادف یکدیگرند اما اگر خوب بنگریم خواهیم دید این دو واژه کاملا از هم جدا هستند .مثلا با سواد می کوشد مغز خود را از انبوه فورمول ها و معادلات پر کند اما عالم عاقل می کوشد همدوش تحصیل اطلاعات مختلف ،خود سازی و تهذیب نفس هم داشته باشد . و این امر باید در حوزه وجهه بیشتری پیدا کند حوزه آمدن و طلبه شدن این نیست که با سواد شویم ، بلکه به خاطر این است که عالم شویم و حوزه بستری برای رشد این مطلب است . به محض اینکه می گوییم ما طلبه هستیم ذهنمان می رود به این سمت که انشاءالله می خواهیم در وادی تهذیب نفس هم قدم برداریم و خانواده و جامعه و همه از ما این انتظار را هم دارند و فقط مثل یک دانشگاهی به ما نگاه نمی کنند، بلکه به چشم این نگاه می کنند که تهذیب نفس را هم داشته باشیم حالا که حوزه آمدیم اخلاقمان را هم تغییر دهیم وبهتر شود معنویاتمان بهتر شود گفتارمان بهتر شود و زیبا تر از قبل صحبت کنیم بنابراین حوزه آمدن بستر خوبی است برای اینکه عالم شویم حالا بعضی از خواهران این عقیده را دارند که مثلا نمی دانستند که حوزه از نظر علمی چگونه است بعد وارد حوزه می شوند با این هدف که روخوانی قرآن که مشکل دارند قوی شوند یا احکام را یاد بگیرند و بعد وارد حوزه که می شوند و وقتی که حجم درسی و حجم تحقیقاتی که برای درس ها از آنها می خواهند را می بینند ، نظرشان عوض می شود و جا می خورند و زده می شوند .حالا من خدمت شما عرض می کنم که به هیچ وجه زده نشوید چون حوزه طوری است که بایدعلم و دانش ما را بالا ببرد حتی یک طلبه در کنار درس های حوزه باید درسهای غیر درسی هم بخواند. آیا عالم به کسی می گویند که فقط احکامش خوب است ؟ نه عالم به کسی می گویند که در همه حیطه های علمی حرف برای گفتن داشته باشد و به زندگی انسانی به معنای واقعی دست یابد فهم دروس باعث بالا بردن علم می شود.
با سواد در پی گرفتن مدرک است و عالم می کوشد کارایی و لیاقت به دست آورد و کاردان و گره گشا و صاحب نظر و در رشته خود پر مهارت باشد نه اینکه فقط صاحب مدرک شود
با سواد می کوشد بر حجم ثروت خود بیا فزاید و جای پای خود را در اجتماع محکم کند زندگی مرفهی برای خود فراهم کند واز نظر لذت ، تجمل و …. بهترین ها را انتخاب کند عالم می کوشد بر میزان اعتماد و علاقه مردم به خود از طریق خدمت صادقانه بیافزاید و خود را در غم و شادی شریک دیگران سازد او از رنج دیگران رنج می برد و بدون راحتی آنها احساس راحتی نمی کند .
با سواد می کوشد شغل و گاهی شغل هایی پر در آمد ( هر چه باشد و از هر طریق ممکن به دست آورد ، عالم به دنبال خدمت به اجتماع خود و کمک به نجات انسان ها و حل مشکل آنها است
با سواد خود و منافع خود را می خواهد و مسئولیت دیگری برای خود قائل نیست اما عالم منافع خود را در منافع اجتماع می بیند و خود را از هر جهت متعهد و مسئول می داند و بی تفاوت ماندن برای او مفهوم ندارد ما طلبه ها باید به فکر تبلیغ باشیم ما کارگرانی هستیم که از قبل مزد خود را گرفته ایم
حضرت علی (ع) می فرماید : عالم در برابر گرسینگی مزلومان و شکم بارگی ثروتمندان ستمگر مسئولیت دارد وخود را در برابر این مسائل در پیشگاه خداوند متعهد می بیند .و
از اینجاست که جنایات بزرگ جهان را کسانی مرتکب می شوند که به اندازه کافی سواد دارند . ولی هرگز عالم به معنای واقعی نیستند کسانی که با سوادشان قدرت وحشتناک اتم را به خدمت جنگ ها می کشند و انسان ها را به نابودی ، خانه و کاشانه ها را ویران و کودکان و خرد سالان را می کشند . اگر با سوادان دنیا عالم و دانشمند بودند چهره دنیا عوض می شد . و تحولات اصلاحی به دست دانشمندان مسئولیت پذیر انجام می شد نه با سوادان غیر مسئول . بنابراین در راه تهذیب نفس کوشش کنیم که حوزه بستری مناسب است و خود را به عالم مسئولیت پذیر تبدیل کنیم نه با سواد بی مسئولیت و به این هدف ، حوزه باشیم و درس بخوانیم که من می خواهم در راه تبلیغ دین رسول الله گام بردارم

مقام زن در منطق وحی


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س ) در مورخه 4/8/95 جلسه اخلاقی با سخنرانی سرکار خانم محمد زاده یگانه با موضوع «مقام زن در منطق وحی » در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان سخنان خود را با دعای سلامتی امام زمان (عج) آغاز کردند و بیان داشتند که دین مقدس اسلام با دیگر ادیان و مکتب ها در تمام زمینه ها فرق های اصولی و بنیادی دارد شروع مسائل دین اسلام از قرآن مجید و ابتدای قرآن کریم با وصف رحمانیت و رحیمیت و ربوبیت وجود مقدس حق است و تفسیر این حقایق شروعش از قلب الهی و ملکوتی رسول اسلام و تداوم آن با بیانات امامان معصوم (ع) است خداوند در قرآن می فرماید : « و رحمتی وسعت کل شیء » و رحمت من همه چیز را فرا گرفته است. در آثار اسلامی آمده که حضرت حق فرمود : « حیا می کنم بنده ام مرا به رحمانیت و رحیمیت بخواند و من خواسته او را اجابت نکنم »
انسان چه مرد و چه زن دارای هویتی واحد و جوهری همسان هستند و در پیمودن راه کمال و رسیدن به درجات و مقامات معنوی هیچ فرقی با هم ندارند . مرد و زن در خلقت ظاهری و باطنی خود تجلی رحمانیت و رحیمیت و ربوبیت حضرت حق هستند و این واقعیتی است که در خود قرآن به آن تصریح شده است . زن رحمت الهی است تحقیر او ،حمله به او ، پایمال کردن حقوق او ، ضعیف شمردن او در دایره انسانیت ، بی مورد طلاق دادن او همه و همه از آثار شوم مدعیان مالکیت بشر و فرهنگ های سلطه گر است در ایتالیا وقتی مرد خانه دختر دار می شد از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید ، چرا که شیئی به اشیائش اضافه شده بود و بعد از سیزده چهارده سال اورا به بازار می برد و می فروخت و قیمتش را مصرف مخارج روزانه زندگی می کرد از زن به عنوان خدمتکار ، کلفت ، کنیز ، کالای شهوت استفاده می کردند و هنوز هم در فرهنگ بشری از بسیاری از حقوق که حق او است محروم است
ولی در آیین حق و در منطق وحی ، زن موجودی والا منبعی از مایه های معنوی و جهانی از استعدادها و نیروی الهی است . زن اگر قدر خود را بشناسد و موقعیت انسانی خویش را حفظ کند و از تعالیم اسلام برای رشد و تربیت خود بهره بگیرد در حد توان خودش ، مریمی پاک و خدیجه ای با کرامت و زینبی شایسته و مقامی در خور حریم حضرت حق خواهد داشت و اگر غیر از این باشد مانند مردانی که راه ناسپاسی را در پیش گرفتند و به نعمت های حق کافر شدند و سر از هدایت پروردگار باز زدند دچار لعنت ابدی حضرت حق می شوند . در تفسیر مجمع البیان آمده : زمانی که اسماء بنت عمیس همراه شوهر بزرگوارش جعفر بن ابیطالب از مهاجرت حبشه بازگشت به دیدار زنان پیامبر آمد و به آنان گفت : آیا در قرآن در رابطه با ما زنان چیزی هست ؟ گفتند :نه به محضر پیامبر آمد و عرضه داشت چنانکه از مردان ذکر خیر شده از زنان نشده و خداوند مهربان این آیه را نازل فرمود : « ان المسلمین و المسلمات و المومنین و المومنات و القانتین و القانتات و…………لهم مغفره و اجرا عظیما » احزاب آیه 35
در این آیه شریفه به صراحت بیان شده که زنان نیز مانند مردان می توانند به ده مقام عالی و ملکوتی و معنوی برسند : 1. مقام اسلام 2. مقام ایمان 3. مقام طاعت و فرمانبرداری 4. مقام صدق 5. مقام صبر و پایداری در برابر تمام حوادث 6. مقام فروتنی و خوف از عظمت و عقاب حق 7. مقام کرم وجود که ثمره آن صدقه است 8. مقام روزه 9. مقام ضبط نفس و مالکیت برشهوات 10. مقام یاد و ذکر حق
اسماء بنت یزید انصاری خدمت پیامبر آمد در حالی که پیامبر در جمع صحابه بودند ، عرضه داشت پدر و مادرم فدایت من از جانب زنان بسوی شما آمده ام خداوند شما را به سوی مردان و زنان مبعوث به رسالت کرد ما به تو و خدا ایمان آورده ایم اما جنس زنان بسیار مقید و در حصار خانه محبوس و دارای کمبود هستند در طریق ارضای شهوات مردان خود تسلیم اند و مدت زمانی حامله به اولاد هستند ولی شما مردان به نماز جماعت و نماز جمعه و عیادت بیماران و تشییع جنازه و زیارت حج به طور مکرر و از همه مهمتر جهاد فی سبیل الله بر زنان برتری دارید پس ما در چه اجر و مزد و بهره ای با مردان شریک هستیم ؟
رسول خدا رو به یاران خود کرد و فرمود : آیا گفتاری نیکو تر از گفتار این زن در مسائل دینش شنیده اید ؟ گفتند : گمان نمی کنیم حضرت رو به وی کرد و فرمود : برو و تمام زنان دیگر را خبر کن که نیکو شوهر داری ، و طلب خوشنودی و رضایت همسر ، و موافقت با همسر در امور زندگی صحیح برابر تمام آن بهره هایی است که از آن مردان به سبب آن اعمال می شود .
عبد الله بن سنان می گوید از حضرت صادق (ع) پرسیدم : ملائکه بالاترند یا بنی آدم ؟ حضرت پاسخ دادند امیر المومنین فرمود : « ان الله عزوجل رکب فی الملائکه عقلا بلا شهوه ، و رکب فی البهائم شهوه بلا عقل ، و رکب فی بنی آدم کلتیهما ، فمن غلب عقله شهوته فهو خیر من الملائکه و من غلبت شهوته عقله فهو شر من البهائم . » خداوند عزوجل در ملائکه عقل بدون شهوت قرار داد و در چهارپایان شهوت بدون عقل گذاشت و در بنی آدم عقل و شهوت را باهم مقرر داشت ، پس کسی که عقلش بر شهوتش غالب آید بهتر از ملائکه و هر کس شهوتش بر عقلش غلبه کند بدتر از حیوانات است . (بحار ج 57 ص 299)
بنابراین اگر این حقیقت در جنس زن تجلی کند بدون تردید ارزش و قیمت و کرامتش بیش از ملائکه خواهد شد و اگر این موجود از عقل دور اندیش و نور درون، چشم بپوشد ، و همت خود را زر و زیور آلات و عشوه و ناز و آرایش و شهوت ، و جلوه و خود نمایی در برابر دیگران و نامحرمان قرار دهد همچون مردان فاسد و کافر از حیوانات بدتر است .

 

انتظار فرج

بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 30/9/095 جلسه ای با موضوع انتظار ظهور با سخنرانی سرکار خانم رضایی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان سخنان خود را با دعای سلامتی امام زمان (عج) آغاز کردند و بیان داشتند که یکی از وظایف مهم شیعه در عصر غیبت این است که در انتظار ظهور امام مهدی (عج) باشیم . این وظیفه هیچ سودی مادی و معنوی برای امام زمان (عج) ندارد اگر ما می گوییم شیعه در برابر امامش وظیفه دارد همه این وظیفه برای حفظ خود شیعه است برای محفوظ ماندن مکتب شیعه و مرام شیعه است همه عالم از مردان خدا گرفته تا شریف ترین اولیا و انبیا برای ظهور مهدی موعود لحظه شماری می کنند . منتظر قیام حضرت هستند . مرحوم میرزا ابو الفضل قهوه چی یکی از اولیای خدا بود می گفت: شبی از شبهای زمستان از بیابان عبور می کردم ناگهان گله ی گرگی دیدم که دور هم حلقه زده اند و زوزه می کشند از خدا خواستم که کلام و خواسته ی آ نها را بدانم وبا لطف شنیدم که می گفتند : خدایا تا کی ما باید گوشت حرام بخوریم. خدایا امام زمان را بفرست تا ما از حرام خواری نجات پیدا کنیم . تمام انبیاء و اولیاء ما منتظر فرج بودند حضرت عیسی صراحتا می فرمودند: « انا منتظر روح االله » من چشم به راه امام مهد ی هستم امامان معصوم فرمودند : وقتی که مهدی بیاید فرج همه ی ما اهل بیت است . امام صادق فرمودند: اگر اورا ببینم ودر زمانش باشم تا عمر دارم نوکری و خدمتش می کنم . حضرت فاطمه (س) وقتی که مو رد ظلم وستم قرار گرفت آ رزوی ظهور مهدی موعود را داشت .بالاتر از این خود خدا هم چشم به راه ظهور است عجیب خداوند می فرمایند پس چشم به راه باشید که من با شما از منتظرانم البته انتظار ما با انتظار خدا فرق می کند انتظار ما به این است که خودمان را بسازیم شما تصور کنید خانمی یک گردبند گم میکند چقدر می گردد و در هر لحظه به فکرش است ، نه خواب داره نه خوراک ، اگر بخوابد تو خواب گردبندش را می بیند . زنگ در خانه را بزنند با عجله می رود . فکر می کند از گمشد ه اش خبر آوردند . اگر انسان عاشق امام زمان باشد همین حال را دارد . حضرت سجاد (ع) می فرماید : « انتظار الفرج من اعظم الفرج » چشم به راه فرج بودن خود از بزرگ ترین گشایش هاست.انتظار منتظر در کارها یش گشایش دارد مشکلاتش بر طر ف می شود مگر میشود که من به یاد امام زمان باشم واو مرا یاد نکند شما اگر به یک شخص بزرگی احترام بگذاری جبران آن را میکند . اما اگر به یاد امام زمان بنشینی برایش دعا کنی آ یا او از شما یاد نمی کند .تازه قضیه برعکس این است زمانی که ما از امام زمان (عج) غافل هستیم او برای ما دعا می کند روزی یکی از یاران امام رضا (ع) به محضر ایشان آمدند فرمودند : یابن رسول الله برای من و خانواده ام دعا کنید امام رضا (ع) فرمودند : مگر این کار را نمی کنیم و فرمودند : « به خدا سوگند که کارهای شما هر روز و شب به من عرضه می شود » پس خواهران بزرگوار ببینید خیلی باید حواسمان جمع باشه نامه اعمال ما به ایشان عرضه می شود اگر خوب باشد برای ما دعا می کنند که توفیقمان اضافه شود و اگر خدای نکرده اعمال ما بد باشد از خدا برای ما طلب آمرزش می کنند هر چه بیشتر از امام زمان (عج) یاد کنیم دعای ایشان بیشتر نصیب ما می شود پس بیایید هر لحظه و هر آن منتظر باشیم . بیایید ایثار کنیم .خواسته های مادی و معنوی خودمان را کنار بگذاریم . عمده ی دعاهایمان ظهور امام زمان (عج) باشد به خدا توکل کنیم که این امر محقق شود « و علی الله فلیتوکل المومنین » افراد با ایمان باید تنها به خداوند توکل کنند پیامبر گرامی اسلام تفسیر توکل را از جبرئیل سوال کرد جبرئیل فرمود : معنای توکل این است که انسان یقین پیدا کند به این که سود و زیان به دست مردم نیست و باید از همه کس و همه چیز نا امید شوی اگر کسی به این مرتبه از معرفت برسد که جز برای خدا کاری انجام ندهد جز خداوند به کسی امید نداشته باشد از غیر او نترسد و غیر از خدا چشم طمع به کسی نداشته باشد این همان معنای توکل بر خداست . اگر انسان به خداوند توکل داشته باشد اراده اش قوی می شود عزمش راسخ می شود موانع و مزاحمات روحی در برابر توکل خنثی می شود و از بین می رود کسی که به خدا توکل می کند با قاطعیت با موانع دست و پنجه نرم می کند و موانع را برطرف می کند تا به مقصودش برسد

 

تواضع

بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 29/9/95 جلسه اخلاقی با سخنرانی سرکار خانم کریمی با موضوع ادامه مبحث تواضع در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان سخنان خود را با ذکر داستانی از پیامبر آغاز کردند و بیان داشتند که پیامبر اکرم (ص) روزی جمعیتی را دیدند که دور یک نفر جمع شده اند از آنان پرسید این شخص کیست ؟ عرض کردند او دیوانه است فرمود: او دیوانه نیست بلکه مریض است چون دیوانه واقعی کسی است که متکبرانه راه برود و هنگام راه رفتن به پهلو های خود بنگرد و با حرکت دوش و شانه ها پهلوی خود را حرکت بدهد و معصیت بکند و آرزوی بهشت رفتن را نیز داشته باشد در حالی که مردم از شر او در امان نیستند و کسی هم به خیرش امیدوار نیست ( فصایح ص 245 )
خداوند در قرآن در سوره فرقان آیه 63 می فرماید « و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالو سلاما » بندگان خالص خدای رحمان کسانی هستند که بر روی زمین با تواضع و فروتنی راه می روند و هرگاه مردم جاهل به آنان تعرض و بی ادبی می کنند با ادب و با سلام و تحیت پاسخ نیکو می دهند .
تواضع با حفظ کرامت انسانی : متاسفانه واژه تواضع همچون بسیاری از مفاهیم اخلاقی از تفسیر های انحرافی مصون نمانده است تا جایی که بعضی آن را به ذلت و سکوت در برابر ظلم معنا کرده اند . در حالی که از نظر اسلام تواضع ذلت آمیز و خود رابی مقدارانگاشتن نکوهیده است تواضعی مطلوب است که برخاسته از آگاهی قدرت و احترام باشد و با صلابت و عزت نفس همراه گردد پیامبراکرم (ص) می فرمایند : خوشا به حال کسانی که برای خدا فروتنی کنند بدون پستی و کاستی و نفس خویش را در عین قدرت و توانایی به خودداری وا دارند ( بحار الانوار ج77ص90 )
امام صادق (ع) می فرماید : « من تواضع لله رفعه الله و من تکبر وضعه الله » کسی که برای رضای الهی تواضع کند خداوند او را به مقامات عالی می رساند و کسی که تکبر ورزد خداوند او را کوچک می کند (وسائل الشیعه ج 14ص516 )
حضرت علی (ع) : « راس العلم التواضع و بصره البراءه من الحسد و سمعه الفهم و لسانه الصدق و قلبه حسن النیه و ثمراته التقوی و اجتناب الهدی » راس و سر علم تواضع است چشم آن دوری جستن از حد ، گوش آن فهمیدن ، زبانش راستگویی ، قلب او نیت پاک و نیک است و بالاخره نتیجه و ثمرات علم پرهیزکاری و اجتناب از هوای نفسانی می باشد
نردبان خلق این ماو منی است عاقبت زین نردبان افتادنی است
لاجرم آن کس که بالاتر نشست استخوانش سخت تر خواهد شکست
نتیجه مباحثم اینکه تواضع از مهمترین نشانه های افراد مومن می باشد و رعایت این مهم تاثیر بسیار زیادی در تحکیم روابط اجتماعی و شکل صحیح دادن به زندگی فردی دارد فرد متواضع در واقع گام مهمی در ریشه کن کردن بسیاری از رذایل ، چه در عرصه فردی و چه در عرصه های اجتماعی برداشته است .

نشست صمیمی

بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 24/9/ 95 مدیریت محترم حوزه های علمیه خواهران استان حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر صفی زاده به همراه معاون آموزش سر کار خانم به لسان جهت بازدید به این حوزه تشریف فرما شدند.
در ابتدای حضور، مدیریت محترم استان جلسه ای با مدیر محترم این حوزه سرکار خانم موسوی داشتند .که به بررسی مسائل مربوط به طلاب و حوزه پرداختند و همچنین در ادامه حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر صفی زاده نشست صمیمی نیز با کادر و معاونین این حوزه داشتند .در این جلسه دکتر صفی زاده ضمن تقدیر و تشکر از زحمات کلیه معاونین و مدیر محترم به بیان ظرفیت ها و پتانسیل های موجود و انتظارات خویش از این حوزه مبارکه پرداختند و بیان داشتندکه به خاطر تعامل و همکاری ویژه ای که بین معاونین و مدیر محترم این حوزه وجود دارد و همچنین انگیزه بالایی که در معاونین وجود دارد این امر باعث رمز موفقیت این حوزه شده است . ولی برای اینکه به نقطه ایده آل برسیم باید خیلی تلاش کنیم و تلاش خود را مضاعف کنیم .
در ادامه این نشست هر یک از این معاونین مشکلات و مسائل مربوطه به حوزه معاونت خود را در زمینه های مختلف مطرح نمودند و جهت حل و فصل آنها و ارائه راه حلهای مناسب گفتگو کردند .
حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر صفی زاده در مقابل سئوالات مطرح شده پاسخ ها و راه حل هایی را ارائه دادند وبیان داشتند که ضمن آرزوی توفیقات برای شما معاونین گرانقدر حوزه علمیه ریحانه النبی(س) متذکرمی شویم که تمام تلاش خود را بکار میگیریم که این مسائل را برطرف نماییم.

نشست صمیمانه هفته وحدت

بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 23/9/95 به مناسبت هفته وحدت نشست صمیمانه ای با سخنرانی سر کار خانم رضایی و مولودی خوانی سرکار خانم کریمی در این حوزه مبارک برگزار گردید .
ایشان در ابتدا بیان داشتند تبریک عرض می کنم هفته مبارک وحدت و تبریک عید بزرگی که در پیش رو داریم امروز در خدمت شما خانم های عزیزهستیم تا در مورد بحث وحدت صحبت کنیم با توجه به منطقه ای که ما در آن زندگی می کنیم وقتی در مورد وحدت صحبت می کنیم برای ما کاربردی تر است در جاهای دیگر اگر درباره وحدت صحبت کنند بیشتر بیان عقاید می شود چون کمتر با اهل سنت سروکار دارند . عزیزان اولین منبعی که در دست ما است آیات قرآنی است می خواهیم ببینیم آیات قرآن در مورد وحدت شیعه و سنی صحبت شده یا نه ؟ وقتی ما به قرآن رجوع می کنیم در کلام الله مجید در آیه 103آل عمران پروردگار متعال در این آیه می فرماید :« واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا » خدا وند می فرمایند شما به حبل و ریسمان الهی متمسک شوید و چنگ بزنید و تفرقه نداشته باشید و یاد می کنند در دنباله آیه می فرماید : « و لا تفرقوا واذکرو ا نعمت الله علیکم » یادتان بیاید زمانی که قبل از اینکه پیامبرمبعوث شدند در سرزمین حجاز مردم قبیله قبیله بودند و وحدت و همبستگی نبود سر کوچکترین مسئله سر کمترین مسئله بی ارزشی دو قبیله صد سال جنگ و خونریزی داشتند وقتی پیامبر آمد و مردم را زیر پرچم اسلام برد همه با هم متحد شدند و همبستگی و برادری بین مردم ایجاد شد و از آن جنگ و خونریزی ها نجات پیدا کردند قرآن می فرماید نگاه کنید وقتی شما از آن تفرقه نجات پیدا کردید « واذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء ا » وقتی شما دشمن بودید و تفرقه داشتید این وحدت که بین شما ایجاد شد یک الفت و انسی بین شما ایجاد شد این ثمره وحدت است پس ثمره وحدت انس و الفت است همنشینی و اتحاد است اگر ما به همین یک امر و نهی الهی از اول اسلام تا حالا عمل می کردیم خیلی از مشکلات حل می شد امر خدا این بوده که به حبل الهی تمسک کنید و نهی خدا این بوده که تفرقه پیدا نکنیددر زمان پیامبر شیعه و سنی مطرح نبود همه مسلمین معتقد بودند که باید به اوامر و نواهی پیامبر آخر الزمان گوش بدهندو نباید خلاف آن را عمل کنند بعد از رحلت پیامبر دو دستگی ایجاد شد یک دسته شیعه علی بن ابی طالب شدند البته شیعه به معنای پیرو ، و دسته دیگر گفتند ما قائلیم به اینکه جانشین بعد از پیامبر را مردم باید انتخاب کنند و این باعث اختلاف شد و مردم دو دسته شدند یک عده شیعه شدند و دسته دوم سنی شدند اما مسئله مهم این است که علی بن ابی طالب (ع) با این تفرقه که ایجاد شد چطور رفتار کردند ایشان در خطبه 127 نهج البلاغه می فرمایند : آگاه باشید کسی که به این شعار تفرقه دعوت کرد او را بکشید و لو اینکه زیرامامه من باشد حضرت مخالف شدید با تفرقه و عدم وحدت بودند .
امام صادق (ع) شاگردانی مانند ابو حنیفه که اهل سنت بود داشتند . از امام صادق در اصول کافی جلد 2 روایتی داریم که می فرمایند: « به عیادت مریض های اهل سنت بروید امانت آنها را ادا کنید به نفع آنها در دادگاه شهادت دهید در تشییع جنازه مردگان آنها حضور پیدا کنید در مساجد آنها نماز بگذارید تا بگویند فلانی جعفری است فلانی شیعه است » دقیقا امام بیان می کند که با اهل سنت وحدت داشته باشید تفرقه نداشته باشید برای اینکه بگویند شما منسوب به ما اهل بیت (ع) هستید امام صادق (ع) می فرمایند: « کسی که به همراه برادران اهل سنت در صف اول نماز جماعت شرکت کند مانند کسی است که پشت سر رسول الله نماز خوانده و بر او اقتدا کرده باشد» کافی ج 3ص 280
ببینید همه روایات ما تاکید می کنند که اهل سنت و اهل تشیع با هم وحدت داشته باشند و ما که شیعه هستیم باید ببینیم که سیره و روش اهل بیت (ع) چگونه بوده است و ما هم آنگونه عمل کنیم و سیره اهل بیت (ع) این گونه بوده که با برادران اهل سنت در کمال احترام رفتار می کردند در زمان خودمان بزرگان کشور را در نظر بگیریم امام خمینی (ره) می فرمایند : « یک دسته از مسلمانان شیعه هستند و یک دسته سنی یک دسته حنفی و یک دسته حنبلی اصلا طرح این معنا از اول درست نبوده است در یک جامعه که همه می خواهند به اسلام خدمت کنند این مسائل نباید مطرح شود ما همه برادر هستیم و با هم هستیم »
امام خامنه ای ( حفظه الله ) می فرمایند : « آن کسی که ندای تفرقه بین شیعه و سنی را سر می دهد به بهانه مذهب می خواهدوحدت را بر هم بزند چه شیعه باشد چه سنی این شخص مزدور دشمن است . چه بداند و چه نداند . گاهی بعضی ها مردور دشمن هستند و خودشان نمی دانند . »
آقای بهجت می فرمایند: « که اختلاف شیعه و سنی یک مسئله استعماری است مسئله مهم دوستی اهل بیت (ع) است که هر دو فرقه بر آن اتفاق دارند » خداوند در قرآن می فرمایند اگر شما دچار تفرقه و اختلاف شوید نصرت الهی را پیدا نخواهید کرد و دشمنان بر شما چیره می شوند این رمز داشتن وحدت است رمز وحدت پیروزی بر دشمنان است پیروزی بر استکبار و ظلم است وقتی وحدت نباشد تشدد و اختلاف بوجود می آید و وقتی اختلاف ایجاد شود مسلمین از همه نظر ضربه می بینند الان سوریه بحرین و مسلمانان دارند از خود مسلمین ضربه می خورند نه کشور های خارجه متاسفانه . امام خمینی (ره) می فرمایند : « آنهایی که وحدت را هدف قرار می دهند فساد می کنند اگر می خواهید وحدت داشته باشید به حرف آنهایی که فساد می کنند گوش ندهید »
مسجد یکی مناره یکی اذان یکی
قبله یکی کتاب یکی آرمان یکی
فرموده است واعتصموا ولا تفرقوا
راه نجات خواهی اگر ریسمان یکی
مکر یهود عامل جنگ و جدایی است
پس دشمن مقابلمان بی گمان یکی است
شیعه و سنی فرق ندارد برایشان
وقت بریدن سرمان تیغشان یکی است
دشمن دسیسه تو به جایی نمی رسد
تا آن زمان که دهبر بیدارمان یکی است

نشست علمی - پژوهشی

بسمه تعالی
به گزارش معاون پژوهش حوزه علمیه ریحانه النبی (س) نشست پژوهشی در مورخه 22/9/1395 با سخنرانی سرکار خانم کلوندی استاد سطح سه با موضوع شناخت منابع پژوهشی جهت ارتقای قابلیت های علمی - پژوهشی طلاب این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان سخنان خود را با سلام بر ابا عبدالله الحسین (ع) و یارانش آغاز کردند وبیان داشتند که در دنیای امروز دانایی از شاخصه های اصلی پیشرفت هر جامعه است . دانسته های ما یا با مطالعه منابع اطلاعاتی موجود یا بنا به پژوهش هایی که انجام می دهیم بدست می آید اگر دانسته ها بر پایه پژوهش های قبلی باشد ما به عنوان یک مصرف کننده اطلاعاتی هستیم و اگر بر اساس مشاهده و تحلیل جاری باشد ما به عنوان یک تولید کننده اطلاعاتی هستیم انسان پژوهشگر باید سوالاتی برایش پیش بیاید بعد به دنبال تحقیق و مطالعه و بررسی برود. پژوهش به معنای توسعه دانش درباره موضوعاتی که با آن سرو کار داریم ، کوششی برای یافتن بهترین راهکار برای حل مشکل و راهی برای گسترش دانش و افق های تازه برای آیندگان است . کسی که وارد عرصه پژوهش می شود اولا باید به قواعد و قوانین تحقیق واقف باشد دوم اینکه به دنبال هر مسئله ای نرود بعد ازرعایت این دو مورد اگر بخواهیم یک پژوهشگر موفق باشیم باید به مطالعه دقیق بپردازیم . باید به جستجوی منابع علمی موضوع مورد نظر بپردازیم توسعه پژوهش به عوامل سخت افزاری ، نرم افزاری ، و نیروی انسانی بستگی داردو می توان از منابع سخت افزاری وجود ابزارهای پژوهشی ، آزمایشگاه ، کتاب خانه ها نام برد و از منابع نرم افزاری جریان اطلاعاتی میان پژوهش گران مجله و یا منابع علمی که به صورت چاپ یا الکترونیکی هستند را نام برد در جستجوی منابع نرم افزاری با ید به این نکته اشاره کنیم که به دنبال چه چیزی هستیم مثلا آیا مقاله ای در این مورد نوشته شده یا نه و استفاده درست از این منابع نکته ی مهم دیگری است حالا منابعی که ما نیاز داریم چه منابعی است علاوه برکتاب ها یک سری سایت ها هم هستند که مقالات زیادی را در خدمت پژوهشگران قرار می دهند فقط کافی است که با مراجعه به اینترنت کلی مقاله و تحقیق در مورد موضوعات مختلف به دست آوریم . ایشان به معرفی بعضی از سایت ها پرداختند از جمله : تبیان ، حوزه نت ، بانک مقالات ، ایران داک . نکته قابل توجه اینکه با پیشرفت علم ما کلی منبع در دست داریم از جمله برخی نرم افزارهای دینی : معجم الکلام و معجم الفقهی و نور و جامع التفاسیر و جامع الاحادیث . در این نرم افزارها به طور کامل تمام احادیث موجود است فقط کافی است که به دنبال یک موضوع باشیم علاوه بر اینها نرم افزار نور الولایت ، دانش نبوی ، میزان الحکمه ، خیلی به ما در امر پژوهش کمک می کنند.ما باید رویکردی پژوهشی داشته باشیم .نگاهی پژوهشی نسبت به موضوعات گوناگون داشته باشیم ، جایگاه پژوهش در حوزه و دانشگاه آنطور که باید جا نیفتاده است . انشا ءالله شما عزیزان بتوانید با تلاش و کوشش خود به موضوع پژوهش در حوزه پرداخته و مباحث دینی و فقهی و اخلاقی را به نحو اتم و احسنت و دقیق بپردازید .

 

نشست پژوهشی

بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) به مناسبت فرا رسیدن هفته پژوهش مدرسه علمیه ریحانه النبی (س) نشست پژوهشی با محوریت اعلام برنامه های هفته پژوهشی با حضور خانم فقیه عباسی معاون پژوهش در این حوزه مبارک برگزار گردید .
در این نشست ضمن اطلاع رسانی شعارهای راهبردی سال 90-95 برای تحقق شعار محوری سال 1395 به نام « هر طلبه یک اثر پژوهشی » به تبیین برنامه های هفته پژوهش پرداخت از جمله فضا سازی مدرسه با احادیث در باب تحقیق و پژوهش نصب بنر جهت نوشتن بهترین جمله از بهترین کتابی که خوانده اید برای طلاب و برگزاری نشستپژوهشی تحت عنوان اخلاق پژوهشی برگزاری دوره دانش افزایی و مهارت افزایی پایان نامه نویسی و برگزاری نمایشگاهاز پایان نامه های اولین فارغ التحصیلان حوزه علمیه ریحانه النبی (س) و اهدای جوایزی به برترین های مسابقه کتاب خوانی پرداخت و تهیه ویژه نامههفته پژوهش و توزیع در بین طلاب و اساتید از کارهای در دست اقدام این هقته پژوهش است و همچنین به دلیل مصادف بودن با هفته وحدت فرا خوان مقاله نویسی با موضوع تقریب مذاهب و ارسال به مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور تعیین شد .
وی در ادامه به حدیثی از پیامبر اکرم (ص) اشاره کردند که می فرماید : هر که از دنیا برود و میراثش دفتر ها و دوات ها باشد بهشت ارزانی اش باد . ارشاد القلوب ص 176
هفته پژوهش را بر شما طلاب گرامی تبریک عرض می کنم در هفته پژوهش قرار دادیم « هر طلبه یک اثر پژوهشی از طرف معاونت پژوهشی حوزه های علمیه خواهران به عنوان شعار محوری این هفته اعلام گردیده است .
پژوهش در هر موضوع به هر شکل و در هر سطحی که انجام شود تلاشی منسجم و نظامند در جهت توسعه دانش موجود درباره موضوع هایی است که با آنها سرو کار داریم پژوهش فعالیتی منسجم برای رسیدن به شناختی روشنتر از مفاهیم پیرامکون ماست در مجموع پژوهش راهی برای گسترش مرز های دانش است پژوهشگر فردی است که با استفاده از روش های علمی در صدد رسیدن به شناختی تازه از مسائل و مفاهیم مختلف است به کسی پژوهشگر می گویند که با نگاهی نقادانه و موشکافانه به پیرامون خود می نگرد و برای رفع مشکلات جامعه و اراوه بهترین راهکارها عملی اطلاعات موثقی را در اختیار متولیان امور قرار می دهند اهمیت و ضرورت پژوهش در این است که بدون انجام آن امور آموزشی نیز از پویایی و نشاط لازم برخوردار نخواهد بود هر چه که به عنوان پیشرفت علم در اعصار مختلف تاریخ می شناسیم حاصل تلاش افرادی است که در کار خود و رویکردی پژوهشی داشته اند و ذهن پرسشگرشان همواره محرکی برای فعالیت های پژوهشی آنانبوده است شما طلاب گرامی می توانید هر کدام به عنوان یک پژوهشگر فعال در عرصه جامعه نقش آفرینی کنید و می توانید با فداکاری سرمایه عمر خود را صرف دانایی خویش و بشریت کرده و دیگران را در کوره راههای زندگی راهنمایی کنید پژوهش هزینه کردن نیست بلکه سرمایه ای است که ماندگار است طبق حدیث پیامبر (ص) که در ابتدای بحثم گفتم که انسانی که از دنیا می رود اگر چیزی که از او به جا می ماند نوشته هایش باشد قطعا بهشت ارزانی او می شود پیامبر سخنانش بر اساس حکمت و یقین بود کسی در آن شکی ندارد مشکلاتی که در بحث پژوهش این است که در امر پژوهش در حوزه ها زیاد بها داده نمی شود مخصوصا با تاکیداتی که مقام معظم رهبری نسبت به ورود حوزویان و در دست گرفتن کر سی ها می کنند پس به اهمیت آن و البته عملی نشدن آن طبق نظر معظم له پی می بریم .
باید اساتید برجسته ای در همه حوزه های علمیه کشور باشد که لایه های عمیق علم و پژوهش را به طلاب نشان دهد و سطح کار علمی او را پخته تر و عمیق تر و کاملتر کند . و کارش را جهت دهد . تا بنا بر نیاز علمی روز قدم بردارد اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که برای بهبود یک تحقیق خوب انگیزه خیلی مهم است انگیزه در زندگی انسان اهمیت بسیاری دارد انسان بدون انگیزه حرکت نمی کند و در مسیر زندگی دچار تردید خواهد شد فضیل بن یسار از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود :« ما ضعف بدن عما قدیت علیه النیه » وقتی نیت (انگیزه )قوی باشد جسم نا توان نخواهد شد یکی از چیزهای لازم برای طلاب حوزه های علمیه انگیزه است البته کسانی که با شناخت وارد حوزه می شوند و در این قلمرو گام می نهند انگیزه قوی و بالا دارند و این انگیزه را به خاطر جواب دادن به نیاز های اصلی و اساسی و امور عینی مردم بالا ببرد .
در جهت تحقق شعار امسال هر طلبه یک اثر پژوهشی تلاشمان این باشد که انگیزه نوشتن و تحقیق در بین طلاب چند برابر شود و شاهد آثار برتر پژوهشی از حوزه های علمیه خواهران باشیم

تواضع

بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 21/9/1395 جلسه اخلاقی با سخنرانی سرکار خانم کریمی با موضوع تواضع در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان سخنان خود را با آیه ای از قرآن کریم آغاز کردند و بیان داشتند که خداوند در قرآن در سوره فرقان آیه 63 می فرماید « و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالو سلاما » بندگان خالص خدای رحمان کسانی هستند که بر روی زمین با تواضع و فروتنی راه می روند و هرگاه مردم جاهل به آنان تعرض و بی ادبی می کنند با ادب و با سلام و تحیت پاسخ نیکو می دهند . مقام معظم رهبری می فرمایند : در دوران حکومت ، تواضع بدون ضعف و اقتدار بدون تکبر از خصوصیات امیر المومنین است . واژه تواضع از ریشه وضع گرفته شده و در اصل به معنای افتادگی و فروتنی است عالمان اخلاق تواضع را به معنای نا چیز شمردن نفس دانسته اند در برابر خداوند به اطاعت از اوامر و در برابر مردم به رفتار فروتنانه و انصاف در کلام امامان معصوم (ع) تواضع به معنای اظهار کوچکی ، افتادگی ، خاکساری و فروتنی در برابر خدا و خلق آمده است. امام علی (ع) می فرماید : « ضادوا الکبر بالتواضع» به وسیله تواضع با تکبر مبارزه کنید .
در میان ارزشها و خصلتهای نیک آدمی تواضع جایگاه ویژه ای دارد . تواضع از ویژگی های واقعی بندگان شایسته خداست (آیه 63 فرقان ) خداوند در این آیه خصلت های بزرگی برای بندگان مومن خالص ذکر کرده و جالب اینکه نخستین آنها صفت تواضع است تواضع نشانه بندگی و روح اعمال عبادی مومنان است رسول اکرم (ص) به جمعی که مشغول نماز و نیایش بودند فرمودند چه شده است که شیرینی و حقیقت عبادت را در شما نمی بینم گفتند شیرینی عبادت چیست ؟ فرمود : تواضع . تواضع علامت تشیع راستین است از امام حسن عسکری (ع) نقل شده است: « کسی که به برادران خود تواضع کند در نزد خدا از صدیقین محسوب می شود .»
تواضع اقسامی دارد :
تواضع در برابر خدا : مومن در برابر خداوند همچون قطره ای در برابر دریای بی کران است احساس کوچکی و فروتنی می کند و جز تسلیم و سر سپردگی اندیشه دیگری او را به خود مشغول نمی کند تواضع در برابر خدا نمود های فراوانی دارد : الف ) . سپاسگذاری : در روایت آمده است حق خدا بر بندگان آن است که چون نعمتی به آنان روی آورد آن را پاس دارند و با شکر گذاری در برابر خداوند تواضع کنند . (اصول کافی جلد 2 ص 122)
ب). دوری از تجملات : تجمل گرایی خواه نا خواه تکبر آور است کسی که در برابر خدا متواضع است زندگی ساده و بی پیرایه ای در حد دیگر افراد جامعه دارد . پیامبر اکرم (ص) می فرماید کسی که از سر تواضع برای خدا از زینت و تجملات دوری کند و از پوشیدن لباس های زیبا و فاخر چشم بپوشد سزاوار است که خداوند او را از لباسهای بهشتی بپوشاند که در جامه دانهای یاقوت باشد ( کنز العمال ج 3 ص 117)
تواضع در برابر رهبران : تسلیم و تواضع در برابر رهبری وظیفه دینی و اخلاقی است وقتی رهبر فرمانی صادر کرد و یا قضاوتی نمود ، یک مسلمان واقعی نه تنها از روی میل و رغبت بدان تن می دهد بلکه با فروتنی به فرمان وی گردن می نهد خداوند خطاب به پیامبر (ص) می فرماید « به پروردگارت سوگند آنان مومن نخواهند بود مگر آنکه در اختلاف های خویش تو را به داوری طلبند و فرمان تو را گردن نهند و چنان متواضع و تسلیم باشند که در دل هم از حکم و داوری تو احساس ناراحت نکنند » (نساء آیه 65 )
تواضع در برابر مردم : فروتنی با مردم نمود های فراوانی دارد که مهمترین آنها عبارتند از : الف ) . ادب و احترام : امام علی (ع) می فرماید : « سه چیز اساس فروتنی است اول سبقت در کلام با هر که باشد دوم خشنودی به نشستن در پایین مجلس با هر که باشد سوم : خوش نداشتن ریا کاری و به رخ کشیدن کارها ( کنز العمال ج 3 ص 77 )
ب). خدمت رسانی : شخص متواضع از خدمت کردن به دیگران احساس حقارت نمی کند و همواره خود را خادم مردم می داند روش بزرگان دین بر این اصل استوار بوده است

 

سالروز ازدواج حضرت محمد (ص ) و حضرت خدیجه (س ) گرامی باد

سالروز ازدواج ملکه حجاز است؛ اما نه با شاهزادگان یمنی و نه با تاجران مکی؛ با کسی که پادشاه بی‏ تاج و تخت زمین و آسمان است. خدیجه، به خانه ‏ای می‏ آید که زینتی جز حضور همیشگی ملایک ندارد؛ خانه‏ ای که جز صدای محمد، هیچ موسیقی دل‏نشینی را نمی ‏شناسد. خدیجه، جان پیامبر می‏شود و تمام ثروت خود را در محمد خلاصه می‏ کند. خدیجه به خانه محمد(ص) می‏ آید تا مرهم زخم‏های فردای محمد(ص) شود. پیوندی آسمانی پیوند مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت خدیجه علیهاالسلام پیوندی الهی بود که در به ثمر رساندن رسالت عظیم و پرخطر پروردگار نقش عظیمی داشت و زمانی اتفاق افتاد که جهل و بت پرستی در شهر مکه رایج بود، خداوند نیز در سایه رحمت خویش در دل این دو زوج مهربان چنان محبتی ایجاد کرد که هرگز در این مسیر پر خطر، اندکی تزلزل و تردید بر خویشتن راه ندادند و استوار و محکم در این راه گام برداشتند تا در پرتو این کوشش کم نظیر، انقلاب عظیم محمدی به ثمر بنشیند و آزادی، آزادمنشی و حقانیت رسالت الهی ثابت شده و ندای لا اله الا اللّه بر قلب های خفته تاریخ تقدیم گردد. علاقه حضرت خدیجه علیهاالسلام به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله صرف نظر از عشق و علاقه زناشویی، عشقی معنوی بود، وی پیامبر را مردی کامل در صفات انسانی و به دور از رزایل اخلاقی می دید. حضرت خدیجه عاشق فضیلت و شیفته اصلاح جامعه بود. و تمام آمال خود را در وجود پیامبر می دید و اساسا کمال و شخصیت وی در همین اخلاق ذاتی وی بود که باعث شد تا از طرفی با مال و ثروت خویش و صرف آن در راه دین، و از سوی دیگر با تقویت روحی و دلداری دادن به پیامبر بهترین کمک و پشتیبان وی در راه تعالی جامعه بشری باشد. خدیجه علیهاالسلام تنها به شوهرش می اندیشید و در ذهن خود دورنمای مبارزه با بت پرستی را مجسم می کرد و از مشکلاتی که در سر راه تبلیغ و دعوت الهی پیامبر قرار داشت مطلع بود. وی مشتاقانه از شوهرش در تمامی سختی ها جانبداری می کرد و برای وی آرامش روحی عجیبی بود. ثمره یک پیوند آسمانی در پرتو ازدواج پر برکت حضرت پیامبر (ص) و حضرت خدیجه (س)، خداوند انواری بهشتی بر جهانیان عرضه کرد: فاطمه(س) گل سر سبد زنان عالم، حسن(ع) سید جوانان اهل بهشت، حسین(ع) سرور آزادگان جهان، زینب(س) اسوه صبر و استقامت، سکوت پر فریاد سجاد(ع)، علم باقر(ع)، صدق صادق(ع)، حلم کاظم(ع)، مهربانی رضا(ع)، جود و بخشش جواد(ع)، حبّ و اخلاص هادی(ع)، تزکیه حسن عسگری(ع) و نهایتا ظهور پرافتخار فرزند پیامبر(ص) مهدی منتظر(عج). در طول تاریخ هستی، از این ازدواج با برکت تر پیوندی نبوده است. زندگی مشترک پیامبر(ص) و خدیجه(س) درس آموز تمام مردان و زنانی است که جویای سعادت در زندگی خود هستند. عدم دلبستگی خدیجه(س) به سیم و زر دنیا و توجه به امور معنوی، عشق و علاقه به پیامبر(ص)، عطوفت و مهربانی متقابل رسول خدا(ص) و خدیجه(س)، ایثار و وفاداری نسبت به یکدیگر، همه و همه درسهای آموزنده ای است برای جویندگان سعادت.

تزکیه نفس


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 17/9/95 جلسه اخلاقی با موضوع تزکیه نفس با سخنرانی سر کار خانم کبودی مسئول تربیتی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان در ابتدا بیان داشتند قال الله تبارک و تعالی فی کتاب مبین « قد افلح من تزکی » تزکیه یعنی پاک کردن نفس از ناپاکی و آلودگی های ظاهری و باطنی و در قرآن کریم نیز آیاتی درباره اهمیت تزکیه نفس آمده است اما باید دانست که نقطه شروع در تزکیه نفس و خود سازی برای افراد مختلف است برای کسی که ایمان نیاورده اولین راه اسلام آوردن است برای مومنان اولین مرحله تنبیه و آگاه شدن به این که باید نفس را پاک کرد .البته تفکر در مسائلی مانند چرایی ، خلقت ، آفرینش ، هدف از خلقت و علت بعثت انبیا ء باعث افزایش این تنبه و آگاهی خواهد شد مرحله دوم توبه از اعمال گذشته و عزم بر جبران است جبران حقوق افرادی که ضایع کرده ایم و جبران حقوق خداوند که بر گردن ما باقی مانده است مرحله دیگر تلاش برای انجام امور واجب و ترک محرمات الهی به اندازه علم خودمان و مداومت و استقامت در این راه است و باعث می شود خداوند هم مال جدیدی به ما عطا کند و به این وسیله در سیر و سلوک خود رشد پیدا کنیم خداوند خود نیز در برخی از آیات قرآن حمایت و پشتیبانی از این گونه بندگان جهاد کننده در راهش را بشارت داده است از حضرت آیت الله بهجت در جواب سوال کسی که پرسیده شد تصمیم بر سیر و سلوک دارم چه کنم می فرمایند : ترک معصیت برای تمام عمر کافی است در قرآن آمده : « و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و ….» در این آیه تزکیه مقدم بر تعلیم شده است آیت الله جوادی آملی در تفسیر آیاتی از سوره بقره به مسئله تقدم تزکیه بر تعلیم اشاره کرده است و می گوید در مواردی که خدای سبحان سمت انبیاء را ذکر می کند تزکیه را قبل از تعلیم ذکر می کند آنجا که تزکیه مقدم است برای اینکه تزکیه علت غایی و هدف است اگر تزکیه بر تعلیم مقدم شد برای آن است که هدف بر وسیله مقدم است
در خودسازى و تهذیب نفس به چند نکته اساسى باید توجه نمود:
الف). همان گونه که در تربیت و سلامت بدن، ریاضت و ورزش لازم است، در خود سازى و تهذیب نفس نیز ریاضت و مبارزه و جهاد با نفس ضرورت دارد. ب). همان گونه که در پرورش اندام، از نرمش و فعالیت‏هاى ساده و اندک آغاز مى‏شود و به تدریج به ورزش‏هاى سنگین‏تر وارد مى‏شوند، در تربیت روح نیز باید از اندک شروع کرد
و به تدریج به مراحل بالاتر رسید. ج) - همان طور که در ورزش بدنى، تداوم واستمرار لازم است، در ریاضت نفسانى نیز تداوم، شرط رسیدن به مقصد است. قرآن مى‏فرماید: «به یقین کسانى که گفتند:
پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند که نترسید و غمگین مباشید». د)- چنان که در سلامت جسم، فعل و ترک (دارو و پرهیز) هر دو با هم مؤثر است، در سلامت و تهذیب روح نیز فعل و ترک هر دو لازم است، مانند اداى واجبات و ترک گناهان و محرّمات و تولى و تبرى.
و)- مهم‏ترین چیزى که درجمیع مراحل باید رعایت شود، نیت و حضور قلب و اخلاص است. خداوند در قرآن بر این نکته تأکید دارد که در مسیر دین و پرستش بایستى اخلاص داشته باشید: «به آن‏ها دستورى داده نشده بود جز این که خدا را با کمال اخلاص پرستش کنند».

برگزاری مسابقه ترتیل



به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 15/9/95 مسابقه قرآن وعترت در بخش ترتیل در این حوزه مبارکه برگزار گردید. و سه نفر از طلابی که امتیاز آنها حد نصاب بود به عنوان نفرات برتر مرحله مدرسه ای معرفی گردیدند .
قرآن کتابي است که رستگاري انسان را در دو جهان تضمين مي کند، همچون مشعلي فروزان، انسان را، از تاريکي هاي جهل و ناداني رهايي مي بخشد. و در سراي ديگر، او را، محبوب حضرت پروردگار مي نمايد.
قرآن، بهترين فتح کننده ي قله ي بلند عزت است. قرآن، چکيده ي جهان هستي است؛ و طبق فرمايش امام باقر (ع): «قرآن همانند دو ستاره ي تابناک آسماني(خورشيد وماه)، صحنه ي زندگي انسان ها راروشن مي کند»
قرآن، کتا بي است که «لايأتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه؛ نه اکنون و نه در آينده، باطل درآن راه نخواهد يافت و حقايق آن رادگرگون نخواهد ساخت». قرآن، « شفاء» است: «و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنين». (سوره ي اسراء، آيه ي82) درمان بيمارهاي قلب و نفس است. و طبق فرمايش نبي اکرم (ص): «القرآن هو الدواء » قرآن درظلماني ترين زندگي بشر، درعصر جا هليت، همچون انفجاري، آسمان سکوت را شکافت و يکباره، دريايي از رحمت و برکت و نور، برکوير زندگي جاري نمود و فريادي، از عالم قدس، طنين انداز شد که هان اي انسان، اي گمگشته ي خسران زده، لحظه اي درنگ و تدبر نما که سند نجات و رهايي از عالم ملکوت به سويت فرستاده شد! پس، بر ماست که مشعل فروزان الهي را، بر قلب و روح تاريکمان، بتابانيم و غبار غربت را، از قرآن برطرف نماييم کلاس قرآن، کلاسي است پر از پاکي و خلوص که درآن تواضع، خشوع. صفا، آرامش، خودسازي، معرفت،کمال و عشق و عاشقي تدريس مي شود. در اين کلاس، قلب ها به خدا نزديک است. اشک ها زلال است، آن هنگام که آيات بشارت را مي خوا ني، برق اميد، سراسر وجودت را فرا مي گيرد وآن زمان که به آيات عذاب مي رسي، برق خوف تو را بيدار و هشدار مي نمايد، به که چه شيرين است،

روز دانشجو


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 15/9/95 به مناسبت روز دانشجو جلسه ی بصیرتی با سخنرانی سرکار خانم زینب رستمی در این حوزه مبارکه برگزار گردید
ایشان بیان داشتند که یکی از مهمترین اقشار جامعه که نقش مهمی در پویایی و پیشرفت جامعه دارند دانشجویان هستند این قشر پویا با دارا بودن خصیصه ظلم ستیزی در ادوار تاریخی مختلف باعث رقم زدن تحولات مختلفی شدهاند به پاس گرامی داشت این قشر عزیز روز 16 آذر ماه به عنوان روز دانشجو نامگذاری شده است دلیل نام گذاری روز دانشجو را باید به ورود نیکسون ،معاون رئیس جمهور آمریکا نسبت داد در 24 آبان ماه 1333اعلام شد که معاون آیزنهاور برای گسترش روابط تهران – واشنگتن به ایران سفر خواهد کرد . این اقدام در شرایطی صورت می گرفت که در مرداد 32 آمریکا با کودتا باعث ساقط کردن حکومت مصدق و روی کار آمدن محمد رضا شاه شده بود بنابراین سفر نیکسون در آن شرایط به معنی بررسی تاثیر گذاری سیاسی آمریکا در تحولات پس از کودتا تفسیر شد و موجی از اعتراض ها را نسبت به این اقدام ایجاد کرد . در این شرایط زاهدی ، عامل داخلی کودتای سیاه چند روز قبل از ورود نیکسون یعنی در 14 آذر ماه تجدید رابطه و تلاش برای گسترش روابط با استعمار پیر را مطرح کرد و قرار شد « دنیس رایت » کاردار سفارت انگلیس نیز به تهران سفر کند همین مسئله باعث گسترش اعتراض ها شد به گونه ای که در بازار و دانشگاه اوضاع از حالت عادی خارج شد این اقدام رژیم پهلوی را بر آن داشت تا تجهیزات نظامی سنگینی را برای فرو کش کردن اعتراض ها به کار ببرد اما این اقدام نیز از گسترش اعتراض ها جلو گیری نکرد در روز 16 آذر اعتراض ها از دانشکده پزشکی و دارو سازی و حقوق وعلوم سیاسی آغاز شد و به سایر نقاط دانشگاه تهران نیز گسترش یافت در این بین ماموران سه نفر از دانشجویان به نام های قند چی ، بزرگ نیاو شریعت رضوی را با گلوله مستقیم مورد اصابت قرار داد و برخی از اساتید و دانشجویان را نیز دستگیر کرد دو روز بعد نیز نیکسون در همین دانشگاهی که به خون دانشجویان بی گناه آغشته بود حضور یافت و به سخنرانی در خصوص روابط ایران و آمریکا پرداخت و دکترای افتخاری خود در رشته حقوق را نیز دریافت کرد . ایستادگی و مقاومت دانشجویان در این روز باعث شد امام خمینی (ره) دانشجویان را با مفاهیمی همچون « جوانان ارزنده » ، « فرزندان ملت » ، « قوه متفکره ملت » و ….. یاد کنند و برای آنها ارزش و اهمیت خاصی قائل باشند و مسئولیت های زیر را از جمله وظایف آنها به شمار آورند :
1. احترازاز اختلاف کلمه و تفرقه و هوای نفسانی
2. آگاه کردن ملت ها
3. نشر و تبلیغ و معرفی اسلام
4. هوشیاری نسبت به مسائل روز
5. تحصیل علم با کمال جدیت
6. قیام شجاعانه در مقابل انحراف

 

مهدویت

بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در تاریخ 14/9/95 جلسه ای با موضوع مهدویت با سخنرانی سر کار خانم صائم در این حوزه مبارکه برگزار گردید
ایشان جلسه را با دعای سلامتی امام زمان (عج) آغاز کردند در روایتی از امام صادق (ع) داریم هر کاری که ما با اختیار خود انجام می دهیم مزد کار خود را می بینیم.
یکی از مهمترین و اساسی ترین اصولی که از ارکان اصلی مکتب تشیع محسوب می شود مساله امامت و آشنایی با امام هر عصر است به اعتقاد شیعه در هیچ برهه ای از زمان زمین خالی از حجت نیست و انسان بدون امام معصوم نخواهد بود .چرا که هدایت و رهبری صحیح و همه جانبه انسان بر اساس تعلیم الهی تنها از طریق پیروی از رهنمود ها و روشنگری های امام ممکن است علاوه بر آشنایی با سنت های حاکم بر نظام هستی از تمامی مصالح بشر و حقایق تعلیمات پیامبران آگاه باشد با توجه به این حقیقت یکی از وظایف مهم ما آن است که در هر عصری نسبت به امام و حجت الهی موجود در آن زمان به گونه ای شناخت پیدا کنیم که بر مسئولیت های خود آگاهی پیدا کنیم و بر اساس آن عمل کنیم پیامبر اکرم (ص) می فرماید : « هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است » و یا در دعا می خوانیم :« پروردگارا حجت خودت را به من بشناسان چرا که اگر حجتت را به من نشناسانی من از دین و آیینم گمراه می شوم » خود سازی و ترک گناهان در دوره غیبت که زمینه لغزش و انحراف بیشتر است ، از اهمیت زیادی برخوردار است امام صادق (ع) می فرماید : « صاحب امر (ع) غیبتی خواهد داشت اگر کسی در آن دوره بخواهد دیندار بماند سخت در مشقت خواهد بود بنده خالص خدا در آن شرایط باید تقوای الهی پیشه کند و دو دستی به دین خود بچسبد »از حضرت مهدی (عج )سوال شد که در دوران غیبت کبری که به شما دسترسی نداریم جواب احکام و مسائل را که با آنها مواجه می شویم چگونه به دست آوریم ؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند : « در پیشامد ها و حوادثی که رخ می دهد به آشنایان با احادیث ما یعنی مجتهد جامع الشرایط مراجعه کنید و آنها حجت من برای شما و و من حجت خدا بر آنان هستم »
امام باید معصوم باشد اهل بیت تنها کسانی هستند که مقام امامت به آنها رسیده است عصمت یعنی دوری از صغیره و کبیره ، دوری از شبهه ها ، دوری از ترک اولی که تنها چهارده معصوم شامل آن می شوند خداوند در قرآن می فرماید : « و اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما قال و من ذریتی قال لا ینال عهد الظالمین » عهد من به ستمکاران نمی رسد
ایشان در پایان بیان داشتند که در اثر گناهان ماست که طول غیبت زیاد بوده است 1180هزار سال غیبت طول کشیده استو این بی خودی نیست انسان اگر با قرآن مانوس باشد به تمام اعتقادات خود می رسد در آخر زمان یاران امام زمان (عج) غربال می شوند در آخر زمان کوچکترین گناه زنا است پس خیلی حواسمان جمع باشه و تا این فرصت برای ما پیش آمده که در حوزه مشغول تحصیل باشیم خودسازی را هم در خودمان شروع کنیم و سعی کنیم که از ائمه (ع) الگو گیری کنیم

شهادت امام رضا ( ع ) تسلیت باد

امام رضا(ع): بدان که هر کس مرا در غربتم زیارت کند خداوند ثواب صد هزار شهید و صد هزار صدیق و صد هزار حاجى و عمره گزار و صد هزار مجاهد مى دهد و با ما محشور مى شود و در درجات عالى بهشت رفیق ماست. 5سال آخر امامت علی بن موسی الرضا (ع) در زمان خلافت عبدلله مامون گذشت.او که ارکان حکومت خویش را متزلزل می دید، با ارائه پیشنهاد مزورانه ولایت عهدی به امام رضا (ع)، در پی این بود که با این پیشنهاد و تهدید ایشان به قبول این پیشنهاد که به هیچ عنوان مورد قبول امام نبود، به 3هدف خویش دست یابد: 1- دورساختن وجود امام رضا از مدینه و خنثی سازی هرگونه قیام شیعیان و نیز بنی عباس بر علیه حکومت نامشروع خود 2- با آوردن امام به مرو و تحمیل ولایت عهدی به ایشان، مقداری از فشارها و تهدیدهای احتمالی از سوی علویان و ایرانیان را فرو نشاند. 3- مردم با دیدن حضور امام رضا علیه السلام در دستگاه خلافت مأمون، از شورش و مخالفت منصرف شوند. یاسر خادم امام رضا علیه السلام می گوید: پس از آن که ولایت عهدی امام رضا علیه السلام استقرار یافت، دیدم که امام علیه السلام دست هایش را به سوی آسمان بلند کرده، به خدا چنین عرض کرد: «خدایا، تو می دانی که من در مورد قبول ولایت عهدی ناگزیر شدم. پس مرا مورد بازخواست قرار نده، چنان که بنده و پیامبرت یوسف علیه السلام را هنگامی که حکومت مصر را به دست گرفت، بازخواست نکردی». امام رضا علیه السلام با قبول ولایت عهدی اجباری هم چون امام حسن علیه السلام که صلح تحمیلی معاویه را پذیرفتند به مردم فهماندند که سیاستش از سیاست مأمون کاملاً جداست و در گفت وگو با مأمون درباره خلافت، با کمال صراحت به مأمون فرمود: «تو چکاره ای که خلافت را به من واگذاری؟ اگر خلافت را خدا به تو داده، تو نمی توانی آن را به دیگری واگذاری، و اگر خدا به تو نداده، چه حقّی داری که درباره آن تصمیم بگیری». مامون وقتی صراحت گفتار و رفتار امام رضا را دید، دریافت که گفتار و رفتار آن حضرت در نهایت موجب ضعف و تزلزل حکومت او می شود؛ لذا تصمیم گرفت که آن حضرت را به گونه ای از میان ببرد. ولی کاملاً مراقب بود که این عمل به طور کاملاً محرمانه انجام گیرد تا مسئله جدیدی برای حکومتش پیش نیاید. لذا با مسموم کردن آن حضرت به هدف خود رسید. امام علیه السلام در روز آخر صفر بر اثر زهر مسموم و دعوت حق را لبیک گفت و به اجداد پاکش پیوست. مردم و دوستداران آن امام وقتی که خبر شهادت حضرت را شنیدند ازدحام کردند و گفتند که مأمون با نیرنگ امام علیه السلام را کشته است. مأمون شخصی را نزد مردم فرستاد و گفت تشییع جنازه به فرصتی دیگر موکول شده است. مأمون از ترس این که آشوبی برپا شود مردم را با این ترفند متفرق کرد و دستور داد جنازه آن حضرت را شبانه غسل دادند و به خاک سپردند. امام رضا علیه السلام هم چون اجداد پاکش، قبل از هر چیز، بنده خالص خدا بود و همه چیز را در خط بندگی خدا دنبال می کرد. زهد و عبادت و راز نیاز و مناجات و سجده های طولانی او، نشان می داد که دلداده خداست. رجاء بن ضحاک سرپرست مأموران مأمون که مسئولیت آوردن امام را از مدینه به خراسان برعهده داشت، در این باره می گوید: «سوگند به خدا، مردی را ندیدم که با تقواتر از امام رضا علیه السلام باشد و در همه ساعات زندگی یاد خدا کند و به اندازه او خوف از عقاب خدا را در دل داشته باشد».

پیمان جوانمردان( حلف الفضول )

در سال یازدهم هجرت رسول اکرم (ص) در آخرین سفرحج (در عرفه)، در مکه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن ‏سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت ‏خود خبر داد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود که ‏پیامبر هم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیمارى و پیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد. پیامبر اکرم (ص) یک ماه قبل از رحلت فرمود: «فراق نزدیک شده و بازگشت ‏به سوى خداوند است. نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم و من دو چیز گران در میان شما مى ‌گذارم و مى‌‏روم: کتاب خدا و عترتم، و خداوند لطیف و آگاه به من خبر داد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر برمن ‏وارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود». در حجه‌‏الوداع در هنگام رمى‏ جمرات فرمود: «مناسک خود را از من ‏فرا گیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید». روزى به آن حضرت خبر دادند که مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین ‏و نگرانند. پیامبر در حالى که به فضل بن عباس و على بن‌ابى‏طالب (ع) تکیه داده بود به سوى مسجد رهسپار گردید و پس از درود و سپاس پروردگار، فرمود: «به من خبر داده‏ اند شما از مرگ ‏پیامبر خود در هراس هستید. آیا پیش از من، پیامبرى بوده است که‏ جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم ‏پیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد». روزی دیگر پیامبر (ص) با کمک علی (ع) و جمعی از یاران خود به قبرستان بقیع رفت و برای مردگان طلب آمرزش کرد . سپس رو به علی (ع) کرد و فرمود: «کلید گنجهای ابدی دنیا و زندگی ابدی در آن، در اختیار من گذارده شده و بین زندگی در دنیا و لقای خداوند مخیر شده‌ام، ولی من ملاقات با پروردگار و بهشت الهی را ترجیح داده ام». در چند روز آخر از زندگى رسول اکرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود: «اى مردم! آتش فتنه‏‌ها شعله ‏ور گردیده و فتنه‏‌ها همچون پاره‏ هاى امواج تاریک شب روى آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می آئید. آگاه باشید که من درباره ثقلین از شما می پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می‌کنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم ( کتاب خدا و اهل بیتم ). بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت می‌رسید». آنگاه پیامبر (ص) با زحمت به سوی خانه اش به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می کردند. در آخرین روزها پیامبر به علی (ع) وصیت نمود که او را غسل و کفن کند و بر او نماز بگزارد. علی (ع) که جانش با جان پیامبر آمیخته بود، پاسخ داد: «ای رسول خدا، می‌ترسم طاقت این کار را نداشته باشم». پیامبر (ص) علی (ع) را به خود نزدیک کرد. آنگاه انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشیر، زره و سایر وسایل جنگی خود را خواست و همه آنها را به علی سپرد. فردای آن روز بیماری پیامبر (ص) شدت یافت اما او در همین حال نیز اطرافیان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می کرد. سپس به حاضران فرمود: «برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید». ام سلمه، همسر پیامبر گفت: «علی را بگویید بیاید. زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست». هنگامی که علی (ع) آمد، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آنگاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بیهوش شد. با مشاهده این وضع، نواده‌های پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا افکندند. علی (ع) خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود: «علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم». سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد.

قیمت بهشت

در کتاب «امالى» از امام صادق علیه السلام نقل کرده است : عربى بادیه نشین به پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم عرض کرد : قیمت بهشت چیست ؟ فرمود : لا إله إلّا اللَّه یقولها العبد مخلصاً . گفتن «لا إله إلّا اللَّه» است که شخص آن را خالصانه بگوید . عرض کرد : اخلاص آن چیست ؟ فرمود : العمل بما بعثت به، وحبّ أهل بیتی وإنّه لمن أعظم حقّها . عمل کردن به آنچه به آن برانگیخته شده ام و دوستى اهل بیت من ، و دوستى ایشان از بزرگترین حقّ آن است. مؤلّف رحمه الله گوید: در حقیقت اخلاص فرموده اند: حقیقت آن این ‏است که بگوئى پروردگار من خداست سپس استقامت ورزى، و اینکه‏ عمل را براى خدا انجام دهى و دوست نداشته باشى که بر آن ستایش ‏شوى. و در تفسیر اخلاص، پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم فرموده است: المخلص الّذی لایسأل الناس شیئاً حتّى یجد، وإذا وجد رضی، وإذا بقی‏عنده شی‏ء أعطاه فی اللَّه، فإن لم یسأل المخلوق فقد أقرّ للَّه عزّوجلّ بالعبودیّة، وإذا وجد فرضی فهو عن اللَّه راض واللَّه تبارک وتعالى عنه راض، وإذا أعطى للَّه ‏عزّوجلّ فهو على حدّ الثقة بربّه عزّوجلّ. مخلص ؛ کسى است که چیزى از مردم درخواست نمى‏ کند تا اینکه آن را بیابد، و وقتى ‏آن را دریافت خشنود گردد و هنگامی که چیزى نزد او باقى ماند در راه خدا بخشش کند. اگر از مخلوق چیزى درخواست نکرد براى خداوند عظیم الشأن به عبودیّت اقرار کرده، و وقتى یافت و خشنود شد از خدا خشنود گشته، و خداوند تبارک و تعالى از او خشنود شده ‏است، و چون در راه خدا چیزى بخشش کرد علامت اطمینان او به پروردگار است.

تقرب به پیامبر اعظم (ص )

شیخ صدوق رحمه الله در کتاب «امالى» از امام باقر علیه السلام و آن حضرت از پدربزرگوارش، از جدّش: نقل کرده است که رسول اکرم صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: من أراد التوسّل إلیّ وأن تکون له عندی ید ینتقع بها یوم القیامة، فلیصل ‏أهل بیتی، ویدخل السرور علیهم. هر که مى‏ خواهد به من تقرّب پیدا کند و حقّى بر من داشته باشد که فرداى قیامت از آن بهره‏ مند شود باید به اهل بیت من احسان کند و سبب خشنودى آنها را فراهم آورد.

جلسه


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) روز پنج شنبه مورخه 4/8/95 مدیرمحترم و معاونین و اساتید حوزه مبارکه ریحانه النبی (س) جلسه ای با مدیریت محترم استانی حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر صفی زاده داشتند . در این جلسه سر کار خانم موسوی مدیر محترم حوزه علمیه ریحانه النبی (س) بیان داشتند که انتصاب جنابعالی به مدیریت حوزه های علمیه خواهران استان که نشان از شایستگی شما است را تبریک عرض می کنیم خدمت صادقانه و تلاش مخلصانه در عرصه های علمی و فرهنگی حوزه های علمیه توفیقی است که خداوند به شایستگان عنایت می کند جنابعالی از اساتید برجسته و خدوم جامعه دانشگاهی و یکی از چهره های ارزشمند و فرهیخته عرصه علم و دانش هستید که همواره با تفکر علمی مخلصانه در جهت اعتلای بار علمی خواهران گام برداشته و تلاش نموده اید برای شما در مسئولیت جدید از خداوند منان توفیق ، سلامتی و بهروزی مسئلت داریم .
در این جلسه جناب آقای دکتر صفی زاده تاکید داشتند که حوزه ها باید بیشتر فعالیت های خود را بر روی محور اخلاقی و تربیتی طلبه ها قرار دهند . و در ادامه به بررسی مشکلات آموزشی پرداختند و معاون آموزش در خواست کردند که با توجه به اینکه زمان برگزاری امتحانات همه پایه ها یکی است رایزنی های لازم را در جهت در اختیار گذاشتن یک مکان مناسب جهت برگزاری امتحانات مبذول فرمایید .و سرکار خانم موسوی بیان داشتند که با توجه به اینکه مدرسه رستگاران سنندج یک مدرسه مذهبی و شیعه است جهت رفاه حال طلاب رایزنی های لازم را جهت پذیرش فرزندان طلاب با تخفیف ویژه در این مدرسه مبذول فرمایید .

مرگ سرخ


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) به مناسبت هفته بسیج در مورخه 2/9/93 مراسمی با حضور خانواده های معظم شهید حاج محمد رضا زارع الوانی و همچنین شهید جواد کاکه جانی با سخنرانی سرکار خانم اعرابی و مداحی سرکار خانم کریمی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
سرکار خانم اعرابی در ابتدا بیان داشتند که قبل از اینکه بحثم را شروع کنم خدمت خانواده این شهدای بزرگوار عرض تسلیت و تبریک عرض می کنم و خوش آمد می گویم امیدوارم که بتوانیم یک مجلس در خور مقام و شا ن شهید داشته باشیم یک وقتی ما یک اعمالی را انجام می دهیم و می گوییم خدایا ما این اعمالی که انجام می دهیم که در شان شما نیست و یک وقتی نماز زیارتی می خوانیم و می گوییم در شان امام معصوم (ع) نیست خوب پس ما باید چکار کنیم از خداوند طلب می کنیم که انشاءالله یک اجری و ثوابی به مجلس ما بدهد که در مقام و شان این شهدای بزرگوار باشد انشاءالله
قال معصوم (ع) : « من مات علی مات حب آل محمد مات الشهدا ء» اگر کسی بر محبت آل حضرت رسول بمیرد انگار که به مرگ شهادت مرده است . می خواهیم مقداری بحث را باز کنیم منظور از مات شهیدان چیست مگر ما چند جور مردن داریم یکی از بزرگان می فرماید ما دو نوع مردن داریم : یکی مرگ اضطراری است یعنی چه بخواهیم چه نخواهیم موت اضطراری سراغ ما می آید و همه طعم آن را می چشیم خداوند در قرآن می فرماید : « کل نفس ذائقه الموت » بالاخره عمر ما یک روزی تمام می شود . اما نوع دوم مرگ اختیاری است مرگ اختیاری یعنی چه ؟ آیا به این معنی است که هر وقت دوست داشته باشیم زنده باشیم و هر وقت بخواهیم بمیریم آیا این معنا را میدهد ؟ حضرت مولا می فرماید : « موت قبل ان الموت » بمیرید قبل از اینکه مرگ شما فرا برسد یعنی چه مگر ما توحید ذاتی نداریم مگر ما توحید صفاتی نداریم پس این چطور معنا می شود . این یعنی خودم به استقبال مرگ می روم مثل شهدا مثل اون کسی که می خواهد به حج برود و محرم شود همه لباس های وجودیش را درمی آورد شهید هم همین کار را می کند خودش را از تمام متعلقات این دنیا خلاص می کند یعنی هیچ تعلق خاطری برای خودش باقی نمی گذارد به خاطر همین رها و سبک می رود حاجی قبل از اینکه احرام ببندد تکفیر می گوید و لبیک می گوید و خودش را محرم می کند شهید هم همین حالت است اما یک فرقی بین کسی که حاجی می شود با کسی که عارف و شهید می شود وجود دارد حاجی لباس احرام می پوشد ولی عارف یا شهید از هر لباس و تعلقاتی و حتی از خودش هم برهنه می شود هیچ وجودی برای خودش قائل نمی شود
حاجی رمی جمرات میکند ولی شهید رمی مضرات می کند از هر چیزی که بدی است خودش را دور میکند حاجی حلق راس می کند اما شهید ترک سر میکند . حاجی را کوه صفاست واما عارف را روح صفاست .حاجی به عرفات می رود عارف هم به عرفات می رود حاجی تا به مسجد الحرام برسد عارف از مسجدالاقصی رد شد است حاجی گوسفند قربانی می کند ولی عارف عاشق که آخرش شهادت است خودش را قربانی می کند حاجی ورود به مکه که برگردد اما شهید می رود که شهید شود پس درجه و مرتبه شهید معلوم است
هرطرف رو میکنم تویی قبله قبله ی قبله نما نمی خواهم
یک وقتی ما برای خودمان یک قبله درست میکنیم شهیداز این مرحله میگذرد قبله ای نمی بیند همه ، وجود خداست که می بیند در زیارت عاشورا می خوانیم «السلام علیک یا ثارالله و بن ثاره» مگر خدا خون دارد ، یعنی چه؟ بله خدا خون دارد منظور همان شهدا هستند حضرت رسول می فرماید : من بوی خدا را از اویس قرنی شناختم پس خدا بو دارد ، حس دارد اما اگر به آن مرتبه برسیم . می گویند اویس قرنی یک شب را تا صبح به سجود میگذراند یک شب تا صبح را روز دیگر به قیام بر می خاست می گفت لیله السجود منی لیله القیام منی ایشان که اینطور عبادت میکرد و عاشق شد اینطور هم به خدا نزدیک شد حضرت رسول را ندید ولی رسولی شد میگویند بهترین امت ، امت حضرت رسول هستند و اخصشان زمان ولی عصر (عج) است که امام زمان خودشان را ندیده اند ولی تبعیت و پیروی از امامشان را دارند.
موت اختیاری ما هم انواعی دارند مانند ( موت حسرت ، موت لعنت ، موت کرامت، موت شهادت ، موت جامعه، موت سرخ ، موت بر اساس قانون قضا مثل کسی که قصاصش می کنند)
موت لعنت : ما در سوره نباء داریم «یا لیتنی کنت ترابا» به روایتی تراب یعنی شیعه وقتی میگویند ابو تراب یعنی پدر شیعیان و این به حضرت علی (ع) اطلاق می شود در آخرت کفار خودشان را لعنت می کنند که ای کاش ما از خاک بودیم یعنی از شیعیان بودیم
من از قالوا بلی تشویش دارم گناه از برف باران بیش دیدم
قالوا بلی را ما در عالم زر گفتیم خداوند می فرماید: من به شما نگفتم که خدای شما فقط من هستم و شما گفتید بله من نگفتم به شما که تنها چاره ات من باشم گفتید بله من به شما نگفتم تصمیم گیرنده من باشم شما گفتید بله. پس معلومه که ما قالوا بلی را محکم نگفته ایم چون کسی که محکم قالوا بلی زا گفته باشد همه چیزش را از آن خداوند می داند و برای هدفش تا پای جان می ایستد
موت کرامت : حضرت مولا در غررالحکم می فرماید تحفه ی مومن مرگ است یعنی مرگ اگر مرگ است بگو تا در آغوشش بگیرم این موت کرامت است یعنی من را به درجه بالاتر می رساند .
مرگ شهادت : که مخصوص اولیا و انبیا خداوند است که امام حسین (ع) جزء این دسته است دو نفرند که به آنها سید الشهدا می گویند یکی امام حسین (ع) و یکی هم حمزه سید الشهدا همیشه در دعا هایمان این دعا را بخوانیم « الهم ارزقناشهاده فی سبیله » بالاخره که ما باید از این دنیا بریم پس بهتر این است که به بهترین نحو بریم
مرگ سرخ : که مخصوص شهیدان است . خداوند وقتی می خواهد از عظمت اینها بگوید می فرماید : « ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاهم عند ربهم یرزقون » یعنی شهدا نزد خداوند یک جایگاه خاص دارند جایگاهی که با بقیه متفاوت است
و در پایان غذای نذری که به نیت شهدا با کمک طلاب طبخ شده بود در بین طلاب توزیع شد .

 

اهمیت مطالعه


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) به مناسبت هفته کتاب و کتاب خوانی جلسه ای با سخنرانی سر کار خانم فقیه عباسی معاون پژوهش با موضوع اهمیت مطالعه و خواندن کتاب برگزار گردید .
ایشان جلسه را با حدیثی از امام علی (ع) آغاز کردند « الکتب سباتین العلماء » کتاب ها بوستانهای دانشمندان است . غررالحکم ص 245
این جمله ابوالفضل بیهقی را حتما بارها شنیده اید که هر کتابی ارزش یک بار خواندن را دارد فضل و معرفت انسان را می توان از اندازه گرایش و عشق او به کتاب و کتاب خوانی میزان کرد و می توان با این محک گوهر آدمیان را عیار گرفت کتاب ، میراثی ماندگار ، پدیده ای با شکوه و با ارزش و عنصری رشد آفرین و روشنگر در پهنه زندگی بشر است . افتخار ما هم این است که فرهنگ و باور های دینی ما بر پایه ارزش ، بینش و دانش و ارجمندی کتاب و نگارش استوار است . و خداوند منان معجزه ی آخرین فرستاده اش را یک کتاب قرار داده است قرآن کریم سر آمد همه کتاب های عظیم است و اسلام دین اندیشه و معرفت دین دانش و کتاب و معنویت است . اصولا آیین آسمانی ما پرچم دار کتاب و کتاب خوانی در زمین به شمار می رود با اندکی تامل و کاوش در لابه لای زرین تاریخ اسلام این حقیقت را به روشنی می نمایاند همه فرهنگ ها با کتاب آغاز می شود و با کتاب می بالند و تجربه های خود را به کتاب می سپارند . از این میان اسلام بیشترین بهره را از کتاب برده است . زیرا وحی احمدی و گرامی نامه ی قرآن ، از مشرق برگ و قلم ، درخشیدن گرفت و معجزه سترگ محمد (ص) در میان سطر های کتاب صورت پذیرفت چه کتابی بخوانیم ؟ مهمترین سوال و دغدغه ی ما همین است . سالانه 1500 جلد کتاب منتشر می شود کتاب هایی را بخوانیم که علاقه نسبت به موضوعات آن وجود داشته باشد نباید فراموش کنیم که نتیجه ای که از آن می گیریم خیلی اهمیت دارد . مطالعه ذهن را فعال می سازد بر خلاف تماشای تلوزیون ، مطالعه فعالیتی است که موجب فعال شدن ذهن شده و انسان را با هوش تر می کند . کتابی را باید خواند که به انسان بگوید از کجا آمده است و به کجا خواهد رفت کتابی را باید خواند که از باید ها و نباید ها بگوید مثل چراغی در راه در شبی تاریک . کتابی را باید خواند که دل را بیدار کند و قلب را امید وار کند دل را به تلاش وا دارد و پای را به رفتن کتابی را باید خواند که رشته ای برای بیرون آمدن از چاه جهل به آسمان معرفت باشد کتابی را باید خواند که شمیم عطرش مشام جان را از مستی معرفت و شناخت لبریز کند
کتاب خواندن یعنی یافتن دوست تازه یعنی یک پله بالا رفتن در دانستن و معرفت یعنی گشودن یک پنجره از نور به روی زندگی یعنی کنار رفتن پرده نادانی از پیش چشم حکمت و دانش و یعنی نفش کشیدن در هوای تازه ی دانستن و آگاهی .
دانشمندان معتقدند که اگر از حافظه استفاده نکنید آن را به مرور زمان از دست می دهید به همین دلیل توصیه می کنندفعالیت های مغزی از قبیل حل جدول را در برنامه روزانه داشته باشید مثل ورزش که ماهیچه ها را تقویت می کند مطالعه مغز را تقویت می کند هر چه بیشتر مطالعه کنید مهارت بیشتری در نوشتن کسب کرده و می توانید زیبا تر بنویسید و سعی کنید که بیشتر کتاب هایی را بخوانید که به شناخت خود برسید و از این طریق به شناخت خدا برسید چون هر کس که خود را شناخت خدا را هم می شناسد
و در پایان فرمودند خداوندا یاریمان کن تا کتاب ها و نوشته هایمان در راه تو روشنگری کند چنان کن که کتاب هایی را که می خوانیم یا می نویسیم شمیم عطر ایمان به تو را بپراکند و مخواه که کتاب این آفریده ارزشمند و گرامیت دریچه ای به سوی کژی و انحراف و تاریکی باشد خدایا کتاب ها نعمت های عظیم و عزیز تو هستند که به آنها قسم یاد کرده ای « ن و القلم و ما یسطرون » یاریمان کن قدرشان را بدانیم و بتوانیم تو را سپاسگذار باشیم .

 

اربعین حسینی

از “همه “دست کشیدم که تو باشی “همه ام"… با تو بودن ز “همه” دست کشیدن دارد… اربعین یعنی روز مراجعت کاروان عشق از شام به مدینه و روزی که جابر بن عبدالله بن‌حرام انصاری‌، صحابی رسول خدا (ص‌)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت‌ قبر امام حسین (ع‌) بشتابد و او نخستین کسی است از مردمان که قبر آن‌حضرت را زیارت کرد.مشهور است که زین العابدین(ع) سر مطهر پدر را در آن روز به بدن شریفش ملحق نمود. نخستین سوگواران حسین (ع) در اربعین سالار شهیدان، به یادش گریستند. آنان در این میعادگاه به تاْمل در افق رسالت، و حقیقتی که از جوشش خون حسین (ع) باز تافته بود پرداختند. از آن پس، عاشقان و پیروان آن امام، در سحاب اسرار اربعین به ذکر پرداختند و اشک ارادت خویش را به مظلومیت حسین (ع) و یارانش پیوند زدند. این راه، راه تداوم عشق است و بی گمان هیچگاه بی رهرو نخواهد ماند. سید بن طاووس در«لهوف» اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به کربلا ذکر کرده است. ایشان می نویسد: وقتی اسرای کربلا از شام به طرف عراق برگشتند، به راهنمای کاروان گفتند: ما را به کربلا ببر. بنابراین آن‌ها به محل شهادت امام حسین علیه السلام آمدند. سپس در آنجا به اقامه عزا و گریه و زاری پرداختند.. در کتاب «بشاره المصطفی » آمده است: عطیه عوفی میگوید: به همراه جابر بن عبد الله انصاری به منظور زیارت قبر امام حسین علیه السلام وارد کربلا شدیم. جابر نزدیک شریعه فرات رفت.غسل کرد و لباس‌های نیکو پوشید… سپس به طرف قبر مطهر، حرکت کردیم. جابر هیچ قدمی را برنمی‌داشت، الا اینکه ذکر خدا می‌گفت، تا به نزدیک قبر رسیدیم. سپس به من گفت: مرا به قبر برسان. من دست او را روی قبر گذاشتم. جابر روی قبر افتاد و غش کرد. من مقداری آب روی صورتش پاشیدم. وقتی به هوش امد، سه بار گفت: یا حسین. سپس گفت: ای حسین چرا جواب مرا نمی‌دهی؟ بعد به خودش گفت: چگونه می‌توانی جواب دهی در حالی که رگ‌های گلوی تو را بریده‌اند و بین سر و بدنت جدایی افتاده است. شهادت می دهم که تو فرزند خاتم النبیین و سید المومنین…و پنجمین فرد از اصحاب کساء هستی…درود و سلام و رضوان الهی بر تو باد. سپس به اطراف قبر امام حسین علیه السلام حرکت کرد و گفت: “السلام علیکم ایتها الارواح التی حلت بفناء الحسین… اشهد انکم اقمتم الصلاة و اتیتم الزکاة و امرتم بالمعروف و نهیتم عن المنکر” و بدین سان بود که اولین راهپیمایی اربعین به انجام رسید. از هنگامی که نخستین زائر مضجع منور اباعبدالله الحسین(ع)، جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین از مدینه به سمت کربلا رهسپار شد تا کنون 1373 سال می‌گذرد. زیارت اربعین، آنچنان اهمیتی دارد که از جمله نشانه های مومن، زیارت اربعین برشمرده شده است. طبق آیه “أَذِلَةٍ عَلَى المُؤمِنینَ أَعِزَةٍ عَلَى الکافِرینَ” اگر مومنین بخواهند تمدن جهانی خودشان را ایجاد کنند در قدم اول باید ذلیل یکدیگر و محب یکدیگر باشند(سوره مائده آیه 54) و اربعین بهترین فرصتن برای تمرین کردن این محبت بین یکدیگر و برداشتن مرزهای اعتباری است.این محبت و ذلت بین مومنین یک روی دیگر سکه هم دارد و آن هم ابهتی است که از شیعه در دل کفار ایجاد میشود. زائری که توفیق دارد با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) مشرف شود، از جریان روزمره زندگی مادی دور می شود تا از فیض روحانی زیارت بهترین توشه را برچیند. او می خواهد بیعت دوباره کند و به بهترین صورت وجود یاری و وفاداری خویش را نشان دهد. پیاده روی یک نوع ادای احترام، خاکساری، خضوع و خشوع است. زیارت، زبان محبت است و تلاشی برای محبوب طلبی .زائر می کوشد با سرمایه محبت، محبوب خوبان گردد و در زیارت از سکوی «محبه لصفوه اولیائک» به قله «محبوبه فی ارضک و سمائک» بنشیند .زیارت آیینه ای از عشق است و می تواند نشانی از احساس و شوق درونى انسان و علامتى از تعلّق خاطر او باشد.

برگزاری نمایشگاه کتاب


به مناسبت فرا رسیدن هفته کتاب و کتاب خوانی با همکاری معاون پژوهش و معاون فر هنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) نمایشگاه کتاب و محصولات فرهنگی و لوازم تحریر ایرانی اسلامی برگزار گردید .
هدف از برگزاری این نمایشگاه نهادینه کردن فرهنگ کتاب و کتابخوانی و ارتقای سطح آگاهی دانش عمومی مردم وخصوصا ارتقای سطح علمی و فرهنگی و افزایش مطالعه در بین طلاب گرامی وبه تبع ترویج آن در بین خانواده ها و جامعه است. کتاب از دیرباز حافظ و احیا‌کننده تفکر و اندیشه‌های والا و منبع عظیمی بوده است که طالبان علم، اندیشه و حقیقت را سیراب کرده و امروزه کتاب می‌تواند به عنوان یک وسیله مطمئن و کار‌آمد در بهینه‌سازی فضای فرهنگی جامعه مورد استفاده قرار بگیرد.
در حاشیه این نمایشگاه چند قطعه عکس و پوستر باهدف ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، رشادت‌ها و دلاورمردی‌های رزمندگان هشت سال دفاع مقدس به نمایش گذاشته شده است.
در این نمایشگاه چندین اثر جدید به نمایش گذاشته شده بود که از این میان «کتاب فضائل ومناقب امام علی (ع)» در آثار علمای شافعی تالیف علیرضا آزادی به چشم می خورد که با استقبال طلاب قرار گرفت و چندین جلد از این کتاب را با تخفیف ویژه خریداری کردند. نکته جالب توجه دیگر دراین نمایشگاه عرضه لوازم تحریر اسلامی ایرانی است که به هدف ترویج فرهنگ ایرانی اسلامی و نه گفتن به محصولات غربی ،وبا توجه به اینکه امسال از طرف رهبر فهیم و فرزانه سال اقتصاد مقاومتی ،اقدام وعمل نامگذاری شده است لازم است که به جهت کمک به اقتصاد مملکت از تولید کنندگان کشورمان حمایت کنیم .
در ضمن مسابقه نماز از کتاب « شیوه های دعوت به نماز » حجت السلام والمسلمین حاج آقا قرائتی . در راستای ترویج و اعتلای فرهنگ کتابخوانی، روز سه شنبه بر گزار گردید . کتابخوانی به طور حتم از شاخصه های مهم علمی و فرهنگی هر جامعه و به عنوان پویاترین وسیله در دسترس، برای ارتقا آگاهی و اندیشه ها در توسعه تمدن هر ملت است. …در این مسابقه که طلاب حضور داشتند .به سوالات به مدت 60 دقیقه به 40 سوال تستی پاسخ دادند کتاب « شیوه های دعوت به نماز » درپاییز 1393 توسط حجت السلام والمسلمین محسن قرائتی تالیف شد .میزان استقبال از این کتاب 208 صفحه ایی به گونه ایی بود که به سرعت به چاپ های بعدی رسید واین روند همچنان ادامه دارد. تا جایی که بهتر دیدیم که مسابقه کتاب وکتابخوانی را از این کتاب ودر هفته کتاب و کتابخوانی برگزار گردد

 

راستگو ترین ترازو

درمیان همه ابزارهای فرهنگی کتاب جایگاه ویژه ای دارد.تاریخ هیچ تمدنی خالی از کتاب وکتابت نبوده .می توان کتاب را در کنار مبارکترین پدیده های بشری وبلکه الهی نشاند.کتاب خاموش ترین آوازی است که در خانه ی ما می پیچدوچه سرها را که به سامان می رساند وچه دلهاراکه به گرمی می نشاند.کتاب راستگو ترین ترازویی است که می توان فرهیختگی اقوام راباآن سنجید وسبز ترین برگی است که جز به نسیم معرفت نمی رقصد.همه فرهنگ ها با کتاب آغاز میشوند.،با کتاب می بالند وتجربه های خودرابه کتاب می سپارند.از این میان،اسلام بیشترین بهره رااز کتاب برده است زیرا وحی احمدی وگرامی نامه قرآن از مشرق برگ ودرخشیدن گرفت ومعجزه پیامبر اکرم(ص )در میان سطر های کتاب صورت پذیرفت.

هفته کتاب وکتاب خوانی

مرحوم آیت الله بهجت(ره )یکی از عارفان بزرگ زمان بودند.روزی به ایشان گفتند:کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید. ایشان فرمودند:لازم نیست یک کتاب .با یک کلمه کافیست  که بدانی .: “خدا می بیند”

راههای تبدیل غیبت به فرج و ظهور

 

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) مراسمی با سخنرانی و مداحی سرکارخانم محمدزاده یگانه در مورخه 24/8/95 با موضوع راههای تبدیل غیبت به فرج و ظهور در این حوزه مبارکه برگزار گردید

ایشان در ابتدا بیان داشتند که برای ملاقات با محبوب و معشوق باید بی قرار باشیم چون عاشق بی قرار است مرحوم حاج حسین مظلوم اهل تبریز بود ایشان در بیرون از قم جاده قدیم جمکران باغی داشتند چنان عشق امام زمان (عج) به سرش زده بود که شب و روز گریه می کرد . به طوری که طاقت و تحمل را از دست داده بود یک روز دیگر نتوانست در منزل بماند و سر به بیابان گذاشت با خودش ناله می زد و گریه می کرد آقا غم عشقت بیابون پرورم کرد هوای غمت بی بال و پرم کرد به مو گفتی صبوری کن صبوری صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد

فرمود رفتم به طرف کوه خضر شب شد گریه می کردم یا صاحب الزمان آقا جان بس است دیگر بیا خودت را به من نشان بده گفتم آقا تو را جان مادرت زهرا بیا دیدم حضرت آمدند فهمیدم امام زمان (عج) است آقا فرمود مظلوم چه خبر است چرا این قدر گریه می کنی گریه عاشق را نگاه کن ببین برای مولایش چگونه ناله می زند اگر محزون باشی اهل بیت و ائمه (ع) هم محزون می شوند انتظار یعنی انسان بی قرار باشد خداوند می فرماید : « کل فانتظرو انی معکم من المنتظرین » بگو منتظر باشیدمن هم از منتظرین هستم من هم در انتظار بسر می برم منتهی انتظار خدا با این انتظار متفاوت است این یک را ه برای نجات از گمراهی در زمان غیبت است

گریه های امام صادق (ع)

سدیر صیرفی از یاران امام صادق می گوید رفتم دیدم آقا امام صادق (ع) حالت عجیبی دارند صورتش را به خاک می مالد و گریه می کنند و می فرماید : « سیدی سیدی غیبتک نفت رقادی » آقای من آقای من غیبت تو بستر استراحت مرا جمع کرده است گفتم آقا برای چه کسی با این وضع گریه می کنید فرمودند برای امام زمان (عج) و فرمودند اگر امام زمان (ع) را درک کنم خدمتش را می کنم بعد فرمودند : ای سدیر خدا به امت موسی خبر داد که قرار است چهار صد سال دیگر برای شما رهبری بیاید امت موسی (ع) همه جمع شدند و گفتند بچه ها را از مادرشان جدا کنید حتی بچه های حیوانات را از مادرشان جدا کردند شروع کردند به ناله و ضجه زدن آنقدر گریه کردند که خدایا ما رهبری از تو می خواهیم و آنقدر التماس کردند که چهارصد سال تبدیل به دویست سال شد باز اصرار کردند و خدا آن مدت را هم بخشید و حضرت موسی (ع) آمد فرمودند شما هم این عمل را انجام دهید آقا تشریف می آورند آیا ما حاضرین این کار را می کنیم پس یک مورد تبدیل غیبت به فرج انتظار است

گریه بر امام حسین ( ع)

اما راه دوم برای تبدیل غیبت به فرج و ظهور خاص گریه بر امام حسین (ع) است اگر کسی مقید به گریه بر امام حسین (ع) شود برای این انسان هم راه باز می شود هم ارتباط روحی و هم ارتباط جسمی پیدا می کنند

از سید عبدالکریم کفاش سوال شد چه شد که راه ملاقات برای شما باز شد که هر هفته به خدمت آقا می رسی فرمودند یک شبی جدم پیغمبر اکرم (ص) را در خواب دیدم عرض کردم یا رسول الله خیلی دوست دارم خدمت امام زمان (عج ) برسم چه کنم ؟ حضرت فرمودند: در شبانه روز دو مرتبه اول صبح و دم غروب بنشین برای فرزندم امام حسین (ع) گریه کن راه برایت باز می شود از خواب بیدار شدم این برنامه را تا یک سال ادامه دادم تا به محضر آقا مشرف شدم و راه برایم باز شد امام صادق (ع) فرمودند دوست دارم کاری که شروع کردم حداقل یک سال انجام دهم  . بابی است در کتاب (وسائل الشیعه ) به نام باب مداومت علی العمل یعنی هر عمل نیکی که انجام دهی و بر آن مداومت داشته باشی . بدن انسان 360 رگ دارد لذا اگر انسان به ازای هر رگ اصلی بدن عملی را در طول یک سال تکرار کند عمل ملکه می شود و در انسان رسوخ و نفوذ پیدا کند این مطلب درست است می دانید چرا ؟ چون دیدن امام زمان (عج) سنخیت می خواهد آدم نابینا نمی تواند بفهمد نور چیست و نور را نمی بیند باید صفت و خصلتی از امام زمان (عج) به طور کامل به دست بیاوریم تا راه برایمان باز شود چه شد که راه برای سید عبد الکریم باز شد چون مانند امام زمان (عج) شب و روز برای امام حسین (ع) گریه کردند آقا امام زمان (عج) فرمودند حسین جان من نبودم روز عاشورا تو را کمک کنم اما آنقدر برای شما گریه می کنم که اشک چشمم اگر تمام شود خون گریه می کنم آری سید آنقدر گریه کرد که توانست مولا و صاحب خویش را ببیند .

انشاءالله که همه ما از منتظران واقعی امام زمان (عج) باشیم

آثار لقمه حرام


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه (س) جلسه اخلاقی با سخنرانی استاد سر کار خانم نوروزی با موضوع لقمه حرام (شهوت البطن) در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان در ابتدا بیان داشتند در آیات و روایات با نام مال حرام ، لقمه حرام ، کسب حرام ، شهوت البطن آمده است . پیامبر اکرم در وسایل الشیعه جلد 12 می فرمایند : « العباده سبعون جزء افضلها طلب الحلال » عبادت هفتاد جزء است که افضل آنها کسب حلال است
هر مالی که برخلاف دستور الهی به دست آمده باشد به آن مال حرام می گویند مال حرام به ذاتی و غیر ذاتی تقسیم می شود ذاتی مثل خون ، میته و غیر ذاتی مثل دزدی ، رشوه ، ربا ، غش ، قمار
ایشان در ادامه فرمودند مصادیق مال حرام و لقمه حرام عبارتند از :
استفاده شخصی از بیت المال و ضرر و زیان به آن برای سود آوری خود
استفاده نادرست و غیر واقعی از منافع عمومی مثل آب و برق ودفتر چه بیمه افراد
عدم رعایت برخی شرایط بیان شده برای گرفتن برخی پول ها و هدیه ها
جایگزینی اموال در عناوین مختلف به جای یکدیگر مثل خمس به جای انفاق
سرقت علمی و تقلب ها و استفاده از لوح مدارک و در آمد آن
حقیقت مال حرام آتش است و تجسم اعمال آن در آخرت محشور شدن در حالت خوک به خصوص ربا خواری می باشد مال حرام رزق نیست . بلکه رزق لطفی از واسطه فیض و از جانب پیامبر (ص) است اما مال حرام از دست شیطان می رسد لذا تاریکی و ظلمت می آورد . با استناد به آیه « والذین کفرو اولیاءهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات »
برخی از مهمترین آثار مال حرام عبارتند از : 1. بی حالی در عبادات و عدم استجابت دعا : انسان دچار شک و شبهه می شود و قساوت قلب می آورد نسخه مرحوم نخودکی برای رسیدن به مقامات والای معنوی این است :الف). نماز اول وقت ب ) احترام به سادات ج) لقمه حلال که رمز موفقیت ایشان بوده است 2. آثار سوء آن بر نسل : شراکت شیطان در نطفه طبق آیه 64 سوره اسرا . امام صادق (ع) در اصول کافی ج 5 ، ص 125 می فرمایند « کسب الحرام یبین فی الذریه . کسب حرام خودش را در نسل نشان می دهد » مانند پسر شیخ فضل الله نوری که سبب به دار آویختن پدر شد ،برادر شیر خورده از زن ناصبی بوده است یا ما نند شیخ مقدس اردبیلی که از فضل پدر حلال خور و مادری که با وضو شیرش می داد به این مقامات دست پیدا کرد

جلسه دوم نشست صمیمانه با موضوع میزان اعمال ما در قیامت


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) جلسه دوم نشست صمیمانه طلاب پایه اول با سرکار خانم صائم در مورخه 16/8/95 در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان جلسه خود را با آیه ای از قرآن آغاز کردند و بیان داشتند که در سوره مبارکه نور آمده است « سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار. سلام بر شما به آن چیزی که صبر کردید جایگاه شما در آخرت نیکو باد » جواب سلام حتی در حال نماز هم واجب است دیروز در مورد طلبگی واینکه چه جایگاه ویژه و با عظمتی نصیب شما شده است بحث کردیم که امام صادق (ع) می فرمایند : یک طلبه وقتی که به قصد طلب علم از خانه بیرون می آید ملائکه بالهایشان را فرش زیر پای او می کنند وتا به خانه برگردد ملائکه برایش استغفار می کنند » و این مقام را به هر کسی نمی دهند آیت الله خوانساری در عالم خواب یک خوابی می بینند خواب دیدند قیامت شده و درهای بهشت باز شده و یک در خیلی خلوت تر از در های دیگر است روی آن در نوشته شده« باب الحسین » آن در مخصوص گریه کنان امام حسین (ع) است و هر کسی را راه نمیدهند همانطور که می دانید در روز قیامت اعمال طلبه ها را با امام صادق می سنجند و امام صادق میزان ما در روز قیامت است و از فردا آقای خوانساری یکی از روضه خوان های امام حسین (ع) شدند حالااین رو وصل کنیم به طلبگی خودمان ، ملاک شما حضرت زهرا است اسلام را با اسلام مقایسه کنید نه با افراد اسلام به اندازه درکتان از حجاب حضرت زهرا حجاب خودتان را بگویید سیره حضرت زهرا را خوب بخوانید سعی کنید خودتان را شبیه ترین فرد به حضرت زهرا کنید امام صادق (ع) می فرمایند : « دو هزار سال قبل از خلقت آدم خدا یک قطعه از نور خودش را جدا کرد آن زمانی که آدم میان گل و آب بود خدا یک قطعه از نور خودش را جدا کرد و ماد م حضرت زهرا را خلق کرد زهرا به این خاطر زهرا است یعنی نورانی ، چون یک قطعه ازنور خداست وقتی پیامبر(ص) خلق شد از باقیمانده نور پیامبر آسمانها و زمین خلق شد وقتی امام حسن (ع)را خلق کرد از باقیمانده نور ایشان بهشت و جهنم را خلق کرد وقتی امام حسین (ع) را خلق کرد از نور امام حسین تمام کائنات را خلق کرد وقتی حضرت زهرا (س) را خلق کرد از نور حضرت زهرا تمام ملائکه آسمان و زمین را خلق کرد و وقتی به حضرت علی(ع) رسید فرمود که تمام اینها حول امیر المو منین خلق شده اند »
ایشان در ادامه در اهمیت امربه معروف و نهی از منکربیان داشتند که قوم ثمود خیلی آدم های خوبی داشتند و در اثر اینکه خوب ها بی تفاوت بودند ، بدها گناهانشان خیلی آشکار شد و عذاب شامل هر دو گروه شد در روایت داریم وقتی خوبان امت امر به معروف و نهی از منکر را فراموش کنند با بد ها هیچ فرقی ندارند عذابشان به یک اندازه است. پس خیلی بایدحواسمان جمع باشد حضرت آقا می فرمایند : این واجب فراموش شده را حوزه ها باید احیا کنند و این واجب فراموش شده همان امر به معروف و نهی از منکر است که لازمه آن این است که ما اول خودمان را درست کنیم اول شما طلبه ها خود سازی کنید خود به خود بچه های شما تابع شما می شوند« من عرف نفسه عرف ربه » هر کس خودش را بشناسد خدایش را می شناسد خود سازی مقدمه این است که جامعه خوبی را بسازیم یکی از مرکب های راهبر این مسیر نماز شب است آیت الله بهجت می فرمود : در نجف که بودیم قبلا طلبه هایی که نماز شب نمی خواندند تک و توک صورت های آنها معلوم بود اماالان طلبه هایی که نماز شب میخوانندصورت های آنها تک و توک معلوم است . امام صادق (ع) می فرمایند: کسانی که نماز شب می خوانند خود به خود صورت های آنهانورانی است خواه نا خواه وقتی آنها را می بینی محبت آنها به دل می نشیند « الذین ءامنوا و عملو الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا » هر کس عمل صالحی انجام دهد خدا آن را عزیز دلها می کند .
ایشان در پایان افزودند شما که الان طلبه شده اید وظیفه شما خیلی نسبت به قبل سنگین تر شده است خداوند در قرآن می فرماید « هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون » آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمی دانند مساوی هستند « هل یستوی الذین اعمی و البصیر » آیا کسانی که بینا هستند با کسانی که نمی خواهند ببینند یکی هستند امام صادق (ع) می فرمایند 70 گناه از جاهل بخشیده می شود قبل از اینکه 1 گناه از عالم بخشیده شود وظیفه شما به عنوان یک زن در درجه اول این است که واجبات را انجام دهید و محرمات را ترک کنید و در درجه دوم حجابتان را رعایت کنید
در دعای جوشن کبیر می خوانیم « ای کسی که رحمت تو بر غضبت پیشی گرفته » پس همیشه به رحمت خداوند امیدوار باشید خدا انشاءالله توفیقات شما را زیاد کند وشما را مورد رحمت خود قرار دهد .

 

شهادت امام حسن مجتبی (ع)


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 17/8/95 در مراسم صبحگاه به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی (ع) سخنرانی و مداحی توسط سرکار خانم کریمی در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان جلسه را با دعای سلامتی امام زمان (عج)آغاز کردند و بیان داشتند امروز شهادت امام حسن مجتبی (ع ) است . امام حسن مجتبی (ع) می فرمایند کسی که در دلش هوایی جز خشنودی خدا خطور نکند من ضمانت می کنم که خدا دعایش را مستجاب کند امام حسن (ع) را به دلیل صفات و فضایل اخلاقی ، سخاوت و بخشش بی نظیری که داشت کریم اهل بیت می نامیدند . به صورتی که بارها نیمی از مال خویش را به نیازمندان داد . گاه پیش از آن که نیازمند اظهار احتیاج کند و عرق شرم بریزد احتیاج او را برطرف می ساخت امام حسن مجتبی(ع) بسیار با گذشت و بزرگوار بود و از ستم دیگران چشم پوشی می کرد بارها پیش می آمد که واکنش حضرت به رفتار ناشایست دیگران ، باعث تغییر رویه فرد خطاکار می شد
ایشان در ادامه بیان داشتند که امام سجاد (ع) می فرمایند: « ویل لمن غلبت آحاد عشراته » بعضی از روایات ، بعضی از سخنان به آنها جوامع الکلام می گویند یعنی از لحاظ جمله کوتاه است ولی یک دنیا معنی در آن نهفته است الان اگر ما بخواهیم این کلام متبرک امام سجاد را بشماریم پنج شش کلمه بیشتر نیست ولی اگر در همین پنج ،شش کلمه بخواهیم تفحص کنیم یک عالمه معنی و مفهوم نهفته است و این دیگه بر عهده خود طرف است که برداشتش از جوامع الکلام به چه شکلی باشد آقا می فرمایند: « ویل لمن غلبت آحاد عشراته » معنی تحت اللفظی آن این است وای بر کسی که آحاد یعنی یکی هایش غلبه کند بر دهتایی هایش ما اگر یک حساب سر انگشتی داشته باشیم یکی هیچ و قت به پای ده تا نمی رسد ده تا نه تا از یکی بیشتر است ولی امام سجاد نعوذ بالله حرف لغو که نمی زنند وقتی امام سجاد می فرمایند وای بر کسی که یکی هایش از دهتاییهایش بیشتر است این کلمه «ویل» 38بار در قرآن آمده پس خیلی کلمه مهمی است که زمانی که انسان قرار است در امتحان الهی در سختی ها در هلاکت سقوط کند اظهار اندوه و افسوس می کند فلذا اینجا که امام سجاد می فرمایند : «ویل لمن غلبت آحاد عشراته » باید ذهن ما را درگیر کند اینجا پرسش ما با استناد به آیه قرآن پاسخ داده می شود خداوند در سوره انعام آیه 160 می فرمایند « من جاء بالحسنه فله عشره امثالها ومن جاء بالسیئه فلا یجزی الا مثلها » هر آن کس حسنه و کار نیکی انجام دهد من خدا ده برابر به او پاداش می دهم وهر کس که کارگناه و بدی انجام دهد طبق استناد به همین آیه همون یک گناه را برایت حساب می کند . دو فرشته بر روی شانه های ما مسئول ثبت و ضبط اعمال ما هستند . خداوند به فرشته سمت چپ می فرماید تا گناه کرد ننویسید هفت ساعت به او مهلت بدهید شایدبنده من توبه کرد اما به فرشته سمت راست خداوند می فرماید تا نیت کرد بنویسید بعد تازه فله عشر امثالها ده تا مثل اون را برایش بنویسید امام صادق (ع) می فرمایند : « به خدا پناه می برم از کسی که در شبانه روز ده تا گناه انجام می دهد اما یک کار خیری انجام نمی دهد » از امام علی (ع) روایت داریم که « هر شب قبل از خواب نفس خودتان را محاسبه کنید قبل از اینکه شما را محاسبه کنند »
انشاءالله خدا را بحق آقا امیر المومنین قسم میدهم واقعا این لیاقت را داشته باشیم خودمان را محاسبه کنیم

 

نشست صمیمانه


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 15/8/95 جلسه اول نشست صمیمانه با سخنرانی سرکار خانم صائم از اساتید حوزه با طلاب پایه اول برگزار گردید .
ایشان جلسه خود را با دعای سلامتی امام زمان (عج) و حدیثی از امام صادق (ع) آغاز کردندو بیان داشتند که امام صادق (ع) می فرمایند : « هیچ عملی به اندازه ی صلوات بر محمد و آل محمد ثواب ندارد » شما طلبه های بزرگوار و خواهران ارجمند چه بخواهید و چه نخواهید سرباز امام زمان (عج) هستید طبق آیه 142 سوره اعراف خداوند در عالم از تمام انسانها وعده گرفته است پس خداوند در آن زمان بیعت گرفته و طلبه بودن ما را مقدر کرده است پس خیلی باید حواسمان جمع باشد
امام صادق (ع) می فرمایند : وقتی یک طلبه از خانه بیرون می آید و برای کسب علم بیاید تمام فرشتگان بالهایشان را باز می کنند.
ترم اول طلبگی خیلی حالت تشنگی وجود دارد حضرت آیت الله بهجت می فرمایند: اگر مشکلی دارید مشکلات خود را به آبروی بچه های سال اول بسپارید . حتی همسر شما از شما انتظار تغییر را دارد حداقل از شما انتظار دارند که زود عصبانی نشوید در این مدتی که در حوزه هستید ارتباط خود را با امام زمان (عج) بیشتر کنید و رفتارهای غلط خود را تا آنجا که می توانید اصلاح کنید شما در حوزه حد اقل یک حدیث یاد می گیرید . پیامبر اکرم (ص) می فرمایند :« هر کس یک لیوان آب به همسرش بدهد با اعتکاف در مسجدالنبی برابر است .» حضرت آقا فرمودند : وظیفه اول زن همسر داری است امام خمینی می فرمایند : زمانی که من درس می خواندم وقتی که فرزند داشتم دیگر قید درس خواندن در شب را زدم
ایشان در ادامه بیان کردند در واقع شما هم باید کارهایتان خالصانه باشد شب زنده داری خیلی مهم است تا می توانید ارتباط خود را با امام زمان (عج ) قوی کنید . مطالعه غیر درسی داشته باشید و همیشه پیش مطالعه و پس مطالعه داشته باشید حضرت آقا می فرمایند کتاب های شهید مطهری را در بین کتابهای حوزه گنجانده شود .
اگر ولایت مداری ما درست نباشد دچار گمراهی می شویم عبدالله عمر با هیچ کس بیعت نکرد ولی با فردی به نام حجاج بیعت کرد . حجاج فردی خبیث و بد ذات بود انشاءالله هیچ وقت راه خودمان را گم نکنیم از خداوند وسعت رزق و وسعت زمان را بخواهید و هر چقدر که می توانید دعای مطالعه بخوانید.
انشاءالله که همه ما جزء یاران خوب امام زمان (عج) باشیم و با انجام کارهای نیک و واجبات و ترک محرمات به امام زمان (عج) نزدیک شویم و از غربت آن حضرت بکاهیم

تفسیر روایت اصحاب المهدی هم اصحاب الحسین


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 15/8/95 مراسمی به مناسبت شهادت حضرت رقیه (س) با مداحی و سخنرانی سرکار خانم سیده مهدیه سادات موسوی در این حوزه مبارگه برگزار گردید .
ایشان در سخنرانی خود تفسیر روایت « اصحاب المهدی هم اصحاب الحسین» را بیان کردند و بیان داشتند اصحاب حضرت مهدی (عج) همان اصحاب امام حسین (ع) هستند. ما همیشه می گوییم اگر در کربلا بودیم یار امام حسین (ع) بودیم یار امام حسین (ع) بودیم اما از کجا متوجه بشویم که رواقعا اگر بودیم جزء سپاه امام حسین(ع) بودیم باید ببینیم زندگی الان ما چگونه است اگر :
1. زندگی ما تنظیم بود با رضایت امام زمان (عج) جای امیدواری است.
2. اگر دائما در جبهه امام زمان (عج) هستیم جای امیدواری است.
3. لغزش در اینجایعنی لغزش در برابر امام زمان (عج) وامام حسین (ع)
4. باید حقیقت عاشورا را درک کنیم و باور کنیم.
5. باید جایی برویم که امام زمان (عج) میرود . سخنی را بگوییم که امام زمان (عج) می گوید ما به عنوان یک طلبه چقدر سعی کرده ایم که با رفتار و گفتار خود بوی امام زمان (عج) را در خانه مان ببریم چقدر بقیه خانواده و دوست و آشنابا دیدن ما یاد خدا و امام زمان (عج) می افتند . حواسمان باشد بار سنگینی به دوش داریم امام زمان (عج) از ما بیشتر انتظار دارد بنابراین که بگوییم کاش در کربلا بودیم کافی نیست چه بسا کسانی که در کربلا بودند صف اول نماز جماعت حضرت علی (ع) … بودند جای مهر به پیشانیشان بود. بنابراین استواری در این راه غافل نشدن ازامام زمان (عج) و کسب معرفت است.
غافل نشدن از امام زمان (عج):
امام زمان (عج) که ( صاحب هذا الامر یترد بینهم . امام دزمان بین ما تردد دارند ) و یمشی فی اسواقهم ( در بازار های ما راه میرود ) وو بطا فروشهم ( روی فرش های شما گام بر می دارد ) بهار الانوار
تفاوت ما با دیگر ادیان :
1. ما عقیده داریم ظهور جزء سیر تکاملی به سمت خدا است . ظهور – رجعت – برزخ و قیامت
2. حجت خداست یعنی ما باید زندگیمان را طبق پسند او تنظیم کنیم و در آخرت جای هیچ عذر و بهانه ای نیست
3. زنده است این السبب المتصل بین الارض و السماء
کسب معرفت :
معرفت که نسبت به امام زمان بیشتر شود محبت افزایش می یابد محبت که بیشتر شود میزان گناه کمتر می شود بنابر این چگونه این معرفت را کسب کنیم که از گناه دور شویم این معرفت تنها با تسلیم بودن و انجام واجبات و ترک محرمات بدست می آید پس ما به عنوان یک طلبه با رفتار و گفتار و عمل خودمان این معرفت را به صورت عملی انتقال دهیم
انشاءالله که همه ما مصداق روایت اصحاب المهدی هم اصحاب الحسین باشیم

 

تاثیر ظاهر بر روی باطن

به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 11/8/95 نشست تربیتی با موضوع تاثیر ظاهر بر باطن در این حوزه مبارکه برگزار گردید .در این جلسه سر کار خانم رستمی معاون آموزش به ایراد سخن پرداختند. ایشان سخنان خود را با دعای سلامتی امام زمان (عج) آغاز کردند . و بیان داشتند که یادگیری و اجرای تربیت اسلامی برای هر فرد مسلمان لازم و ضروری است چرا که یک نظام کامل تربیتی است که تمام جوانب رامی سنجد لذا برای رسیدن در این زمینه نیاز به منابع و اصولی داریم که بر گرفته از قرآن و روایت ها باشد . اصول تعلیم و تربیت در زندگی بر اساس چند مبنا شکل می گیرد که یکی از آنها تاثیر ظاهر بر باطن است و این چیزی است که انکار ناپذیر است انسان ها دارای ظاهر و باطنی هستند. و ظاهر همان چیزی است که معلوم و مشخص و قابل مشاهده را می گویند و باطن هم فکر و نیات شخص را می گویند پس هر وقت نقشی بر ظاهر زده شود بی درنگ رنگ و بویی در باطن می گیرد حضرت علی (ع) می فرماید : « اگر برد بار نیستید پس خود را بردبار جلوه دهید ، چه اندک پیش می آید که کسی خود را به گروهی شبیه سازد و جزء آنان نشود. نهج البلاغه کلمات قصار 207 » در قرآن هم در سوره مزمل آیه 8 خداوند متعال می فرماید « واذکر اسم ربک » ، حتی کارهای بد هم آثار بد بر باطن می گذارد آیه ی « لا تمش فی الارض مرحا یعنی با غرور بر روی زمین گام بر ندارید . » اما برای رسیدن به تربیت شایسته ظاهر سازی و تغییر ظاهر لازم است البته نه ظاهر سازی به معنای خود نمایی بلکه تغییر ظاهر، به معنای اصلاح روح و روان است .
هر وقت بخواهیم تغییر و تحولی در کسی پدید آوریم از ظاهر یعنی از سخن گفتن ، راه رفتن ، نشستن ، غذا خوردن شروع می کنیم برای این کار دو روش داریم یکی تلقین به نفس دو تحمیل به نفس اما تلقین به نفس خود به دو دسته تقسیم می شود : 1. تلقین فعلی 2.تلقین قولی .
تلقین فعلی یعنی بر روی حرکات ظاهری بدن مانند راه رفتن کار کنیم همچنان که در قرآن آمده است « لا تمش فی الارض مرحا» و تلقین قولی یعنی خیلی از حالات منفی باطنی که با حرف شروع می شود مثل حرف زدن با نامحرم . امام صادق (ع) می فرماید: برای دفاع از دینتان با مردم نزاع و مشاجره لفظی نکنید زیرا این کار دل را بیمار می کند همچنین روایت های مختلفی که در گرفتاریها و استرس ها آمده مثل آیه شریفه « الا بذکر الله تطمئن القلوب » ذکر خدا آرامش بخش دل ها است برای هر مشکلی ذکر خاصی داریم مثلا ذکر توبه باعث پاک کردن دل ها است پس ظاهر آدم ها تاثیر بسزایی در طرف مقابل دارد طوری که همین ظاهر شاکله باطنی انسان را تشکیل می دهد . و علاوه بر ظاهر شرایط و محیط و فرهنگ ها هم درشکل گیری باطن تاثیر گذار است .

 

وفای به عهدونقش عقل

بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) جلسه ای در مورخه 9/8/95 با سخنرانی سرکار خانم کبودی مسئول تربیتی این حوزه برگزار گردید .
ایشان در ابتدا فرمودند : «قال الله تعالی فی کتاب المبین (من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا.22/احزاب)»
قرآن کریم در اوصاف برخی مومنین چنین میفرماید: در میان مومنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بسته اند ایستا ده اند . بعضی از آنها به عهد خود وفا کرده جان به جان آفرین تسلیم نمودندو در میدان جهاد شربت شهادت نوشیدند و بعضی نیز که در انتظارند .و هیچ گونه تغییر وتبدیل در عهد وپیمان خود ندادند و کمترین انحراف و تزلزلی در کار خود پیدا نکردند. این گروه از مومنان بر عکس منافقان ویا مومنان ضعیف الایمان که طوفان حوادث آنها را به این طرف وآن طرف می افکند ، مانند کوه ثابت و استوار ایستادند واثبات کردند عهدی که با پروردگار بستند هرگز گسستنی نیست . واژه نحب بر وزن عهد به معنای نذر وپیمان است گاه به معنای مرگ یا خطر یا گریه یا صدای بلند است. درباره این آیه تفاسیر زیادی آ مده است . در میان این تفسیر ها هیچ منافاتی وجود ندارد چرا که آیه مفهوم وسیعی دارد . از جمله این تفاسیر همه شهدای اسلام را که قبل از ماجرای جنگ احزاب شربت شهادت نوشیده بودند شامل می شود و منتظران نیز تمام کسانی بودند که در انتظار پیروزی و شهادت به سر می بردند حمزه سید الشهدا و حضرت علی (ع) در راس این دو گروه قرار داشتند لذا در تفسیر صافی چنین آمده است : یاران امام حسین (ع) در کربلا هر کدام که می خواستند به میدان بروند با امام (ع) وداع می کردند و می گفتند : سلام بر تو ای پسر رسول خدا . امام (ع) نیز به آنها پاسخ گفت و سپس این آیه را تلاوت می فرمود « فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر » تفسیر نورالثقلین را از مقتل ابن مخنف نقل می کند که امام حسین (ع) این آیه را به هنگامی که خبر شهادت عبدالله بن یقطر به او رسید نیز تلاوت فرمود از اینجا روشن می شود که آیه چنان مفهوم وسیعی دارد که در هر عصر و زمان را شامل می شود چه آنها که جامه شهادت را در راه خدا بر تن پوشیدند و چه آنها که بدون هیچ گونه تزلزل بر سر عهد و پیمان با خدای خویش ایستادند و آماده جهاد و شهادت بودند
ایشان در ادامه بیان داشتند که عاقلان کسانی هستند که با خدای خود عهد و پیمان می بندند عقل عملی دو مرتبه دارد یکی عقل بدلی : یعنی آنچه که فقط به تدبیر امور زندگی دنیوی می پردازد این عقل جزئی است که در آن ارضای تمایلات شهوانی مورد توجه است دوم عقل ایمانی است که شهوات و تمایلات باطل را در بند می کشد و سعادت دنیوی و اخروی را حاصل می کند عقل ایمانی نیز خود شامل دو دسته می شود 1. عقل متعارف 2. عقل برین (قدسی)
در عقل متعارف عاقبت اندیشی و عبرت آموزی و پیروی از اصول عقلانی مورد توجه است و اما همه اینها بر محور خود شخص یا مصلحت و لذت های دنیوی می اندیشد و عقل قدسی به معنای ذوب شدن در توحید است این عقل اگر چه عاقبت اندیش و عبرت آموز ی را به نحو برتر و بالاتر دارا است ، اما مصلحت اندیشی برای خود و خود ظهوری که از ویژگی های عقل متعارف در آن یافت نمی شود . وجود نازنین آقا ابوالفضل یک عشق قدسی دارد ، که با ایثار و فداکاری در راه معشوق ونادیده گرفتن مصلحت خویش ، این عشق هویدا می شود .

ارزش زن


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 9/8/95 جلسه ای با سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای ماندگاری در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
در این مراسم مدیر محترم این حوزه سرکار خانم موسوی به نمایندگی از اساتید و کادر وطلاب ریحانه النبی (س) خواهران سنندج به محضر استاد گران قدر و قابل ارجمند جناب آقای ماندگاری خیر مقدم عرض کردند و بیان داشتند که انشاءالله که خداوند به ایشان سلامتی و توفیق عنایت فرماید و خدا را شاکریم که این لطف را شامل حال ما کردند که بتوانیم امروز درخدمت شما استاد ارجمند باشیم .
و در ادامه جناب آقای ماندگاری سخنان خود را با دعای سلامتی امام زمان آغاز کردند و فرمودند خدا را شاکرم که توفیق پیدا کرد م در جمع شما خواهران این حوزه مقدسه باشیم . یک سوال اساسی از شما خواهران بزرگوار عنوان می کنم و شما بزرگواران هم باید در جلساتی که دارید از خواهران دیگر داشته باشیدو تا این سوال مبنایی حل نشود شاید خیلی از مسائل ما در حوزه ی بانوان حل نمی شود سوالم این است که تفاوت زن و مرد به جنس است یا به جنسیت ؟ ایشان در ادامه بیان داشتند که تمام تلاش تهاجم فرهنگی این است که بگوید تفاوت زن و مرد به جنسیت است و هیچ فرقی با هم ندارند اما خدا و دین ما می خواهد بگوید که جنس زن و مرد با هم فرق دارد آیه ای که می فرماید شما را از یک جنس آفریدم منظورش از خاک و گل است . جنس زن جنس نرم افزاری است و جنس مرد جنس سخت افزاری است ما وقتی« الاسلام هو تسلیم» میگوییم وجودمان راآماده کردیم برای اسلام هر حکمی اسلام به ما بدهد آن را قبول می کنیم بنابراین وقتی پیامبر فرمودند فاطمه جان از پاشنه در به داخل مال شما و از پاشنه در به بیرون مال علی ، حضرت زهرا چون باور کرده که اهداف اسلام و احکام اسلام متناسب با جنس است قبول می کند ولی وقتی می گویند تفاوت زن و مرد به جنسیت است در واقع یعنی هیچ فرقی با هم ندارند وقتی جنس زن و مرد با هم دو تا شد این زن و مرد قشنگ با هم کار هایشان را تفکیک می کنند و لذا کار بیرون و مسئولیت اقتصادی را که سخت افزاری است به عهده مرد گذاشته و تربیت فرزند را به عهده زن گذاشته اصلا خداوند در عالم تقسیم کار کرده وقتی پیامبر می فرماید« المرئه الریحانه لیست بقهرمانه » معنیش همین است . وقتی قرآن می فرماید « فلاتخضعن بالقول » یعنی صدات را اگر بیرون از خانه نازک کنی کار دست خودت می دهی یعنی تو فقط مال داخل خانه هستی این مطلب اول ما است و روی آن فکرکنید
بحث دوم ما این است که زن ها از اینکه زن آفریده شده اند آیا راضی اند یا نه ؟ یک علت از اینکه ما از چیزی نارا ضی هستیم این است که ارزش آن را نمی دانیم چقدر از خانم هایی که در حوزه هستند از ارزش هایی که خداوند به این جنس داده خبر دارند و به آن افتخار می کنند شخصی که دکترا دارد دیگر فروشندگی نمی کند چون ارزش مدرک خود را می داند خدا در وجو د شما سه ارزش در حد دکترا گذاشته است که اگر این ارزش را شما واقعا بفهمید به این جایگاه افتخار می کنید و وقتی که یک خانمی یا مادری یا همسری به جایگاه خودش افتخار کند رضایت از خدا را با وجودش با شیرش با تربیتش به بچه منتقل می کند ولی مادری که الان میگوید 50 درصد ناراضیم بچه ی او 100 درصد ناراضی می شود امام می فرماید اگر زنها خودشان ارزش خودشان را درک نکنند مرد ها به خودشان اجازه می دهند که ازآنها سوء استفاده کنند الان در دنیا بیشتر از زن سوء استفاده می شود تا اینکه استفاده شود و علت آن این است که زن ها ارزش خودشان را نمی دانند ارزش زن را خدا ذاتی قرار داده ولی مرد ها برای او ارزش ابزاری گذاشتند ابزار فروش کالا ، ابزار هوس بازی ، ابزار تنوع بازی بهترین مثال ابزار دستمال کاغذی است که وقتی از آن استفاده می کنند آن را دور می اندازند زن اگر ارزش ذاتی خود را نفهمد و پاسداری نکند قطعا دیگران از او استفاده ابزاری می کنند حالا این سه ارزش ذاتی زن چیست ؟
اولین ارزش ذاتی زن که خدا برای او گذاشته خوب شوهر داری است که می تواند استعدادهای یک مرد را شکوفا کند هر مرد موفقی پشت سرش یک زن با ارزش است زن همه بستر را برای رشد مرد آماده می کند و مرد رشد می کند. بعضی از خانم ها نزد پیامبر آمدند یا رسول الله ما می خواهیم به میدان جنگ برویم و شهید شویم پیغمبر فرمودند: اگر شما خوب شوهر داری کنید و جهادتان را خوب انجام دهید ثواب دو شهید داریدو در جای دیگر ثواب چهار شهید را دارید. چقدر به این ارزش خودتان واقف هستید و گفته اید خدا را شکر که ما را زن آفریده اید
دومین ارزشی که خداوند به شما داده است تربیت فرزند است تربیت بچه منتسب به مادر است چون شکل گیری این وجود در وجود مادر است پس مادر در سعادت و شقاوت بچه خیلی مهم است تربیت بچه از دوران جوانی و نوجوانی مادر شروع می شود اینکه مادر در این دوران پاک باشد و دوم اینکه انتخاب پاکی داشته باشد و سوم اینکه انعقاد نطفه پاک باشد و چهارم در دوران بارداری است و پنجم دوران شیر خوارگی است و از اینجا به بعد روایت پیامبر (ص) است که هفت سال اول بچه امیر است با او مخالفت نکنید و با بازی به او جهت دهید هفت سال دوم بچه عبید است و به او آموزش بدهید وهفت سال سوم بچه وزیر است یعنی مسئولیت پذیر است و همه آنها به دست مادر است .
ارزش سوم زن به مدیریت داخل خانه است مادر در فرهنگ های زیادی برای بچه ها معلم است اولین فرهنگ، فرهنگ ولایت پذیری است مادر است که جایگاه ولی را برای بچه ها جا می اندازد و لذا اگر مادر اهل اطاعت باشد بچه ها هم اهل اطاعت هستند .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 

مرگ دلها


به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س ) در مورخه 9/8/95 جلسه ای با سخنرانی استاد بزرگوار و ارجمند حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای صفی زاده در این حوزه مبارکه برگزار گردید .
ایشان سخنان خود را با نامه 31 نهج البلاغه آغاز کردند و بیان داشتند که عنوان آن نامه امام علی (ع ) به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) است . در اول نامه آمده است که مرگ اقسامی دارد و انسان ها معنای ظاهری مرگ را می دانند و می دانند که مرگ به معنای نابودی نیست بلکه مرگ به معنای تولد دیگر است که نتیجه زندگی دنیوی است . برای امام علی (ع) چیزی که مد نظر دارد مرگ دلها است . بعضی از انسان ها دلها یشان می میرد ، زنده هستند ولی در واقع مرده های متحرکی هستند یعنی افراد بی تفاوتی هستند خیلی از صحنه هایی را که می بینند ، ظالمی را که می بینند ، یا ظلمی را که می بینند بی تفاوت از کنارش رد می شوند و قلب هایشان به سنک تبدیل گشته و ظلم و ستم آنها را تکان نمی دهد . امام علی (ع ) می فرماید : اینها زندگان متحرک هستند بااین که می دانند این دنیا یک دنیای فانی و نابود شدنی است ولی اینها وابسته به دنیا شده اند »حال دلایل مرگ دلها چیست ؟ یک دلیلش می تواند تکذیب وعده های الهی و آیات الهی باشد و دومین دلیلش این است که اهل گناه هستند و این باعث قساوت قلبشان گردیده است قلب انسان صفحه سفیدی است که اگر گناه کنند کم کم سیاه می شود و اگر توفیق توبه داشته باشند این لکه های سیاه از بین می رود کسی که دچار قساوت قلب شد دیگر هیچ حرفی بر آن اثر نمی گذارد و در رفتار او هیچ تغییری ایجاد نمی شود . حتی اگر امام حسین (ع ) هم برای آنها صحبت کند باز هم گوش نمی کنند امام حسین (ع) میفرماید: چون گناه کرده اید و شکمتان از گناه پر شده است دیگر هیچ تاثیری روی شما نمی گذارد امام علی (ع ) می فرماید بدترین مرگ ، مرگی است که دلها بمیرد . و مرگ ظاهری فقط انتقال از جهانی به جهان دیگر است حال چه چیزی باعث میشود که دل انسان بمیرد و چه کار کنیم که دلهایمان نمیرد ؟ داروی دلی که مرده این است که آن را با یاد خدا آبادش کنیم قلب انسان مانند زمینی مرده است که اگر در در آن بذری بپاشیم زنده می شود یا کسانی که از یاد خدا اعراض کنند زندگیشان سخت می شود چون از یاد خداوند غافل هستند امام علی (ع ) می فرماید قلبی که مرده است یا در آستانه مرگ است باید آن را احیا کنیم » و قلب با موعظه احیا می شود و هیچ فرقی نمی کند از چه کسی موعظه و نصیحت بگیریم هیچ وقت فکر نکنید که حالا که طلبه اید و سخنرانی می کنید و کار تبلیغی انجام می دهید دیگر نیاز به موعظه ندارید پیامبر (ص) هر چند وقت یکبار به جبرئیل می فرمود من را نصیحت کن
ما باید بدانیم که این دنیا فانی است دوست داشتن و علاقه یک روز قطع می شود پس هر کاری که انسان ها در این دنیا انجام می دهند نتیجه آن به سمت آنها می آید و اگر ذره ای کار خیر در این دنیا انجام داده باشید ویا اگر کار شری انجام داده باشید نتیجه آن را یا در همین دنیا و یا در جهان آخرت می بینید پس دل را باید با موعظه احیا کنیم امام علی (ع ) می فرماید« قلبی که با یاد خدا احیا شد به آن یقین بدهید و آن را تقویت کنید » سعی کنید به باورها و اعتقاد هایتان یقین داشته باشید شاید کسی به قیامت اعتقاد داشته باشد ولی یقین نداشته باشد پس دانستن با ایمان پیدا کردن فرق دارد مانند کسی که علم دارد ولی عمل نمی کند اگر علم ما درونی شود تبدیل به ایمان و یقین می شود شاید هیچ انسانی به اندازه شیطان خدا را عبادت نمی کرد ولی چون علم نداشت از فرمان خداوند سرپیچی کردند
ایشان در پایان بیان داشتند که حال که شما در مسیر حق قرار گرفته اید بدانید که نصرت خدا با شماست و شما هم باید در مقام عمل خودرا نشان دهید در زمان امام حسین (ع ) آن همه مسلمان بود ولی فقط 72 نفر با امام ماندند امام سجاد (ع ) می فرماید : امام حسین (ع) هر لحظه که به شهادت نزدیکتر می شدند نورانی تر می شدند یعنی به خدا نزدیکتر می شدند .امام علی (ع) می فرماید قلبت را با حکمت نورانیت ببخش این دل نیاز به یادآوری دارد و دلهایتان را بایاد مرگ رام کنید زیرکترین مردم کسی است که فراوان به یاد مرگ است .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

خوش خلقی

بسمه تعالی
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) در مورخه 4/8/95 جلسه اخلاقی با موضوع حسن خلق با سخنرانی سر کار خانم نوروزی که از اساتید این حوزه برگزار گردید .
ایشان در ابتدا بیان داشتند که هر انسانی با سه نوع «خوش» باید خود را زینت دهد . تا پیرو الگوی اتم اخلاق پیامبر گرامی (ص) باشد : 1. خوشرویی 2. خوشگویی 3. خوشخویی هر کدام از این موارد برای داشتن خلق نیکو لازم و ضروری است که به توضیح آنها می پردازیم :
خوشرویی : اولین بخشی از انسان که با آن مواجه می شویم چهره و وجه می باشد مومن واقعی طبق روایات شادی اش در وجه و صورتش و ناراحتی ها و غم هایش در قلبش می با شد . یعنی در ظاهر انسان در تمام مشکلات و سختی ها خوش رویی باشد . خوش رویی نیمی از سعادت و خوش بختی در زندگی است تاکید شده است که آقایان مشکلات خود را بیرون از خانه بگذارندوبعد داخل خانه شوند اگر خوشرویی با نیت خالص باشد 10 حسنه برایش نوشته می شودو شادی از جانب خدا برای خوشرو را در پی دارد ضمنا لازمه گشاده رویی قلبی مهربان است که با ایمان و معرفت رقیق می شود و به دست می آید . بعضی از چهره ها غم زا و بعضی غم زدا است که آیتی از الطاف الهی میباشد یعنی چهره ما طوری باشد که وقتی فردی ما را ببیند شاد شود گشاده رویی نوعی احسان و صدقه است به شرطی که با نیت پاک همراه باشد
خوشگویی: زبانی نرم و گفتاری دلپذیر همراه با ادب و متانت از ویژگی های مومن میباشد لحن کلام یک لحن نرم و دوستانه و مهربان باشد لحن حالت امری نباشد بلکه اگر حالت خواهشی وسوالی و یا سقراطی باشد ، بهتر است . برای پی بردن به چگونگی صدا کردن یکدیگر بهتر است به حدیث شریف کساء مراجعه کنید سه مورد مهم را در سخن فراموش نکنیم :
الف). عدم تحقیر در مقابل انجام تشویق ب). عدم عیب جویی در مقابل انجام تحسین ج). عدم ملامت در مقابل امید می باشد . غذای روح پذیرایی با کلام خوب می باشد بر طبق روایات ، زیبا خطاب کنید تا زیبا جواب بشنوید چرا که ادب ،ادب می آورد .
خوشخویی : رفتار و عمل یک مومن نیز باید خوب و نیکو باشد افراد چهار دسته هستند 1.خوب 2. خوب خوب 3. بد 4. بد بد . سعی کنیم که همیشه خوب خوب باشیم و خوب ، خوبی کنیم صبر ،عدم غضب ، وفای به عهد از خوشخویی می باشد که در سیره پیامبر (ص) و ائمه (ع) می باشد و در روایات زیادی به آن اذعان شده است شیوه الگوی رفتاری به طور غیر مستقیم بهترین شیوه تربیت فرزندان می باشد اعمالی چون بدرقه و استقبال از همسر از جمله خوشخویی در مسئله همسرداری دینی به حساب می آید که باید بدان توجه کرد برای این مورد مصادیق زیادی در سیره علما ی معاصر چون امام خمینی (ره) ، شهید مطهری، آیت الله بهجت و …. می توان یافت که قابل توجه می باشد .

کمک به اندازه معرفت فقیر

داستانهایی از زندگى امام حسین علیه السلام

امام حسین علیه السلام :

سلام کردن بر سخن گفتن مقدم است . (1)
کمک به اندازه معرفت فقیر

روزى امام حسین علیه السلام در گوشه اى از مسجد پیامبر صلى اللّه علیه و آله نشسته بود. مردى عرب نزد او آمد و گفت : یابن رسول اللّه من باید یک دیه کامل بپردازم و توان اداى آن را ندارم . نزد خودم مى روم و از کریمترین مردم درخواست مى کنم و کسى را کریمترین مردم درخواست مى کنم و کسى را کمتر از اهل بیت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله نمى شناسم .
امام حسین علیه السلام فرمود: اى برادر عرب من سه سوال مى کنم اگر یکى از آنها راجواب دادى یک سوم بدهى تو را مى پردازم و اگر دو مساله را پاسخ دادى دوثلث آن را ادا مى کنم و اگر هر سه سوال را جواب دادى تمام بدهى تو را مى پردازم .
مردعرب گفت : یابن رسول اللّه آیا شما از من (که عربى جاهل و بى سواد هستم ) سوال مى کند؟ شما که اهل علم و شرف و بزرگى هستید؟
امام حسین علیه السلام فرمود: بله شنیدم که جدم رسول اللّه خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود: (المعروف بقدر المعروفة ) (به اندازه معرفت احسان شود.)
مرد عرب گفت : هر چه مى خواهید سوال کنید اگر دانستم جواب مى دهم و اگر ندانستم از شما مى آموزم . (و لاقوة الاباللّه )
امام علیه السلام پرسید: (اى الاعمال افضل ) (کدام اعمال بهترند؟)
جواب دادن (الایمان باللّه ) (ایمان به 5خدا)
حضرت پرسید: (فما النتجاة من المهلکة ) (راه نجات از مهلکه کدام است ؟)
پاسخ داد: (الثقة باللّه ) (اعتماد و توکل بر خداوند.)
امام علیه السلام سوال کرد: (فمایزین الرجل ) (چه چیزى به مرد زینت مى بخشد؟)
مرد عرب جواب داد: (علم معه حلم ) (توکل توام با بردبارى )
حضزت فرمود: اگر علم وحلم نداشت چه چیزى او را زینت مى دهد؟مرد عرب : (فقر معه مروة ) (مال همراه بامروت )
امام علیه السلام : اگر از فقر و صبر هم بر خوردار نبود چه ؟
مرد عرب : ( صاعقة تنزل من السماء و تحرفه فانه اهل لذلک )( صاعقه اى از آسمان پائین آید واو را آتش زند که مستحق چنین عذابى است )

امام علیه السلام خندید و کیسه اى را که در آن هزار دینار زر سرخ بود به او داد و انگشترى را که دویست درهم ارزش داشت به او بخشید و فرمود: طلاها را به طلبکارانت بپرداز و پول انگشتر را صرف مخارج زندگى نما.
مرد عرب آنها را برداشت و گفت  اللّه اعلم حیث یجعل رسالته ) یعنى : یعنى خداوند بهتر مى داند که رسالتش را در کجا قراردهد

کمک به اندازه معرفت فقیر

داستانهایی از زندگى امام حسین علیه السلام

امام حسین علیه السلام :

سلام کردن بر سخن گفتن مقدم است . (1)
کمک به اندازه معرفت فقیر

روزى امام حسین علیه السلام در گوشه اى از مسجد پیامبر صلى اللّه علیه و آله نشسته بود. مردى عرب نزد او آمد و گفت : یابن رسول اللّه من باید یک دیه کامل بپردازم و توان اداى آن را ندارم . نزد خودم مى روم و از کریمترین مردم درخواست مى کنم و کسى را کریمترین مردم درخواست مى کنم و کسى را کمتر از اهل بیت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله نمى شناسم .
امام حسین علیه السلام فرمود: اى برادر عرب من سه سوال مى کنم اگر یکى از آنها راجواب دادى یک سوم بدهى تو را مى پردازم و اگر دو مساله را پاسخ دادى دوثلث آن را ادا مى کنم و اگر هر سه سوال را جواب دادى تمام بدهى تو را مى پردازم .
مردعرب گفت : یابن رسول اللّه آیا شما از من (که عربى جاهل و بى سواد هستم ) سوال مى کند؟ شما که اهل علم و شرف و بزرگى هستید؟
امام حسین علیه السلام فرمود: بله شنیدم که جدم رسول اللّه خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود: (المعروف بقدر المعروفة ) (به اندازه معرفت احسان شود.)
مرد عرب گفت : هر چه مى خواهید سوال کنید اگر دانستم جواب مى دهم و اگر ندانستم از شما مى آموزم . (و لاقوة الاباللّه )
امام علیه السلام پرسید: (اى الاعمال افضل ) (کدام اعمال بهترند؟)
جواب دادن (الایمان باللّه ) (ایمان به 5خدا)
حضرت پرسید: (فما النتجاة من المهلکة ) (راه نجات از مهلکه کدام است ؟)
پاسخ داد: (الثقة باللّه ) (اعتماد و توکل بر خداوند.)
امام علیه السلام سوال کرد: (فمایزین الرجل ) (چه چیزى به مرد زینت مى بخشد؟)
مرد عرب جواب داد: (علم معه حلم ) (توکل توام با بردبارى )
حضزت فرمود: اگر علم وحلم نداشت چه چیزى او را زینت مى دهد؟مرد عرب : (فقر معه مروة ) (مال همراه بامروت )
امام علیه السلام : اگر از فقر و صبر هم بر خوردار نبود چه ؟
مرد عرب : ( صاعقة تنزل من السماء و تحرفه فانه اهل لذلک )( صاعقه اى از آسمان پائین آید واو را آتش زند که مستحق چنین عذابى است )

امام علیه السلام خندید و کیسه اى را که در آن هزار دینار زر سرخ بود به او داد و انگشترى را که دویست درهم ارزش داشت به او بخشید و فرمود: طلاها را به طلبکارانت بپرداز و پول انگشتر را صرف مخارج زندگى نما.
مرد عرب آنها را برداشت و گفت  اللّه اعلم حیث یجعل رسالته ) یعنى : یعنى خداوند بهتر مى داند که رسالتش را رد مجا قراردهد

رفتار امام حسین (ع )با خدا و مردم

داستانهای ائمه: امام حسین (ع): رفتار امام حسین با خدا و با مردم
آمده است که:حضرت امام حسین علیه السلام بعد از طواف بیت ‏الحرام، به سوى مقام حضرت ابراهیم علیه السلام مى ‏رفت و نماز مى‏ خواند و سپس صورت خود را بر مقام مى‏ گذاشت و گریه مى‏ کرد و مى‏ گفت: «الهى عبیدک ببابک، خویدمک ببابک، سائلک ببابک، مسکینک ببابک».
یک روز این دعا را زیاد تکرار کرد و رفت. اتفاقاً گذار حضرت به جمعى از مساکین افتاد که مشغول خوردن نان بودند.
حضرت به آنان سلام داد. آنها از امام دعوت کردند که با آنها غذا بخورد. حضرت در جمع آنان نشست و فرمود: اگر این صدقه نبود، با شما مى‏ خوردم، سپس فرمود: برخیزید برویم به منزلم. وقتى که رفتند، حضرت به آنان غذا و لباس داد و دستور داد که به آنها قدرى پول بدهند. «1»

(1)کشکول ممتاز:ص41،احقاق الحق:ج11،ص154.

منبع: داستان ها و حکایت‏هاى حج، رحیم کارگر، نشر مشعر، تهران، چاپ: پانزدهم، 1386،ص16.

پیام خون و شهادت

پیام خون و شهادت

ابن زیاد یا پسر مرجانه اسیران کربلا را پس از مکالماتی که در مجلس او ب آنان روی داد ، دستور داد به زندانی پهلوی مسجد اعظم کوفه منتقل ساختند ، و دستور داد سر مقدس امام ) ع ) را در کوچه ها بگردانند تا مردم دچار وحشت شوند . یزید در جواب نامه ابن زیاد که خبر شهادت حسین ( ع ) و یارانش و اسیر کردن اهل و عیالش را به او نوشته بود ، دستور داد سر حسین ( ع ) و همه یارانش را و همه اسیران را به شام بفرستند . بر دست و پا و گردن امام همام حضرت سجاد زنجیر نهاده ، بر شتر سوارش کردند و اهل بیت را چون اسیران روم و زنگبار بر شتران بی جهاز سوار کردند و راهی شام نمودند . اهل بیت عصمت از راه بعلبک به شام وارد شدند . روز اول ماه صفر سال 61هجری - شهر دمشق غرق در شادی و سرور است ، زیرا یزید اسیران کربلا را که اولاد پاک رسول الله هستند ، افراد خارجی و یاغیگر معرفی کرده که اکنون در چنگ آنهایند - یزید دستور داد اسیران و سرهای شهدا را از کنار “جیرون ” که تفریحگاه خارج از شهر و محل عیش و عشرت یزید بود عبور دهند . یزید از منظر جیرون اسیران را تماشا می کرد و شاد و مسرور به نظر می رسید ، همچون فاتحی بلا منازع ! در کنار کوچه ها مردم ایستاده بودند و تماشا می کردند . پیرمردی از شامیان جلو آمد و در مقابل قافله اسیران بایستاد و گفت : “شکر خدای را که شما را کشت و شهرهای اسلام را از شر مردان شما آسوده ساخت و امیر المؤمنین یزید را بر شما پیروزی داد” . امام زین العابدین ( ع ) به آن پیرمردی که در آن سن و سال از تبلیغات زهرآگین اموی در امان نمانده بود ، فرمود : “ای شیخ ، آیا قرآن خوانده ای ؟” . گفت : آری . فرمود : این آیه را قراءت کرده ای : قل لا أسئلکم علیه أجرا الا المودة فی القربی . گفت : آری . امام ( ع ) فرمود : آن خویشاوندان که خداوند تعالی به دوستی آنها امر فرموده و برای رسول الله اجر رسالت قرار داده ماییم . سپس آیه تطهیر را که در حق اهل بیت پیغمبر ( ص ) است تلاوت فرمود : “انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا” . پیرمرد گفت : این آیه را خوانده ام . امام ( ع ) فرمود : مراد از این آیه ماییم که خداوند ما را از هر آلایش ظاهر و باطن پاکیزه داشته است . پیرمرد بسیار تعجب کرد و گریست و گفت چقدر من بی خبر مانده ام . سپس به امام ( ع ) عرض کرد : اگر توبه کنم آیا توبه ام پذیرفته است ؟ امام ( ع ) به او اطمینان داد . این پیرمرد را به خاطر همین آگاهی شهید کردند . باری ، قافله اسیران راه خدا را در جلو مسجد جامع دمشق متوقف ساختند . سپس آنها را در حالی که به طنابها بسته بودند به زندانی منتقل کردند . چند روزی را در زندان گذراندند ، زندانی خراب . به هر حال یزید در نظر داشت با دعوت از برجستگان هر مذهب و سفیران و بزرگان و چاپلوسان درباری مجلسی فراهم کند تا پیروزی ظاهری خود را به همه نشان دهد . در این مجلس یزید همان جسارتی را نسبت به سر مقدس حضرت سید الشهداء انجام داد که ابن زیاد ، دست نشانده پلیدش در کوفه انجام داده بود . چوب دستی خود را بر لب و دندانی نواخت که بوسه گاه حضرت رسول الله ( ص ( و علی مرتضی و فاطمه زهرا علیهما السلام بوده است . وقتی زینب ( ع ) این جسارت را از یزید مشاهده فرمود و اولین سخنی که یزید به حضرت سید سجاد ( ع ) گفت چنین بود : “شکر خدای را که شما را رسوا ساخت ” ، بی درنگ حضرت زینب ( ع ) در چنان مجلسی بپاخاست . دلش به جوش آمد و زبان به ملامت یزید و یزیدیان گشود و با فصاحت و بلاغت علوی پیام خون و شهادت را بیان فرمود و در سنگر افشاگری پرده از روی سیه کاری یزید و یزیدیان برداشت ، و خلیفه مسلمین را رسواتر از مردم کوفه نمود . اما یزید سر به زیر انداخت و آن ضربات کوبنده و بر باد دهنده شخصیت کاذب خود را تحمل کرد ، و تنها برای جواب بیتی خواند که ترجمه آن این است : “ناله و ضجه از داغدیدگان رواست و زنان اجیر نوحه کننده را مرگ درگذشته آسان است ” .

1 3 5